مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
صفات خبری
منبع:
آینه معرفت سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
109 - 132
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش تأویل در فهم متن از گذشته بین متفکران اسلامی رایج بوده است. فارغ از گروه خاصی از فریقین که از این روش استفاده نبرده اند و آن را نفی می کنند؛ عمده اندیشمندان اسلامی از آن در حوزه مباحث تفسیری و کلامی استفاده می کنند. البته مواجهه یکسانی با آن در میان موافقان وجود ندارد. دسته ای به پذیرش حداکثری این روش نظر داشته و برخی استفاده حداقلی و برخی از بهره اعتدالی آن سخن می گویند. متکلمان اشعری به خصوص در طبقه متقدمان اگرچه منکر کلی تأویل نیستند؛ اما عملاً از آن اجتناب ورزیدند و لوازم و نتایج دیدگاهشان تفاوتی با اهل حدیث ندارد. استاد سبحانی در مقام یک مفسر کلامی، در تفسیر آیات قرآن و روایات، استفاده از روش تأویل را منوط به رعایت ضوابط و شرایطی مجاز دانسته و به نقد رویکردهای افراطی و تفرطی در این عرصه میان متفکران اسلامی می پردازد. براساس یافته های این پژوهش وی استفاده اشاعره از این روش را در تفسیر آیات قرآن نقد و ارزیابی کرده است و رویکردشان را خلاف عقل و نقل می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، ضمن اشاره به ضرورت و جایگاه تأویل نزد ایشان، ارزیابی انتقادیشان را به اشاعره در بهره گیری از آن دنبال خواهیم کرد.
نقد و بررسی تطبیقی صفات الهی از دیدگاه ماتریدیه و معتزله (با تأکید بر صفات خبری و مسئله رؤیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مباحث مهم کلامی در میان فرق اسلامی از آغاز شکل گیری علم کلام تا به امروز که محل بحث و مناقشات بسیار بوده است، صفات الهی است؛ در این میان ماتریدیه در قرن چهارم هجری که به نظر می رسد با داعیه اتخاذ روشی میانه از معتزله و اشاعره توسط ابومنصور ماتریدی شکل می گیرد، در مباحث وجود شناختی صفات الهی برخلاف معتزله قائل به صفات زاید بر ذات هستند، و معتزله صفات زاید بر ذات را موجب تعدد قدما می دانند. در این مکتب عقل گرایی بر ظاهرگرایی غالب است و این سبب می شود به معتزله نزدیک باشند و در بحث معناشناختی صفات الهی آنچنانکه از تفسیرش در مورد آیات مربوط به صفات خبری مشخص است از حیث تنزیهی بودن دیدگاهش و تأویل و تفویض آن، با امامیه و معتزله هم نظر است. اما در مسئله رؤیت خداوند متعال در قیامت، از معتزله فاصله می گیرد و افزون بر دلایل نقلی به دلایل عقلی هم استناد می کند، و با پذیرش مسئله رؤیت خداوند در واقع دیدگاه تنزیهی اش را خدشه دار کرده و مانند اشاعره ظواهر آیات را اتخاذ می کند و قائل به رؤیت بدون کیفیت است.
بررسی صفات خبری با رویکرد هرمونتیکِ روشی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵)
35 - 52
صفات خبری جزء متشابهات قرآن و از جمله صفاتی هستند که تنها با استناد به نقل آیات و روایات، به پروردگار متعال نسبت داده شده و از طریق تعقل حاصل نمی شود؛ صفاتی مانند وجه، ید، استوای پروردگار بر عرش و غیره. که موهم تشبیه و تجسیم است. درباره متشابهات قرآن چهار دیدگاه اصلی وجود دارد: دیدگاه اهل ظاهر، نظریه اشتراک لفظی، نظریه حقیقت و مجاز و نظریه روح معنا. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکرد تحلیلی- انتقادی، با بهره گیری از اصول هرمنوتیک، در ابتدا به روشی صحیح درخصوص فهم متون دینی در مطالعات اسلامی رسیده و سپس با استفاده از این روش، به نقد و بررسی دیدگاه های صفات خبری از منظر متکلمان اشاعره، معتزله و امامیه پرداخته و صحت هرکدام مورد مداقه قرار گیرد. در نتیجه بیان می شود که هرمنوتیک روشی به عنوان نوعی روش تفسیر، با مسلم انگاشتن امکان فهم عینی، ثابت و فراتاریخی متن و امکان دستیابی به مراد مولف، برای تفسیر مطالعات اسلامی مفید می باشد و براساس آن، دقیق ترین و معقول ترین فهم از آیات صفات خبری که هیچ تعارضی با اصول دین ندارد و به دور از هرگونه مجاز می-باشد، مربوط به روش امامیه است که همان نظریه وضع الفاظ براى ارواح معانى میباشد.
معناداری صفات الهی در کلام معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا حقیقتی است که پس از ادراک مراتب یا ظهور واقعیت در ذهن شخص محقق شده و به مخاطب منتقل می شود. معناداری گزاره های کلامی و به ویژه صفات الهی از مهم ترین مباحثی است که شالوده هر نظام دینی را تشکیل داده و به دلیل متعالی بودن خداوند و نفی تشبیه او به مخلوق، محل نزاع فیلسوفان دین و متکلمان بوده است. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی نظر معتزله که از عقل گراترین متکلمان اسلامی هستند، کنکاش شده است. ازنظر آنان با ملاک مطابقت گزاره ها با واقعیت، شناخت مراد خداوند بعداز شناخت صفات خدا حاصل می شود. القای پیام های هدایت گرانه وحی برای عموم مردم است و از این رو، فهم مراد خداوند و صفات الهی میسر شناخته شده است. آن ها معناشناسی صفات ذاتی خداوند را با نظرات مختلفی مانند احوال، نیابت ذات از صفات و معنای سلبی تبیین کردند که هرکدام از این نظرات معرفتی برای انسان حاصل نمی کنند. همچنین، تعارض های متون دینی، از جمله صفات خبری را که حاکی از لوازم جسمانیت در خداوند است، با استفاده از تأویل، استعاره و مجاز، توجه به مباحث لغوی و استناد به قرائات شاذ برطرف ساختند که در پاره ای از موارد از ظاهر قرآن غفلت شده است.
واکاوی روایات کتاب «التوحید» ابن خزیمه در باب صفات خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
265 - 290
حوزههای تخصصی:
محمد بن اسحاق بن خزیمه محدث و فقیه نامدار اهل سنت(233-311ق.) در کتاب التوحید برای اثبات صفات خبری به معنای ظاهری آیات و روایات استناد کرده است. سؤال این است که روایات ابن خزیمه در باب صفات خبری و اخذ مدلول ظاهری آن ها چه محذوراتی دارد؟ فرضیه پژوهش این است که روایات کتاب «التوحید» ابن خزیمه اشکالات سندی و محتوایی دارند. با مطالعه و کاوش در کتاب ابن خزیمه و پردازش به شیوه توصیفی، تحلیلی، برایند تحقیق بیانگر این مطلب است که محتوای روایات این اثر، با جسم انگاری، تعارض و مضامین تصنعی مواجه است. همچنین در سلسله سند برخی از روایات، روایان ضعیف قرار دارند. کتاب التوحید ابن خزیمه، مستمسک رهبران سلفی همچون ابن تیمیه و مورد توجه جریان های وهابی قرار گرفته و روشن نمودن اشکالات آن، می تواند در دفاع از توحید ناب تأثیرگذار و مفید باشد.
بررسی مقایسه ای عقل گرایی ابومنصور ماتریدی وابن تیمیه در باب توحید و بازتاب های کلامی آن
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
106 - 91
حوزههای تخصصی:
از دیرباز رویکردهای مختلفی همچون عقل گرایی و نقل گرایی به مباحث معرفتی در بین مذاهب مختلف کلامی طرح شده و ماتریدیان در مقابل سلفیان دارای رویکرد عقلانی به آموزه های توحیدی هستند و این تفاوت رویکرد منجر به بروز چندین بازتاب مهم کلامی شده است. ازآنجاکه تفاوت دو دیدگاه ناشی از تفاوت نگاه رهبران دو مکتب است، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی میزان عقل گرایی ابن تیمیه و ابومنصور ماتریدی به عنوان موثرترین افراد در تشکیل ساختار اعتقادی دو مکتب و همچنین به بازتاب های کلامی دو دیدگاه در باب توحید می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ابن تیمیه و پیروان او در مورد توحید، عقل گرایی کمتری نسبت به ابومنصور ماتریدی و ماتریدیان دارند. این تفاوت در عقل گرایی، منجر به بروز پیامدهای قابل توجهی نظیر ارائه تقسیمات متفاوت از توحید،تفاوت در نگرش دو مذهب به صفات و افعال الهی ،داشتن رویکردهای گوناگون در ارائه براهین عقلی،تفاوت نگاه به مسئله حسن و قبح شده است.
بررسی علل و پیامدهای گرایش سلفیان به حس گرایی در فهم صفات خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
62 - 81
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در فهم دین ، شناخت دقیق و مطابق با واقع صفات خبری است ؛ صفاتی چون وجه و ید و عین خدا و استواء خدا بر عرش و نظائر آن که توجه به معنای ظاهری و عدم تاویل آن سبب تفسیر جسمانی برای خدا خواهد شد. فهم صفات خبری بر مبنای شناخت حسی بیش از هر شناختی در معرض خطاست؛ زیرا ادراک حسی هرچند اطلاعاتی درباره هستی در دسترس ما می نهد و در تبیین آموزه های دینی معرفت بخش است ، لیکن در زمینه فهم صفات خبری بی اعتبار است. لیکن سلفیان در فهم این صفات ، رویکردی بر پایه معرفت حسی و با تاکید بر کیف داشتن صفات خدا هر چند مجهول ارائه کرده، توحیدی حس گرایانه و مادی را ترویج می کنند. این مقاله کوشیده است تا به این پرسش پاسخ دهد که حس گرا بودن سلفیان ، برخاسته از چه عللی است و چه پیامدهایی را در فهم صفات خبری داشته است. در این جستار تلاش می شود تا ضمن درنگ در کاستی های معرفت حسی در فهم صفات و بررسی انتقادی حس گرایی سلفیان ، عللی چون دوری از تفکر عقلانی، اعتماد تام به فهم سلف و تاثیر پذیری از پیروان ادیان و پیامدهایی چون تصویر انسانی خدا، فهم واژگونه از مراتب توحید و نص بسندگی را در زمینه حس گرایی سلفیان در فهم صفات خبری مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
نقد تفسیر ظاهرگرایانه صفات خبری با محوریّت رؤیت خدا از منظر شیخ صدوق (ره)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات صفات خبری، بحث رؤیت خدا است که از مباحث مهم علم کلام است و اختلافات زیادی نیز در مورد رؤیت خدا میان مذاهب اسلامی وجود دارد. مثل این که آیا در این دنیا و آخرت، انسان ها می توانند خداوند را با چشم ببینند یا خیر؟ و اگر خداوند قابل رؤیت است، چگونه این امر اتفاق می افتد؟ دیدگاه مذاهب اسلامی در این مورد چیست؟ شیخ صدوق در این مورد چه نظراتی بیان کرده است؟ لذا هدف اصلی در این مقاله، پاسخ به این سؤالات است که با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای به این نتایج دست یافته است. برخی از این متکلّمان باتوجّه به ظاهر آیات خبری، قائل هستند که دیدن خداوند امری ممکن است و به دلایل عقلی و نقلی استناد کرده اند. ولی امامیّه قائل هستند که نباید به ظاهر آیات توجّه کرد؛ بلکه باید این آیات را به تأویل برد. ازجمله کسانی که ظاهر آیات خبری را به تأویل برده است، شیخ صدوق می باشد. وی در کتاب های خود باتوجّه به دلایل عقلی و نقلی، دیدگاه های موافقان رؤیت خداوند را رد کرده است. لذا وقتی شیخ صدوق با مسئله تشبیه خداوند با مخلوقات عالم مواجه می شود، به فراخور جنس این شبهه به نقل و عقل استدلالی رجوع کرده و اثبات می کند که هیچ جهتی از جهات باری تعالی نمی تواند به مخلوقاتش شباهت داشته باشد و دیدن او امری غیرممکن و محال است ولی رؤیت الهی با معرفت قلبی و شهودی امکان پذیر است.
شخصیت بخشی در صفات خبری در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱۵
126 - 150
حوزههای تخصصی:
فهم صفات خداوند در قرآن کریم درطول تاریخ علوم اسلامی، از چالش های پیش روی اندیشمندان اسلامی بوده است. در قرآن کریم، کمتر صفتی را می توان یافت که فاقد جسم انگاری درباره خداوند باشد. در بیشتر صفات خبری، گونه ای جسم انگاری و تداعی انسان نمایی دیده می شود که با باورهای ریشه دار اسلامی ناسازگار است. تحلیل های گوناگون و با رویکردهای متنوع، قابلیت پذیری در تحلیل این صفات را نشان می دهد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و عقلی و با رویکرد زبا ن شناسی شناختی و نظریه استعاره مفهومی، به این پرسش پاسخ داده می شود که شخصیت پردازی چه نقشی در تحلیل صفات خبری داشته است. یافته های این پژوهش، افزون بر بررسی صفت نفس در آیه 116 سوره مائده، واژه نور را در آیه 35 سوره نور و مجموعه ای از آیات نشان می دهد. استعاره مفهومی یکی از تحلیل های قابل تطبیق بر صفات خبریه در قرآن است که هرگز به معنای تشبیه خدا نیست و ازسویی می توان افزون بر پاسداشت باورهای ریشه دار اسلامی، گامی نو در تحلیل این صفات بردارد.
واکاوی دیدگاه شنقیطی درباره «مجاز» در آیات ناظر بر صفات خبریه خداوند
حوزههای تخصصی:
مسئله مجاز در قرآن از مهم ترین مباحث در حوزه معناشناسی و تفسیر متون مقدس است که همواره محل نزاع میان مفسران و نحله های کلامی مختلف، به ویژه مفسران سلفی، بوده است. در این میان، محمد امین شنقیطی، از شاخص ترین مفسران سلفی معاصر، در اثر برجسته خود «أضواء البیان» ، به مسئله مجاز و صفات خبری الهی توجهی ویژه نشان داده است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی تحلیلی و توصیفی، تلاش دارد ضمن بررسی مبانی نظری و کلامی شنقیطی در موضوع مجاز، کاربست های عملی او در تفسیر صفات خبری را بازشناسی و ارزیابی نماید. در بخش نخست، مفاهیم بنیادین چون مجاز در قرآن، انواع آن، مفهوم صفات خبری و دیدگاه مفسران سلفی درباره این مسائل تبیین می شود. سپس در بخش دوم، مبانی نظری شنقیطی، شامل اصول زبان شناختی و تفسیری، نسبت حقیقت و مجاز و تأثیر مبانی کلامی وی بررسی می گردد. بخش سوم مقاله به رویکرد تفسیری شنقیطی در مواجهه با آیات صفات خبری اختصاص دارد که با تحلیل نمونه هایی از أضواء البیان و بررسی عناصر سیاقی و بلاغی، به تبیینی کاربردی از دیدگاه وی می پردازد. در بخش پایانی نیز دیدگاه شنقیطی در مقایسه با دیگر مفسران سلفی تحلیل و ارزیابی شده و جایگاه او در منظومه فکری سلفیان از حیث نوآوری و انسجام نظری بررسی می شود.
بررسی تطبیقی رؤیت خدا در تفسیر تبیان شیخ طوسی و تفسیر ماتریدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند آیه قرآن کریم از رؤیت خداوند و نیز از نظر کردن در قیامت به خدا سخن به میان آمده است. مجسِّمه و مشبِّهه خداوند را همچون آدمیان دارای جسم و اعضا و جوارح می پنداشتند و تعابیری نظیر «وجه الله» و «ید الله» را که در برخی آیات قرآن درباره خدا به کار رفته است، به معنای ظاهری آنها حمل می کردند. در مقابل، معتزله و امامیه بر آن بودند که ذات باری نه جسم و جهت دارد و نه دیده می شود. در این مقاله، رؤیت الهی با روش تطبیقی دیدگاه دو مفسر و متکلم یعنی شیخ طوسی (ت460ق) صاحب تفسیر التیبان و ابومنصور ماتریدی (ت333ق) بنیادگذار فرقه ماتریدیه و مؤلف «تأویلات اهل السنه» بررسی شده است. شیخ طوسی همچون دیگر علمای شیعه و به تبعیت از احادیث و ارشادات ائمه معصومین(ع) رؤیت خداوند را چه در دنیا و چه در آخرت نپذیرفته و آن را منافی با توحید دانسته و استدلال هایی نیز برای آن آورده است. در مقابل، ماتریدی اگرچه در مباحث توحیدی تنزیه گراست، اما در زمینه رؤیت الهی به ظاهر برخی آیات و روایات تمسک کرده و رؤیت خداوند در قیامت را پذیرفته و معتقد است که مؤمنان، خدا را در قیامت رؤیت خواهند کرد. البته به نظر او،کیفیت این رؤیت مشخص نیست و اصطلاحاً این رؤیت بلا کیف است. آنچه ماتریدی نفی کرده، ادراک خداوند و احاطه بر اوست و نه رؤیت الهی.