فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
51 - 69
حوزههای تخصصی:
طی توسعه صنعتی ایران، با وجود سرمایه گذاری های چشمگیر و تمرکز روی صنعت بالادست پتروشیمی، نسبت به توسعه صنایع رقابتی میانی و پایین دست غفلت شده است. این امر منجر به عملکرد صادراتی قابل قبول در بالادست شده، اما منافع حاصل از توسعه صادرات صنایع میانی و پایین دست ناچیز بوده است. این مقاله به دنبال تحلیل دلایل این شرایط از منظر توانمندی های فناورانه بنگاه ها می باشد. در این راستا ابتدا طی مطالعه اکتشافی پیشینه، ابعاد توانمندی های فناورانه شناسایی و طی مصاحبه با دوازده خبره با شرایط این صنایع تطبیق داده شد. سپس با استفاده از پرسشنامه، این ابعاد در 128 بنگاه فعال در سه صنعت پلاستیک، شوینده، و رنگ و رزین ارزیابی و با روش تحلیل"اهمیت- عملکرد"، با یکدیگر مقایسه شدند. بر اساس نتایج، نقطه قوت این صنایع محدود به توانمندی های اجرای پروژه و مهندسی فرآیند است، درحالیکه نقاط ضعف آنها توانمندی های پیش ازسرمایه گذاری، یادگیری، مهندسی صنعتی، مهندسی محصول، و پیوند و شبکه سازی می باشد. اما چالش کلیدی این بنگاه ها، توانمندی های مکمل است که از جمله می توان به مولفه های بازاریابی، ایجاد شبکه های فروش و کانال های توزیع متنوع، مدیریت برند، توسعه خدمات و دیگر ابعاد اشاره داشت. اگرچه مدیران این مولفه ها را در"عملکرد" بسیار ضعیف ارزیابی کردند، اما برای آنها "اهمیت" بالا نیز قائل نشدند. دلایل این امر استمرار غلبه رویکرد جایگزینی واردات، کمبود نیروی متخصص، عدم برنامه ریزی بلندمدت برای حضور پایدار در بازارهای منطقه ای، و انحراف در سیاست های حمایت از صادرات است. مقاله پیشنهاد می دهد که بنگاه ها در ارتقاء توانمندی های مکمل، تلاش های هدفمندی را با حمایت نهادهای دولتی ذی ربط، صورت دهند.
تأملی بر اختلاف در تفسیر شروط انتخاب متولیان در موقوفات اولادی (نمونه موردی : موقوفهء اولادی قلعه صدری قم)
حوزههای تخصصی:
موقوفات اولادی اهمیت زیادی در تأمین حداقلی نیازهای مالی خاندان، حفظ هویت تاریخی و زنده نگهداشتن ارتباطات خانوادگی دارد. از مشکلات همیشگی این نوع وقف، اختلاف نظر در انتخاب متولیان و نحوه هزینه کرد درآمدها بوده است. در این مقاله نحوه انتخاب متولیان در موقوفه قلعه صدری قم (که به نصرت آباد نیز مشهور بوده و یکی از بزرگ ترین موقوفات اولادی کشور ما است) و اختلافات به وجودآمده در انتخاب و عملکرد متولیان براساس شروط واقف بررسی می شوند. در این بررسی با طرح مباحثی مانند اهمیت موقوفات اولادی و کارکرد آنها، تاریخچه موقوفه قلعه صدری قم و نگاهی به انتخاب و عملکرد متولیان این موقوفه، تلاش می شود جنبه های مختلف موضوع بررسی شوند. بررسی سابقه پژوهش نشان می دهد تاکنون تنها یک مقاله، آن هم به صورت عمومی، به طور مستقیم مسئله تاریخچه موقوفه قلعه صدری را بررسی کرده است (محسنی، 1393). پژوهش پیش رو، به روش تاریخی - اسنادی و همچنین تاریخ شفاهی، این مسئله را بررسی کرده است و یافته های پژوهش نشان می دهند با توجه به اشتراکی بودن تولیت موقوفات و گذاشتن شروط ارشد و اصلح در انتخاب متولیان توسط صدرالممالک اردبیلی، زمینه اختلاف در مصداق سازی برای انتخاب افراد به وجود آمده و در مقاطع زمانی مختلف باعث دخالت مراجع دولتی و استفتاء از مراجع شرعی شده است. در زمینه متولیان موقوفه صرفاً برخی اطلاعات کلی آورده شده اند.
واگذاری طرح های نیمه تمام عمرانی: رهیافتی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
199 - 234
حوزههای تخصصی:
دولت در ایران همانند سایر کشورهای در حال توسعه پس از جنگ جهانی دوم خود را مسئول رفع عقب ماندگی کشور دانست و با طراحی برنامه های توسعه و اجرای طرح های عمرانی سعی در رفع این عقب ماندگی ها کرد. حجم عظیم طرح های عمرانی نیمه تمام یکی از واقعیت های مدیریت بخش عمومی در حال حاضر در کشور است. نمایندگان مجلس تصویب لایحه مشارکت عمومی و خصوصی را راه حل طرح های نیمه تمام می دانند. این تحقیق که به روش کیفی انجام شده تلاش دارد با تحلیل نظرات خبرگان به دو سؤال پاسخ دهد: اول آیا همه طرح های نیمه تمام را می توان واگذار کرد و دوم روش های اقتصادی سازی طرح ها برای واگذاری چیست؟ در این مقاله متن مصاحبه ها با نرم افزار کدگذاری باز شده است. نتایج تحلیل آن است که راه حل کلی برای همه طرح ها وجود ندارد و در هر مورد با توجه به شرایط زمینه ای (طبقه بندی طرح های ناتمام ، امکان اقتصادی سازی آنها و ...)، شرایط علّی (کنترل تصویب طرح ها)، شرایط مداخله ای (استفاده از ظرفیت های قوانین واگذاری، ورود سازمان خصوصی سازی به این موضوع و ...)، راهبردها (تدوین پیش نیاز های حقوقی ، تهیه آیین نامه ها و ... ) و پیامد (ایجاد انگیزه برای مدیران طرح ها از طریق ایجاد روش بازگشت منابع صرفه جویی شده و ...) باید روش مناسبی برای اقتصادی سازی و واگذاری طراحی کرد.
تأملی در نظام معرفت شناسی دانشجویان در باب خدا (یک مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، «تأملی در نظام معرفت شناسی دانشجویان در باب خدا» بود. روش: این پژوهش در چارچوب روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه آماری، کل دانشجویان دانشگاه شهید باهنر بود که 17 دانشجو با روش نمونه گیری داوطلب- هدفمند و اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، کلایزی بود. یافته ها: این پژوهش در نظام معرفت شناسی دانشجویان در باب خدا، به چهار مضمون اصلی در ابعاد اعتقادی، شناختی، ارتباطی و معنابخشی با هشت زیرمضمون و 161 کد دست یافت. در این ابعاد می توان دانشجویان را در دو محور قرار داد؛ در بعد اعتقادی، هر دو گروه به خدا و هستی بخشی او اعتقاد دارند. در بعد شناختی، گروه اول شناخت کمی نسبت به خدا و مهم ترین دستورات خدا و عمل خدا در رابطه با انسان دارند. این گروه در ارتباط معنوی خود با خدا، به خصوص در انجام واجبات و دستورات الهی دچار تزلزل اند. دسته دوم، آگاهی و دانش و شناخت کافی نسبت به خدا دارند؛ ارتباط معنوی خوبی با خدا دارند؛ هر چند مشکلات و فشارهای زندگی ممکن است گاهی رابطه برخی از آنها را با خدا خدشه دار کند، اما معمولاً با دلایل خود مبنی بر مصلحت و تدابیر خیراندیشانه خدا به حالت اولیه خود بازمی گردند. همچنین هر دو گروه در ارتباط عاطفی یا الگوی تعاملی دوستانه خود با خدا استوارند. هر دو گروه زندگی را در پرتو وجود خدا معنادار می دانند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که هر چند حداکثر دانشجویان شناخت خوبی نسبت به خدا و عمل خدا در رابطه با انسان و همچنین ارتباط معنوی خوبی هم با خدا داشتند، اما در باب دانشجویانی که دچار ضعف در مبانی شناختی نسبت به خدا و ارتباط معنوی با خدا می باشند، نگرانی فزاینده ای وجود دارد و به طور حتم این گروه به توجه ویژه و یاری بیشتری در این عرصه نیازمندند.
انگاره های معرفتی حقوق عمومی در نظریه عدالت قاضی عبدالجبار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، طرحی بود که بر اساس آن شاید بتوان از طریق بازسازی نگرش عقلانی در امور شرعی غیر عبادی با رویکرد اعتزالی و توجه به مبانی معرفتی کلام اسلامی، استلزامات حقوقی را در جوامع سیاسی معاصر بیش از پیش فراهم آورد. روش: این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی به موضوعات «عقلانیت» و «اراده انسان» که در نظریه عدالت متکلم برجسته معتزلی، قاضی عبدالجبار نقش اساسی دارند، پرداخته است. سپس با عنایت به حوزه های مشترک آن با برخی انگاره های حقوق عمومی، به تحلیل داده های نظری اقدام شد. یافته ها: به نظر می رسد از این مدخل با تفسیری حقوقی از عناصر نظریه عدالت قاضی، راه برای زیستِ همساز احکام فقهی با برخی قواعد عرفیِ نظامهای حقوقی معاصر هموارتر شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن بازنمود چنین تحلیلهایی نشان داد که فهم اعتزالی از نظریه عدالت قاضی عبدالجبار از آن روی در حقوق عمومی نقش حیاتی می یابد که عقل و اراده و کارکردی که برای آنها در کلام قاضی منظور شده است، موجبات ایجاد الگویی اجرایی از این نگرش عقلانی، برای تبیین مبانی افعال و تنسیق حقوق و تکالیف افراد در نظامهای حقوقی مدرن است تا برای رسیدن به جامعه سیاسی مطلوب، راه برای التزام به مصوبات قانونی نظیر مالیات، در کنار پیروی از احکام شریعت نظیر خمس و زکات میسّر شود.
الزامات نهادی مدیریتی تحوّل علوم انسانی در گام دوم انقلاب تحلیلی بر مبنای عقلانیت نقّاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این این پژوهش، بررسی عوامل نهادیِ عدم توفیق مطلوب در زمینه تحوّل علوم انسانی در گام اول انقلاب اسلامی و ارائه رهنمودهایی برای برنامه ریزی بهتر در آینده، با الهام از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی بود. روش: این بررسی مبتنی بر رویکرد عقلانیت نقّاد در ارتباط با رشد و توسعه علم و فنّاوری و مطالعه آسیب شناسانه اقدامات انجام شده در گام اول انقلاب(تأسیس مراکز فرهنگی، آموزشی، پژوهشی، برنامه ریزی و سیاستگذاری) انجام شده است. یافته ها: «رویکرد محوری نداشتن مراکز فعال در زمینه تحوّل علوم انسانی»؛ «گستردگی اهداف و برنامه های این مراکز»؛ «انجام فعالیتهای غیر مرتبط با مأموریت اصلی آنها»؛ «نداشتن خبرگزاری تخصصی با محوریت تحوّل علوم انسانی» و «نداشتن نقشه راه تحوّل و ارتقای علوم انسانی» از عواملی اند که تحوّل علوم انسانی را با مانع روبه رو کرده اند. نتیجه: بدون انجام آسیب شناسی مرتب اقدامات گذشته در زمینه تحوّل علوم انسانی و رفع موانع پیش روی این حرکت، دستیابی به هدفی که در چندین سند بالادستی نظام مرتب بر آن تأکید شده است، ممکن نیست.
واکاوی میزان شناخت دانشجویان از شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی موبایلی با تبیین محیط یادگیری سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
7 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف: واکاوی شناخت دانشجویان از شبکه های اجتماعی خارجی و داخلی موبایلی با تبیین آن به عنوان محیط یادگیری سازنده گراروش پژوهش: این پژوهش به شکل توصیفی– تحلیلی و از نوع پیمایشی مقطعی است که بر روی 175 نفر ازنشجویان کارشناسی ارشد رشته شیمی و مهندسی برق از مجموع دانشجویان این رشته در دانشگاه خوارزمی که به صورت تصادفی ساده و در دسترس و با کمک نرم افزار stata انتخاب شده بودند، به اجرا در آمد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که با رویکرد یادگیری سازنده گرا و با الهام از مولفه های تیلور طراحی شده و مورد تایید متخصصین رشته تکنولوژی آموزشی و برنامه درسی قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss، آزمون های کرامر و خی دو استفاده شده است.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که وات ساپ، تلگرام ، اینستاگرام از شبکه اجتماعی خارجی و سروش از شبکه داخلی بیشترین مخاطب را دارد. محیط شبکه پیام رسان با تاکید بر کمک به توسعه علم، فرصت کسب دانش نسبی و خود مدیریتی اهداف یادگیری به عنوان سه معیار برتر محیط یادگیری سازنده گرا مشخص شدند. همچنین بین انتخاب شبکه پیام رسان با جنسیت و سن دانشجویان رابطه معناداری یافت نشدنتیجه گیری: پیشنهاد می شود؛ ظرفیت ها و عناصر پیدا و پنهان نظام آموزش عالی در بستر سازی و بکار گیری شبکه های اجتماعی شناسایی شود. موانع ساختاری توسعه سواد دیجیتالی ارزیابی شود. با تلفیق رویکردهای آموزشی مبتنی بر سازنده گرا با عناصر پیام رسان های داخلی، رویکردهای جدیدی در برنامه ریزی درسی آموزش عالی ایجاد شود.
طراحی الگوی ویژگی های استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی: مطالعه چند روشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی ویژگی های استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی به صورت مطالعه چند روشی کیفی بود.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، در زمره پژوهش های کیفی و از نوع چندروشی بوده که برای طراحی الگوی استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی با یک فراترکیب، یافته های مطالعات جهانی و در ادامه به پشتوانه بهره گیری از پدیدارشناسی، تجارب زیسته دانشجویان در رابطه با استاد حمایتگر را مورد کاوش قرار داده است. طرح فراترکیب با استفاده از روش ساندلوسکی و باروسو و طرح پدیدارشناسی با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختمند و مشارکت کنندگان در این بخش 15 دانشجو در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که برای انتخاب از رویکرد هدفمند ملاکی، تکنیک گلوله برفی و معیار اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این بخش نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت.یافته ها: بر اساس نتایج دو طرح الگوی استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی در قالب چهار مضمون اصلی مهارت های روان شناختی، ویژگی های شخصیتی، مهارت های تدریس و ارزشیابی و مهارت های تعاملی و اجتماعی طراحی گردید.نتیجه گیری: اساتید حمایتگر با استفاده از مهارت های یادشده می توانند نیازهای دانشجویان را در زمینه های علمی، تخصصی و روانی مرتفع و محیط دانشگاه را به عنوان محملی برای توسعه فردی خود و دانشجویان تبدیل نمایند.
بررسی و تحلیل دیدگاه سید جمال الدین اسدآبادی با رویکرد اسلامی سازی علوم جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The confrontation of Muslims with modern sciences that originate in the West has taken different forms in the view of Islamic thinkers. Because some Muslims believe that one of the ways for the progress and development of Islamic societies is to adapt to the new sciences. Meanwhile, Seyyed Jamal al-Din's approach of faceing Islam with experimental sciences is very important, that shows the background and consequences of seeking knowledge and scientific prosperity of Muslims.
Method: This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method, which has been explained and investigated using content-analysis method with inductive approach. The method of data collection has been documentary and Statistical Society were all existing writings of Seyyed Jamaluddin and the materials around him.
Results: The research findings show that Seyyed Jamal al-Din's views on the Islamization of modern sciences in the form of 5 categories and 15 subcategories explained and analyzed, in this regard, 80 sheets have been extracted from the statistical population of the research
زمینه و هدف: رویارویی و مواجهه مسلمانان با علوم جدید که منشأ آن در غرب است، در دیدگاه اندیشمندان اسلامی اشکال متفاوتی به خود گرفته است؛ زیرا بعضی از مسلمانان بر این باورند که یکی از راههای ترقی و بالندگی جوامع اسلامی، سازگاری با علوم جدید است. در این میان، رویکرد سید جمال الدین در مواجهه اسلام با علوم تجربی، حائز اهمیت بوده و نشان دهنده سابقه و پیامد علم خواهی و رونق علمی دوباره مسلمانان است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش تحلیل محتوا، با رویکرد استقرایی تبیین و موردکاوی شده است. شیوه جمع آورى داده ها، اسنادی و نمونه پژوهش، کل نوشته های موجود سید جمال الدین و مطالب پیرامون ایشان بوده است. یافته ها: نظرات سید جمال الدین درباره اسلامی سازی علوم جدید را می توان در قالب پنج مقوله و 15زیرمقوله تبیین و تحلیل شد؛ بدین منظور، تا به اقناع رسیدن داده ها، 80 فیش از جامعه آماری تحقیق استخراج شده است. نتایج: از نظر سید جمال الدین، علوم غربی پیراسته شده ای که فرهنگ، باور و سلطه بیگانه را همراه خود نداشته باشند، هیچ تضادی با دین اسلام ندارند. از طرفی، مواجهه اسلام با علوم غربی به سه صورت است: 1. سنّتی نگری و علم گریزی؛ 2. تقلید مظاهر و علوم غربی؛ 3. سازگاری دین و دانش.
ارزیابی توانایی پرورش خلّاقیّت فعالیت های یاددهی- یادگیری دروس معارف اسلامی در روش تدریس مبتنی بر سخنرانی و مبتنی بر نیازها (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی میزان توانایی پرورش خلّاقیّت فعالیت های یاددهی- یادگیری دروس معارف اسلامی در روش های تدریس مبتنی بر سخنرانی و نیازها بود. روش : روش پژوهش از نوع پیمایشی بود. حجم نمونه 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی فعالیت یاددهی، یادگیری دروس معارف اسلامی بر اساس میزان توجه به پرورش خلاقیّت بود. ضریب پایایی پرسشنامه 83/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش آماری آزمون تی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین دیدگاه دانشجویان در ارزیابی میزان توجه به پرورش خلاقیت در فعالیت های یاددهی مبتنی بر سخنرانی 98/14، فعالیت های یادگیری مبتنی بر سخنرانی 91/17، می باشد؛ همچنین میانگین دیدگاه دانشجویان در ارزیابی میزان توجه به پرورش خلاقیت در فعالیت های یاددهی مبتنی بر نیازها، 92/23 و در فعالیت های یادگیری مبتنی بر نیازها 99/13 می باشد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت استفاده از روش های یاددهی مبتنی بر نیازها در دروس معارف اسلامی، نسبت به سایر روش ها میانگین بیشتری در توجه به پرورش خلاقیت دانشجویان دارد و بر همین اساس پیشنهاد می شود اساتید معارف در فرایند یاددهی یادگیری از همین روش در تدریس که تا حدود زیادی حواس پنج گانه در یادگیری را درگیر می کند، استفاده نمایند.
نظریه اسلامی پیشرفت معنوی بر اساس مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : نظریات در باب پیشرفت، به ویژه در بعد معنوی، شامل اصول و مبانی ارزشی در حوزه مناسبات انسانی و متأثر از مبانی انسان شناختی به عنوان عامل و هدف معنویت است. بنابر این، هویت و عقلانیت تعریف شده برای انسان، بر مبانی نظریه پیشرفت معنویت تأثیرگذار است و هرگونه نظریه پردازی و الگوی اثباتی در این زمینه، مبتنی بر حوزه های ارتباطی انسان و همچنین شناخت نظام علّی و معلولی حاکم بر این مناسبات است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، کشف نظریه اسلامی پیشرفت فرهنگی در بعد معنویت بر اساس مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی بود. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش حکمی- اجتهادی، به دنبال کشف نظریه اسلامی پیشرفت معنوی بود که همان تبیین علّی روابط میان مبانی انسان شناختی و اصول بایسته نظام معنوی است و مبتنی بر داده های کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد. یافته ها: مبانی انسان شناختی اسلامی با بیان نظریه فطرت و عقلانیت اسلامی و نگاه تشکیکی به مراتب وجودی انسان و اصل ذوابعاد بودن و اثبات حرکت جوهری و نیز اصل اجتماعی بودن انسان، ضرورت وجود معنویت در زندگی فردی و اجتماعی و ابتنای آن بر فطرت و لزوم تحقق عقلانی و وحیانی معنویت و در نهایت، ضرورت ایجاد جامعه معنوی را اثبات می کند. نتیجه گیری: ابتنای نظریه پیشرفت معنویت بر مبانی انسان شناختی علامه، این نظریه را به صورت همه جانبه و در تمام ابعاد مورد نیاز زندگی انسان تدوین می کند و با ایجاد زمینه برای حیات طیبه و گوارای انسانی، موجبات تعالی و تقرّب الهی و سعادت دنیوی و اخروی او را فراهم می کند.
جایگاه نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در جرم انگاری جرایم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
153 - 176
حوزههای تخصصی:
نظام اقتصادی مبتنی بر تحولات تاریخی و فکری بشر و در چارچوب مبادلات مادی روزانه و در پی منافع فردی یا جمعی شکل گرفته است و دارای نهادها، ابزارها و الزامات اساسی ای است که همواره در حال تحول هستند. نظام حقوقی نیز به شبکه ای منظم از نهاد ها و ابزار ها تعریف می شود که با طیف وسیعی از الزامات ارشادی، بازرگانی، حقوقی و کیفری، از نظام اقتصادی حمایت نموده و در قهری ترین حالت از الزامات اساسی نظام اقتصادی با جرم انگاری های اقتصادی ایفای نقش می کند. خصیصه وابستگی نظام اقتصادی و نظام حقوقی ایجاب می نماید تا جرم انگاری اقتصادی با درک خصیصه پویایی نظام اقتصادی خود پویا بوده و واقعیت های اقتصادی هر کشوری، منشأ و ملاک قانون گذاری و اتخاذ سیاست های اقتصادی در نظر گرفته شود. این مقاله در پی نگرشی نوین و غیر مرسوم به جرم انگاری جرایم اقتصادی است و به علت فقدان پیشینه مطالعاتی، این نوشتار می تواند آغازگر پژوهش ها در این زمینه باشد. بر این اساس، در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و در پی کشف پاسخ این سوال که «جایگاه نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در جرم انگاری جرایم اقتصادی چیست»، نخست، جایگاه و نقش نظام اقتصادی در جرم انگاری های اقتصادی و در قسمت دوم، نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جایگاه آن در جرم انگاری جرایم اقتصادی موردبحث قرار می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پشتیبان اقتصاد پیشرفته، حقوق کیفری پیشرفته است و پشتیبان نظام اقتصاد ملی، حقوق کیفری پیشرفته و هم نوا با آن خواهد بود؛ از این رو، تحول هم زمان و هم نوایی حقوق کیفری با تحولات نظام اقتصادی و شناسایی ارزش ها و ساختار خاص نظام اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک اصل مبنایی و مدرن برای جرم انگاری در حوزه اقتصادی فرض می شود.
بررسی کارکرد ایمان دینی در محبت به خویش از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمان و مسائل مربوط به آن همواره یکی از مباحث محوری حکمای اسلامی بوده است. دانشمندان مسلمان ازجمله ملاصدرا به صورت مستقل به مقوله ایمان پرداخته است؛ که مراتب ایمانی را به زبانی، تقلیدی، عقلی و کشفی تقسیم نموده است. هدف : مقاله این بوده است که دیدگاه ملاصدرا را در خصوص رابطه ایمان و محبت به خویش را بررسی کند و با روش : اجتهادی و استنباطی به مسئله محبت به خود که یکی از موضوعات مهم و دغدغه های انسان معاصر پرداخت. یافته ها : یافته ها و تحلیل و بررسی آثار ملاصدرا حاکی از آن بود که ایمان شاخص و کلید معمای محبت به خویش است. نتیجه گیری: محبت به خویش ناظر به مراتب ایمانی است و افراد با توجه به درجه ایمانی، نسبت به خود مهر می ورزند و یا با خود نامهربانی می کنند.
عرفان اسلامی در اندیشه و آثار استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مقاله تبیین حقیقتِ عرفان از حیث نظری و عرفانِ حقیقی از حیث عملی و داوری در خصوص ریشه ها و منابع تولید دانش عرفان در دو دانشِ عرفان نظری و عملی از حیث تاریخی و اثبات و ایضاحِ منابع وحیانی در پیدایش و گسترش عرفانِ اصیلِ اسلامی است. روش: آیه الله مصباح یزدی با وقوف به تاریخ پیدایش و گسترش و همچنین صادق و کاذب بودن عرفان اسلامی، آن را با نگاه فیلسوفانه از دو زاویه نگرشِ معرفت شناسی اول و دوم مورد نقد و بررسی قرار داده. با عنایت به این فرضیه که استاد مصباح عرفان را معرفتِ شهودی حق تعالی که از منابع وحیانی سرچشمه گرفت و هدف از آن قرب وجودی به خدای متعال و نیل به لقای رب با چشمِ دل است و درعین حال منتقد و نه مخالفِ عرفان اسلامی مصطلح به ویژه تصوف فرقه ای بود، این پرسش خودنمایی می کند که عرفانِ اسلامی در اندیشه و آثار استاد مصباح چیست و چگونه است؟ در نوشتار حاضر با روشِ توصیفی، عقلی و نقلی پاسخ پرسش یاد شده داده شد. یافته ها: یافته های نوشتار حاضر براساس مبنا و متد علامه مصباح یزدی عبارت بود از: 1- عرفان اسلامی اصیل و مستقل بوده و ریشه در نصوص دینی و کتاب و سنت دارد 2- در عرفان اسلامی اعم از نظری و عملی خطاهای معرفتی و لغزش های سلوکی در اثر انحراف، تحریف و بدعت در آن ها راه یافت 3- راه رهایی از خبط و خطاهای معرفتی و سلوکی بازگشت به قرآن و عترت و رفتن در راه اهل بیت علیهم السلام است 4- عرفان اسلامی برگرفته از کتاب و سنت دارای شاخصه هایی مانند مطابقت با فطرت، همه جانبه بودن و شریعت محوری است 5- نسخه جامع و کاملِ سلوکی در آیات، احادیث، ادعیه و سیره معصومین(ع) وجود دارد و نیازی به نسخه های وارداتی و خودساخته نیست. بدین جهت استاد در جستجوی عرفان اسلامی از طریق قرآن و عترت(ع) بوده اند. نتیجه گیری: با عنایت به هدف، روش و یافته هایی که یاد شد، نتیجه این است که: عرفان اسلامی وارداتی و بیگانه نبوده و شباهت خانوادگی معارف و مسائل آن با دیگر عرفان ها در ادیان و مکاتب الهی و بشری، دلیل اخذ این از آن ها نبوده و نیست. از سوی دیگر عرفان اسلامی ازلحاظ ریشه انسانی، فطری، ازلحاظ دانشی، برهانی و ازلحاظ باید و نبایدها و دستورالعمل ها شریعت مدارانه و معیارهای سنجش صواب و خطای آن 1. قرآن و عترت 2. عقل سلیم بود.
طراحی چارچوب مفهومی ساده سازی در مدرسه صالح (مدرسه مورد انتظار در گام دوم انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۳)
1005 - 1024
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین ساده سازی در مدرسه صالح انجام شد . روش: در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و 11 نفر از متخصصان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیم ساختاریافته بود. برای اطمینان از اعتبار داده ها از روش هایی مانند بررسی مداوم داده ها، تحلیل هم زمان، بازخورد به مصاحبه شوندگان و بازنگری ناظری استفاده گردید. یافته ها: بعد از رفت وبرگشت هایی که میان داده ها، مفاهیم و مقوله ها صورت گرفت، مشخص شد که 2 مقوله ی ارتباط تجربیات مدرسه با تجربیات واقعی حیات طیبه و پرهیز از آموزش تصنعی و غیر واقعی به عنوان ابعاد، 3 مقوله ی پرهیز از آموزش یک طرفه، پرهیز از حافظه محوری و انتقال اطلاعات، پرهیز از عدم توجه به تفکرات معنادار و عمیق به عنوان ملاک های بعد پرهیز از آموزش تصنعی و غیر واقعی و 4 مقوله ی اولیه تناسب تجربیات مدرسه با زندگی واقعی، یادگیری موقعیتی و مساله محور، همراهی کار و دانش و پرورش مهارت های زندگی واقعی به عنوان ملاک های بعد ارتباط تجربیات مدرسه با تجربیات واقعی حیات طیبه خود را در داده ها نمایان می سازد. نتیجه گیری: متصدیان آموزش و پرورش می توانند برای تحقق ساده سازی در مدارس، نتایج این تحقیق را مبنای کار خود قرار دهند.
شناسایی مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریتی برای دانشگاه های دولتی(دانشگاه های سطح یک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
87 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریتی برای دانشگاه های دولتی ایران (دانشگاه های سطح یک) در سال 1398 است.روش پژوهش: روش تحقیق، ترکیبی (کیفی- کمّی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، مدیران دانشگاهی و خبرگان آموزش عالی و در بخش کمّی، معاونان و روسای دانشگاه های سطح یک آموزش عالی ایران می باشند. در بخش کیفی، 39 نفر با روش گلوله برفی و در بخش کمّی 222 نفر با روش طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، بررسی مبانی نظری و مصاحبه با مدیران و خبرگان با استفاده از روش دلفی و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته با ضریب پایایی، 89/0 است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، الگوی مدیریتی با 38 شاخص در 7 دسته، دسته بندی شد که شامل ارزیابی کیفیت، سیاست گذاری، الگوهای مدیریت و رهبری، سازو کارهای مالی، خودمختاری، برنامه ریزی و نظارت دولتی بودند.کلید واژه ها: مدیریت، آموزش عالی، سیاست گذاری، برنامه ریزی
فراتحلیل کیفی مقاله های علمی مرتبط با بهره وری اعضای هیئت علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
31 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، فراتحلیل مقاله های با موضوع بهره وری اعضای هیئت علمی، به منظور جمع بندی از وضعیت آخرین دستاوردهای علمی انجام گرفته در این خصوص، شناسایی نقاط قوت و ضعف مقاله های این حوزه و ارائه راهکارهای پیشنهادی به منظور بهبود پژوهش های آینده در این زمینه است.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر، فراتحلیل کیفی است. در این روش 54 مقاله علمی مرتبط با بهره وری اعضای هیئت علمی در دو دهه اخیر، سال های 1380 تا 1400، از منابع علمی «پایگاه مجلات تخصصی نور»، «پرتال جامع علوم انسانی»، «بانک اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «بانک اطلاعات نشریات کشور» شناسایی و استخراج شد. با مطالعه و بررسی این مقاله ها تعداد 40 مورد از مرتبط ترین آنها برای انجام فراتحلیل انتخاب شدند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در این مقاله ها غالباً به عوامل فردی و درون سازمانی مؤثر بر بهره وری اعضای هیئت علمی توجه شده است. رویکرد روش شناختی غالب در این مقاله ها روش کمی است. اغلب مقاله ها بدون رویکرد نظری قوی و توصیه های سیاستی بوده و رویکرد غالب در توصیه های سیاستی، رویکرد کلان و مدیریتی است. مقاله های بررسی شده از حیث شاخص هایی مانند پرسش ها، هدف ها و فرضیه ها وضعیت نسبتاً خوبی داشتند؛ اما بخش نتیجه گیری در بیشتر مقاله ها دارای نظم و انسجام کافی و راهکارهای عملیاتی نبود.
نتیجه گیری: با اجرای این پژوهش مشخص شد که وضعیت پژوهش های علمی داخلی در زمینه بهره وری اعضای هیئت علمی به لحاظ شاخص های نه گانه، وضعیت نسبتاً مطلوبی نیست. تعداد پژوهش های کیفی و عمیق در این زمینه بسیار اندک بوده و تقریباً هیچ کدام از آنها دارای مبانی نظری و راهکارهای اجرایی نبوده و در عمل کاربرد ندارند. از طرفی موضوع بهره وری اعضای هیئت علمی یکی از موضوعات کلیدی و مهم در نظام آموزش عالی است که مستلزم برنامه ریزی برای بهبود تحقیقات آتی در این زمینه است.
بررسی راهکارهای افزایش مشارکت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در فعالیت های فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی راهکارهایی برای افزایش مشارکت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی بود. برای این منظور، از روش پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد نظریه برخاسته از داده ها و طرح نوخاسته گلیزر استفاده شد. با کاربرد روش مصاحبه کانونی دو گروه کانونی متشکل از گروه کانونی دانشجومعلمان و گروه کانونی مدیران و خبرگان، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. داده ها به شیوه تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شدند. در بخش اول، 11 مؤلفه اصلی استخراج شدند که عبارت بودند از سیاست گذاری، نیازمحوری، جو و فرهنگ، روش ها، سیستم پاداش دهی، ساختار، آگاهی بخشی، کنشگری همیاران، بهینه سازی فرایندها، دانشجوشناسی و محتواسازی. از دیگر یافته های بخش کیفی، استخراج سیاست ها و اقدامات مرتبط با هر یک از مؤلفه ها بود که در این قسمت، 40 سیاست و اقدام تعیین شدند. الگوی جذب دانشجومعلمان به فعالیت های فرهنگی، پس از کدگذاری انتخابی تدوین و ارائه شد. به منظور اعتباربخشی به الگو، از روش کمی (پرسشنامه) بهره گرفته شد و پس از پیشنهادها، الگو به صورت مفروض ارائه شد. با توجه به مؤلفه ها و سیاست های بیان شده، پرسشنامه ای مشتمل بر 117 گویه تدوین شد که پایایی آن با اجرای مقدماتی و به روش آلفای کرونباخ 0.98 به دست آمد. این پرسشنامه برای تکمیل به افراد نمونه ارائه شد و تعداد 383 دانشجومعلم، 105 مدیر و 260 هیأت علمی آن را تکمیل کردند. تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز حاکی از آن بود سیاست ها و اقدامات هریک از مؤلفه ها به طور معناداری مؤلفه ها را پیش بینی می کنند.
دوراهی مهاجرت های اقلیمی؛ تحلیلی دربارۀ رویکردهای سازگاری یا ناسازگاری در برابر آثار تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت بالقوه میلیون ها نفر در اثر تغییرات اقلیمی در حال حاضر یکی از بحث برانگیزترین پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی است و به طور فزاینده ای به یک مسئله مهم برای دولت ها و سیاست گذاران تبدیل شده است. در این راستا دیدگاه های مختلفی در خصوص مهاجرت های ناشی از تغییرات اقلیمی مطرح می شود: عده ای از محققان بر این باورند که مهاجرت نشان دهنده شکست در سازگاری با محیط در حال تغییر است. در مقابل عده ای از محققان معتقدند که مهاجرت می تواند به عنوان یک استراتژی پیشگیرانه برای مقابله با تغییرات اقلیمی مطرح شود. در این پژوهش تلاش شده است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریه های کثرت گرایی و اقلیت گرایی به بررسی دیدگاه های مختلف در زمینه مهاجرت های اقلیمی و سازگاری و ناسازگاری در برابر تغییرات اقلیمی پرداخته شده و در همین ارتباط چارچوب مفهومی متناسب با این دیدگاه ها ارائه شود. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در نظر گرفتن مهاجرت به عنوان یکی از اقدامات سازگاری و یا ناسازگاری جوامع، چالش های زیادی را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران ایجاد می کند که بسیاری از این چالش ها از طریق استراتژی های دقیق قابل کنترل است. در این راستا، سیاستگذاران بایستی قوانین و مقرراتی را وضع کنند که توانایی بازیگران را برای سازگاری با تأثیرات تغییرات اقلیمی تقویت کنند.
تاب آوری جوامع در برابر اثرات رخدادهای اقلیمی؛ نه به مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رخداد مخاطرات اقلیمی در مناطق مختلف جهان، همه ساله منجر به آسیب پذیری افراد زیادی در سراسر جهان می شود که بر امنیت آب و غذا و جان افراد اثر گذار است. در برخی موارد این امر منجر به جابه جایی و مهاجرت افراد در جست و جوی محیط امن برای زندگی می شود. از این رو برای کاهش آسیب پذیری جوامع و افراد، تاب آوری به عنوان یکی از رویکردهای سازگاری در برابر مخاطرات محیطی و به منظور کاهش آسیب پذیری به کار گرفته می شود. در این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی به ارائه ی مفاهیم، اصول و دیدگاه ها در زمینه تاب آوری اقلیمی پرداخته شده است. سپس تجربه کشورهای مختلف از جمله ایران در زمینه به کارگیری دانش بومی و فناوری در افزایش تاب آوری اقلیمی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. بررسی تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد که برخی کشورها با تکیه بر دانش بومی و امکانات در دسترس توانسته اند جوامع خود را تاب آور کنند و برخی دیگر با سرمایه گذاری در بخش آموزش، مشارکت مدنی و تقویت زیر ساخت ها، تاب آوری اقلیمی جوامع و افراد را تقویت کرده اند. همچنین افراد زیادی توانسته اند با حمایت دولت و سازمان های خصوصی با به کا ر گیری فناوری سیستم هشدار زودهنگام، هوش مصنوعی، خودسازماندهی و تنوع اقتصادی محیط زندگی خود را در برابر مخاطرات محیطی تاب آور کنند و در محل زندگی خود ماندگار شوند. بررسی تجارب ایران نشان می دهد از دیرباز تاب آوری جوامع بر مبنای دانش بومی بوده است و به کارگیری فناوری مدرن به دلیل دانش پایین افراد، هزینه بالا و عدم دسترسی آسان کاربرد گسترده ای ندارد. از اینرو برای تاب آور کردن مناطق مختلف ایران افزایش آگاهی جامعه در مواجه با مخاطرات محیطی، تقویت زیرساخت ها، ادغام دانش بومی با فناوری و ارائه سیاست های تاب آوری با توجه به ویژگی های هر منطقه به منظور تقویت جنبه های کاربردی دانش و تجربه در کنار فناوری ضروری است.