مدیریت منابع انسانی پایدار
مدیریت منابع انسانی پایدار سال 7 بهار و تابستان 1404 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی استراتژی های تأمین و نگهداشت منابع انسانی در استارت آپ های ورزشی ایران بوده است. این تحقیق از نوع کاربردی، کیفی و از نوع تحلیل مضمون بوده است. مشارکت کنندگان اساتید دانشگاهی مدیریت ورزشی، مدیریت منابع انسانی و مدیران استارت آپ های ورزشی بوده اند که 16 نفر از آنان به صورت هدفمند انتخاب شده اند. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بوده است. جهت بررسی روایی ابزار تحقیق از چهارعنصر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت اتکا و قابلیت تأیید استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مراحل تحلیل مضمون انجام شده است. نتایج کدگذاری ها در 90 مضمون پایه، 5 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر به دست آمد و نشان داد استراتژی های تامین منابع انسانی در استارتاپ های ورزشی شامل استراتژی های درون سازمانی (آموزش و ارتقا، انتقال، فن اعلان شغلی، فن داوطلبی شغلی و مراجعه به کارکنان قبلی) و برون سازمانی (شبکه های اجتماعی، سایت های اینترنتی، متقاضیان ناخوانده، موسسات کارمندیابی، رسانه های گروهی، موسسات آموزشی، توصیه و معرفی، سازمان های دولتی و موسسات غیر دولتی و اتحادیه ها و سازمان های کارگری و حرفه ای) و استراتژی های نگهداشت شامل استراتژی های مالی (ایجاد وابستگی مالی، افزایش حقوق و دستمزد، ارتقای خدمات رفاهی و تسهیلاتی و سهام دادن)، استراتژی های آموزشی (ایجاد محیط یادگیرنده و ایده پرور، توسعه و پرورش مهارت ها و جانشین پروری) و استراتژی های عدالت محوری (تمایز آشکار بین نیروی انسانی مستعد و عادی، ایجاد حس انصاف و عدالت و ایجاد فرصت های برابر رشد) می باشد. بنابراین در تامین منابع انسانی در استارتاپ های ورزشی می توان از نیروی انسانی هر دو بخش داخل و خارج سازمان و در نگهداشت آن ها از روش های مالی، آموزشی و عدالت محوری بهره گرفت.
طراحی الگوی شایستگی منابع انسانی شرکت گاز مازندران با روش نظریه داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد شایستگی از نوین ترین رویکردها در مدیریت منابع انسانی است که در تلاش است با محور قرار دادن شایستگی های سازمان، نظام های مدیریت منابع انسانی را به صورتی منسجم و یکپارچه شکل داده و اهداف متعالی سازمان را در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محقق سازد. پژوهش حاضر با هدف الگوی شایستگی منابع انسانی شرکت گاز مازندران انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و به لحاظ اجرا پژوهشی کیفی (با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد چندگانه) می باشد. جهت گردآوری اطلاعات، پایگاه های داده مختلفی همچون گوگل اسکالر، اسکوپوس، وب اف ساینس بین سالهای 2010 تا 2023 برای تحقیقات خارجی و برای مقاله های داخلی پایگاههای داده نورمگز و SIDبین سال های 1394 تا 1402 بررسی شده است. همچنین قوانین واسناد بالادستی صنعت نفت در شرکت گاز مازندران و شرح وظایف هر واحد جهت شناسایی ابعاد شایستگی منابع انسانی شرکت مورد بررسی قرار گرفت و با 22 خبره دارای سابقه و تجربه کاری، مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل، دسته بندی و کدگذاری شاخصها و مقوله ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. بعد از بررسی متون مصاحبه های انجام شده، شرح وظایف همه بخشها و مقاله های مرتبط در این حوزه و کدگذاری و دسته بندی آنها تعداد 514 مفاهیم ( با فراوانی 914 )، 59 مقوله فرعی احصا شده است و در نهایت پس از کنار هم قرار دادن و ادغام شاخصهای بدست آمده یک الگوی سه بعدی استخراج گردید.بر اساس این الگو، ابعاد شایستگی منابع انسانی مازندران شامل بعد فردی، بعد سازمانی و بعد اجتماعی میباشد.
شناسایی تاثیرگذارترین و تاثیر پذیرترین عوامل ایجاد کژمنشی در کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد دیمتل فازی (سازمان های دولتی شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش اقتصاد اطلاعات در توسعه همه جانبه جوامع امروزی و اهمیت ویژه مساله تقارن اطلاعاتی پرداختن به مخاطرات اخلاقی ناشی از عدم تقارن اطلاعات از جایگاه مهمی برخوردار است. یکی از مهم ترین مخاطرات اخلاقی ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی در اقتصاد کژمنشی می باشد. با عنایت به اهمیت ارتقاء کارایی و بازده کارکنان دولت و همچنین وضعیت نامناسب کارایی کارکنان بخش دولتی تحقیق حاضر با هدف شناسایی تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین عوامل ایجاد کژمنشی در کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد دیمتل فازی انجام شد. این تحقیق باتوجه به هدف کاربردی و بر اساس گردآوری اطلاعات، آمیخته -اکتشافی است که از طریق مصاحبه با خبرگان استخراج شده است. شرکت کنندگان در این تحقیق 36 نفر از مدیران و کارشناسان حوزه منابع انسانی در سازمان های دولتی شهر خرم آباد و اعضای هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه لرستان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. همه این افراد دارای حداقل 10سال سابقه کاری مرتبط داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه و پرسش نامه است. نتایج تحقیق نشان می دهد احساس وجود بی عدالتی سازمانی، عدم وجود ساز و کار پاداش و تنبیه مناسب و عدم تامین نیازهای زندگی از طریق دریافت حقوق و مزایای سازمانی تاثیرگذارترین و وجود شخصیت های بی ثبات و غیر اخلاق مدار در سازمان، پرداخت حقوق و دستمزد بدون توجه به عملکرد و سهیم ننمودن افراد در موفقیت های سازمان تاثیر پذیرترین عوامل بر کژمنشی در سازمان های دولتی می باشد.
تبیین چهارچوب فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ سازمان های عمومی است و طراحی یک سازمان اخلاقی مستلزم تجزیه و تحلیل سیستماتیک تمام جنبه های فرهنگ سازمان و همسوسازی آنها به گونه ای است که از رفتار اخلاقی حمایت کرده و از رفتارهای غیراخلاقی جلوگیری کند. از این منظر هدف مقاله پیش رو تبیین چهارچوب فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی با روش فراترکیب است. در این پژوهش بمنظور دستیابی به هدف تحقیق از روش پژوهش کیفی استفاده شده و از حیث هدف در دسته مطالعات توسعه ای قرار میگیرد. جامعه پژوهش مشتمل بر مقالات منتشره معتبر در نشریات علمی جهان بوده که پس از غربالگری 41 مقاله انتخاب گردیده است. بنابراین در گام نخست با بهره گیری از روش فراترکیب به استخراج مولفه های چهارچوب فرهنگ اخلاقی مشتمل بر پیشایندها، پیامدها و تهدیدکننده های فرهنگ اخلاقی پرداخته شده و در گام دوم جهت دسته بندی داده ها و شناسایی دقیق تر مولفه های موثر از تکنیک تحلیل تم استفاده شده است. یافته های این مقاله به شناسایی 25 مولفه پیشایندی، 17 پیامد و 8 تهدیدکننده فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی انجامیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که جهت استقرار موثر فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی بایستی اهداف کوتاه مدت از طریق اهداف بلند مدت سازمان(اصلاح فرهنگ اخلاقی) دنبال گردیده و محقق گردند.
طراحی الگوی پیدایش پدیدۀ سرایت هیجانی در سازمانهای دولتی با روش TISM فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها پدیده هایی اجتماعی متشکل از افراد و گروه ها هستند. تمامی افرادی که در سازمان هستند دارای هیجانات مثبت و منفی گوناگون و بی شماری می باشند که سازمان نیز به عنوان یک پدیده اجتماعی از آن ها تاثیر می پذیرد. در نتیجه هیجانات کارکنان در محیط کار، بخشی اجتناب ناپذیر برای سازمان ها بشمار می روند که می توانند پیامد های گوناگونی بر عملکرد سازمانی و چرخه عمر آن داشته باشد. باتوجه به اهمیت موضوع، پژوهش کنونی با هدف طراحی الگوی پیدایش سرایت هیجانی در سازمان های دولتی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری کل فازی انجام گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و در زمره پژوهش های اکتشافی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان بوده که متشکل از مدیران سازمان های دولتی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری ۲۰ نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار اطلس تی استفاده شد. برای بررسی روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار استفاده شد. همچنین برای تحلیل کمی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری کل فازی استفاده گردید. نتایج پژوهش متشکل از ارائه و طراحی الگوی پیدایش سرایت هیجانی در سازمان های دولتی درچهار محور اصلی شامل ریشه یابی، تقویت کننده های سرایت هیجانی، ابعاد سرایت هیجانی و پیامدهای آن می باشد.
واکاوی تأثیر معنویت در محیط کار بر تعهد سازمانی، رضایت شغلی و مشارکت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، اهمیت اخلاق در محیط کار به شدت مورد توجه قرار گرفته است، زیرا افراد بخش زیادی از زمان خود را در محیط کار سپری می کنند. این مقاله به بررسی تأثیر تعهد سازمانی، رضایت شغلی و مشارکت شغلی بر معنویت کارکنان در محیط کار می پردازد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و داده ها از طریق پژوهش پیمایشی جمع آوری شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل 107 کارکنان سازمان فاوا شهرداری مشهد بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه های رضایت شغلی، مشارکت شغلی، تعهد سازمانی و معنویت در محیط کار استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شده و نتایج نشان دادند که پرسشنامه ها دارای پایایی مناسبی هستند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری انجام شده و نتایج نشان دادند که معنویت در محیط کار بر تعهد سازمانی، رضایت شغلی و مشارکت شغلی تأثیرگذار است، ولی بیشترین تأثیر را بر روی تعهد عاطفی کارکنان داشته است
اندازه گیری شاخصها و عوامل مؤثر بر بهره وری منابع انسانی در سازمان های علمی وفناورانه (مورد مطالعه: سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی از مهمترین منابع در سازمان ها است، در این راستا شناسایی عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی منجر به توسعه فردی و سازمانی و عملکرد در این نوع از سازمان ها می گردد. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص ها و عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی در سازمان علمی و فناورانه جهاد دانشگاهی علم و صنعت است. روش تحقیق از بعد هدف، کابردی و توسعه ای و از نظر گردآوری و تحلیل بصورت کیفی و کمی (ترکیبی) است. جامعه آماری تحقیق مدیران، خبرگان و کارشناسان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است. در بخش کیفی با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حدکثر تنوع و در بخش کمی با استفاده از نمونه گیری تصادفی نمونه آماری تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از تحلیل مضمون و روش کمی استفاده شده است. نتایج بیانگر این است پنج مضمون سازمان دهنده شامل: دارا بودن مهارت و دانش، تعهد و روحیه تیمی، برنامه ریزی اثربخش و کارا، رقابت پذیری و توسعه گرایی برای شاخص ها استخراج گردید. هشت مضمون سازمان دهنده شامل: خلاقیت، آموزش و یادگیری، رهبری و مدیریت، رضایت شغلی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزه شغلی، حمایت سازمانی برای عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی استخراج گردید. نتایج تحلیل نشان می دهد که عوامل موثر بصورت معناداری بر شاخص های بهره وری منابع انسانی تاثیرگذار است. چارچوب ارائه شده برای شاخص ها و عوامل موثر منجر به غنای تحقیقات نظری و همچنین می تواند به عنوان راهنمای عملی و اقدام اجرایی در اختیار مدیران و برنامه ریزان حوزه منابع انسانی قرار بگیرد تا از این طریق اثربخشی نتایج و عملکرد فعالیت های علمی و فناورانه بهبود یابد.
جلوۀ زنان در هیأت مدیره و عملکرد پایداری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری برای بقای بلندمدت از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین در مورد ادامه دادن، حرکت کردن و به خطر نینداختن آینده زندگی روی زمین یا خود آینده است. توسعه پایدار متکی بر نوآوری و راه حل های اجتماعی نوآورانه است. بدون آنها، پایداری ادامه نخواهد داشت. زنان در هیأت مدیره می توانند تأثیر مثبتی بر پایداری عملکرد داشته و با بهبود شفافیت و تعهد اخلاقی در هیأت مدیره، اعتماد سرمایه گذاران را افزایش دهند. جنسیت در تداومِ عملکردِ پایدار نقش دارد. کنترل بر منابع طبیعی، دسترسی به قدرت، از جمله قدرت مصرف کننده، و تقسیم ناعادلانه کار، از جمله مراقبت های غیررسمی، همگی بر مشارکت بین نسلی در تداومِ عملکردِ پایدار تأثیر دارند. پایداری را می توان مجموعه ای از ارزش های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی دانست مبنی بر اینکه توسعه پایدار تماماً شامل برآوردن نیازهای کنونی بدون به خطر انداختن توانایی برآوردن نیازهای نسل های آینده است، ساخته شده اند. بدین منظور پژوهش حاضر با بررسی 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (به دلیل متفاوت بودن ساختار مالی بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری، هلدینگ ها و بیمه ها از جامعه آماری حذف گردید) برای دوره زمانیِ 1391-1401 به دنبال یافتن رابطه ی حضور مدیران زن در هیأت مدیره با عملکرد پایداری شرکت در کوانتایل های مختلف بوده که جهت این امر در سه محدوده ی مورد بررسی، رابطه ی موجود، مثبت بوده است.
استراتژی های جبران خدمات مدیران در صنعت خودروسازی برمبنای مدل نقاط مرجع استراتژیک (مورد مطالعه: صنایع خودروسازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی استراتژی های جبران خدمات، از مباحث حساس، پیچیده و چالش برانگیز دهه های اخیر می باشد. بنابراین، جبران خدمات متناسب، تأثیرگذار و ارزش آفرین نیازمند بررسی و تحقیق بوده و در جذب و نگهداری مدیران نقش بسزایی دارد. هدف این پژوهش ارائه استراتژی های جبران خدمات مدیران در صنعت خودروسازی است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی انجام شده است. جامعه آماری مرحله کیفی، 14 نفر از مدیران ارشد شرکت های خودروساز هستند که بر اساس اصل کفایت نظری با روش نمونه گیری هدفمند و به قضاوت پژوهشگر به عنوان نمونه پژوهش، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و از تحلیل تم برای تحلیل و تفسیر داده ها، استفاده شد. نمونه های آماری مرحله کمی را مدیران با بیش از ده سال تجربه کاری مدیریتی براساس فرمول کوکران تشکیل داده و داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته گرد آوری و با آزمون تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تی همبسته و آزمون فریدمن تحلیل شدند. یافته های این پژوهش در مرحله کیفی شامل 7 نقطه مرجع راهبردی جبران خدمات مدیران بوده و بر اساس آن در مرحله کمی نسبت به ارائه استراتژی های جبران خدمات مدیران برمبنای نقاط مرجع شناسایی شده و در هرکدام از سطوح مدیریتی به شرح زیر اقدام گردید: 1. استراتژی پرداخت مبتنی بر نوع کار یا شغل (شغل محور) 2. استراتژی عملکردمحور جبران خدمات (برمبنای عملکرد جمعی) 3. استراتژی مهارتی یا شاغل محور (مبتنی بر شایستکی) جبران خدمات 4. استراتژی پرداخت معنوی و 5. استراتژی پرداخت های مکمل (رقابتی).
رهیافتی کیفی به فرادانش مدیریتی، بر پایه روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به ساده ترین بیان، فرادانش، دانش در باره دانش دیگران است. هرچه دانش سازمان در باره دانش دیگر شخصیت های حقیقی و حقوقی بیشتر باشد، انتظار می رود تصمیم های راهبردی در سازمان، با کیفیت بیشتری گرفته شود. این پرسش که مسئولیت مدیران در برابر فرادانش سازمانی چیست؟ به قدر کفایت، تئوریزه و مدل نشده است. این پژوهش در راستای پر کردن این خلاء نظری در زمینه فرادانش راهبردی مدیریتی انجام شده است. از منظر فلسفی این پژوهش در دسته پارادایم تفسیری قرار می گیرد که با رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که این پژوهش از رویکرد تحلیل مضمون انعکاسی بهره برده است. برای راهبرد تحلیل مضمون انعکاسی از مدل برون و کلارک (2006) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران بخش دولتی در استان بوشهر بوده و نظرات 11 مدیر ارشد سازمانی بخش دولتی با مصاحبه نیمه ساختاریافته مرور شده است. در کدگذاری اولیه تعداد 176 کد مشخص گردید. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که سازه فرادانش راهبردی مدیریتی از دو مضمون فرعی فرادانش برون سازمانی و فرادانش درون سازمانی تشکیل شده است. در فرادانش درون سازمانی به ابعادی به مانند فرهنگ به اشتراک گذاری منابع دانش، ظرفیت ساختاردهی مدیر به فرادانش، کیفیت تعامل مدیر در فرادانش، شناخت مدیر از منابع دانش در سازمان اشاره شده است. همچنین در فرادانش برون سازمانی به ابعادی چون شناخت مدیر از منابع دانش برون سازمانی، درک مدیر از ظرفیت ها و چالش های محیطی دانش، شناخت مدیر از منابع دانش مراجع بالادستی و توان مدیر در انتقال دانش بین مدیران میانی و بالادستی توجه شده است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های جذب و استخدام کارکنان نسل Z در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسل Z جوانترین و جدیدترین افرادی هستند که وارد نیروی کار شده اند. سردرگمی در مورد ویژگی ها، ارزش های کاری، ترجیحات پاداش، تلاش برای جذب، استخدام و نگهداشت این گروه نسلی در سازمان های مجهول مانده باشد، از اینرو مدیران منابع انسانی بایستی ویژگی های مرتبط با اشتغال این نسل را مورد توجه قرار دهند. پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن این موضوع درصدد پاسخ به این سؤال است که عوامل موثر در جذب و استخدام کارکنان نسل Z کدام هستند؟ جهت گردآوری داده ها از نظرات خبرگان به تعداد ۲۰ استفاده شد. داده های بدست آمده به کمک نرم افزار MAXQDA مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان داد که ابعاد و مولفه های تاثیرگذار در جذب و استخدام کارکنان نسل Z شامل: ویژگی های شخصیتی، محیط درونی سازمان، مصاحبه کنندگان، ساختار سازمانی و ویژگی های مدیران هستند. مجموع این عوامل الگوی جذب و استخدام کارکنان Z را شکل داد.در پژوهش های مختلفی که روی جذب و استخدام کارکنان نسل های مختلف انجام شده است فقط از نظر بعد کارکردی به کارکنان توجه شده است درحالی که در پژوهش حاضر علاوه بر بعد کارکردی کارکنان به شناخت جنبه های مختلف شخصیتی و رفتاری کارکنان و حتی مصاحبه کنندگان آنها نیز توجه شده است.ره آورد پژوهش حاضر شناخت هرچه بیشتر کارکنان در زمان بدو استخدام را مد نظر دارد تا سبب افزایش بهره وری سازمان های پویای امروزی گردد.
ارائۀ الگوی پارادایمی تحول دیجیتال در مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و توسعه ای، و بر اس اس ماهی ت داده ه ا به صورت کیفی می باشد. طرح پژوهش به روش ترکیبی (آمیخته) متوالی (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش را در بخش کیفی مدیران و معاونین سازمان ثبت احوال کشور، اعضای هیئت علمی که سابقه بالا در تدریس دروس مرتبط با عنوان پژوهش بود. جامعه ی آماری پژوهش را در بخش کمی نیز شامل پرسنل(مدیران، معاونین و کارشناسان) سازمان ثبت احوال کشور بود. همچنین برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از نظریه پردازی داده بنیان استفاده شد و برای تحلیل بخش کمی از الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های مرحله کیفی از بین استراتژی های پژوهش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده شد و به تدوین مدلی جامع و ارائه الگوی تحول دیجیتال در مدیریت منابع انسانی سازمان ثبت احوال کشور، پرداخته شد. براساس نتایج به دست آمده ، در مجموع 183 مفهوم و 20 مقوله یا کد باز شناسایی و استخراج شدند. 20 مقوله شناسایی شده در 6 دسته اصلی داده بنیاد قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده الگوی تحول دیجیتال در مدیریت منابع انسانی سازمان ثبت احوال کشور ارائه شد.و در این الگو مقوله های پژوهش شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها مشخص شد. بنا به نتایج به دست آمده ایجاد یک استراتژی آموزش دیجیتال به کارکنان و نحوه استفاده از سامانه های دیجیتال، ربات های چت و دیگر ابزارها و فناوری ها بسیار مهم است.
شناسایی پیامدهای اقتصاد گیگ در بستر پلتفرمها با رویکرد فراترکیب با تاکید بر چالش های منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر رشد چشم گیر در عرصه فناوری و دیجیتال موجب پدید آمدن شکل تازه ای از مشاغل در جهان شده است که در حال حاضر به شکل یک اقتصاد تأثیرگذار درآمده و تحت عنوان " اقتصاد گیگ " شناخته می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای اقتصاد گیگ در بستر پلتفرم ها با رویکرد فراترکیب با تاکید بر چالش های منابع انسانی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل مؤلفه ها، جزء پژوهش های کیفی و براساس جمع آوری داده ها، اسنادی است. از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و مؤلفه های پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو جمع آوری و تحلیل شده اند. به منظور شناسایی پیامدهای اقتصاد گیگ پژوهشگران به جستجوی سیستماتیک پژوهش های انجام شده مربوط به این پیامدها در 4 پایگاه علمی ساینس دایرکت، امرالد، وایلی، سیج و همچنین پایگاه استنادی اسکوپوس بین سال های 2010 تا 2024 پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 117 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 21 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از روش کدگذاری، پیامدهای اقتصاد گیگ شناسایی و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا ترسیم گردید. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 80/0 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد. در مجموع 2 پیامد اصلی شامل پیامدهای مثبت و منفی اقتصاد گیگ و 34 پیامد فرعی اقتصاد گیگ شناسایی شده است.
ارائه الگوی رهبری اثربخش در سازمانهای دیجیتالمحور مبتنی بر رویکرد پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال بر سطوح مختلف شامل جامعه، مشتریان، بازارهای کار و شرکت ها تاثیرگذار است و در آینده نیز این تاثیر ادامه دار خواهد بود. تحول در عصر دیجیتال سازمان ها را تحت نوسانات شدید، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام در عمل قرار می دهد که نیاز است تا با رهبری اثربخش نسبت به تشخیص فرصت های پیرامونی و رفع تهدیدات، اقدام شود که یکی از فرصت های موجود برای مدیریت مؤثر عوامل داخلی و پیرامونی، توجه به رویکرد توسعه پایدار با تأکید بر ابعاد اجتماعی، اقتصاد و زیست محیطی است. در این راستا؛ هدف پژوهش حاضر طراحی الگو رهبری اثربخش در سازمان های دیجیتال محور مبتنی بر رویکرد توسعه پایدار است. این پژوهش با رویکرد آمیخته و با روش های نظریه داده بنیاد در بخش کیفی و روش مدلسازی ساختاری تفسیری در بخش کمّی انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه متخصصان در زمینه رهبری اثربخش و تحول دیجیتال هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند؛ داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هجده نفر از صاحبان کسب و کار و متخصصان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد.