مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
مبانی
منبع:
فقه سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
136 - 168
حوزههای تخصصی:
مطابق قانون مجازات اسلامی یکی از اختیارت و در برخی مواقع از وظایف و الزامات قضات اعمال مجازات اخف است. اعمال قاعده اخف در مورد مجازات هایی که ماهیت متفاوتی دارند؛ مانند شلاق و حبس یا حبس و جزای نقدی محل اختلاف نظر است. توسط دکترین حقوق برای حل چالش فوق دو معیار شخصی یا نوعی ارائه شده است. نظر به اهمیت مسئله پژوهش حاضر با ابزار گردآوری کتابخانه ای - اسنادی و روش توصیفی - تحلیلی و سطح تحلیلِ تحلیل محتوی در پی پاسخ به این پرسش است که مستند فقهی و حقوقی استفاده از معیار شخصی در کشف اخف چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است معیار شخصی افزون بر اینکه به عدالت کیفری نزدیک تر است و مغایرتی با نظم عمومی ندارد، چنین راهکاری به ویژه در مواردی که دلیل اثباتی جرم اقرار و اعتراف باشد پشتوانه روایی و فقهی قابل توجهی دارد؛ بنابراین معیار شخصی در تعیین مجازات اخف، امری مجاز و مشروع است و چه بسا با توجه به لازمه احتیاط و حفظ دما مسلمین و اصل تخفیف و مسامحه و اصل عدم ایذا مؤمن، به الزامی بودن رعایت این معیار حکم شود.
اشتراک واختلاف مبانی تفسیری معتزله و اعتزال نو در تأویلات قرآن
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
122 - 150
حوزههای تخصصی:
عقل، مبنای اصلی تفسیر معتزلی است و بر این اساس آیاتی که ظواهر آنها با حکم عقل در تعارض باشند، تحلیل می شوند. معتزله عقل را مبنای اول برای فهم شریعت و شرع را تابع آن می داند. اندیشه های نومعتزله ریشه در آرای اندیشمندان نخست معتزله در قرون اولیه اسلامی دارد و معتقدند با توجه به سیالیت و تاریخمند بودن نص قرآن می توان اندیشه های آن را روزآمد نمود و در واقع به دنیوی و عرفی کردن امور دینی پرداخت. درنتیجه در کنه اندیشه های نومعتزلیان سکولاریسم را به معنای جدایی دین از حکومت و نه سیاست می توان استنباط نمود. تحقیق حاضر با روش تحلیل و بررسی آثار موجود، مبانی تفسیری معتزله واعتزال نو، تفاوت ها وتشابه ها و عملکرد آنان در باب تأویل را بررسی می کند. معتزله سنتی و نو در باب آزادی انسان در افعال خویش، تنزیه خداوند از تجسیم و شرور، ردّ خرافات و اساطیر و انکار شفاعت به تأویلات روی آورده اند و در عین حال به نوعی افراطی گری در تأویلات عقلی گرفتار آمده اند
بررسی تطبیقی مبانی عقلانیّت از نگاه علّامه طباطبائی و محمد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
157 - 186
حوزههای تخصصی:
بی تردید عقل در ایجاد و توسعه معرفت و بتبع آن در معرفت دینی نقش اساسی دارد. شکل گیری فهم از دین و شریعت نیز به عقل بشری مرتبط است و نوعی همبستگی میان دین و عقل برقرار است. اما اندیشمندان در چگونگی، حدود و ارتباط آن با معرفت وحیانی اختلاف نظر دارند. در این تحقیق، دیدگاه محمد عابد الجابری که از جمله جریانات فکری نوین معاصر است با دیدگاه علّامه طباطبائی به صورت تطبیقی در این زمینه ها مدنظر بوده تا ظرفیت های هر کدام برای پاسخ گویی به مسائل اجتماعی و سیاسی در حوزه دین سنجیده شود. بر این اساس، موضوع پژوهش این چنین سامان یافت؛ «بررسی تطبیقی مبانی عقلانیت از نگاه علّامه طباطبائی و محمد الجابری». روش توصیفی-تحلیلی در آثار هر دو اندیشمند پیشرفته و شاخصه های مؤثر در عقلانیت هر کدام را احصاء نموده. یافته های تحقیق نشان داد که مبانی عقلانیت عبارتند از: در اندیشه الجابری، فرهنگ، جامعه، تاریخ در تکون عقل اصالت داشته و منحصر در آنهاست ولی در نگاه علّامه طباطبائی، دین، وحی و فطرت توحیدی اصالت داشته و نقش فرهنگ، جامعه و تاریخ در تکون عقل در چارچوب دستگاه آفرینش و تحت هدایت الهی نقش ایفا می نمایند.
ارائه مدل روابط اخلاقی همسران مبتنی بر متون اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل روابط مثبت اخلاقی همسران مبتنی بر متون اسلامی صورت گرفت تا آموزه های اخلاق اسلامی در خانواده به شکلی سازمان یافته تنظیم شود. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای متون اسلامی و بهره گیری از اجتهاد دانش اسلامی، مدل اخلاقی همسران به دست آمد. برای سنجش روایی محتوایی این مدل، اصول و خرده مولفه های اخلاقی به دست آمده در قالب پرسشنامه ای با طیف لیکرت چهار گزینه ای، به کارشناسانی که دانش آموختگان علوم اسلامی و روان شناسی بودند، ارائه شد. سپس داده های کمی با استفاده از شاخص روایی محتوایی (CVI) تحلیل گردید. پس از استنباط مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی خلاق اسلامی همسران، اصول اخلاقی زوجین در دو سطح، شناسایی و طبقه بندی شد. اول، اصول اخلاقی همسران متمرکز بر خویشتن شامل: عدالت، خودشناسی و خودسازی، عفت و خویشتن داری، صبر و تاب آوری و محاسبه و مراقبه؛ و دوم، اصول اخلاقی حاکم بر روابط همسران شامل: مودت، احسان، حسن خلق، تدبیر منزل و تأمین نیازهای همسران. یافته های به دست آمده روایی محتوایی اصول اخلاقی همسران متمرکز بر خویشتن، حاکی از 9. 0> 81% برای اصول اخلاقی عدالت، خودشناسی و خودسازی و عفت؛ و همچنین با اعتبار 1> 100% برای اصول اخلاقی صبر، محاسبه و مراقبه بود. همچنین روایی محتوایی 1> 100% برای اصول اخلاقی متمرکز بر همسر از سوی کارشناسان بود. علاوه بر این، خرده مولفه های اخلاقی همسران در هر دو سطح یادشده، به صورت متفاوت حاکی از روایی 9. 0> 81% و 1> 100% است.
واکاوی مبانی هستی شناختی حقوق زن در قرآن و روایات
حوزههای تخصصی:
فمینیسم که می توان آن را نه فقط یک جریان اجتماعی بلکه یک جریان فکری است که زمینه بروز پرسشهای زیادی درباره مسائل مربوط به زنان شده است. عدم توجه به مبانی فلسفی حقوق و تکالیف زن در اسلام؛ سبب همراهی با این جریان خواهد شد و در نتیجه پیام دین در این حوزه دچار تحریف خواهد گشت. باور به وجود خدا، نظام احسن، معاد، هدف از آفرینش انسان و... برخی از مبانی فلسفی هستی شناختی حقوق و تکالیف زن را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر بر آن است که این مبانی را برپایه عقل به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ در نظام هستی یک موجود به نام، خدا وجود دارد و سایر پدیده ها همگی از او نشأت گرفته اند. از آنجا که آفرینش جهان و انسان، هدفمند و بر مبنای حکمت الهی است، اقتضا می کندکه دستورات پروردگار بر اساس واقعیات جهان هستی و واقعیت انسان، و نیز مصالح و مفاسد نفس الامری در جهت رسیدن به کمال مطلوب او باشد. از سوی دیگر یکی از مؤلفه های توحید باوری، غایت اندیشی و فرجام باوری است، که این عقیده را تقویت می نماید که خلقت عالم و به تبع موجودات عالم به ویژه انسانها، منزلگاه مشخصی دارند که در رسیدن به سوی این غایت، نیازمند تشریع قوانین و ایجاد یک نظام حقوقی مطلوب می باشند تا سرانجام به سعادت حقیقی نائل آیند.
مبانی مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی در نظام جزایی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی در قوانین کیفری یک نوع مجازات است که به حقوق و آزادی های افراد مرتبط است و بواسطه این مجازات، افراد مجرم و بزهکار از بعضی حقوق که در جامعه دارند محروم می شوند. مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی، مورد توجه فقیهان و دانشمندان حقوق قرار گرفته است؛ اما هنوز بصورت دقیق تبیین نشده است به همین جهت بسیاری از زوایای آن در پرده ابهام و اجمال قرار دارد. یکی از زوایای مبهم این نوع مجازات توجیه نمودن آن بر اساس آموزه های حقوق جزایی اسلام است؛ در منابع فقهی بحث مستقلی به عنوان مبانی مجازات نیامده است و پژوهش های معاصرین نیز به این موضوع، به صورت مستوفی نپرداخته اند. این نوشته توانسته است از عمومات و اطلاقات و بعضی قواعد که فقها در فقه بیان نموده اند به هفت دلیل در این موضوع دست یابد. مانند: اطلاق ادله اختیارات حکومت اسلامی، عموم ادله تعزیر، ادله امر به معروف و نهی از منکر، قاعده مصلحت و مفسده، سیره عقلاء و... ؛ با توجه به اختیارات حکومت اسلامی در وضع اعمال تعزیرات و نیز از باب اختیارات حکومت اسلامی در حفظ مصالح اجتماعی و پیشگبری از مفاسد و هم چنین تعیین ضوابط و معیارهای برای تصدی مشاغل دولتی و اجتماعی وضع چنین مجازاتی قابل توجیه است.
فلسفه و معیار مسئولیت اخلاقی از منظر روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
425 - 440
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اخلاقی دارای مراتب تشکیکی است. در نظام اخلاقی اسلام و بسیاری از آموزه های دینی و منابع حدیثی، به این موضوع پرداخته شده است. با توجه به این که مسئولیت اخلاقی، یکی از ارکان داوری در علم اخلاق به شمار می آید، منظور از مسئولیت اخلاقی در این مقاله، همان مسئولیت در برابر پروردگار است که نتیجه آن مجازات و عقوبت اخروی است، و گاهی نیز ممکن است مجازات دنیوی هم داشته باشد. در این مقاله، نگارنده به هدف پاسخ به این سوال که «فلسفه و معیار مسئولیت اخلاقی چیست؟»؛ بر اساس روایات معصومین(علیهم السّلام)، به تبیین موضوع، پرداخته است. یافته های این مقاله حاکی از چهار مبنا برای تحقق مسئولیت اخلاقی، پنج معیار برای تشMoral responsibility has organizational levels. This issue has been addressed in the moral system of Islam and many religious teachings and hadith sources. Given that moral responsibility is one of the pillars of judgment in the science of ethics, the meaning of moral responsibility in this article is the same responsibility before God, the result of which is punishment and retribution in the hereafter, and sometimes it may also have worldly punishment. In this article, the author aims to answer the question: "What is the philosophy and criteria of moral responsibility?" Based on the narrations of the infallibles (peace be upon them), he has explained the subject. The findings of this article indicate four bases for realizing moral responsibility, five criteria for intensifying and three criteria for mitigating moral responsibility. This research is an applied research in terms of purpose and a qualitative research based on library resources in terms of data collection. In terms of research method, it is also descriptive and analytical.دید و سه معیار در جهت تخفیف مسئولیت اخلاقی است. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، یک پژوهش کیفی مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. از نظر روش پژوهش نیز توصیفی، تحلیلی می باشد.
فسلفه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی در اندیشه های تربیتی ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
337 - 371
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فلسفه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه ابن رشد می باشد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است. کاوش در ژرفای اندیشه ابن رشد حاکی از آنست که به پیروی از روش استقراء و برهان در فهم مسائل حتی در شرع معتقد است و در واقع، آموزش و پذیرش دین با عقل و منطق را هماهنگ می داند. وی که در تعلیم و تربیت به پیشینیان بهای خاصی می دهد، جهت دوری از خرافات و تبعات آن به تفکر عقلانی و ذهنی تشویق می کند. ابن رشد تربیت ذوقی، زیبایی شناختی و حیاتی شامل هنر، موسیقی و ورزش را به منظور رشد و تهذیب ذوق و حرکت مؤثر، هماهنگ و موزون، ضروری می داند. وی خواستار آموزش مسئولانه یعنی تعهد به آزادی و انتخاب است که افراد به سمت مشاغل مناسب هدایت شوند تا آنچه را که شایستگی آن را دارند، انجام دهند، زیرا اعتدال مایه سعادت است. ابن رشد همچنین در تعلیم و تربیت و آموزش قایل به مواردی این چنین می باشد: هوشمندی در تعلیم وتربیت و کسب تجربه، آموزش وجوب گشودگی به دیگران و دوری از گوشه گیری، آموزش در فضای شاد و به دور از خشونت، آموزش ارتباط با تفاوت ها، تربیت دینی و آموزش ارزشها و اخلاق به جوانان، داستانهای واقع گرایانه برای توسعه منطق، تعلیم وتربیت افراد با توجه به استعدادهای خود و درنظر گرفتن تفاوتهای فردی در تحصیل، تلقین ارزش های زیبایی، تعلیم و تربیت بر اساس دو هدف اساسیِ ایمنی روح و سلامت جسم (نیاز به تربیت بدنی و آموزش موسیقی سالم از سنین پایین).
شخصیت شناسی تفسیری جعفر مرتضی عاملی (ویژگی، مبانی و روش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
205-219
حوزههای تخصصی:
سیدجعفر مرتضی عاملی شخصیتی است که بیشتر به تاریخ و سیره معروف است؛ امّا در آثار ایشان تک نگاریهای تفسیری وجود دارد که موجب شد تا نگارنده، شخصیت تفسیری ایشان را مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور با مطالعه و بررسی آثار تفسیری ایشان مانند: (تفسیر سوره الفاتحه)، (سوره الکوثر)، و... این نتیجه حاصل شد که ایشان در موضوع ویژگی ها، اموری چون پاکی نفس، امتناع از ابتغاء فتنه و آگاهی دقیق و همه جانبه از اطراف و اکناف قرآن کریم را ذکر می نمایند و در (روش تفسیری) خود، به مواردی چون توجّه به (مخاطب شناسی قرآن)، (چند معنایی واژگان قرآن و تحقیق در خاستگاه آنها)، (جایگزین ناپذیر بودن واژگان قرآنی)، (معناشناسی واژگان قرآنی با روش هم نشینی و جانشینی)، اشاره دارند. ایشان خود را با دو رویکرد، از دیگر مفسران، متمایز می شمارند؛ یکی آنکه روش خود را صرفاً برگرفته از معصومین(ع) می-دانند و براین ادّعا هستند که برای این کار از روایاتی بهره برده که مفسر دیگری از آنها بهره نبرده است؛ دوم اینکه ایشان روش تفسیری خود را روش (جزئی نگرِ گزاره محور) می نامند و ادعا دارند که از روش (استنتاج گزاره ای) بهره می برند و منظورشان از استنتاج گزاره ای این است که فرضیه های جایگزین برای تفسیر یک آیه را مشخص می-کنند سپس خصوصیات موجود در همانندها و ویژگی های معنایی موجود در آنها را با هم مقایسه می نمایند، بعد از آن، به معنای مورد نظر آیه دست می یابند. آنچه از روش جعفر مرتضی برمی آید اینکه ایشان بر مبانی تفسیری قرآن مانند وحیانی بودن قرآن، عدم تحریف قرآن و... کاملاً پایبند بوده است.
ماهیت و مبانی کشف جرم در اسلام و حقوق موضوعه
منبع:
گفتمان حقوق اسلامی معاصر سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
163 - 187
حوزههای تخصصی:
امروزه وقوع جرم در جوامع بشری امری اجتناب ناپذیر است و به کرات جرائم مختلف از سوی مجرمین انجام می شود و نیازمند برخورد مقتضی مراجع صالح و ضابطین با مجرمین حرفه ای جهت کشف جرائم و نحوه کشف آنها می باشد. کشف جرم، اوّلین و مهم ترین مرحله فرآیند دادرسی کیفری است؛ چرا که تا جرمی کشف نشود چرخه دادرسی کیفری به حرکت در نخواهد آمد و مرتکب جرم مجازات نخواهد شد. ماهیت کشف جرم و مبانی که در اسلام و حقوق موضوعه جواز کشف جرم را نمایان می کنند مدنظر مقاله می باشد؛ لذا این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ماهیت کشف جرم و مبانی جواز آن را مورد واکاوی قرار داده است. از آنجاییکه کشف جرم مستلزم اقداماتی از سوی پلیس و ضابطین است هماره در تعارض با حقوق خصوصی افراد جامعه و همینطور حقوق فرد متهم به ارتکاب جرم می باشد و این امر بیانگر وجود محدودیت هایی جهت کشف جرم می باشد. گرچه نظام قضایی اسلام و فقه امامیه به اصل کرامت انسان به عنوان خاستگاه حقوق افراد متهم احترام می گذارد و با رویکرد حقوقی به متهم، رعایت حقوق او را الزامی دانسته است، اما در عین حال، در مواردی خاص و در جرائمی که به پیکره اسلام و حاکمیت ضربه می زند کشف جرم مجاز و مشروعیت پیدا می کند. یافته های تحقیق بیانگر آن است که علیرغم محدودیت های کشف جرائم که عبارتند از؛ حاکمیت اصل برائت، اصل حرمت تجسس، رعایت حیثیت و شرافت انسان، ضرورت حفظ شان و شخصیت انسانی متهم، مبانی متعددی را میتوان به عنوان مبانی جواز کشف جرم برشمرد که از مهمترین آنها: تحقق نظم و امنیت عمومی جامعه، پیشگیری از جرم، اجرا و تحقق عدالت کیفری، حمایت از ارزش هاى اخلاقی و مصالح عمومی، صیانت از حقوق افراد و اجتماع می باشد.
واکاوی مبانی انسان شناختی و اهداف تربیتی طرح قصص در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
159 - 183
حوزههای تخصصی:
قصه به منزله بافت هنری و تاثیرگذار و به دلیل انکشاف از واقعیت و خیال انگیز بودن، ماندگاری آن در ناخودآگاه انسان بیشتر است. در قصه های قرآنی نیز به دلیل طرح آسان و غیر مستقیم، یادگیری از آن به طور ناخودآگاه اتفاق می افتد و نتایج تربیتی آن برای خواننده و شنونده قابل درک است. لذا این پژوهش به هدف واکاوی و تحلیل مبانی انسان شناختی و استخراج اهداف تربیتی قرآن کریم در طرح قصص، بررسی می گردد. نوع تحقیق بنیادی_کاربردی، روش آن تحلیلی و روش تحلیل داده ها تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی، مبتنی بر مطالعه اسنادی است. نتیجه یافته های این تحقیق در بخش مبانی فلسفی انسان شناختی در قصص قرآن شامل مبانی ذیل بوده است ؛ 1.تجرد روح،2.اصالت روح، 3.فطرت مندی، 4.عقل مندی و5.مختار بودن. نتیجه یافته ها در بخش تربیتی نشان می دهد اهداف قرآن در طرح قصص نیز، به لحاظ دامنه به اهداف بینشی، گرایشی و رفتاری قابل تقسیم اند. اهداف «بینشی»، شامل:1.تعقل در کتاب خداوند 2.نجات از غفلت و گمراهی 3.آگاهی بخشی به یگانگی خداوند، «گرایشی»، شامل: 1.ایمان به ملاقات پروردگار 2.امیدواری به رحمت الهی 3.تسلیم امر خداوند بودن 4.توکل بر خداوند و «رفتاری»، شامل: 1.عبادت خداوند 2.شکرگزاری از خداوند 3.رعایت نظم 4.برقراری عدالت اجتماعی است.
اصول برنامه درسی مبتنی بر نظریه پسا انسان گرائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اصول برنامه درسی مبتنی بر نظریه پسا انسان گرائی بود. رویکرد پژوهش فلسفی و روش پژوهش استدلال استنتاجی بود. بر اساس این روش محقق از یک نظریه کلی استفاده می کند و سعی می کند با استفاده از بینش به دست آمده از کلیات به جزئیات و سؤالات پاسخ دهد. در این روش شناخت و نتایج محصول و برخاسته از بحث های قیاسی است. نتایج نشان داد پساانسان گرائی، به عنوان دیدگاهی انتقادی، انسان محوری را به چالش می کشد و بر مرزهای فزاینده بین انسان ها و غیرانسان ها تأکید می کند. مهم ترین تمرکز در پسا انسان گرائی، تغییر تأکید از انسان ها به عنوان مرکز جهان و کاهش عاملیت مطلق آنهاست. این دیدگاه، رویکرد سلسه مراتبی را به چالش می کشد. هم چنین ، نتایج نشان داد از منظر پسا انسان گرائی در برنامه درسی اصولی چون اصل عاملیت مشترک در برنامه درسی ، به رسمیت شناختن بازیگران غیر انسانی در برنامه درسی، برنامه درسی به عنوان یک گفتگوی پیچیده، اصل عدم قطعیت در برنامه درسی، اصل یادگیری چند حسی و محیط یادگیری چند وجهی، اصل توجه به زندگی روزمره، اصل برنامه درسی مبتنی بر فناوری دیجیتال و منابع آموزشی هویت آفرین باید از جایگاه ویژه ای برخوردار باشند.
بازخوانی تحلیلی مبانی علامه طباطبایی در تفسیر آیات فقهی
منبع:
آموزه های فقه عبادی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵
97 - 117
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، دیدگاه های علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان دینی معاصر در موضوعات گوناگون علوم اسلامی، از سوی پژوهشگران و دانش پژوهان دینی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش های انجام شده پیرامون دیدگاه های علامه طباطبایی، بیشتر در موضوعات قرآنی، فلسفی و عرفانی بوده است. در این میان، درباره «روش تفسیری آیات فقهی» ایشان کمتر پژوهشی صورت گرفته است. این در حالی است که علامه طباطبایی افزون بر شرح کفایه الاصول آخوند خراسانی، در تفسیر المیزان نکات تفسیری ارزشمندی را ذیل آیات الاحکام بیان نموده است. در جستار حاضر تلاش شده است به شیوه توصیفی تحلیلی، مهم ترین مبانی علامه طباطبایی در تفسیر آیات فقهی قرآن استخراج گردد. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که علامه طباطبایی از قواعد و مبانی گوناگونی در تفسیر آیات فقهی قرآن بهره جسته که از آن جمله می توان به مواردی مانند «حجیت ظواهر کتاب، تشریعی بودن آیات قرآن، حجیت سنت، قواعد اصول فقه، قواعد ادب عربی، علوم قرآن (قرائت، اسباب نزول و نسخ)» اشاره نمود. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که قواعد و مبانی ایشان در تفسیر آیات الاحکام، با دیدگاه های مشهور فقهای امامیه همسو بوده و برداشت های تفسیر ایشان، تفاوت چندانی با دیدگاه مشهور ندارد.
بررسی تطبیقی نظریه جامعیت قرآن از منظر تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن وروح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله جامعیت قرآن، یکی از مبانی مهم فهم و تفسیر قرآن است که مورد توجه و اهتمام مفسران قدیم وجدید بوده است. از جمله مفسرانی که به صورت جدی این موضوع را در تفاسیر خود طرح کرده اند، می توان به علامه طباطبایی و آلوسی بغدادی اشاره کرد. آنچه بررسی ها نشان می دهد این است که هرچند آلوسی فصل خاصی به این موضوع اختصاص می دهد، اما ذهن او از سوالات رهایی نمی بابد، به همین خاطر ما می بینیم او در قسمتی از تفسیرش به سمت دیدگاه حداقلی می رود؛ در بخشی دیگر از تفسیرش به سمت دیدگاه اعتدالی یا حداکثری کشش پیدا می کند. اما بررسی سخنان علامه نشان می دهد که علامه، تنها دیدگاه مورد قبول برای جامعیت قرآن را، جامعیت اعتدالی می داند و سایر دیدگاه ها را نقد و رد می کند. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه این دو مفسر بزرگ، در این زمینه می پردازیم .
بررسی تطبیقی مبانی تفسیری کشّاف، روح المعانی و الکاشف، درباره شفاعت مسلمان گناهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
« شفاعت» یکی از باورهای کلامی مشترک میان مشرکان، یهودیان و مسلمانان است. این باور در میان مسلمانان، جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است. از گذشته های دور، میان عالمان و مفسران مسلمان درباره پذیرش شفاعت مسلمان گناهکار، اختلاف بوده است. برخی یک سره شفاعت را انکار می کنند و برخی دیگر آن را می پذیرند. گفتنی است، این دو رویکرد بر تفسیر آنان از آیات شفاعت اثرگذار بوده است. به نظر می رسد، هریک از رویکردهای مذکور در تفسیر آیات شفاعت مبتنی بر یک مبانی است. این نوشتار در صدد واکاوی مبانی این دو رویکرد در تفسیرهای «کشّاف»، «روح المعانی» و «الکاشف» است که هریک به ترتیب نماینده رویکرد اعتزالی، اشعری و شیعی به قرآن است. این نوشتار تلاش می کند، مبانی تفسیری رویکرد پذیرش و عدم پذیرش شفاعت نسبت به مسلمان گناهکار را واکاوی کند. با کوششی که انجام شد، روشن گردید که سه مبنا (یگانگی ایمان و عمل، یگانگی ایمان و تصدیق قلبی، یگانگی ایمان و تصدیق قلبی همراه با انجام فرایض) به ترتیب بر رویکرد تفسیری «کشّاف»، «روح المعانی» و «الکاشف» اثرگذار بوده است.
مبانی مشروعیت حکومت از دیدگاه مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروعیت، یک ویژگی در یک نظام حکومتی است که به سبب آن، حاکم حکمرانی خویش را صحیح می داند و مردم تبعیت از حکومت را وظیفه خود می شمارند. مشروعیت پاسخی به این پرسش است که چرا عده ای حق حکومت دارند و دیگران موظف به اطاعت از آنانند؟ مسئله مشروعیت، همان پرسش از حق حاکمیت فرمانروایان است. مفسران فریقین به دلیل صراحت آیات مربوط به حکومت، به اتفاق، خداوند متعال را، منشأ ذاتی مشروعیت حکومت می دانند و بر این نظرند که چون خداوند اجلّ از ماده است و در قالب مادی نمی گنجد و نمی تواند خود در جامه انسان ها درآید و بر آنان حکم راند، حتماً مرتبه ای از ولایت خود را به برخی از انسان ها تفویض کرده است. آنها همچون اکثر قریب به اتفاق مسلمانان، معتقدند که در زمان حضور پیامبر(ص)، خداوند حق حاکمیت را به ایشان واگذار کرده است؛ لیکن اختلاف عمده بر سر منبع یا منابع مشروعیت حکومت حاکمان پس از پیامبر(ص) است. مفسران شیعه اعتقاد به مشروعیت الهی حکومت و نصب امام با نص از جانب خداوند دارند؛ اما مفسران اهل سنت به رغم مسلّم دانستن این طریق برای اثبات امامت، به دلیل آنکه آن را ثابت نشده می دانند، معتقدند که امامت و حکومت از راه های گوناگونی از جمله بیعت و انتخاب اهل حل و عقد، ولایتعهدی و استخلاف امام سابق، زور و غلبه منعقد می شود؛ هرچند راه آخر یعنی زور و غلبه بیشتر مورد توجیه و حتی تخطئه این مفسران قرار گرفته تا مورد تأیید.