علی خاک رنگین

علی خاک رنگین

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی پایان بندیِ نمایشی و کارکردهای روایی آن در آثار ساعدی و نعلبندیان

کلیدواژه‌ها: پایان بندی روایت شناسی نمایشنامه های ایرانی عباس نعلبندیان غلامحسین ساعدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مطالعه حاضر در نظر دارد با تمرکز بر وجوه ساختاری نمونه آثاری از غلامحسین ساعدی و عباس نعلبندیان الگوهای بستار در آنها را مورد مطالعه تطبیقی قرار دهد. چارچوب نظری بحث تلفیقی است از آراء نمایشی منتقدانی نظیر مارتین اسلین و مانفرد فیستر که با برخی تعاریف روایت شناسی والاس مارتین و مایکل جی.تولان همسو شده است. مسئله اصلی تحقیق به کیفیت پایان بندی ها در نمایشنامه های دو دهه چهل و پنجاه شمسی و میزان تأثیر پذیریِ هدفمند آنها از الگوهای روایتگری رایج در ادبیات داستانی معاصر باز می گردد. هدف آن است که با سنجش کیفی تمهیدات به کار رفته در صحنه ها یا پرده نهایی نمایشنامه های منتخب از این نویسندگان، دریافت تازه ای از زمینه های منطقی چنین کاربردهایی در حوزه ادبیات نمایشی ایران حاصل شود. روش این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی نمونه ها به روشی کتابخانه ای و بررسی متن حاصل گردیده است. شواهد تحقیق نشان می دهد که به رغم تنوع و تفاوت در سطح انتخاب مضمون دراماتیک، الگوی "پایان بندی باز" در آثار هر دو نویسنده ارجح است. اگرچه الگوی بستار در آثار نعلبندیان واجد کارکرد مؤثرتری هم راستا با ساختار روایی آثار او است؛ با این وجود در هیچ یک از موارد مطالعاتی نظام یکپارچه و دلالت گری که مؤید ضرورت تام استفاده از این الگوی تجربی باشد، حقیقتاً مشاهده نمی گردد؛ آنچه که به نظر آغازگر نوگرایی در روایت و در راستای بکارگیری الگوهای نامتعارف در ادبیات پس از انقلاب باشد.
۲.

مطالعۀ تطبیقی کنشگرهای روایی در نمایشنامۀ زائر (امجد) و رمان ناتور دشت (سلینجر) با تمرکز بر الگوی مشارکت گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعه تطبیقی الگوی مشارکت کنش «زائر» حمید امجد «ناتور دشت» سلینجر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مطالعه ساختار روایی پی رنگ بر مبنای عاملیت کنش سیاق متداولی است که نظام های تحلیلی ساختارگرا از آن در مواجه با متون مختلف بهره می برند. در چنین زمینه ای پژوهش حاضر بنا دارد با فرض وجود نوعی هم عرضی میان ساختار روایت در رمان ناتور دشت اثر سلینجر و نمایشنامه زائر نوشته حمید امجد، علی رغم تفاوت های فرمی و موقعیت زمانی و مکانی تحقق آثار، به مطالعه تطبیقی الگوی کارکرد کنشگرها در ساختار روایت آن ها بپردازد. بدین رو در رویکرد نظری بحث از الگوی مشارکت گریماس بهره برده خواهد شد که به نظر امکان نیل به اهداف تحقیق را میسر خواهد کرد. الگویی که با حرکت از تنوع عناصر روساختی عینی به سوی ساختارهای معینی گام برمی دارد که در عمق متن واقع شده و واجد معنا هستند. درواقع هدف اصلی این تحقیق علاوه بر خوانش دو نمونه مطالعاتی بر مبنای الگوی مشارکت گریماس، تطبیق وجوه ترادف شالوده روایی آن ها به رغم قالب و جهان متفاوتشان است. روش این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها از طریق بررسی متن و تطبیق یافته ها حاصل شده است. شواهد گویای این واقعیت است که با وجود تفاوت هایی که در اجزاء تشکیل دهنده پی رنگ هر دو اثر دیده می شود، سیاق به کارگیری کنشگرهای روایی مبین تشابهاتی میان دو متن مذکور است. بدین معنی که بر مبنای شش مؤلفه، مشارکت، مدنظر گریماس در الگوی مشارکت، مشارکین موجود در الگوی اصلی به نحوی در پی رفت روایت تأثیرگذار هستند که می توان از تطبیق این دو الگو به یک پی رفت روایی مشترک دست یافت که ازجمله آن ها شخصیت معلم در ناتور دشت و همسانی کنش وی با شخصیت قُطب در زائر یا کارکرد جامعه به عنوان عامل یا کنشگر مخالف در هر دو اثر است. همچنین گزاره بنیادین مشترک مشارکت محور در هر دو اثر این است که انسانی در جهت هدفش در مقابل اجتماع خود قرار گرفته و آرزویی جز نجات و رهایی ندارد و درنهایت نیز به هدف خود، از سر اختیار و نه اجبار، دست می یابد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان