مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
کسب وکار دیجیتال
منبع:
دیریت نوآوری سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
118 - 183
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری های دیجیتال به طور روزافزون گسترش پیداکرده است. صنایع خلاق که بن مایه آن خلاقیت، محتوا و سرمایه فکری است، به شدت با فرآیند دیجیتالی شدن پیوند خورده و کسب وکارهای سنتی این حوزه را دگرگون ساخته است. با توجه به اهمیت روزافزون این بنگاه ها و لزوم توجه به رشد آن ها، موضوع چگونگی خلق ارزش در آن ها یک ضرورت است. در بنگاه های صنایع خلاق دیجیتالی و به طور خاص در بافتار فرهنگ بومی و زبان فارسی خلأ جدی در این زمینه وجود دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر بر خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال محتوا محور متمرکزشده و هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل خلق ارزش در 10 بنگاه دیجیتال محتوا محور در ایران است. بدین منظور، مدل 4 عاملی خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال و روش تحقیق کیفی و «مطالعه چندموردی» انتخاب شده است. نتیجه مشاهده شرکت های برتر و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران شرکت های منتخب، توسعه گزاره هایی جدید در هر یک از چهار عامل خلق ارزش (بهره وری، مکمل بودن، قفل شدگی و نوآوری) بوده است. با احصاء مضامین مشترک خلق ارزش در این بنگاه ها، نهایتاً چهار مضمون ِنو استخراج شد. دیگر دستاورد پژوهش، ارائه تصویری از چگونگی خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال محتوا محور است. نهایتاً رایج ترین روش خلق ارزش ذیل هریک از مضامین چهارگانه مشخص شد و «نوآوری» به عنوان برترین مضمون فراگیر خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال محتوا محور شناسایی شد.
شناسایی پیشران های سازمانی و محیطی رشد کسب وکارهای دیجیتال زنان (مورد مطالعه: زنان کارآفرین شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از زنان کارآفرین برای کارآفرینی فضای دیجیتال را به فضای فیزیکی ترجیح می دهند و ایجاد کسب وکار برای زنان کارآفرین در محیط دیجیتال آسان تر به نظر می رسد. همچنین کارآفرینی دیجیتال باعث رشد اقتصادی در کشور شده و فرصت های متعددی را برای زنان به وجود آورده است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های سازمانی و محیطی رشد کسب وکارهای دیجیتال زنان در شهر تهران می باشد. تحقیق حاضر اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها و اطلاعات از نوع تحلیل محتوای کیفی است. در این پژوهش نمونه گیری هدفمند بوده و بر اساس اشباع نظری 15 مصاحبه با زنان کارآفرین صورت گرفت و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهشعوامل پیشران سازمانی رشد کسب وکارهای دیجیتال زنان در سه دسته برنامه ریزی مناسب نیروی انسانی، بازاریابی مناسب و مزیت های ماهیت دیجیتال کسب وکار می باشد. همچنین عوامل پیشران محیطی رشد کسب وکارهای دیجیتال زنان در سه دسته اکو سیستم استارتاپی دانشگاهی، حمایت دولت و اثرکرونا قرار گرفت. محیط دیجیتال بسیاری از موانع کارآفرینی زنان را کاهش می دهد و مزیت های بی شماری برای زنان در کسب وکار دارد.
طراحی پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت های پیش رو در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
149 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پلتفرم دیجیتالی سازی با تغییر بافت استراتژیک، ساختار رقابتی و رفتار شرکت، عاملی جهت بهره برداری از فرصت ها و مبنای موفقیت و رقابت پذیری شرکت ها می باشد. ازآنجایی که دگرگونی اقتصاد جهانی نیز فرصت های زیادی را در اختیار شرکت ها قرار داده و اکثر آن ها نیازمند توسعه و تغییر فرایندهای خود جهت انطباق سریع و مؤثر با تحولات هستند، پژوهش حاضر با هدف ارائه پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت ها انجام شده و آنچه برای درک و اجرای دیجیتالی سازی لازم است را به صورت یکپارچه در کنار هم مورد مطالعه قرار داده است، تا بتوان با شناخت آن ها، اجرا و پیاده سازی این فرایند را تسهیل نمود.
روش: پژوهش کیفی حاضر با استفاده از روش فراترکیب تدوین شده است. در این راستا، کلیدواژه های تخصصی پژوهش شامل تحول دیجیتال، پلتفرم دیجیتال، دیجیتالی سازی و کسب وکار دیجیتال در پایگاه های خارجی Emerald، ProQuest، Tylor & Francis، Science Direct و Wiley و پایگاه های داخلی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور و بانک اطلاعات نشریات کشور در بازه زمانی 2000 تا 2022 میلادی و 1380 تا 1400 جستجو شدند. نتیجه جستجو شامل 673 مطالعه بود. مطالعات طی چندین مرحله ارزیابی گردید و مقالات غیرمرتبط از نظر عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت روش پژوهش، از تحلیل کنار گذاشته شدند. جهت بررسی اعتبار مطالعات مورد استفاده و کیفیت روش پژوهش نیز از ابزار حیاتی «CASP» استفاده گردید و در نهایت 52 مطالعه به تحلیل نهایی راه یافت. برای فراترکیب ساندولسکی و باروسو، روش 7 مرحله ای را معرفی می کنند که در این پژوهش از این روش استفاده شده است.
یافته ها: باتوجه به پژوهش های انجام شده در حوزه موضوع پژوهش و استخراج 97 کد، یافته ها نشان می دهد که 16 مفهوم در قالب 4 مقوله، پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت ها را تشکیل داده که در چهار دسته رقابت پذیری مبتنی بر دیجیتالی سازی، ظرفیت سازی دیجیتالی، تسهیل گران دیجیتالی سازی و قابلیت های دیجیتالی سازی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با افزایش روز افزون دیجیتالی سازی در فعالیت های اقتصادی و توسعه ابزارها در ارائه خدمات بازاریابی و افزایش سهم بازار، عنصر رقابت، چالشی جدی در شرکت های فناوری محور شده است. جهت دستیابی به رهبری بازار و پیشرو شدن در بازار نیاز است که استراتژی های شرکت با تغییرات تکنولوژیکی هم راستا شود. پلتفرم دیجیتالی سازی بستری جهت همسو نمودن استراتژی ها با تغییرات است که سرعت تغییرات دیجیتال شرکت ها را افزایش خواهد داد. در پژوهش حاضر مفاهیم مدیریت هزینه ، افزایش کارایی نوآورانه، فشار شرکت های رقیب، افزایش سهم بازار، رهبری مبتنی بر تحول دیجیتال، زیرساخت های سازمانی، کانال ها و شبکه های ارتباطی، بلوغ دیجیتال، پیوستن به رقابت جهانی و افزایش تعاملات بین المللی، اثربخشی سرمایه گذاری، استانداردسازی و اصلاح فرایندهای کسب وکار، بهره وری منابع انسانی، جستجوی روندهای دیجیتال، ایجاد ذهنیت دیجیتال، تصمیم گیری اثربخش و نوسازی استراتژیک دیجیتال، این پلتفرم را تشکیل داده است.
تحلیل و مصورسازی آثار علمی جهان در حوزه کسب و کارهای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تولیدات علمی حوزه کسب و کار دیجیتال در پایگاه استنادی وب آو ساینس بود.
روش: این مطالعه به صورت کاربردی و با رویکرد کمّی، با بهره گیری از شاخص های علم سنجی و تحلیل شبکه هم رخدادی واژگان، تولیدات علمی حوزه کسب وکار دیجیتال را بین سال های 1985 تا 2022 در پایگاه استنادی وب آو ساینس بررسی کرده است. نتایج حاصل از جستجوی موضوعی در بخش جستجوی پیشرفته پایگاه وب آو ساینس به منظور حذف موارد غیرمرتبط و همپوشانی ها، ابتدا در فرمت اکسل ذخیره سازی شدند. سپس بار دیگر جستجو انجام شده و با غیرفعال کردن نتایج نامرتبط و همپوشانی ها، نتایج جستجوی حاصل در فرمت پلین تکس از پایگاه استنادی وب آو ساینس خروجی گرفته شد. به منظور یکدست سازی نتایج حاصل از بررسی، از نرم افزار بیب اکسل استفاده شد. نرم افزارهای یو.سی.آی.نت، و ویس ویوور نیز برای ترسیم نقشه های علمی و تعیین چگالی مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت جامعه آماری پژوهش 1076 مقاله نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس در زمینه کسب وکار دیجیتال تعیین شد.
یافته ها: در طول 37 سال اخیر، بین سال های 1985 تا 2005 میزان انتشار آثار علمی زیر 5 مورد بوده و اولین جهش تولیدات علمی به سال 2007 با انتشار 42 اثر برمی گردد. روند تولیدات علمی به طور کلی رو به رشد بوده است. سال 2022 با انتشار 182 اثر علمی، سال رونق علمی این دانش در جهان محسوب می شود. سال 2021 با انتشار 165 اثر و سال 2020 با 136 اثر و سال 2019 با 126 اثر جزو پرتولیدترین سال های انتشار آثار علمی در حوزه کسب وکار دیجیتال معرفی شدند. بنابراین، می توان گفت که حوزه کسب وکار دیجیتال در جهان بیش از پیش پر اهمیت شده و در کانون توجه تحقیقات پژوهشگران قرار گرفته است. نتایج بررسی پربسامدترین موضوعات حوزه کسب وکارهای دیجیتال نشان داد که اندیشمندان اقتصاد بازرگانی، علوم رایانه و فنی و مهندسی، کتابداری (علم اطلاعات) و مخابرات توجه ویژه ای به این حوزه داشته اند. با بررسی نقشه علمی موضوعی کسب وکار دیجیتال مشخص گردید که نقشه از 5 خوشه که به ترتیب خوشه اول با 27 کلیدواژه، خوشه دوم با 20 کلیدواژه، سومین خوشه با 17کلیدواژه، چهارمین خوشه با 16 کلیدواژه و پنجمین خوشه با 13 کلیدواژه دربردانده 93 موضوع کلیدی در حوزه کسب وکار دیجیتال هستند. بنابراین، نقشه علمی کسب وکار دیجیتال از انسجام خوب موضوعی برخوردار بوده و رویت پذیری مناسبی دارد و ساختار شبکه هم رخدادی واژگان حوزه کسب وکارهای دیجیتال از پیوستگی زیادی برخوردار است.
نتیجه گیری: نقشه چگالی موضوعی که با نرم افزار ویس ویوور ترسیم شد، نشان می دهد که نوآوری، موضوع داغ پژوهش در این حوزه است، موضوعات تحول دیجیتال، کسب وکار دیجیتال و دیجیتالی شدن، در نقشه به عنوان موضوعات هسته در حوزه پژوهش در کسب و کار دیجیتال شناخته شدند. سایر موضوعات مدل تجاری، فناوری اطلاعات، استراتژی کسب وکار دیجیتال، داده های کلان، مدل های کسب وکار دیجیتال، اکوسیستم کسب وکار دیجیتال و اینترنت نیز جز موضوعات نزدیک به هسته حوزه کسب وکار دیجیتال تشخیص داده شدند. بنابراین، نقشه چگالی حاصل موفق شد حوزه های داغ پژوهشی را که مورد تاکید پژوهشگران است، معرفی نماید. تحلیل خوشه های موضوعی، بهره گیری از فناوری های دیجیتال ازجمله اینترنت اشیاء، بلاکچین و پلتفرم های دیجیتال را در اکوسیستم کسب وکار ضروری دانسته و نقش آنها را در آینده زیست بوم کسب وکار دیجیتال مهم می داند. نمودار راهبردی حاصل از پژوهش نشان داد خوشه تحول کسب وکار دیجیتال به بلوغ رسیده است. خوشه های تجارت الکترونیک و اینترنت اشیاء توسعه یافته، اما مجزا هستند. استراتژی کسب وکار دیجیتال در بخش خوشه های حاشیه ای (رو به رشد)، و در نهایت خوشه تحول دیجیتال در بخش خوشه های مرکزی، اما توسعه نیافته قرار دارد. بنابراین، می توان گفت که انجام پژوهش در زمینه این موضوعات ضرورت دارد. این پژوهش می تواند اطلاعات مهمی پیرامون روند تولید دانش در حوزه کسب وکارهای دیجیتال برای پژوهشگران، تصمیم گیران و صنعتگران ارائه نماید. با تحلیل و مصورسازی آثار علمی کسب وکار دیجیتال نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس، این امکان میسر شد تا موضوعات مورد علاقه اندیشمندان کسب وکار دیجیتال که بیشتر مورد توجه بوده و تولید آثار علمی بیشتری را به خود اختصاص داده اند، شناسایی و موضوعات نوظهور و در حال رشد تشخیص داده شوند.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل پیشران های موثر بر آینده استارتاپ های فناوری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری مالی با استفاده از نوآوری ها و فناوری های پیشرفته، صنعت مالی و نهادهای سنّتی آن مثل بانک ها و بیمه ها را به کلی دگرگون کرده است. استارتاپ های فین تک در حوزه های مختلفی مثل پرداخت، وام دهی، تأمین مالی، سرمایه گذاری، ارزهای دیجیتال، رگولاتوری، بانک و بیمه فعالیت می کنند. پیشران های مختلفی روی آینده استارتاپ های فین تک اثر می گذارند. در این راستا، تحقیق حاضر درصدد شناسایی و تحلیل پیشران های آینده استارتاپ های فناوری مالی است. روش: پژوهش حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از حیث روش شناسی، آمیخته است. در این پژوهش از فنون کمّی و کیفی برای تحلیل داده ها استفاده شد. روش دلفی فازی برای غربال پیشران ها، دیمتل فازی به منظور ارزیابی میزان اثرگذاری پیشران ها، بهترین- بدترین فازی برای تعیین وزن پیشران ها از نظر شدت عدم قطعیت و نهایتاً روش تعاریف ریشه ای برای ارائه سناریوی مطلوب پژوهش استفاده شد. جامعه نظری پژوهش، خبرگان متخصص در حوزه فین تک ها و استارتاپ های فین تکی بودند و روش نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از مرور پیشینه، مصاحبه با خبرگان و سه پرسشنامه غربال فازی، اثرسنجی و اولویت سنجی استفاده شد. یافته ها: در ابتدا 21 پیشران از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان استخراج شد. این پیشران ها در ادامه با بکارگیری تکنیک دلفی فازی غربال شدند. 11 پیشران دارای عدد دیفازی کمتر از 7/0 بودند و از محاسبات کنار گذاشته شدند. 10 پیشران باقیمانده از منظر دو شاخص اثرگذاری و شدت عدم قطعیت، با دو تکنیک دیمتل فازی و بهترین- بدترین فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پیشران های میزان آشنایی نهادهای اجرایی، قانونی و نظارتی با مدل های کسب و کار فین تک ها و عملکرد رگولاتور در قانونگذاری، بیشترین خالص اثر را داشتند. همچنین دو پیشران عملکرد رگولاتور در قانونگذاری و میزان آشنایی نهادهای اجرایی، قانونی و نظارتی با مدل های کسب و کار فین تک ها به علت داشتن وزن بیشتر، از عدم قطعیت بیشتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: با توجه به پیشران های عملکرد رگولاتور در قانونگذاری و میزان آشنایی نهادهای اجرایی، قانونی و نظارتی با مدل های کسب و کار فین تک ها، سناریوی مطلوب پژوهش توسعه یافت. برای توسعه سناریوی تحقیق از شش مولفه (مشتریان، بازیگران، فرایند دگرگونی، جهان بینی ذی نفعان، محیط مسئله و مالک مسئله) مربوط به تکنیک تعاریف ریشه ای استفاده شد.