فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
7 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، واکاوی مؤلفه های مؤثر بر آموزش کارآفرینی در سازمان های آموزشی با تأکید بر سازمان ها و مراکز آموزش عالی به منظور ایجاد نگرش کارآفرینانه با استفاده از دیدگاه خبرگان بوده است. بدین منظور، با استفاده از رویکرد کیفی با 15 نفر از صاحب نظران بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای مضمون طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند. برای بررسی اعتبار داده ها از نظر خبرگانی که در این پژوهش همکاری کرده بودند، بهره گرفته شد. مؤلفه های شناسایی شده در اختیار آنان قرار گرفت و ضمن مشورت های لازم، اقدام های اصلاحی روی آن انجام گرفت. پایایی مصاحبه با روش توافق درون موضوعی 92/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب داده ها است. بر اساس یافته ها پس از دو مرحله مرور منابع و پیشینه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و کارشناسان، هفت مؤلفه اثرگذار بر آموزش کارآفرینی در جهت ایجاد نگرش کارآفرینانه شناسایی شد که عبارت اند از: ویژگی های فردی و شخصیتی فراگیران، ویژگی ها و صفات شخصیتی و فردی مدرسان، فضا و تجهیزات آموزشی، شیوه و سبک رهبری مدیران مراکز آموزشی، محتوا و برنامه درسی، شیوه و سبک آموزش آموزشگران، برنامه های اجرایی و کاربردی.
اولویت بندی و مقایسه عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
79 - 99
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور ساری اجرا شد. روش پژوهش، علّی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل 175 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و 38 نفر دانشگاه پیام نور در سال 1396 بود. از این تعداد 120 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد به صورت تصادفی طبقه ای و ۳۸ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه پیام نور به صورت تمام شمار انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و نظر متخصصان، تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با آزمون های یو من-ویتنی و فریدمن انجام گرفت. بر اساس یافته ها بین اعضای هیئت علمی دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی به لحاظ بالندگی شغلی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین در عوامل فردی و عوامل آموزشی بالندگی نیز تفاوتی دیده نشد اما در عوامل سازمانی و عوامل محیطی تفاوت معنی داری در بالندگی اعضا در دو دانشگاه دیده شد. این در حالی است که نتایج نشان داد که در دانشگاه آزاد اسلامی، عوامل سازمانی و در دانشگاه پیام نور، عوامل محیطی مهم ترین نقش را در بالندگی اعضای هیئت علمی دارند.
مشارکت اجتماعی؛ معناکاوی یک مفهوم راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۱
31 - 59
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مطالعات راهبردی این است که مفاهیم این حوزه مطالعاتی علاوه بر کارکرد ماهیت شناختی، به مثابه ابزاری برای پیشبرد و تسهیل اهداف و برنامه های مربوط به نظم، امنیت و سامان امورعمومی کاربرد دارد؛ از این رو تدقیق فضای معنایی و ابعاد و مؤلفه های آن برای پیشگیری از خطای شناختی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. با طرح مسائل و موضوعاتی مانند «امنیت اجتماعی»، «نظم عمومی»، «اجتماعی شدن امنیت»، «پلیس جامعه محور» و «امنیت جامعوی»، موضوع مشارکت اجتماعی در مطالعات راهبردی اهمیت خاص یافته است. بررسی منابع موجود نشان می دهد با اینکه جذابیت و علاقه زیادی برای کاربرد این واژه میان پژوهشگران اجتماعی و مطالعات راهبردی وجود دارد، تلاش زیادی در ادبیات این حوزه برای شفاف سازی مفهومی و ترسیم فضای معنایی این دانش واژه صورت نگرفته است. این مقاله برای رفع این کاستی و غنی سازی ادبیات حوزه، به بررسی و واکاوی مفهوم مشارکت اجتماعی و مسائل مرتبط با آن می پردازد. مشارکت اجتماعی عبارت است از: حضور نسبتاً پایدار و عنداللزوم عناصر سازنده جامعه شامل افراد، گروه ها، اجتماعات، نهادها و سازمان ها در فرایندها، امور و فعالیت های اجتماعی. در بررسی مفهوم مشارکت اجتماعی، لازم است نوع فعالیت اجتماعی در محیط مد نظر باشد. این مقاله تلاشی است برای تبارشناسی و بررسی کاربردهای نظری مفهوم مشارکت اجتماعی در ادبیات این حوزه و توسیع ابعاد مفهومی آن در پژوهش های راهبردی. تبیین مبانی نظری معرفت شناسی، ارزش شناسی، کاربردشناسی، هستی شناسی، و ابعاد و مؤلفه های مفهومی مشارکت کننده، موضوع و میدان بخشی از تلاش توسیع مفهومی است.
واکاوی نظریه تعامل گرایی نمادین و دلالت های آن در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
147 - 169
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی دلالت های نظریه تعامل گرایی نمادین در عناصر برنامه درسی انجام گرفت. از روش کیفی «جستار نظرورزانه» و از ابزار «بررسی مستندات» به منظور گرد آوری اطلاعات استفاده شد. مبانی نظری، نظریه تعامل گرایی نمادین، مطالعه و بررسی و دلالت های آن در عناصر برنامه درسی از منظر میلر (هدف ها، دانش آموز، معلم، روش یاددهی و یادگیری، ویژگی های محیط آموزش و ارزشیابی) استخراج شد. بر اساس یافته ها هدف های برنامه درسی باید پویا، کثرت گرایانه، انعطاف پذیر، تعاملی و واقع گرایانه باشد. فراگیر فعال، مسئول یادگیری خود، مشارکت کننده در یادگیری و تعامل گرا است. معلم باید؛ فراهم کننده تجارب، مشارکت پذیر و تسهیلگر باشد. روش یاددهی- یادگیری تعاملی، فرایندمحور و مبتنی بر مشارکت است. محیط یادگیری؛ پذیرا، غنی و چالش برانگیز، پویا و غیر ایستا، صمیمی و شخصی است و ارزشیابی برنامه درسی با روش های سنجش عملکردی، فرایندمحور، توجه به داده های کمی و کیفی و اجتماع مدار انجام می گیرد.
ارزیابی شکاف وضعیت موجود و مطلوب کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه ارومیه بر اساس مدل EDUQUAL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
65 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، سنجش شکاف وضعیت موجود و مطلوب کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه ارومیه بر اساس مدل EDUQUAL از دیدگاه دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه ارومیه شامل 18000 نفر بود. حجم نمونه با روش تصادفی طبقه ای نسبتی و با استفاده از جدول مورگان 376 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه کیفیت خدمات براساس مدل EDUQUAL بود و روایی آن با روش اعتبار محتوا تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0 محاسبه شد. نتایج مرتبط با فرضیه های پژوهش گویای این بود که در تمامی ابعاد کیفیت خدمات آموزشی شکاف منفی وجود دارد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد بیشترین شکاف مربوط به بعد تسهیلات فیزیکی و کمترین شکاف مربوط به بعد پاسخگویی است. همچنین نتایج نشان داد که بین جنسیت و مقطع تحصیلی با ادراک از کیفیت خدمات آموزشی در دو وضعیت موجود و مطلوب هیچ تفاوتی وجود ندارد. بر اساس نتایج، یشنهاد می شود که از نظرات دانشجویان در تصمیم گیری های مرتبط با خدمات دانشگاه، بهره گرفته شود.
بررسی تأثیر انقلاب اسلامی در ارتقای آگاهی مردم از حقوق شهروندی و کرامت انسانی؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به پایه گذاری جمهوری اسلامی ایران بر اساس موازین اسلامی و اینکه از اهداف اصلی آن احیای کرامت انسانی و احترام به حقوق شهروندی است؛ تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر انقلاب اسلامی در ارتقای آگاهی مردم از حقوق شهروندی و کرامت انسانی انجام شد. روش: در این تحقیق از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 98-1397 است که 384 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با روایی 83/0 و پایایی 87/0 است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی میانگین و انحراف معیار و آماره استنباطی تی تک نمونه ای با نرم افزار اس.پی.اس.اس.23 استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که انقلاب اسلامی در ارتقای آگاهی مردم از حقوق شهروندی و کرامت انسانی، نقش مثبت داشته است. نتیجه گیری: انقلاب اسلامی باعث ارتقای آگاهی شهروندان از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود شده است. طبق نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود رسانه های ملی و محلی در معرفی حقوق شهروندی بر اساس مبانی انقلاب اسلامی بیشتر تلاش کنند.
تدوین الگوی مدیریت جهادی در مدیریت مرزها: مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
93 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مرزها در هر کشوری به دلیل وجود نقش ها و کارکردهای متفاوت خود از قبیل کارکردهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی و نیز نقش جداکنندگی، یکپارچه سازی و ارتباط با سایر کشورها از اهمیت فراوانی برخوردار می باشند؛ بر این اساس، ضروری است که مدیریت این بخش از کشور به طور دقیق مورد توجه قرار گیرد. همچنین، مرزها در هر کشوری تحت تأثیر شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن کشور قرار دارند و روشن است که الگوی مدیریت مرزها هم می بایست بر اساس یک الگوی بومی و متأثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی آن کشور طراحی شود؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر، تدوین یک الگوی مدیریت جهادی در مدیریت مرزها می باشد تا بتوان با استفاده از این الگو، شرایط را برای مدیریت هرچه بهتر مرزها فراهم نمود.
روش: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش ترکیبی(شامل دو طیف مطالعه کیفی و کمی) با رویکرد متوالی اکتشافی است. در رویکرد متوالی اکتشافی، ابتدا داده های کیفی و سپس داده های کمی جمع آوری و تحلیل می شوند و اولویت در این روش، معمولا با فاز کیفی است و داده های کمی برای تقویت داده های کیفی مورد استفاده قرار می گیرند.
یافته ها و نتایج: بررسی ها در پژوهش حاضر حاکی از آن است که میزان اهمیت ابعاد از نظر خبرگان به ترتیب اهمیت، بعد دانشی، بعد اکتسابی، بعد سازمانی، بعد مأموریتی و بعد زمینه ای است؛ بدین ترتیب، بعد دانشی در رتبه اول و بعد زمینه ای در رتبه پنجم قرار می گیرد. در نهایت، مهم ترین شاخص (از نظر خبرگان) در بعد مأموریتی متعلق به شاخص ساختارهای مشورتی، در بعد اکتسابی متعلق به شاخص سیره مدیران جهادی، در بعد سازمانی متعلق به شاخص برخورداری از روحیه کار گروهی و در بعد زمینه ای متعلق به شاخص وجدان کاری است.
الگوی بهبود مستمر فرآیندهای سازمان های دفاعی و امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
5 - 48
حوزههای تخصصی:
بهبود مستمر فرآیندها که این مقاله الگوی کلی آنرا ارائه داده است روشگان جامعی جهت رفع نیازهای حیاتی اینگونه سازمان ها در این خصوص می باشد.مفاهیم نظری مرتبط با تحقیق، الگوها و رویکردهای مهندسی مجدد و بهبود فرآیندها، مطالعات تطبیقی در دو سازمان دفاعی و امنیتی( سپاه و نیروی انتظامی ) و نیز اقتضائات بهبود فرآیندها در سازمان های دفاعی و امنیتی می باشد. در نهایت الگوی مفهومی تحقیق در هفت مرحله 1-شناسایی نیازها و بازخورد نتایج 2-طرح ریزی و برنامه ریزی اجرا 3-تحلیل مقایسه ای 4-بهبود فرآیند ها 5-مستند سازی فرآیند ها 6-انتقال و تحویل 7- نگهداشت فرآیند ها، برای بهبود مستمر فرآیندها در قالب سی گام پیشنهاد شده است. این تحقیق از نوع توسعه ای و کاربردی بوده و رویکرد انتخابی در این تحقیق توصیفی / تحلیلی و اکتشافی می باشد، به منظور اعتبارسنجی یافته ها، پرسشنامه ای تهیه و بین خبرگان تجربی و دانشگاهی سازمان های دفاعی و امنیتی، توزیع و جمع آوری و با استفاده از نرم افزار Spss و از طریق فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پیمایش در قالب آمار توصیفی و استباطی با آزمون های مرتبط ( نرمال و T ) ارائه شده که بر اساس آن، تمامی مراحل و گام ها مورد تایید قرار گرفته است و در نهایت جمع بندی از تحقیق صورت گرفته و ضمن تبیین نتایج شامل هفت مرحله و سی گام و پیشنهاداتی توسط محقق جهت ارائه الگوهای تفصیلی بهبود مستمر فرآیند برای ارائه گردیده است.
کاربرد نظریه حوزه های معنایی در بررسی مفهوم کرامت بر پایه منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مفهوم کرامت بر اساس قرآن و روایات بود. روش: برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش کیفی معناشناسی زبانی و همچنین تحلیل محتوای متون دینی استفاده شد. یافته ها: کرامت از موسّع ترین مفاهیم دینی و شامل دو نوع ذاتی و اکتسابی است. کرامت اکتسابی بیشتر در علم روان شناسی مورد توجه قرار می گیرد. کرامت با مفاهیم متعددی مرتبط است. حس کرامت قابل آسیب و افزایش است. همچنین، کرامت صفت و ویژگی کلی است که به خود مرتبط است. عزت نفس به عنوان مؤلفه کرامت، به حریم خود و صفت لینت به چگونگی این حریم اشاره دارد. نتیجه گیری: کرامت مرتبط با خود است و به همین دلیل، از دیدگاه اسلامی با نظریه های روان شناسی خود و انسانگرایی راجرز شباهتها و تفاوتهایی دارد. نتایج این مقاله می تواند موجب غنای حوزه روان شناسی خود شود و توسط درمانگران در حوزه پیشگیری و درمان استفاده شود.
نقش ناجا در هندسه جدید قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
143 - 175
حوزههای تخصصی:
در هندسه جدید قدرت، عوامل متعددی در تولید و ایجاد قدرت ایفای نقش می کنند؛ اما این عوامل ناشناخته اند و یا حداقل، به اندازه کافی تبیین نشده اند. مسئله تحقیق: نتایج این تحقیق به فرماندهان و استراتژیست های ناجا کمک می کند که آثار تصمیم های مختلف خود را ملاحظه کنند و در زمان لازم برای حفظ موقعیت ناجا در هندسه جدید قدرت تصمیم های مقتضی اتخاذ نموده و پیش از وقوع حوادث ناخوشایند، برای آنها چاره ای بیندیشند. اهمیت تحقیق: هدف از انجام تحقیق حاضر، تبیین نقش ناجا به عنوان یک نهاد برخاسته از انقلاب اسلامی و یک دستاورد ارزشی انقلاب اسلامی در هندسه جدید قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران است. این تحقیق به روش موردی زمینه ای انجام شده و علاوه بر آن، به منظور انجام تحلیل های نظام مند کیفی از روش بررسی اسناد و مدارک علمی با رویکرد زمینه ای و روش تحلیل محتوا با هر دو رویکرد ژرفانگر و پهنانگر استفاده شده است. در این تحقیق، اطلاعات با هر دو روش کتابخانه ای و میدانی و ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظامی و انتظامی، استادان دانشگاهی و صاحب نظران با حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و 10 سال سابقه خدمت یا تدریس بوده است. حجم جامعه آماری تحقیق حاضر 79 نفرند که از این تعداد، برای انجام مصاحبه به 22 نفر و برای تکمیل پرسشنامه به تمام جامعه آماری مراجعه شد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که در زمینه نقش آفرینی در ابعاد قدرت ملی، ناجا در برقراری امنیت فضای سایبر کشور موفق عمل کرده است و برای نقش آفرینی در بعد اجتماعی فرهنگیِ قدرت ملی و برقراری امنیت اجتماعی در کشور و نقش آفرینی در بُعد فضای سایبرِ قدرت ملی از توانایی خوبی برخوردار می باشد. با وجود این، توانایی نقش آفرینی ناجا در بعد علمی فناوریِ قدرت ملی و منطقه گرایی آن محدود است. در زمینه برخورداری از دانش های مورد نیاز، ناجا توانایی توسعه دانش های مورد نیاز خود را داشته و به آنها دسترسی دارد. در خصوص حرکت ناجا به سوی جامعه محوری که مهم ترین نقش را در ایفای نقش در هندسه قدرت ملی بر عهده دارد ناجا با قوت هایی مواجه است و مشارکت مردم با ناجا در حد نسبتاً خوبی است.
الگوی تعامل راهبردی ناجا و رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
113 - 141
حوزههای تخصصی:
همکاری رسانه ملی با نیروی انتظامی در دهه های اخیر، با فراز و فرودهایی همراه بوده است. این مسئله گاه موجب تنزل جایگاه برنامه های پلیسی در سبد مصرفی محتوای رسانه ای جامعه شده و متعاقب آن، از تداوم موفقیت این برنامه ها در "فرهنگسازی انتظامی" کاسته است. رسالت دوجانبه صدا و سیما و ناجا ایجاب می کند که روند همکاری و تعامل این دو سازمان به صورت راهبردی سیاست گذاری شود و مورد توجه کارگزاران دو سازمان قرار گیرد. این تحقیق با هدف طراحیِ الگوی تعامل راهبردی ناجا و رسانه ملی انجام گرفته است. پژوهش پیش رو، از نظر هدف، راهبردی است که به روش دلفی، مصاحبه عمقی و توزیع سه مرحله پرسشنامه بین دو سطح از مدیران و کارشناسان ارشد رسانه ملی و فرماندهان و مدیران ارشد و میانی ناجا، 14 مؤلفه ساختاری، 12 مؤلفه محیطی و 7 مؤلفه رفتاری انجام شده است. پس از رتبه بندی مؤلفه ها، "تدوین تفاهمنامه همکاری رسانه ای" بین رسانه ملی و ناجا، "ترسیم نقشه راهبردی مشترک رسانه ای برای تعالی سازمانی" و " اختصاص ردیف بودجه تولید محتوای رسانه ای در ساختار و بودجه بندی سازمانی" به عنوان مهم ترین و اساسی ترین مؤلفه ها در تدوین راهبرد تعامل نیروی انتظامی و رسانه ملی استخراج شدند.
دلالتهای نظریه جهان های اجتماعی در بازسازی تحلیل گفتمان لاکلا و موفه(تمهید نظریه گفتمان بومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله این مقاله، استخراج رهنمودها و دلالتهای نظریه جهان اجتماعی منبعث از حکمت صدرایی در نقد و بازسازی نظریه گفتمان لاکلا و موفه بود. بدین منظور، به بازخوانی و بازسازی تحلیل گفتمان در افق تفکر صدرایی و مبتنی بر نظریه جهان های اجتماعی پارسانیا پرداخته شد؛ به نحوی که ویژگی های کاربردی آن حفظ شود. ابتدا به تبیین تحلیل گفتمان به طور عام و تشریح دیدگاههای لاکلا و موفه به طور خاص پرداخته و در ادامه ضمن تشریح نظریه جهان های اجتماعی پارسانیا، دلالتهای آن در این زمینه استخراج و بر اساس آن به بازسازی تحلیل گفتمان پرداخته شد. روش: روش تحقیق در معرفی و گردآوری نظریات، کتابخانه ای و اسنادی و در استخراج رهنمودهای جهان اجتماعی، دلالت پژوهی بود. یافته ها: رهنمودهایی که نظریه صدرایی جهان اجتماعی برای بازسازی تحلیل گفتمان در اختیار ما قرار داد و دلالتهایی نظیر توضیح چگونگی فرایند اتحاد افراد انسانی با گفتمان، معرفی و ظرفیتهای عالم خیال در تبیین تنوع گفتمانها، تبیین اختیار انسان و نقد نفی سوژگی در تحلیل گفتمان، تبیین لوازم و مناسبات بین معانی، انگاره فطرت و هویت مستقل فرد و تبیین نقش او در تغییر و تحول گفتمانها. نتیجه گیری: بر اساس این دلالتها ملاحظه شد که از یک سو، تحلیل گفتمان، تجربیات انضمامی خود را در مطالعه نظامهای معنایی اجتماعی در خدمت توسعه نظریه جهان های اجتماعی قرار داد و از سوی دیگر، نظریه جهان های اجتماعی، اشتباهات معرفتی و نقایص فلسفی نظریه گفتمان را بازسازی کرد.
راهبردهای پیشگیری انتظامی از جرم با نگاه به آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
49 - 78
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف: برای تغییرسازمان ها لازم است ابتدا تحول های جهان را شناخت و سپس دغدغه تغییررا درسطوح مختلف سازمان به وجود آورد. از این رو به کارگیری راهبردهایی که بتواند به اشراف پلیس برمحیط کمک کند، امری ضروری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناسایی راهبردهای پیشگیری انتظامی از جرم با نگاه به تغییرهای محیطی درآینده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردى و از نظر روش، توصیفى و از نوع پیمایشی است. جمع آوری داده ها به روش اسنادی و میدانی انجام شد. در روش میدانی، ضمن مصاحبه با نخبگان، ظرفیت های سازمان پلیس وجامعه، نقاط ضعف، قوت، فرصتهاوتهدیدهای بیرونی پیشگیری از جرم، به دست آمد. برای وزندهی به شاخص های به دست آمده، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه بخش کیفی، اساتید دانشگاه علوم انتظامی امین بودند. براساس اشباع نظری، با پانزده نفر مصاحبه شد. جامعه آماری بخش کمی مدیران پلیس بودند که در تدوین سیاست های پیشگیری از جرم مشارکت داشتند و با 93 نفر از آنها انتخاب شدند. یافته ها: مشارکت اجتماعی در تصمیم سازی های آینده پلیس و حمایت افکار عمومی جامعه دراولویت فرصت ها، ضعف مشارکت نهادهای فرهنگی و حمایت افکار عمومی جامعه از برنامه های آینده پلیس در اولویت تهدیدها، سازمان پیشرو در فناوری اطلاعات و تمرکز بر اقدام های کنشی در اولویت قوت ها و طراحی نکردن و اجرانشدن برنامه های کیفی متناسب با جرائم آینده و ضعف آموزش ها متناسب با جرائم آینده در اولویت ضعف ها قرار دارند. نتایج: نتایج پژوهش و روندهای فعلی حکایت از آن دارد که تهدیدها و ضعف های آینده، می تواند هدف های ترسیم شده را با چالش مواجه کند، از این رو تغییر سیاست ها وبازنگری برنامه ها می تواند روند بروزتهدیدها و ضعف های آینده را کند یا متوقف کند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نگهداشت اعضای هیئت علمی در آموزش عالی با استفاده از تکنیک TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
69 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر نگهداشت اعضای هیئت علمی در آموزش عالی بود. از روش کیفی-کمی، با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه بهره گرفته شد. نخست از طریق مصاحبه عمیق با 16 خبره که با روش نمونه گیری گلوله برفی شناسایی شدند، داده ها گردآوری و با استفاده از روش تحلیل تم، تحلیل شدند. داده های شناسایی شده بر اساس میزان تشابه مفهومی، دسته بندی و ترکیب شده و 42 مقوله فرعی، 19 مقوله اصلی و در نهایت 8 مؤلفه (عامل) استخراج شد. سپس به منظور دریافت نظرات 16 خبره، در مورد اولویت هر یک از عوامل شناسایی شده، از پرسشنامه استفاده شد. داده های این مرحله با استفاده از نرم افزار اکسل تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد عامل فضای پژوهش، بیشترین تأثیر را در نگهداشت اعضای هیئت علمی در دانشگاه دارد. فضای آموزش و یادگیری، تأکید بر شایسته گزینی، شرایط کاری، سازوکارها و فرایندها، حمایت سازمانی، محیط کار و فضای فرهنگی دانشگاه در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
موانع همکاری دولت و ملت و تأثیر آن بر پایداری و تداوم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : معرفی موانع موجود همکاری دولت و ملت و نحوه تأثیرگذاری آنها بر پایداری انقلاب اسلامی، هدف محقق از نگارس این مقاله بود. روش: تحقیق حاضر با الهام از رویکردهای آسیب شناسی، به تأثیر موانع همکاری دولت و ملت به عنوان بخشی از تهدیدات پیش روی انقلاب اسلامی پرداخته است. نتیجه مهم حاصل از این رویکرد، این است که آسیبها الزاماً جنبه عینی ندارند؛ بلکه می توانند به صورت ذهنی نیز وجود داشته باشند. در واقع؛ نوع نظام ادراکی موجود در اذهان است که معیّن می کند یک واقعه چگونه فهمیده شود و متناسب با آن، کنشهای اجتماعی صورت گیرد. یافته ها: غفلت و بی توجهی به موانع از سوی نخبگان حکومتی و صاحب نظران، موجب ناپایداری انقلاب اسلامی می شود. لذا لازم است راهکارهای مناسبی برای پیشگیری از موانع موجود ارائه شود. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که هر یک از موانع داخلی و خارجی، موجب شکل گیری روحیه بی اعتمادی ملت به برخی از دولتمردان شده و زمینه ناپایداری انقلاب اسلامی را فراهم کرده است.
نقش اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی در شفافیت سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه امام خمینی(ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
37 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اخلاق حرفه ای و شفافیت سازمانی اعضای هیئت علمی اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (از نوع رگرسیون) بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه امام خمینی(ره) (4332 نفر) بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب، 353 نفر از آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شفافیت سازمانی با پایایی (85/0α=) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای با پایایی (92/0α=) استفاده شد. روایی ابزار نیز با استفاده از روایی محتوایی و روایی سازه مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد، وضعیت اخلاق حرفه ای استادان از دیدگاه دانشجویان در سطح متوسط قرار دارد در حالی که وضعیت شفافیت سازمانی در سطح پایین تر از متوسط قرار دارد. همبستگی به دست آمده نیز نشان دهنده رابطه مثبت (38/0r= ) و معنی دار (0009/0sig:) اخلاق حرفه ای و شفافیت سازمانی است. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، از میان مؤلفه های اخلاق حرفه ای، مؤلفه های صداقت(124/0= )، همدردی (122/0= ) و عدالت (129/0= ) قابلیت پیش بینی (با تأثیر مثبت) شفافیت سازمانی را داشته است. نتایج ANOVAنشان داد که تفاوت معنی داری بین وضعیت اخلاق حرفه ای و شفافیت سازمانی در دانشکده های دانشگاه امام خمینی وجود ندارد.
پلیس و جنبش تراانسان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
149 - 172
حوزههای تخصصی:
تراانسان گرایی یک نظام و جنبش فکری است که از استفاده از فناوری برای ارتقای توانایی جسمانی و شناختی بشر حمایت می کند و پیش بینی می نماید که انسان ها، در نهایت می توانند آن چنان نسبت به انسان های فعلی ارتقا بیابند که بتوان آن ها را پساانسان نامید. یکی از خاستگاه هایی که از ظرفیت بالایی در مقوله ترابشریت برخوردار است، بخش نظامی یا دفاعی است و این نوشتار نیز به منظور آشنایی با جریان تراانسان گرایی و کاربردهایی که می تواند در بخش های نظامی و دفاعی داشته باشد، انجام شده است.
امروزه، با توجه به گستردگی ماموریت های نیروی انتظامی، استفاده از فناوری های روز یک ضرورت غیر قابل انکار است. فناوری های نوین با تغییر دامنه مرزهای متعارف محیط عملیاتی پلیس، تهدیدها و فرصت های جدیدی را پیش روی این سازمان قرار داده است و آگاهی از وقوع چنین تغییراتی موجب می شود تا در پاسخ های راهبردی ناجا به شرایط جدید، تغییرات متناسبی صورت پذیرد. تراانسان گرایی بر اساس فناوری های جدید و پیشرفته ای می گیرد که از جمله اهداف آنها جاودانه کردن گونه بشر با استفاده از فناوری های نوین است. برخی قدرتها کارکردهای تراانسان گرایی را در بخش های نظامی و دفاعی دنبال نموده و در این زمینه تحقیقات و اقدامات وسیعی را به منظور کسب برتری نظامی بر سایر کشورها انجام داده و به پیشرفت های چشمگیری نیز نائل آمده اند. به عنوان نمونه، در زمینه کاربردهای ارتقای توانایی های حسی و جسمی و شناختی بشر می توان به ابر سربازها با مهارتهای شناختی بالا اشاره کرد که درد، ترس و خستگی را احساس نمی کنند و بیش از آنکه شبیه انسان باشند، نوعی ماشین به شمار می روند. از این رو، وزارت دفاع آمریکا به دنبال خلق سربازانی است که بتوانند بدون هیچ ترس یا ندامتی آدم بکشند و بدون خستگی بجنگند.
این پژوهش به صورت توصیفی، با استفاده از منابع مختلف، به تاریخچه و اهداف تراانسان گرایی پرداخته و فناوری های مربوط به آن را مورد بررسی قرار داده و کاربردها و استفاده های این فناوری ها در حوزه نظامی و انتظامی را نیز شرح می دهد. شناختفناورى هاى نوین، چالش ها و فرصت هاى جدید امنیتى انتظامى و پیامدهای تراانسان گرایی بر مفهوم نظم و امنیت اجتماعی، موضوعاتی هستند که می توانند در زمینه شناخت و به کارگیری این فناوری های نوین در حوزه ماموریت های پلیسی و درنهایت، پیشگیری از جرائم و همچنین، پیگیری جرائم موثر واقع شوند.
بررسی مسائل و مشکلات دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
111 - 135
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مسائل و مشکلات دانشجویان در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و ارائه راهکارهایی برای کاهش این مشکلات، طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی بود و از فن پیمایشبرای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان مقاطع مختلف (2770 دانشجو) دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال تحصیلی 97-1396 بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن را متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی تأیید کردند. برای سنجش پایایی مقیاس های پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دامنه 881/0 – 723/0) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین مشکلات دانشجویان، مشکل مالی و نداشتن تفریح و سرگرمی مناسب بود. از بین متغیرهای مورد مطالعه، میزان استفاده از اینترنت، میزان مطالعه درسی، میزان درآمد خانوار و درآمد شخصی، نگرش اطرافیان به رشته تحصیلی و دیدگاه نسبت به آینده شغلی با میزان درک مشکلات به وسیله دانشجویان رابطه معنی دار داشتند.نتایج رگرسیون ترتیبی نشان داد سه متغیر میزان مطالعه درسی، میزان درآمد خانوار و دیدگاه نسبت به آینده شغلی در مجموع می توانند 4/17 تا 1/40 درصد تغییرات در متغیر وابسته میزان مشکلات دانشجویان را پیش بینی کنند.
مدخلی بر روش شناخت فقهی اشتغال زنان در نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
79 - 108
حوزههای تخصصی:
کار و اشتغال جایگاهی بس والا در اسلام دارد؛ اما بحث اشتغال زنان، به ویژه در شغلی مانند پلیس که دارای سختی ها و شرایط ویژه است، با توجه به ویژگی های شخصیتی و روحی، جایگاه مادری و همسری و نظام قانون گذاری نیازمند تحلیل و بررسی عالمانه است. امروزه با توجه به توسعه جوامع و گسترش نیازها و پیدایش ابعاد گوناگون امنیتی و با توجه به اینکه در جامعه اسلامی محدودیت هایی برای پلیس مرد در مواجهه با زنان متهم، مجرم و ... وجود دارد، حضور زنان در شغل پلیس برای جامعه اسلامی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. از این رو، بایسته است نگاهی دقیق و جامع به چگونگی جواز فقهی حضور پلیس زن در اجتماع داشته باشیم. در این تحقیق، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی دلایل فقهی جواز اشتغال زن در شغل پلیس و الزامات این حضور پرداخته ایم. با استفاده از منابع استنباط احکام (قرآن، سنت و عقل) و تأیید و تقویت اصول عملیه و قواعد فقهیه، می توان با رعایت مسائل شرعی، به جواز حضور زن در شغل پلیس حکم داد. رعایت حجاب، حفظ عفت در نگاه، حفظ وقار و متانت، در برخورد ها و پرهیز از تماس بدنی غیرضروری از الزامات حضور زن در شغل پلیس است.
بررسی شبهات حدیثی منتقدان حدیث شیعه در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این تحقیق، استخراج و بررسی و نقد آرا و شبهات حدیثی منتقدان حدیث شیعه در ایران معاصر است. روش: روش تحقیق، اسنادی- تحلیلی است. با مراجعه به آثار و کتب موجود منتقدان حدیث شیعه، آرای حدیثی این جریان به دست آمد و با رجوع به منابع اصیل و احادیث کتب معتبر بررسی و نقد شد. یافته ها: منتقدان حدیث شیعه، جریانی اند که با شعار بازگشت به قرآن، مبارزه با خرافات و کم رنگ کردن نقش سنّت و روایات در هندسه مسائل دینی در ایران شکل گرفتند. این گروه از سویی بر اساس مبانی فکری خاص خود، بسیاری از عقاید و اعمال رایج شیعیان را شرک دانسته و از جهتی دیگر، نظر متفاوتی با سایر علمای شیعه در مورد مؤلفّان کتب روایی داشتند. همچنین با استفاده خاص خود از معیارهای مشهور نقد محتوایی حدیث، جوامع روایی شیعه را نقد کرده اند. نتیجه گیری: با مراجعه به کتب معتبر رجالی، مشخص شد که دیدگاه منتقدان حدیث شیعه درباره مؤلفان کتب حدیثی شیعه، بی اساس و فاقد پشتوانه علمی است. در نقد روایات کتب حدیث شیعه نیز این گروه، از طرفی قواعد فقه الحدیثی برای فهم صحیح محتوای روایات به کار نگرفته اند و از سویی، در انتساب حدیثی به ضعف، معیار تشخیص حدیث صحیح و ضعیف را بین متقدّمان و متأخران در نظر نگرفته ا ند.