فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
118 - 135
حوزههای تخصصی:
سنایی غزنویی به عنوان یکی از برجسته ترین شاعران کلاسیک ایران، با حدیقه الحقیقه بسیاری از آموزه های اعتقادی و اخلاقی اسلامی را وارد شعر فارسی نمود. بیشتر این آموزه ها متأثر از فضای کلامی و اخلاقی عصر سنایی می باشد. عصری که نحله های کلامی و اخلاقی فراوانی در آن رواج داشتند. در این میان، مثنوی حدیقه الحقیقه، از جمله مهم ترین آثار سنایی، جلوه گاه تأثیرات کلامی و اعتقادی متعددی در بطن خویش می باشد. حدیقه الحقیقه اثری می باشد که هم متأثر از مبانی کلامی-استدلالی معتزله است و هم متأثر از مبانی کلامی–نقلی اشعریون. این اثر از یک سو، در مسائل کلامی چون رؤیت الهی، به دیدگاه های معتزله نزدیک می باشد و در مسأله حدوث و قدم کلام الهی به اشاعره. اگر چه سنایی پژوهان، وی را عمدتاً اشعری مسلک دانسته اند، اما نمی توان در باورداشت سنایی به حب اهل بیت (ع)، توحید و امامت و آموزه های اخلاقی شیعی مسلکانه او، شک کرد. باری در تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، تلاش شده تا تاثیرات کلامی دو فرق مهم جهان اسلام یعنی معتزله عقل اندیش و اشعریون نقل اندیش بر حدیقه الحقیقه سنایی مطالعه شود. عمده تمرکز تحقیق بر تأثیرات موضوعات کلامی و اخلاقی چون حدوث و قدم کلام الهی، رویت الهی، امامت، امر شر، حسن و قبح امور و ... در حدیقه الحقیقه سنایی است
قراءه تاریخانیه جدیده للمسرحیات الشعریه العربیه المعاصره؛ مصرع کلیوباترا نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
57 - 72
حوزههای تخصصی:
یعتقد المؤرخون الجدد أنه یجب دراسه العمل الأدبی فی سیاقه التاریخی وهذا یعنی أن العمل الفنی، یتأثر بظروف زمانه، ویلعب دوراً فی سیاق معین، ویدوَّن بتأثیر من الخطابات المختلفه مؤثراً بدوره فیها. کما یعتقدون أنه على الرغم من إدراکهم لتأثیر العمل الأدبی على المجتمع وظروف زمانه، لا یمکن أبدًا إعاده بناء الماضی کما کان، ولکنهم یعتقدون بناءً على آراء دریدا أن کل ما تبقى من الماضی هو فی شکل النص ومن خلال التعامل بین النص الذی وصل إلینا من الماضی وخطاب عصرنا الحاضر، یتم تقدیم مفهوم جدید لذلک النص. وفقاً لذلک، کانت القوه موجوده دائماً کعلاقه فی قلب التاریخ وکانت مرتبطه ارتباطاً وثیقاً بالخطاب السائد وبقیه الخطابات فی کل عصر. لذلک، من خلال الأعمال المدوّنه فی کل فتره، یمکن تحقیق منظور علاقات السلطه فی ذلک الوقت، وبطریقه أولى، یمکن الوصول إلى معنى وهدف الکتابه إلى حد ما. قدّم أحمد شوقی فی قصیدته متأثراً بظروف عصره صوره لعلاقات القوه. لفهم العمل الذی ترکه لنا أحمد شوقی، تتم دراسه علاقات القوه فی هذه المسرحیه وفقاً للنهج التاریخی الجدید ونظریات میشیل فوکو. یقول فوکو: «حیثما توجد قوه، توجد مقاومه»، ویصف المواجهه بین القوه والمقاومه بأنها عملیه ثنائیه متناقضه ((binary operation . فی دراسه هذا العمل، تظهر مواجهه القوه بین شخصیات المسرحیه - کلیوباترا والرومان وکلیوباترا والقیصر والعلاقات بین مصر وروما من منظور السلطه. ومن أهم إنجازات هذا البحث، إظهار تأثیر علاقات القوه على مصیر الشخصیات فی هذا العمل، ودور المرأه فی الشرق ومکانتها فی العلاقات الناتجه عن القوه (السلطه).
بررسی تطبیقی الهه مادر در اساطیر باستانی ایرانی و ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرستش الهه مادر از عمیق ترین باورها در اندیشه ملل و اقوام مختلف در طول تاریخ بشری است. تمدن های کهنی چون ایرانیان و ترکان نیز از دیرباز آیین مادرخدایی داشته و هنوز هم در فرهنگ این اقوام باورها و رسوم مرتبط با این اسطوره، باقی است؛ بر این اساس و با توجه به پیشینه کهن این اسطوره در میان اقوام ایرانی و اقوام ترک و قرابت پیشینه فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ترکان، بررسی تطبیقی اساطیر آن ها، اطلاعات بسیاری از تاریخ و فرهنگ هر دو ملت به دست می دهد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی الهه مادر در اساطیر ایرانی و اساطیر ترک و پرسش اصلی این است که چه رابطه ای بین الهه مادر در اساطیر ایرانی و ترک وجود دارد؟ روش این پژوهش تطبیقی-تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به رقم تفاوت هایی که در برخی وجوه منتسب به الهه های مادر ایرانی و ترک در اساطیر این دو ملت ذکر گردیده، شباهت های مهم بسیاری بین مفهوم و کارکرد این اسطوره در میان ایرانیان و ترکان وجود دارد.
بررسی کنشگری اجتماعی و نقش اقتباس نمایشی-تعاملی در فیلم "غزل" و بازی "مزاحم"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
57 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، دو اقتباس از مزاحم، اثر خورخه لوئیس بورخس (1966) مورد مطالعه قرار گرفته است. فیلم «غزل»، ساخته مسعود کیمیایی (1975) و بازی ویدئویی «مزاحم» ساخته ناتالی بوکچین هستند. از آنجا که داستان بورخس روایتی از دنیای ماچوئست(مردسالار) و تبعیض جنسیتی زده آمریکای لاتین است. هدف این پژوهش کشف و آشکارسازی نحوه بازنمایی این تبعیض جنسیتی در چارچوب ضرورت های بافتی هر یک از این اقتباس هاست. مطالب این پژوهش عمدتاً بر این تأکید دارند که چگونه جریان های اجتماعی می توانند از حالت بیانی یا داستانی تغییر شکل یابند و در قالب نمایشی و تعاملی در آیند. جدا از روشی که هر یک از اقتباس ها در تبدیل از نسخه نوشتاری به نسخه بصری به کار گرفته اند، تمرکز بر اقتباس پذیری داستان کوتاه «مزاحم» در بافت ایران(فیلم غزل) و بازی ویدئویی(بازی مزاحم) است. نظریه «نگاه خیره مردانه» لورا مالوی ، مردسالاری جامعی ایران را در فیلم غزل به خوبی آشکار می سازد. در بررسی بازی «مزاحم» تلاش بر این است که نشان دهیم ناتالی بوکچین چگونه از هنر اینترنتی خود برای ترویج یک کنشگری اجتماعی استفاده کرده است.
تطبیق تیپ شناسی شخصیت های داستانی هدایت و داستایفسکی با تأکید بر طبقه بندی انیه گرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
79 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تیپ شناسی شخصیت های داستانی هدایت و داستایفسکی با تأکید بر طبقه بندی نُه گانه «اینه گرام» است؛ که عبارت اند از: تیپ های کمال طلب، کمک گرا، موفق و بازیگر، رمانتیک محزون، مشاهده گر و فکور، وفاجو و وفاخو، خوشگذران، رئیس و میانجی؛ و هر کدام دارای ویژگی های خاصی می باشند. در این نوشتار، پنج داستان هدایت و یک رمان داستایفسکی بررسی می گردد. نظریه اینه گرام ساختاری است که به بررسی نُه شخصیت اصلی انسان و روابط پیچیده درون آن می پردازد. این روش که از سوی پژوهشگران و روان شناسان آمریکایی مورد مطالعه و بررسی علمی و تجربی واقع شده است، ساختاری است که آن را پژوهشگری یونانی- روسی به نام ایوانویچ گوردجیف ترسیم کرده است و نتیجه پژوهش های او درباره فرهنگ، ادیان و فلسفه های اسطوره ای عرفانی است. روش پژوهش، توصیفی است و داده ها با توجه به تکنیک تحلیل محتوا، به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است.
جلوه کار و کوشش از نگاه حکیم سنایی، حکیم انوری و خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
239 - 261
حوزههای تخصصی:
کنکاش در اعماق ادبیات کهن ایران، به عنوان یک سند مهم تاریخی، موجب آشنایی بیش تر ما با گذشته اجتماعی خویش می شود؛ کار و تلاش برای استمرار حیات و رفع نیازهای خویشتن و همنوعان به عنوان یک ضرورت از گذشته تا به امروز بوده است. وجود ضرب المثل های فراوان در خصوص کار و تلاش نشان دهنده اهمیت آن نزد بزرگان و دقت مردمان در گسترش فرهنگ کار می باشد. به عنوان فرهنگ ادب عامه و نگاه جامعه شناختی با مراجعه به دیوان سنایی ، انوری و خاقانی ، به عنوان سردمداران نقد اجتماعی، می بینیم که سنایی پس از دوران تحول، به نقد جامعه و به ویژه مشاغل پرداخته و با شجاعتی کم نظیر از نقد شاه تا گدا پروا ندارد و مخالف سرسخت بیکاری است. انوری تعدد و تنوع مشاغل را لازمه کار اجتماعی دانسته و با توجه به زبان و بیان ساده و نزدیک به گفتارش، امثال و حکم بسیاری در خصوص کار از او به جا مانده است.
کودتا و سیاست در رمان های السمان والخریف و دکتر نون، زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
137 - 158
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیش رو، دو رمان السمان والخریف نوشته نجیب محفوظ و دکتر نون، زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد اثر شهرام رحیمیان، با توجّه به همانندی ها و تفاوت های مضمونی و ساختاری که در این دو اثر وجود دارد، مبنای بحث و بررسی تطبیقی قرار گرفته است؛ بنابراین روش پژوهش تطبیقی، براساس مکتب آمریکایی و روش کلّی آن، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر بهره گیری از داده های مستنتج از کتاب ها و مقاله های در ارتباط با مسئله پژوهش است. ازجمله نتایج پژوهش این است که بین دو رمان ازنظر مضمونی شباهت های بیشتری دیده می شود و مشابهت های دو رمان در جنبه های فرمی و ساختاری در مرتبه بعدی قابل ملاحظه است. تفاوت های ساختاری در دو رمان، به علّت تفاوت سبک و رویکرد کلّی دو نویسنده است. به طور کلّی، نجیب محفوظ در این رمان رویکردی کلاسیک و متعارف دارد؛ امّا رحیمیان رویکردی مدرن و گاه ساختارگریزانه در پیش گرفته است. نکته دیگر اینکه در این دو رمان، انقلاب های سیاسی و تأثیرشان بر زندگی قهرمان دو رمان، در دو برهه سرنوشت ساز در تاریخ دو کشور واکاوی شده است.
دراسه ملامح الواقعیه فی روایه "صیف مع العدوّ" لشَهلا العُجیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
9 - 33
حوزههای تخصصی:
الواقعیه کمدرسه أدبیه قد أسّست فی القرن التاسع عشر، وهی لیست تصویرا فوتوغرافیّا من الواقع، لأنّها تعرض الواقع الذی یمرّ بوعی الفنان، وهنا یظهر الفرق بینها وبین الرومنطیقیه التی تمثّل ذاتیه الفنّان. إنّ الوعی غیر الذاتیه، هو یشیر إلی وجهه النظر التی توافق رؤیه جماعه من البشر وفقاً لنظریّه لوسیان غولدمان. من مؤهّلات الواقعیه: الصدق الموضوعی، وتمثیل الحیاه المعاصره، والنمذجه والإیهام بالواقعیه. روایه "صیف مع العدوّ" التی درسناها بالمنهج التحلیلی وفی ضوء قراءه نقدیه تتّسم بالواقعیه، ترسم الحیاه المعاصره فی الرقّه، طوال الأجیال الثلاثه المتمثّله فی ثلاث نساء؛ الجده، والأم، والبنت. لمیس، شخصیه محوریه، امرأه فی الأربعین قد لجأت إلی ألمانیا بعد حرب سوریا. هی تسرد الروایه باسترجاع الماضی، فالصوره التی تعرضها واقعیه حصیله التجربه المعاشه. رغم مشارکه المکوّنات کلّها فی واقعیه النص إلّا أنّ الشخصیات، والفکره، ووصف الأمکنه والأشیاء هی أکثر فاعلیه. فی النهایه الکاتبه تمکّنت من إیهام القارئ بالواقعیه وخلق صوره موضوعیه لحیاه الشخصیات العادیه المنتمیه للحیاه الاجتماعیه.
تحلیل البعد الدینی کعنصر فی الهویه الثقافیه فی روایه الوباء لهانی الراهب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
139 - 161
حوزههای تخصصی:
تشتمل الثقافه على طرق وأسالیب حیاه الناس فی المجتمع وتمیز بین الشعوب. لقد ولدنا جمیعًا فی سیاق معین للهویه یؤثر على جمیع جوانب حیاتنا. فمن خلال التاریخ والدین واللغه وغیرها من العناصر التی تساهم فی تکوین الهویه، یتم تعزیز وتمکین هویتنا الثقافیه. إن للدین مکانه أساسیه فی تکوین الهویه الثقافیه السوریه. تمهد دراسه الهویه الثقافیه فی الروایه المعاصره الطریق للتعرف على أوجه التشابه والاختلاف الثقافی بین الأمم والعلاقات مع الدول الأخرى فی مختلف المجالات الثقافیه والاقتصادیه والسیاسیه والعلمیه، إلخ. تمکننا قراءه آثار الکتّاب الذین عملوا على بحث الثقافه والهویه الثقافیه فی آثارهم، من حمایه الهویه الثقافیه من التغییر والتحول والنسیان وضیاع عناصرها على مر الزمن وتدفعنا إلى إحیاء ثقافتنا بطریقه لائقه. تهدف هذه المقاله إلى إظهار تأثیر الدین على الهویه الثقافیه للمجتمع السوری فی روایه الوباء للکاتب السوری هانی الراهب، حیث اخترنا هذه الروایه لما أوصلته من صوره واقعیه عن ذلک المجتمع فی فتره معینه من الزمن ولإظهارها ماکان یشغله الدین فی حیاه هذا المجتمع بین الماضی والحاضر من خلال المنهج الوصفی التحلیلی. وتُظهر نتائج البحث أن الدین عامل أساسی فی تکوین هویه الأشخاص کما أن الاعتقاد الدینی للناس یتأثر بعوامل عده على مر الزمن فنجد فی هذا البحث أن الإنسان السوری فی الروایه أقل تمسکاً بالدین على ماکان علیه فی الماضی.
تجلّی اندیشه ها و دلتنگی های سیاسی در اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
189 - 209
حوزههای تخصصی:
ادبیات انتقادی و اعتراضی منعکس کننده جهت گیری ها و دغدغه های معترضان علیه حاکمیت هاست. این اندیشه ها که خودآگاه و یا ناخودآگاه در آثار شاعران مجال ظهور می یابد؛ زمینه مشترکی را در ادبیات ملل مختلف فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب (شاعر عراقی) به دلیل مواجه شدن با ناکامی های سیاسی مشابه از این جهت قابل بررسی است. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که ناامیدی، دلتنگی و سرخوردگی سیاسی از بن مایه های اصلی اشعار هر دو شاعر است. هر دو با پناه بردن به حسرت و تنهایی، ابراز عشق به وطن، استفاده از اسطوره ها، گله از زمانه و مردم زمانه و ابراز انزجار از خائنان برای بیان دلتنگی های سیاسی خود بهره برده اند. هر دو به دنبال بهشت گمشده ای جهت رهایی از فضای سیاسی موجود هستند. احساس شکست، فریب خوردن، سرگشتگی و حتی پشیمانی در اشعار کسرایی بارزتر است. امید و ناامیدی در اشعار کسرایی پابه پای هم پیش می روند ولی در اشعار سیّاب با دو مرحله زندگی اش در ارتباط اند. تنهایی و مرگ اندیشی در اشعار هر دو شاعر وجود دارد.
بررسی و واکاوی مقایسه ای و تطبیقی شخصیت زن از نگاه فردوسی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
153 - 180
حوزههای تخصصی:
در منظومه های ایرانی، زنان نقش های گوناگون را عهده دار بوده اند. بر اساس تعالیم اسلامی و نصّ قرآن کریم، انسان خلیفه خدا بر روی زمین محسوب می شود و انسان ها از هر نژاد و جنسی با هم برابرند. شاعران و نویسندگان ایرانی در حقیقت زیباترین تشبیهات و مضمون های بکر و بدیع را در وصف زنان آفریده اند و با الهام آزاد، آثار جاودان از خود به یادگار گذاشته اند. از نظر آنان، نگاه به زن زندگی می بخشد و تبسّمش عشق آفرین است. محققان در تحلیل وگردآوری داده ها از روش تحقیق تحلیلی-تاریخی به ویژه کتب «شاهنامه» و «مثنوی معنوی» مولوی استفاده کرده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد: از نظر فردوسی ، بزرگ ترین شاخص و جلوه زن در «شاهنامه» این است که موجودی خردمند، هنرمند، صاحب رأی، وفادار به شوی خویش باشد و خوارمایه نباشد و نیز او حافظ هویّت اندیشه ایرانشهری و ارزش های والای قومی و نژادی خویش است. نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.
ازدواجیه التجربتین المختلفتین؛ لمدینه الدیستوبیه فی تجربه "یاسین طه حافظ" الرومانسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
ینتمی شعر "یاسین طه حافظ" إلی شعر طائفه من الشعراء الذین مزجوا فی أشعارهم بین تجربه الحبّ الرومانسی وتجربه المکان فی بعده العام الخارج عن الإطار الرومانسی المرتبط بحالات الحب والاشتیاق أو البعد والافتراق. تکون التجربه الرومانسیه فی هذا النمط من الأشعار فریده فی نوعها بحیث تسرد قصه الحب المرتبطه بالمجتمع الفاسد والمدینه الفاسده أی یسرد الشاعر من خلال أشعاره الرومانسیه الحالات الفاسده الغیر مرغوبه فیها للمدینه والمکان. یحاول هذا البحث عبر المنهج الوصفی _ التحلیلی دراسه هذا الملمح الشعری الجدید فی أشعار" یاسین طه حافظ" والهدف المرجو هو الکشف والإبانه عن التمظهر الواسع لهذا الدمج الشعری الإبداعی بین الدیستوبیا وتجربه الحب الرومانسیه وتشیر النتائج إلی أن شعر "طه حافظ یاسین" یمثّل شعراً ذی البعدین فی ارتباطه بالمکان وتجربه الحب الرومانسی الذی یحکی قصه حبّ الشاعر لعشیقته فاطمه رمزاً أو حقیقهً. فعمد الشاعر فی أشعاره علی تجسید الحالات الفاسده وغیر المرغوبه للمکان الذی یعیش فیه والذی یختلف ویکون فی مفارقه کامله مع صفاء الحب وبراءته ولا یمکن للإنسان المعاصر أن یمتلک تجربه الحب الرومانسی الخالص فی مثل هذه المدینه. فالمدینه والمکان اللذان یخوض فیهما الشاعر لا یحملان البعد المنشود المثالی فالمدینه فقدت فی شعر الشاعر بعدها المثالی ولایشمُّ منها رائحه الصفاء والبراءه ولا تکون المدینه المعاصره حاضنه للحب البرئ مادامت علی نقیض مع الحب الطاهر نتیجه الحاله السلبیه وهیمنه الوجه المادی والنزعه الجسدیه و زوال الحرکه والفکر فی المدینه الدیستوبیه.
الملامح المشترکه بین «حیدربابا» لشهریار و «دجله الخیر» للجواهری (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُ عتبر شهریار ومحمّد مهدی الجواهری من أعلام الشعر بإیران والعراق فی العصر الحدیث، الّذینِ عاشا فی حیاتهما تجارب مشترکه وقریبه جداً؛ فکلاهما ابتعدا عن مَسقط رأسهما وذاقا ألم الغربه والمنفى، مما أدّى إلى خلق وتقدیم آثار شعریه خالده، لاسیّما منظومه «حیدربابایا سلام» لشهریار وقصیده «یا دجله الخیر» للجواهری. یتمیّز کلٌّ منهما بالحنین الجارف إلى الوطن والتعلّق الشدید بهلدى صاحبه والشعورِ بالغربه وعدمِ التکیّف مع الواقع والظروف المحیطه به، والبحثِ عن الیوتوبیا وذکریات الطفوله والماضی (النوسطالجیا) وإعادتها. فضلاً عن هذا، فهما من الشعراء الملتزمین، فالالتزامُ تُجاه القضایا السیاسیه العراقیه عند الجواهری والاجتماعیه الإیرانیه عند شهریار هی من ملامح شعرهما البارزه، حیث استخدما أشعارهما على وجه العموم وقصیدتیهما المذکورتین على وجه الخصوص للاهتمام بما یجری فی بلدیهما إلى جانب وصفهما للطبیعه الجمیله والخلّابه وصفاً مُذهلاً یشبه برسوم الرسامین أکثر ممّا یُشبه بأشعار الشعراء، فشهریار شاعرٌ رومنطیقیٌ بکلّ ما للکلمه من معنى والجواهری مع أنَّه رومنطیقیٌّ إلا أنّ فی قصیدته مَسحهً من الواقعیه، ورومنطیقیتُه اجتماعیه وسیاسیه.
صور السّخریه الکاریکاتیریّه عند أبی دلامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
97 - 115
حوزههای تخصصی:
إنّ الصور البصریّه لها قیمه کبیره فی المشاهد الشعریّه. الصوره الکاریکاتیریّه هی صوره بصریّه تستهدف نقد المجتمع عبر تشویه للصوره الموجوده للواقع وتضخیم عیوبه لکی تهاجم بطریقه غیر مباشره علی الواقع الذی غیر قادر علی تلبیه متطلبات المجتمع واحتیاجاته. لهذا، یعدّ الکاریکاتیر من أهمّ وسائل التعبیر وأکثرها قوه علی التأثیر والنفاذ فی ذهن المتلّقی. وبما أنّ الصور الکاریکاتیریّه تبطن عادهً السخریه المریره اللاذعه، کانت نتیجه هذا المزج المتشابک لوناً بدیعاً فی الشعر یسمّی السّخریه الکاریکاتیریّه. فالسّخریه الکاریکاتیریّه هی نسج فنیّ مبتکر یجمع الجدّ والفکاهه بطریقهٍ بارعهٍ حیث یختلط الجدّ والفکاهه اختلاطاً یزیل الفواصل بینهما هادفهً إلی دفع النّاس لیصیبوا کبد الحقیقه عبر تصویر إعوجاج الحیاه وتضخیمه. فهذا اللون من البیان، یفرض صوراً جدیده بارعه فی البنیه الشعریّه تتضاعف حاجتنا الماسّه إلی دراسته. وبما أنّ أبا دلامه، الشاعر العبّاسی الشهیر، مشهور فی المحافل بشاعر السخریّه الکاریکاتیریّه، فهذه الدراسه، معتمده علی المنهج الوصفیّ-التحلیلیّ فی عرض الماده ونقدها، تهدف إلی إبراز صور السّخریه الکاریکاتیریّه، من خلال أشعار أبی دلامه. وأخیراً وصل البحث إلی أنّ السخریه الکاریکاتیریّه تشکّل خصوصیه متفرده لأشعار أبی دلامه. فأصبح هذا النمط، فی شعره، إلی جانب الفکاهه والظرف، آلیهً دفاعیّهً یستغلّها الشاعر لمواجهه النقائض الاجتماعیّه الموجوده فی المجتمع ومحاربه اعواجها ومکافحه سلبیاتها حتّی ولو تجاوز الخطوط الحمراء فی بعض الأحیان.
عنصر شخصیّت در رمان های «رجال فی الشّمس» اثر غسّان کنفانی و «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر (با تکیه بر نظریه فیلیپ هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
113 - 139
حوزههای تخصصی:
فیلیپ هامون، نظریه پرداز و نشانه شناس معاصر فرانسوی، از جمله صاحب نظرانی است که از زاویه دید جدیدی به عنصر شخصیّت نگریسته است. نظریه او به دلیل دربرگرفتن آراء نظریه پردازان پیشین، می تواند به شناخت چیستی، مفاهیم و دلالت هایی که در پس شخصیّت ها نهفته است بپردازد. این نظریه یکی از نظریه های جامع و دقیق پیرامون عنصر شخصیّت است. با عنایت به اینکه شخصیّت ها در رمان های «رجال فی الشّمس» اثر غسّان کنفانی و «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر نقش بسیار برجسته ای ایفا می کنند، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی عنصر شخصیّت را در دو رمان مذکور براساس نظریه فیلیپ هامون از حیث؛ انواع شخصیّت، سطوح توصیف شخصیّت، مدلول شخصیّت و دال شخصیّت، مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که کنفانی و فاکنر ضمن استفاده از شخصیّت های تاریخی، اجتماعی، اسطوره ای و مجازی به تمام شخصیّت ها فرصت نقش آفرینی داده اند. علی رغم اینکه روایت در بخش های زیادی از دو رمان بر اساس تکنیک جریان سیّال ذهن است، ولی حضور دو نویسنده در مواردی چون بیان جزئیات، بیان افکار شخصیّت ها، توصیف صحنه ها و... مشهود است. از سوی دیگر، پرسش های مطرح شده در رمان توسط راوی، بیانگر در نظر گرفتن جایگاهی برای خواننده است. این دو نویسنده توانسته اند اسامی، اوصاف و القاب شخصیّت ها را با کارکرد داستانی خود هماهنگ و هم سو سازند و با توصیف ابعاد گوناگون شخصیّت ها خواننده را در مقابل تصویری تمام نما از آنان قرار دهند.
بررسی تطبیقی اشعار ایدئولوژیک احمد شاملو و پل الوآر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
291 - 308
حوزههای تخصصی:
در حوزه ادبیات تطبیقی با بررسی مضامین مشترک در ادبیات ملل مختلف می توان به اشتراکات بی شماری دست یافت که بر تأثیرگذاری متقابل شعرا یا نویسندگان تأکید می کند. زایش هر متن شعری، برخاسته از شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه است که با قلم شاعر متعهد بازگو و منعکس می شود. در این مقاله با تأکید بر مفاهیم پایه مانند صلح، عدالت، آزادی، عشق و آرمان- اتوپیا- بر اساس روش جامعه شناختی و نقد ایدئولوژی به بررسی تطبیقی اشعار ایدئولوژیک دو شاعر بلندآوازه از دو فرهنگ و تمدن متفاوت پل الوآر (1895-1952م) فرانسوی و احمد شاملو ایرانی (1305-1379ش) خواهیم پرداخت. رویکرد مورد نظر برای مقایسه اشعار این دو شاعر بزرگ، رویکرد جامعه شناختی است؛ چراکه این دو شاعر، تا حد زیادی تحت تأثیر زمانه ای بوده اند که در آن می زیسته اند و در آثارشان رویدادهای اجتماعی را منعکس نموده اند. در واقع هدف نقد اجتماعی، مطالعه تأثیرات متقابل ادبیات و جامعه می باشد. افزون بر این، در این مقاله از نقد ایدئولوژی نیز استفاده خواهیم نمود.
مقایسه تطبیقی اسطوره و عرفان در هفت شهر عشق عطار با غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
293 - 309
حوزههای تخصصی:
از نخستین ادوار رشد تدریجی و بلوغ فکری بشر، انسان همواره در جست وجوی مبانی و منابع بعضی از علوم در حوزه های گوناگون، به ویژه در حوزه علوم انسانی بوده است. در همین فرایند چه بسا در اندیشه کشف رمز و رازهای مرتبط با همگرایی این علوم نیز بوده باشد. بی گمان خاستگاه اغلب علوم انسانی از وجوه مشترک برخوردارند، ولیکن در ادامه به جهت گسترش دامنه آن ها، اینگونه به نظر می رسد که سرچشمه های تکوین و شکل گیری آن ها باید متفاوت باشد. مقوله هایی مانند اسطوره و عرفان اگرچه دارای رویکردی به ظاهر متفاوت می باشند اما هر دو از مظاهر بارز و برجسته هویت ایرانی هستند که در مواضع متعدد به ویژه در بعد نمادین بودن زبان، تأویل پذیری، روایتگری، رویکرد هنری، قرابت با متون دینی از همگرایی و همسویی برخوردارند و این اشتراک و همگرایی بیش تر در حوزه شعر و ادب خود را نمایان می سازد. لذا شعرای بسیاری از جمله حافظ از این نکته غافل نبوده اند.
تحلیل تطبیقی شرم در دو منظومه ویس و رامین و خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
107 - 125
حوزههای تخصصی:
شخصیت های یک منظومه غنایی، تصویرگر عواطف بشری هستند که از درون فرد و جامعه سرچشمه می گیرند. حس شرم به عنوان یکی از مهم ترین عناصر احساسی در فرهنگ ایرانی و نیز روابط عاشقانه، همواره مطرح بوده است. انعکاس این درونمایه منجر به شکل گیری انواع شرم می شود که هر یک واکنش های گوناگونی را نیز در پی دارند. در این پژوهش با بررسی تطبیقی دو منظومه «ویس و رامین» و «خسرو و شیرین»، در دو محدوده زمانی متفاوت(پیش از اسلام و پس از اسلام)، روابط عاشقانه مورد کاوش قرار گرفته و ضمن تحلیل مفهومی بازتاب شرم و انتخاب کلیدواژه هایی به مقایسه دو منظومه پرداخته شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که نوع شرم در این دو منظومه متفاوت است و ضمن داشتن بافتار متفاوت، در عملکرد میان عاشق و معشوق نیز به گونه ای متفاوت پدیدار می گردد که به دقت مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی گفتمان اجتماعی زنان در رمان رائحه الورد و أنوف لا تشم و این خیابان سرعت گیر ندارد (واکاوی براساس گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
109 - 136
حوزههای تخصصی:
مبنای پژوهش حاضر، الگوی گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است. کارکرد آن، بازبینیِ شرایط خاصی است که متن در آن آفریده شده است. بر این اساس رمان رائحه الورد اثر احسان عبدالقدوس و داستان این خیابان سرعت گیر ندارد نوشته مریم جهانی واکاوی شده اند. هدف پژوهش حاضر آن است در سایه الگوی انتقادی فرکلاف، پس زمینه اندیشه دو نویسنده بازشناسی شود. یکی براساس اندیشه های مردانه اش و دیگری ظرافت های زنانه اش، علیه الگوهای تحمیلی مردسالارانه در جامعه، تاخته اند. تلاش عبدالقدوس آن است با تکیه بر واژگانِ متن، جامعه ای را بازنمایی کند که دیدگاه آن، به طور کلّی نسبت به زنان و به ویژه نسبت به زنان مطلّقه، نگرشی نابسامان است. هدف نهایی عبدالقدوس پس از بازنشانی شرایط نامطلوب، القای خودآگاهی زنان نسبت به شرایط خود و سپس تشویق آنان برای مشارکت و یافتن راهی برای اصلاح وضع موجود و عبور از بحران اجتماعی است؛ از سوی دیگر داستان جهانی، تصویرآفرینی از جامعه ای است که مردسالاری در آن، موانعی را برای زنان در دست یابی به استقلال ایجاد می کند و درنهایت نسبت به انفعال زنان دربرابر اندیشه های مردسالاری، انتقاد می کند.