فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۴۱ تا ۱۰٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
اسکیزوفرنی برند، اصطلاحی مدرن در ادبیات مدیریت برند است که به معنای بروز تضاد و گسست در تصویر، پیام و هویت برند در ذهن مخاطبان است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مدیریت اسکیزوفرنی برند در باشگاه های ورزشی است. روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیاد (رویکرد سیستماتیک) است. مشارکت کنندگان شامل متخصصان حوزه مدیریت بازاریابی و خبرگان حوزه بازاریابی ورزشی شهر اصفهان (جمعاً 11 نفر) بوده اند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شده است. برای اعتباربخشی پژوهش از راهبردهای همسوسازی، دوستان منتقد و تعامل عمیق با شرکت کنندگان استفاده شد. یافته ها نشان داد که شرایط علّی شامل ویژگی های مدیران، وضعیت اقتصادی و اجتماعی است. شرایط زمینه ای مشتمل بر عوامل سازمانی، مدیریت نادرست برند، موضع یابی برند در ارتباط با مشتریان، آوای ناموزون و نامتوازن برند، موقعیت یابی نامناسب، ناهماهنگی برند، فقدان مدیریت استراتژیک و تناقض های راهبردی بود. عوامل مداخله گر نیز شامل شخصیت سازی ناسازگار رسانه ها، ادراک مشتریان و فضای رقابتی بازار بودند. راهبردهای شناسایی شده عبارت بودند از: طراحی برند، برنامه های ترویجی، نهادینه سازی هویت برند، مدیریت منابع انسانی، شکل دهی تصویر شفاف از برند، تحلیل محیطی، ارتباط با مشتریان و اقدامات اجتماعی؛ درنهایت بهره مندی از راهبردهای ارائه شده می تواند پیامدهای مثبتی برای مشتریان، مدیران و سازمان داشته باشد و به اشاعه و ترویج مطلوب برند منجر شود.
بررسی تأثیر نوآوری برند بر طنین برند با نقش میانجی تجربه برند (مورد مطالعه: مشتریان بانک پاسارگاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط رقابتی امروزی طنین برند برای سازمان ها اهمیت بسیاری دارد. نوآوری های برند که بر اساس ادراکات مشتریان شکل می گیرد، احساسات مثبتی در آنها ایجاد و به تقویت طنین برند کمک می کند. تجربه این نوآوری ها نیز عامل کلیدی در ایجاد این طنین است. در پژوهش حاضر تأثیر نوآوری برند بر طنین برند با نقش میانجی تجربه برند بررسی شد. این پژوهش از نوع توصیفی و از شاخه همبستگی و به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مشتریان بانک پاسارگاد در تهران است. با توجه به نامحدود بودن جامعه برای نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه بهره گرفته شد. پرسشنامه شامل بخش اطلاعات جمعیت شناختی و بخش مربوط به سؤال های پژوهش است. برای هر بُعد تعدادی گویه در نظر گرفته و روایی و پایایی کل پرسشنامه نیز برای هرکدام از متغیرها بررسی شد. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. در بخش استنباطی با بهره گیری از روش حداقل مربعات جزئی فرضیه های پژوهش و کل مدل پژوهش آزمون شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نوآوری برند بر طنین برند تأثیری مثبت و معنادار دارد. همچنین، تجربه برند عامل دیگری است که در این ارتباط تأثیرگذار است. نوآوری برند بر ابعاد مختلف تجربه برند و ادراکات مصرف کنندگان از سابقه تلاش های یک برند در نوآوری بر تجربه برند و طنین برند تأثیرگذار است. همچنین، تجربه مطلوب و مثبت برند بر طنین برند تأثیر چشمگیری دارد.
تدوین سناریوهای کاربرد فناوری های سبز در گردشگری کم کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۰
285 - 326
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری با تکیه بر منابع طبیعی، از عوامل اصلی آلودگی محیطی و انتشار کربن است که توجه به اثرات آن بر محیط زیست ضروری است. این پژوهش با هدف تدوین سناریوهای استفاده از فناوری های سبز در گردشگری کم کربن، از روش آمیخته استفاده کرده است. در مرحله نخست با روش کیفی (گروه کانونی)، 23 شاخص کلیدی شناسایی و 18 مؤلفه تأثیرگذار تعیین شدند. سپس با رویکرد کمی سناریونگاری، هزینه و دسترسی به انرژی های سبز به عنوان مهم ترین عدم قطعیت ها شناسایی شدند و براساس تحلیل ها، چهار سناریوی آینده شامل آینده کم کربن (سبز)، آینده نافرجام، آینده پرهزینه و آینده محدود تدوین شدند. سناریوی مطلوب می تواند به توسعه مقاصد پایدار، کاهش هزینه ها و جذب سرمایه گذاری منجر شود، در حالی که سناریوی نامطلوب خطرات زیست محیطی و کاهش انگیزه سفر را به دنبال دارد.
شناسایی و تحلیل ترجیحات مصرف کنندگان با ویژگی غالب نسل زِد و نسل وای در خصوص خدمات و محصولات صنعت پوشاک با تأکید بر تفاوت های بین نسلی با رویکرد FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث تفاوت های بین نسلی یکی از مصداق های عبور جامعه از شکل سنتی به شکل مدرن است. تحلیل نسل ها می تواند برای درک دیدگاه ها، رفتار و ترجیحات مصرف کنندگان سودمند باشد. از آنجایی که تولیدکنندگان با مصرف کنندگان فراوانی که تمایلات و علایق مختلفی دارند، مواجه اند و با توجه به اینکه این گوناگونی علاقه در میان مصرف کنندگان در زمینه خرید و مصرف بروز می یابد، شناسایی و تحلیل ترجیحات مصرف کنندگان با ویژگی غالب نسل زِد و نسل وای درباره خدمات و محصولات صنعت پوشاک با تأکید بر تفاوت های بین نسلی با رویکرد FCM انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، اکتشافی-متوالی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگانِ مدیران فروش و بازاریابی در صنعت پوشاک و استادان دانشگاه در رشته مدیریت بازرگانی است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) و برپایه اصل اشباع نظری 30 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی پرسشنامه است. در این مطالعه برای سنجش روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از روش محتوایی، روایی نظری و پایایی درون کدگذار، میان گذار استفاده شد. همچنین، روایی و پایایی ابزار گردآوری داده ها در بخش کمّی با استفاده از روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری و در بخش کمّی از روش نقشه شناخت فازی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین ترجیحات مصرف کنندگان نسل زِد تمایل به ایجاد اثر هم خلقی، اعتماد به تبلیغات توصیه ای الکترونیک، تأثیرپذیری از تستیمونیال و لایوکاری، به شدت حساس به قیمت، جست وجوی محصول از کانال های مختلف و مهم ترین ترجیحات مصرف کنندگان نسل وای دنبال کردن مشهورترین برندها، حساسیت به سندروم خشم پیاده رو، تأثیرپذیری بیشتر از کانال های تبلیغی سنتی، تأکید بر پرسه زنی در فروشگاه های فیزیکی است. شناخت ترجیحات و روحیه های مصرف کنندگان به کسب وکارها کمک می کند که تنوع گروهی مصرف کنندگان شناسایی و توازن لازم بین نسل های گوناگون برقرار شود. همچنین، کسب و کارها می توانند با عرضه خدمات با کیفیت ترجیح و علاقه مصرف کنندگان را برانگیزنند و وفاداری آنها به برندشان را افزایش دهند.
The Question of Inclusion in Cultural Events: Detty December and Managing Accessibility for Persons with Disabilities in Nigeria’s Festive Season(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
December is a period of fun and excitement so that many people look forward to it. However, are these excitements and fun inclusive of every member of society? This study investigates the inclusivity of Detty December festivities for people with disabilities in Nigeria, focusing on the practical and legislative aspects of accessibility. Despite the existence of protective legislation like the Discrimination against Persons with Disabilities (Prohibition) Act (DAPWDA), the experiences of people with disabilities during these celebrations remain largely unexamined. Through a survey of 42 participants with various disabilities, we explore the barriers to participation, the adequacy of current accessibility measures, and the implementation of inclusive practices during Detty December events. Findings reveal a significant gap between legal mandates and actual practice, with many respondents experiencing mediocre to terrible event experiences due to physical inaccessibility, lack of informational accommodations, and insufficient staff training in disability assistance. The study highlights the need for strategic improvements in venue selection, event planning, and staff education to ensure compliance with the law and that Detty December is a celebration accessible to all. Recommendations include improved signage, pre-event distribution of materials in multiple formats, mandatory disability awareness training for staff, and personalised service adjustments to meet individual needs. This study calls for a proactive approach in event management to ensure an inclusive festive environment where everyone can partake in the cultural celebration without barriers.
بررسی تأثیر بازی وارسازی بر رفتار شهروندی مشتری مبتنی بر چهارچوب MDA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، تأثیر بازی وارسازی را بر رفتار شهروندی مشتری مبتنی بر چهارچوب MDA (مکانیک، دینامیک، زیبایی شناسی) بررسی می کند و به دنبال تحقق این هدف کاربردی است که آیا بازی وارسازی تأثیری بر رفتارشهروندی مشتری دارد یا خیر و تأثیر مؤلفه های مربوط به مکانیک، دینامیک و زیبایی شناسی بازی وارسازی بر یکدیگر چگونه است. این پژوهش از نقطه نظر روش، توصیفی-پیمایشی است و تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی، در نرم افزار SmartPLS 4 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، همه کاربران ساکن ایران در برنامه استراوا در نظر گرفته شده است که برنامه ای برای ردیابی فعالیت ورزشی کاربران است. پرسش نامه استاندارد در گروه های شکل گرفته کاربران در برنامه استراوا و برنامه تلگرام توزیع شد که به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، انتخاب شده بودند و درنهایت 290 پرسش نامه تکمیل شده و قابل استفاده، در دسترس پژوهشگر قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در میان مؤلفه های مربوط به مکانیک های بازی وارسازی، تأثیر دستاورد فردی بر منفعت شخصی از تأثیر موفقیت در گروه بر منفعت شخصی بیشتر بوده است؛ دستاورد فردی بر سرگرمی تأثیرگذار بوده است، درصورتی که تأثیر دیگر مؤلفه مربوط به مکانیک بازی وارسازی یعنی موفقیت در گروه بر سرگرمی، رد شده است، همچنین دستاورد فردی در مقایسه با موفقیت در گروه تأثیر بیشتری بر تعاملات اجتماعی داشته است. در میان مؤلفه های مربوط به دینامیک بازی وارسازی، تأثیر منفعت شخصی بر نگرش برند رد شده است و سرگرمی در مقایسه با تعاملات اجتماعی تأثیر بیشتری بر نگرش برند داشته است. همچنین منفعت شخصی در مقایسه با تعاملات اجتماعی تأثیر بیشتری بر سرگرمی داشته است. در بخش زیبایی شناسی بازی وارسازی، نگرش برند بر رفتار شهروندی مشتری و هر سه بُعد آن تأثیرگذار بوده است و بیشترین تأثیر آن بر رفتار شهروندی حمایتگرایانه مشتری بوده است؛ بنابراین، نتیجه گیری می شود که بازی وارسازی در ایجاد رفتار شهروندی مشتری تأثیرگذار است و سازمان ها و طراحان بازی متناسب با اهداف بازاریابی خود بایستی به ایجاد و توسعه طرح های بازی وارسازی خویش اقدام کنند.
ارائه الگوی تحلیلی ارتباط کارآفرینی صادراتی با عملکرد صادراتی محصولات جدید در کسب و کارهای کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارتباط بین کارآفرینی صادراتی، صادرات، و تولید محصولات نوآورانه و جدید می پردازد، که یکی از مسائل مهم در حوزه اقتصاد کلان است. کارآفرینی صادراتی، به عنوان یک رویکرد استراتژیک در کسب و کارهای صادراتی، به ارتقای روند صادرات و توسعه بازارهای جدید کمک می کند. همچنین، تولید محصولات نوآورانه و جدید، به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه و رشد اقتصادی، از اهمیت بالایی برخوردار است. متدولوژی این تحقیق شامل استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر آزمون فرضیه است که به دلیل ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، به روش توصیفی-پیمایشی متمرکز شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل صادرکنندگان، مدیران و کارشناسان فعال در حوزه بازرگانی در استان آذربایجان شرقی است. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تاییدی و معادلات بهره گرفته شده است، نتایج به دست آمده از تخمین مدل نشان می دهد که کارآفرینی صادراتی تأثیر مثبتی بر عملکرد صادراتی محصولات جدید بنگاه دارند. این نتایج نقش مهمی را در توسعه کسب و کارهای صادراتی و ایجاد ارزش افزوده از طریق نوآوری و تحول در محصولات و خدمات دارند. در نهایت، این مطالعه می تواند به سیاست گذاران و صاحبان کسب و کارها در ارتقای استراتژی های صادراتی و نوآوری کمک کند و درک بهتری از ارتباط بین عوامل مختلف در راستای توسعه اقتصادی فراهم آورد.
The Role of Takht-e Foulad Cemetery in Isfahan’s Tourism Development: A Focus on Spiritual Tourism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Takht-e Foulad in Isfahan stands as a significant tourist destination, embodying Iran’s rich spiritual, cultural, religious, and historical heritage. While primarily recognized as a cemetery, its diverse tourism aspects position it as a prominent cultural complex with the potential to serve as a “cultural tourism theme park.” This study examines the complex’s role in Isfahan’s tourism development through a spiritual lens, based on quantitative research conducted from autumn 2021 to summer 2022. Data collection methods included documentary research, library resources, and questionnaires. Analytical findings highlight an inherent spirituality within the Takht-e Foulad Complex, necessitating a holistic approach that integrates the perspectives of tourists, the site, and the local community. The study categorizes the complex’s tourism dimensions into heritage, religious, and event tourism, aiming to craft a spiritually-oriented tourism strategy that contributes to Isfahan’s broader tourism development. The final model presents practical recommendations and strategies to promote spirituality while advancing tourism within the Takht-e Foulad Complex.
ارائه الگوی تلفیقی توانمندسازی عملکرد کارکنان مبتنی بر طرح جامع مالیاتی در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی تلفیقی توانمندسازی عملکرد کارکنان مبتنی بر طرح جامع مالیاتی در سازمان امور مالیاتی کشور، انجام گرفته است. فقدان الگوی مفهومی نظام مند از توانمندسازی عملکرد کارکنان، یکی از چالش های مدیران سازمان های بخش دولتی می باشد که سازمان امور مالیاتی نیز مستثنی از این امر نمی گردد. طرح پژوهش، آمیخته اکتشافی و به صورت کیفی – کمّی می باشد که مصاحبه شوندگان، شامل 20 نفر از خبرگان سازمان امور مالیاتی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری، انتخاب شدند که در گام اول پژوهش (مرحله کیفی) و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و بر مبنای رویکرد تحلیل مضمون، نسبت به شناسایی مضامین (شامل 738 گزاره، 159 مفهوم پایه، 28 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر) مربوطه اقدام گردید و در گام دوم تحقیق (مرحله کمّی) نیز، به ترتیب بر اساس روش ترکیبی دیمتل فازی - مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM- FUZZY DEMATEL)، نمودار علّی - معلولی و الگوی تلفیقی توانمندسازی عملکرد کارکنان در قالب گراف مدل سازی ساختاری تفسیری پژوهش و ماتریس قدرت نفوذ و وابستگی مضامین اصلی تحقیق بر مبنای تحلیل میک مک (MICMAC)، ترسیم گردید و تحلیل نتایج دیمتل فازی نشان داد که عوامل (مداخله گران توانمندسازی عملکرد کارکنان)، (بسترهای توانمندسازی عملکرد کارکنان) و (طرح جامع مالیاتی)، به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل و (عملکرد کارکنان)، (راهبردها) و (توانمندسازی کارکنان)، به ترتیب به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل این پژوهش محسوب می شوند که این نتایج با سطوح اشاره شده در شبکه تعاملات ISM و همچنین خروجی تحلیل نرم افزار میک مک نیز هم راستا بود.
Bridging Expert Frameworks and Local Perceptions: Evaluation of Pro-Poor Tourism in Ahwaz, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pro-Poor Tourism (PPT) shifts the focus of tourism development by centering poverty alleviation within inclusive growth, empowerment, and sustainability, aiming to generate economic opportunities, enhancing skills, and uplifting marginalized communities, particularly in rural and underserved areas. This study evaluates PPT's effectiveness using a mixed-methods approach, combining a literature review with empirical data collected from Ameri neighborhood in Ahwaz city, Iran. Drawing on global PPT frameworks, the research identifies and assesses four key criteria: Economic Benefits, Social/Governance, Social/ Cultural, and Environmental Sustainability. Using the Analytic Hierarchy Process (AHP), Technical experts prioritized Economic Benefits as the most critical criterion, emphasizing on Income Generation and Employment Opportunities. This aligns with literature highlighting economic empowerment’s role in poverty alleviation. However, local community responses indicated only moderate alignment with expert priorities, suggesting a potential gap between expert models and community needs. In contrast, local residents prioritized Governance Structures and Stakeholder Engagement, indicating the importance of participatory governance. They also rated Sustainable Resource Use and Eco-Friendly Practices highly, although receiving less emphasis from experts. Notable discrepancies emerged in perceptions regarding Community Well-Being, Social Equity, and Cultural Preservation, with significant variation among local responses, indicating uncertainty or dissatisfaction in these aspects. The findings supports a multidimensional PPT approach that balances economic gains with inclusive governance, cultural values, and environmental stewardship. By aligning expert insights with local realities, this study provides practical guidance for achieving equitable and sustainable tourism development, especially in ecologically and culturally sensitive regions like Ameri.
مدلی برای پیاده سازی تحول دیجیتال در بانک های غیر دولتی تجاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۵۳
77 - 113
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال در صنعت بانکداری به عنوان یکی از الزامات اساسی برای بقا و رقابت پذیری در عصر دیجیتال شناخته می شود. این تحقیق با هدف تبیین مدل پیاده سازی تحول دیجیتال در بانک های غیردولتی تجاری ایران انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، یک پژوهش بنیادی و از منظر روش تحقیق، جزء تحقیقات کیفی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح اکتشافی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان شامل مدیران، مشاوران، متخصصان و کارشناسانی است که در بانک های غیردولتی تجاری نسبت به طراحی و اجرای سفر دیجیتال خویش، اقداماتی انجام داده اند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و با 17 نفر به اشباع نظری دست پیدا شد. مقوله های تحقیق با روش تحلیل داده بنیاد شناسایی و تحلیل داده های کیفی با نرم افزار Maxqda انجام شد. براساس مدل پارادایمی پژوهش مشخص گردید عوامل علی مانند نیازها و فشارهای رقابتی، انتظارات و رفتار مشتریان و عوامل بازار و کسب کار بر تحول دیجیتال بانکی تاثیر می گذارند. شرایط زمینه ای مانند عوامل محیطی، اقتصادی، تجربه کارکنان و فرهنگ سازمانی بستر لازم جهت پیاده سازی تحول دیجیتال را فراهم می آورند و وضعیت رقابتی و مسائل قانونی و مقرراتی نقش مداخله گر را ایفا می کند. مولفه های مذکور بر راهبردها و اقدامات مانند استراتژی های مشتری محور، عملیاتی و اکوسیستم و شبکه اثرگذارند که در نهایت به پیاده سازی تحول دیجیتال با پیامدهایی مانند بهبود تجربه مشتری، رشد درآمد و سودآوری و بهبود مدل کسب و کار منجر می شوند. . مدل ارائه شده در این پژوهش، با توجه به چالش های داخلی و ساختار خاص صنعت بانکداری در ایران، امکان اجرایی سازی مدل های تحول دیجیتال را با انعطاف پذیری بیشتری فراهم می کند.
الگوی تاب آوری کسب وکارهای مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
93 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای تاب آوری کسب وکارهای مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی انجام شده است تا بتواند چارچوبی کاربردی برای تقویت ظرفیت های این شرکت ها در مواجهه با چالش ها و بهره برداری از فرصت ها ارائه دهد.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) است. در مرحله کیفی پژوهش، ابتدا با مطالعه عمیق و نظام مند متون و اسناد علمی و تحلیل آن ها به روش تحلیل مضمون، عوامل اولیه مؤثر بر تاب آوری کسب وکارهای کارآفرینی اجتماعی شناسایی شدند. سپس، این عوامل با استفاده از روش دلفی و مشارکت 11 نفر از خبرگان که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، پالایش و نهایی گردیدند. درمرحله کمی، به منظور اعتبارسنجی مدل کیفی، داده ها از طریق پرسش نامه و از نمونه ای متشکل از 210 نفر از مدیران و کارشناسان فعال درحوزه کارآفرینی اجتماعی که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. تحلیل داده های کمی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و به کمک نرم افزار Amos نسخه 24 انجام شد تا ساختار عاملی مدل و روابط بین متغیرها مورد آزمون و تأیید قرار گیرد.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 65 شاخص در قالب هشت بعد اصلی تاب آوری برای کسب وکارهای مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی شد. این ابعاد عبارت از: سرمایه انسانی و توانمندسازی سازمانی، چابکی و سازگاری استراتژیک، تاب آوری جامعه و مسئولیت اجتماعی، رقابت در بازار و تعامل با مشتری، پایداری و سازگاری محیطی، مشارکت و تعامل با ساختارهای سیاسی و حاکمیتی، نوآوری برای تأثیر اجتماعی و پیشرفت فناوری، توسعه کارآفرینی و سرمایه گذاری های اجتماعی هستند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های این پژوهش بر اهمیت ایجاد ساختارهای سازمانی منعطف و چارچوب های مدیریت استراتژیک برای تقویت تاب آوری در کسب وکارهای کارآفرینی اجتماعی تأکید می کند. نتایج نشان می دهد که تاب آوری این شرکت ها مستلزم رویکردی چندبعدی است که در آن، عوامل درون سازمانی همچون توانمندسازی نیروی انسانی و چابکی استراتژیک، با عوامل برون سازمانی مانند تعامل با ذی نفعان، مسئولیت پذیری اجتماعی و پایداری زیست محیطی درهم تنیده می شوند. همچنین، این پژوهش بر نقش کلیدی نوآوری و فناوری در ایجاد راه حل های پایدار برای چالش های اجتماعی و زیست محیطی تأکید می ورزد. دستاوردهای این مطالعه می تواند به عنوان راهنمایی برای مدیران و سیاست گذاران در جهت طراحی و اجرای برنامه های تقویت تاب آوری کسب وکارهای کارآفرینی اجتماعی مورداستفاده قرار گیرد. علاوه براین، مدل ارائه شده، چارچوبی نظری برای پژوهش های آتی درزمینه تاب آوری سازمانی و کارآفرینی اجتماعی فراهم می آورد. درنهایت، این پژوهش بر ضرورت همکاری و هم افزایی میان بخش های مختلف جامعه، از جمله کسب وکارها، دولت، سازمان های مردم نهاد و دانشگاه ها، برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و ایجاد اکوسیستمی حمایتگر برای کارآفرینی اجتماعی تأکید می کند.
مدلی برای بازی وارسازی اجتماعی در توسعه کسب و کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: گیمیفیکیشن اجتماعی به طور گسترده در صنایع مختلف برای افزایش تعامل کاربران استفاده شده است و قوانین تعامل را در مدیریت کسب و کار تغییر می دهد. طراحی گیمیفیکیشن اجتماعی می تواند تا حدودی به شکل دادن به رفتار کاربر کمک کند و سطح عملکرد کسب و کارها را افزایش دهد. با توجه به نقش و تاثیر گیمیفیکیشن در سرعت بخشیدن به توسعه کسب و کارها اهمیت این موضوع برجسته می شود. روش شناسی: . این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای نقش گیمیفیکیشن اجتماعی در توسعه کسب و کارها به شیوه ی توصیفی، از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با روش داده بنیاد پرداخته است. جامعه ی آماری شامل خبرگان و صاحبنظران و متخصصان در زمینه های گیمیفیکیشن، کسب وکارهای آنلاین، کارشناسان علم اطلاعات و فناوری و رسانه های اجتماعی هستند که از بین آنها ۱2نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. یافته ها:شرایط علی شامل(تسهیل یادگیری و آموزش، تقویت تعامل اجتماعی، ارتقای انگیزه مشارکت، بهبود تجربه کاری و رقابت)، شرایط زمینه ای شامل (مشارکت و مسئولیت اجتماعی، آموزش و توسعه منابع انسانی، بازاریابی و تبلیغات بازی گونه) شرایط مداخله گر (فقدان درک صحیح کاربران از گیمیفیکیشن، عدم تناسب گیمیفیکیشن با اهداف کسب وکار، طراحی نادرست گیمیفیکیشن)، راهبردها (خلاقیت و نوآوری، توسعه و بهبود مستمر فرایندها، شبیه سازی و ایفای نقش)، پیامدها شامل (تحلیل و بازخورد بهتر، ساده سازی مسائل پیچیده، بهبود عملکرد تجاری، هم افزایی و رشد کسب و کار با بازی وارسازی، همگرایی فروش و درآمد) دسته بندی شدند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر بازاریابی پایدار با استفاده از روش های ترکیبی تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی پایدار به عنوان اولین و یکی از مهم ترین مراحل تحقق آن، مطالعه حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر بازرایابی پایدار در صنعت پتروشیمی انجام شده است. این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی و باتوجه به ماهیت و روش گردآوری و تحلیل داده ها، مطالعه ای آمیخته است. در بخش کیفی برای شناسایی عوامل مؤثر بر بازایابی پایدار از روش تحلیل نظام مند ادبیات و در بخش کمّی برای رتبه بندی عوامل شناسایی شده از روش ترکیبی دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی را مطالعات پیشین (مقاله های چاپ شده به زبان فارسی از سال 1370 تا 1403 و مقاله های چاپ شده به زبان انگلیسی از سال 1990 تا 2024 میلادی) تشکیل می دهند. در این ارتباط، پایگاه های داده فارسی (مانند مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پورتال جامع علوم انسانی) و انگلیسی (مانند Emerald Insight SCOPUS,) به منظور شناسایی منابع لازم بررسی شده اند. جامعه آماری بخش کمّی از کارشناسان و خبرگان صنعت پتروشیمی استان کرمانشاه تشکیل شده است و مشارکت کنندگان با روش هدفمند و ازطریق معیارهای از قبل تعیین شده انتخاب شده اند. داده های لازم در بخش کمّی ازطریق بررسی منابع در دسترس گردآوری شده است. داده های لازم در بخش کمّی ازطریق پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای اکسل (برای محاسبات مربوط به روش دیمتل) و نرم افزار سوپر دسیژن (برای محاسبات فرایند تحلیل شبکه ای) تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد عوامل مؤثر بر بازاریابی پایدار می توانند در 5 معیار اصلی دسته بندی شوند که به ترتیب اولویت عبارت اند از: معیار «فرهنگ سازمانی»؛ معیار «عوامل تولیدی»؛ معیار «ویژگی های زنجیره تأمین و توزیع»؛ معیار«عوامل رقابتی- بازار» و معیار «عوامل بازاریابی و فروش».
مقایسه تطبیقی ساختار سازمانی گردشگری ایران و ایتالیا و آسیب شناسی این ساختار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : ایران و ایتالیا به عنوان دو کشور با جاذبه های غنی تاریخی، فرهنگی و طبیعی، از مقاصد مهم گردشگری جهانی محسوب می شوند. با این حال، صنعت گردشگری در این دو کشور از نظر ساختاری و عملکردی تفاوت های قابل توجهی با یکدیگر دارد. هدف این مطالعه بررسی تطبیقی ساختار گردشگری ایران و ایتالیا و آسیب شناسی چالش های موجود در ایران است.
روش شناسی : در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آمیخته و نظرسنجی از خبرگان، 13 عامل کلیدی مؤثر بر عدم توسعه گردشگری در ساختار سازمانی گردشگری شناسایی شده است. برای تحلیل داده ها، از تکنیک نگاشت شناختی فازی و نرم افزار FCMapper استفاده شد.
یافته ها : یافته ها نشان می دهد که تغییر مکرر ساختارها و مراکز سیاست گذاری گردشگری، ضعف در برنامه ریزی و عدم پیروی از یک الگوی جامع، همراه با قوانین محدودکننده، از مهم ترین موانع توسعه گردشگری در ایران هستند. این عوامل به دلیل مرکزیت بالاتر در شبکه، تأثیر بیشتری دارند. همچنین، نتایج سناریونویسی حاکی از تغییر منفی متوسط همه عوامل مرتبط است، بنابراین توجه هم زمان به هر دو عامل اصلی، برای بهبود، ضروری است.
نتیجه گیری و پیشنهادات : ساختار سازمانی گردشگری ایران به دلیل تغییرات مکرر سیاست ها، برنامه ریزی ناکافی و قوانین محدودکننده، با چالش های جدی روبه رو است که مانع توسعه پایدار این صنعت می شود. در مقابل، ساختار گردشگری ایتالیا با ثبات و هماهنگی بهتر، نمونه موفقی است. برای بهبود، تفویض اختیار، مشارکت محلی، نهادهای هماهنگ، همکاری بین بخشی، توسعه زیرساخت ها، ساده سازی قوانین، آموزش متخصصان و بازاریابی هدفمند ضروری است. اجرای هم زمان این راهکارها، توسعه پایدار و رقابت پذیری را افزایش می دهد.
نوآوری و اصالت : این پژوهش با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی، ساختار سازمانی گردشگری ایران و ایتالیا را به صورت تطبیقی تحلیل کرده و عوامل کلیدی موانع توسعه گردشگری ایران را به شکل شبکه ای شناسایی و آسیب شناسی می کند. این رویکرد، دیدی نوین و کاربردی برای بهبود سیاست گذاری و ساختار گردشگری کشور فراهم می کند.
ارتقای رفتار مالی مشتریان از طریق تجارب کاربردی بانکی در متاورس
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چارچوب مفهومی «تجارب کاربردی بانکی در متاورس» ارائه شد که با تلفیق فناوری های VR/AR، بازاریابی تجربی و نظریه های رفتار پولی، سازوکار تأثیر متاورس بر تصمیم گیری مالی مشتریان را تشریح می کند. یافته ها نشان می دهد غوطه وری عمیق و تعامل چندحسی تمرکز بر سناریوهای مالی را تقویت و عدم قطعیت ادراکی را کاهش می دهد. شبیه سازی مالی با داده های واقعی، پیش آگاهی از پیامدهای اقتصادی را ممکن و خودکارآمدی مالی را ارتقا می دهد. طراحی سفر مشتری با گیمیفیکیشن تطبیقی و روایت های شخصی شده زمان تصمیم گیری را کاهش و نرخ نگهداری را افزایش می دهد. اگرچه مطالعه بر داده های ثانویه متکی است، اما مسیر آزمون های کنترل شده و تحلیل بازگشت سرمایه را برای تحقیقات آتی باز می گذارد. این مدل می تواند نقشه راه استراتژیک مدیران بانکی و سیاست گذاران پولی باشد.
Comparison of Tourists' Pre- and Post- Intentionality Attitudes towards Tourism Effects(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Intentionality is a form of received and perceptual awareness through which humans relate to their geographical lifeworld. This awareness is acquired both objectively and, at times, subjectively, and is shaped through various mediating factors. In the context of urban tourism, the structure of such intentionality is grounded in phenomenological and post-phenomenological approaches, emerging from the relational dynamics between humans and tourism elements. The present study aims to explore the manner and conditions of tourists' intentional perception—tourists being positioned as the observer (subject) toward tourism artifacts and sites—considered as the observed (object). The research methodology is qualitative, based on phenomenological and post-phenomenological perspectives, and employs semi-structured interviews conducted with tourists in the city of Zanjan.Data were analyzed using the grounded theory model, involving open, axial, and selective coding. The resulting categories were interpreted and classified within the contextual framework of factors, mediators, and symbols of intentionality. Findings indicate that tourists’ awareness and understanding differ between initial (prior) and subsequent (posterior) stages of intentionality and follow a developmental trajectory. Categories such as attractions, religion, handicrafts, traditional markets, contemporary history, and mummification—which characterized the initial stage—give way in the subsequent stage to religion, culture and beliefs, architecture and identity, history and civilization, diversity of heritage, and heritage preservation, reflecting a shift in the mental structure of perception. As a result, touristic intentionality is influenced by direct observation, length of stay, and various intermediating factors (such as services, support systems, interpretation, and guidance). Ultimately, it is a function of the volume and quality of information received from the objects (tourism elements) through the mediating role of the subjects (tourists).
جهت گیری صنعت خودرو چین و جهانی شدن برندهای چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی صنعت خودرو چین و توسعه برندهای چینی، نقش کلیدی در شکل دهی آینده صنعت خودرو جهانی ایفا می کند. این پژوهش با هدف شناسایی کلان روندها و جهت گیری های صنعت خودرو چین با رویکرد ترکیبی (روش اکتشافی و مدل سازی ساختاری تفسیری) انجام شده است. افراد کلیدی مطلع (شامل اساتید، مدیران ارشد، استراتژیست ها، آینده پژوهان و متخصصان بازاریابی بین الملل) جامعه هدف این تحقیق را تشکیل داده که بصورت نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از تحلیل مضمون استخراج و بصورت کلان روندها دسته بندی شده و به منظور کشف روابط علی-معلولی میان روندها، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ده کلان روند اصلی از جمله توسعه خودروهای انرژی نو (NEV)، ارتقای کیفیت و استاندارد محصولات، توسعه صادرات به بازارهای توسعه یافته (اروپا و آمریکا)، و حفظ مزیت رقابتی در هزینه های تولید، نقش اساسی در جهت گیری صنعت خودرو چین دارند. نتایج مدل سازی ساختاری نشان داد که جهانی سازی صنعت خودرو چین به تحقق سایر کلان روندها وابسته است. این روندها به صورت زنجیره ای به یکدیگر وابسته بوده و موفقیت آنها نیازمند برنامه ریزی هماهنگ و سیاست گذاری جامع است. مدل ساختاری ارائه شده، نقشه راهی برای متولیان و سیاست گذاران در زنجیره ارزش صنعت خودرو، قطعه سازی و سایر صنایع وابسته فراهم می کند. پیشنهاد می شود سیاست گذاران بر رفع موانع سرمایه گذاری خارجی، تسهیل ورود به بازارهای بین المللی، و حمایت از توسعه فناوری های نوظهور تمرکز کنند. همچنین، خودروسازان داخلی باید به ارتقای برندهای ملی، بهبود کیفیت محصولات، و گسترش مشارکت های بین المللی توجه ویژه ای داشته باشند.
مرور نظام مند پژوهش های برنامه ریزی رویدادهای گردشگری: شناسایی مولفه های اصلی برنامه ریزی رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۰
51 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه شناسایی مولفه های اصلی در برنامه ریزی رویدادهای گردشگری می باشد. پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس و گوگل اسکالر در بازه ی 1994 تا 2024 با کلید واژه های برنامه ریزی رویداد، رویداد گردشگری، چهارچوب رویداد و مدلهای رویداد جستجو و مقالات توسط معیارهای تکراری نبودن و مرتبط بودن با موضوع، غربال و در نهایت 140 مقاله با نرم افزارهای MAXQDA ,Zotero, vosviewer, و هوش مصنوعی مورد بررسی تمام متن قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که بازه ی 1990 تا 2000 به شکل گیری بنیادهای برنامه ریزی رویداد و 2000 تا 2010 به ایجاد چهارچوب ها و مدل های رویداد و 2010 تا 2024 به ادغام بحث های پایداری و میان رشته ای اختصاص دارد، همچنین برنامه ریزی استراتژیک و حکمرانی، مشارکت و همکاری ذینفعان، برنامه ریزی منابع و ریسک، اصول پایداری و رویکردهای نو آورانه و میان رشته ای از مولفه های اصلی برنامه ریزی رویداد گردشگری هستند.
شناسایی و اولویت بندی ظرفیت های سازمانی مؤثر بر جایگاه سازی برند شرکت های مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی ظرفیت های سازمانی مؤثر بر جایگاه سازی برند شرکت های مواد غذایی می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی می باشد. این پژوهش از مبنای فلسفی تفسیری، رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 13 نفر از مدیران ارشد و مدیران بازاریابی و فروش فعال در صنعت غذایی می باشند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از نظریه داده بنیاد و در تجزیه و تحلیل از نرم افزار 2020 MAXQDA برای کدگذاری مصاحبه ها و از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای رتبه بندی استفاده گردید. نتایج نشان داد در مجموع 164 کد اولیه در قالب 20 مقوله دسته بندی شده اند. مقدار شاخص کاپا برابر با 743/0 محاسبه شد که در سطح توافق مناسب قرار گرفته است. نتایج دلفی در دو راند انجام شد که در دور دوم هیچ سوالی حدف نشد که این خود نشانه ای برای پایان راندهای دلفی است. همچنین اختلاف بین دو مرحله از حد آستانه کم (8/0) کوچک تر گزارش شد. در ادامه برای رتبه بندی نهایی از تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شد. نتایج این تحلیل نشان داد که پیامدها با وزن 0.293 در رتبه اول، راهبردها با وزن 0.268 در رتبه دوم، عوامل زمینه ای با وزن 0.249 در رتبه سوم، مداخله گر با وزن 0.165 در رتبه چهارم، عوامل علّی با وزن 0.154 در رتبه پنجم، مقوله محوری با وزن 0.007 در رتبه ششم قرار گرفت.