مطالب مرتبط با کلیدواژه

دختران


۱۶۱.

زمینه های اجتماعی – روان شناختی مصرف قلیان در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دخانیات قلیان رفاقت دختران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۰
مصرف قلیان به عنوان یکی از اشکال رایج استعمال دخانیات، روشی قدیمی بوده اما اکنون از سوی نوجوانان مورد استقبال است. در این میان شیوع قلیان در میان دختران نوجوان اهمیت ویژه داردتا جایی که می تواند زمینه بروز رفتارهای مخاطره آمیز را فراهم سازد. با توجه به اهمیت موضوع به عنوان یک مسأله اجتماعی، مطالعه حاضر با روش کیفی و مردم-نگاری به بررسی بسترهای اجتماعی- روانشناختی مصرف قلیان در میان دختران نوجوان پرداخته است. لذا، محقق پس از انجام مطالعه اکتشافی با حضور در میدان، مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق، اهداف پژوهش را دنبال کرده است. جامعه آماری دختران نوجوان 12 تا 18 ساله که در پاتوق ها و اماکن عمومی به مصرف قلیان می پردازند بوده که 16 نفر به عنوان نمونه، بررسی شده اند. در نهایت پس از جمع آوری داده و تحلیل آنها چهار مقوله کلیدی استخراج شد. مقولات کلیدی شامل رفاقت و هم-نوایی با جنس مخالف، رهایی از مشکلات، مقابله با محدودیت ها و کلیشه های رایج، هویت یابی و اثبات خود و همچنین گذران اوقات فراغت است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که بسترهای اجتماعی - روان شناختی و به ویژه "اصالت رفاقت" با جنس مخالف به عنوان مفهومی محوری در شکل گیری و تداوم مصرف قلیان در نوجوانان دختر، نقش کلیدی داشته و توجه بیش از پیش پژوهشگران و سیاستگذاران به این مفهوم کاملاٌ ضرورت دارد.
۱۶۲.

نسبت تیپ هنری به گروش پوشاک و بررسی عوامل تأثیرگذار در آن (مطالعه موردی: دختران و زنان 20 تا 40 سال شهر تهران در سال 1400-1401)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشاک تهران تیپ هنری دختران زنان سبک خیابانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۶
پوشاک زنان در نقش پدیده ای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی پیدا کرد و سبک خیابانی پوشش روزمره تنوع یافت. با توجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبک های رایج پوشش دهه های اخیر و از خرده فرهنگ های شکل دهنده فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تیپ هنری به گروش پوشاک دختران و زنان شهر تهران صورت گرفته و نسبت تیپ هنری به گروش پوشاک و عوامل اثرگذار در آن را بررسی می کند. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری آن شامل دختران و زنان 20 تا 40 ساله هنری پوش است. حجم نمونه 123 نفر از بین گروه های هنری و غیرهنری انتخاب شد و جمع آوری داده ها با پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. براساس یافته ها، رشته تحصیلی و شغل هنری با گروش به تیپ هنری ارتباط دارد. بین تنوع و آزادی در طرح و رنگ، اکسسوری ها، جذابیت، به کارگیری و تلفیق نقوش سنتی، مدرن و دست دوز، ارتباط معنادار وجود دارد. گسترش تبلیغات در شبکه های اجتماعی، افزایش هنرمندان دانشگاهی و غیردانشگاهی، بازاندیشی هویت زنان در جامعه ایران با گروش به تیپ هنری ارتباط معناداری دارد. طبق نتایج، تیپ هنری در بین هنرمندان، فراوانی بیشتری دارد. خاستگاه خانوادگی تأثیری در گروش به این سبک ندارد. گروش رشته ها و مشاغل غیرهنری نشان داد تیپ هنری به عنوان یکی از سبک های خرده فرهنگ خاص بر سایر افراد جامعه تأثیرگذار است. طیف وسیع طرح، رنگ و مدل بیشترین تأثیر را در گروش به تیپ هنری نشان داد
۱۶۳.

مسئله تجرد: سوژه و زیست جهانِ نو پدید دختران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئله اجتماعی تجرد زیستی دختران زیست جهان مدرن تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۹
مجرد زیستی دختران و شیوع این فرم از زندگی، تشکیل خانواده به عنوان نهادی بسیار مهم برای جامعه را دچار چالشی جدی نموده است. هدف این پژوهش کشفِ تفسیر و دلایل دختران شهر تهران از انتخاب مجرد زیستی بوده که با روش شناسی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شده است. به این منظور با 35 دختر مجرد ساکن شهر تهران که به  روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. 11 مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد. ترجیح رهایی و آزادی، حداکثرسازی منفعت و فردمحوری، گذران اوقات فراغت در قالبِ مدرن، شرایط ایجابی مشاغل جدید و مجازی، خانه مجردی: زمینه های مدرن زیست جهان، سیالیت روابط با دیگران مهم، بازاندیشی بدن و اهمیت آن، گزینش انزوا و تنهایی، بی اعتمادی و بدبینی نسبت به مردان، تهران و آرمانهشر مجردان، ترس از شکست و طلاق مقولات اصلی،  همچنین، «تجرد: زیست جهانی چندوجهی» به عنوان مقوله هسته ای  بدست آمده از تحلیل داده ها بودند. درنهایت مدل پارادایمی بر اساس مقولات مستخرج از داده ها تنظیم شد. یافته ها بر این دلالت داشتند که دختران مجرد در انتخاب زیست جهان خود تبدیل به عاملان و کنشگرانی فعال شده و دست به انتخاب می زنند؛ مسئله ای که چالشی جدی و چندوجهی را پیش روی جوانان قرار داده است.
۱۶۴.

برساخت هویت قومی در دانشجویان دختر دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هویت قومی فرهنگ تعاملات اجتماعی احساسات دختران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۴
هویت قومی میتواند تجربه بهزیستی، امنیت، سرمایه اجتماعی و توسعه را برای جامعه چندفرهنگی به ارمغان آورد. از اینرو، این پژوهش به واکاوی فرایند اجتماعی شکلگیری هویت قومی در دانشجویان دختر دانشگاه سیستان و بلوچستان می پردازد. این پژوهش کیفی با روش شناسی نظریه زمینه ای انجام گرفت. از بین دانشجویان دختر دانشگاه سیستان و بلوچستان 18 نفر با روش نمونه گیری نظری تا دستیابی به اشباع اطلاعات انتخاب گردید. اطلاعات مشارکت کنندگان با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. پدیده محوری "درون و برون سازی هویت قومی" از مقولات هسته ای شامل "فرهنگ پذیری تعاملات بین قومی"، "برساخت هویت قومی خاص از دیگری" "احساسات قومی" استخراج شده است. مدل پارادایمی پژوهش نشان می دهد هویت قومی دختران در بستر تعاملات خانوادگی، آموزشی و مجازی بوجود می آید و می تواند به پیامدهای مختلف پیوند عاطفی بین اقوام، از هم گسیختگی بین اقوام و احساس قوم گرایی منجر شود. از اینرو، توصیه می-شود رویکرد و روش برابرخواهانه و مشارکت جویانه در سازمان ها و نهادهای اجتماعی با اقوام مختلف نهادینه گردد.
۱۶۵.

نقش پایگاه های هویت، شبکه ها و رسانه های اجتماعی در علائم بدریخت انگاری بدن در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایگاه های هویت شبکه ها رسانه های اجتماعی بدریخت انگاری بدن دختران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش پایگاه های هویت، شبکه ها و رسانه های اجتماعی در علائم بدریخت انگاری بدن در دختران بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 320 نفر تعیین شد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه حالات هویت خود (بنیون و آدامز، 1986)، مقیاس استفاده از رسانه های اجتماعی (تیوک و تامپسون، 2023) و مقیاس اختلال بدریخت انگاری بدن (هانلی و همکاران، 2020) بودند. برای تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پراکندگی هویت و وقفه هویت با علائم بدریخت انگاری بدن در دختران رابطه مثبت و معنادار داشتند (001 P</0 )، اما کسب هویت و ضبط هویت با آن رابطه معناداری نداشتند (05 P>0/ ). علاوه بر آن، همه مولفه های شبکه ها و رسانه های اجتماعی شامل تصویر بدن، مقایسه، اعتقاد و مصرف با علائم بدریخت انگاری بدن در دختران رابطه مثبت و معنادار داشتند (05 P<0/ ). همچنین، پایگاه های هویت و مولفه های شبکه ها و رسانه های اجتماعی توانستند به ترتیب 9 درصد و 27 درصد از تغییرهای علائم بدریخت انگاری بدن در دختران را پیش بینی نمایند (0/001 P< ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، پایگاه های هویت و شبکه ها و رسانه های اجتماعی نقش معناداری در پیش بینی علائم بدریخت انگاری بدن در دختران دارند و می توانند موجب افزایش بدریخت انگاری بدن شوند. بنابراین، نتایج به دست آمده می تواند جهت آگاه سازی والدین از طریق برنامه های آموزشی مبتنی پایگاه های هویت، شبکه ها و رسانه های اجتماعی بر تلویحات کاربردی زیادی داشته باشد.
۱۶۶.

رسانه های اجتماعی و بازآفرینی "تصویر بدن": نگرانی های ذهنی دختران نوجوان از تصویر بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر بدن رسانه های اجتماعی معادلات ساختاری دختران نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
زمینه و هدف: نوجوانی مقطعی مهم در رشد فردی است و به لحاظ جسمی، فیزیولوژیک و روان شناختی یک دوره تحولی محسوب می شود. در این سنین، به دلیل سرعت و گستردگی تغییراتی که رخ می دهد، دوره ای حساس و حیاتی برای بروز و توسعه نگرانی از تصویر بدن است. از طرفی، با توجه به نفوذ فزاینده رسانه های اجتماعی در زندگی روزمره نسل نوجوانان امروز، و نقش محوری این رسانه ها در الگو دهی به ادراکات و رفتارهای فردی، این پژوهش به بررسی وضعیت نگرانی از تصویر بدن در بین دختران دانش آموز پرداخته و رابطه این نگرانی ها را با نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه های اجتماعی مورد تحلیل قرار می دهد. روش و داده ها: پژوهش حاضر کمی و از نوع پیمایش است. 321 نفر از دختران از طریق فرمول کوکران و با روش تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه تصویر بدن خود، فرم کوتاه (BSIQ-SF) و پرسش نامه محقق ساخته رسانه های اجتماعی بود که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی (CR) و روایی آن از طریق میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و روایی تشخیصی برآورد گردید. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی از طریق روش حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند نگرانی از تصویر بدن در بین دختران در حد متوسط روبه بالا بوده است. برمبنای یافته ها، نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه های اجتماعی با تصویر بدن رابطه معنی داری دارند  و 21 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی می کنند. بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج، مؤسسات آموزشی و سیاست گذاران باید در جهت آموزش وپرورش سواد رسانه ای و مهارت تفکر انتقادی همچنین برگزاری دوره هایی آموزشی برای دانش آموزان در زمینه استفاده آگاهانه از رسانه های اجتماعی تلاش نمایند. پیام اصلی: این پژوهش با در نظر گرفتن پیچیدگی رابطه بین رسانه های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدن، نشان می دهد که صرفاً نوع رسانه یا مدت زمان استفاده، تبیین کننده کاملی نیست. بلکه برای درک عمیق این ارتباط، بررسی جنبه های ظریف تر استفاده از رسانه های اجتماعی مانند نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه های اجتماعی ضروری است.
۱۶۷.

پیش بینی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی براساس سبک های هویت در دانش آموزان شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی مجازی سبک های هویت دانش آموزان مقطع متوسطه شهر قم دختران فضای مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس سبک های هویت در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر قم انجام شده است. روش شناسی:این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی چندمتغیره است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ناحیه دو شهر قم تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 347 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه های استاندارد شبکه های اجتماعی مجازی حجازی و همکاران (1395) و سبک های هویت برزونسکی (1992) جمع آوری شد. روایی پرسشنامه ها، با روش روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (83/0=r1 و 91/0=r2) مورد تایید قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمرات سبک های هویت از حد متوسط بالاتر و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در حد متوسط بود. بین سبک های هویت (اطلاعاتی، سردرگم- اجتنابی، تعهد) و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در بین دانش آموزان دختر متوسطه شهر قم رابطه معناداری وجود دارد. بین سبک هویت هنجاری و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معکوس و معناداری مشاهده شد. 5/24 درصد از تغییرات مربوط به واریانس سبک های هویت، تحت تأثیر مولفه های میزان استفاده از شبکه های اجتماعی است. نتیجه گیری: وسایل نوین ارتباطی و اطلاعاتی تغییراتی را در برداشت های فرد به وجود می آورند و هویت ها را در وضعیت تازه ای قرار می دهند که با گذشته متفاوت و حتی گاهی مغایر آن است. جامعه اجتماعی مبین هویت بی ثبات، تغییرپذیر و منعطف انسان جدید می باشد.