فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
163 - 200
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز تمام کنشگران اجتماعی از جمله زنان فضاهای مختلف اجتماعی را تجربه می کنند. فضاهایی از قبیل دانشگاه، محل کار، خیابان و غیره. در هر یک از این فضاها روابط اجتماعی خاصی جریان دارد. در اینجا روابط اجتماعی از منظر روابط قدرت نگریسته شده است. در این مقاله ابتدا شرحی مختصر از انواع قدرت، مفهوم مقاومت و مفاهیم بدیل آن را ارائه کرده ایم. سپس با رویکرد هرمنوتیک تفسیری و از طریق مصاحبه روایی با 20 دختر مجرد ساکن تهران، تجربه زیسته آن ها در مواجهه با انواع قدرت را تحلیل کرده ایم. میدان هایی که اعمال قدرت در آن ها را بررسی کردیم خانواده، دانشگاه، محل کار و فضای عمومی بود. یافته ها حاکی از سه نوع مواجهه با روابط نابرابر قدرت است: پذیرش قدرت، احساس بی قدرتی و مقاومت. بیشترین تجربه در بین این سه نوع مواجهه، تجربه بی قدرتی بود. نتایج نشان دادند مفهوم مقاومت به تنهایی برای تحلیل مواجهه با قدرت به شدت ناکافی است. همچنین، بر اساس یافته ها می توان گفت سوژه ها هویت های یکپارچه ندارند و بر اساس تفسیرشان از موقعیت می توانند سوژه پذیرا، بی قدرت یا مقاوم باشند.
تأثیر یادگیری مشارکتی بر خودکارآمدی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر کلاس های چندپایه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر یادگیری مشارکتی بر خودکارآمدی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر در درس قرآن کلاس های چندپایه را موردبررسی قرارداد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه خودکارآمدی اجتماعی Ladd&Wheeler (1982) و آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده شد. به منظور اجرای طرح پژوهش از میان مدارس چند پایه، دو کلاس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به عنوان گروه آزمایش (n=15) و گروه گواه (n=15) در نظر گرفته شد. آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسش نامه خودکارآمدی اجتماعی به منزله پیش آزمون برای هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش در 15 جلسه (45 دقیقه) درس قرآن را به صورت مشارکتی، آموزش دیدند، اما گروه گواه در طول مدت اجرا، به روش رایج آموزش دیدند. بعد از پایان دوره آموزش، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج، برتری معنادار گروه آزمایش را در پیشرفت تحصیلی درس قرآن نشان داد، ولی در زمینه خودکارآمدی اجتماعی، تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده نشد.
بررسی تأثیر مشاورۀ شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل-خانواده و خود- ارزشیابی بنیادی در زنان کارمند دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
35 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل- خانواده، تعارض خانواده- شغل و تصحیح خود- ارزشیابی بنیادی زنان شاغل دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی- به روش پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان کارمند دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1400 بودند. از این جامعه، تعداد 30 نفر از کارمندان داوطلب حاضر به همکاری انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. متغیر مستقل جلسات مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده (گرینهاوس و پاول، 2006( بود که در هشت جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، پرسشنامه تعارض شغل- خانواده (مک ماریان و نت مایر، 1996) و مقیاس خود- ارزشیابی بنیادی (جاج و همکاران، 2003) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس (آنکوآ) نشان داد که بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در دو بعد تعارض شغل- خانواده، خانواده- شغل و خود-ارزشیابی بنیادی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل- خانواده در دو بعد و تصحیح خود- ارزشیابی بنیادی مؤثر است.
تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری با فقدان پدر: در فرزندان شاهد و غیر شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری فقدان پدر در فرزندان شاهد و غیرشاهد بود .پژوهش حاضر به روش کیفی پدیدارشناسی بر روی 17 دختر25 تا 35 ساله بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف صورت گرفت. از میان نمونه تحقیق، تعداد 9 نفر شاهد و 8 نفر غیر شاهد بوده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل دادهها به روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی بود. نتایج حاصل از مصاحبه در مورد نحوه سازگاری در قالب 3 مولفه اصلی نشان داد: نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینه ی سازگاریهای موثر؛ روی آوردن به مذهب، برقراری ارتباط با دیگران، جایگزین کردن، همانندسازی با ارزشها، درک حضور پدر در زندگی، احساس امنیت عاطفی، مشکل گشایی برنامهریزی شده، دفاع جراتمندانه از ارزش ها و فرزندان غیر شاهد؛ روی آوردن به مذهب، برقراری رابطه با دیگران، جایگزین کردن و مشکل گشایی برنامهریزی شده بوده است. نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینه ی سازش های منفعلانه؛ انتظار و امید منفعلانه اما نحوه سازگاری منفعلانه فرزندان غیر شاهد؛ پذیرش شرایط و مهار احساسات بوده است. مکانیزمهای سازشهای غیرموثر در فرزندان شاهد انکار و گریه اما در فرزندان غیر شاهد تنها گریه بوده است. سازگاری با فقدان پدر در فرزندان شاهد راحت تر از سازگاری فرزندان غیرشاهد است و از دلایل آن می توان به ارزش والای نوع مرگ در راه خدا نام برد که سبب می شود که این نوع مرگ را بپذیرند و نسبت به خود (به عنوان فرزند شهید) نگرش مثبت داشته باشند.کلیدواژهها: سازگاری، فقدان، پدر، شاهد، فرزندان
تجربۀ زیسته کودک- زنان ازدواج کرده در حوزه هنجارهای اجتماعی و ازدواج زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
124 - 157
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this study is a qualitative study of women's lived experiences of social norms and early marriage in Khuzestan province. The participants of the present study are 24 women who had early marriages in different parts of Khuzestan province. In this research, snowball sampling method has been used to select the items. Their experiences were collected and rewritten through in-depth semi-structured interviews and sentences and phrases were analyzed using the Colaizzi method. In this study, after extracting important sentences and words from the text of the interviews, 452 initial codes were extracted, which were placed in 14 main axes according to the purpose and question of the research. Also, to confirm and validate the findings, the method of reviewing and monitoring the participants, the researcher's self-review in the process of collecting and analyzing data and recording all their mental assumptions beforehand and not considering them in the process of analyzing, reviewing and re-coding interviews were used by two other researchers. . The findings of the study indicate that the lived experience of women was revealed in fourteen themes.
مقایسۀ دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسۀ آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
327 - 351
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی می پردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو فرهنگ مسیحی و اسلامی از اهداف این پژوهش است. این مطالعه، تطبیقی است و گردآوری داده ها با کاوش در اسناد و آثار کتابخانه ای و گنجینه های هنری صورت گرفته است. گرچه در متن قرآن کریم، نه تنها تقصیر وسوسه آدم و ایوب به گردن همسرانشان نیست، بلکه تعابیر بسیار روشنی وجود دارد که به صراحت تمام این اتهام را رد می نماید اما از سویی دیگر، برخی از داستان های عهدینی در داستان حوا و همسر ایوب بعضا در منابع حدیثی و تفسیری اسلامی نیز دیده می شوند. اما مساله بازنمایی وسوسه آدم توسط حوا و شماتت ایوب توسط همسرش رحمه در هنر مسیحی به وضوح و با بسامد قابل توجهی مشهود است ولی در نقاشی های اسلامی مساله اینگونه نیست؛ در باب وسوسه آدم از سوی حوا و پیامدهای آن مانند اخراج شان از بهشت، نقاشی های اسلامی صراحت کمتری در مقصر دانستن حوا دارند و بعضا شانیت برابری با آدم به او بخشیده اند و در نگاره های مربوط به داستان ایوب نیز اثری حاکی از وسوسه این پیامبر از سوی زنش و یا شماتت شدن از سوی او یافت نشد.
بررسی فقهی شبهاتی درباره مسئولیت حاکمیت اسلامی نسبت به اقامه حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقامه حجاب یکی از مصادیق اقامه دین و از اهم وظایف حکومت اسلامی است که اتخاذ هر رویکردی درباره آن با تأثیرات متفاوتی در اجتماع و حکمرانی همراه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بررسی فقهی مسئولیت حاکمیت اسلامی در مسئله اقامه حجاب با وجود مفاهیمی همچون عدم تنجز، عدم پذیرش، ترتب مفسده، عدم تأثیر و عدم رضایت اجتماعی درباره این موضوع انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که هیچ یک از این موارد، رافع مسئولیت حکومت اسلامی نسبت به اقامه حجاب نیست. حکومت اسلامی باید با تحقق شرایط امربه معروف و نهی ازمنکر نسبت به تنجز تکلیف با ارشاد جاهل، و زمینه سازی تأثیر آن در جامعه از باب مقدمه واجب در محدوده ای که جامعه به معروف بودن آن اذعان دارد، با بی حجابی و آن نوع از بدحجابی که برای جامعه مفسده آور است، مقابله نماید. بهره گیری از ابزارها، شیوه های اجرایی و مجازا ت های متناسب با تفاوت های فرهنگی، برای جلوگیری از بروز تزاحم بین مصلحت الزام به حجاب و مصالح دیگر، ضرورت دارد.
فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: رشد سریع عمل های زیبایی در ایران مسئله ای است که اکثر خانواده ها با این موضوع درگیر هستند و نکته ی قابل تامل این است که این عمل ها گاه غیر ضروری و بر اثر فشارهای محیطی و برای نمایش بهتر خود انجام می شود؛ از این رو هدف انجام پژوهش، فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی است.
روش : پژوهش حاضر از نظر روش، جز تحقیقات کیفی، ازنظر رویکرد، اکتشافی، از نظرهدف، کاربردی، از نظر پارادایم، تفسیرگرایی و روش تجزیه وتحلیل آن، پدیدارشناسی کلایزی می باشد. جامعه آماری پژوهش، زنان اصفهانی25-35 ساله هستند که مصرف نمایشی در حوزه خدمات عمل های زیبایی را تجربه کرده اند. برای انتخاب مشارکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی استفاده شد و با پیروی از قاعده اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. ابزارگردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق است. روایی و پایایی یافته های پژوهش با استفاده از شیوه هایی همچون پرانتزگذاری، مراجعه مجدد به مشارکت کنندگان و چک کردن تم های پژوهش با پژوهشگران خبره دانشگاهی بررسی شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش، در26 تم کلی دسته بندی شدند که عبارتنداز فشارخانواده، جو متظاهرانه خویشاوندی، فشارگروهی دوستان، تاثیرگروه مرجع، انتظارات جنس مخالف، داشتن سبک زندگی شیک، بهبود تعاملات، بمباران تبلیغاتی در فضای مجازی، دغدغه زناشویی، جونمایشی در دانشگاه، جهت گیری جامعه به سمت خدمات زیبایی، پیروی از مد، الزام شغلی، تسریع در امور اداری شخصی، بازاریابی بهتر محصولات، کسب پرستیژ اجتماعی، نمایش توان اقتصادی بالا، گرفتن امتیازات مالی، آرزوها و آمال کودکی، تجویز رمال، کمال گرایی، شخصیت سلطه جو، فرار از طعنه و تمسخردیگران، درمان عزت نفس پایین، هیجان خواهی بالا و اختلال های شخصیتی- روانی.
نتایج: ایران در حوزه جراحی زیبایی به عنوان یکی از کشورهای پیشگام جهان شناخته می شود که بیانگر جهت گیری جامعه به سوی خدمات عمل های زیبایی می باشد؛ از اینرو نتایج این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی برای متولیان فرهنگ جامعه برای مدیریت بهتر فرهنگ مصرف نمایشی در حوزه خدمات جراحی زیبایی باشد.
بررسی رابطه نشخوار فکری و استرس ادراک شده با رضایت از زندگی در زنان متأهل شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه ی نشخوار فکری و استرس ادراک شده با رضایت از زندگی در زنان متأهل شهر شیراز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمام زنان شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نشخوار فکری هوکسما ومارو (1991)، پرسش نامه استرس ادارک شده کوهن و همکاران (1983) و پرسش نامه رضایت از زندگی داینر آمونز لارسن و گریفین (1985) استفاده شد. بر اساس یافته ها بین ابعاد نشخوار فکری دو مؤلفه ی در فکر فرورفتن و افسردگی با رضایت از زندگی رابطه منفی و معنی داری داشتند، اما بازتاب با رضایت از زندگی رابطه معنی داری نداشت. در نتیجه گیری می شود نهایت نمره کلی نشخوار فکری نیز با رضایت از زندگی رابطه منفی و معنی داری داشت و درنهایت استرس ادراک شده پیش بینی کننده معنی دار رضایت از زندگی نمی باشد.
تحلیل سبک نوشتار زنانه در نثر مطبوعاتی زنان روزنامه نویس عهد مشروطه بررسی موردی: دانش و شکوفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 91
حوزههای تخصصی:
نقد فمینیستی به بازتاب مسائل زنان یا عقایدی می پردازد که در متن درمورد زنان اظهار شده است. «زنانه نویسی» با تمرکز بر تفاوت های گفتار و نوشتار مردان و زنان، از نظریه های کاربردی در نقد ادبی فمینیستی است. در پژوهش حاضر، زبان و محتوای دو نشریه ویژه زنان در عهد مشروطه، دانش و شکوفه ، از منظر رویکرد فمینیستی زنانه نویسی، بر پایه دیدگاه زبان شناسانی همچون میلز و لیکاف و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه قلم زنان روزنامه نویس در اولین نشریات ویژه زنان، چندان رنگ وبوی فمینیستی ندارد، مؤلفه های سبک نوشتار زنانه همچون فراوانی واژه های مبهم، بهره گیری از قسم، کاربرد تشدیدکننده ها، قیود تردیدنما و تعابیر عاطفی زنانه در سطح واژگانی و به کارگیری جملات کوتاه، معترضه یا دعایی، آوردن جملات ناتمام و جملات پرسشی در سطح نحوی قابل توجه است. زنان روزنامه نویس در حوزه محتوایی نیز به مضامینی متمایز با موضوعات بازتاب یافته در نشریات مردان پرداخته اند، همچون: لزوم سوادآموزی زنان، حفظ الصحه و بهداشت زنان، احترام به تمایلات آنان در انتخاب همسر و اصلاح رفتار مردان در تعامل با آنان در خانواده و اجتماع، مقایسه وضعیت زنان ایرانی با زنان کشورهای پیشرفته و مطالبات فردی و اجتماعی خود.
زن و زنانگی در انجیل توماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
141 - 159
حوزههای تخصصی:
جایگاه زن و نقش آن در عرصه اجتماعی و تأثیرگذاری عواملی مانند فرهنگ و دین بر آن همواره مدنظر محققان حوزه زنان بوده است. در این تحقیق، جایگاه زن و زنانگی در انجیل توماس را بررسی کردیم؛ انجیلی که نوشته ای غیررسمی و یکی از متون یافت شده در کتابخانه نجع حمادی است و با وجود حجم کم آن از بدو کشف شدن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صدر مسیحیت بوده است. در ضمن این پژوهش، مروری بر نگاه ادیان، به ویژه مسیحیت رسمی و پدران کلیسا به زن داشتیم و گفته های انجیل توماس در این زمینه را به روش توصیفی-تحلیلی بررسی کردیم. نتیجه این تحقیق نشان می دهد این متن غیررسمی برخلاف متون رسمی مسیحیت، جایگاه بالاتری را برای زنان رقم زده است و نقش مؤثرتری برای ایشان مدنظر دارد. براساس این پژوهش از منظر انجیل توماس برای رسیدن به رستگاری و ملکوت باید از زنانگی و مردانگی گذشت و به وحدت و تجرد رسید؛ زیرا دیدگاه معرفتی و الهیاتی این متن مقدس ایجاب می کند به روحانیت و معنویت فرد توجه داشته باشد، نه جنسیت او.
زمینه ها، انگیزه ها و پیامدهای تنهازیستی خودخواسته در میان زنان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
91-120
حوزههای تخصصی:
طبق آمار، تنهازیستی در ایران در حال افزایش است و تقریباً دوسوم از خانوارهای تک نفره در ایران را زنان تشکیل می دهند. این آمار در کشور ما که در آن خانواده نهادی مقدس تلقی شده و محدودیت های زیاد فرهنگی و اجتماعی برای زنان وجود دارد، موضوعی قابل تأمل است. با وجود این تغییر جمعیتی، زندگی انفرادی تقریباً در عرصه عمومی بازنمایی نمی شود. هدف این پژوهش این است که به شناختی عمیق و درونی از زمینه ها، انگیزه ها و معانی این جدازیستی برای دختران و زنان ایرانی دست یابد. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 زن ساکن شهر تهران، به روش نظریه مبنایی انجام شد. پدیده محوری «تنهایی ترمیم کننده» شناسایی شد که به افراد کمک می کند تا «کشف کنند چه کسی هستند و چه چیزی به آن ها معنا و هدف می دهد». یافته ها نشان می دهد که التیام و ترمیم حاصل از این تنهایی منجر به خودشناسی و محافظت از خود برای افراد می شود. تنهازیستی ای که این دختران به صورت سیال اختیار می کنند به آن ها این امکان را می دهد که حریم شخصی خوشان را توسعه داده و به آن ارزش و اعتبار بخشند و بنابراین نوعی فردگرایی است که ناظر به توجه و حساسیتی است که آن ها به عاملیت شان دارند.
فراتحلیل کیفی مقالات پژوهشی زنان بد سرپرست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
895 - 921
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقاله های علمی-پژوهشی با کلیدواژه «زنان بدسرپرست» در بازه زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و فراتحلیل مطالعه شدند. براساس یافته های تحقیق حاضر، مطالعات انجام شده در این حوزه، دو جهت گیری عمده روان شناسی و جامعه شناسی را دربرمی گیرد؛ به طوری که ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته بررسی می شوند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارائه مدل هایی برای شناسایی مسائل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روش های مداخله ای پرداخته اند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگاره مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاه های مثبت نگر به لحاظ تجربی پرداختند. یافته های این مطالعه در دو بعد روان شناسی و جامعه شناسی نشان می دهد این زنان نیازمند حمایت های روانی، اجتماعی و اقتصادی هستند و توانمندسازی آن ها در ابعاد ذکرشده کیفیت زندگی آن ها را بهبود می بخشد و سبب کاهش رنج اجتماعی آن ها می شود. مبتنی بر دستاوردهای نظری این پژوهش به نظر می رسد سیاست گذاران بایستی مبتنی بر تعریف جامعی از زنان بدسرپرست، اقدام به بازنگری در قوانین و احکام اجتماعی مرتبط با این زنان بپردازند.
مطالعه ی تجربه ی زیسته ی مادران دانش آموخته دانشگاه شریف در ارتباط با ناکنشگری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
33 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش هایی که بانوان تحصیل کرده پس از ازدواج و مادر شدن با آن درگیر هستند، چگونگی جمع بین کنشگری اجتماعی و نقش های خانوادگی آنان است. امروزه این دغدغه در میان دین داران که ازیک طرف کنشگری اجتماعی را تکلیف دینی خود می دانند و از طرف دیگر برای نقش خود در خانواده اولویت قائل اند، اهمیت ویژه یافته است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت پدیده ناکنشگری اجتماعی مادران تحصیل کرده مذهبی و ابعاد مختلف آن، با روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش را 10 نفر از مادران دانش آموخته زن دانشگاه شریف که در دوره حوزه دانشجویی دانشگاه شریف شرکت کرده و در زمان گردآوری و تحلیل داده های پژوهش دارای فرزند بودند، تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در این پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های پژوهش در راستای اکتشاف و درک عمیق وجوه مختلف مسئله ناکنشگری اجتماعی مادران، به مجموعه ای از پیامدها و عوامل مرتبط دست یافت. نتایج نشان داد که مسئله ناکنشگری اجتماعی مادران می تواند با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده در این پژوهش در ارتباط با تعارض کنشگری-خانواده به صورت عمیق تری درک شود. اصلاح ساختارهای مردانه اشتغال و تحصیل در کنار توسعه بسترهای جدید و نوآورانه کنشگری برای مادران را می توان یکی از دلالت های سیاستی مهم این پژوهش برشمرد.
زنان در سِیر تحول و تصویب قوانین حمایت خانواده با تأکید بر قانون حمایت خانواده 1391
حوزههای تخصصی:
قانون حمایت خانواده در طی ادوار مختلف دچار تغییر و تحولاتی شده است که در میان این تحولات همواره کوشش شده است به حقوق و مسائل زنان نیز پرداخته شود. جدیدترین این قوانین مربوط به قانون حمایت خانواده مصوب 1391 است. این قانون بر اساس قالب و اصول معین در قانون حمایت خانواده 1353، تصویب گردیده است. تحقیق پیش رو با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته و در آخر این نتیجه حاصل می شود که تصویب قانون حمایت خانواده 1391 منجر به توجه بیشتر به حقوق و مسائل زنان و خانواده شده است و برخی ابهامات و تناقضات را در رویه رسیدگی به پرونده های خانواده پایان داده است و همچنین مواردی را به نفع زنان پیش بینی کرده هرچند که در بعضی حوزه ها نسبت به زنان بی توجه مانده است.
چالش های فقهی- حقوقی ناباروری و تأثیر آن بر روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصاء چالش های فقهی- حقوقی ناباروری و تأثیر آن بر روابط زوجین به روش تحلیل مضمون انجام شد. اطلاعات پژوهش بااستفاده از مصاحبه نیمه ساخاریافته جمع آوری گردید. بدین منظور 19 نفر از خبرگان حوزه فقه، حقوق و خانواده که با نمونه گیری هدفمند انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری داده ها مصاحبه شدند. داده های به دست آمده بااستفاده از نرم افزار مکس کیودی ای در سه مرحله کدگذری و تحلیل شد که 37 مقوله از آن استخراج گردید. این مقولات عبارتند از: چالش های فقهی (10 مقوله)، چالش های حقوقی (9 مقوله)، مهم ترین چالش های فقهی و حقوقی (8 مقوله)، اثرات منفی ناباروری بر روابط زوجین (4 مقوله) و تأثیر چالش های فقهی و حقوقی بر روابط زوجین (۶ مقوله). یافته ها نشان داد مهم ترین مسائل فقهی و حقوقی که خانواده های نابارور با آن مواجه اند عبارتند از: عدم پایبندی زوجین به تعهدات زناشویی، عدم حمایت کافی قانون در سوء معاشرت همسر و اطرافیان، اختلاف نظر فقها در جواز یا حرمت تلقیح مصنوعی، سکوت قانونگذار و نقص قانون درباره روش های نوین باروری، بی توجهی برخی از افراد به مسائل فقهی. این چالش ها سبب سردرگمی زوجین شده و بر روابط ایشان تأثیر دارد.
مرور نظام مند مطالعات عدالت جنسیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت جنسیتی مفهومی نامتعین است که در مکاتب مختلف معنای خاصی به خود می گیرد و در رویکرد اسلامی معنایی تناسبی و در رویکرد فمینیستی معنایی تساوی گرایانه دارد. در عصر حاضر روز به روز بر تعداد پژوهش هایی که با رویکردهای مختلف به موضوع عدالت جنسیتی می پردازند افزوده می شود و همین مسئله اهمیت ارزیابی، تلخیص و جمع بندی این پژوهش ها را آشکار می کند. مطالعه حاضر با روش مرور نظام مند به ارزیابی 26 مقاله علمی- پژوهشی حول عدالت جنسیتی، در بازه زمانی 1395 تا 1400 پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که 09/59 درصد پرسش های پژوهش ها جنبه اجتماعی داشتند. هم چنین عوامل اجتماعی چون «کلیشه های جنسیتی»، «ایدئولوژی مردسالار»، «ساختار اجتماعی و سازمانی مردانه» و «شهرسازی مردانه» با 81/61 درصد، بیشترین نقش را در ایجاد نابرابری جنسیتی داشتند. به علاوه تبعیض جنسیتی سبب بروز پیامدهای اجتماعی و روانی چون «بازتولید ساختار اجتماعی نابرابر»، «احساس محرومیت» و «کاهش انگیزه شغلی و تحصیلی» گردیده است. 15/95 درصد پژوهش های تحت مطالعه معنای تساوی گرایانه از عدالت جنسیتی را مفروض گرفته -بودند.
بررسی و تحلیل تعارض قاعده لزوم معاشرت به معروف با الزامات فقهی -حقوقی در حوزه روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله باورهای اجتماعی در حوزه خانواده این است که در روابط زوجین باید آداب و رسوم، عرفیات و اخلاق حاکم باشد و با منطق شرعی و قانونی نمی توان و نباید به مسائل روابط زوجین وارد شد. براین اساس، برخی چندان موافق با الزامات شرعی و قانونی در حوزه روابط زوجین نیستند و معتقدند قرآن کریم نیز با احاله امر به عرف این اندیشه را تأیید کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تعارض قاعده لزوم معاشرت به معروف با الزامات فقهی -حقوقی در حوزه روابط زوجین به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب فقهی در حوزه روابط زوجین در خانواده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که هم در استنباط احکام فقهی روابط زوجین و هم نظام قانونگذاری باید قاعده معاشرت به معروف مورد توجه قرار گیرد. همچنین این نتیجه حاصل شد که الزامات فقهی و حقوقی به تنها با قاعده معاشرت به معروف در تعارض نیست، بلکه یکی از ضمانت اجراهای قاعده لزوم معاشرت به معروف است.
بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر تعارض نقش شغلی وخانوادگی پرستاران زن در دوران بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر تعارض نقش شغلی و خانوادگی پرستاران زن در دوران بیماری کرونا است. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان پرستار شهرستان جیرفت در بیمارستان های دولتی و خصوصی به تعداد 100 نفر بود که به روش سرشماری انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد عوامل سازمانی و تعارض نقش شغلی و خانوادگی استفاده شد. روایی آن ها از طریق روایی صوری و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد از بین عوامل سازمانی، تعهد سازمانی مهم ترین پیش بینی کننده تعارض نقش شغلی و خانوادگی زنان شاغل بود (965/3-=t ،456/0-=β). نتایج به دست آمده از آزمون الگو نشان داد بین تعارض نقش با عدالت سازمانی (001/0>p، 47/0=β)، امکان ارتقای نقش (001/0>p، 44/0=β)، درگیری شغلی (001/0>p، 73/0=β)، تعهد سازمانی (001/0>p، 68/0=β)، احساس گرانباری نقش (001/0>p، 13/0=β)، حمایت اجتماعی مافوق (001/0>p، 7/0=β)، حمایت اجتماعی همکاران (001/0>p، 63/0=β) و رضایت شغلی (001/0>p، 62/0=β) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. ضریب رگرسیون بین عوامل سازمانی با تعارض نقش شغلی و خانوادگی برابر با 31/0- بود بدین معنی که به ازای یک واحد افزایش در عوامل سازمانی، تعارض نقش شغلی و خانوادگی زنان شاغل معادل 31/0 واحد انحراف معیار کاهش پیدا خواهد کرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس ایرانی «خوشبختی زناشویی» مبتنی بر مطالعه بومی مولفه های خانواده موفق ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خوشبختی زناشویی بود. روش این پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی و جامعه آن شامل زوجین استان زنجان بودند. در بخش کیفی نمونه ای به روش هدفمند و به تعداد 41 نفر از زوجین موفق انتخاب شدند. در بخش کمی نمونه ای به روش دسترس و طبق فرمول کوکران به حجم 664 نفر انتخاب شد و اطلاعات لازم از آنها اخذ شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. در فاز کیفی ابتدا زوجین موفق با ارزیابی مصاحبه و شاخص های کمی خوشبختی شناسایی شدند و سپس پرسشنامه خوشبختی زناشویی بر اساس تحلیل مصاحبه های انجام شده با زوجین موفق ساخته شد. در بخش کیفی چهار درونمایه کلی و سیزده عامل زیر بنایی را برای خوشبختی زوجین شامل زمینه مناسب(شامل سه طبقه خانواده ها، آمادگی موقع ازدواج و منابع مالی)، باورهای سازگارانه(شامل سه طبقه انتظارات واقع بینانه، باور به درک و پذیرش و تعهد و نظارت بر تعهد)، رفتارهای تقویت کننده رابطه(شامل پنج طبقه همراهی و فعالیت مشترک، مهارت های ارتباطی، حل مساله، حمایت و مسئولیت پذیری) و احساس مثبت(شامل چهار طبقه هیجان خواهی، احساس مثبت، زیباپسندی و محبت) شناسایی شدند. اعتبار به سه شیوه آلفای کرونباخ، اعتبار مرکب و بازآزمایی بررسی شد که با توجه به مقادیر بالای 70/0 اعتبار کل ابزار و مولفه ها تایید شد. روایی محتوایی به دو شکل کیفی (مصاحبه با 12 متخصص حوزه خانواده)و کمی (با محاسبه دو شاخص CVR و CVI) ارزیابی و تایید شد. برای روایی ملاکی همبستگی نمره حاصل از پرسشنامه با ارزیابی یک مشاور خانواده برای 45 زوج در یک مقیاس 1تا 10 محاسبه شد و 69/0 به دست آمد. روایی سازه با تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد. رابطه تک تک سوالها با عامل زیربنایی خود دارای مقدار t بیشتر از 2 و لذا معنی دار بود. همچنین شاخص های برازش از نتایج تحلیل عاملی تأییدی حمایت کردند. ابزار تهیه شده در این پژوهش می تواند در سنجش کارکردهای زوج ایرانی توسط مشاوران و برنامه ریزان به کار گرفته شود.