مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
تهران
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت کلانشهرها، با توجه به رشد بی رویه آنها که باعث تخریب محیط زیست و ایجاد مسائل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی عدیده ای شده است ، که نیاز به باز نگری در سیستمهای مدیریتی و قوانین حاکم بر آن ها را دارد. کلانشهر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از دید بسیاری از کارشناسان به مثابه سیاه چاله هایی قلمداد می گردند، که باعث بلعیدن انرژی و سرمایه ملی می گردد، که باید ضرورت توجه به مدیریت شهری واحد را در آنها در اولویت قرار داد. شهر به مثابه سیستم یکپارچه ای است که باید مدیریت آن نیز یکپارچه باشد، و در اینجا می توان از اصلاح مدیریت واحد و یکپارچه شهری استفاده کرد، چون که مدیریت واحد صرفه جویی در هزینه های شهری را به دنبال دارد. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل عوامل موثر بر نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران در راستای مدیریت یکپارچه شهری است. پژوهش حاضر به دلیل ایجاد درک و دانشی کاربردی برای مدیران در حوزه مدیریت شهری در کلانشهر تهران و مدیریت یکپارچه شهری بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی و بر مبنای ماهیت داده ها و نحوه گردآوری، از نوع پژوهش های توصیفی-پیماشی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و متخصصان در حوزه مدیریت شهری در شهر تهران هستند. که بر اساس مدل مفهومی و به صورت تحلیل مسیر عوامل موثر بر ساختار مدیریت شهری و تأثیرات آنها مشخص شد و آنچه حائز اهمیت است نقش کلیدی مشارکت شهروندان در مدیریت یکپارچه شهری از دیدگاه پاسخگویان می باشد. که با توجه به نتایج جدول سوات برای کلانشهر تهران؛ اجماع مسئولان محلی در کلیت لزوم توسعه شهری و ضرورت هماهنگی بین سازمانی، قانونمداری سازمانها و ممانعت از دخالت گروههای غیرمرتبط در وظایف آنان(در سطح ملی و محلی)، الزام به رعایت قوانین و همچنین تغییر آن با توجه به نیازهای روز، پذیرش شمول مردم و فرصت بخشی به آنان در راستای مشارکت در سرنوشت خود و ایجاد زمینه ها و فرصت های بیشتر جهت استفاده از پتانسیلهای بخش خصوصی در اجرای امور پیشنهاد می شود.
ارزیابی اثرات توزیع فضایی مراکز دانشگاهی بر مناطق کلانشهری (مطالعه موردی: ناحیه شمال شرقی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در الگوی تحرکات فضایی یکی از عواملی است که بر سازمان فضایی مناطق کلانشهری تأثیرگذار است. این الگو تحت تأثیر چگونگی توزیع فعالیت ها-با مقیاس منطقه ای- در سطح مناطق کلانشهری است. به نظر می رسد توزیع فضایی مراکز دانشگاهی به عنوان یک نوع فعالیت که جریان هائی در سطوح درون منطقه ای و بین منطقه ای و ملی راسبب می شود، می تواند بر سازمان یابی فضایی مناطق تأثیر گذار باشد. در این پژوهش با تحلیل روند تغییرات شاخص های تبیین کننده سازمان فضایی مناطق بر پایه تحلیل سلسله مراتبی و شبکه ای مبتنی بر روش های کمی و تحلیل های رابطه ای، به تحلیل تأثیر ایجاد واحدهای آموزشی بر تعاملات فضایی منطقه کلانشهری تهران در بازه زمانی ۱۳۷۵-۱۳۹۲ پرداخته شده است. بر اساس نتایج تحلیل ساختار شبکه شهری نتیجه شد که در طی دوره بررسی ساختار شبکه شهری منطقه به سوی تعادل حرکت کرده است. همچنین از بررسی های انجام شده با استفاده از شاخص های آنتروپی شبکه، شدت پیوندها، مرکزیت نقاط مشخص شد، ایجاد واحدهای دانشگاه آزاد واقع بر محور فیروزکوه و هراز در پدید آمدن کانون های اصلی جذب جریان سفر و ارتقا نقش پذیری آنها در شبکه نقش کاتالیزور را داشته اند و این روند در سال های گذشته شدت بیشتری یافته است. اما از عوامل تأثیر گذار بر تغییر ساختار شبکه منطقه کلانشهری تهران از الگوی تک مرکزی به سمت الگوی چند مرکزی محسوب نمی شوند.
تحلیل توزیع فضایی خدمات شهری با تاکید بر مدل های برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و خدمات بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، ﭘﺮاکﻨﺶ بهینه و اﺻﻮﻟی خدمات و امکانات شهری، ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ عدالت اجتماعی، در ﻓﺮآیﻨﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریﺰی ﺷﻬﺮی از اﻫﻤیﺖ زیﺎدی ﺑﺮﺧ ﻮردار اﺳ ﺖ. از این رو این پژوهش با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با هدف بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری و رتبه بندی مناطق شهر تهران از لحاظ برخورداری از این خدمات انجام می گیرد. برای رسیدن به این هدف از مدل های کمی برنامه ریزی شامل تحلیل عاملی، روش ترکیبی شاخص توسعه انسانی (HDI)، مدل تاکسونومی و روش استانداردسازی استفاده شده است. برآیند یافته های محاسبات در مدل ترکیبی شاخص توسعه انسانی گویای این مطلب است که مناطق 3، 1 و 22 به ترتیب دارای بالاترین درجه توسعه و مناطق 8، 17 و 14 در پایین ترین درجه توسعه قرار دارند. نتایج تکنیک تحلیل عاملی حاکی از آن است که منطقه 22، با امتیاز 54/32 بالاترین رتبه و منطقه 14 با امتیازی در حدود 4/3 در پایین ترین رتبه در بین 22 منطقه قرار گرفته اند. همچنین براساس خروجی مدل تاکسونومی، منطقه 3 در رتبه اول، منطقه 1 در رتبه دوم و منطقه 12 در رتبه سوم و منطقه 10 نیز در رتبه آخر قرار دارد، و در نهایت براساس یافته های مدل استاندارد سازی، مناطق 3، 1 و 22 توسعه یافته ترین و مناطق 14، 10 و 17 محروم ترین مناطق هستند. برای رتبه بندی نهایی مناطق شهر تهران از لحاظ برخورداری از شاخص های مورد مطالعه، جمع ارزش عددی هر کدام از مناطق در چهار روش مذکور محاسبه گردید. بر اساس این روش به ترتیب مناطق 3، 1، 22، 12 و 6 در رتبه های اول تا پنجم و مناطق 13، 10، 8،، 17 و 14 به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفتند. با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای، مناطق کلانشهر تهران بر اساس ارزش عددی مناطق در مدل های مورد استفاده، خوشه بندی گردید، که براساس نتایج مدل فوق مناطق 3، 1، 12، 22، 6 و 21 با امتیاز نهایی 66 و بالاتر در خوشه اول و تحت عنوان مناطق فرا توسعه و مناطق 14، 10، 8 و 17 با امتیاز نهایی 13 و کمتر در خوشه 5 و به عنوان منطق محروم شناسایی گردیدند.
تحلیلی بر کیفیت زندگی شهری و تفاوت های فضایی آن در (مناطق 1 و 19 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از موضوعاتی است که امروزه در مطالعات شهری، از منظر علوم مختلف از جمله جغرافیای شهری، شهرسازی، علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصاد، مدیریت، علوم سیاسی و... مورد توجه محققان واقع شده است. بر این اساس در بسیاری از کشورهای توسعه یافته برنامه ریزان در تلاش برای نمایش سطوح کیفیت زندگی در سطوح مختلف جغرافیایی هستند تا از این طریق بتوان راهکارهای بهینه ای را برای بهبود کیفیت زندگی نواحی عقب مانده بیابند. در این پژوهش به بررسی و تحلیل کیفیت زندگی شهری و تفاوت های فضایی آن در مناطق 1 و 19 کلان شهر تهران پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر مبتنی بر تحقیق موضوعی است و به صورت توصیفی - تحلیلی انجام می گیرد و از نظر هدف کاربری است. روش گردآوری اطلاعات شامل اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) است که در مجموع از روش های آمیخته کمی و کیفی استفاده شده است. برای جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران و با توجه به ضریب خطای 5% برای مناطق 1 و 19 تعداد 322 پرسشنامه تعیین شده است پرسشنامه های تدوین شده در بین ساکنان دو منطقه توزیع گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و نرم افزار GIS استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بین دو منطقه 1 و 19 تهران تفاوت های فضایی ناشی از تفاوت های اقتصادی و اجتماعی موجود در بین دو منطقه است و همین امر سبب تفاوت هایی در کیفیت زندگی ساکنان دو منطقه شده است.
ارائه مدل توسعه شرکت های دانش بنیان در جهت توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش "ارائه مدل توسعه شرکت های دانش بنیان در جهت توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)" می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. با توجه به سؤالات پژوهش و در جهت پاسخ به انها از طریق نرم افزار Amos و معادلات ساختاری اقدام به اجرای آزمون های آماری شده است. در مجموع در این پژوهش بر اساس جدول مورگان تعداد 323 نفر از مدیران شرکتهای دانش بنیان مورد اشاره از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار بکار رفته در این پژوهش پرسشنامه 30 گویه ای عملکردی دانش بنیان ها به همراه پرسشنامه 9 گویه ای توسعه پایدار شهری استفاده شده است. روایی ابزار پژوهش بصورت صوری از طریق بررسی و ارزیبای 10 نفر از خبرگان دانشگاهی به تأیید رسیده است و پایاییان از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای پرسشنامه عملکردی دانش بنیان 0.864 و پرسشنامه توسعه پایدار شهری 0.889 محاسبه گردید. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد: بالاترین ضریب مسیر مؤلفه های دانش بنیان مربوط به مؤلفه های عوامل قانونی و جایگاه دوم مربوط به مؤلفه زیرساخت فناوری و جایگاه سوم مربوط به مؤلفه منابع انسانی و جایگاه چهارم مربوط به مؤلفه نظام ملی نوآوری و جایگاه پنجم مربوط به مؤلفه عوامل اقتصادی می باشد. و جایگاه نخست ضریب مسیر مؤلفه های سه گانه توسعه پایدار شهری مربوط به مؤلفه محیط زیست می باشد. لازم به توضیح است ضریب مسیر اثر شرکت های دانش بنیان بر توسعه پایدار شهری 0.89 می باشد.
آسیب شناسی ساختارهای نهادی اثرگذار در تحقق مدیریت یکپارچه شهری پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشکلاتی مانند مناسب و به روز نبودن قانون شهرداری برای اداره ی کلان شهرها و شهرهای کشور، مشخص نبودن تعریف و تفکیک وظایف ملی از محلی و تناقضات و عدم هماهنگی موجود در آن، عدم شفافیت و تعیین تکلیف وظایف، حدود اختیارات و مسئولیت ها بین ارکان اداره ی امور ملی و محلی، بزرگ شدن دولت و کم توجهی به رفع مسائل و مشکلات مدیریتی شهرها، افزایش مسائل اجتماعی و عدم شفافیت مسئولیت وظایف مربوطه، سطح پایین مشارکت مردم در اداره ی امور شهرها و محله ها موجب شده تا انگیزه های قوی در تمامی بخش های جامعه به منظور رسیدن به راه حلی عملی و مؤثر به وجود آید. هدف اصلی این مقاله دستیابی به استراتژی همسویی منافع سازمان های دولتی و غیردولتی در جهت تحقق مدیریت یکپارچه شهری است. سؤال اصلی مقاله این است که موانع اثرگذار در عدم تحقق مدیریت یکپارچه کلان شهر تهران چیست؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به سؤال اصلی در صدد آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد موانع اثرگذار در عدم تحقق مدیریت یکپارچه شهر تهران متغیرهای ساختاری و متغیرهای مدیریتی درون سازمان های دولتی و بین سازمان های دولتی و غیردولتی است. یافته های مقاله نشان می دهد که بین متغیرهای مدیریتی اثرگذار در عدم تحقق مدیریت یکپارچه شهری تهران و نهادهای دولتی و غیردولتی، رابطه معناداری وجود دارد. تهران به عنوان مرکزیت سیاسی، اقتصادی ایران، از موقعیت خاص و منحصر به فردی برخوردار است، استقرار 15 میلیون نفر جمعیت، فعالیت وزارتخانه ها و نهادهای سیاسی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی حساس و اثرگذار، مهاجرپذیری از کل استان های کشور، ترافیک، آلودگی هوا، دغدغه های زیست محیطی، تراکم ساختمان ها، ابنیه و املاک مسکونی، تجاری، حجم فزاینده خودروها، شبکه عظیم آب رسانی، گاز، برق، تلفن، راهداری تنها بخشی از پیچیدگی ها، ظرفیت ها و چالش های پیش روی این منطقه به شمار می رود. این تحقیق از لحاظ ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است و با توجه به این که شیوه به کار رفته در انجام این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به منظور کشف روابط بین متغیرها و پدیده ها و همچنین گره گشایی از مسائل و تنگناهای موجود در کلان شهر تهران تدوین شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جهت ارزیابی شرایط درون سیستمی و برون سیستمی از مدل ترکیبی (SOWT-AHP) بهره گرفته می شود.
تحلیل و ارزیابی متغیرهای موثر بر ارتقای تاب آوری شبکه معابر شهری در برابر بحران های طبیعی وانسان ساخت (نمونه موردی: مناطق 5 گانه حوزه شرقی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه معابر ارتباطی از مهمترین عناصرساختار کالبدی شهربه ویژه بعدتاب آوری معیاری برای سنجش میزان توانایی نظام شهری برای جذب تغییرات وسازمان دهی مجدد تغییرات حاصل از اختلالات، پایداری شهر و ظرفیت سازی می باشد. حوزه شرقی شهرتهران همواره درمعرض خطرات شدید احتمالی ناشی از بحران های طبیعی و انسان ساخت می باشد..هدف پژوهش،تحلیل وارزیابی متغیرهای موثربر ارتقای تاب آوری، تشخیص وتفکیک عوامل اثرگذار برآسیب پذیری وکاهش تلفات و خسارات ناشی از بروز بحران دربرابربحران های طبیعی وانسان ساخت در ﺷﺒﮑﻪ معابرﺷﻬﺮی ناشی از زلزله در حوزه شرقی تهران است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد مطالعه با استفاده از منابع کتابخانه ای و همچنین بررسی های پیمایشی و میدانی به دست آمده است.برای تحلیل داده ها ازتکنیک و مدلAHP، با استفاده از نرم افزار Expert choice وGIS بهره گرفته شده است.نتایج نشان می دهدکه: با بکارگیری هفت معیار در دو طبقه کلان با توجه به تراکم جمعیتی و انسداد معابر منطقه 13،بیشترین آسیب پذیری معابر را بزرگراه امام علی و بسیج و محورهای منتهی به آنها، براساس الگوی سفر ساکنین شبکه ارتباطی بخش شمالی حوزه مناطق 4 و 8 با تاکید بر بزرگراه همت و امام علی بیشترین انسداد،معابر با توجه به درجه محصوریت مرتبط به مناطق 14،13 و 15،شناسایی ظرفیت های اجتماعی ساکنین مربوط به منطقه 15،فرسودگی کالبدی مناطق 14،13و15، ومولفه تراکم ساختمانی مناطق 8 و 13بیشترین آسیب پذیری را در زمان حوادث و بحران ها خواهند داشت.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی در مدیریت تراکم ناشی از رانت زمین شهری (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرهای اغلب کشورهای جهان، اعم از توسعه یافته و درحال توسعه را با مشکلات جدی مواجه ساخته است. مسائل این پدیده نه تنها سیاست های شهرسازی را به طور وسیعی تحت الشعاع قرار داده، بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و محیط زیستی جوامع نقش اساسی داشته است. این مقاله باهدف برنامه ریزی راهبردی در مدیریت تراکم ناشی از رانت زمین شهری در شهر تهران پرداخته شده است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی بوده و از تکنیک ترکیبی swot-Ahp استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که عوامل کالبدی، مدیریتی و اقتصادی در جایگاه های متفاوتی قرار دارند. به طوری که عوامل مدیریتی با کسب امتیاز 0.346 در جایگاه نخست واقع شده است و نشان دهنده میزان ارجحیت آن نسبت به سایر عوامل خود می باشد. عوامل اقتصادی نیز با کسب امتیاز 0.338 در جایگاه دوم واقع شده است و در نهایت عوامل کالبدی با کسب امتیاز 0.316 در جایگاه سوم قرار دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که راهبرد غالب بر منطقه موردمطالعه از نوع اقتضایی (ST) می باشد و دارای بیشترین حساسیت، و راهبرد تدافعی (WT) دارای کمترین حساسیت در کنترل تراکم های ناشی از رانت زمین در شهر تهران می باشد.
چالش ها و راهبردهای نهادی مدیریت و توسعه پایدار حریم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حریم تهران، عرصه ای به وسعت 6هزارکیلومتر مربع ، معادل 10 برابر محدوده فعلی شهر تهران است. حریم تهران به دلیل افزایش جمعیت تهران و شهرهای همجواری به کانوان مشکلات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و مدیریتی تبدیل شده است. با وجود این، مدیریت حریم پایتخت از مهمترین چالشهای پیش رو در این عرصه است زیرا دولت و در کنار آن مدیریت منطقه شهری تهران باید بتوانند، ضمن ایفای نقش مطلوب در فضای تازه جهانی، توسعه ای پایدار و محیطی قابل زیست را برای ساکنان 15 میلیون نفری این پهنه فراهم سازند. نوع تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و در جمع آوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل ترکیبی(SWOT-AHP) بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که در بین عوامل مورد بررسی موضوع مدیریتی- نهادی با کسب امتیاز 0.232 بیشترین اهمیت و اثرگذاری را دارد. دومین موضوع عامل اقتصادی می باشد که با کسب امتیاز 0.214 درجایگاه دوم واقع شده است و سومین بخش اثرگذار موضوع کالبدی می باشد که امتیاز ان برابر 0.192 و این مقدار منعکس کننده میزان اهمیت و اثرگذاری ان است. همچنین نمودار تحلیل حساسیت نشان می دهد که استراتژی تهاجمی دارای بیشترین حساسیت و استراتژی تدافعی نیز دارای کمترین حساسیت می باشد.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته شهروندان تهرانی از مضامین حقوق شهروندی (مطالعه موردی: حمل و نقل عمومی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تجربه زیسته شهروندان تهرانی با رویکرد اکتشافی به روش پدیدارشناسی با تمرکز بر ادراک روزمره شان در استفاده از حمل و نقل عمومی در قالب معنایی حقوق شهروندی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری مطالعه شامل شهروندان تهرانی استفاده کننده حمل و نقل عمومی است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 شهروند استفاده کننده وسایل حمل و نقل عمومی در مناطق مختلف تهران جمع آوری شده است. روایی تحقیق نیز به دلیل کیفی بودن، به جای روایی و پایایی، از واژه های دقت و صحت داده ها استفاده شد. داده ها با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شده که برآیند آن، 4 مضمون اصلی و 6 مضمون فرعی بوده است. یافته ها نشان داد که تجربه شهروندان تهرانی شامل وجوهی از نابرابری، بی عدالتی، احساس تبعیض در دریافت خدمات حمل و نقلی، کیفیت پایین خدمات حمل و نقل، عدم پیوستگی دسترسی ها، آسیب سلامت روان و ترویج خشونت در تعامل های اجتماعی حین رفت و آمد و عدم احساس سرزندگی در همه محلات در دسترسی به حمل و نقل عمومی آسان و به هم پیوسته است. نتایج نشان داد که مضمون های مختلف برای حقوق شهروندان در حمل و نقل عمومی روایت شده که مضمون های عدالت، سرزندگی، طرد شدگی و احساس امنیت و سلامت استخراج شد.
آسیب شناسی رفاه زنان شاغل با تأکید بر اجرای حقوق حمایتی (مورد مطالعه: شکوائیه های ارائه شده به ادارات تعاون،کار و رفاه اجتماعی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
167 - 190
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به آسیب شناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقوله ای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیه ها و دادخواست های زنان شاغل است که طی سالهای 1390 تا 1396 به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهران ارائه گردیده است. از میان تعداد 63502 پرونده ی مربوط به شکایات زنان، 380 دادخواست مورد بررسی قرار گرفته و آمارهای قابل تأملی از مغایرت در قوانین و کیفیت و اجرای آن در خصوص اشتغال زنان دیده می شود.از میان 332 شکایت مطروحه تنها 69/49 درصد به سرکار بازگشته اند و از میان زنان دارای مرخصی زایمان نیز که 106 مورد بوده اند، در نهایت تنها 84/35 درصد از این افراد توانسته اند به سر کار خود باز گردند. وجود این موارد مبین ناکافی بودن کیفیت قوانین و ضمانت-های اجرایی در حق زنان شاغل است.یافته ها نشان می دهد که هر چند قوانین حمایتی توانسته اند بخشی از مطالبات زنان از طریق مواد تدوین شده در قوانین کار را برآورده کنند و حقوق زنان را حتی به شکلی جزئی به آنان بازگردانند، اما هنوز آسیب ها و موانعی در خصوص کیفیت و اجرای قوانین حمایتی و همچنین نوع احکام و آراء صادره از سوی هیأت های نظارتی به چشم می خورد.
تغییرات زمانی و مکانی آلاینده های هوا با استفاده از GIS (مورد مطالعه: نیمه شمالی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
72 - 85
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران به دلیل تمرکز جمعیت، استقرار صنایع در داخل و حومه شهر، تردد وسایط نقلیه، مصرف زیاد سوخت های فسیلی، موقعیت جغرافیایی ویژه، اقلیم منحصربه فرد و ویژگی های خاص توپوگرافی یکی از آلوده ترین شهرهای جهان محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل رفتار زمانی و مکانی آلاینده های (مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، ازن تروپوسفری، ذرات معلق، و دی اکسید گوگرد) در هوای نیمه شمالی شهر تهران است. به منظور بررسی تغییرات آلاینده های هوا در مقیاس های زمانی و مکانی داده های ایستگاه های هواشناسی و آلودگی سنجی شرکت کنترل کیفیت هوا و سازمان محیط زیست تهران طی سال های 1391- 1387مورد استفاده قرارگرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel محاسبه و نتایج حاصل از تحلیل های آماری توزیع آلاینده ها در مقیاس های زمانی و مکانی با نرم افزار ArcGIS 9.3 و با تابع تحلیلی درون یابی فاصله معکوس ( IDW) به صورت نقشه ها ،جداول و نمودار ها تهیه و ترسیم شده است . بر اساس نتایج مطالعه غلظت سه آلاینده مونواکسید کربن، دی اکسید نیتروژن و دی اکسید گوگرد در زمستان به حداکثر می رسد ، اما غلظت ذرات معلق و ازن تروپوسفری در تابستان بیشتر است. تمام آلاینده ها با عناصر اقلیمی همبستگی معنادار نشان دادند. ضریب همبستگی مونواکسید کربن، دی اکسید نیتروژن و دی اکسید گوگرد با باد منفی و با دما و فشار سطح زمین مثبت می باشد . همبستگی ازن و ذرات معلق با دما و سرعت باد مثبت وبا فشار و رطوبت منفی است. توزیع فضایی مراکز با آلودگی شدید عمدتا در اطراف ستاد بحران ، شهرداری منطقه 7 ، دانشگاه شریف و پارک رز ،اقدسیه و پونک شدت آلودگی کمتر است.
زنان و وقف (نمونه موردی: شهر تهران در دوره های قاجاریه و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
149 - 165
حوزههای تخصصی:
مشارکت و فعالیت های داوطلبانه افراد در رتق و فتق امور مختلف به ویژه در امور حمایتی و فقرزدایی، همواره بخشی از فعالیت های بشر را به خود اختصاص داده است. موضوعی که فراهم آورنده پایداری و بقای نظم و انسجام اجتماعی و به تبع آن تنظیم اجتماعی است. یکی از راه های مشارکت اجتماعی، وقف است که گروه های اجتماعی از جمله زنان با انگیزه های مختلف، بدان مبادرت می ورزند. هدف این تحقیق بررسی چگونگی مشارکت زنان شهر تهران در امور اجتماعی از طریق وقف در دوره های قاجاریه و پهلوی است. روش تحقیق از نوع اسنادی-توصیفی است. جامعه آماری تمام زنان واقف شهر تهران در دوره های مورد بررسی است که اطلاعات آنها در دسترس می باشد. اطلاعات وقفی زنان واقف شهر تهران از منابع معتبر جمع آوری و با استفاده از روش های آماری و مدل AHPتحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که زنان شهر تهران با داشتن حق مالکیت بر اموال خود و استقلال مالی امکان مشارکت در امور اجتماعی را برحسب گرایش خود داشته اند. هرچند در هر دو دوره مورد بررسی، وقف مذهبی جایگاه بالاتری را نسبت به اهداف دیگر داشته، در دوره قاجاریه بخشی از توسعه و عمران شهر تهران با عمل به وقف محقق می شده است. نوع مکان های وقفی با طبقه اجتماعی واقفان ارتباط نزدیکی دارد. از این رو از آنجا که اکثر زنان واقف شهر تهران در دوره قاجاریه عمدتاً از طبقه اشراف و اعیان بوده اند.، بیشترین مکان وقفی آنها تجاری با گرایش به دکان است، که در دوره پهلوی با جایگزینی طبقه متوسط به مسکونی با گرایش به خانه تغییر کرده است.
بازخوانی مفهوم سکونت در محلات تهران در دوره قاجار و پهلوی (مبتنی بر بررسی تفسیری تاریخ نوشته های فرهنگی و اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
54 - 70
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ و شواهد زیست در محلات سنتی ایران مبین ساختار و نظام کالبدی و اجتماعی منسجم و خودساخته و بیان گر مفاهیم عالیه سکونت انسان است. در حالی که محلات امروز به تبع تغییر الگوی زیست و توسعه های نوین شهری، دیگر از مشارکت اهالی و نظام خود انگیخته محله محوری برخوردار نیستند. لذا توجه به اصول و آموزه های حاکم بر جریان زندگی اجتماعی و مفاهیم متعالی سکونت محله سنتی برای ارتقاء کیفی زیست در شهر امروز امری ضروری است. هدف از این پژوهش، بازشناسی مفهوم سکونت در محلات تهران در دوره قاجار و پهلوی و روش تحقیق، ترکیبی از روش های تفسیری تاریخی و تحلیل محتوای داده ها است. این پژوهش ابتدا مختصری به تعریف و مفهوم محله پرداخته؛ سپس عوامل ادراک مفهوم محله و ویژگی ها و شاخص های هر عامل و نحوه ردیابی آن از محتوای متون ارائه شده است. درنهایت در بررسی متون به بازشناسی جریان زندگی و تجارب زیسته ساکنان محلات تهران پرداخته شده که این بخش با بهره گیری از چند تاریخ نوشته فرهنگی اجتماعی از محلات تهران صورت پذیرفته است. نتیجه این که عوامل و معیارهای ادراک مفهوم محله حاکی از نقش اجتماعی و مشارکت شهروندان در جنبه های مختلف سکونت از جمله امور خیر و نهضت های اجتماعی سیاسی در محلات است. محلاتی که مکان ظهور و تبلور ارزش های اجتماعی و فرهنگی از جمله وقف، نیکوکاری، احترام به بزرگان و دستگیری محرومان بوده؛ در حالی که مفاهیم قلمرو، سلسله مراتب و حریم در کالبد محله و ادراک ساکنان تعریف و نمود یافته و به واسطه تامین نسبی بسیاری از خدمات در محله و آرامش حاکم بر سکونت اجتماعی، ساکنان از رضایت مندی نسبی برخوردارند. در نتیجه ساکنان خود را جزئی از محله دانسته و می توان تبلور تعلقات مکانی به محله را در ابعاد مختلف کالبدی، رفتاری و معنایی شاهد بود.
ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامه ریزی زمین شهری ( مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۴
51 - 63
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و افزایش بی سابقه جمعیت در سده ی اخیر، محلات شهری وکلان شهری را در امر خدمات رسانی مطلوب و بهینه با مشکلات جدی مواجه ساخته است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره، از روش فرآیند سلسله مراتبی جهت ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامه ریزی زمین شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در محدوده شهری منطقه 22 شهر تهران استفاده شده است.کاربری های اصلی مورد نظر 5 گروه کاربری شامل بلندمرتبه سازی، ساختمان چند طبقه، ساختمان کم ارتفاع، حفاظت طبیعی و تفریحی – فراغتی هستند. براساس این پژوهش معیارهای اصلی موثر برای ارزیابی تناسب زمین در منطقه 22شهرداری تهران برای برنامه ریزی زمین شهری به 9معیار شامل: شیب، ارتفاع، جهت، زمین شناسی،کاربری اراضی، واحد ارضی، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده (راه) تقسیم می شود. نتایج نشان می دهد که 3/19درصد مساحت منطقه مورد مطالعه برای بلند مرتبه سازی ، 5/12 درصد برای ساختمان های چند طبقه و 28/ 15درصد برای ساختمان های کم ارتفاع مناسب هستند.توزیع مکانی این پهنه ها به ترتیب از پایکوه در شمال به سمت جنوب و جنوب شرق محدوده است. پهنه مناسب حفاظت طبیعی 6/17درصد مساحت منطقه در نوار شمالی پایکوهی و درون دره ها را در بر می گیرد. همچنین 33/26درصد منطقه برای کاربری تفریحی – فراغتی مناسب است که عمدتا در بخش های پایکوهی شمالی و درون دره ها قرار دارد. مطابقت ساخت و سازهای موجود با نقشه های تناسب مذکور برای کاربری های اصلی نشان می دهد که در برخی نواحی تطابق و همخوانی وجود دارد، اما در برخی نواحی دیگر دیده نمی شود.
ظرفیت شناسی تحقق پذیری مدیریت یکپارچه شهری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه ی موردی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
35 - 54
حوزههای تخصصی:
شهر ظرفی متشکل از عناصر مختلفی است. از آنجا که عملیات شهری در بر گیرنده تعداد زیادی از عناصر مرتبط با یکدیگر در سطوح مختلف تصمیم گیری است، مدیریت یکپارچه شهری جهت ایجاد هماهنگی میان تلاش ها در سطوح مختلف یک ضرورت انکار ناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزیابی مدیریت یکپارچه کلانشهر تهران با رویکرد آینده نگاری بوده است. برای این منظور جهت جمع آوری اطلاعات از شیوه اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده است. در این تحقیق از 24 شاخص در 4 مؤلفه (دانش و اطلاعات، آموزش و پرورش، مشارکت مردم و شهروندان، مدیریت) بهره برده شده که جهت بررسی ارتباط بین این شاخصها از نرم افزار میک مک استفاده و پیشرانها استخراج شده اند. برای تحلیل پیشرانها و سناریو نویسی از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت مدیریت یکپارچه در کلانشهر تهران در وضعیت مناسبی قرار نداشته است. سناریوهای استخراج شده در باب مدیریت یکپارچه شهری تهران شامل سناریوهای طلایی، بحرانی و بینابین بوده اند که بنابر نظر کارشناسان امکان تحقق سناریو بحرانی در آینده تهران یکی از بدیل های آینده محسوب می شود. این سناریو بدترین حالت سناریو بوده و برای جلوگیری از تحقق سناریو بحرانی و تقویت روندها گرایش این شهر به سمت بهبود مدیریت یکپارچه و تاحدی همسو شدن با سناریو طلایی پیشنهادهایی ارائه شده است.
تبیین وضعیت شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
135 - 151
حوزههای تخصصی:
مشکلات ناشی از رشد سریع شهرنشینی در کشور عدم امکان مدیریت جامعه شهری با ابزارها و شیوه های سنتی ، ضرورت تغییر در شیوه مدیریت شهرها را دو چندان کرده است. این تغییر با استفاده از رویکرد حکمروایی مطلوب شهری قابل تحقق است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در شهر تهران و کارشناسان و متخصصین تشکیل می دهند. براساس آخرین سرشماری انجام گرفته در سال 1395 حجم جامعه آماری مربوط به شهروندان برابر با 8,679,936 نفر می باشد. حجم نمونه آماری برای شهروندان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و برای متخصصین 60 نفر برآورد گردید. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است مقدار میانگین بدست آمده برای وضعیت حکمروایی شهری به صورت کلی برابر با2/75، که بیانگر وضعیت نامطلوب حکمروایی شهری در کلانشهر تهران است. از بین مؤلفه های حکمروایی شهری مؤلفه اجماع محوری با میانگین 2/76 دارای بیشترین میانگین و مؤلفه مسئولیت پذیری با میانگین 2/71 دارای کمترین میانگین است. در ارتباط با حکمروایی شهری و شاخص های آن از دیدگاه کارشناسان مقدار میانگین کلی برابر با 2/23 و از دیدگاه مردم برابر با 2/22 است و با عنایت به سطح معناداری محاسبه شده که برابر با 0/974 از دیدگاه این دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. از دیگر یافته های حاصل شده در این پژوهش از میان مؤلفه های تشکیل دهنده حکمروایی شهری، مؤلفه مشارکت با ضریب مسیر0/263 دارای بیشترین تأثیر بر پیاده سازی حکمروایی شهری و در رتبه اول قرار می گیرد. مؤلفه های کارایی واثربخشی، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری به ترتیب با ضریب مسیر0/182، 10/175 و 0/172 در رتبه های دوم الی چهارم، و مؤلفه پاسخگویی با ضریب مسیر 0/084 در پایین ترین سطح و در رتبه آخر(هشتم) قرار گرفته است.
طراحی و ساخت پرسش نامه نگرش به رفتار فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف کاربردی بود. نمونه پژوهش شامل ۴۳۷ نفر از کلیه زنان شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود. در ابتدا با استفاده از جدول مشخصات دوبعدی گویه های پرسشنامه تنظیم شد و برای بررسی روایی سازه، از تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که ۹ عامل با مقادیر ویژه بیشتر از یک، 5/60 درصد از واریانس کل نمره ها را تبیین می کند و ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از مؤلفه ها بیش از 6/0 بود. عامل های این پرسش نامه شامل: «عدم آگاهی و شناخت نسبت به مهارت های زندگی زناشویی، احساس ناخوشی و عدم شادی، نادیده گرفتن ارزش های زندگی متعهدانه، ملال در زندگی زناشویی، عدم شناخت نسبت به ارزش های زندگی مشترک،کنترل گری افراطی، تأثیر موقعیت های وسوسه انگیز، پاسخ به خشم فروخورده، عوامل مرتبط با نیازهای جنسی» است که می توانند علل رفتار فرازناشویی در زنان شهر تهران را تبیین کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی در تمامی موارد بزرگ تر از 5/0 بود و مقادیر پایایی ترکیبی در تمامی مؤلفه ها بزرگ تر از 7/0 به دست آمد؛ بنابراین پرسش نامه مذکور از روایی و پایایی مطلوبی بر خوردار بود و برای تشخیص و بررسی نوع و جهت نگرش نسبت به رفتار فرازناشویی مناسب است.
تحلیل نقش الگوهای سفر در ساختاریابی فضایی مناطق کلانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
64 - 86
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر الگوهای رشد و توسعه مناطق کلانشهری دستخوش تغییرات زیادی شده است. این تغییرات در حال ایجاد فضاهایی هستند که به طور فزاینده ای ناپیوسته، پراکنده و چند پاره بوده و بر نحوه جابه جایی های افراد و جریان سفر آن ها بسیار مؤثر است. در این میان چگونگی وقوع الگوهای سفر برای انواع مختلف فعالیت های انسانی نقش عمده ای در ساختاریابی فضایی مناطق کلانشهری دارند. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه به تحلیل نقش الگوهای سفر در ساختاریابی فضایی منطقه کلانشهری تهران در مقاطع زمانی 1375 و 1385 پرداخته شده است تا با فهم ساختار فضایی منطقه بتوان به ارائه راهکارهایی برای توسعه آتی و بهبود عملکردهای اقتصادی، اجتماعی و آمایش منطقه کلان شهری پرداخت. نتایج یافته ها نشان می دهد که الگوی غالب جریان های سفر در منطقه کلانشهری تهران به صورت متمرکز بوده و عدم توزیع متناسب جمعیت و خدمات در سطح منطقه، نظام شبکه ای نامتعادلی را رقم زده و نوعی واگرایی و عدم یکپارچگی در منطقه را بوجود آورده است. اما با توجه به تحلیل های مرتبط با شبکه از جمله آنتروپی، می توان شواهدی از شکل گیری الگوی چندمرکزی در منطقه را بدست آورد. بنابراین، لازم است نظامی تعریف شود که از نظر ویژگی های توپوگرافی، توپولوژیکی و عملکرد شبکه و همچنین از نظر توزیع متناسب جمعیت و خدمات در سطح منطقه هماهنگی و یکپارچگی فضایی و عملکردی لازم را ایجاد کند. به این ترتیب که زمینه های اقتصادی مکمل مراکز مسلط ایجاد شده؛ تا از آن طریق ظرفیت های شکل گیری نظام چندمرکزی شناسایی شده در محدوده بالفعل شود. در گرو چنین ساختاری می توان شاهد انسجام فضایی-عملکردی در سطح منطقه و همچنین توسعه یکپارچه و متعادل فضایی بود.
تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر بُعد جمعیتی رویکرد ریخت شناسی شهر چند هسته ای. مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
19 - 38
حوزههای تخصصی:
در قرن بیستم، گرایش های اولیه تمرکززدایی و تغییرات در فناوری اطلاعات، حمل ونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمده ای در شهرها شد و روند الگوی تک هسته ای را که به اشتغال در مرکز تجاری شهر (CBD) تمرکز داشت، متوقف ساخت. هنوز درک روشنی از اینکه آیا شهر چندهسته ای، پایدار یا به لحاظ اقتصادی رقابت پذیر هست یا نه، وجود ندارد. هدف از این پژوهش، تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر رویکرد ریخت شناسی شهر چندهسته ای بر اساس الگوی فضایی کانون های جمعیتی شهر تهران است. از مساله واحد ناحیه ای قابل اصلاح[1] (MAUP) برای تعیین واحد فضایی تحلیل استفاده شد. روش های مورد استفاده خودهمبستگی و آمار فضایی، مدل چندهسته ای اسمال و سانگ و روش cut-off بود. نتایج حاصل از ارزش شاخص موران برای سه دوره مقادیر مثبت و نزدیک به یک است می توان نتیجه گرفت که توزیع فضایی جمعیت تهران دارای خودهمبستگی فضایی است و توزیع خوشه ای دارد. نتایج تجربی تحلیل cut-off، شیب های تراکمی و آمار فضایی نشان داد شهر تهران از الگوی تک هسته ای فاصله گرفته و در حال تبدیل شدن به یک ساختار چندهسته ای است.