فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
قصد و معنا در حدیث
حوزههای تخصصی:
«متن» صورت ظاهری و پوشیده معناست و پدیدآیی معانی در مواجهه ذهن خواننده با متن، ریشه در علم و معرفت پیشینی فرد از الفاظ و مدالیل آن دارد؛ اما آنچه از معناى اولیه متن فهمیده مى شود، همیشه با مقصود نهایى گوینده مطابقت کامل ندارد. لذا براى گذر از معناى ظاهرى و ابتدایى و رسیدن به مراد حقیقی، باید عوامل گوناگونى را گرد آورد که با توجه به آنها از معنای ظاهری متن گذشت و به مراد واقعی معصوم علیه السلام از صدور حدیث پی برد؛ برخی از این عوامل عبارتند از: آگاهی از سبب صدور، گردآوری احادیث مشابه، عرضه حدیث به قرآن، فهم نخستین راوی حدیث، توجه به سیاق و بافت کلی کلام معصومین علیهم السلام و سنجش عقلی کلام معصوم از راه شناخت گوینده آن.
نقش عقل در فهم آیات قرآناز منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اندیشمندان مسلمان، صدرالمتألهین ازجمله کسانی است که رویکرد خاصی به حدود شناختیِ عقل در فهم قرآن به عنوان یک متن وحیانی دارد.وی معتقد به جداناپذیری شریعت و اصول عقلی است و قرآنرا امری عقلی میداند. بنابراین نقش عقل در اصول و مبانی مورد پذیرش ویدر جهت فهم قرآن قابل توجه است. صدرالمتألهینتدبر در آیات قرآن را مرتبط به تدبر در عالم هستی میداند وقرآن را نور عقلی معرفی میکند که از طریق آن نور، مبدأ و معاد شناخته و حقایق اشیا مشاهده میشود. ملاصدرا هم تراز با درجات کمالی خرد انسانی به درجه ای از بطن قرآن معتقد است. انسان کامل کسی است که ازجهت مرتبه عقلی به اکمال رسیده است. ملاصدرا شرط بهره مند شدن از حقیقت و بطون قرآن را استفاده از نیروی تعقل میداند و براین اساس، تأویل در تفسیر قرآن امری ضروری استو میدان درک معانی قرآن برای جولان اهل فهم و تأمل و تعقل وسیع است. در این تحقیق به واکاوی نقش عقل در درک معانی قرآن از دیدگاه صدرالدین شیرازی خواهیم پرداخت.
آیین جوانمردی، به مثابه الگویی اخلاقی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به جهان امروز و گسترش عرفان های نوظهور و گاه غیراخلاقی، و گروش هر چه بیش تر انسان ها به آن ها، گفته می شود که ما در عصر بازگشتِ بشر به معنویت، یا بازگشتِ معنویت به زندگی بشر، به سر می بریم. در این جاست که ذخیره ها و میراث های فرهنگی جامعه، به مثابه قوای دفاعی بدن آدمی در دوران هجوم بیماری، به کار می آید. رسوم و آداب مربوط به مسلک «فتوت» و «جوانمردی»، از جمله این ذخایر معنوی و فرهنگی ایران و اسلام است که به صورت یک سلسله تعالیم اخلاقی و معنوی و یک نوع حکمت عملی برای عامه مردم درآمده و در دوره های فترت، کارساز بوده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با تعمق در متون «جوانمردان» و «فتوت نامه ها» و نیز با بررسی سنت های به جا مانده از ایشان، مثل اخلاق و رفتار زورخانه ای و پهلوانی، نظام جوانمردی را معرفی کنیم که با دارا بودن اصول اخلاقی و تعلیمی خاص، همواره منادی ارزش های اصیل انسانی و اخلاقی همچون «برابری» و «برادری» و «تندرستی» و «عدالت ورزی» و ... بوده است و خود این اصول و مبانی اخلاقی، می تواند الگویی مناسب برای جامعه باشد.
مبانی و عناصر اخلاق در اندیشه محمد بن زکریای رازی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، بیان نظریه اخلاقی محمد بن زکریای رازی است که با توجه به مبانی و مؤلفه های نظریه اخلاقی آن دانشمند به تلخیص درآمده است. رازی که در تراوشات فکری خود، بویژه در نگرش به موضوعات اخلاقی از سقراط و افلاطون پیروی کرده، خود نیز از نظامی اخلاقی برخوردار بوده است. این نظریه که به اخلاق سلامت محور و فرد گرایانه خلاصه می گردد، ویژگی ها و جهت گیری های خاصی هم بدنبال داشته است. رازی همچون یک اپیکوری، مناسب ترین وضعیت اخلاقی را در یک زندگی معتدل می بیند که در آن، نیازهای طبیعی، بدون اینکه از حالت اعتدال خارج گردند، برآورده می شوند. او جوانب اخلاقی را متمرکز بر خاستگاه عقل می داند و به واسطه عقل، مراقبت از انفعال و سرکوبی هوی را توصیه می کند و در عمل نیز، طبیبانه به اخلاق می پردازد و بر آن شده است تا با روش پیشگیری – بهبود و درمان، پیشرفت اخلاقی را محقق سازد.
ساینتولوژی دیانتیکس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ساینتولوژی یکی از عرفان واره های جدید است که بر پایه دانش بهداشت روان یا «دیانتیکس» شکل گرفته است. دیانتیکس عبارت است از کاوش در قسمتی از ذهن انسان به نام «ترااینکاگنیتا» که تا کنون ناشناخته بوده است. لافایت رونالد هابارد (1911 1986) نویسنده آمریکایی، این مکتب را بنا نهاد. اندیشه های هابارد و آموزه های این مکتب، عمدتاً از طریق آثار هابارد در سراسر جهان تبلیغ شد و به سرعت دروازه های بخش گسترده ای از جهان را در نوردید. هم اکنون در بیش از 50 کشور جهان، مذهب رسمی شمرده می شود. این آیین از جنجالی ترین عرفان های نوپدید در جهان است. از نظر این مکتب، «دیانتیکس» تنها راه درمان دردهای روحی و رسیدن به سعادت است. هابارد مدعی است که موفق به کشف قلمروی ناشناخته در ذهن انسان شده که تمام تجارب و حوادث عارض بر انسان در طول زندگی اش، در آن ذخیره شده است. قسمتی از «ترااینکاگنیتا» با عنوان «بانک انگرام» از یک سو ذخیره گاه تمام دردهای فیزیکی و عاطفی در طول زندگی است و هیچ چیزی در آن نه فراموش می شود و نه از بین می رود. از سوی دیگر، تمام این دردهای فیزیکی و عاطفی می توانند دوباره به شخص ضربه بزنند، مگر این که با روان درمانی «دیانتیکس» درمان شود و کنار گذاشته شوند. این مکتب مدعی است انگرام ها (درد ها و ناپاکی ها از دیدگاه ساینتولوژی) و حتی وجود یک انگرام در بانک انگرام، باعث آسیب های سایکوسوماتیک می شوند. ساینتولوژی مدعی است که راه های درمان این آلام را شناخته و انسان را به حالت آرامش می رساند و می تواند جایگزین برنامه های عملی و علمی سایر مکاتب دینی و غیردینی در این زمینه باشد.
این مکتب تا کنون توانسته با جذب شخصیت های علمی، نویسندگان، ستاره های مطرح سینما در سطح جهان، دامنه فعالیت ها و تأثیرگذاریش را وسعت بخشد. در پژوهش پیش رو، تلاش خواهد شد هرچند مختصر، به توضیح چگونگی شکل گیری و گسترش، مبانی، علل و عوامل محبوبیت اعضای آن در جهان و نقدهایی که متوجه آن است، پرداخته شود.
بررسی و نقد نظریه خطاناپذیری مشاهدات عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روش عرفان که مبتنی بر دریافت شهودی و علم حضوری است، رسالت مهم عرفان پژوهان و فیلسوفان علم، پرداختن به ماهیت «مشاهدات عرفانى» و پاسخ گویی به پرسش ها و ابهام های فراوان این «روش» دستیابی به حقیقت است. از جمله این مباحث، امکان خطا در مشاهدات عرفانى، و در صورت محتمل بودن خطا، بررسی «میزان»هاى صیانت از خطا در مشاهدات است.
این نوشته بر آن است که ضمن نقد نظریه «خطاناپذیری مشاهدات عرفانی» و با تحلیل و بررسی سخنان بزرگان این وادی، ضرورت وجود «میزان» را برای مشاهدات عرفانی، به اثبات برساند. روشن است که پس از اثبات ضرورت وجود میزان، شمارش و تبیین گستره کارامدی این میزان ها، دارای بحث هاى و فروع فراوان است که باید در جاى دیگرى بدان پرداخت.
بازشناسی و امکان سنجی علم دینی بر مبنای نظریة علم مقدّس سنّت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی سنت گرایانی چون سید حسین نصر، فریتیوف شوئون و رنه گنون، نظریة علم قدسی است. با استفاده از این مبنا می توان نظریه ای را در خصوص علم با وصف دینی به طور عامّ یا وصف اسلامی به طور خاصّ بازسازی و تبیین نمود. این بازسازی نشان می دهد که سنت گرایان را می توان در عداد طرفداران علم دینی تلقّی کرد. در این مقاله، با توضیح مفاهیم همچون علم مقدّس، سنّت و سنّت گرایی، به ملاک های طبقه بندی نظریات علم دینی اشاره شده؛ و تقسیم بندی نظریات علم دینی به صورت نظریات حداقلی، حداکثری و میانه، و نیز تقسیم بندی به صورت نظریات تهذیبی، تأسیسی و تلفیقی، تحلیل شده است. بازسازی دیدگاه سنّت گرایان نشان می-دهد که بنا بر مبنای علم مقدّس در عین اختلافی که میان نظریه پردازان آن هست می توان از علم دینی با رویکرد تهذیبی سخن گفت و علوم سنّتی را به عنوان نمونه-هایی از علم دینی نشان داد. به صورت خاصّ می توان گفت که در نگاه سید حسین نصر، علوم با وصف اسلامی تحقّق یافته اند و در دوره معاصر باید به آن ها توجّه کرد؛ به عبارت دیگر، علوم اسلامی باید احیا گردند.
هویت طرق داوری درباب حقیقت وحی و خصوصیات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پذیرشِ نظریه لوح سفید و «اصالةالحسّ» (به معنایی اعم از حسّ ظاهری و باطنی) در حوزه آگاهی های تصوری، و قبولِ «اصالةالعقل» در محدوده آگاهی های تصدیقی به عنوان دو مبنای مورد پذیرش حکیمان مسلمان مستلزمِ ظهور دو مشکل درمورد پدیدارهای نایابی چون تجارب وحیانی است.
مشکلِ اول، مسئله بیان ناپذیری است؛ و مشکل دوم، تشخیص روش قابل اعتماد در داوری، نسبت به سرشت و آثار این گونه امور خارج از دسترس تجارب مشاع (درونی / بیرونی) می باشد.
درمورد مشکل دوم، یعنی روش داوری نسبت به پدیدارهایی چون «وحی»، چهار احتمال پیش روی ماست:
1. موضع تعلیق گرفتن و از هرگونه داوری طفره رفتن؛
2. سعی بر دستیابی به تجاربی این گونه؛ مشروط بر آنکه چنین امری ممکن باشد؛
3. از تمثیل و مدل سازی بهره گرفتن؛
4. رجوع به واجدانِ چنین تجاربی، یعنی انبیا؛ و اتخاذ موضعی درون دینی به جای منظر برون دینی.
کوشش ما در این مقاله ضمن توضیح معنای مدل، و تشریح مخاطراتِ معرفتی حاصل از به کارگیری مدل ها، تبیین این نکته است که تنها راه قابل اعتماد برای داوری درمورد امور تجربه گریزی چون وحی، روش چهارم می باشد.
مدلول معجزه از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باب مدلول معجزه، دیدگاه های متفاوتی مطرح است؛ از این میان، وجود خدا و درستی تعالیم پیامبران نزد متألهان مسیحی و صدق ادعای پیامبر میان متکلمان مسلمان به عنوان مدلول های اصلی معجزه شناخته شده است. قاضی عبدالجبار معتزلی هرچند به مانند بیشتر اندیشمندان مسلمان، صدق ادعای پیامبر را مدلول اصلی معجزه می داند، اما دلالت معجزه بر وجود خدا را نیز می پذیرد که براین اساس می توان وی را نخستین متکلم مسلمان دانست که برهان معجزه بر وجود خدا را ارائه نموده است. رویکرد عبدالجبار در بحث دلالت معجزه بر صدق ادعای پیامبر و وجود خدا، شباهت های زیادی با دیدگاه های سویین برن دراین باره دارد؛ با این تفاوت که سویین برن معجزه را دال بر صدق تعالیم پیامبر نیز می داند، اما عبدالجبار چنین دلالتی را تبعی می داند. همسانی و بعضاً برتری دیدگاه عبدالجبار نسبت به سویین برن ما را به پشتوانه عظیم، غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون می سازد.
طرح نظری برنامه درسی بر اساس دیدگاه معرفت شناسی اشراق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
این مقاله با اقتباس از دیدگاه معرفت شناسی فلسفه اشراق سهروردی با روش تحلیل فلسفی و با رویکردی استنباطی، ضمن پرداختن به بعد معرفت شناختی اشراقی و تشریح ویژگیهای آن، یعنی دانش معرفت شناختی، دانش ذوقی و ضرورت تمسک به انسان کامل، و با الگوبرداری از نظریه های برنامه درسی، برنامه درسی اشراقی در چهار گام 1) اهداف 2) معلم (روش تدریس) و متعلم 3) محتوا 4) ارزشیابی تبیین می شود. نتایج حکایت دارد که برنامه درسی اشراقی از رویکردی دانش آموز محور برخوردار است و هدفگذاری را بر مبنای علایق و نیازهای وی در کسب معرفت حصولی (اهداف واسطه ای) به منظور تحقق معرفت حضوری (هدف غایی) قرار می دهد (گام اول). معلم با این دید که تحقق هدف غایی مستلزم تلاش خود دانش آموز است، روش تدریس را در تعامل با وی قرار می دهد (گام دوم). محتوا را گزینش و اجرا می کند (گام سوم) و در نهایت چون یادگیری، تحت تأثیر تلاش دانش آموز است، روح حاکم بر ارزشیابی فراگیر را مسئول مستقیم پیروزیها و شکست های خود قلمداد می کند و شیوه ارزشیابی را در خود سنجی دانش آموز قلمداد می کند (گام چهارم).
نقد و بررسی اندیشه تأثیرپذیری متکلمان قرن 4و5 امامیه از معتزله در عدل الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متکلمان معتزله و امامیه از روزهای نخست در کنار هم به گفت وگو، بحث و مناظره مشغول بوده اند. در این فضا ممکن است تأثیراتی برای هریک از جریان ها حاصل شده باشد. این تحقیق با روش تحلیلی تطبیقی انجام گرفته و به دنبال نقد و بررسی «اندیشه تأثیرپذیری متکلمان امامیه از معتزله در عدل الهی» است.
مکتب امامیه و معتزله به علت پذیرش حسن و قبح عقلی به عنوان مبنا و اساس عدل الهی و سایر آموزه های دینی به عدلیه معروف شده اند. آنها با این مبنا، آموزه های دینی را به نحوی تحلیل کرده اند که خروجی آن، اختیار انسان، وجوب لطف و رعایت اصلح، وجوب تکلیف، نفی تکلیف فراتر از طاقت، وجوب اعواض بر آلام ابتدایی و تفسیر حکیمانه شرور بوده است. البته آنها در برخی از باورها اختلافات جزئی و در بحث اراده و اختیار اختلاف نظر مهم دارند. معتزله در این باب، راه افراطی تفویض را برگزیده اند، اما امامیه با پیروی از ائمه اطهار: نظریه «لاجبر و لاتفویض بل امربین الامرین» را برگزیده اند.
ماهیت تاریخی امکان و تحقق فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی امکان فلسفة اسلامی، و توصیف ویژگی ها و گرایش های آن می پردازد. دیدگاه نویسندگان این است که مسئلة امکان و تحقق فلسفة اسلامی اساساً ماهیتی تاریخی دارد؛ به این معنا که در پاسخ این پرسش که آیا فلسفة اسلامی امکان دارد، و اگر آری، آیا تحقق یافته است یا نه، باید فلسفه را دانشی سیال درنظر گرفت که از زمان ورود به جهان اسلام تحولاتی را به خود دیده، و در این روند تاریخی قبض و بسطی در مصادیق آن پدیدار گشته است؛ گرایش ها، نظریه ها، و مسائل متفاوتی در آن ظهور کرده اند، برخی از آن ها اهمیت بیش تری پیدا کرده اند و برخی دیگر در انزوا قرار گرفته اند. این تحولات سبب شده است که برای فلسفة اسلامی هویت متمایزی شکل بگیرد. جامع نگری، یقین مداری، و خدامحوری سه ویژگی عام و اساسی فلسفة اسلامی است. در این مقاله، مشخصه های کلی مکتب مشا، اشراق، و حکمت متعالیه توصیف می شوند و تحلیل گفتمانی به عنوان بهترین راهکار برای بیان مشخصه های گرایش های فلسفی ارائه می شود. هدف اصلی این مقاله نشان دادن این نکته است که مفهوم فلسفة اسلامی منافی با سیر آزاد عقلانی نیست.
بررسی و نقد نظر گولدزیهر درباره اثرپذیری ابن عباس از جیلان بن فروه در فهم مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه مفردات پژوهی قرآن کریم به سال ها و دهه های آغازین صدر اسلام بازمی گردد. در میان صحابه رسول خدا(ص) پس از امام علی(ع)، عبدالله بن عباس را باید مشهورترین و برجسته ترین مفسّر قرآن برشمرد. با وجود شواهد و قرائن روشن و استوار در تبیین جایگاه و نقش ارزنده ابن عباس در تفسیر مفردات قرآن و اتکای او به منابع اصیل عربی از جمله اشعار و ضرب المثل ها، برخی همچون ایگناس گولدزیهر با طرح برخی توهّمات، اصالت میراث تفسیری ابن عباس در شرح واژگان قرآن را زیر سؤال برده و بیشتر آن را نتیجه پرسش های او از شخصی به نام ابوجلد، جیلان بن فروه، دانسته اند. این پژوهش بر آن است تا ضمن طرح این ادّعا، بر پایه پاره ای شواهد و گزارش های روایی و تاریخی، نادرستی آن را اثبات نماید.
تمایز میان ذات و واقعیت دین: رفع یک ابهام در روش پدیدارشناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسیِ دین، بالاخص در قرن بیستم، به عنوان روش یا رهیافتی در دین پژوهی، همچون یک روشِ تکمیلی برای تاریخ ادیان به کار گرفته شد تا در ورای پدیدارهای متکثر تاریخی ادیان، «ذات»ی واحد را صورت بندی و کشف نماید. از سوی دیگر، به اقتضاء پایندی به «مبانی» روشی که عمدتاً از پدیدارشناسی ادموند هوسرل متأثر بوده است، «واقعیت» دین را نوعی واقعیت بین الاذهانی قلمداد می کند که شباهت این واقعیت، با «واقعیت» دین که الاهیات یا کلام سنتی بدان قائل است، صرفاً اشتراک لفظ بوده و لذا تمایز ماهوی دارند. در این مقاله با بررسی پدیدارشناسی هوسرل و بیان تمایزات و تشابهات آن با پدیدارشناسی دین، کوشیده ایم تا اولاً تمایز میان «ذات» و «واقعیت» دین در پدیدارشناسی دین و ثانیاً تمایز «واقعیت» دین در پدیدارشناسی و «واقعیت» دین در الاهیات سنتی را تبیین نماییم. در بخش نتیجه گیری به این نکته اشاره شده است که عدم توجه به این تمایزِ مهم، سبب ناکامی در پژوهش های دینی، از جمله پژوهش های پدیدارشناختی خواهد شد.
تأملی جامعه شناختی درباره جامعه موعود؛ زمینه ها و شرایط(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقایسة مفهوم صالح در قرآن با مفهوم صدیق در مزامیر داوود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
قرآن کریم در آیة 105 سورة انبیا از زبور این گونه نقل می کند: «صالحان زمین را به ارث می برند.» در کتاب مقدس، مشابه این نقل قول را می توان در میزمور 37:29 یافت: צַדִּיקִיםיִֽירְשׁוּ־אָרֶץוְיִשְׁכְּנוּלָעַדעָלֶֽיהָ. مقایسة این دو نقل نشان می دهد که در قرآن «صالح» معادلِ واژة «צַדִּיקִ» (صدیق) در زبان عبری به کار رفته است. این همسان سازی قرآنی این اجازه را می دهد که به مقایسة این دو واژه در قرآن و مزامیر بپردازیم. مقایسة کاربردهای «صالح» در قرآن و «צַדִּיקִ» (صدیق) در مزامیر نشان می دهد که: 1. صدیق در مزامیر عموماً یا برای وصفِ خداوند به کار رفته است، یا وصفِ انسان؛ و صالح در قرآن عموماً یا برای وصفِ عملِ انسان به کار رفته است، یا برای وصفِ انسان؛ 2. این دو واژه- تا جایی که در وصفِ انسان به کار رفته اند- دلالت معنایی مشترکی در قرآن و مزامیر دارند؛ و 3. کاربرد قرآنی- زبوریِ این مفهوم را می توان با مفهوم «اصطفای الاهی» مرتبط دانست.