فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
43 - 61
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر داستان فریدون و لیرشاه با توجه به عناصر داستانی هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. منطق آشکاری که مقایسه این دو داستان را توجیه می کند تصمیم مشترکی است که دو پادشاه برای سرزمین خود می گیرند. در پی این تصمیم جدال ها و رویدادهایی رخ می دهد که فرجام هر یک از شخصیت های داستان را، که نکته قابل توجه و با اهمیت دو داستان است، نمایان می سازد. این بررسی مستقل از جنبه های حماسی، اساطیری، تاریخی و دیدگاه تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ادبیات ملل از یک دیگر است. رویکرد ما در مقایسه دو داستان بر اساس طرح، شخصیت ها، رویدادها و نکات برجسته آنهاست.
تصویری از حافظ در دیوان ناری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
151 - 168
حوزههای تخصصی:
ادیبان کُرد همواره شعر فارسی را به دیده اعجاب و تحسین نگریسته و از آن متأثر بوده اند. نمودهای گوناگون این تأثیرپذیری را در قالب تضمین، ترجمه و صور خیال مشابه و مضامین مشترک می توان دید و از این میان، شعر حافظ بیش از دیگر اشعار مورد توجه ایشان بوده است. در این مقاله پس از مقدم های درباره تأثیرپذیری ادیبان کُرد از شعر فارسی، به ناری، شاعر عار فمسلکی که در همین سده های اخیر می زیسته، پرداخت هایم. برای ترسیم خطوط چهره حافظ در دیوان شاعر کُرد، ابتدا به سراغ موضوعات و مضامین و مفاهیم مورد علاقه دو شاعر رفته و در نهایت چهار مخمس ناری، که در آنها غزلیات حافظ را، تضمین کرده است، بررسی کرد هایم.
بررسی آثار نقدی در ادبیات داستانى ایران و سوریه «پژوهشی در ادبیات تطبیقی»
حوزههای تخصصی:
بررسی همسانی ها و تفاوت های ادبیات عربی و فارسی، هم چنین تأثیرپذیری این دو ادبیات از یکدیگر همواره دستمایه ی بسیاری از پژوهش های حوزه ی ادبیات تطبیقی بوده است.
از آنجا که در دهه های اخیر ارتباط این دو ادبیات کاهش چشمگیری یافته است، به نظر می رسد توجه به اشتراکات فرهنگی این دو، از یک سو، و نیز تأثیری که از غرب به عنوان خاستگاه نقد ادبی نوین گرفته اند، از سوی دیگر، زمینه را برای بررسی نمونه های نقد عملی در حوزه های مختلف فراهم آورد و خلأ ناشی از فقدان یا کمبود ارتباط مستقیم میان ادبیات عربی و فارسی را پُر کند.
در این بررسی ها هم چنین تفاوت دیدگاه ایرانی و عربی و نیز اختلاف نظر در برداشت از نظریات غربی و نِمود آن در آثار نویسندگان ایرانی و عرب، می تواند در نوع نگاه منتقدانه به این دو حوزه مؤثر باشد.
در پژوهش حاضر شماری از نقدهای عملیِ صورت گرفته در ایران و سوریه، به عنوان بخشی از حوزه ی گسترده ی ادبیات عربی، در ادبیات داستانی (به ویژه داستان کوتاه) به منظور آشنایی با شباهت ها و تفاوت های نگاه منتقدان ِ هر دو حوزه به نقد ادبیات داستانی بررسی شده است و میزان موفقیت هر کدام از منتقدان با توجه به نوع پرداختن به داستان کوتاه و روند آن در ایران و سوریه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی غدیریه های فارسی و عربی(مطالعه مورد پژوهانه: غدیریه های شهریار و بولس سلامه)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیّت این واقعه ی مهم دینی و تاریخی غدیر و اهتمام شاعران پارسی و عرب به این قضیه، و نیز با توجه به کثرت آثار شاعران در این موضوع، این مقاله به بررسی تطبیقی غدیریه های دو شاعر معروف ایرانی و عرب، یعنی محمد حسین شهریار و بولس سلامه، و استخراج نقاط تشابه و تفاوت موجود در غدیریه های آنان می پردازد. شباهت این دو شعر از نظرنحوه پردازش موضوع و رویکرد ایشان به این قضیه تاریخی و نگاه ریزبینانه و توصیفات دقیق، و به کار گیری صنایع بیانی و بدیعی، در کنار تفاوتهای منحصر به فرد، از عمده نتایج این تحقیق می باشد. با توجه به اهمیّت این مسأله در تاریخ و ادبیات، شیوه های مختلف پرداختن دو شاعر به این موضوع و مقایسه غدیریه های فارسی و عربی، نیز مورد تحلیل قرار گرفته است.
سیمای زن و عشق در «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه »(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
31 - 42
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از «شاهنامه » فردوسی، کتاب «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه » هومر، از زیباترین و عظیم ترین آثار حماسی ملتهای جهان است. در این آثار مشابهت ها و همسانی هایی وجود دارد که شاید یکی از علل مهم این همسانی ها، آمیختگی اساطیر ملت های گوناگون و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر باشد. همسانی های این آثار، ما را بر آن داشت که با تأمّلی دیگر در نوع نگرش آفریدگاران حماسه به جایگاه زن و مقایسه این موضوع در این آثار بپردازیم. در این مقاله ضمن بررسی جایگاه زنان در هر دو حماسه و بیان همسانی ها و ناهمسانی، به موضوع عشق و بررسی آن در این آثار نیز پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی حکمت و خرد در اشعار امرؤالقیس و رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
117 - 135
حوزههای تخصصی:
در میان ادبیات جهان، دو ادب فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان می توانند سهم به سزایی را در پژوهشهای تطبیقی داشته باشند. خردورزی و عقل مداری و به تعبیر زیباتر حکمت، یکی از این وجوه مشترک و قابل مقایسه است. امرؤالقیس کندی سرآمد سخنسرایان عرب در یک کفه ترازوی این قیاس و رودکی سمرقندی، آدم الشعرای شعر فارسی در کفه دیگر جای گرفته است. امرؤالقیس، روزنه هایی از حکمت جاهلی را با استمداد از فطرت و تعالیم گذشته و تجربه زندگی در اشعارش پیاده کرده و رودکی نیز با همین مفاهیم یادشده، ولی با در دست داشتن گنجینه مهم تر، یعنی اسلام، که چشمه بینش و خردورزی است، پا به عرصه شعر نهاده است.
بررسی تطبیقی فضای موسیقایی قصیدة سعدی شیرازی و شمس الدین کوفی در رثای بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه داستان ورقه و گلشاه عیوقی با اصل روایت عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومة عاشقانة ورقه و گلشاه از نخستین منظومه های داستانی فارسی در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم است که موضوع آن داستان، دلدادگی عاشق و معشوق، با زبانی ساده است. مضامین گیرا و جذاب عاشقانه این داستان، حاکی از قوت جنبة عاطفی آن است. هرچند عیوقی اصل این داستان را از اخبار و کتب عربی گرفته و به نظم درآورده است، اما با افزودن جنبه های حماسی و مضامین و تصاویر جدید، آن را از اصل متمایز کرده است. موضوع این مقاله استخراج و بررسی تطبیقی مضامین عاشقانة این داستان و اصل روایت عربی (عروه و عفرا)، بر مبنای مهم ترین ویژگی های عشق عذری (عفیف) است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حضور اندیشه و تفکر خردگرا - که ریشه در فرهنگ و تمدن دیرینة ایران دارد - در انتخاب شخصیت ها و جایگاه آنان و همچنین شیوة پردازش ماجراها بر تمایز متن فارسی نسبت به عربی تأثیر آشکار گذاشته است. به عنوان نمونه، در روایت فارسی، عشق دو عاشق از مکتب آغاز می شود که نشانگر فرهنگ و تمدن است، درحالی که در اصل روایت عربی، این عنصر وجود ندارد؛ به بیان دیگر، «آشنایی در مکتب» را راوی ایرانی افزوده است. بر همین اساس، سایر مضامین این دو روایت، بررسی شده و ضمن ترسیم جدول تطبیقی مضامین عاشقانه، به مقایسه و تحلیل نقش مایه های هر دو روایت، در حوزة شخصیت، زمان، مکان و پیرنگ پرداخته شده است.
ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
بررسی تطبیقی فضای موسیقایی سینیه شوقی و بلخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
45 - 61
حوزههای تخصصی:
تأثیر و تأثّر شاعران از مضامین و اسالیب یکدیگر در ادبیات جهان امری است شایع که ادبیات عرب نیز از آن مستثنی نیست. «سینیه» بحتری همواره مورد توجه ادبا و شعرا بوده است. در این میان احمد شوقی شاعر معاصر در اسلوب و مضمون از وی پیروی کرده است و عبدالله عمر بلخیر نیز از هر دو شاعر پیش از خود تأسّی جسته و سینیه ای زیبا از خود به یادگار گذاشته است. بی شک بحث و بررسی جنبه های گوناگون «سینیه» شوقی و بلخیر امری است لازم. برخی از سؤالاتی که این پژوهش در صدد یافتن پاسخی برای آن هاست: هنر این دو شاعر در باب موسیقی به چه صورت نمود یافته است؟ تناسب محتوا با وزن، بسامد واژگان و افزایندگان موسیقایی در این آثار به چه صورت است؟
دغدغه های سیاسی در شعر بدر شاکر سیاب و مهدی اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «نوستالژی» یا همان «غم غربت» و «دلتنگی» در دوره ی معاصر و به دلیل رویدادهای سیاسی و اجتماعی، رنگی دیگر به خود گرفته است. سیّاب و اخوان ثالث، به دلیل مواجه شدن با ناکامی های سیاسی مشترک، نوعی دلتنگی سیاسی در سروده های آن دو سایه افکنده است؛ و ناامیدی سیاسی، از بن مایه های اصلی شعر این دو سراینده به حساب می آید. استفاده از نمادهای طبیعی و اسطوره ها، از ابزارهای دو شاعر در ترسیم نوستالژی سیاسی است. آن دو اسطوره را از فضای اسطوره ای خود خارج نموده و به عنوان نمادی تأثیرگذار در صحنه ی سیاسی و اجتماعی، از آن بهره گیرند. پناه بردن به آرمانشهر، از دیگر ابزارهای دو شاعر برای کاستن از دغدغه های سیاسی خویش است. افزون بر آن، احساس شکست و نومیدی سیاسی در شعر اخوان، نمود بارزتری نسبت به شعر سیّاب دارد؛ اما در نهایت، هر دو شاعر، نگاهی امیدوارانه به فردایی بهتر و روشن تر دارند.
میراث گرایی در شعر مهدی اخوان ثالث و أمل دُنقُل
حوزههای تخصصی:
مهدی اخوان ثالث کار خود را در آغاز دوره ی نوگرایی با سرودن شعر به سبک خراسانی آغاز کرد، اما خیلی زود راه نیما را پیدا کرد و به عنوان یکی از وفادارترین یاران وی باقی ماند. أمل دنقل، شاعر ملی گرای مصری، در سال 1940 (1319 ه.ش) در ""قنا"" به دنیا آمد. او که در عصر رؤیاهای تعصبگرایانه ی عربی مصر می زیست، به شاعر اعتراض مشهور است. دل بستگی اخوان به میراث نیاکان خویش چنان است که در جای جای سروده های او، از زبان و شکل گرفته تا اندیشه و مفهوم، شاهد آن میراث کهن هستیم. دنقل نیز به میراث نیاکان خود دل بستگی بسیاری داشته و به منظور تقویت حس ملی گرایی مخاطبانش از آن میراث، بسیار الهام گرفته است. او تاریخ و اسطوره و حوادث و شخصیت های آن را فرامی خواند تا غرور از دست رفته ی عرب را به آن ها باز پس گرداند.
تأثیر وزن شعر فارسی بر اشعار عربی میرداماد
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن شاه عباس صفوی و مهاجرت گسترده ی عالمان شیعه از لبنان (جبل عامل و بقاع) و بحرین به ایران نهضت ادبی زبان عربی در کشور احیا شد که پیشگامان آن همین مهاجران تازه وارد بودند. رکن دیگر این نهضت ایرانیانی بودند که زبان عربی را از این فقیهان فراگرفتند. از جمله ی این افراد میرداماد فیلسوف و فقیه معروف است. او علاوه بر آثار فلسفی، اشعاری به فارسی و عربی از خود بر جای گذاشته است. وی با آنکه نوه ی دختری محقّق کَرَکی، عالم لبنانی مقیم ایران، است، ولی در ساختارِ موسیقاییِ اشعارِ عربیِ خود به شدت متأثر از شعر فارسی بوده است، به گونه ای که هم در انتخاب وزن ها و هم در دیگر ویژگی های وزنی از وزن شعر فارسی بهره ی فراوان برده است. این موضوع به موسیقی اشعار عربی او رنگ و بوی فارسی بخشیده است. میرداماد در اشعار عربی خود از یک سو از پرکاربردترین بحرهای عربی اعراض کرده و از سوی دیگر از وزن های فارسی مانند وزن های دوری استفاده کرده است. با توجّه به نمونه های موجود می توان نتیجه گرفت که میرداماد به هنگام سُرودن اشعار عربی اش تحت تأثیر اشعار فارسی مولوی و حافظ بوده است. برای بررسی این موارد از شیوه ی نقد تطبیقی استفاده شده است.
ترجمه تطبیقی ضرب المثل های انگلیسی به فارسی از لحاظ زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
115 - 131
حوزههای تخصصی:
ترجمه تطبیقی ضرب المثل های انگلیسی به زبان فارسی، مترجمان ایرانی را در مقایسه زبان مبدا (SL) با زبان مقصد (TL) با مسایلی از قبیل کاربردهای لغوی، سبک ادبی، فرهنگ و ساختار یا معنی مواجه می سازد. در این مورد، عوامل اصلی در ترجمه و برابریابی در دو زبان مبدا و مقصد در سه حوزه زبان شناسی از قبیل شکل(form)، محتوا(content) و موقعیت(context) در دو زبان های مبدا و مقصد قرار می گیرند. مقاله حاضر با ارایه طرح سه نسخه ای در صدد یافتن راه حلی کاربردی برای ترجمه ضرب المثل های انگلیسی به فارسی با حداقل افت از لحظ ساختاری، معنایی و مفهومی است.
داش آکل و شخصیت های محوری داستان های همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
149 - 164
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه «داش آکل» از برجسته ترین داستان های صادق هدایت و از جمله داستان های برجسته ادبیات معاصر ایران است. در این داستان بن مایه های تفکر ارنست همینگوی در شخصیت پردازی، که به نوعی مکتب فکری او را تشکیل می دهد، خود را به معاینه نشان می دهد. آرمان گرایی، تعلق به جهان اقلیت، آسیب دیدگی، فرجام شوم، تسلیم دردآلود و در نهایت پیروزی در عین شکست، از مهم ترین وجوه اشتراک شخصیت داش آکل با شخصیت های مورد علاقه نویسنده آمریکایی است.
«مرگ » از دیدگاه ابوالطیّب المتنبّی و ابوالقاسم فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
11 - 29
حوزههای تخصصی:
نوشتار فراروی، جستاری است درباره مرگ، از نگاه دو سخ نسرای پراوازه تازی و پارسی، ابوالطیّب متنبّی و ابوالقاسم فردوسی. هر کدام از این دو حکیم فرزانه به فراخور اندیشه و بایسته های زمانه دورنمایی از مرگ به دست داده اند، و در واکاوی باورهای این دو سراینده برجسته و بلندآوازه، فراروی مرگ با نمون ههای فراوانی از ه ماندیشی و ه مگرایی برم یخوریم. در جایگا ههایی نیز گونه نگرش شان با یکدیگر ناهمگون و دوگانه است و این دگرمانی بازم یگردد به هموار نبودن بستر بر پایه نگاه و خواسته و واداشت ههای پیرامونی.
بررسی تطبیقی حبسیات ملک الشّعرای بهار و ناظم حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
111 - 133
حوزههای تخصصی:
حبسیات، اشعاری هستند که تأثّرات و آلام درونی شاعر را در محیط زندان بازگو می کنند و پرده از چهره حاکمان استبداد برمی دارند. ملک الشعرای بهار و ناظم حکمت از شاعران معاصر ایران و ترکیه ، در راه مبارزه خود با استبداد، سال های سال زندان و تبعید را تجربه کرده اند و هر کدام به نحوی تأثّرات درونی خود را در شعر خویش متبلور ساخته اند. مقاله حاضر با نگاهی اجمالی به نقاط مشترک و مورد اختلاف این شاعران، به مقایسه تعدادی از حبس سروده های آنان پرداخته است.