آموزه های حقوق کیفری کشورهای اسلامی

آموزه های حقوق کیفری کشورهای اسلامی

آموزه های حقوق کیفری کشورهای اسلامی دوره 2 پاییز 1404 شماره 3 (پیاپی 7)

مقالات

۱.

سقوط حد زانی ذمی بعد از پذیرش اسلام در فقه اسلامی و حقوق ایران

کلیدواژه‌ها: زانی ذمی توبه سقوط حد قاعده جبّ قاعده احتیاط فی الدماء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
یکی از موجبات اجرای حد قتل، زنای مرد کافر ذمی با زن مسلمان است. سؤالی که در این مورد مطرح می شود این است که اگر زانی بعد از زنا اسلام بیاورد، حد قتل از او ساقط می شود یا خیر؟ و در فرض سقوط حد قتل، آیا حد زانی مسلمان بر او اجرا می شود یا مطلق حد از او ساقط خواهد شد؟ فقهای اسلامی در این فرع اتفاق نظر ندارند. مشهور فقها معتقدند حد قتل از زانی ساقط نمی شود. در مقابل برخی همچون فاضل هندی از فقهای امامیه و سرخسی و ابو زکریا النووی از فقهای عامه، قائل بر سقوط حد می باشند. در حقوق ایران نیز دو راهکار برای حل این مسئله متصور است؛ راه حل اول مراجعه به فقه طبق اصل 167 قانون اساسی و ماده 220 قانون مجازات اسلامی بوده و راهکار دوم این است که اطلاق و عموم ماده 114 قانون مجازات اسلامی در مورد توبه را شامل این فرض نیز دانست و حکم قضیه را پیدا کرد (البته راهکار دوم با ایراد مواجه است). در این مقاله پس از بیان اقوال، ادله طرفین تبیین و نقد شده و درنهایت نظر نویسندگان بر این است که اگر اسلام آوردن زانی از روی ترس و فرار از حد باشد، حد زانی از او ساقط نمی شود؛ لکن اگر اسلام حقیقی و از روی ترس نباشد به نظر باید حد از او ساقط شود.
۲.

چالش های دادرسی کیفری اتباع خارجی در نظام حقوقی ایران و افغانستان

کلیدواژه‌ها: ادرسی کیفری دادرسی افتراقی اتباع افغانستان جرائم اتباع بزه دیدگی اتباع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
دادرسی کیفری اتباع بیگانه در نظام عدالت کیفری ایران، ازجمله مسائلی است که با افزایش روزافزون مهاجران قانونی و به ویژه غیرقانونی با چالش های متعددی مواجه شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده و پس از بررسی ابعاد مختلف بزهکاری و بزه دیدگی اتباع بیگانه در ایران و افغانستان و چالش های این حوزه، راهکارهایی جهت ارتقاء دادرسی کیفری اتباع بیگانه ارائه می نماید. یافته های پژوهش در حوزه بزه دیدگی اتباع خارجی در ایران نشان می دهد که حق دادرسی اتباع بیگانه، تعیین وکیل تسخیری و پرداخت دیه بزه دیده از بیت المال برای اتباع بیگانه نیز وجود دارد. همچنین در فرض بزهکاری، اتباع بیگانه در ایران به مانند سایر متهمان از حقوق تعیین شده در قانون آیین دادرسی کیفری برخوردار هستند، اما این حقوق در خصوص اتباع بیگانه غیرمجاز در دو فرض بزهکاری و بزه دیدگی، با چالش های متعددی مواجه است که در مواردی نیازمند اتخاذ سیاست جنایی افتراقی است.
۳.

رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در حقوق ایران و عربستان

کلیدواژه‌ها: فضای مجازی جرائم منافی عفت حریم خصوصی دادرسی الکترونیکی تطبیق حقوقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
با گسترش فضایِ مجازی و ظهورِ شیوه هایی نوین تعاملات دیجیتال، جرائم منافیِ عفت نیز وارد مرحله ای نوین و پیچیده شده اند که نظام های حقوقی سنتی در مواجهه با آن با چالش های نظری و فقهی و اجرایی روبه رو هستند. این مقاله با رویکردی تطبیقی، به بررسی نحوه رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در دو نظام حقوقی ایران و عربستان سعودی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش، فقدان چارچوبی منسجم، به روز و کارآمد برای مقابله با اشکال نوپدید این گونه جرائم در زیست بوم دیجیتال است؛ جرائمی که از یک سو تهدیدی برای امنیت اخلاقی و روانی جامعه محسوب می شوند و از سوی دیگر در معرض تعارض با اصول حریم خصوصی و حقوق بنیادین کاربران قرار دارند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از منابع فقهی و حقوقی و مقررات موضوعه دو کشور بوده و ضمن بررسی مستندات قانونی، بر تحلیل تطبیقی ساختارهای دادرسی، ضمانت اجراها، استثنائات رسیدگی و چالش های فنی و قانونی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ایران، با وجود جرم انگاری محدود و پراکنده در قوانین جزایی و رایانه ای، پاسخ نظام کیفری به این جرائم همچنان با خلأهای جدی درزمینه تعریف مفاهیم، اثبات جرم، رسیدگی الکترونیک و حفظ تعادل میان امنیت و حریم خصوصی روبه رو است؛ درحالی که عربستان با تصویب «قانون مبارزه با جرائم سایبری» و رویکرد تعزیری در پاسخ به مصادیق نوظهور، موفق به ایجاد سازوکاری نسبتاً منسجم تر شده است. درنهایت، مقاله پیشنهاد می دهد که تدوین مقررات مستقل، توسعه دادگاه های تخصصی سایبری و تقویت ظرفیت فنی و قضایی، پیش شرط هایی اساسی برای رسیدگی عادلانه و مؤثر به جرائم منافی عفت در فضای مجازی محسوب می شود.
۴.

مسئولیت کیفری اعضای دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در عراق و سطح بین الملل

کلیدواژه‌ها: مسئولیت کیفری دولت اسلامی عراق و شام پیگرد بین المللی مقررات ملی (عراق)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
داعش یکی از بزرگ ترین تهدیدهای امنیتی است که جهان در سال های اخیر و حتی دهه های گذشته با آن روبه رو بوده است. جهان هرگز چنین پیشرفت سریعی از یک سازمان تروریستی را تجربه نکرده است؛ سازمانی که توانسته دارایی ها را تصاحب کند، بر مناطق و مراکز نظامی و اقتصادی کلیدی، منابع طبیعی و زیرساخت های حیاتی کنترل پیدا کند و پیام خود را با استفاده از شبکه های اجتماعی به طور گسترده منتشر نماید. در این مسیر، داعش از خشونت های بی حدوحصر، ازجمله آدم ربایی، تجاوز، سر بریدن و سایر اقدامات جنایی استفاده کرده است. روش های این سازمان به تهدید مخالفان، جذب جنگجویان خارجی، کشتارجمعی، جابه جایی اجباری و تغییر دین، بهره کشی از زنان و کودکان، نسل کشی و دیگر جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت انجامیده است. ازآنجایی که پیگرد کیفری و زندان به عنوان اشکال اصلی مواجهه با جنگجویان داعش در عراق محسوب می شوند، ما قصد داریم قوانینی را که می توان در این موارد در سطوح بین المللی و ملی (عراق) اعمال کرد، تحلیل کنیم. همچنین، فرایندها و برخی از پرونده های پیگرد جنگجویان داعش با استفاده از تحلیل های موجود سازمان های بین المللی که در این منطقه فعالیت می کنند، بررسی خواهند شد. نقض حقوق بشر، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت که داعش در سال های فعال خود در عراق مرتکب شده است، شناسایی شده اند. در این مقاله بر روی نسل کشی، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت به طور کلی تمرکز خواهیم کرد، همچنان که مجازات های مقرر برای این اقدامات و اجرای واقعی آن ها را در سطوح ملی (عراق) و بین المللی تحلیل می کنیم.
۵.

وجوب اجتناب از موضع تهمت به مثابه قاعده ای فقهی

کلیدواژه‌ها: موضع تهمت حکم مولوی ارشادی قاعده فقهی سیاست گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
روایات فراوانی در کتب حدیثی شیعه و سنی وجود دارد که به شکل صریح یا غیرمستقیم از دخول در موضع تهمت نهی کرده است. موضع تهمت اعم از یک مکان فیزیکی است و شامل هر موقعیت عینی و اعتباری و حقوقی می شود که توجه اتهام به شخص در آن موقعیت به شکلی محتمل و معقول می نماید. قاعده دوری از موضع تهمت، قاعده ای اصطیادی است که از همین روایات استخراج و مستند به حکم عقل است. در این تحقیق به روش تحلیلی توصیفی نشان داده می شود که مضمون این روایات، نه یک مسئله فقهی بلکه قاعده ای فقهی است که می تواند در ابواب مختلف فقهی به عنوان یک ملاک در مقام استنباط احکام توسط یک مفتی، در مقام تقنین توسط قانون گذار، در مقام قضاوت توسط مقامات قضایی و در مقام سیاست گذاری به عنوان یک مبنا توسط حاکمان و سیاست گذاران مورد استفاده قرار گیرد. در حیطه فتوا و قضا این مسئله فراوان به کار گرفته شده است. در حیطه سیاست گذاری نیز در مواردی مانند شفافیت و تعارض منافع، مبنای قانون گذاری بوده است؛ اما در پاره ای از موارد مانند اهتمام به جامعه مدنی هنوز این قاعده به شکل کامل مبنای رفتار حکومت گران قرار نگرفته است. درمجموع این قاعده از قواعد بسیار پرکاربرد در موارد پیشین بوده و حتی یک قاعده اخلاقی نیز محسوب می گردد.
۶.

توهین به قومیت های ایرانی، ادیان الهی و یا مذاهب اسلامی در حقوق ایران؛ با رویکردی به نظام کیفری دیگر کشورهای اسلامی

کلیدواژه‌ها: ماده 499 مکرر قانون تعزیرات توهین ادیان مذاهب قومیت های ایرانی قوانین کیفری کشورهای اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
قانون گذار ایران در سال 1399 به الحاق ماده 499 مکرر به قانون تعزیرات 1375 مبادرت کرد و بر اساس آن توهین به قومیت های ایرانی و ادیان و مذاهب رسمی مقرر در قانون اساسی ایران را جرم شناخت. اگرچه مواردی از توهین و تعدی به ادیان یا مناسک مذهبی آن ها در قوانین کیفری کشورهای اسلامی دیگر نیز یافت می شود، دقت در ماده مزبور نشان می دهد که صرف نظر از اینکه تصویب چنین ماده ای به صورت حاضر خصوصاً در بحث توهین به قومیت ها فاقد ضرورت بوده و می تواند منجر به طرح دعاوی نادرست بسیاری شود، متن ماده مزبور نیز مبهم بوده و ظرفیت تفسیرهای متعارض را دارد؛ امری که درنهایت منجر به صدمه به حقوق افراد خواهد شد. مهم ترین ابهام ماده مزبور ناظر به تعریف قومیت های ایرانی و معیار تشخیص آن است که ازجمله پیچیده ترین مفاهیم جامعه شناسی محسوب می شود. مفاهیم خشونت و تنش ذکر شده در ماده فوق نیز فاقد شفافیت لازم بوده و قابل انتقاد است. همچنین، با توجه به اینکه فلسفه جرم شناختن توهین به ادیان و مذاهب، جلوگیری از خشونت و تنش در جامعه است، نباید امر مزبور منحصر در توهین به ادیان و مذاهب رسمی شود و لازم است که قانون گذار ایران توهین به تمامی ادیان و مذاهب را به قصد ایجاد خشونت و تنش جرم انگاری کند.