فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگارنده بر آن است ضمن بیان اجمالی نحوه به کارگیری تصاویر طبیعت و مناظر مختلف آن در شعر غیر عرفانی به تفاوت نحوه کاربرد این عناصر در مثنوی حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار و مثنوی مولوی که از دیدگاه اندیشه به هم نزدیک هستند، بپردازد.در یک نگاه اجمالی به دوره های مختلف شعر فارسی، این نکته روشن است که شعر فارسی در هیچ دوره ای از بهره مندی از طبیعت به روش تصویر آفرینی بی نیاز نبوده است.شاعران دوره اول شعر فارسی «سبک خراسان»، بیشتر نگارگر طبیعت هستند و سیری آفاقی دارند. در حالیکه در مثنوی مولوی و شاعران هم فکر و هم عصر او این سیر انفسی است و طبیعت به عنوان ابزاری برای القای معانی به کار می رود. مطلبی که در اینجا قابل تامل است اینکه نحوه کاربرد و توصیف جلوه های طبیعت در آثار سنایی و عطار به صورت کلیشه ای و تکراری است، در حالی که در مثنوی مولوی، تصویر آفرینی صورتی متنوع تر داشته و با یک بیان جدید و منحصر به فرد مطرح شده است.
بسم اله الرحمن الرحیم (تاملی بر تاثیر اسلوب بیت آغازین مخزن الاسرار نظامی بر مقلدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظامی شاعری طرفه کار و پیشرو است. ابتکار و خلاقیت شاعری نظامی در بسیاری از عرصه های زبانی و ادبی، شگفت و جریان ساز است.یکی از بدایع نظامی در گستره تحمیدیه سرایی، صدر نشانی کلام گرامی «بسم اله الرحمن الرحیم» در آغاز منظومه گران سنگ مخزن الاسرار است.طبعا این ابتکار نظامی نیز مورد توجه برخی از مقلدان و شاعران پس از وی بوده است.این نوشته، به طرح نخستین بیت مخزن الاسرار و تاثیر شگفت و پردامنه آن بر شاعران پس از نظامی پرداخته است.
مقایسه ناسیونالیسم در اشعار ملی عارف قزوینی (شاعر ملی ایران) و ابراهیم طوقان (شاعر ملی فلسطین) (عنوان عربی: دراسة القومیة فی أشعار عارف قزوینی، وإبراهیم طوقان الشاعرین القومیین الإیرانی والفلسطینی)
حوزههای تخصصی:
ناسیونالیسم یا ملی گرایی، یکی از ویژگی های بارز ادبیات مقاومت بوده که توانسته است جایگاه ویژه ای را در سروده های شاعرانی که در این عرصه فعالیت کرده اند، به خود اختصاص دهد.اما در این میان، شاعرانی وجود دارند که به شدت تحت تاثیر این ویژگی قرار گرفته اند، به طوری که به «شاعر ملی» ملقب شده اند. در ایران، عارف قزوینی و در فلسطین، ابراهیم طوقان، دو شاعر بزرگ در این زمینه بوده اند که توانسته اند این عنوان را کسب کنند.آنچه مشخص است، این است که این دو شاعر متاثر از ادبیات مقاومت اند، ادبیاتی که در ایران و فلسطین وجوه اشتراک زیادی با یکدیگر دارند، چرا که این دو کشور در طول تاریخ مبارزاتی خود همواره دربرابر استبداد داخلی و خارجی ایستادگی کرده اند. لذا ادبیات مقاومت، زمینه ساز ظهور شباهت هایی در گرایش های ناسیونالیستی و ابزار بیان و معانی و مضامین موجود در اشعار این دو شاعر شده که در تحقیق حاض بررسی شده است.چکیده عربی:إن القومیة سمة من السمات البارزة لأدب المقاومة، واستطاعت أن تحتل مکانة متمیزة فی أدب الشعراء الناشطین فی هذا المجال. وهناک شعراء تأثروا بهذه الظاهرة تأثرا کثیرا، بحیث لُقِّبوا بالشعراء القومیین.استطاع عارف قزوینی فی إیران أن یُلقّب بهذا اللقب، کما ظفر بهذا اللقب إبراهیم طوقان الشاعر العربی فی فلسطین. ومما لاشک فیه هو أن الشاعرین تأثرا بأدب المقاومة. ولهذا الأدب فی إیران وفلسطین مشترکات کثیرة، لأن البلدین، وقفا طوال التاریخ أمام الاستبداد الداخلی والخارجی. فنری أن أدب المقاومة أدی إلی ظهور مشترکات بین النزعات القومیة للشاعرین، وأسلوب التعبیر عنها، والمضامین المشترکة فی نتاجاتهما، وهذا ما یعالجه هذا المقال.
تحلیل و بررسی تطبیقی زندگی و مرگ از دیدگاه رودکی و متنبی (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین نظرتی رودکی، والمتنبی إلی الموت، والحیاة)
حوزههای تخصصی:
زندگی چیست؟ ما از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟ اینها دو پرسش اساسی زندگی آدمیان است. پاسخی که هر فرد برای این پرسش ها می یابد، جهان بینی وی را شکل می دهد و بر آن اساس چگونه زیستن را می آموزد.در این جستار، تلاش کرده ایم دیدگاه رودکی -شاعر بزرگ پارسی گوی- را با دیدگاه متنبی -یکی از شاعران بزرگ تازی- درباره مرگ و زندگی مقایسه کنیم؛ نیز هریک از این دیدگاه ها را بررسی و تحلیل کنیم.چکیده عربی:ما الحیاة؟ من أین جئنا، وإلی أین سنعود؟ هذان سؤالان أساسیان فی الحیاة البشریة. والإجابة التی یجدها الناس لهذین السؤالین، تعبّر عن نظرتهم إلی الحیاة، وهم یتعلمون کیفیة العیش وفقا لتلک الإجابة.حاولنا فی هذا المقال أن نقوم بدراسة مقارنة بین نظرتی رودکی، والمتنبی، الشاعرین الکبیرین الفارسی، والعربی، إلی الموت والحیاة. هذا وإننا قمنا بدراسة کلّ من هاتین النظرتین وتحلیلهما، علی حدة.
نیما یوشیج و راینر ماریا ریلکه نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران (عنوان عربی: نیما یوشیج وراینر ماریا ریلکه نموذج لتأثیر الأدب الألمانی علی الأدب الإیرانی المعاصر)
حوزههای تخصصی:
قرن ها است که ادبیات کهن فارسی بر ادبیات غرب تاثیر نهاده است و نویسندگان و ادیبان اروپایی و امریکایی با افتخار به این موضوع اشاره کرده اند. کافی است در این زمینه نگاهی کنیم به ترجمه های فیتزجرالد از رباعیات خیام و یا غزلیات مولانا با ترجمه کالمن بارکس که امروزه پرفروش ترین اثر در قلمرو کشورهای انگلیسی زبان است.بدیهی است که این رابطه فرهنگی یکسویه نبوده و در این داد و ستد و تاثیر و تاثر، ادبیات فارسی و به ویژه ادبیات معاصر فارسی از ادبیات غرب تاثیر پذیرفته است. این تاثیرپذیری پیش از انقلاب مشروطه و از راه ترجمه آغاز شد و موج نوخواهی و نوجویی شاعران و نویسندگان ایرانی سبب شد که انواع جدید ادبی به قلمرو ادبیات فارسی راه یابد.هدف مقاله حاضر آن است که نشان دهد آیا ترجمه چند نامه به شاعری جوان اثر راینر ماریا ریلکه به قلم دکتر پرویز ناتل خانلری در سال 1318 تاثیری بر نیما یوشیج در نگارش کتاب حرف های همسایه داشته است. در دستیابی به پاسخ این پرسش بررسی، مقابله ای متن دو کتاب با توجه به شرایط ادبی در ایران و جنبه های نوآورانه در شعر نیما یوشیج انجام خواهد شد.چکیده عربی:أثر الأدب الفارسی القدیم علی الآداب الغربیة منذ القرون وأشار إلی هذا الأمر أدباء أوروبا وأمیرکا فخورین بهذا التأثیر. ولإثبات هذا القول یکفی أن نلقی نظرة علی ترجمات فیتز جیرالد لرباعیات الخیام أو ترجمات کولمان بارکس لغزلیات مولوی حیث تعتبر الترجمتان من أکثر النتاجات رواجا فی الأوساط الأدبیة فی البلدان الناطقة بالإنجلیزیة.ومن الواضخ أن هذه العلاقات الثقافیة بین إیران والغرب لم تکن أحادیة بل کان للأدب الفارسی سیما الأدب المعاصر حظّ من التأثر بالأدب الغربی. بدأ هذا التأثر قبیل ثورة الدستور عن طریق الترجمة حیث أدت رغبة الشعراء والکتاب الإیرانیین فی التیارات الأدبیة الجدیدة إلی دخول أنواع أدبیة جدیدة فی حوزة الأدب الفارسی.یهدف هذا المقال أن یدرس تأثیر ترجمة (رسائل إلی شاعر شاب) لراینر ماریا ریلکه بقلم برویز ناتل خانلری عام 1318ش علی الشاعر الإیرانی المعاصر نیما یوشیج فی تألیف کتابه (أحادیث الجار). وللوصول إلی الجواب یدرس هذا المقال دراسة مقارنة بین نصّ الکتابین بالنظر إلی الظروف الأدبیة فی إیران والجوانب الإبداعیة فی أشعار نیما یوشیج.
نگرشی تطبیقی بر رویکردهای سیاسی در دیوان ابوالقاسم الشابی و کلیات اقبال لاهوری (عنوان عربی: نظرة مقارنة إلی الاتجاهات السیاسیة فی دیوان أبیالقاسم الشابی وکلیات إقبال لاهوری)
حوزههای تخصصی:
»ابوالقاسم شابی» و «اقبال لاهوری» از شعرای انقلابی و متعهد بودند که در راه اصلاح و بیدارسازی افکار مردم گام نهادند. این دو شاعر آزادی خواه علیه جور حاکم بر زمانه خود قیام کردند و به قیام علیه ستم متعهد شدند و به علت خفقان های موجود در سرزمین های تونس و پاکستان، زبان رمز و کنایه را برگزیدند تا آنجا که «ظالم و ظلام» در قصاید شابی نماد استعمار فرانسه است و یا از آن به «الثعبان» مار تعبیر می شود. اقبال نیز از استعمار انگلیس به «گرگ بره نما» تعبیر می کند.»شابی و لاهوری» سعی کردند گوهر نایاب عشق الهی را در هموطنان خود بپرورانند تا با توکل به خدا و کسب اراده از دست رفته، بر روح صوفیانه خشک حاکم بر زمان خود غلبه کنند و علیه استعمار به پاخیزند.چکیده عربی:کان الشابی ولاهوری شاعرین ثوریین ملتزمین خطوا خطوات بعیدة فی سبیل إصلاح الأمة ویقظة الشعب کما نراهما یثوران ضد ظلم الحکام، بوصفهما شاعرین محررین، ویلتزمان الوقوف ضد الظلم. اختار الشاعران لغة الرموز والکنایات بسبب أجواء الرعب الموجودة فی بلدیهما تونس وباکستان. یرمز الظالم والظلام فی قصائد الشابی إلی الاستعمار الفرنسی کما یعبر عن هذا الأخیر بالثعبان؛ وکذلک عبّر إقبال عن الاستعمار الإنجلیزی بالذئب فی ثوب الحمل. حاول الشابی ولاهوری تنمیة الدرر الیتیمة للعشق الإلهی فی نفوس المواطنین کی یغلبوا علی روح التصوف الجاف المسیطر علی عصرهم ولیقفوا ضد الاستعمار.
مقایسه احساسات جوزف کنراد، ای.ام.فورستر، جلال آل احمد و اقبال لاهوری نسبت به بی عدالتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و پژوهش در متون فرهنگی و نتایج تفسیری که از واکاوی ساختارهای احساسی و ارجاعات درون متنی آنها حاصل می گردد، همواره مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران علوم انسانی و منتقدان ادبی بوده است. آثارمنتخب منثور و منظوم این نویسندگان غربی و شرقی، عمدتا احساس گرا، سرشار از عشق و زیبایی و ملهم از عواطف درونی آنها است. به همین دلیل، با وجود آنکه این آثار از لحاظ شیوه نگارش با یکدیگر متفاوتند، جملگی آنان از حیث مضمون شباهت بسیاری به اشعار غنایی دارند. هدف از این تحقیق، بررسی نهادهای ادبی همچون شعر و رمان به عنوان صورت های فرهنگی مختلف گرفته از حس درونی نویسندگان آنها و در عین حال ارتباط آنها با گسترش بی عدالتی، تحکیم قدرت و تسلط کشورهای مبدا یا بزرگ شهرهای امپراطوری است. در پژوهش حاضر، روش تحقیق به شیوه اسنادی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی احساسات عدالت خواهانه این نویسندگان در آثار منتخبشان می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به رغم تفاوت های اساسی در شیوه و لحن این نویسندگان، وجه مشترک آنان در جبهه گیری بر علیه اروپا محوری و احساس انزجار و تنفر آنها نسبت به گسترش بی عدالتی به سرزمین های پیرامونی می باشد. البته، ذکر این نکته لازم است که در موضع گیری کنراد و فورستر نسبت به بی عدالتی نوعی دوگانگی مشهود است که ریشه در باورهای نژادپرستانه محیط فرهنگی آنان دارد. این امر خود از موارد تفاوت آنها و تمایز فرهنگی این دو نویسنده نسبت به نویسنده شرقی دو است.
اندیشه های مولانا در اشعار شورانگیز صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان شاعران پارسی گوی، شاعری که بیش از همه بارها از مولانا جلال الدین بلخی با ستایش و احترام بیش از اندازه نام برده و خود را مرید و پیرو اندیشه های او دانسته، میرزامحمد علی صائب تبریزی است. صائب چه از لحاظ صورت؛ یعنی وزن و قافیه و ردیف و تعبیرات و ترکبیات و تصویرهای شعری و چه از لحاظ محتوی؛ یعنی مضامین و افکار و حکایات و تمثیلات، از آثار مولانا بهره های فراوان برده است؛ چنان که کمتر صفحه ای از دیوان پر حجم او می توان یافت که نشانه ای از مولانا در آن نباشد. اندیشه های مولانا چنان با جان صائب آمیخته و درسخن او متجلی شده است که می توان او را یکی از بر جسته ترین مولوی شناسان قرون گذشته به شمار آورد. در این گفتار، مطالب بالا با ذکر شواهد و دلایل گوناگون به اثابت می رسد؛ با تاکید بر این که این شواهد مشتی از خروار و اندکی از بسیار است.
تحلیل سیرالعباد الی المعاد سنائی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درونمایه اصلی سیرالعباد الی المعاد سنایی که سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است، درونمایه ای جهانی است که در ادبیات شرق و غرب خاستگاه های کهن الگویی عمیقی دارد. در این جستار، ضمن بررسی سیر تحول این مضمون در آثار مشابهی در ادبیات جهان به تحلیل سیرالعباد سنایی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد اسطوره ای پرداخته شده است. پرسش اصلی این بوده است که: مهم ترین شالوده کهن الگویی این اثر چیست و در خوانش و بازآفرینی سنایی از پیش نمونه احتمالی او، الگوهای اساطیری موجود در ژرف ساخت کهن روایت، چگونه در خدمت تاویل عرفانی او از مفهوم سلوک معنوی عبد به سوی معاد قرار گرفته است و معنای انسان شناختی نشانه های رمزی به کار رفته در این اثر چیست؟ برای رسیدن به پاسخ تحلیلی این پرسشها از روش نقد اسطوره ای (کهن الگویی) استفاده شده، ضمن استفاده از بررسی تطبیقی، حوزه مطالعات بر سیرالعباد متمرکز شده است.
بررسی تطبیقی عنصر «طرح» در داستان های کهن و داستان های امروزی ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین فرق بین داستان های کهن و داستان های امروزی، عنصر «طرح» است (که یکی از مهم ترین عناصر داستان به شمار می رود): داستان های کهن ممکن است از مجموع تصادف ها ساخته شود و یا از حوادثی که از علل و معلول های سطحی سرچشمه گرفته باشد، در حالی که داستان های امروزی از حوادثی ناشی می شوند که به جدال می انجامند، جدال هایی که بر اساس علل و معلول موجه به نظر می آیند. در این مقاله کوشش شده است عنصر «طرح» در داستان های کهن ایرانی (شاهنامه و خسرو و شیرین) و داستان های کهن اروپایی (ایلیاد و ادیسه) با داستان های معاصر (رمان) ایرانی (تنگسیر و سووشون) و داستان های معاصر (رمان) اروپایی (مادام بواری و جنگ و صلح) مقایسه شود تا وجوه تشابه و افتراق آنها مشخص شود.
تشبیه و تنزیه از دیدگاه سنایی و ابن عربی (عنوان عربی: التشبیه والتنزیه عن منظار سنایی وابن عربی)
حوزههای تخصصی:
غالبا اندیشمندان دیدگاه هایی درباره انسان، خدا و جهان داشته اند.ممکن است نقاط و نکات مشترکی در این تفکرات بیابیم که برخی از متفکران تحت تاثیر یکدیگر و برخی برحسب توارد، دارای این اشتراکات بوده اند. بحث ما در مقایسه و مطابقه تشبیه و تنزیه صفات الهی از موضوعات کلامی میان دو اندیشمند است: که یکی شاعرِ عارف که در غزنه قلمرو ایران می زیسته و دیگری عارفی شاعر که در اندلس پرورش یافته است. سخن از سنایی شاعر قرن پنجم و ابن عربی متفکر سده هفتم است. با آنکه این دو اندیشمند در دو حوزه و زمان متفاوت می زیسته اند، درباره مقولات تشبیه و تنزیه صفات الهی، نظرهای یکسانی ارایه کرده اند. تحقیق حاضر در پی اثبات این همسانی است.چکیده عربی:قدّم المفکرون آراء معینة حول الله، والکون، والإنسان. ویمکن للمتتبع أن یلاحظ نقاط مشترکة فی هذه الآراء؛ منها ناتجة عن تأثر بعض المفکرین ببعض، ومنها ناتجة عن توارد الخواطر. یدرس هذا المقال موضوع التشبیه، والتنزیه بین الصفات الإلهیةـ من الموضوعات الکلامیة ـ فی رأی هذین المفکرین دراسة مقارنة؛ إذ کان أحدهما شاعرا عارفا عاش فی غزنة، بینما ترعرع الآخر بوصفه عارفا شاعرا فی الأندلس. ویشیر المقال إلی أن سنایی شاعر القرن الخامس، وابن عربی مفکر القرن السابع، بالرغم من أنهما عاشا فی بیئتین متباینتین، وعصرین مختلفین، فإنهما قدّما آراء مماثلة فی التشبیه والتنزیه بین الصفات الإلهیه، ویحاول المقال أخیرا إثبات هذه المشترکات.
بررسی تطبیقی دیدگاه سعدی و اندیشمندان غربی (مدیریت درباره ظاهر و باطن افراد) (عنوان عربی: نظرة مقارنة إلی الشاهنامه لفردوسی والإلیاذة والأودیسة لهومیروس)
حوزههای تخصصی:
انسان ها همیشه تلاش می کنند تصویر مطلوبی از خود در ذهن دیگران ایجاد کنند. تصور و قضاوت دیگران برای فرد اهمیت دارد. در افراد تمایلی وجود دارد که حتی بی هیچ نفع خاصی، تصور مثبتی از خود ارایه دهند و سعی کنند که دیگران آنان را بپذیرند و درموردشان خوب فکر کنند. زندگی سرشار از موقعیت هایی است که فرد بدون استفاده از هنر مدیریت برداشت در تعاملات و ارتباطات خود با دیگران دچار مشکل می شود. برای برقراری ارتباطات موثر، لازم است افراد در انتخاب کلمات، لحن صدا، حرکات بدن و ظاهر خود تغییراتی به وجود آورند تا تصویر مطلوب تری از خود به نمایش گذارند. افراد بدون آنکه متوجه باشند، ازطریق طرز لباس پوشیدن، صحبت کردن، ... تصویری در ذهن فرد مقابل ایجاد می کنند که گاهی این تصویر، مثبت و گاهی منفی است.شاید تصور شود که خوب مطرح کردن، بیشتر به خوش اقبالی فرد بستگی دارد؛ اما چنین نیست. اندیشمندان غربی مدیریت اعتقاد دارند مدیریت برداشت یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری میتوان آن را آموخت و به کار بست. اما در دیدگاه سعدی -که برای باطن اهمیت بیشتری قایل است- اعتقاد بر آن است که هر فردی باید به باطن خود توجه کند و ظاهر خود را برای دیگران نیاراید. اگر فرد شایستگی های لازم را داشته باشد، آن شایستگی ها خودبه خود با مرور زمان برای دیگران آشکار خواهد شد.چکیده عربی:یعتبر فردوسی من أشهر الشعراء الملحمیین فی العالم وتفتخر اللغة الفارسیة بوجوده إذ استخدم فی أشعاره تاریخ إیران القدیمة معتمدا علی معتقدات الإیرانیین القدیمة وخلق أثرا سمّاه الشاهنامه (رسالة الملوک).یدرس هذا المقال النتاج الخالد لهذا الشاعر الفارسی الکبیر وملحمة هومیروس الشاعر الیونانی الضریر، دراسة مقارنة. وقد تتجلی ملحمیة الأثرین فی النظرة الأولی أکثر تجلیا، إلا أن هناک مفارقات عدیدة ومشابهات کثیرة بین الأثرین بعد دراسة متأنیة، وهذا الموضوع یبیّن خریطة هذه الدراسة.حاول هذا المقال بعد دراسة متقصیة الوصول إلی وجوه الاشتراک والاختلاف فی هذین الأثرین، لتقدیم نتائج معینة وحیادیة عن الجوانب الخُلقیة فی الشاعرین ومستوی أفکارهما ونظرتهما إلی الحیاة.
رودکی و چاوسر (عنوان عربی: رودکی وتشوسر)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، درباره موضوع های مشترکی که در آثار ابوعبدالله رودکی و جفری چاوسر وجود دارد، جداگانه از طریق مقارنه و گاه توارد تحقیق شده است.هر دو شاعر در روزگار نسبتا ناآرامی به سر می بردند ولی در محیطی که کار می کردند، آرامش نسبی داشتند و به همین دلیل در شعرشان وجوه شادی و نشاط فراوان یافت می شود.از موضوع های دیگری که دو شاعر به آن توجه داشته اند، «مرگ» است.رودکی و چاوسر بر شاعران پس از خود تاثیرهای زیادی گذاشته اند.حوزه تاثیر رودکی حتی تا روزگار معاصر ادامه یافته ولی اوج تاثیر چاوسر تا حدود سیصد سال بیشتر نیست.هر دو شاعر مرثیه می سرایند و مرثیه های آنها تاثیرگذار بوده است.از وجوه افتراق این دو شخصیت، زبان آنها است.زبان رودکی پس از هزار سال برای فارسی زبانان مفهوم است ولی زبان چاوسر چنین نیست و باید برای نسل امروز ترجمه شود. دیگر اینکه رودکی از خود جوشیده و از پیشینیان بهره نبرده، در صورتی که چاوسر به طور یقین تحت تاثیر شخصیت های پیش از خود، چون پترارک، بوکاچو و دانته بوده است.چکیده عربی:یلقی هذا المقال الضوء علی الموضوعات المشترکة الموجودة فی نتاجات أبی عبدالله رودکی، وجیفری تشوسر. وذلک لأن کلا الشاعرین عاشا فترة لم تکن تخلو من الاضطرابات؛ غیر أنهما کانا یتمتعان بنوع من الهدوء فی بیئتهما، ما أدی إلی کثرة وجوه السرور، والنشاط فی شعرهما.والموت یعتبر من الموضوعات المشترکة بین الشاعرین، کما أنهما ینظران إلی الموت بنظرة واحدة إلی حدّ ما؛ بالإضافة إلی الصبغة الفلسفیة الموجودة فی نتاجاتهما عند الحدیث عن الموت. وکلا الشاعرین یتطرقان مضمون المراثی، وهی ذات تأثیر. کما قصد کلاهما بلاط الأمراء، وعاشا معتمدین علی الصلات التی حصلا علیها.
بررسی برخی وجوه اشتراک و افتراق داستان های کوتاه صادق چوبک و ادگار آلن پو (عنوان عربی: دراسة عدد من جوانب الاشتراک والافتراق فی قصص صادق تشوبک وإدغار آلان بو)
حوزههای تخصصی:
صادق چوبک ازجمله بنیانگذاران داستان کوتاه در ایران است. نقش ادگار آلن پو نیز به عنوان بنیانگذار اصول و مبانی ساختاری داستان کوتاه در جهان انکارناپذیر است. چوبک نخستین کسی بود که شعر مشهور «غراب» از آلن پو را ترجمه کرد.در مقاله حاضر، برخی وجوه شباهت و تفاوت درونمایه و ساختار داستان های کوتاه دو نویسنده بررسی شده است. نتایج نشان داده است که صادق چوبک، همانند صادق هدایت، از آلن پو تاثیر گرفته است.اما تفاوت هایی نیز میان دو نویسنده وجود دارد. عمده ترین این تفاوت ها، به مضامین و زمینه داستان های دو نویسنده برمی گردد. برخلاف آلن پو، صادق چوبک نویسنده ای با حال و هوای عمیق اعتراضی است.ویژگی مهم ساختاری پو، بدعت های او در به کارگیری حوادث فرعی و تصویرسازی است.چکیده عربی:یعتبر صادق تشوبک من مؤسسی القصص القصیرة فی إیران، وبالرغم من تذبذباته الفنیة إنه کاتب قدیر، وذات تأثیر فی تاریخ الأدب القصصی فی إیران. ویعتبر إدغار آلان بو، رائد الأصول الشکلیة للقصص القصیرة فی العالم. وکان صادق تشوبک، أول من قام بترجمة شعر غراب لآلان بو. کما کتب عددا من قصصه متأثرا بأجواء بو القصصیة، وهذا ما فعل هدایت فی بعض قصصه.ویمکن للقارئ فی باقی قصص صادق تشوبک، مشاهدة استخدامه تجارب آلان بو، وبالرغم من هذا کلّه، فإن هناک مفارقات أساسیة بین الکاتبین سیما فی المضامین. یعالج هذا المقال عددا من جوانب الاشتراک، والافتراق فی الشکل والمضمون، فی قصص الکاتبین الشهیرة.
بررسی تطبیقی ساختار داستان های شیر و گاو در کلیله و دمنه و افراسیاب و سیاوش در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره ی ساختار و منشاء قصه ها و اسطوره های ملت های مختلف جهان آثار گوناگونی پدید آمده است. برخی از پژوهش گران با نگاهی تطبیقی آثار دو یا چند قوم را با یکدیگر مقایسه کرده اند. از آن جا که هندی ها و ایرانیان از گذشته های دور پیوندهای فراوان فکری، جغرافیایی و تاریخی داشته اند، زمینه های بسیاری نیزبرای پژوهشگران علاقه مند به بررسی آثار این دو قوم فراهم آمده است. بی گمان ""پنجاتنترا"" و ""شاهنامه ی فردوسی""، دو اثر مهم و باستانی نزد مردم هند و ایران است و این دو اثر،درفرهنگ دوملت جایگاه ویژه ای دارند.
در این مقاله کوشش شده با نگاهی ساختاری، اجزای ساختار داستان های افراسیاب و سیاوش در شاهنامه و شیر و گاو در کلیله و دمنه مقایسه شود. درخور توجه است که این اجزا به گونه ای شگفت انگیز با یکدیگر مشابه اند. گفتنی است، کوشش شده اگر تفاوت هایی میان روایات گوناگون از این دو داستان وجود دارد، بازنموده شود. هم چنین به دلیل هم مانندی فراوان داستان شیر و شتر پرهیزگار در مرزبان نامه و شیر و شغال در کلیله ودمنه به شباهت های دو داستان اخیر نیز اشاره شود و در پایان با توجه به ساختار بسیار مشابه دو داستان، تحلیلی نیز ارائه گردد.
پارسی را به جهان، رونق و آوازه از اوست نثرنویسان معاصر در مکتب سعدی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به ویژگیهای زبانی هر قوم و نیز خصوصیات زبان فارسی دری و همچنین نقش سعدی در تحول این زبان به بیان مقدمهای در زمینه نثر سعدی و برخی از نثرنویسان معاصر و متأثر از سعدی میپردازد که در مکتب سعدی و از وی در امر نگارش خویش بهرهها یافتهاند. این نویسندگان و نوع نگارش آنان در طبقهبندیهای مختلفی چون ادیبان: محمدعلی فروغی، سعید نفیسی...، تاریخنگاران: اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت...، دانشوران فرهنگی: محمود صناعی، ایرج افشار...، روزنامهنگاران: فرامرزی، محمود عنایت...، مترجمان: محمد قاضی، نجف دریابندری...، طنز نویسان: علیاکبر دهخدا، فریدون توللی...، خاطره نگاران: مستوفی... و داستان نویسان: جمالزاده، پرویزی... قرار گرفتهاند که در این مقاله بدان پرداختهایم.