فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این فصل باسنت به بررسی ادبیات تطبیقی در جزایر بریتانیا می پردازد. او معتقد است برای تطبیق آثار ادبی جزایر بریتانیا نه تنها باید به ماهیت الفاظ، الفاظی چون بریتانیا و جزایر بریتانیا توجه شود بلکه باید به زبان ها و گویش ها و ارتباط آنها با هویت نیز توجه شود. تاریخ در این میان اهمیت ویژه ای دارد. اقلیم گرایی و اقلیم گریزی از مفاهیمی است که نباید آنها را از نظر دور داشت، ضمن اینکه باید به مفاهیم جدید، مفاهیمی همچون پژوهش های فرهنگی، انتقال فرهنگ، تجربیات مشترک و جز اینها هم توجه شود.
بررسی تطبیقی «پارسا زن» عطار و «هزار و یک شب» بوکاچیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۶
81 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش تقابل کلی دو داستان را مقایسه کرده: «پارسا زن» در «الهی نامه» عطار داستانی در بیان اهتمام زنی در اثبات عفت و زهد خود که از رهگذار عدم تسلیم به خواهش های ناپاک متهم به خیانت شده، به اضطرار راهی سفر می شود و در مقابله با ناملایمات و بلایا، به مستجاب الدعوگی رسیده عفیف و شریف به وصال دوبارف شوی می رسد؛ و داستان «هزار و یک شب آلاتی یل» در «دکامرون» اثر بوکاچیو ، روایت شاهدختی که هنگام گسیل او به همسریِ پادشاه مغرب، در طی سفر گرفتار حوادثی می شود و برای رسیدن به مقصد، ناگزیر - به اندک مقاومتی- خواسته هایی را اجابت کند. هدف این مقاله بررسی دو داستان یکی به نظم و یکی به نثر از دو ملّیت مختلف و یافته های این تحقیق، علت شباهت کلی ساختار اصلی دو داستان و تفاوت هایی در جزئیات آن دو مانند نوع و تعداد رویدادها، هدف سفر، شخصیت های داستان، طبقات اجتماعی، زمان و مکان رویدادها، راوی، زبان قصه ها و مواردی از این گونه است.
تحلیل اشعار نسیمی شروانی در مقایسه با اشعار عطار نیشابوری در باب توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله توحید و بحث وحدت از مهم ترین مباحث ادبیات عرفانی فارسی است. در گذشته عرفان اسلامی، عارفان شاعر، از وحدت به زبان نظم سخن می گفتند. نسیمی شروانی از خلفای فضل الله حروفی از شاعران آذری زبانی است که به فارسی و عربی نیز شعر می سروده است. اشعار فراوانی در مبحث توحید عرفانی و شهود وحدت در کثرت از او در دست است که برخی در ظاهر مشعر به انسان خدایی است. در افق وحدت است که سالک همه جا حتی در وجود خود، خدا را می بیند. شهود وحدت در مسیر عرفان عملی، در عرفان نظری وحدت وجود را نتیجه می دهد. مشکل بودن تعبیر از شهودهای عرفانی ، عارفان را بر آن داشت تا از زبان نظم برای بیان مشاهدات خود استفاده کنند. گزارش عطار از شهود وحدت و تحلیل آنان از وحدت وجود در مقایسه با اشعار عمادالدین نسیمی شروانی نشان می دهد همان حقایقی را که آنان در باب وحدت در قالب های شعری بیان نموده اند ، نسیمی نیز در قالب غزل و ترجیع بند و غیره به شیوائی تمام بیان کرده است. برخی از اشعار نسیمی که در ظاهر به انسان خدایی اشعار دارد را می توان شطحیاتی دانست که در اثنای سلوک از سالک سرمی زند و گویای حال سکر و مقام فنای وی می باشد.
نظریه بیت شکسته از ویکتور هوگو تا نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج بخشی از شعر افسانه را نخستین بار در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند و مقدمه ای به آن افزود که از حیث نظری در زمینه نگارش شعر مطالب تازه ای دربرداشت. او در این مقدمه، قالب افسانه را «نمایش» نامید و تلاش کرد نشان دهد آنچه در این شعر از لحاظ سرپیچی از قواعد کُهن سخن سرایی فارسی انجام داده است راهکار تازه ای برای ایجاد گفتاری «طبیعی» در شعر است. با اینکه او همان جا وعده به پرده گذاشتن افسانه و نگارش «نمایش»های دیگری را نیز به مخاطب خود داد، دلایل موجود دال بر این واقعیت است که افسانه هیچ گاه به عنوان نمایشنامه شناخته نشد و هرگز بر صحنه تئاتر نرفت. خود نیما نیز بعدها هرگاه از افسانه سخن راند، آن را منحصراً «شعر» یا «منظومه» خواند. در این مقاله نشان می دهیم که نیما در نگارش افسانه و مقدمه آن تحت تأثیر نظریه «بیت شکسته» ویکتور هوگو شاعر رُمانتیک فرانسوی بود و تسمیه «نمایش» صرفاً به مثابه پُلی بود تا از طریق آن بتواند این فن «نوین» غربی را در شعر فارسی پیاده کند.
معرفی و تحلیل دیدگاه های نقدی ادوارد سعید بر چالش های بنیادین ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادوارد سعید که از او به عنوان «پدیده»ای در جهان اندیشه یا «آگاهی انتقاد معاصر» یاد کرده اند، دانش آموختة رشتة ادبیات تطبیقی از دانشگاه هاروارد است. دیدگاه های نقدی این نویسندة عرب مسیحی در باب ادبیات تطبیقی (سیر و تحول آن، قلمرو، اهداف، روش و ...) که به واسطة نقد رویکردهای فرهنگی - سیاسی آن ممتاز است، به مانند دیگر نظریاتش، سرشار از نقد ناسیونالیسم و امپریالیسم غربی است. این نظریه پرداز ادبی اعتقاد دارد ادبیات تطبیقی در نظر و عمل با امپراطوری غربی و امپریالیسم فرهنگی آن در پیوند است و پیدایش مکتب های گوناگون غربی در این حوزه، بیشتر حاصل رقابت و کشمکش فرهنگی - سیاسی غرب برای گسترش و چیرگی نظام سلطه بر «جغرافیای فرهنگی جهان» است. وی اگرچه ماهیت و دستاوردهای مثبت ادبیات تطبیقی را می ستاید ، اما نسبت به رویکرد اروپامحوری و امپریالیستی آن به دیدة تردید و انتقاد می نگرد. وی بر این عقیده است که ادبیات تطبیقی در این رویکرد، پدیده ای بینافرهنگی و دانش مورد نیاز برای توجیه قدرت امپریالیسم و حفظ جایگاه امپراتوری آن و نیز ابزاری برای گسترش نظام سلطه بر ملت های مشرق زمین است. هدف این پژوهش توصیفی - تحلیلی آن است که به معرفی و تبیین چالش های ادبیات تطبیقی از دیدگاه ادوارد سعید بپردازد.
بررسی تفاوت های ساختاری گروه واژه های عدد و معدود در حالت نهادی و مفعولی در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های مهم آموزش زبان های خارجی توجه به تفاوت های زبانی و تأثیر آن ها در فرآیند یادگیری است. شمار اشیا جزء پدیده های عام زبانی است که در زبان های مختلف به اشکال مختلف نشان داده می شود. امکانات زبان های روسی و فارسی در بیان شمار اشیا، به ویژه در سطح صرفی- نحوی کاملاً متفاوت است و به همین دلیل یادگیری و کاربرد صحیح «گروه واژه های عدد و معدود» (عدد+ اسم/ عدد+ صفت+ اسم) در حالت فاعلی و مفعولی در زبان روسی، یکی از مسائل دشوار مربوط به یادگیری این زبان برای فراگیران ایرانی است. تغییر ساخت های مورد اشارة زبان روسی با توجه به ملاک هایی مانند حالت دستوری، نوع عدد، جنس معدود، جاندار یا بی جان بودن آن از مقولاتی هستند که این ساخت ها را در تقابل با یک ساخت واحد در زبان فارسی قرار می دهد. هدف این پژوهش مقایسة ساخت های ذکر شده در دو زبان روسی و فارسی و بررسی علل بروز خطاهای یادگیری روسی آموزانِ فارسی زبان و تحلیل آن ها با هدف رفع مشکلات آموزشی زبان آموزان ایرانی است.
تحلیل تطبیقی شعر «مرد مصلوب» احمد شاملو و «المسیح بعد الصّلب» بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات فارسی و عربی در طول تاریخ پیوندهای تنگاتنگ و مشابهت های فراوانی با یکدیگر داشته اند. این دو ادبیات در دوره معاصر نیز به سبب پشت سر نهادن تحولات و تجربیات مشترک و نزدیکی گرایش های فکری و ادبی شاعران، از همسانی های بسیاری برخوردارند؛ از این رو، در جامعه ادبی ما یکی از زمینه های مهم پژوهش در حوزه ادبیات تطبیقی، مقایسه شاهکارهای هنری این دو ادبیات است.
در پژوهش حاضر برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به بررسی دو شعر معروفِ «مرد مصلوب» شاملو و «المَسیحُ بَعدَ الصَّلب» بدر الشاکر السیّاب که باززایی و بازآفرینی بخش پایانی زندگی مسیح اند، بپردازیم. به همین سبب کوشیده ایم تا ضمن تبیین قرابت های فکری و ادبی شاملو و سیّاب و نمایاندن جایگاه اسطوره مسیح در اشعار آن ها، دو شعر ذکرشده را از جهت بهره گیری از اسطوره مسیح، ساختار روایی و شیوه روایت، نمادگرایی و بهره گیری از موسیقی تکرار، مورد مطالعه و تحلیل قرار دهیم.
حماسه آفرینی حافظ و تأثیرپذیری وی از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوان حافظ چنان با باورهای ملّی در پیوند است که می توان گفت پس از شاهنامه هیچ اثری در حوزه ادب فارسی بیش از دیوان حافظ پرتوافکن روح ایرانی نبوده است. دیوان حافظ از لحاظ لفظ و معنی بی بدیل، از حیث ادبی پرتوان و از نظر هنری بی نظیر است. دیوان حافظ، قدرت خارق العاده حافظ را در بیان واقعیّت های عصر خود نشان می دهد. حافظ با دقّتی فراوان و دیدی موشکافانه مسائل عصر خویش را در می یابد و آن ها را به گونه ای هنرمندانه در شعر خویش جای می دهد و روح اصیل ایرانی را در آن بارور می سازد. حافظ به تاریخ و فرهنگ گذشتگان نگاهی عمیق و با متن های کهن ادب فارسی آشنایی دقیق داشته است و متأثّر از آموزه های ادبی و هنری آن ها از هر حیث قرار گرفته که شاهنامه فردوسی یکی از آن آثار است. حافظ در قالب الفاظ حماسی و صحنه سازی آن در میدان های رزم و بزم، آمیزش غنا و حماسه را چنان به زیبایی در جای جای دیوانش به تصویر کشیده که گویی خود یکی از آن شخصیّت های حماسی بوده و در میدان نبرد عشق و جنگ حضور داشته و زورآزمایی کرده است. حافظ توانسته با کاربرد واژگان و ترکیبات حماسی چون اسم، صفت، فعل و ترکیبات آن ها فرهنگ گذشته خویش را با روحیه مبارزه طلبی خود به نوعی متفاوت با دیگران آشکار کند. او به یاری زیورهای هنری چون اغراق، ایهام، تشبیه، تشخیص، تلمیح، تناسب، کنایه حماسی و ... بسیاری از واژگان غنایی را با واژگان حماسی در هم می آمیزد و نوعی غزل – حماسه بوجود می آورد. این پژوهش در پی آشکار کردن این جلوه های شعر حافظ است.
تطبیق «لامیه العرب» و «لامیه العجم» در ترسیم هنجارهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
199 - 215
حوزههای تخصصی:
شعر به مثابه رسانه دیرین ادبی، بسیاری از هنجارهای اخلاقی را بازگو می کند. در پیشینه این رسانه دو قصیده مشهور «لامیه العرب» و «لامیه العجم» بازتاب دهنده فرهنگ؛ هنجارها و ناهنجاری های رفتاری دو نسل و دو جامعه متفاوت یعنی دوره جاهلی و عصر عباسی است. در این جستار معلوم گشته که «لامیه العرب» در پردازش هنجارها، بیش تر تصویری هنری از خلق و خوی حاکم بر جامعه جاهلی و شخصیت شنفری است، ولی «لامیه العجم» آیینه حکمت های برگرفته از آموزه های دینی و مثل های رایج عصر طغرایی است، و استدلال و برهان قراردادن حکمت ها وجه امتیاز سروده طغرایی بر قصیده شنفری را ثابت می کند.
نقد و بررسی تطبیقی تزاحم تصاویر در شعر منوچهری دامغانی و ابن خفاجه اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تزاحم تصاویر»: پدیده ای ادبی و نتیجة کوشش شاعران برای انباشته کردن و در کنار هم چیدن هرچه بیشتر تصویرها و صور خیال در کمترین ابیات است. این پدیده در شعر شاعران اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم نمود بیشتری یافته و به عنوان یکی از عوامل مهم تقلید و عدم نوآوری در شعر شاعران این دوره معرّفی شده است. از میان شاعران این دوره، می توان اشعار منوچهری در ادب فارسی و ابن خفاجه اندلسی در ادبیات عرب را مورد تطبیق و بررسی قرار داد
پژوهش حاضر در پی آن است تا با نگرشی تحلیلی و تطبیقی و با تکیه بر مکتب آمریکاییِ ادبیات تطبیقی، شعر دو شاعر مذکور را بررسی کرده و مظاهر و عوامل تزاحم تصاویر موجود در شعر ایشان را استخراج نماید. نت ایج پژوهش، نشان می دهد که مقولة تزاحم تصاویر در هر دو وجه آن؛ یعنی «تزاحم تصویر با تصویر» و «تصویر با موضوع» ناشی از عواملی چون ضعف محور عمودی، صبغة اشرافیّت، تصویرگرا بودن شاعر، عدم آگاهی شاعر به موضوع وصف خود، عدم تناسب میان تصویر با زمینه های موضوعی و عاطفی است.
بررسی تطبیقی رمانتیسم جامعه گرا در شعر فاروق جویده و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مکاتب ادبی پرطرفدار معاصر، رمانتیسم است که ابتدا در اروپا ظهور کرد سپس در ادبیّات سایر ملل رسوخ یافت. این مکتب در گام نخست به مسایل شخصی افراد می پرداخت امّا به خاطر اوضاع نامناسب سیاسی و اجتماعی به تدریج از حالت فردگرایانه به سمت اجتماع سوق یافت و حالتی جامعه گرا و انقلابی به خود گرفت. رمانتیسم جامعه گرا به جامعه و مسایل مربوط به آن می پردازد و درصدد آزادی وطن و برقراری نظم و عدالت در آن و شورش علیه کسانی است که این آزادی را به تاراج برده اند.
ادبیّات معاصر عربی و فارسی نیز از این گرایش بی بهره نبوده است. فاروق جویده، شاعر معاصر مصری و فرّخی یزدی سرایندة معاصر ایرانی، از جمله شاعرانی هستند که اشعار آنان دارای چنین صبغه ای است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تطبیق برجسته ترین مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر این دو شاعر بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، مسائل رمانتیستم جامعه گرا یا انقلابی در شعر این دو شاعر، حجم زیادی از دیوان های ایشان را در بر می گیرد. از جملة مضامین مشترک جویده و فرّخی، ناسیونالیسم، آزادی و ... است. در این مقایسه ، اشتراکات فروانی یافت می شود و این امر، نشان دهندة نزدیکی فکر و عقیدة دو شاعر است و تفاوت آنها تنها، در مسائل جزئی در بحث آزادی و وطن است که فرّخی، در این زمینه، مباحث بیشتری را بیان کرده و در آنها از الفاظی قاطع تر مدد می جوید.
زبان اَلکَنان: بررسی و تحلیل مقایسه ای دو سروده انوری و قاآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های جدید ادبی با رویکردهای گوناگون زمینه را برای خوانش های متفاوت فراهم کرده است. یکی از این رویکردها ساختارگرایی است که اساس آن بر تجزیه متن به کوچکترین عناصر سازنده و دقّت نظر در چگونگی روابط این سازه هاست. این پژوهش بر آن است تا دو قطعه مشابه انوری و قاآنی را بر مبنای رویکرد ساختارگرایی تجزیه و تحلیل کند. روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی توصیفی و به شیوه متن پژوهی است. قاآنی در شعر خویش در ابعاد مختلف ساختاری و مضمونی از انوری تأثیر پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد: در هر دو سروده، اجزاء ساختاری اثر، اعمّ از قالب، زبان و موسیقی، در بافتی منسجم و نظام مند، در خدمت پروراندن هر چه بهتر مضمون و درون مایه مطرح شده در آن به کار رفته اند و هر دو شاعر توانسته اند تصویری پر تحرّک، زنده و تأثیرگذار از طرز سخن گفتن الکنان بیافرینند.
مقاله به زبان فرانسه: بحران مدرنتیه در آثار آنی ارنو و فریبا وفی (crise de la modernité dans l'oeuvre d'Annie Ernaux et de Fariba Vafi)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La littérature de l’extrême contemporain, fermement attaché aux concepts sociologiques, voit sa montée grâce aux écrivains tels Annie Ernaux en France et Fariba Vâfi en Iran, dont l'œuvre est considérée comme un passage de la littérature moderne à la littérature classique. Les œuvres de ces deux romancières sont des produits de l'ère moderne dans ce sens qu'elles ne représentent plus l'histoire d'un individu (personnage héros) isolé et séparé des cadres sociaux sans tenir compte du milieu, des manières d'être et des positions vis-à-vis de la collectivité sans quoi il perd son identité. Dans cet article, nous cherchons à répondre aux questions sur la place de la modernité dans toutes ces péripéties, sur la manière d’éviter la persistance de la souffrance et le sentiment de reniement de ses origines, sur l’approche de Vâfi et d’Ernaux face à la modernité, et enfin, sur la façon qu’elles adoptent en vue de réhabiliter le statut de la femme moderne à travers la littérature féminine. Les personnages de ces écrivains représentent plutôt une collectivité traumatisée par le passage d'une ère de transition. L'individu cherche à combler cette lacune par la fuite, de ses origines, et se réfugier dans un monde où l'attrait du bonheur est artificiel, et ne cesse de céder place à la technologie, c’est-à-dire la modernité et ses implications.