فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۶۱ تا ۷٬۷۸۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث اعتقادی ادیان الاهی وجود عذاب و پاداش اخروی است. در اسلام این مسئله شفافتر و دقیقتر از سایر ادیان مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. عالمان مسلمان در چگونگی و چیستی پاداش و عذاب اخروی علاوه بر دلایل عقلی و استدلال های فلسفی و کلامی، سخت متکی به متون اسلامی و مفاد آیات و روایات هستند؛ با وجود این، آنها در این مسئله هم رای نیستند. گرچه در خصوص دائمی بودن نعیم قیامت به تبع متون دینی اسلام، با هم اختلافی ندارند ولی در خصوص کیفر اخروی گروهی معتقدند که عذاب قیامت در نهایت از همه برداشته خواهد شد و علاوه بر برخی آیات و روایات، دلایل عقلی چندی اقامه کرده اند. در این مقاله استدلال های فلسفی و کلامی طرفین را مطرح کرده و آنها را با رویکرد نقلی مورد بحث قرار می دهیم.
برهان صدیقین در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین در سومین دوره از حیات خود در تاریخ فلسفه اسلامی با تأثیرپذیری از مبانی حکمت متعالیه، تحولاتی را طی کرده است. این مقاله تحولات برهان را در چهارصد سال اخیر دنبال می کند و تقریرات متفاوتی را برمی رسد که این برهان پشت سر گذاشته است.
سیره قرآنی امام جعفر صادق (بخش سوم)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۹ شماره ۸۲
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
تکوین شخصیّت علمی و مذهب فقهی امام شافعی
حوزههای تخصصی:
مسألهی این پژوهش، تکوین شخصیّت علمی و مذهب فقهی امام شافعی است. رهیافت جدید معرفتی و روشی شافعی در اجتهاد و استنباط فقهی، برآیند شرایط زمانی و مکانی بود. او با ارائهی خوانشی جدید از اجتهاد مبتنی بر نقل صحیح و عقل سلیم و متأثر از بوم های مختلف و عُرف آن ها، میان دو رویکرد فقهی رایج اهل حدیث و اهل رأی را جمع کرد. شافعی در زمان حیات خود، نظرات فقهیاش را در دو روایت قدیم و جدید ارائه نمود. وی بر خلاف چهره های معاصر خود که اغلب متعلق به یک شهر و بوم خاص بوده اند، شخصیتی چند بومی بود. وی از اساتید مکاتب مکّه، مدینه، عراق، یمن و مصر، زبان عربی، تفسیر، فقه و حدیث را آموخت و با بهره گیری از آموخته های علمی و اندوخته های تجربی، مذهب فقهیاش را مبتنی بر اصول مدوّن فقهی و روش جدید و متفاوت از مکتب اهل حدیث و اهل رأی بنیان نهاد.
در این نوشتار تلاش بر این است تا بر مبنای روش تاریخی، چگونگی تکوین شخصیّت چندبومی شافعی و رویکردهای معتدل او در حوزه های فقه و اصول فقه، علم الحدیث و تفسیر، تبیین گردد.
نقش شریعت در سیر کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله این است که احکام دین (شریعت) چه سهمی در سیر و سلوک عارف دارد و در این طریق، التزام به احکام دین تا چه حد لازم و ضروری است؟ طرح این موضوع، از مسئله پایبندی عرفا به شریعت رفع ابهام می کند؛ به همین منظور ابتدا معنای واقعی شریعت را می کاویم و سپس نقش آن را در سیر و سلوک عارف، از ابتدا تا انتها، بررسی می کنیم. بدین ترتیب در می یابیم که اگر شریعت را به معنای واقعی کلمه در نظر بگیریم ملتزم ترین افراد نسبت به آن عرفای واقعی هستند که از ابتدای سیر و سلوک خود تا آخرین مراتب سفر، پایبند به شریعت هستند و در حقیقت عرفان واقعی و سلوک حقیقی، چیزی جز پایبندی به شریعت و متابعت کامل از آن نیست و آنان که جز این گفته اند یا ناآگاهانه در این باب سخنی طرح کرده و یا آگاهانه و مغرضانه به قصد خدشه دار کردن عرفان به بیان آن پرداخته اند.
فلسفه و منطق
ارزش های خبری در حاکمیت موعود
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی تطبیقی مدل ارزش های خبری گالتونگ و روگ و مدل ارزش های خبری در حاکمیت موعود می پردازد. نخست، دو کارکرد راهبردی خبر و خبررسانی در اسلام را تبیین کرده و بیان می کند که از جمله مهم ترین نقش های خبررسانی در اسلام، یکی مبارزه با انحراف، و دیگری آفرینش و تقویت ارزش هایی است که برآیند آن ها فرهنگ جامعه عدل کل را شکل میدهد.
پس از تبیین کارکردهای راهبردی خبر و رسانه از نظر اسلام، به مقایسه تطبیقی میان نظریه ارزش شناختی گالتونگ و روگ و نظریه موعود پرداخته و توضیح می دهد که نظام ارزش شناختی موعود از مجموع دوازده ارزش خبری مطرح شده توسط این دو اندیشمند غربی (هشت ارزش عمومی و چهار ارزش اختصاصی)، برخی را تایید میکند و برخی دیگر را کنار میزند. از چگونگی این پذیرش یا عدم پذیرش نیز سخن گفته شده و فلسفه نهفته در برخی ارزش های خبری نقد گردیده است.
تأمّلاتی در مبحث کلّی با مروری در برخی از آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی عبارت ابن سینا، در فصل نخست نمط چهارم اشارات و تنبیهات، خواهیم پرداخت، در آنجا ابن سینا در مقابله با کسانی که موجود را با محسوس مساوی می دانند، به اثبات وجود کلّی طبیعی به عنوان یک امر واحد معقول می پردازد. او اوصافی را برای امر اثبات شده ذکر می کند که به نظر می رسد بیشتر با کلّی افلاطونی سازگار است تا کلّی ارسطویی. این درحالی است که ابن سینا در مسألهٴ کلّی رئالیست به معنای ارسطویی آنست، و رئالیزم از نوع افلاطونی آن را در این باب به کلی منکر است. بدین منظور، نگارنده مرور کوتاهی بر اقوال مطرح درباب کلّی، و نیز مبنای مشهور حکما در سنت فلسفی اسلامی خواهد داشت. هم چنین، برخی آراء ابن سینا در الهیات شفا بررسی خواهد شد، و در ادامه، بحث بر فصل نخست از نمط چهارم اشارات و تنبیهات متمرکز می شود. به علاوه، در خلال مباحث، پیوسته به این مسأله به عنوان یک پرسش بنیادی توجه خواهد شد که « نفی رئالیزم افلاطونی در این باره، آیا ما را عملاً به مفهوم گرایی صرف، و حتی نهایتاً به تسمیه گرایی نخواهد کشاند؟» در پایان نکات و پرسش هایی طرح میشود که اصولاً می توان آنها را دربارهٴ مبحث کلّی مطرح کرد، و به تنهایی موضوع پژوهشی قرار داد، که از مهمترین آنها به نظر این دو مورد است:
(1) آیا بر مبنای رئالیزم ارسطویی، که براساس آن کلّی از محسوسات به دست می آید، (خواه با تنها یک فرد و خواه با افراد) ""استقراء""، فی نفسه، می تواند پشتوانهٴ مفاهیم کلّی قرار گیرد؟ و اگر چنین باشد، شناخت کلّی یک شناخت پسینی نخواهد بود؟ در این صورت، کلّیّت کلّی اعتبار خود را چگونه خواهد داشت؟
(2) اگر در نظامی فلسفی، همچون حکمت صدرایی، ""صورت"" نحوهٴ وجود شیء و ""وجود"" ملاک تشخّص دانسته شود، آیا اصولاً به وجود یک مشترکٌ-فیهیگانه به نام طبیعت می توان رأی داد؟ معنای این سؤال این است که تحویل ""صورت"" از مقوِّم ماهوی به شأن وجودی-آن هم در اندیشه ای که اصرار بر مغایرت ماهیّت و وجود دارد- آیا ما را عملاً به اصالت شخص نخواهد کشاند؟ و نهایتاً نتایج حاصل از این موضع با مفهوم گرایی در اصل چه تفاوتی خواهد داشت؟
سیدحسنی در خطبه البیان، از سند تا متن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به موضوع سید حسنی در خطبة البیان می پردازد که در دو محور سندی و متنی سامان یافته است. در محور اول، سند خطبه، بررسی شده و بدین منظور، نظرات مخالفان و موافقان بیان شده است. نظرات مخالفان در سه بخش بیان شده است؛ بخش اول: ضعف رجال حدیث که در این بخش، جد طوق و عبدالله بن مسعود ارزیابی می شوند؛ بخش دوم: ارسال حدیث و بخش سوم: عدم نقل حدیث در منابع دست اول که دلیل بر عدم اعتبار آن دانسته شده است.
نظرات موافقان نیز در دو بخش: دفاع از ابن مسعود و اعتنای علما به این خطبه ذکر می شود. محور دوم مقاله نیز به بررسی متن این خطبه می پردازد و خواهد آمد که برخی از دانشمندان، متن خطبه را دچار اشکالات فراوان دانسته و آن را رد کرده اند و عده ای دیگر نیز در پذیرش خطبه، قائل به تفصیل شده اند.
نوجویی در فلسفه سهروردی و گوناگونی تعریف علم در آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره سیاوش، با در نظر گرفتن جز به جزء ساخت مایه های آن، یکی از اصلی ترین و محوری ترین بخشها در زنجیره اسطورهای ایرانی است. این اسطوره یکی از پشتوانههای ساختاری شاهنامه به شمار می آید؛ بهطوری که بیشتر داستانهای پیش از این، در بُنمایه با آن یگانهاند و نقش زمینهساز آن را دارند. سیاوش دارنده والاترین شخصّیت انسانی در اساطیر ایرانی؛ بویژه در شاهنامه است. زایش، زندگی و مرگ او، مایه اسطورهای کهن را در خود دارد و شخصیّت او آیینی و رازناک است.
این مقاله در پی آن است تا با تحلیل بُنمایههای اسطورهای شخصیّت سیاوش در شاهنامه، پاره ای از ویژگیهای بارز شخصیّتی او را موشکافی کند تا از این رهگذر اثبات کند: الف) سیاوش، آفریده ای اهورایی و شخصیتی پریزاده است؛ ب) شخصیّت او، منطبق بر الگوی «نخستین انسان» است و در نهایت به این پرسش اساسی پاسخ دهد که علّت رازگونگی گوهر سیاوش در چیست؟ پاسخ مقدّر به این فرضیهها، سیاوش را به عنوان شخصیّتی همهجانبه و تأثیرگذار معرفی می کند؛ شخصیّتی که دارای پویایی و کمال است.
اراده آزاد و آموزه های دینی، نقد و بررسی پاسخ های اندیشمندان غربی به مساله تقدیرانگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله اراده آزاد همان گونه که تحت تاثیرات علم است، از دین نیز متاثر است. دو نظریه دینی «پیش آگاهی خطاناپذیر الهی» و «مشیت الهی» در معرض خطر تقدیرانگاری هستند. اگر خداوند هر چیزی که در آینده رخ خواهد داد، از جمله اعمال انسان، را می داند و همه چیز تحت کنترل اراده الهی است، پس چگونه ما به عنوان موجودات انسانی قادر خواهیم بود غیر از اعمال کنونی خود عمل کنیم؟ آزادی مستلزم این است که بتوانیم به گونه دیگر عمل کنیم، اگر نتوانیم، پس آزاد نیستیم. در تاریخ فلسفه غرب، این مساله به طور گسترده ای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. برخی از فیلسوفان به انکار علم پیشین الهی پرداخته اند، برخی اراده آزاد را یک توهم دانسته اند و برخی نیز حکم به همسازی میان این دو کرده اند. در این مقاله، تقدیرانگاری و پاسخ های اندیشمندان غربی برای حل آن بررسی قرار می شود.
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرحوم علامه علم را یک امر وجودی می داند و در این جهت با صدرالمتألهین موافق است و می گوید علم عبارت است از حضور شئ برای یک شئ، به این بیان که حصول علم برای عالِم عبارت است از حصول یک امر بالفعل که فعلیت محض است؛ زیرا وجداناً مییابیم که صورت علمی قوة تبدیل شدن به صورت دیگر را ندارد. صورت های حسی و خیالی و عقلی جوهرهای مجرد مثالی و عقلی هستند که در عالم مثال و عقل وجود دارند و نفس با مرتبه مثالی و عقلی خود در آن موجود است. صورت علمی، مجرد از ماده و قوه است و با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر است. علم حصولی در واقع یک اعتبار عقلی است که از معلوم حضوری به دست آمده است.
اتحاد عاقل و عقل و معقول نیز در نزد علامه به این معنا است که نفس سعة وجودی پیدا می کند و حقیقت عقلی می شود و حقایق عقلی را شهود می کند، نه این که با آن ها متحد شود. این با ملاصدرا فرق دارد. صدرا می گوید: اول صورت معقوله پیدا می شود و این صورت معقوله هم عقل بالفعل و هم معقول بالفعل و هم عاقل بالفعل است. ولی علامه می گوید: اول علم اشراقی به حقیقت عقلی پیدا می شود بعد صورت معقوله؛ یعنی علم حصولی متفرع بر علم حضوری است.
روش سهروردی در قیاس (Suhrawardi on Syllogisms)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین سهروردی در کتاب معروف خود حکمةالاشراق بر آن است که نظریهٴ قیاس ارسطویی را بر مبانی آسانتری پایه گذاری کند و صحت ضرب های منتج را با قاعده های کمتر و ساده تر نشان دهد. روش سهروردی در این کار تبدیل قضیه-های سالبه به موجبه و جزئی به کلی و معرفی دو قاعدهٴ جدید برای شکل های دوم و سوم قیاس است. در این مقاله به معرفی بخش غیرموجّه نظریهٴ قیاس سهروردی می پردازیم و ادعای ساده تر بودن روش او را ارزیابی می کنیم.
«تناسخ» و شبهات دینی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از ادیان مانند هندویسم و بودیسم معتقدند که روح انسان پس از مرگش نابود نشده به بدن انسانی دیگر تعلق می گیرد و با بدن جدید، پاداش یا مکافات اعمال پیشین خود را تحمل می کند که در اصطلاع کلامی و ادیان از آن به «تناسخ» یاد می شود.
فلاسفه در کتب فلسفی خود، درباره بطلان تناسخ ادله مختلفی ارایه دادند. برخی روایات نیز به صراحت، آن را انکار می کند. با وجود این، ظاهر بعضی آموزه های دینی بر امکان و وقوع تناسخ در دنیا یا قیامت دلالت دارد. در این مقاله، نخست ادله بطلان تناسخ و سپس شبهات دینی ای که بر امکان و وقوع تناسخ دلالت دارد، تحلیل و تبیین می شود
مسئله «رؤیت» در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث کلامی، بحث رؤیت، یعنی دیدن خداوند متعال است. مشبّهه و مجسمّه به تبع برخی از یهودیان، برای خدا جسم قائل شده و گفته اند: حق تعالی را می شود دید.
اشاعره گرچه خدا را مادّی نمی دانند، گمان کرده اند در قیامت برای مؤمنین قابل رؤیت است و برای اثبات مدّعای خود، ادّلهٴ عقلی و نقلی آورده اند. به عقیدهٴ معتزله و امامیه ادعای اشاعره با مبنای آنها در تضاد است. حضرت امام خمینی4 رؤیت را ممکن، ولی قلبی و از نوع حقیقت ایمان دانسته اند. ایشان معتقد بودند که ایمان به مقام توحید و ولایت، حجاب را از بین می برد و علمی که منتهی به ایمان و خوف از خدا نشود، حجاب اکبر است. نیز ایمان را نور الهی دانسته اند که قلب را آماج تجلیات خدا قرار می دهد.
همچنین ایشان بین ایمان و عمل صالح و لقاء الله، قائل به پیوند بوده و معتقدند: اگر انسان اهل ایمان و عمل صالح باشد، با عنایات الهی و به اندازهٴ ایمان و اعمالش صاحب کرامات می شود.