مقالات
حوزههای تخصصی:
روش شناسی کاشف الغطاءبر شرح نهج البلاغه «محمدعبده» مدلی روش مند در راستای معرفی علمی این اثر است و از آن جهت که نوع نگاه کاشف الغطاء را در تعلیق ها نشان می دهد حائز اهمیت است. گونه های تفسیری و تعلیقی کاشف الغطاء متعدد است، در بخشی از آن به شرح و تبیین کلام علی و یا کلام شارحان پرداخته است، و در شرح خود به سیاق کلام، قواعد ادبی و بلاغی توجه ویژه ای داشته است، نقد گفتار شارحان برمبنای عصبیت شارحان و نیز خروج بی دلیل از دلالت ظاهری کلام جزو اشکال های اساسی است که کاشف الغطاء مطرح کرده است، البته هم سویی با شارحان نیز در مواردی از تعلیق ها قابل ملاحظه است، انتخاب شرح محمد عبده ورویکرد کاشف الغطاء در مواجهه با این اثرگویای نگاه تقریبی وی بوده و می تواند در راستای وحدت فکری مسلمانان اثرگذار باشد.
روش فهم حدیث از منظر شیخ بهایی در کتاب اربعین
حوزههای تخصصی:
دانش فقه الحدیث در منظومه دانش های حدیثی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چه اینکه از سویی، فهم حدیث هدف نهایی همه تلاش های حدیث پژوهی است و از دیگر سو، نقش تأثیرگذاری در پویایی دیگر دانش های حدیثی دارد، از این رو، عالمان حدیث پژوه در درازنای تاریخ حدیث در استواری اصول و قواعد آن کوشیده اند، آنها گاهی این قواعد را در مقدمه کتاب های حدیثی و یا در آثاری مستقل تبیین کرده و گاهی به گونه عملی در آثار حدیثی خود به کار گرفته اند، یکی از نمونه های عملی کاربرد قواعد فقه الحدیثی، کتاب اربعین شیخ بهایی است، اشتهار شیخ بهایی در علوم اسلامی به ویژه در دانش حدیث و جایگاه ممتاز کتاب اربعین وی، اهمیت استخراج روش فهم حدیث ایشان از این کتاب گران سنگ را دو چندان کرده است.
نوشتار حاضر که از نظر گردآوری به روش کتابخانه ای و از نظر محتوا به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته است ضمن اشاره به پیش نیاز ها و مبانی فهم حدیث، به تبیین روش فهم حدیث بر اساس نظام قرینه ها از منظر شیخ بهایی در خصوص کتاب اربعین پرداخته است، یافته های این پژوهش نشان از آن دارد که شیخ بهایی برای فهم حدیث از قرائن متعدّدی بهره می گیرد که عرضه حدیث بر قرآن، عرضه حدیث بر سنّت قطعی، تشکیل خانواده حدیث، بهره گیری از علوم بشری (مثل: پزشکی، ریاضی)، بهره گیری از فهم پیشینیان، از جمله آنهاست.
مؤلفه های فقه الحدیثی تأیید روایات تفسیری در المیزان
حوزههای تخصصی:
روایات تفسیری معصومین(ع) یکی از مهم ترین و اصیل ترین منابع تفسیری جهت فهم صحیح آیات قرآن به وی ژه برای شیعیان بوده و عموم تفاسیر شیعه از این میراث بهره مند هستند. از سویی دیگر، چنین روایت هایی تهی از آسیب ها و ضعف ها نبوده و استفاده از آن ها نیاز به دقت و تحقیق فقه الحدیثی است. از جمله این تفاسیر که افزون بر استفاده از این روایات، به بررسی های فقه الحدیثی در آن ها پرداخته و به رد و اثبات پاره ای از آن ها اقدام نموده؛ -امری که در کمتر تفسیر شیعی مشاهده می شود- تفسیر معاصر و مشهور، المیزان علامه طباطبائی است. در این مقاله، با توجه به جایگاه خاص این تفسیر در جهان اسلام، با روشی توصیفی تحلیلی و مبتنی بر تحقیق کتابخانه ای، تلاش شده است مولفه های فقه الحدیثی علامه طباطبائی در تأیید روایات تفسیری را بنا بر تفسیر المیزان استخراج و مورد مداقه قرار دهد. نتیجه ی این تلاش به اختصار دلالت بر آن دارد که عمده مولفه های علامه در این زمینه؛ عرضه روایات بر قرآن، سنجش روایات با روایات صحیح، متواتر، مشهور و مستفیض، عرضه ی روایات بر عقل، تطبیق الفاظ روایات بر علم لغت و... بوده است.
استنباط قواعد فهم حدیث از روایت سلیم
حوزههای تخصصی:
احادیث، بعد از قرآن کریم، اصلی ترین منبع علوم اسلامی است. هر پژوهش گری برای پایه ریزی علوم براساس روایات، ابتدا باید قواعد فهم حدیث را فراگرفته و آنها را در فرآیند فهم حدیث به کار گیرد. قواعد فهم حدیث باید مستنبط از منابع مورد تأیید معصومان، مانند قرآن، حدیث و عقل باشد، هر چند که حدیث کارآمدترین این منابع است ولی از این جهت کمتر به آن توجه شده است. در این تحقیق با تحلیل روایت معتبر سلیم، برخی از قواعد فهم حدیث استنباط و تبیین شده است، که برخی از آنها عبارتند از: ضرورت فحص و شناسایی ناسخ و ردّ منسوخات روایی توسط ناسخ، شناسایی عمومات روایی و عمومیت دادن حکم آن، یافتن خاص و تخصیص عام به وسیله خاص، فهم احادیث متشابه به وسیله محکمات قرآنی و روایی. بنابراین برای فهم صحیح حدیث، پس از اطمینان به صدور آن روایت از معصوم، باید قواعد مذکور در فرآیند فهم حدیث به کار گرفته شود.
راویان وضاع از نگاه عمر فلاته با رویکرد انتقادی ( مطالعه موردی: محمد بن سائب کلبی)
حوزههای تخصصی:
عمر بن حسن بن عثمان فلاته، از نویسندگان معاصر اهل سنت است که کتاب الوضع فی الحدیث او از مهمترین منابع موجود در مطالعات وضع شناسی به شمار می آید. وی با نقد آرای دیگران و طرح مستنداتی تاریخی کوشیده است تا پیدایش احادیث موضوع را در ثلث آخر قرن نخست هجری و حدود سال 67 هجری اثبات نماید. پیراستن دامان صحابه از غبار جعل و معرفی شیعیان به عنوان متهمان اصلی وضع حدیث از اهداف وی در این کتاب می باشد. در این مقاله محمد بن سائب کلبی از نظر عمر فلاته مورد بررسی قرار گرفته است. چون درباره شخصیت و روایات او اثر مستقلی تدوین نیافته است، لازم آمد شخصیت و آثار کلبی تحلیل شود. عمر فلاته، بن کلبی را از کسانی می داند که به وضع حدیث اقرار کرده اند ولی از مطالعه دقیق منابع و مآخذ، ارزیابی انگیزه های رجال متعصب عامه در متهم ساختن شیعیان به جعل حدیث، همچنین با بررسی شأن نزول برخی آیات به نظر می آید که کلبی نه دروغگو بوده است، و نه شیعه افراطی. روش ﺑﺤﺚ در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ علاوه بر ﺗﺤﻠﯿﻞ اسنادی، بهره گیری از تحلیل محتوا و مرجع شناسی رجالی است.
واکاوی اصول رفتاری و واکنش امام رضا علیه السلام برابر هارون از منظر روایات
حوزههای تخصصی:
واکاوی رفتار امام رضا (ع) برای الگوگیری از او، شایسته یا بایسته است. امام (ع) ده سال از دوران امامتش را در عصر خلافت هارون سپری کرده است که در میان پژوهش های رضوی، ارتباط میان او و هارون یا نادیده یا کمتر دیده شده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر آن است، براساس روش کتابخانه ای از میان گزارش ها، ارتباط میان امام (ع) و هارون را باز کاود. امتیاز این نوشتار با دیگرپژوهش ها واکاوی واکنش امام رضا (ع) با هارون و نیز استخراج اصول رفتاری امام (ع) در آن باره است که هدف پژوهش دستیابی به آن هاست. اصولی همچون اصل مسئولیت و رهبری، اصل بصیرت و ژرف اندیشی، اصل اغتنام فرصت. از کنش و واکنش میان امام (ع) و هارون می توان گام هایی را ترسیم کرد که بسته به وضعیت سیاسی و اجتماعی متغیر بوده است: واکنش هایی همچون واکنش نرمش گون، مسئولانه، مدبرانه و چشم پوشانه که هر کدام بر اساس اصول رفتاری او نمود یافته است.
ارزیابی سندی و تحلیل محتوایی حدیث سعادت و شقاوت
حوزههای تخصصی:
بحث جبر و اختیار همواره از مباحث پر بسامد در میان فرق کلامیِ اسلامی بوده است. شیعیان با تکیه بر آیات قرآن و رهنمودهای معصومین(ع) اختیار انسان در تعیین سرنوشت خویش را از مسلمات اعتقادی خود به حساب می آورند. یکی از احادیث ناظر بر این موضوع، روایت « السَّعِیدُ مَنْ سَعِدَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَ الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ » می باشد که با تفاوت های اندکی در متن، در منابع شیعه و سنی نقل شده است. برآیند بررسی اسناد و متن این روایت، حاکی از آن است که در میان اهل سنت، سند صحیح به حدیث مذکور وجود دارد که مهم ترین معیار پذیرش از نظر آنها همین است. در میان بزرگان شیعه نیز، با وجود طرق معتبر به این حدیث، برخی به دلیل دلالت ظاهری حدیث، بر جبری بودن سرنوشت انسان، آن را مجعول شمرده اند، لیکن بسیاری با تحلیل یا تأویل معنای حدیث، به گونه ای که با سایر آموزه های دینی، سازگار باشد، بر صدور آن صحّه گذاشته اند. نتیجه این پژوهش که با روش تحلیلی_ توصیفی انجام گرفته نشان می دهد، بهترین تحلیل محتوای حدیث، حمل آن بر علم الهی به سعادت یا شقاوت فرد، در بطن مادر است.