فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
204 - 173
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش خطیر نظام آموزشی در جامعه و تنوع خدمات و فعالیت های آن، ضروری است که منابع انسانی عظیمی در اختیار این نظام قرار بگیرد، اما معمولاً این منابع به شایستگی انتخاب نمی شوند یا به طور مؤثر و کارآمد از آن ها بهره برداری نمی شود؛ بنابراین در این پژوهش فرایند استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه با استفاده از روش کیفی مبتنی بر نظریه ی داده بنیاد، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور با 23 نفر از رؤسا و معاونین دانشگاه های آزاد مصاحبه ای صورت گرفت و داده ها استخراج شد و در فرآیند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. نتایج بیانگر 14 مقوله ی کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علی (آینده نگری در تصمیمات دانشگاهی و مدیریت صحیح منابع)؛ مقوله ی کانونی (شایسته سالاری)؛ راهبردهای استقرار (شایسته پروری، سبک مدیریتی، ایجاد فضای مشارکتی و ایجاد زمینه های ساختاری و اجرایی مطلوب)؛ عوامل زمینه ای (فرهنگ و ارزش و عوامل روانشناختی)؛ شرایط مداخله گر (مدیریت نظام دانشگاهی، پشتیبانی و فرهنگ سازمانی) و پیامدهای مورد انتظار (اعتلای دانشگاهی)، فرایند استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کنند. برای بررسی روایی و پایایی یافته ها از روش بازبینی توسط اعضاء، بررسی همکار و مشارکتی بودن استفاده شد، و نظرات آن ها در تدوین الگو به کار گرفته شد و همچنین به طور همزمان از چند تن از مصاحبه شوندگان در تحلیل و تفسیر داده ها کمک گرفته شد. در نتیجه این پژوهش برای سیاست گذاران و تصمیم گیران چارچوبی را ارائه می نماید که می توانند به منظور استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه ها به کار ببرند.
بازنمایی عوامل مؤثر در شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان در بستر دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
109 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان، مجموعه اقدام هایی توصیف می شود که با زیر پا گذاشتن ارزش های اجتماعی، اخلاقی، قوانین یا استانداردهای رفتاری، در راستای منافع سازمان یا اعضای آن انجام می شود. بی شک در پشت هر رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، انگیزه یا انگیزه هایی نهفته است که باعث می شود چنین رفتاری در جهت منافع سازمان یا اعضای آن بروز کند؛ از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان در بستر دانشگاهی است.
روش: برای نیل به این مقصود، پژوهشگران از رویکرد آمیخته متوالی اکتشافی بهره بردند؛ بدین صورت که در مرحله کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۲۲ نفر از خبرگان، عوامل مؤثر بر شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان به روش تحلیل کلایزی احصا شد. در مرحله کمّی، برای اعتبارسنجی عوامل احصاشده، از روش دلفی کلاسیک استفاده شد؛ بدین صورت که پرسش نامه ای بر اساس عوامل احصاشده در مرحله کیفی، طراحی شد و در اختیار ۱۲ نفر خبره قرار گرفت تا میزان اجماع آن ها در خصوص عوامل احصاشده به دست آید. داده های مرحله کمّی با استفاده از روش های آماری ضریب هماهنگی کندال و اندازه های گرایش به مرکز و دور از مرکز تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های حاصل از دو مرحله کیفی و کمّی نشان داد که خبرگان، روی هشت عامل مهمِ شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان در بستر دانشگاهی به اجماع رسیدند. این هشت عامل عبارت اند از: فرهنگ سازمانی؛ ساختار سازمانی؛ رویکرد مدیریتی؛ عدم استقلال دانشگاهی؛ بده بستان های سیاسی و حزبی؛ ضعف قانونی؛ منفعت طلبی شخصی؛ محدودیت فکری.
نتیجه گیری: نتیجه کلی این پژوهش نشان داد که در مقایسه با بستر سازمان های دولتی و غیردولتی، عوامل فردی و سازمانی و محیطی در شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان در بستر دانشگاهی نقش مؤثری دارند؛ از این رو به منظور دانش افزایی، می بایست برگزاری این کارگاه ها مدنظر مدیران عالی در دانشگاه ها قرار گیرد: ارتقای آگاهی افراد سازمان در خصوص رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان در بستر دانشگاهی؛ تقویت فرهنگ شفافیت در زمینه عواقب انجام رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان در بستر دانشگاهی؛ مشخص کردن دقیق رفتارهای غیراخلاقی به نفع سازمان در آیین نامه ها و قوانین داخلی دانشگاه.
آسیب شناسی بوروکراسی اداری سازمان آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
387 - 400
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی آسیب های ناشی از بوروکراسی اداری سازمان آموزش وپرورش ایران بود که با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش شامل مسئولان آموزشی و مدیران بودند که طبق روش نمونه گیری هدفمند صاحب نظران کلیدی و بر اساس معیار اشباع نظری 15 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به منظور شناسایی آسیب های بوروکراسی اداری سازمان آموزش وپرورش از روش کیفی تحلیل مضمون در سه سطح مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و مضامین فراگیر استفاده شد. نتایج نشان داد آسیب های بوروکراسی اداری در سازمان آموزش وپرورش شامل 5 مضمون فراگیر تضعیف انسجام ساختار سازمانی (افزایش پیچیدگی سازمان، بروز فساد اداری، افزایش تمرکز سازمانی، افزایش حجم اطلاعات نامربوط و نامعتبر، ارزشیابی نامطلوب در سطوح صفی و ستادی)، آسیب و فشار به گروه های ذی نفع (مشکلات معلمان و مدیران، مشکلات کارکنان اداری، مشکلات دانش آموزان، مشکلات والدین)، افزایش بی عدالتی آموزشی (تبعیض و نابرابری جنسیتی، نابرابری و ناتوانی در اجرای آموزش عمومی اجباری، طبقاتی شدن آموزش)، تضعیف جایگاه علمی در سطح کشور (تجاری شدن نظام آموزشی، سیاست زدگی آموزش وپرورش)، کاهش اثربخشی نظام آموزش وپرورش (ناهمگونی قوانین و مقررات، افت کیفیت عملکرد آموزشی، افزایش مدرک گرایی) است.
طراحی مدل استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
151 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان است. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع داده بنیاد است. جامعه مطالعاتی متخصصان حوزه مدیریت دانش، کارکنان دارای 10 سال سابقه و بالاتر، روسای ادارات و معاونین سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان است. برای انتخاب افراد از نمونه گیری نظری از نوع هدفمند استفاده شد. کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام گردید. یافته های تحقیق با استفاده از فرایند کدگذاری نشان داد 177 کد اولیه در قالب مدل عوامل مؤثر (علی و زمینه ای، مداخله، راهبرد و پیامد) بر استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان تأثیرگذار هستند و 147 کد اولیه به عنوان شاخص های ارزیابی الگو انتخاب شد. این کدها در مفاهیم و مقولات محوری جای گرفت بر اساس یافته های پژوهش مقوله های «مدیریت مشارکتی، شایستگی حرفه ای کارکنان، رسالت سازمان و حمایت دولت» به عنوان شرایط علی، مقوله های «سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی، راهبرد و رهبری، فراموشی هدفمند، جو رقابتی و زیرساخت فناوری» به منزله شرایط بس تر، مقوله های «ساختار سازمانی، اشتراک سازمانی، چشم انداز سازمانی، میزان تفویض اختیار و نظارت و کنترل» به منزله شرایط مداخله گر، مقوله های «مهندسی معکوس، آموزش و تربیت، طراحی دوره های آموزشی و توانمندسازی کارکنان» به عنوان راهبرد و 6 مقوله (تقویت مهارت های خودتنظیمی، تقویت انگیزش شغلی، افزایش تعهد سازمانی، انعطاف پذیری در ارتباطات، کارآفرینی و نوآوری، بهبود عملکرد سازمانی) به عنوان پیامدهایِ استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی احص اء ش ده ان د.
شناسایی عوامل مؤثر بر پیاده سازی موفق سیستم هوشمندی کسب و کار در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرایند جهانی سازی و توسعه سریع فناوری های اطلاعاتی نه تنها منجر به رقابت مشهود بین سازمان ها شده است، بلکه این پدیده را می توان میان دانشگاه ها نیز مشاهده کرد. در این زمینه، هوشمندی کسب وکار به عنوان فرایند جمع آوری، تجزیه و تحلیل، تفسیر، انتشار داده ها و اطلاعات باارزش بالا، برای استفاده در فرایند تصمیم گیری می باشد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر پیاده سازی هوشمندی کسب وکار متناسب با سازمان های تحصیلات عالی و در نهایت سنجش آمادگی دانشگاه شیراز برای پیاده سازی این سیستم است. طرح پژوهش: این مطالعه در چهار مرحله انجام شد. در آغاز برای شناسایی جامع عوامل مؤثر بر آمادگی سازمان جهت پیاده سازی سیستم هوشمندی کسب وکار از روش مرور نظام مند استفاده شد. سپس برای متناسب سازی عوامل با دانشگاه و مؤسسه های آموزشی به پالایش آن عوامل با نظر خبرگان دانشگاهی و غربالگری فازی عوامل متناسب با دانشگاه پرداخته شد که در نتیجه هشت بعد مدیریت، زیرساخت سخت افزاری، مدیریت طرح، تیم هوشمندی کسب وکار، زیرساخت نرم افزاری، کاربران، سازمان و فرهنگ سازمانی و 44 شاخص شناسایی و تأیید شد. سپس عوامل شناسایی شده به وسیله روش بهترین-بدترین فازی وزن دهی شدند. در نهایت، آمادگی دانشگاه شیراز با استفاده از چارچوب عوامل و نظر 60 نفر از مدیران، کارشناسان و استادان دانشگاه شیراز که به صورت قضاوتی هدفمند انتخاب شدند، از مسیر پرسش نامه سنجش شد. یافته ها: علاوه بر شناسایی عوامل آمادگی هوشمندی در دانشگاه، یافته دیگر نشان داد که دانشگاه شیراز بیشترین آمادگی را به ترتیب در ابعاد کاربران، مدیریت، گروه هوشمندی، فرهنگ سازمان، زیرساخت سخت افزاری، مدیریت طرح، سازمان و زیرساخت نرم افزاری دارد. نوآوری پژوهش: ارزش نظری این پژوهش، ارائه چارچوبی بر اساس شاخص های استخراج شده و اوزان آنها است که می توان میزان آمادگی یک دانشگاه در پیاده سازی سیستم هوشمندی کسب وکار را ارزیابی کرد. نتایج مطالعه برای مدیران دانشگاه ها جهت ارزیابی وضعیت سازمان خود و شناسایی نقاط قوت و ضعف ابعاد مختلف مؤسسه در پیاده سازی هوشمندی کسب وکار کاربرد دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی استعدادیابی اعضای هیات علمی در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای (مورد: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
175-203
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحلی الگوی استعدادیابی اعضای هیات علمی در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و اجرایی بود که تعداد 19 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفته اند. در بخش کمی نیز، جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه لرستان به تعداد 307 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 110 نفر به عنوان نمونه جهت انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی دو پرسشنامه محقق ساخته اعتباربخشی و اعتباریابی الگوی اکتشافی است. تایج بیانگر آن است که مولفه آموزشی (تسلط علمی، یاددهی اثربخش، یادگیری)، مولفه پژوهشی (به کارگیری دانش، قابلیت پژوهش، نگارش و انتشار علمی، تحلیل گری)، و مولفه مشاوره ای (مشاوره به محیط های کسب و کار، مشاوره به دانشجویان و مشاوره به جامعه) ابعاد اصلی مدل را تشکیل می دهند، بعلاوه نتایج آزمون تی در بخش اعتباربخشی مدل نشان داد که همه مولفه ها از اعتبار کافی برای قرار گرفتن در الگوی نهایی برخوردار می باشند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد همه متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/. روی متغیر مکنون متغیر متناظر خود هستند، لذا در سطح معنی داری 01/. معنی دار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند.
شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری: رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صمیمیت در سازمان، به عنوان یک رابطه یا تعامل از راه اشتراک گذاری خواسته های کاری با دیگر کارکنان است که می تواند مشکلات زیادی را رفع و یا از بروز آنها جلوگیری کند. در همین راستا هدف این پژوهش، شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری بود. جهت گیری پژوهش حاضر، توسعه ای و روش شناسی آن کیفی است. رویکرد پژوهش در این پژوهش، تحلیل محتوا و واحد تحلیل آن کلمه و مضمون بود. با بهره گیری از این رویکرد در تحلیل محتوا که به شیوه تمرکز در کلمه ها، تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر نظریه های پشتیبان و متون تجربی بود، داده ها گردآوری شدند. همچنین در این بخش، جامعه پژوهش متشکل از خبرگان دانشگاهی بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری زنجیره ای در مصاحبه پانزدهم اشباع نظری حاصل شد. بر اساس ترکیب الگوی تحلیل سندلوسکی و باروس (2007) و براون و کلارک (2006) مقولات اصلی و عوامل پژوهش شناسایی شدند. برای ارزیابی کفایت تحلیل محتوا، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با بازبینی و تأیید اعضای مشارکت کننده در فرایند اعتبارسنجی و برآورد ضریب 91/0، یافته های پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. براساس با یافته ها و الگوی شبکه ای پژوهش، سه مقوله فراگیر و چهل و یک عامل پایه از عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی می باشند. نتایج نشان داد قابلیت های رفتاری، ساختاری و محیطی سازمان، در ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری مؤثر است.
تحلیل میدان نیرو عوامل مؤثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی کارکنان ستادی با رویکرد فازی (مورد مطالعه: شرکت برق منطقه ای فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
169 - 210
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی از جمله دارایی های نامشهود سازمانی محسوب می شود، که نتیجه نگرش های آن ها می تواند سوق دهنده یا بازدارنده سازمان در جهت رسیدن به اهدافش باشد. از جمله این نگرش ها اشتیاق شغلی و بی تفاوتی سازمانی است که در دو سر طیف یکدیگر قرار می گیرند؛ به گونه ای که لازمه رسیدن به اشتیاق شغلی دور شدن از نیروهای ایجادکننده بی تفاوتی می باشد زیرا بی تفاوتی نگرشی مخرب قلمداد می شود. در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس می باشد. به منظور گردآوری داده ها نخست با روش فراترکیب ۶۴ عامل مشترک موثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی شناسایی شد؛ سپس با وزن دهی به روش بهترین-بدترین فازی نتایج حاکی از آن شد که نگرش مولد و توانمندسازی روان شناختی، جاذبه های شغلی و عدالت-محوری مهم ترین عوامل هستند. سپس با روش دیمتل فازی به رابطه سنجی پرداخته و نتایج حاکی از آن شد که، کارآمدی سرپرست، تقاضاهای شغلی نامتوازن، عدالت-محوری عواملی تاثیرگذار و توانمندسازی روان شناختی، پویایی شخصیت، نگرش-مولد عوامل تاثیر پذیری هستند. در نهایت به منظور سنجش وضع موجود، ۲۱۳ نفر از کارکنان ستادی شرکت برق منطقه ای فارس از جامعه ای به اندازه ۵۸۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و مشخص شد که جاذبه های شغلی بیش ترین امتیاز سوق دهندگی را کسب کرد و عدالت محوری با کسب امتیاز منفی به عنوان بازدارنده اشتیاق شغلی شناسایی شد.
فرامطالعه پژوهش های فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه مدیریت با چالش های فراوانی مواجه است که یکی از این چالش ها، چالش روش شناسی انجام پژوهش های مدیریتی از جمله رفتار سازمانی است. بررسی و شناخت این مقوله به توسعه و طراحی مسیر پیشرفت دانش رفتار سازمانی کمک می کند. در این مقاله به بررسی پژوهش های نشریه فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی از منظر روش شناسی پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی مقالات فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی است که در بازده زمانی 1392 تا 1400 چاپ شده است. تعداد 242 مقاله از نظر 8 شاخص از جمله پراکندگی تعداد مقالات در هر سال، رویکرد پژوهش، روش تحلیل داده ها، ابزار گردآوری اطلاعات، حوزه مورد پژوهش، تعداد نویسنده هر مقاله، منطقه جغرافیایی مورد مطالعه و رشته تحصیلی نویسنده مسئول مقاله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد جامعه آماری بیش تر مطالعات بر استان تهران (37 مورد)، خراسان رضوی (13 مورد) و استان فارس (10 مورد) متمرکز بوده اند. بیشتر موضوعات مقالات رهبری و اعتماد (40 مورد)، رفتار انحرافی (32 مورد) و متغیرهای مربوط به نگرش (23 مورد) بوده و پژوهشگران رشته مدیریت دولتی سهم قابل توجهی در چاپ مقالات حوزه رفتار سازمانی داشته اند. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، بیشتر پژوهش ها به صورت توصیفی-همبستگی و دارای رویکرد کمی و با روش معادلات ساختاری انجام شده اند و 54 درصد از روش گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده است.
شناسایی مؤلفه های سبک رهبری فرماندهان هشت سال دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رهبری، نقش بزرگی را در موفقیت سازمان ها دارد. لذا اتخاذ رویکرد رهبری مناسب ضرورتی جدی است .پژوهش حاضر با هدف شناسایی سبک رهبری فرماندهان هشت سال دفاع مقدس و الگوسازی سبک رهبری آنان برای مدیران سازمان ها به منظور توسعه نظریه رهبری تدوین شده است.این تحقیق از نظر هدف، اکتشافی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل تم است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه می باشد. روش گردآوری اطلاعات میدانی وکتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه می باشد. جامعه آماری، رزمندگان (پیروان) هشت سال دفاع مقدس است که با فرماندهان ارتباط مستقیم داشته اند. همچنین از کتب و اسناد موجود در رابطه با سبک رهبری فرماندهان استفاده شده است که از میان رزمندگان 8 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه برداری در این تحقیق از نوع نمونه برداری غیراحتمالی و هدفمند است. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی در این پژوهش از روش کدگذاری و تحلیل تم استفاده شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته، نتیجه ی حاصله این است که سبک رهبری کشف شده فرماندهان هشت سال دفاع مقدس «رهبری توحیدی» است که ترکیبی از سبک های رهبری معنوی، رهبری خدمتگذار، رهبری تحول آفرین و سبک رهبری پرجاذبه است. کلید واژه ها: رهبری، سبک رهبری، فرماندهان دفاع مقدس
مدل سازی معادلات ساختاری رابطه حکمرانی ترکیبی با مکانیسم های خلق ارزش در آموزش و پرورش دشت آزادگان
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
114 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مدل سازی معادلات ساختاری رابطه حکمرانی ترکیبی با مکانیسم های خلق ارزش در آموزش و پرورش دشت آزادگان می باشد. در این پژوهش روش تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمان اجرا و منطق اجرا به ترتیب مقطعی و استقرایی است. و از لحاظ ماهیت، توصیفی – همبستگی است. در تحقیق حاضر جامعه آماری شامل کلیه کارمندان شاغل در اداره آموزش و پرورش دشت آزادگان می باشد که برابر با10000 نفر بوده است. به روش تصادفی ساده تعداد 373 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته حکمرانی ترکیبی با پایایی 87/0 و پرسشنامه محقق ساخته خلق ارزش با پایایی 79/0 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های spss26 و smart pls انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بین حکمرانی ترکیبی با سازش در ارزش ها ، مخلوط کردن ارزش ها و مشروعیت بخشیدن به ارزش ها رابطه مثبت و معناداری دارد.
مروری سیستماتیک درباره چالشهای منابع انسانی در اقتصاد پلتفرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
203 - 171
حوزههای تخصصی:
کارگران پلتفرم معمولاً با چالشهایی روبرو می شوند که ماهیت یا شدت آن با چالشهایی که کارگران سنتی سازمانی تجربه می-کنند متفاوت است. برای درک بهتر و حمایت از کارگران پلتفرم ضرورت شناسایی این چالشها و سیاست گذاری برای مرتفع نمودن آنها به شدت احساس می شود. با توجه به تنوع دیدگاه ها در مورد این چالشها، نیاز مبرم به جمع آوری و ترکیبِ یافته های پژوهشی وجود دارد که به عنوان مبنایی برای بحثهای آینده قرار بگیرند. لذا هدف این پژوهش، بررسی نتایج مطالعات اولیه در زمینه چالشهای منابع انسانی پلتفرم و تحلیل، ترکیب و طبقه بندی آنها و ارائه پیشنهادات می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی است و جهت درک جامعتر از موضوع پژوهش، از روش مرور سیستماتیک ادبیات و رویکرد فراترکیب استفاده شده است. از مجموع 875 مقاله که در جستجوی اولیه احصاء شدند، بر اساس یک پروتکل سیستماتیک 116 مقاله از طریق نرم افزار "اطلس تی آی 8" مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد چالشهای منابع انسانی پلتفرم در سه طبقه روابط صنعتی(دولت، کارفرما و کارگر) قرار می گیرند که بیشترین حجم چالشها در طبقه دولت و به ترتیب مربوط به حمایت اجتماعی ضعیف از حقوق کارگران، نزاع بر سر طبقه بندی کارگران، تضعیف عدالت اجتماعی، تنظیم گری ضعیف، نظام سرمایه داری و معضل مالیات در کار دیجیتالی می باشد. همچنین مهمترین چالش مربوط به طبقه کارگر نیز دشواری شغلی می باشد و در نهایت چالشهای مربوط به طبقه کارفرما نیز احصاء شدند که در بین آنها مهمترین چالش شناسایی شده ضعف سیستمهای منابع انسانی می باشد.
ارائه الگوی ارزیابی عملکرد چندسطحی مراکز درمانی : رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
131 - 165
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد مراکز درمانی سازه ای چندبُعدی و پیچیده است و نیازمند برآورده ساختن انتظارها و جلب رضایت ذی نفعان کلیدی متعددی در سطوح مختلف این سازمان های خدماتی است. به منظور کسب شناخت جامع تر از ارزیابی عملکرد فراگیر این سازمان ها، پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی شاخص هایی پرداخته است که در پژوهش های گوناگون برای ارزیابی جنبه های مختلف عملکرد مراکز درمانی تأیید شده اند.
روش: این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش مقاله های منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی در بازه زمانی منتخب است. این مقاله ها، بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون به کار رفته است. برای ارزیابی کیفیت یافته ها نیز از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده شده است.
یافته ها: الگوی ارزیابی عملکرد مراکز درمانی در سه سطح اصلی ارائه شده است: سطح فردی (کارکنان درمانی)، سطح گروهی (واحدهای سازمانی) و سطح سازمانی (بیمارستان ها). هر یک از این سطوح سه گانه، مؤلفه هایی دارند که جنبه های مختلف عملکرد خدمات درمانی را با معیارهای مرتبط ارزیابی می کنند.
نتیجه گیری: در ارزیابی عملکرد مراکز درمانی، توجه هم زمان به عملکرد کارکنان، واحدهای سازمانی و کل سازمان، شناخت جامع تری ایجاد می کند و به ارتقای اثربخشی برنامه های بهبود عملکرد مساعدت می رساند. از یافته های پژوهش حاضر می توان به عنوان الگویی برای بهره برداری استفاده کرد.
ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی: رویکرد نظریه داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 102
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه رهبران یکی از موضوعات اصلی تمامی سازمان هاست و بدون داشتن مهارت های لازم و تلاش برای تقویت آن در بلندمدت، نمی توان انتظار داشت که اهداف پیشرفت کنند و تحقق یابند. در سازمان های پیشگام، توسعه رهبری، ظرفیتی فعال کننده و بااهمیت به شمار می رود. هدف این پژوهش، ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی است.روش: این پژوهش از نوع کاربردی و کیفی است. داده های گردآوری شده برای اجرای پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد چندگانه تحلیل شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان و مدیران ارشد بانک ملی و اساتید دانشگاهی بودند که 20 نفر از آن ها با روش نمونه گیری نظری برای مشارکت در پژوهش انتخاب شد.یافته ها: پدیده محوری توسعه رهبری، دو مقوله توسعه رهبری فردی (سرمایه انسانی) و توسعه رهبری جمعی (سرمایه اجتماعی) را دربردارد. همچنین عوامل مؤثر بر توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل برون و درون سازمانی و راهبردهای توسعه رهبری فردی و جمعی. بسترهای شکل دهنده توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی، بی ثباتی و ریسک و نظام های مدیریتی. از سوی دیگر، مقوله های سیاست گذاری کلان، توسعه یافتگی مدیریت، هماهنگی و انسجام، تأمین منابع و مدیریت عملیات خدمات، تسهیگرهای توسعه رهبری هستند. کارکردهای توسعه رهبری مقوله های رشد فردی، رشد سازمانی و رشد فراسازمانی را دربردارد.نتیجه گیری: توسعه رهبری فرایند چندبعدی تلقی می شود که به شناخت فرد از خود و محیط، توسعه مهارت های ارتباطی و تعاملات مؤثر با اعضای گروه نیازمند است. توسعه رهبری جمعی، نتیجه اصلی الگوی این پژوهش به شمار می رود و به معنای تقویت و گسترش مهارت ها، ویژگی ها و قوت های مرتبط با تیمی از افراد است.
ارائه مدل وفاداری سازمانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
20 - 36
حوزههای تخصصی:
مفهوم وفاداری و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزاینده ای محور مطالعه سازمان ها گردیده است. امروزه اهمیت وفاداری در سازمان ها به خوبی آشکار گردیده ، چرا که برقراری ارتباطات و تحقق همکاری میان افراد نیازمند وجود وفاداری است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل وفاداری سازمانی درسازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.نوع تحقیق براساس هدف، کاربردی و براساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی،که با استفاده از تحلیل تم که شامل مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیراستفاده شد.روش گردآوری داده ها،کتابخانه ای،میدانی و ابزار گردآوری داده ها،پرسش نامه و مصاحبه بود،داده ها با کمک فیش برداری از اسناد و متون و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع آوری شدند ، بطوری که در این تحقیق برای ارزیابی و افزایش روایی و پایایی،به روش پیشنهادی لینکوین و گوبا استناد و برای تأمین اعتبار و مقبولیت داده ها از روش درگیری دائمی و مستمر استفاده شد.جامعه آماری تحقیق خبرگان آشنا به موضوع که به روش نمونه گیری هدفمند از طریق اشباع نظری 13نفر انتخاب شدند.مطابق با یافته های تحقیق مدل وفاداری سازمانی با 4 مضمون سازمان دهنده شامل شایستگی سازمانی، تعلق سازمانی، اثربخشی، انگیزه شغلی با استفاده از روش براون و کلارک در روش تحلیل مضمون بدست آمد. از نتایج تحقیق می توان به نقش اساسی وفاداری سازمانی در سازمان اشاره کردکه بعنوان یکی از عوامل پیشرفت و تحول دانشگاه و ابزاری درجهت رشد و تحول منابع انسانی نام برد.
طراحی الگوی توسعه دوسوتوانی سازمان های فناوری محور به منظور تجاری سازی محصولات نوآورانه (موردپژوهی: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
159 - 180
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دوسوتوانی سازمانی به توانایی سازمان ها در انجام فعالیت های متضاد و متناقض اشاره دارد، این مفهوم در سازمان های نوآور مبتنی بر فناوری، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا این سازمان ها به ترکیب خلاقیت و نوآوری با کارایی و بهره وری نیاز دارند. جهاد دانشگاهی به عنوان یک سازمان مبتنی بر فناوری، برای تجاری سازی محصولات و خدمات نوآورانه خود نیازمند دوسوتوانی است؛ هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی توسعه دوسوتوانی سازمان های فناوری محور، به منظور تجاری سازی محصولات نوآورانه است.
روش: استراتژی پژوهش، مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد و روش تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، روش سیستماتیک (مدل نظام مند) اشتراوس وکوربین است. اطلاعات با ابزار مصاحبه گردآوری شده است؛ بدین ترتیب که در فاز کیفی ۱۶ مصاحبه با خبرگان سازمان های فناورانه جهاد دانشگاهی و ۴ مصاحبه تکمیلی برای دستیابی به اشباع نظری، انجام شده است.
یافته ها: در این پژوهش مقوله محوری، مدیریت دوسوتوانی سازمانی شناسایی شد که مفاهیم زیرمجموعه آن عبارت اند از: مدیریت ساختار دوسوتوانی، مدیریت فرهنگ نوآورانه و مدیریت فرایندهای دوسوتوانی. مفاهیم زیرمجموعه شرایط علی عبارت اند از: مدیریت و رهبری دوسوتوان، منابع انسانی دوسوتوان، ساختارهای چندوجهی. زیرمجموعه بسترها عبارت اند از: فرهنگ دوسوتوانی سازمانی، اسناد بالادستی، فرهنگ جهادی. راهبردهایی که از مدل نظریه پردازی داده بنیاد شناسایی شد، عبارت اند از: طراحی فرایندهای منابع انسانی دوسوتوان، طراحی مدل تجاری سازی فناوری، طراحی نظام ارزشیابی دوسوتوانی سازمانی و طراحی نظام تخصیص منابع. از سوی دیگر، ارتباطات نهادی در حوزه علم وفناوری و محیط دوسوتوانی سازمانی، به عنوان عوامل مداخله گر بودند. در نهایت ارزش آفرینی، تکمیل زنجیره فناوری، توسعه سازمانی و مدیریت تناقض های سازمانی، پیامدهای شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر دوسوتوانی سازمانی در راستای تجاری سازی در سازمان های مبتنی بر فناوری بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدیریت دوسوتوانی سازمانی، در موفقیت تجاری سازی سازمان های مبتنی بر فناوری، نقش بسزایی ایفا می کند. مدیریت ساختار، فرهنگ و فرایندهای دوگانه، از عوامل کلیدی مؤثر بر دوسوتوانی سازمانی هستند. همچنین، شرایطی مانند مدیریت و رهبری دوسوتوان، منابع انسانی دوسوتوان و ساختارهای چندوجهی بر این فرایند تأثیرگذارند؛ بنابراین پیشنهاد می شود که سازمان ها با تمرکز بر راهبردهایی چون طراحی فرایندها و مدل های تجاری سازی دوگانه، زمینه لازم برای دستیابی به دوسوتوانی و تجاری سازی موفق را فراهم آورند. انجام مطالعات بیشتر در این حوزه ضروری است.
طراحی مدل توسعه شایستگی های مدیران شهرداری تهران (با رویکرد ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
100-135
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل شایستگی از جمله روش هایی است که برای انطباق پذیری و سازگاری سازمان های مدرن با تغییرات مدام و مستمر محیط کاری به وجود آمده است. یک مدل تعریف شده، سطح آرمانی را برای کسانی که به دنبال موقعیت های بالاتر و اهداف مدیریت عملکرد مفید هستند، فراهم می کند. و به عنوان یک زیرساخت و چهارچوب قابل اتکا برای یکپارچگی فرآیندهای منابع انسانی عمل می کند. بدین منظور، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه شایستگی مدیران شهرداری تهران با رویکرد ترکیبی است. این پژوهش از حیث مبانی فلسفی در پاردایم تفسیری – اثبات-گرای، از نوع کیفی – کمی، توسعه و کاربردی، استقرایی – قیاسی است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دانشگاهی – اجرایی حوزه مدیریت شهری در برمی گیرند. در بخش کیفی، با استفاده از تکتیک تحلیل مضمون شایستگی های مدیران شهرداری تهران در دو بخش عمومی و اختصاصی شناسایی شدند. شایستگی عمومی عبارتند؛ اخلاق حرفه ای، مدیریت تغییر، مهارت ادراکی و مدیریت داده ها؛ شایستگی اختصاصی نیز عبارتند از؛ مهارت حل مساله، رهبری افراد، توانمندی فردی، دانش و مهارت تخصصی، مهارت ارتباطی و مدیریت عملکرد است. در بخش کمی، با مقایسه شایستگی های شناسایی شده با استفاده از تکنیک AHP، از بین مهارت های عمومی؛ مهارت ادراکی و مدیریت داده ها و از میان مهارت های اختصاصی، مهارت حل مساله و رهبری افراد به عنوان مهم ترین شایستگی های مدیران شهرداری تهران از دیدگاه خبرگان مطرح شدند. نهایتا، با استفاده از ماتریس شناسایی شده از روش های توسعه مدیران؛ متناسب با هر شایستگی، راهکار توسعه آن نیز از نظر خبرگان دسته بندی شد. رویکردهای نوین و معتبر همچون پژوهش اخیر، می تواند جایگاه منابع انسانی را به خوبی ارتقا دهد و نقش واقعی شریک استراتژیک را ایفا نماید و این گونه است که می تواند باعث ارتقای برند منابع انسانی بعنوان یکی از واحدهای استراتژیک سازمان ها شود.
عناصر و مزایای روش بازی گونه سازی در آموزش با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی گونه سازی یکی از روش های آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگی های مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود می بخشد و کانال های مختلف یادگیری فراگیران را تقویت می کند. بازی گونه سازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به شیوه بهتر و مطلوب تری در اختیار فراگیران قرار می دهد در همین راستا این پژوهش با هدف تبیین عناصر و مزایای روش بازی گونه سازی با استفاده از رویکرد فراتحلیل انجام شده است. جامعه آماری شامل پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده در حوزه بازی گونه سازی است که در ابتدا 79 پژوهش داخلی و 301 پژوهش خارجی شناسایی و دانلود شد و از بین آن ها منابع مرتبط تر به عنوان نمونه آماری، شامل 30 پژوهش داخلی و 65 پژوهش خارجی در مجموع 95 پژوهش انتخاب و تحلیل شدند. این منابع (مقاله، پایان نامه و رساله) که با جستجوی هدفمند در سایت های داخلی مانند magiran،sid، noormagz،irandoc، ricest و پرتال جامع علوم انسانی و سایت های خارجی مانند Proquest،Springer، Sciencedirect،Mdpi، Researchgate، Ieee، Acm، Google scholar انتخاب شدند؛ به دنبال شناسایی عناصر مهم و پرکاربرد رویکرد بازی گونه سازی و مزایای این رویکرد بود. قابل ذکر است که مقاله های ارائه شده در همایش و کنفرانس ها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفتند. با توجه به یافته های پژوهش، امتیاز، پاداش، چالش، بازخورد، سطح بندی، داستان، تعامل و رقابت با داشتن بیشترین درصد فراوانی مهمترین و کاربردی ترین عناصر بازی گونه سازی در آموزش بودند. هم چنین ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، ایجاد انگیزه، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، بهبود عملکرد، ایجاد جذابیت و افزایش آن، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوری های آموزشی، توسعه رشد اجتماعی، توسعه مهارت های نرم و کاهش اختلال از جمله مزایای بازی گونه سازی در پژوهش ها بودند که از بین این موارد، ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، ایجاد انگیزه، بهبود عملکرد، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوری های آموزشی بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند.
ارائۀ الگوی بهینۀ فروش مبتنی بر برنامه ریزی منابع سازمانی در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر فلسفه تجربه گرایانه و با رویکرد استقرایی انجام شده است. از منظر هدف نیز یک پژوهش اکتشافی و با روش تحقیق آمیخته صورت گرفته است. جامعه آماری مدیران صنعت پتروشیمی است. نمونه گیری به روش غیر احتمالی و هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش داده بنیاد و شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار مکس کیو دی آ و در فاز کمّی با نرم افزار متلب انجام شده است. نتایج نشان داده است صنعت پتروشیمی می تواند از طریق برنامه ریزی استراتژیک و رهبری سازمانی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را در جهت تحقق اهداف مدیریت تحول سازمانی سوق دهد. این تحولات بنیادین در صنعت موجب همگامی با تغییرات محیط و از طرفی به مشتری گرایی و کسب مزیت رقابتی منجر و درنهایت دستیابی به الگوی بهینه فروش در صنعت پتروشیمی میسر خواهد شد.
شناسایی پیشران های کیفیت خدمات دولت سیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، حوزه دولت سیار در سراسر جهان توجه زیادی را به خود جلب کرده است. دولت ها برای دستیابی به سطح مطلوب رضایت، درصدد ارائه خدمات با کیفیت به شهروندان هستند. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی به شمار می رود. در این پژوهش از روش فراترکیب (باروسو و ساندلوسکی) با رویکرد تحلیل مضمون برای بررسی ادبیات پژوهش استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، کدگذاری باز برای شناسایی مضامین و مؤلفه پیشران های کیفیت خدمات دولت سیار می باشد. اعتبار تحلیل نیز با ضریب کاپای کوهن 771/0 شد. در این مطالعه برای شناسایی مؤلفه های پیشران های کیفیت خدمات، 39 کد به عنوان مضامین پایه شناسایی شدند. از این بین 21 کد به عنوان مضامین فرعی انتخاب شدند و 7 کد با عنوان مضامین اصلی با عنوان های «کیفیت گرایی، شایسته سالاری، حفظ حریم شخصی، تعهد، اقدام های زیرساختی، عملگرایی و مدیریت کارآمد» شناسایی و تشکیل شدند.