مطالب مرتبط با کلیدواژه

معلولیت


۶۱.

واکاوی مردم شناختی چالش های اجتماعی- فرهنگی پیش روی جامعه معلولین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب های اجتماعی معلولیت زنان معلول تهرانی مردم نگاری چالش های اجتماعی-فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۶
هدف-معلولیت پدیده ای زیستی، اجتماعی است که تمام جوامع صرف نظر از میزان توسعه یافتگی با آن مواجه هستند. گروه هایی که توجه به نیازهای زیستی آنان در محیط اجتماعی می تواند امکان حرکت مستقل و فارغ از کمک دیگران را برای ایشان فراهم کند، در نتیجه بر پویایی زندگی این گروه تأثیر شایان دارد. در پژوهش حاضر که با عنوان «ریشه ها و علل بروز آسیب های اجتماعی پیش روی زنان معلول تهرانی» انجام شد. هدف از انجام این مطالعه واکاوی تجربه زیسته زنان معلول تهرانی از آسیب های اجتماعی بود. روش شناسی-به منظور دستیابی به هدف تحقیق، رویکرد کیفی پدیدارشناسی انتخاب شد. روش نمونه گیری نیز به صورت ترکیبی از دو رویکرد نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری گلوله برفی بود که تا اشباع نظری ادامه یافت. فرآیند شناسایی نمونه ها و آماده سازی و مصاحبه با 30 شرکت کننده حاصل شد. و داده ها با استفاده از رویکرد کلایزی تحلیل شد. یافته ها-یافته ها حاکی از آن است که ریشه ها و علل بروز آسیب های اجتماعی پیش روی زنان معلول تهرانی عبارتند از: ضعف قوانین و مقررات؛ ضعف برنامه ریزی در حوزه آموزش و توانمندسازی زنان معلول؛ ضعف در آگاهی بخشی و فرهنگ سازی؛ همچنین نحوه مواجه زنان معلول با این پدیده عبارتنداز: عدم پذیرش و پنهان سازی پذیرش و مواجهه و  خودتوانمندسازی می باشد. نتیجه گیری- در جامعه با افراد دارای معلولیت به نحوی برخورد می شود که آن ها را ناتوان جلوه داده و فعالیت های اجتماعی و حضور در اجتماع را از آن ها سلب می کنند و یا به نحوی با آن ها رفتار می شود که خودشان از حضور در جامعه احساس خوبی نداشته باشند و ترجیح دهند در خانه بمانند. آگاهی کلی فرهنگ در مورد نحوه درمان و تعامل با معلولیت، از ابتدا نیاز به تغییر دارد؛ باید به فرزندان آموخت که تفاوت دوستان معلول شان را نه تنها مسخره نکنند، بلکه آن تفاوت و تلاش های فرد معلول را بستایند. اگر کودکان این چنین بیاموزند و چنین آموزه هایی از سنین ابتدایی صورت بگیرد، تمایز بین اقشار مختلف جامعه کاسته و مشارکت اجتماعی بیشتری صورت خواهد گرفت
۶۲.

دو بستر و یک رویا، مقایسه رویکرد سنت فرهنگی اسلامی و مسیحی در قبال معلولین

کلیدواژه‌ها: معلولیت اسلام مسیحیت سنت مراقبت جامعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۸
دین اسلام و مسیحیت به افراد ناتوان ذهنی و جسمی اهمیت داده اند اما در سنت اسلامی به ویژه در قرون اولیه اسلامی مانند مسیحیت مجامع خاص مذهبی برای نگهداری از معلولین شکل نگرفت. در دین مسیحیت از ابتدای پیدایش نگاه ویژه ای به معلولین و مراقبت از آنها در کنار نگهداری از بیماران وجود داشت و به تدریج به عنوان خویش کاری نهاد مذهب به ویژه دیرهای راهبان درآمد. در این اسلام این مسئله در سنت اسلامی وجود نداشت که مراکز دینی نگهداری از معلولین و بیماران را تقبل کنند هر چند نهاد دین با افراد ناتوان در ارتباط بود. بر این اساس سوال اصلی این پژوهش از این قرار است که چه عاملی باعث رویکرد متفاوت این ادیان به معلولین بود؟ برای پاسخ به این سوال از مطالعه تطبیقی در متون متقدم و بنیادین اسلامی و مسیحی استفاده شده است و برای تحلیل تفاوت ها به زمینه های اجتماعی پیدایش دو دین رجوع شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در سنت یونانی - رومی به دلیل از میان بردن معلولین در سنین طفولیت، آیین مسیحیت تلاش نمود تا با سنت کافر کیشی پیشین مقابله نموده و ضمن تعریف مراقبت از ناتوانان به عنوان حسن اخلاقی به تدریج مراقبت از معلولین را به عنوان خویشکاری نهاد مذهبی در نظر گرفت. اما در زمینه پیدایش اسلام و نوع نگاه اسلامی، چهره ای منفور از معلولین در اذهان نبود و از این رو دستورات صریحی برای حمایت از آنها صادر نشد. این تفاوت زمینه باعث تفاوت های کنشی در سنت این ادیان شد اما در نوع نگاه به معلولین هر دو دین به یک اندازه به عنوان آفریدگان خدا به معلولین احترام میگذاشتند.
۶۳.

مطالعه پدیدارشناسی موانع اشتغال زنان دارای معلولیت شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتغال پدیدارشناسی زنان معلولیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۳
هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع اشتغال زنان دارای معلولیت در شهرستان خرم آباد است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان دارای معلولیت شهرستان خرم آباد بوده است. در بخش نمونه گیری، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، داده های پژوهش با 28 مصاحبه با زنان دارای معلولیت به اشباع نظری رسید. به منظور جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است، همچنین برای تحلیل یافته ها از نرم افزار مکس کیودی اِی و تحلیل تِماتیک و کدگذاری استفاده شده است. در نهایت یافته های پدیدارشناختی مبتنی بر تجربه زیسته زنان دارای معلولیت شهرستان خرم آباد نشان داد که یازده ریشه و بٌن مایه اساسی به عنوان موانع اشتغال زنان دارای معلولیت این شهرستان وجود دارد که عبارتند از: بٌن مایه های مسائل روانی و فردی، ناکارآمدی سازمانی، آموزش نامناسب، فضاسازی اجتماعی نامناسب، تبعیض و نابرابری، داغ ننگ، اقلیت شدگی و اِنزوای اجتماعی، ناکارآمدی نهاد خانواده، فقدان امنیت اجتماعی، ضعف انجمن های حمایت کننده و فرسایش سرمایه اجتماعی. هر کدام از عوامل یاد شده به صورت مستقیم و غیرمستقیم اشتغال زنان دارای معلولیت را تحت تأثیر قرار داده و زیست زنان دارای معلولیت شهرستان خرم آباد را با چالش اساسی مواجه کرده اند.
۶۴.

تبعیض مثبت به مثابه مبنایی حمایتی برای تضمین حقوق افراد دارای معلولیت؛ بررسی تطبیقی اقدامات داخلی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبعیض مثبت معلولیت اقدام جبرانی حقوق معلولان کنوانسیون حقوق معلولان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۵
انسان های دارای معلولیت، عمده ترین اقلیت جامعه بشری به حساب می آیند. اما علیرغم جایگاه اسلامی، بین المللی و داخلیِ اصول بنیادین حقوق انسانی؛ نظیر حیثیت ذاتی انسان و برابری، این گروه در استیفای حقوق خویش نسبت به سایرین، با محرومیت مواجه بوده اند که ضرورت اقدامات مؤثر برای تضمین حقوق آنان، بحث «تبعیض مثبت» را مطرح کرده است، به نحوی که در اسناد بین المللی، همانند موازین اسلامی و قوانین داخلی، این عنصر به مثابه مبنایی حمایتی عمل می کند. پرسش اصلی نوشتار این است که تبعیض مثبت به عنوان مبنای حمایتی، چه آثار و پیامدهایی در تضمین و حمایت از حقوق معلولان در نظام داخلی و بین المللی دارد؟ این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی منتج به این یافته است که تبعیض مثبت به دلیل برخورداری از جایگاه عقلانی و فطری، مشروعیت بخش و عامل مهم شناسایی حقوق حمایتی برای افراد دارای معلولیت می باشد. اصلی ترین تأثیر حقوقی تبعیض مثبت، به رسمیت شناختن این عنصر در قوانین داخلی و اسناد بین المللی می باشد تا معلولان از حقوق خود و مشارکت اجتماعی برابر با سایر شهروندان بهره مند گردند که در این راستا کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت مصوب 2006 و قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب 1397 مجلس شورای اسلامی، به عنوان نماد تأثیرپذیری از تبعیض مثبت در حمایت از معلولین محسوب می شوند. البته شایان توجه است که اقدامات داخلی از جهت الزام، از پشتوانه اجرایی قوی تری نسبت به عرصه بین المللی برخوردار است. با این همه باید اذعان کرد که در ادبیات حقوقی کشور ما در خصوص تبعیض مثبت برای افراد توان خواه نظریه پردازی جامعی صورت نگرفته است.