فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
50 - 71
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تفکر انتقادی فرایندی است که فرد را قادر می سازد بر اساس دلایل معتبر، جنبه های مختلف یک مسئله را قضاوت نماید. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی پیشایندها و پسایندهای تفکر انتقادی کارکنان در سازمان های دولتی ایران می باشد. روش تحقیق: در این پژوهش از رویکرد آمیخته استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی، اساتید مدیریت و مدیران ارشد سازمان های دولتی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، 18 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، شامل مدیران و کارشناسان سازمان های دولتی ایران بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کوهن 176 نفر به صورت خوشه ای دومرحله ای برآورد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای NVIVO و SMART PLS استفاده گردید. یافته ها: یافته ها 9 مضمون را شناسایی کردند. جو و فرهنگ سازمانی، آموزش و توسعه منابع انسانی، شایستگی کارکنان، و انگیزه کارکنان پیشایندهای تفکر انتقادی و تصمیم گیری بهتر و توانایی حل مسئله، حفظ و نگهداشت منابع انسانی، بهره وری و تعالی سازمانی، خلاقیت و نوآوری، و آینده نگری پسایندهای تفکر انتقادی معرفی شدند. نتیجه گیری: جهت ارتقای تفکر انتقادی در کارکنان سازمان های دولتی، تمرکز بر پیشایندهای شناسایی شده از سوی مدیران، و نهادینه کردن آنها در محیط کار حائز اهمیت می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه استعداد رهبری دانشجویان: مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعداد رهبری یکی از قابلیت ها و توانایی های مهم برای رهبری سازمانی و هدایت نیروهای سازمان برای رسیدن به اهداف می باشد. رهبران با استعداد نقش چشمگیری در تغییر و تحول سازمان دارند و در برابر تغییرات و دگرگونی های محیطی پویا و خلاق عمل می کنند و بیشترین مزیت رقابتی را برای سازمان فراهم می آورند. بنابراین شناخت و توجه به استعداد رهبری و توسعه آن، نقش مهمی در موفقیت سازمان دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه استعداد رهبری دانشجویان با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 18 نفر از صاحب نظران حوزه رهبری و دانشجویانی که مسئولیت رهبری در تشکل ها و انجمن های علمی و دانشگاهی بر عهده داشتند بود که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختمند بود. بعد از تحلیل و کدگذاری داده ها تعداد 134 گزاره یا مفهوم اولیه شناسایی شده که در 26 زیر مؤلفه طبقه بندی شدند. در نهایت این زیر مؤلفه ها در چهار مؤلفه اصلی(ویژگی های شخصیتی، پیش زمینه ای، سازمانی و فراسازمانی) دسته بندی شدند. توجه دانشگاه ها به عوامل مهم شناسایی شده در این پژوهش می تواند به جذب و توسعه بهتر استعدادهای رهبری در بین دانشجویان کمک شایانی کند.
کانون های ارزیابی مبتنی بر وظیفه : ویژگی ها، مزیت ها و چالش ها
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انتخاب نیروی انسانی شایسته برای تصدی موقعیت های کلیدی، از دغدغه های اصلی مدیریت منابع انسانی است. کانون های ارزیابی مبتنی بر وظیفه، با شبیه سازی شرایط واقعی شغلی و طراحی تمرین های اختصاصی، رویکردی نوین برای ارزیابی دقیق تر شایستگی ها ارائه می دهند. این پژوهش با هدف شناسایی ویژگی ها، مزیت ها و چالش های این کانون ها و نقش آن ها در بهبود فرایند گزینش انجام شده است. روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و از طریق تحلیل محتوای سیستماتیک متن های علمی (مقاله ها، کتاب ها و گزارش های پژوهشی) انجام شد. داده ها پس از گردآوری، با روش کدگذاری موضوعی تحلیل و مضامین کلیدی استخراج شدند. یافته ها: کانون های ارزیابی مبتنی بر وظیفه، از ویژگی های متمایزی همچون سفارشی سازی ارزیابی، ارتباط با شناسنامه شغلی و تمرکز بر عملکرد عملی برخوردارند. ارزیابی واقع گرایانه، جذابیت برای داوطلبان و جامعیت در سنجش شایستگی ها، از جمله مزیت های اصلی آن هاست؛ با این حال، چالش هایی مانند پیچیدگی طراحی، هزینه بر بودن و نیاز به ارزیابان مجرب نیز شناسایی شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که این کانون ها، در مقایسه با روش های سنتی، ارزیابی دقیق تر و مرتبط تری با نیازهای شغلی ارائه می کنند. با وجود چالش های اجرایی، کاربرد این روش می تواند به بهبود کیفیت فرایند گزینش در سازمان ها منجر شود. پیشنهاد می شود که مطالعات آتی به بررسی مقایسه ای کارایی و تحلیل هزینه فایده این روش بپردازند.
ارائه مدل خودتوسعه ای منابع انسانی مبتنی بر فرهنگ یادگیرنده در شهرداری های کلان شهرهای ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای خودتوسعه ای کارکنان مبتنی بر فرهنگ یادگیرنده در سازمان های خدماتی (شهرداری کلان شهرهای ایران) انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد با رهیافت نظام مند استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۶ نفر از مدیران و متخصصان حوزه برنامه ریزی و توسعه منابع انسانی شهرداری های کلان شهرها و استادان دانشگاهی گردآوری و از طریق کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. به منظور ارزیابی اعتبار یافته ها، از راهبرد بررسی همکاران و اعتبارسنجی اعضا استفاده شد و برای پایایی مصاحبه ها، روش توافق درون موضوعی دو کدگذار با محاسبه درصد توافق به کار رفت. داده ﻫا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش، به استخراج ۱۹۳ مفهوم و ۴۱ مقوله فرعی و ۱۱ مقوله اصلی انجامید که در قالب مدل پارادایمی قرار گرفت. در این مدل، فعالیت های خودتوسعه ای با تأکید بر فرهنگ یادگیرنده، به عنوان پدیده محوری انتخاب شد و شرایط علّی (مسئولیت پذیری فردی در آموزش، یادگیری و مسئولیت پذیری سازمان)، عوامل زمینه ای (توسعه جویی کارکنان، فرهنگ سازمانی، مشوق های توسعه منابع انسانی، زیرساخت ها)، عوامل مداخله گر (جوّ حاکم سازمانی، رویکرد سنتی نظام اداری)، راهبردها (توانمندسازی فردی، توانمندسازی سازمانی ) و پیامدها (توسعه فردی، توسعه سازمانی ) شناسایی شدند.
نتیجه گیری: مدل ارائه شده نشان می دهد که تقویت فرهنگ یادگیرنده و راهبردهای توانمندسازی، در خودتوسعه ای کارکنان در سازمان شهرداری ها نقش کلیدی دارد. این رویکرد با افزایش مسئولیت پذیری و کاهش موانع سازمانی، به توسعه فردی و بهبود عملکرد سازمانی منجر می شود.
طراحی الگوی شایستگی مدیران و کارشناسان حوزه پژوهش (موردمطالعه: دانشگاه افسری امام علی7)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای سراسر تغییر امروز، توجه به موضوع شایستگی در عرصه مدیریت را اهرمی برای سازمان ها در نظر گرفته اند تا بوروکراسی های موجود در درون خود را به واحدهای کارا و منعطف تبدیل کنند. امروزه، هر کشوری برای پرورش مدیران و رهبران شایسته و افزایش ظرفیت حکمرانی و بهره وری، به مدیران و کارکنانی نیاز دارد که بتوانند بر اساس شایستگی خویش، خدمات بهتری برای منافع عمومی جامعه عرضه کنند و متناسب با رشد روزافزون تغییرات، توانمندی ها و شایستگی های خویش را بهبود بخشند. این پژوهش با هدف طراحی الگوی شایستگی مدیران و کارشناسان حوزه پژوهش اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از حیث نتیجه توسعه ای، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش کیفی است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان دانشگاهی و فرماندهان ارشد دانشگاه افسری امام علی (ع) بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با ۱۴ نفر مصاحبه شد. ابزار گردآوری داده ها مبتنی بر مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بهره گیری از اسناد بالادستی با بود. تحلیل داده ها مبتنی بر روش کیفی و با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای کلارک و براون (۲۰۰۶) و روش تحلیل تم انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که دو بُعد اصلی «شایستگی های عمومی» شامل دو مؤلفه گفت وگو و مذاکره (با مفاهیم مهارت های ارتباطی و مهارت اطلاعاتی) و مؤلفه مهارت های فردی (با مفاهیم رویکرد ارزشی، اخلاقی، مهارت رفتاری و مهارت مدیریتی) و «شایستگی های تخصصی» شامل دو مؤلفه تفکر پژوهش محور (با مفاهیم دیدگاه بین رشته ای، تفکر پژوهشی، پژوهشگری، رشد مبتنی بر مسیر شغلی و مهارت های نرم افزارهای تخصصی) و مؤلفه تفکر استراتژیک (با مفاهیم برنامه ریزی استراتژیک و تفکر آینده پژوهی) شایستگی های موردنیاز مدیران پژوهشی شناخته شده اند و اساسِ مدلِ پژوهش را شکل می دهند.
نتیجه گیری: برای رشد یک سازمان، شایستگی های عمومی و تخصصی آن باید برای تصمیم گیرندگان بسیار روشن باشد. بنابراین، شناخت ابعاد شایستگی های کارشناسان و مدیران پژوهشی، هم برای توسعه جایگاه پژوهش و هم برای ارزیابی ایشان عامل اساسی به شمار می رود؛ بنابراین نیاز است که برای ایجاد نظام شایسته سالاری، شایستگی های کارشناسان و مدیران حوزه پژوهش شناسایی شود.
راهبردها و پیامدهای مدیریت قدرت اوج گیرنده نتوکرات ها در سازمان های دولتی (مورد مطالعه سازمان بیمه سلامت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک گروه جدید در جامعه ی شبکه ای به عنوان نتوکرات ظاهر شده و نقش اساسی و محوری را در تمام ارکان جامعه و خصوصا سازمان ها برعهده گرفته است. بنابراین مدیران سازمان ها ضمن بهره گیری از امکانات وظرفیت های نوین فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به معطوف شدن زیرساخت های ارائه خدمات، نرم افزارهای کاربردی و سامانه ها و داشبوردهای آماری به نتوکرات های سازمانی به قدرت تخصصی اوج گیرنده و روزافزون این افراد در ارائه خدمات حساسی مانند خدمات درمانی واقف بوده و با دقت و ظرافت به مدیریت قدرت این کارکنان اهتمام ورزند. پژوهش حاضر با روش داده بنیاد نظام مند اشتراوس و کوربین انجام و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 17 نفر از صاحب نظران سازمانی و دانشگاهی جمع آوری و پس از اشباع نظری با روش کدگذاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت که 82 کد مفهومی و 11 مقوله فرعی آن مربوط به راهبردها و پیامدها می باشد.برای اطمینان ازدقت علمی وجهت دستیابی به معیارهای مدنظرگوبا ولینکلن اقدامات لازم صورت گرفت. با اجرای این راهبردهای 9 گانه درحوزه های منابع انسانی،فناوری اطلاعات و امورمشتریان،می توان شاهد پیامدهایی مانند بهبود و توسعه سازمان و برقراری امنیت روانی در سازمان و مدیران بود.
شناسایی ریسک های منابع انسانی در کشور با تمرکز بر قانون مدیریت خدمات کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری، ریسک هایی وجود دارند که عدم توجه به آنها پیامدهایی را در پی خواهد داشت. ازاین رو پژوهش حاضر تدوین شده است تا به شناسایی ریسک های منابع انسانی و به دنبال آن ارائه راهکار های اثربخش و کارآمد بپردازد. این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی ریسک های منابع انسانی پیامد های ریسک ها را مدیریت کند تا درنهایت منجر به بهبود مدیریت ریسک، به ویژه ریسک های منابع انسانی شود. برای رسیدن به این مقصود، پژوهش حاضر را با استفاده از روش تحلیل تم(تحلیل مضمون) انجام شد. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی از نوع توصیفی، تحلیلی و کاربردی است.جمع آوری داده ها در این پژوهش بر اساس روش کتابخانه ای و سپس از طریق مصاحبه انجام شد. شرکت کنندگان در مصاحبه ۱۳ نفر بودند که همگی از خبرگان اجرایی و علمی در حوزه اداری استخدامی کشور و منابع انسانی بودند که به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، بررسی پژوهش ها و مقالات پیشین و مصاحبه بود. ریسک های به دست آمده شامل ۵ تم اصلی بود که عبارت اند از: ۱. ریسک های برنامه ای ۲. ریسک های اجرایی ۳. ریسک های حمایتی ۴. ریسک های هزینه ای ۵. ریسک های مقرراتی کلیدواژه ها: روش تحلیل تم؛ ریسک؛ ریسک های منابع انسانی؛ قانون مدیریت خدمات کشوری؛منابع انسانی.
چارچوب نظری آسیب های رفتاری کارکنان سازمان با تحلیل مسئولیت اجتماعی دیجیتال در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
123 - 154
حوزههای تخصصی:
وجود مسئولیت اجتماعی دیجیتال در سازمان، برای کارکنان به عنوان یک الگو و الهام بخش عمل می کند. زمانی که یک سازمان مسئولیت اجتماعی دیجیتال را به طور جدی درنظر می گیرد و با استفاده از فناوری به خدمت جامعه می رود، کارکنان تحت تأثیر قرار می گیرند و بیشتر به رعایت ارزش ها و استانداردهای اجتماعی در کار خود تمایل دارند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و در دسته تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. داده های تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و همچنین مصاحبه های نیمه ساختا ریافته انجام شده است. در فاز کیفی از روش تحلیل مضمون و در فاز کمی از روش ISM جهت سطح بندی آسیب های رفتاری استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه خبرگان حوزه رفتار سازمانی و مسئولیت اجتماعی در دستگاه های اجرایی استان مازندران می باشد که در فاز کیفی با روش گلوله برفی و در فاز کمی از روش هدف مند استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA و اکسل انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که درمجموع 6 آسیب فردی، فرهنگی، سازمانی، امنیتی، پایداری و سیاسی شناخته شد که آسیب های فردی، فرهنگی و پایداری، دارای بیشتری اثرگذاری در سطوح سازمان بوده اند که می باید توجه بسیاری به آنها شود.
مدیریت کنش گرایانه ریسک شبکه انتقال گاز با داده کاوی و فرایند تصمیم مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارائه مدل پیش بینی ریسک های بحرانی و اولویت دار شبکه انتقال گاز و انتخاب اقدام کنترلی بهینه از نظر زمان و هزینه است. در این پژوهش، پیش بینی ریسک ها با الگوریتم های داده کاوی بر اساس متدلوژی CRISP انجام شده و برای خوشه بندی از الگوریتم K-Means, Kohnen, Two Step و در ادامه ، از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت C.5، نزدیک ترین همسایگی و بردار پشتیبان برای طبقه بندی بهره گیری شده است. اقدام کنترلی بهینه با فرایند تصمیم مارکوف انتخاب و مسئله تصمیم گیری بر اساس استقرای بازگشتی برنامه ریزی پویای احتمالی زمان محدود مدل سازی و شبیه سازی شده و تحلیل حساسیت و اعتبارسنجی مدل صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج، در 56/97 درصد از داده های موردتوافق، یادگیری ایجاد شده و صحت و اعتبار مدل داده کاوی، 92/86 درصد برآورد شده است. همچنین 13 ریسک، بحرانی تشخیص داده شده اند و نتایج شبیه سازی مدل ریاضی نیز، نرخ بهبود را 92 درصد در هزینه و 77 درصد در زمان اجرای اقدام کنترلی نشان می دهد.
واکاوی پرسه زنی مجازی منابع انسانی در حوزه بهداشت عراق با رویکرد آمیخته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
66 - 83
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرسه زنی مجازی منابع انسانی با توسعه استفاده از ابزارهای ارتباطی، به عنوان یک مسئله مهم در دنیای امروز شناخته شده است. هدف این پژوهش، واکاوی مؤلفه های پرسه زنی مجازی منابع انسانی در حوزه بهداشت عراق می باشد.
روش بررسی: روش تحقیق به صورت ترکیبی در دو فاز کیفی (تحلیل مضمون) و کمی (پیمایشی) انجام شد. جامعه پژوهش در فاز اول کلیه متون منتشر شده در فاصله زمانی 2013 تا 2023 بود که از آن میان 250 اثر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت و اعتبار داده های پژوهش از طریق ممیزی بیرونی تائید گردید. نمونه آماری بخش کمی 156 نفر از کارکنان سازمان های بهداشتی کشورعراق بودند که براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. از طریق پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر فاز اول، داده های این بخش جمع آوری شدند.در بخش کمی جهت تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم استفاده شد.
یافته ها: نتایج این بخش مشتمل بر 4 مضمون فراگیر شامل رفتارهای پرسه زنی، پیامدهای منفی پرسه زنی، کارکردها و علل پرسه زنی و 9 مضمون سازمان دهنده و 73 مضمون پایه بود.
نتیجه گیری: یکی از مسائل مهمی که مدیران حوزه بهداشت عراق باید مورد توجه قرار دهند، کاهش رفتارهای پرسه زنی مجازی می باشد تا پیامدهای منفی آن در محیط کار کاهش یابد.
واکاوی نقش فرآیندهای مدیریت دانش در استفاده از استراتژی های رقابتی برای دستیابی به نوآوری در شرکت های دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
78 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی نقش فرآیندهای مدیریت دانش در استفاده از استراتژی های رقابتی برای دستیابی به نوآوری در شرکت های دانش بنیان پرداخته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری متشکل از مدیران شرکت های دانش بنیان بوده که طبق اطلاعات سایت رسمی شرکت های دانش بنیان تعداد این شرکت ها در داخل کشور به ۸۴۸۷ رسیده است؛ که از این تعداد، حدود ۳۸۴ نفر که همان کف نمونه برای جامعه نامحدود برای فرمول کوکران است انتخاب شده که از این تعداد نیز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ۲۰۳ نفر به گویه های پرسشنامه پاسخ دادند. وسیله سنجش پرسشنامه بوده و روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. داده ها بانرم افزارپی ال اس تحلیل گردیدند. نتایج نشان از آن داشت که فرآیندهای مدیریت دانش باضریب مسیر ۹۷۳/۰ و ضریب t ۶۳۶/۴ بر استراتژی های رقابتی و با ضریب مسیر ۷۳۴/0 و ضریب t ۸۲۹/۸ بر نوآوری، و استراتژی های رقابتی با ضریب مسیر ۲۵۰/۰ و ضریب t ۹۵۵/۲ بر نوآوری تأثیر دارد. استراتژی های رقابتی با ضریب مسیر ۲۴۳/۰ و ضریب t ۹۴۳/۲ توانست رابطه بین فرآیندهای مدیریت دانش و نوآوری را میانجی گری نماید. در این راستا پیشنهاد می گردد مدیران شرکت های دانش بنیان با بهبود فرآیندهای مدیریت دانش و بکارگیری استراتژی های رقابتی موثر در سازمان زمینه را جهت افزایش نوآوری مهیا ساخته و به بهبود عملکرد سازمان کمک کنند.
تحلیل هم استنادی فراموشی سازمانی و ذهنیت شناختی عوامل مؤثر بر آن با رویکرد سودا (مطالعه موردی: شرکت نفت خارک)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دهه اخیر، سازمان ها به طور فزاینده ای به ارزش مدیریت دانش، به عنوان یکی از ابزارهای بهبود عملکرد و کسب مزیت رقابتی پی برده اند. دو بُعد اصلی مدیریت دانش عبارت اند از: یادگیری سازمانی و فراموشی سازمانی. پژوهش حاضر دارای دو بخش است که در بخش اول، با نگاه دقیق تر به مفهوم فراموشی سازمانی، از طریق تجزیه وتحلیل های آماری و چگونگی رشد تولیدهای علمی نمایه شده در پایگاه استنادی وب آو ساینس، به مصورسازی تولیدهای علمی در این زمینه پرداخته شده است. در بخش دوم، با توجه به پیچیدگی پدیده فراموشی سازمانی و تأثیرگذاری عوامل متعدد بر این پدیده، تلاش شده است که ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر آن، به ساختاردهی و درک عمیق تر این عوامل، به عنوان مبنایی برای ارائه راه کارهای بهینه، به منظور بهبود فرایندهای سازمانی و تصمیم گیری های مؤثر پرداخته شود. روش: در بخش اول، به تجزیه وتحلیل کتاب شناختی با هدف علم سنجی مفهوم فراموشی سازمانی در بازه زمانی ۱۹۹۴ تا ۲۰۲۳ با کمک نرم افزارهای سایت اسپیس و وس ویور مبادرت شد. در بخش دوم، با بهره گیری از رویکرد سودا، عوامل تأثیرگذار بر این پدیده مهم بررسی شد. در این مرحله، با انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ۱۲ نفر از افراد متخصص و با تجربه در صنعت نفت، این عوامل شناسایی شدند. در نهایت با استفاده نرم افزار دسیژن اکسپلورر، نقشه جامع شناختی ترسیم و با اجرای تحلیل دامنه ای و مرکزی، شناخت عمیق تری از عوامل مؤثر بر این پدیده حاصل شد. یافته ها: نتایج بخش اول نشان می دهد که در بازه زمانی فوق، ۱۱۳۰ پژوهش در زمینه فراموشی سازمانی در سایت وب آو ساینس نمایه شده که کشور آمریکا با بیشترین استناد در رتبه نخست قرار گرفته است و کشورهای سوئد، اسپانیا و انگلستان، نسبت به ۱۰ کشور برتر در این حوزه تحقیقاتی میزان همکاری بین المللی بیشتری دارند. همچنین مجله های متعلق به دانشگاه های برتر جهان، همچون جانز هاپکینز، هاروارد و کمبریج، بیشترین تعداد ارجاع در زمینه تحقیقات فراموشی سازمانی را دارند و از طرفی، تعداد مقاله های بسیار کمی در این دانشگاه ها منتشر شده است. تحلیل هم واژگانی نشان می دهد که مباحث رهبری، سرمایه انسانی و ارتباط آن با سایر مفاهیم می تواند به عنوان موضوعات داغ تحقیقات آینده مطرح شوند. نتایج بخش دوم، پژوهش حاکی از آن است که عواملی همچون بینش، علایق و انگیزش کارکنان، با امتیاز دامنه ای ۱۲ و مرکزیت 28/19، بینش، علایق و انگیزش مدیران با امتیاز 9 و مرکزیت 26/16 در نگاشت ذهنی خبرگان در زمینه عوامل مؤثر بر فراموشی سازمانی بیشترین اهمیت را دارند. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل های هم استنادی، پژوهشگران علاقه مند در این زمینه تحقیقاتی، می توانند برای بررسی موضوعات داغ که طبق نتایج پژوهش، مباحث رهبری و سرمایه انسانی و ارتباط آن با سایر مفاهیم است، همکاری ها لازم را با کشورها و مؤسسه هایی داشته باشند که در این زمینه به صورت تخصصی فعالیت دارند. بنا به نتایج حاصل از دو بخش پژوهش، کارکنان، رهبران و مدیران به عنوان عناصر کلیدی، نقش بسیار حیاتی و اساسی در سازمان ها در زمینه فراموشی سازمانی ایفا می کنند.
بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
73 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع خدماتی نقش اساسی و مهمی در توسعه اقتصادی کشورها دارند و در این میان نقش و اهمیت جایگاه صنعت بیمه به عنوان یک صنعت حمایت کننده بر هیچ کس پوشیده نیست. ازسوی دیگر، افزایش رقابت در صنعت بیمه، بیشتر مدیران این صنعت را به فکر چاره اندیشی برای حضور ماندگار در عرصه کسب وکار انداخته است. در اینکه صنعت بیمه از منظر ابتکارهای فناورانه نسبت به سایر خدمات مالی از قبیل بانک و بورس، عقب افتاده است، تردیدی وجود ندارد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی بازاریابی دیجتالی در صنعت بیمه (فرصت ها، چالش ها و راهکارها) انجام شد. در پژوهش حاضر به منظور رسیدن به هدف اصلی پژوهش پس از انجام 10 مصاحبه و رسیدن به اشباع نظری، از فرایند سه مرحله ای تحلیل مضمون استفاده شد. در اولین مرحله برای انجام کدگذاری باز، محتوای تمام مصاحبه ها پیاده سازی و سپس کدگذاری باز آنها انجام شد؛ به این ترتیب که داده های جمع آوری شده در مصاحبه ها به صورت مکتوب روی کاغذ درج و سپس با تجزیه و تحلیل خط به خط و پاراگراف به پاراگراف نوشته های موجود کدهای باز و مفاهیم ایجاد شد. این مفاهیم اقتباسی از نوشته ها و در برخی موارد مانند خود نوشته بود که در مجموع 49 کد اولیه از مجموع 10 مصاحبه ایجاد شد. سپس به دلیل کثرت کدها، تمامی کدهای مشابه بر پایه قرابت مفهومی و معنایی در گروه خاص خود قرار گرفتند و به 37 مقوله فرعی تقلیل یافتند. در نهایت بر اساس کدهای باز ثانویه، هشت مقوله اصلی شامل چهار مقوله اصلی در بخش فرصت های بازاریابی دیجیتالی شامل مدیریت ارتباط با مشتری، معرفی محصولات، مدیریت هزینه ها، مدیریت بازاریابی و چهار موضوع اصلی در بخش چالش های بازاریابی دیجیتالی عوامل فناورانه، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل قانونی و عوامل بازاریابی ایجاد شد.
توسعه رهبری مدیران گروه های آموزشی دانشگاه ها: یک مطالعه فراترکیب
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف سنتز ادبیات مربوط به توسعه رهبری مدیران گروه های آموزشی دانشگاه ها انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی می باشد.روش: با روش کیفی فراترکیب انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1380 الی 1402 و 2001 تا 2024 است. در این راستا 111 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و درنهایت 74 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوط، درمجموع 92 کد، 44 مفهوم، 13 مقوله کلیدی طی فرایند جستجو و ترکیب نظام مند متون شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید گردید.یافته ها: تحلیل نشان داد که مهمترین عوامل کلیدی عبارتند از: شخصیتی، عمومی، مدیریتی و اجرایی، عوامل شخصیتی با مولفه اخلاق، عوامل عمومی با مولفه های ارتباط موثر، هوش هیجانی، مدیریت تعارض، توسعه تیم و حل مساله. عوامل مدیریتی با مولفه های هدف گذاری، تصمیم گیری و مدیریت عملکرد. عوامل اجرایی با مولفه های تعهد به مأموریت، رفتاری و عملکردی، مسولیت شغلی و هدایتگری منابع. نتیجه گیری: این پژوهش ازآن جهت که درک عمیقی از ادبیات موجود در مورد موضوع عوامل، مولفه ها و شاخص های توسعه رهبری مدیران گروه های آموزشی دانشگاه ها ارائه می دهد، می تواند برای ارتقاء عملکرد مدیران گروه های آموزشی در آموزش عالی مورداستفاده قرار گیرد.
تأثیر فلات شغلی بر پنهان سازی دانش: با تأکید بر نقش میانجی بی اعتمادی و بی تفاوتی سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: شهرداری های شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر فلات شغلی بر پنهان سازی دانش با تاکید بر نقش میانجی بی اعتمادی و بی تفاوتی سازمانی ادراک شده در بین کارکنان شهرداری های شهر شیراز می پردازد. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و همچنین از حیث فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی است. جامعه آماری این پژوهش 212 نفر از کارمندان شهرداری شیراز هستند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. برای سنجش روایی از روش اعتبار محتوا و برای آزمون پایایی پرسش نامه از شیوه آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای فلات شغلی، پنهان سازی دانش، بی اعتمادی سازمانی و بی تفاوتی سازمانی ادراک شده به ترتیب برابر با 0.930، 0.870، 0.906، 0.886محاسبه گردید، که مقداری بیشتر از 0.7 هستند.. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه های پژوهشی رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار spss و pls به کار رفت. یافته های پژوهش نشان داد که فلات شغلی بر پنهان سازی دانش، فلات شغلی بر بی اعتمادی سازمانی ادراک شده فلات شغلی بر بی تفاوتی سازمانی ادراک شده، بی اعتمادی سازمانی ادراک شده بر پنهان سازی دانش، بی تفاوتی سازمانی ادراک شده بر پنهان سازی دانش تاثیر معناداری دارند. در انتها بر اساس یافته های پژوهش رهنمودهایی به مدیران ارشد شهرداری های شیراز ارائه شده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر شایستگی های رؤسای واحدها و مراکز دانشگاه آزاد اسلامی متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (مورد مطالعه واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شمال غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
211 - 239
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر شایستگی های روسای واحدها و مراکز دانشگاه آزاد اسلامی متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (مورد مطالعه: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شمالغرب کشور) انجام شد. مطالعه حاضر یک پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود که در دو مرحله کیفی و کمی در طول سال های 1400 تا 1401 در میان روسا و معاونین واحدها و مراکز آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی شمالغرب کشور صورت گرفت. در مرحله اول این پژوهش ابتدا یک مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی جهت کشف و شناسایی عوامل موثر بر شایستگی های روسای واحدها و مراکز دانشگاه آزاد اسلامی متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی صورت گرفت و سپس در مرحله دوم جهت بررسی و تکمیل مؤلفه های یادشده، مطالعه ای با تکنیک دلفی طراحی و اجرا گردید. در نهایت، مطالعه ای مقطعی با رویکرد توصیفی عوامل شناسایی شده را در جامعه بزرگ تر مورد آزمون قرار داد و میزان تاثیر عوامل شناسایی شده تعیین گردید. در قسمت کیفی تحقیق جهت شناسایی عوامل از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در قسمت کمی از پرسشنامه محقق ساخته جهت گردآوری داده ها استفاده شد.
طراحی مدل پیشایندهای دوسوگرایی رفتار شهروندی سازمانی در سازمانهای دولتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
32 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه رفتارشهروندی نقش بسزایی در عملکرد فرد و سازمان دارد و عموماً در کارکنان تمایل زیادی به انجام رفتار شهروندی سازمانی دیده می شود. تحقیقات نشان داده که رفتارشهروندی سازمانی می تواند در برخی شرایط برای سازمان ها مضر باشد. لذا هدف این تحقیق طراحی مدل پیشایندهای دوسوگرایی رفتارشهروندی سازمانی در سازمان های دولتی می باشد.
طراحی مدل ساختاری- تفسیری پیشرانهای ظلم سازمانی ادراک شده در بیمارستان های سازمان تامین اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
99 - 120
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ظلم سازمانی ادراک شده یکی از منفی ترین نوع روابط فرد و سازمان است که در آن کارکنان به این باور می رسند که رفتارهای منفی سازمان با آنها برایشان مضر می باشد. هدف این پژوهش، طراحی مدل ساختاری-تفسیری پیشرانهای ظلم سازمانی ادراک شده در کارکنان بیمارستان های سازمان تامین اجتماعی می باشد.
شناسایی عناصر کلیدی یادگیری خُرد در محیط سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کوشش شده است که مدلی جامع برای شناسایی عناصر کلیدی موفقیت در پیاده سازی یادگیری خُرد در محیط سازمان ارائه شود. این پژوهش از لحاظ هدف جز تحقیقات توسعه ای و از لحاظ شیوه ی گردآوری یافته ها با رویکرد کیفی و با استفاده از روش سنتزپژوهی مبتنی بر مدل شش مرحله ای روبرتس (2006) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه ی مقالات علمی معتبر مرتبط با موضوع در بازه ی زمانی (2023-2000) می باشد که در پایگاه های تخصصی و علمی داخل و خارج کشور نمایه شده اند. جهت نمونه گیری از میان منابع جستجو شده پس از چند مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده، محتوای و کیفیت پژوهش و معیار مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، 19 منبع به صورت هدفمند انتخاب گردید. داده ها در بخش کیفی از طریق فرم چک لیست محقق ساخته و روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA کدگذاری تحلیل شدند. اعتباریابی یافته های پژوهش از طریق چهار معیار لینکلن و گوبا (1985)، خودبازبینی محقق، توافق بین دو کدگذار مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، 187 مضمون پایه به عنوان نشانگرها و 8 مضمون اصلی (یادگیری الکترونیکی، یادگیری غیر رسمی، محیط یادگیری، یادگیری خودراهبر، یادگیری تعاملی، محتوای خرد، یادگیری از طریق موبایل (سیار) و ارزشیابی خرد) به عنوان عناصر کلیدی موفقیت در پیاده سازی یادگیری خرد در محیط سازمان شناسایی گردید. باتوجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می گردد که متولیان واحد آموزش جهت برنامه ریزی و برگزاری دوره های آموزشی به مضامین اصلی توجه کنند.
تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی باتأکید بر نقش میانجی گری جستجوگری دانش و تعدیل گری انعطاف پذیری راهبردی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
113 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی در صنعت بانکداری ایران است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و ازنظر ماهیت روش و گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش صنعت بانکداری ایران و نمونه آن 28 بانک دولتی، خصوصی و قرض الحسنه شهر تهران است. یافته های این پژوهش نشان می دهد رهبری دوسوتوان بر جستجوگری دانش و نوآوری سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین جستجوگری دانش بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و این متغیر به عنوان میانجی گر رابطه رهبری دوسوتوان و نوآوری سازمانی نقش ایفا می کند، اما انعطاف پذیری راهبردی نقش تعدیل گر در رابطه جستجوگری دانش با نوآوری سازمانی ندارد. درنهایت به مدیران این صنعت پیشنهاد شد تا با توسعه آگاهی و قابلیت های خود، توانایی اعمال توأمان رفتارهای باز و بسته رهبری را برای بهبود نوآوری سازمانی توسعه دهند، پایگاه های دانش درون و برون سازمانی را گسترش داده و قابلیت جذب دانش را در سازمان توسعه دهند، نسبت به توسعه مراکز نوآوری اهتمام ورزند، نحوه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها و ایده پردازی درجهت بهبود نوآوری سازمان را تسهیل کرده و فرهنگ نوآورانه را بر سازمان خود حاکم سازند.