مطالب مرتبط با کلیدواژه

تجربه هنری


۱.

تحلیلی برماهیت تجربه هنری و زیبایی شناسی آثار هنری در عصر دیجیتال با رویکردی بر مدیریت آموزشی در دبیرستان های شهر بندرعباس

تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۹۵
زیبایی شناسی از قدیم مفهومی فلسفی برای درک هنر بوده است اما در عصر دیجیتال با مفاهیم مختلف فلسفی، روانشناسی و جامعه شناسی همراه شده است. فلسفه هنر و زیبایی شناسی در عصر دیجیتال به علت تغییراتی که به واسطه گسترش فناوری تغییر کرده است، لذا تأثیر آن در مدیریت آموزشی شروع توجه به زیبایی شناسی به عنوان یک شاخه از فلسفه و با مفهومی مدرن را باید در نظریات کانت جستجو کرد. پس از او اندیشمندان عصر مدرن به زیبایی شناسی به عنوان یک شاخه از فلسفه پرداختند. فلسفه پست مدرن هم در زمینه زیبایی شناسی دست به بازتعریف هایی زد. هدف این پژوهش؛ تبیین ماهیت زیبایی شناسی و تجربه هنری در دوران شکوفایی فناوری دیجیتال با رویکردی بر مدیریت آموزشی در دبیرستان های شهر بندرعباس است. در این پژوهش مروری بر نظریات مختلف در رابطه با فناوری انجام شده و بخش هایی از نظریات فلاسفه در رابطه با زیبایی شناسی و مدیریت آموزشی مورد توجه قرارگرفته است. بنیامین به هنر در دوران شکوفایی فناوری توجه کرده است. به عقیده او کارکرد هنر با بروز امکان تکثیرپذیری مکانیکی تغییر کرده است. نیل پستمن به وضعیت انسان در دوران سلطه فناوری ها پرداخته است او فرهنگ این دوران را فرهنگ تکنوپولی نامیده و معتقد است در این دوران انسان ها مقهور فناوری ها هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد در این عصر ازیک طرف اثر هنری کارکردهایی متفاوت یافته و بجای کارکردهای آیینی؛ اکنون کارکردهای نمایشی دارد؛ اما از سوی دیگر تأثیرگذاری هنر در این تکثیر بیش ازحد نابود می شوند. لذا تأثیر آن بر مدیریت آموزشی دو چندان می گردد. در این عصر هم زمان که جامعه مقهور تسلط فناوری است این تسلط و تأثیر بر تجربه های هنری تأثیرگذار بوده است. لذا امکان دارد دانش آموز هنرمند تحت سلطه فناوری دست به تولید آثار هنری بزند.
۲.

تجربه هنری به مثابه تجربه دینی 2

کلیدواژه‌ها: تجربه هنری تجربه دینی اثر هنری الهیات هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
یکی از پرسش های دیرین در میان پژوهشگران و فیلسوفان هنر این است که آیا خلق اثر هنری توسط هنرمند جنبه ابزاری دارد و به مثابه وسیله ای برای بیان حقیقت یا واقعیت است یا اینکه هنر به منزله ظهور و آشکار سازی تجربه شخصی، خصوصی و درونی هنرمند است که در قدم نخست خلق اثر هنری وجه آفرینشی دارد و وجه ابزاری یا وسیله ای ندارد. گویی هنرمند با اثر هنری سخن می گوید و احساسات، عواطف و منویات درونی خود را آشکار می سازد و سپس در مرحله بعد اثر هنری می تواند وجه ابزاری داشته باشد. بر این اساس پرسش اساسی در این مقاله این است که اگر اثر هنری را برآمده از تجربه درونی هنرمند بدانیم و اینکه میان هنرمند و اثر او ارتباط منطقی و وجودی وجود دارد، در این صورت هر فردی نمی تواند اثر هنری فاخر بیافریند زیرا اثر هنری از عمق و درون هنرمند می جوشد و هنرمند باید تبحر، قابلیت و خلاقیت های فردی و آزادی لازم را داشته باشد تا بتواند به ابداع و نوآوری و خلاقیت هنری دست زند و در غیر این صورت هیچ گاه نمی تواند اثری عمیق و فاخر خلق کند. از طرف دیگر ادعای مقاله این است که تجربه هنری همانند تجربه دینی است. پاره ای از دین پژوهان در باره دین بر این باور هستند که دین نیز بیش از آنکه صرفا مجموعه ای از اعتقادات و باورها باشد، نوعی تجربه درونی و شخصی نسبت به مفاهیم دینی است، به طوری که از دیدگاه آنان دین همان تجربه دینی است. حتی اگر معتقد به اندیشه این دسته از دین پژوهان نباشیم و دین را به تجربه دینی تقلیل ندهیم، باز می توان گفت تجربه دینی نوعی مواجهه شخصی و خصوصی با خداوند و دیگر مفاهیم دینی است و بهترین وجه دین این است که انسان از خداوند و دیگر باورهای دینی تجربه فردی داشته باشد. در این مقاله تلاش بر این است تا اثبات شود که تجربه هنری نزدیک به تجربه دینی است و هر دو از حیات و سرزندگی برخوردار هستند و میان اثر هنری با هنرمند همانقدر رابطه وجودی و علی و معلولی وجود دارد که میان دیندار و تجربه دینی اینچنین است.