فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۸۱ تا ۷٬۶۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در فلسفه سهروردی مثل هر فلسفه ای که در صدد تبیین حقایق کلی وجود است نحوه صدور کثرت، رکن مهمی در جهان شناسی به شمار می رود و با مبنای مشائین در این باب متفاوت است.
بحث صدور کثرت در آثار اصلی سهروردی چندین مرحله دارد: موافقت با حکمای مشاء در صدور معلول اول، انتقاد بر ایشان در کیفیت انتشار افلاک مادون، تاسیس نظریه جدید با استفاده از اصولی مانند جواز صدور معلول بسیط از علت مرکب، تشکیل عالم از نور و ظلمت، نبودن حجاب بین انوار، نور های حاصل از مشاهده مراتب برتر، نور های حاصل از تابش مراتب فوق بر مراتب پست تر، غلبه و عزت قواهر اعلون نسبت به ادنون و بالعکس، ذلت و محبت مراتب مادون به مراتب برتر.
وی با این اصول، جهات کثرت لازم در عقول طولی را اثبات می کند تا صدور معلول های فراوان عقلی (عقول عرضی یا مُثُل افلاطونی) از آن ها قابل توجیه باشد. همچنین شیخ اشراق با استناد به برخی امور در مرتبه طبیعت مانند قوای نباتی، دوام انواع و وجود افراد اخس برای هر نوع، تحقق آن ها را دلیل بر وجود مُثُل عقلیه در مرتبه عالم انوار می داند.
پلورالیسم دینی آری یا خیر؟ با بررسی ضرورت دین اسلام و بعثت انبیاء
حوزههای تخصصی:
مبانی انسان شناختی فلسفه سیاسی متعالیه صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در بخش نخست مقاله، دیدگاه ملاصدرا درباره نفس و نیز نتایج فلسفی ـ سیاسی آن تبیین گردید. در آنجا اشاره شد که از نظر وی، نفس در مسیر تحول و شدن مستمر و در حرکت از قوه و استعداد به سمت فعلیت و تجرد تام می باشد و وصول به غایت کمالی انسان از مجرای «بودن در جامعه» ممکن می گردد.
نظریه اصالت وجود، حرکت جوهری نفس و امکان تعالی نفس، مبنای فراطبیعی حیات جمعی معقول و معنوی را با نظر به ساحت های گوناگون نفس، فراهم ساخته است. در این شماره، مبانی تعالی نفس از دیدگاه ملاصدرا و آثار و نتایج فلسفی ـ سیاسی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی و نقد نظرات پروفسور هانری کُربَن دربارة مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پروفسور هانری کُربَن (1903-1978 م) برجسته ترین مفسر غربی حکمت معنوی و فلسفه اسلامی است که به سبب آشنایی با مرحوم علامه طباطبایی به حقایق قابل توجهی در مکتب تشیع دست یافت؛ به طوری که گاهی مانند یک شیعه از مکت تشیع دفاع کرده، به مناظره میپرداخت.
هانری کُربَن در نگاه پدیدار شناسانه به مهدویت، به این موضوع میپردازد که مهدویت از منظر آموزه های دین اسلام، هانری کُربَن بر اساس این شیوه، تشخیص داد که مسأله مهدویت، بنیاد اصلی شیعه و عرفان است و موضوع امام دوازدهم از مهم ترین مباحث اعتقادی-عرفانی شیعه تلقی میشود. او معتقد بود نمیتوان برای تشیع، عرفان و حکمت معنوی قائل شد، و در عین حال، مسئله امامت و ولایت امام را که سر انجام به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ختم میگردد، نادیده گرفت.
وی فلسفه غیبت و ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را در شایستگی و ناشایستگی افراد و میزان معرفت آن ها میدانست، و معقتد بود تا زمانی که انسان، توان شناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتن از ظهور او بیمعنا است.
البته، این انتقاد به جناب پرفسور کُربَن وارد است که او در بحث مهدویت، بعد اجتماعی و سیاسی ظهور آن حضرت را مورد توجه قرار نداده است.
راهبردهای رسانه ای مهدویت در بستر جغرافیای فرهنگی سیاسی
حوزههای تخصصی:
دکترین مهدویت از کدهای دینی مانند خدا، انتظار، عدالت، جهاد و منجی بهره می گیرد تا در عصر سرمایه داری اطلاعاتی با استفاده از ابزارهای ارتباطی و رسانه های جدید از آموزه های اصیل الهی پاسداری نماید. برساخت رسانه ای از مهدویت در صورتی بهینه خواهد بود که محصول دیالکتیک هر سه شیوه تعامل (رودررو، رسانه ای و شبه رسانه ای) باشد. از طرف دیگر این برساخت باید در چرخه انتقال و بازخورد با مخاطبان عام نیز تقویت و اصلاح شود. توجه به سه بحران بازنمایی، بحران ترجمه و تنزل معانی و بحران غلبه پارادایم علایم ظهور بر پارادایم علل ظهور و نیز بازبینی تعاملات و بازخوردها در بستر جغرافیایی باید مورد توجه باشد. راهبردهای رسانه ای بر اساس نقشه فرهنگی مهدویت شامل راهبرد موجی، راهبرد گلوله برفی و راهبرد ترکیبی است. شناسایی پتانسیل های کشورهای شیعه در اشاعه جغرافیایی مهدویت گامی اساسی در راهبردهای رسانه ای است. مهدویت برای رسانه ای شدن ضرورت دارد که عناصرجغرافیای زبان، ابزارها و نهادهای رسانه ای، مخاطب گزینی رسانه ای و محصولات رسانه ای را فراهم نماید. برای مقابله با مهدویت ستیزی رسانه ای باید چهار مرحله چرخه ای رصد، نقد، پاسخ و بازتاب را طی نمود.
خسف بیداء
حوزههای تخصصی:
«خسف بیداء» که تعدد روایات و تنوع منابع درباره آن نشان دهنده اهمیت و اهتمام نویسندگان متقدم به آن است، از نشانه های حتمی ظهور امام مهدی به شمار می رود که هم جوامع معتبر شیعی، احادیث مربوط به آن را گزارش کرده اند و هم منابع معتبر اهل سنت بدان پرداخته اند و دامنه آن به بحث های فقهی نیز کشیده شده است. مقصود از «خسف بیداء» این است که چون لشکر سفیانی که به قصد کشتن امام مهدی از مدینه به سمت مکه راه افتاد، در میانه راه و در سرزمین بیداء به شکلی معجزه آسا در زمین فرو می رود. تحقق اعجازآمیز این رخداد نشان می دهد اراده الهی بر این تعلق گرفته است که حتی با مداخله عوامل فوق طبیعی، از آخرین ذخیره خود محافظت نماید
دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی در مسئله حدود و قلمرو عقل در شناخت حقایق
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی در نگرش عرفانی ملاصدراو عرفان نظری ابن عربی ، شناخت اسماء ، صفات و افعال حق تعالی است. در این نگرش ملاصدرا همچون یک عارف واقعی در صدد یافتن راه شناخت حق است وی معتقد است همانطور که هیچ مخلوقی بدون حق تعالی وجود ندارد، هیچ معرفتی بدون معرفت حق تعالی برای مخلوقات امکان پذیر نیست. بدین جهت لازمه شهود حق و ادراک کلیات عقلی، از بین رفتن کوه منیت است .ملاصدرا در اغلب آثار و نوشته های عرفانی خود، راه و روش عرفانی ابن عربی را دنبال نموده و برای عقل در شناخت حق و اسما و صفاتش حد و مرزی قائل است که طالب حق باید این حدود را بشناسد.
سیره پیامبر(ص) در برخورد با ناهنجاریها (2)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۹ شماره ۸۱
حوزههای تخصصی:
تبیین جامعه شناختی مؤلفه های همبستگی اجتماعی در جامعه مهدوی
حوزههای تخصصی:
هر نظام اجتماعی برای پایداری و پویایی خود نیازمند فضایی آرام و به دور از هرگونه تضاد و تنش است تا بتواند به اهداف خود دست یابد. این مهم نیازمند زمینه هایی است که بدون آن ها پیشرفت غیرممکن است. یکی از این زمینه ها وجود وفاق ملی و همبستگی اجتماعی در سطح جامعه است. از این رو امروزه همه نظام های سیاسی جهان با درک درست از این واقعیت به دنبال تحقق و تثبیت همگرایی در جوامع خود هستند. ما اعتقاد داریم که دولت و جامعه مهدوی در این فضیلت نیز سرآمد جوامع انسانی است و یکی از راهبردهای امام زمان پس از ظهور، ایجاد همبستگی اجتماعی در بین جوامع بشری است و برای رسیدن به این وفاق، شیوه ها و راهکارهایی را به کار خواهند برد که می تواند الگویی شایسته برای جوامعی باشد که می خواهند از جامعه و ملتی همگرا برخوردار باشند؛ راهکارهایی چون گسترش دین و جهان بینی واحد، توسعه همه جانبه عدالت اجتماعی، توسعه مهرورزی، ارتقای سطح فکری فرهنگی جامعه و البته این راهکارها با رهبری سیستماتیک و فرهمندانه خویش می تواند برای دولت و جامعه زمینه ساز الگو باشد؛ هم در تلاش برای تحقق شرایط و زمینه های ظهور منجی و هم در ساماندهی به وضعیت نظام اجتماعی موجود
جستاری درباره چیستی لذت از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله لذت از مسائل درازْعمر، سترگ، تاثیرگذار، و در عین حال، مناقشه انگیز در طول تاریخ بشری بوده است و از دیرزمان تاکنون توجه مکاتب مختلف فلسفی ـ اخلاقی و همچنین ادیان الاهی و غیرالاهی، به صورت سلبی یا ثبوتی، بدان معطوف بوده است. گرچه ابن سینا در تعریف لذت از حکیمان سلف تاثیر پذیرفته، مقلد محض آن ها نبوده است. او دو تعریف برای لذت ارائه می دهد که تعریف دوم کامل تر از تعریف نخستین است. او برای تکمیل تعریف اش به امور ایجابی و سلبی توجه می کند. بوعلی از یک حیثیت در گام نخست، لذات را به حسی، عقلی و شهودی منقسم می سازد و برخلاف تصور عامه و برخی لذت گرایان مدعی است که لذات حسی باطنی برتر از لذات حسی ظاهری، و لذات عقلی و شهودی برتر از هر دوقسم لذات حسی اند و دلایلی برای به کرسی نشاندن این مدعا بیان می دارد. او از جهات دیگر لذات را به دنیوی (ناپایدار) و اخروی(ابدی)، جسمانی و روحانی تقسیم می کند، و لذات اخروی و روحانی را بر لذات دنیوی و جسمانی ترجیح می دهد و همچنین بر این باور است که لذت امری تشکیکی و ذومراتب است و برای آن مراتب پنج گانه ای ذکر می کند.
حکمت صدرایی به چه کار آید؟ (تأملی در ظرفیت فلسفهی اسلامی برای پاسخ به مسائل جامعهی معاصر)
حوزههای تخصصی:
توجه به پشتوانهی فرهنگی اندیشه ای هر جامعه ای برای پاسخ به مسائل آن جامعه در هر عصری به ویژه دوران معاصر ضروری و اجتناب ناپذیر است. توجه به این پشتوانه است که ضمن برقراری پیوندی بین اکنون و گذشتهی ما، ضمن ایجاد خودآگاهی تاریخی، موجب احیای بسیاری از ظرفیت های نهفته در گنجینهی فرهنگی و اندیشه ای جامعه مان خواهد شد. اگرچه که در این شماره تأکید ما بر این است که محدود کردن انقلاب اسلامی به تفکر و اندیشه ای خاص، چه بسا موجب کوچک کردن و نادیده گرفتن همهی عظمت این انقلاب باشد؛ اما این تأکید بدین معنا نیست که باید از فلسفهی اسلامی روی برتافت و دیگر با آن کاری نداشت. چه بسا که بسیاری از ظرفیت های نهفته در فلسفهی اسلامی، در این عصر و زمانه در مصاف با مسائل جامعه معاصر متجلی شود و احیا گردد. مقاله حاضر اشاره ای کوتاه است به توانایی فلسفهی صدرایی برای ارائهی تبیینی معقول از حکومت اسلامی. شاید از جملهی اولین سؤالاتی که ذهن دانشجویان فلسفهی اسلامی را به خود مشغول میکند، این باشد که این مفاهیم انتزاعی و مجرد که در این سنت فلسفی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، به چه کار میآید؟ آیا میتوان برای سلسلهای از آموزههای حکمیکه گویی در خلأ شکل گرفته است، کاربردی در نظر گرفت؟ آیا این تعالیم مجموعهای از اندیشهها نیست که دور از ساحت زندگی واقعی بشر و در فضایی فارغ از دغدغههای مهم انسانی سامان یافته است؟
تحلیل و بررسی عقل عربی از منظر محمد عابد الجابری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سابقه ارائه الگوهای جدید از عقلانیت از سوی متفکران مسلمان، به بیش از صد سال پیش برمی گردد و هدف از آن بازگرداندان توانایی های لازم به جامعهٴ اسلامی برای جبران عقب ماندگی ها و ناکامی های گذشته و نیز پیشرفت و خلاقیت در عرصه های علمی، فرهنگی، فناوری، اجتماعی و... بوده است. یکی از این نظریه پردازان محمد عابد الجابری متفکر مراکشی است که اگر برجسته ترین آن ها نباشد، به حتم یکی از آنها است. با توجه به این که عقل و عقلانیت در این الگوها اولا به معنایی مدرن و کاملا متفاوت از معنای متعارف آن درگذشته می باشد و ثانیا به عنوان ابزاری جهت حل بحران های معاصر و پیشرفت در نظر گرفته شده است، ضروری می نماید که چنین مباحثی در حوزهٴ مطالعات اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در نوشتار حاضر دیدگاه های جابری در عرصهٴ علل عقب ماندگی جوامع عرب مطرح شده، نقد و تحلیل می شود.
الاهیات الاهی و الاهیات بشری: نقدی روش شناختی
حوزههای تخصصی:
نعمان آلوسى و کتاب(جلاء العینین فى محاکمة احمدین)1
حوزههای تخصصی:
شناخت به لحاظ فلسفی
حمل اولی و شایع، به قید قضیه و به قید موضوع و فروکاهی معنای دوم به معنای اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان مسلمان حمل اولی و شایع را به دو معنای متفاوت به کار برده اند: 1. به قید قضیه 2.به قید موضوع. حمل اولی و شایع به قید قضیه نخستین معنای این دو اصطلاح و به ترتیب، به معنای «اتحاد مفهومی» و «حمل مصداقی» است؛ اما حمل اولی و شایع به قید موضوع، معنایی است که بعدها اختراع شده و به ترتیب، به معنای «اراده مفهومِ موضوع» و «اراده مصادیق موضوع» است و در حقیقت، چیزی جز همان تفکیک معروف میان «قضیه طبیعیه» و «قضیه غیر طبیعیه» نیست. در این مقاله، با بررسی کاربردهای متعدد دو معنای حمل اولی و شایع در فلسفه اسلامی، به صورت بندی این دو معنا در منطق جدید از سوی معاصران اشاره می کنیم و خود صورت بندی دیگری پیشنهاد می کنیم. در پایان مقاله، نشان می دهیم که منطق جدید می تواند حمل اولی به قید موضوع (یعنی قضیه طبیعیه) را به حمل اولی به قید قضیه فروبکاهد و از این رو، تفاوت ها را به تشابه بدل سازد.
علامه حلی متکلم یا فیلسوف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم با استناد به آثار خود علامه بررسی کنیم که آیا او در حقیقت یک متکلم است، یا یک فیلسوف. بر اساس این پژوهش، فقط در هشت مورد علامه در مواجهه با فلاسفه آراء متکلمین را بر فلاسفه ترجیح داده است. البته سه مورد از آنها مخدوش بوده و متکلم خواندن علامه موجه نیست. همچنین بیست و یک مورد از مواردی که علامه در رویارویی با آراء کلامی، نظرات فلاسفه را بر نظرات متکلمین ترجیح داده، ذکر شده است. در بخشی از مقاله، دیدگاه اشمیتکه مبنی بر متکلم بودن علامه بررسی و نقد شده و در پایان بر این نکته تاکید شده است که علامه قطعاً یک فیلسوف اسلامی است، نه متکلم و انتساب علامه به هر دو حوزه به جهت اختلاف شدید در آراء بنیادین کلامی و فلسفی ممکن نیست.
پژوهشی در حیث التفاتی برنتانو و تطبیق آن با نظریه اضافه فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه آراء فیلسوف غربی فرانتس برنتانو و فیلسوف، متکلم شرق، امام فخر رازی درباب ادراک میپردازد. هر یک از این دو فیلسوف نظرات عمیقی در باب ماهیت ادراک عرضه کرده اند که بررسی تطبیقی آنها میتواند در فهم عمیق تر دیدگاههای هر یک از دو منشا اثر قرار گیرد. هدف این مقاله، روشن کردن شباهت ها و تفاوت های موجود در دیدگاه های آنان درباره این پرسش هاست که ادراک بشر به طور کلی تا چه اندازه با واقعیت انطباق دارد؟ آیا انسان واقعا میتواند به خارج علم داشته باشد؟آیا علم او صرفا به معنی امری ذهنی است؟آیا اشیای خارجی با همان ماهیت بیرونی به ذهن میآیند؟ واینکه انسان چگونه به ممتنعات علم کسب میکند؟ این دو فیلسوف در مباحث مهمی، نظیر علم و ادراک، وجود ذهنی، ادراک ممتنعات، اضافه عالم و معلوم دارای نظرات عمیقی هستند که در این مقاله به روش تطبیقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.