فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۷۶۶ مورد.
خاندان بنی عباسیان بستک (1150-1387 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
خاندان بنی عباسیان بستک خود را بازماندگان خلفای عباسی می پندارند و از اواخر عصر مغول در ناحیه جنوبی ایران و در پس کرانه های بندرلنگه در شهری به نام بستک مستقر شده و به تدریج موقعیت و جایگاه مهمی را در اقتصاد و سیاست منطقه به دست آوردند. این خاندان در طول تاریخ حضورشان در صحنه سیاسی جنوب ایران، در مقام مرزداران و پاسداران حریم کشور عمل کرده اند. تمرکز این پژوهش بر بازسازی و معرفی تاریخ محلی جهانگیریه و بستک است. برای رسیدن به این مهم به شیوه توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، پس از بررسی جغرافیای طبیعی، انسانی و تاریخی جهانگیریه و بستک، به نحوه قدرت گیری این خاندان در منطقه جنوب و پس کرانه خلیج فارس پرداخته ایم.
تعامل و تقابل تصوف و تشیع در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن هشتم هجری قمری، سرآغازی بر آشتی تصوف با تشیّع امامیه به شمار می رفت. اما این روابط در آستانه تأسیس سلسله صفوی، به حدی گسترش یافت که مفاهیمی چون ولایت، در آمیزه ای از مضامین شیعی صوفی، زمینه را برای کارکرد سیاسی آن مستعد ساخت. خانقاه نشینان صفوی برای نخستین بار، تشیّع امامیه را در ایران رسمیّت دادند؛ امّا اتکا به حمایت ترکمانان در کسب قدرت، گزیری جز برتری وجه صوفیانه غالی بر تشیع اعتدالی نمی نهاد. بدین ترتیب، قزلباشان به نمایندگی از طریقت و در تعارض با دعوی نیابت فقها، از امام غایب تصویر والایی از شاه ترسیم کردند که با شریعت هم خوانی کاملی نداشت. تناسب این نگرش با دوران ظهور و استقرار صفوی، در مرحله تثبیت سلسله چندان پایدار نماند و در تعارض با منافع قدرت حاکم، شاهان صفوی را به تغییر پشتوانه مشروعیّت خود، از طریقت به شریعت، فراخواند. موضوعی که نه تنها برتری شریعت و نمایندگان آن، یعنی فقها را باعث شد که در عمل چندین قرن تعامل تشیّع و تصوف را به تقابل کشانید. براین اساس، هدف مقاله حاضر واکاوی در روند سازش و ستیز این دو شاخصه از عصر صفوی است.
سیرة اهل بیت علیه السلام در برخورد با مسلمانان غیر شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل تحولات جهان اسلام، تعامل شیعیان با پیروان دیگر مذاهب اسلامی نیازمند بازخوانی و تدبیر است. بر این اساس، سیرة اهل بیت علیه السلام در برخورد با سایر مذاهب اسلامی، می تواند الگوی مناسبی برای شیعیان باشد. بررسی متون دینی و تاریخی نشان می دهد، برخورد ائمه علیه السلام با مسلمانان غیر شیعه بر مبانی خاصی استوار بوده است. مقالة حاضر پس از شناسایی این مبانی، شیوه های برخورد اهل بیت علیه السلام را با سه گروه عامة مسلمانان غیر شیعه، حاکمان غیرشیعه و علمای غیر شیعه به تفکیک بررسی می کند. این پژوهش نشان می دهد، مهم ترین روش های برخورد اهل بیت علیه السلام با عامة مسلمانان غیرشیعه، رعایت مدارا و اخلاق اسلامی، خوش رفتاری، پیش گام شدن در امور خیر، دل سوزی و مهربانی، همکاری در رفع مشکلات، برقراری ارتباط صمیمی و هم نشینی و حضور در مراسم مذهبی بوده است. هم چنین، برخورد اهل بیت علیه السلام با حاکمان غیرشیعه، در روش های به رسمیت نشناختن حاکمان غیر شیعه، همکاری در امور مهم اجتماعی مسلمانان و کوشش برای مبارزه با انحرافات دیده می شود. براساس یافته های پژوهشی حاضر، اهل بیت: در برخورد با علمای غیرشیعه از روش های احترام و بزرگداشت علما، بحث آزاد و مباحثه علمی و مناظره و انتقاد سازنده استفاده می کردند.
درآمدی تاریخی بر جایگاه حدیث نگاری از دیدگاه عروه بن زبیر با تکیه بر اندیشه پویانگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم در تاریخ حدیث اهل سنت و جماعت، بحث گرایش صحابه و تابعان به نگارش یا عدم نگارش احادیث در قرن اول هجری است. دیدگاه بیشتر آنان نسبت به نگارش حدیث از میان گزارش های موجود در کتاب های رجالی و تاریخی در دسترس است. براساس این گزارش ها، برخی از ایشان اقدام به نوشتن حدیث کردند و برخی دیگر، گرایشی به مکتوب ساختن روایت ها نداشتند. در این میان، آن چه جلب توجه می کند وجود برخی گزارش های متعارض درباره گرایش تعداد بسیار اندکی از ایشان، نسبت به این موضوع است. یکی از این افراد، تابعی مشهور در میان اهل سنت، عروه بن زبیر است که از فقهای سبعه مدینه به شمار می آید. این مقاله، پس از بررسی شخصیت عروه بن زبیر، به منظور دست یابی به تحلیلی جامع از گزارش های متعارض درباره دیدگاه وی نسبت به نوشتن حدیث، از اندیشه پویا نگری بهره می برد. نتیجه مقاله نشان می دهد که هر یک از این گزارش ها، نشان دهنده مرحله ای از زندگانی وی هستند و باید در امتداد یکدیگر ارزیابی شوند
حدیث صلح امام حسن(ع) (بررسی و تحلیل پیشگویی رسول خدا (ص) از صلح میان دو گروه بزرگ مسلمانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان روایات، دسته ای از روایات یافت می شود که شامل صلح امام حسن(ع) از زبان پیامبر است که در مجموعه های روایی اهل سنت به صورت گسترده انعکاس یافته است. براساس این روایات، رسول خدا(ص) از صلح میان دو گروه بزرگ از مسلمانان به وسیله امام حسن(ع) خبر داده است و این پیشگویی در سال 41 هجری که به «سال جماعت» شهره شد، به وقوع پیوسته است. در این مقاله با هدف دستیابی به میزان صحت و سقم این روایت، ابتدا اسناد حدیث و مسیر نقل آن پیگیری شده و سرنخ و منشأ حدیث را در مجامع اهل سنت و راوی اصلی آن را حسن بصری (م. 110 ق) شناسایی کرده است. آنگاه با به کارگیری معیارهای نقد متون، متن حدیث مذکور، نقادی شده و آن را موافق اندیشه ها و ایده های صلح گرا و صوفیانه حسن بصری یافته و به این نتیجه رسیده است که حدیث یادشده افزایش و توسعه یافته و بخش هایی از آن مخدوش است.
بررسی و تحلیل سیره سیاسی پیامبر(ص) با تأکید بر رفتار با دشمنان
حوزههای تخصصی:
سیره نبوی همچون مشعلی بر سر راه رهبران و رهروان مسلم است، پس باید در آن تأمل شایسته نمود تا از راز و رمز موفقیت پیامبر(ص) و صحابه کرام او بهره مند گردید، چون تحلیل ابعاد و زوایای زندگی پر رمز و راز پیامبر(ص) می تواند ما را به اصولی رهنمون باشد که از آنها راهکارهای عملی برای زمان حاضر و همه زمانها به دست آید. سؤالاتی که اینجا مطرح است اینکه پیامبر(ص) مدیریت سیاسی جامعه اسلامی را به چه شیوه ای انجام داده است و رفتار و تعامل سیاسی ایشان با مخالفان و دشمنان اسلام به چه صورتی بود؟ پیامبر گرامی اسلام(ص) با مخالفان و دیگراندیشان (مشرکان، منافقان و اهل کتاب) با مدارا و ملایمت یا با تندی و خشونت رفتار نموده اند؟ مدارا و نرمش به عنوان یک اصل ارزشی قرآنی در زندگى سیاسى و اجتماعى آنان چه جایگاهى داشته است و تا کجا به آن عمل مى فرمودند؟ پاسخ به این سؤال و سؤالات دیگر، نوشتار حاضر را موجب گشته اند؛ زیرا نه تنها اندیشه و تحلیل و بررسی درباره سیره نبوی امری ضروری بوده، بلکه پی جویی راه و روش تحلیل سیره سیاسی نبوی نیز دو چندان ضروری خواهد بود؛ بسان موضوعی که این مقاله درصدد کشف پاره ای از ابعاد آن برآمده است. می توان گفت: تحقیق حاضر درصدد بازکاوی مختصر سیره سیاسی پیامبر و تبیین نظری نحوه برخورد پیامبر(ص) با مخالفان خود است. این پژوهش با رویکرد نظرى و تحلیلى، مواردى را که رهبران دین در آن با مدارا و مواردى که با قاطعیت رفتار مى نمودند، تحلیل و بازشناسى نموده است.
زیباشناسی نام ها در سبک زندگی اهل بیت علیها السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نام ها در هر فرهنگی معنای نمادین و ریشه شناختی دارد و حکایتگر ارزش های متفاوت و متنوع جامعه و نیز احساسات، نیازها، بینش ها و منش های نام گذار است. نام ها به اعتبار منبع انتخاب، در تربیت فرد و جامعه، محترم یا نامحترم جلوه دادن آنها مؤثرند و به طورکلی در زندگی فردی و اجتماعی بشر سهم بسزایی ایفا می کنند. دیدگاه های فرهنگی پشتوانة توصیفی نام ها و مبنای انتخاب و کاربرد آنهاست، چه نام گذار به هنگام نامیدن فرزندش، توجه به معنا و مفهوم نامی که فرزندش را به آن می خواند داشته باشد، یا نداشته باشد. برخی دیدگاه های فرهنگی از نازیبایی ها استقبال کرده، آن را سرشت طبیعت گرای بشر می خوانند و خود را ملزم به تقلید مو به مو از آن می دانند. ازاین رو، زیبایی در بینش ها و منش های متفاوت مفهومی متنوع می یابد و باید در بستر فرهنگی خاص خود تعریف شود.
این نوشتار بر اساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود، با شیوه ای تاریخی، زیبایی را در سبک زندگی اهل بیت علیها السلام و در قلمرو نامگذاری فرزندان آنان، در سه محور ارتباط با خداوند، ارتباط با اجتماع و ارتباط با طبیعت با رویکرد معنویت و نشاط اجتماعی و فردی بررسی می کند. پس با مقایسة آماری محورها، شاخصه های نام گذاری را بیان کرده و با نقد نظریة «طبیعت باوری»، فراوانی زیبایی طبیعی را نیز در نام ها نشان داده است.
دانش طب و طبقه بندی علوم در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به جایگاه علم طب در طبقه بندی علوم پرداخته است تا روش لازم جهت کسب تخصص و مراتب تدریس آن علم برای استاد و دانشجو معین گردد. نتیجه تحقیق نیز گویای این است که علم طب همواره در شاخه علوم غیر دینی (غیر شرعی) و در شاخه فرعی از علوم طبیعی و در حوزه حکمت نظری و از علوم آلی و عقلی (فلسفی) و غیرعملی (نظری) رده بندی شده است. طب نظری نیز مقدمه شناخت طب عملی است اما، بدون آموزش طب عملی، طب نظری از حیطه حکمت خارج است. پس نظام آموزش طب به دلیل ماهیت دنیوی آن باید زیر نظر مستقیم نظام آموزشی شرعی رشد و نمو کند و طبیب باید در علوم شرعی نیز مرتبه ای از تخصص و تبحر را کسب نماید تا سعادت دینوی و اخروی او تامین شود و از طرف دیگر از انحرافات جدی ناشی از علم صرفاً دنیوی نیز جلوگیری گردد.
بررسی نقش بشیر بن سعد و پسرش نعمان در حوادث صدر اسلام
حوزههای تخصصی:
با پذیرش اسلام توسط اوس و خزرج و مهاجرت پیامبر اسلام(ص) به یثرب، این شهر به مدینه النّبی و مردم آن به انصار معروف شدند. انصار در وقایع قبل و بعد از رحلت پیامبر(ص) مواضع تقریباً مشخّصی در قبال تحوّلات جهان اسلام داشتند. در دوره ی پیامبر(ص) تابع ایشان بودند و در دوره ی پس از پیامبر(ص) نیز، چه در سقیفه و چه در جنگ های ردّه و فتوحات حاضر بوده و در کنار مهاجران، از تصمیم گیرندگان و مجریان اصلی این حوادث محسوب می شدند. در این میان بعضاً افرادی از انصار نیز پیدا می شدند که خلاف میل عمومی آنها حرکت کرده و مواضع متفاوتی از سایر انصار در پیش می گرفتند. در این نوشتار سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع دست اوّل، مواضع متفاوت دو تن از انصار؛ بشیر بن سعد و پسرش نعمان در مخالفت با میل عمومی این گروه، مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. نتایج حاصله خصوصاً در مورد نعمان بن بشیر، گرایش به امویان و مخالفت با علویان را نشان می دهد.
رزم افزار های ایران در دوران اسلامی با استناد به آثار هنری گنجینه اسلامی موزه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رزم افزارهای ایرانی دارای قدمتی دیرینه و مزین کننده موزه های ایران و جهان هستند. محور اصلی این پژوهش بررسی رزم افزارهای ایران در دوران اسلامی با استناد به داده های گنجینه اسلامی موزه ملی ایران است. عمده مطالب نیز در سه محور تجهیزات نظامی، تشکیلات نظامی و فلزکاری ایران گنجانده شده است. سؤالات پژوهش مبتنی بر آن است که رزم افزارهای ایران در دوران اسلامی چه روندی داشته است و ارتباط آثار هنری گنجینه اسلامی موزه ملی با رزم افزارها چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه موجود بیانگر تحولات تکنولوژیکی و ساختاری ادوات و ابزارهای رزم در دوران اسلامی است. آثار هنری گنجینه اسلامی موزه ملی، شواهد مادی و مدارک مستند و سند پژوهانه ای از طرح و شکل ابزارهای رزم در گونه های متعدد در ادوار مختلف ایران در دوران اسلامی هستند. تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی و همراه با بازدید میدانی، نتیجه نشان می دهد رزم افزارها گنجینه اسلامی نمایانگر دو مرحله متفاوت، قبل و بعد از دوره صفویه در تاریخ رزم افزارهاست. تشکیلات نظامی را می توان از نسخه های خطی مرتبط و متون اسلامی باقی مانده استنتاج کرد اما آثار هنری نمی تواند بازگوکننده این تشکیلات باشد.
دراسة الأشعار الشیعیة المُحرّفة فی کتاب الغدیر ونقد العلاّمة الأمینی علیها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إِشتهر فی عصرنا وفی حضارتنا الإسلامیة والأدبیة نقّاد کثیرون فی الأدب، لکن قلّما یُطرح إسم العلامة الأدیب عبد الحسین الأمینی صاحب الغدیر کناقد أدبیٍّ، فی الواقع هو فذٌّ فی نقده ودقیقٌ فی عطائه الأدبی والفنی، لکن نسته أو تناسته الأقلامُ کناقدٍ أدبیٍّ، ففی هذه المقالة أحاول أن اکشفَ عن جوانب خفیة من شخصیة العلاّمة الأمینی الأدبیة والنقدیة ودرستُ تتبعه وإمعانه فی آرائه النقدیة حول الأدب وخاصة الشعر الشیعی، فالعلامة له الذوق الأدبی الرفیع وبه یقومُ بردودٍ أدبیةٍ ویطرحُ آراء فی الأدب لا تُطرح إلاّ من ناقدٍ مطّلِع علی الأدب وخاصةً الأدب الملتزم الشیعی والشعر والشعراء، والمنهج المتبع فی البحث هو المنهج التوصیفی ـ التحلیلی.
روایت گری هویت (قابلیت ها و ظرفیت های فرهنگ عاشورا در نهضت پانزده خرداد)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
جریان غلو در عصر امام کاظم علیه السلام با تکیه بر عقاید غالیانه محمد بن بشیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی جریان فکری غلو در دوره امام کاظم7 موضوع اصلی این مقاله است. جریانی که نمایندگی اصلی آن در دست افراد واقفیمسلکی چون محمد بن بشیر کوفی بود. پژوهش حاضر که بیشتر با تکیه بر منابع فرقهشناختی و رجالی تدوین شده، درصدد شناسایی دقیق این فرد و جریان فکری او و نیز دیگر غلات این دوره، از جمله مُشَبّهه و نوع برخورد امام با آن هاست. بررسی این موضوع، نشان می دهد محمد بن بشیر با استفاده از ترفندهایی خاص، عدهای را جذب خویش ساخت و عقاید غالیانه و بسیار افراطی چون الوهیت امام و توقف در ایشان را مطرح کرد و همین امر، سبب برخورد آن حضرت با وی شد. امام کاظم7 برای مبارزه با اندیشههای غالیانه، علاوه بر اعلام برائت از محمد بن بشیر، لعن او، دروغگو خواندن وی، نفرین وی و نهایتاً حلال شمردن خون او از یک سو در برابر کسانی که تا آن زمان به جریان غلو پیوسته بودهاند دست به روشنگری زدند و از سوی دیگر نسبت به آیندگان هم هشدار دادند و افزون بر این با اندیشههای غالیانه مُشَبّهه نیز برخورد کردند.
انگاره چلکوفسکی در عزاداری شیعه؛ نقد دیدگاه چلکوفسکی در مجموعه «Shi’ism»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهه حاضر نقد مقاله «Popular Shi’i Morning Rituals» (مقاله 44) از مجموعه «Shi’ism» نوشته دکتر پیتر چلکوفسکی است. نگاه ایشان به مراسم عزاداری شیعه با وجود بی طرفانه نگاشتن او، همانند نگاه بسیاری از مستشرقان کاستی هایی دارد. وی با بیانی توصیفی به شرح مراسم عزاداری در نواحی مختلف شیعه نشین جهان می پردازد. مبنای وی در بررسی این برنامه ها بر نگاه نمادین یک ناظر بیرونی و بدون کمک گرفتن از آموزه ها و مصادر شیعه استوار است. یکی از راه های شناخت باورهای یک جامعه، بررسی نمادهای موجود در آن محیط است که نویسنده از این روش در تحلیل های خود استفاده کرده است. نوشتار حاضر درصدد اثبات این امر است که چنین روشی نمی تواند بیان درستی از شعائر و آموزه های شیعه ارائه نماید و با کاستی ها و مشکلاتی همراه است.
این پژوهه در دو محور کاستی ها و امتیازات، به نوشته چلکوفسکی نگاه می کند و نکات مثبت این مقاله را در شکل و ساختار مقاله و روش نویسنده و کاستی های آن را با دو رویکرد محتوایی و روشی مورد تحلیل قرار می دهد.
نظام حاکم بر بازارهای شبه جزیره در دو زمانه جاهلی و عصر نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن از دوران جاهلیت عرب، همواره نگرش ها و برداشت ها گوناگونی را به خود دیده است. چنان که برخی آن را دورانی سیاه و تاریک و شماری عصری نیمه متمدنانه می دانند. در این میان واکاوی بازارهای عربی، نوعی تأیید بر جنبة دوم اند. بازتاب این اندیشه را به ویژه در پیشاهنگ این سخن می توان جست که داد و ستد گسترده در فراخنای شبه جزیره، تضمینی بر درستی آن است. آنچه قابل درنگ است این که بازارهای آن دوره به راستی، نمایی از فعالیت یک جامعة دور از بدویتاند. در این میان رسول الله نیز به خوبی این جایگاه را دریافته و بخشی از پایه تمدن اسلامی را چه در حوزة اقتصاد و چه در ساحت اخلاق در این مکان جستجو می نمود. این پژوهش بر آن است تا ضمن شناسایی بازارهای عربی عصر رسول الله، انعکاس آن را در فرهنگ اسلامی و نیز چگونگی نگاه دو بعدی اسلام به بازار را بر اساس نظریه، هژمونی بازار و بر اساس روش تحلیلی مورد واکاوی و پژوهش قرار دهد.
پدیده قهرمانگی در عصر عباسی (232-334 ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر دوم خلافت عباسی (232 ـ 334 ق)، به ویژه در ایام خلافت مقتدر بالله (295 ـ 320 ق) با پدیده ای به نام قهرمانگی روبه رو می شویم. قهرمانه عنوان زنانی بود که واسطه حرم با دربار خلفا بودند و بسته به توانایی و نفوذشان وظایف مختلفی به آنان محول می شد. سلطه ترکان بر امور خلافت، ماهیت فردی و ضعف روز افزون مقتدر و کشمکش بر سر قدرت باعث گردید قهرمانه ها با بهره گیری از این شرایط به اعمال نفوذ در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی بپردازند. آنان در امور مختلف خلافت، چون عزل و نصب وزرا، امیران و فرماندهان سپاه دخالت می کردند و صاحب مناصب حساس و مهمی چون قضاء، خزانه داری و زندان بانی افراد برجسته شدند. این مقاله با بررسی این پدیده و معرفی تعدادی از قهرمانه های معروف عصر خلیفه مقتدر بالله، به مسئله حضور زنان در عرصة سیاست می پردازد
آئین و رسوم مهریه نزد برخی مسلمانان در سده اول و دوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مهریه» به عنوان یکی از ارکان ازدواج، سنتی دیرپا در میان مسلمانان است که از رسوم و شیوه های خاصی تبعیت می کند. هرچند این رسم از امور امضایی شریعت اسلامی است، اما تغییراتی در آن پدید آمد؛ تغییراتی چون میزان مهر و تعلق وجه آن به خود زن که جایگزین رسوم پیشین شد. این رسم در ادوار مختلف اسلامی تابع دگرگونی اوضاع معیشتی مسلمانان دچار تحولاتی شد و با همه تأکیدات اسلامی، و با شکل گیری مهرالسنه در جامعه اسلامی و اصرار بر اخلاقی بودن آن، هیچ گاه الگوی روشنی مورد اتباع مسلمانان قرار نگرفت. به دلایل گوناگون، این مقوله راهی پر فراز و نشیب پیموده و تحولاتی در چگونگی آن در جامعه اسلامی روی داد. در این مقاله کوشیده شد تا تصویری از این رسم در دو سده اولیه اسلامی که به گونه ای ظرف تحقق سنت اسلامی است، ارائه شود.
ورود مسلمانان به آمریکا؛ بازخوانی یک دیدگاه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تصور رایج این است که قاره آمریکا به دنبال سفر دریایی کریستف کلمب و با حمایت پادشاه اسپانیا در سال 1492 م. کشف شد ولی به تازگی مدارک، شواهد و مستنداتی درباره ارتباط سایر ملت ها با این قاره پیدا شده است که این تصور شایع را با تردیدهایی جدی مواجه می کند. پاسخ این پرسش که آیا ملل مسلمان، موفق به برقراری چنین ارتباطی شدند یا نه؟ محور اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد براساس یافتههای فؤاد سزگین در پاسخ به فردی به نام گوین منزیز با توجه به توان علمی مسلمانان در محاسبه دقیق طول و عرض جغرافیایی و برخی شواهد موجود در منابع تاریخی، باید منشأ نقشه هایی هم چون نقشه های فرا مائورو، کانگنیدو، دوم پدرو، پیری رئیس، کانتینو، والدسیمولر، دلاکوسا، بهایم و اطلس جاوه ای را در جهان اسلام جست وجو کرد، نه در چین. بنابراین میتوان گفت که مسلمانان در ارتباط با این دنیای جدید پیش گام بوده اند.