علم الهی یکی از چهار صفت مهم حقیقه واجب الوجود است که از اهمیت خاصی برخوردار است. در مقاله حاضر پس از مرور دیدگاه های مختلف در تعریف علم و ارائه دلایل عقلی و نقلی عالم بودن خداوند، به تفصیل درباره کیفیت علم الهی بحث شده است. در میان موضوعات مختلفی که متعلق علم الهی قرار می گیرد موجودات مادی و حالت های وجودی آنها بیش از همه بحث انگیز بوده است. کیفیت علم الهی به حالات وجودی موجودات مادی قبل از ایجاد آنها و همزمان با ایجاد آنها و نیز بعد از فنای آنها متفاوت است. بیشترین اشکال در مورد علم الهی قبل الایجاد به حالات وجودی مادیات است که مقاله حاضر به تفصیل و با توجه به دیدگاه های مختلف در تعریف علم آن را بررسی کرده است.
اهمیت دیدگاه فلسفی ملاصدرا آن است که جهان مادی، به ویژه مادیت، بستر خلقت و سیر تکاملی انسان به سوی تجرد محض می باشد. از آنجا که بر اساس نظریه حرکت جوهری، تمام عالم مادی دارای حرکتی تدریجی از مادیت به سمت تجرد کامل است، نفس انسان نیز دارای همین حرکت جوهری است. بدین سان، پیش فرض های این مقاله چنین است: اولاً، حرکت جوهری حرکتی تدریجی و مستمر است که در کل جهان هستی سریان دارد. ثانیاً، نفس انسان جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا است چرا که در نظریه ملاصدرا انسان در ابتدای خلقت موجودی جسمانی است و جنبه روحی ندارد. نفس انسان تنها در صورت حیات در این دنیای خاکی است که مراحل تکامل خود را طی می کند و از مادیت به تجرد می رسد. مقاله حاضر بر آن است که به تبیین چگونگی و ماهیت تکامل در ماده و جسم و نیز تبدیل آن به تجرد تام که هدف خلقت است و انسان هم در این سیر قرار دارد، بپردازد.
چکیده
یکی از مسائلی که بعد از رحلت پیامبر بزرگ اسلام محل بحث و نزاع مسلمانان واقع شد مسئله جانشینی رسول گرامی اسلام بود، از آنجائی که محمدبن عبدالله(ص) رسول خدا و خاتم النبیین است آیا ضروری است باز جانشینی برای رهبری مردم داشته باشد یا آن گونه که خوارج بعدها مطرح کردند کتاب خدا کافی است و کسی حق امارت و حکومت بر مردم را ندارد؟ نگارنده در این مقاله بعد از بحثی کوتاه در معناشناسی واژهی «امام» به اثبات اصل ضرورت وجود امام از نگاه متکلمان فرقههای اسلامی بویژه متکلمان امامیه و بالاخص ابن میثم پرداخته است، بحث مهم دیگری که محل نزاع مسلمانان است، مسئولیت تعیین و نصب امام است، غالب اهل سنت مسئولیت تعیین و نصب امام را جزو وظایف امت میدانند، اما امامیه، تعیین امامان معصوم بعد از پیامبر را به عهدهی خدا و مسئولیت معرفی امامان و نصب امام و اولین امام را بر عهدهی پیامبر دانسته و معتقد است هر امامی موظف است امام بعد از خودش را به مردم معرفی نماید. تا مردم از هدایت الهی محروم نشوند و این مسئله در تاریخ اسلام محقق شده است، البته تشکیل حکومت وابسته به نصرت مردم زمان حضور امام است و الاّ امام به وظیفه ارشاد و هدایت فکری و مبارزه با ظالمان بسنده خواهد کرد.
"با توجه به آیات قرآن از جمله آیات «إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ» و «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ» (غاشیه: 25ـ26) مرجع اصلی بازگشت مردم در روز قیامت، خداوند متعال است؛ اما طبق روایاتی فراوانی که در منابع حدیثی شیعه وجود دارد و طبق عباراتی از زیارت «جامعه کبیره» که میفرماید: «وایاب الخلق الیکم و حسابهم علیکم» بازگشت مردم و محاسبه اعمال در روز قیامت بر عهده پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام است.
در نگاه بدوی ممکن است این شبهه پیش آید که امامان شیعه، همان منزلتی را که خدا دارد دارند و این نوعی شرک در الوهیت میباشد؛ اما این شبهه چنین پاسخ گفته شده که چنین تصوّری در صورتی است که دو عمل در عرض هم باشند، اما اگر حسابرسی و بازگشت به خداوند اصل باشد سپس خداوند فردی را معین کند تا مردم به او مراجعه کنند و حساب اعمال مردم را نیز به آن فرد واگذارد، منافاتی با فعل خداوند متعال ندارد؛ مانند شفاعت و هدایت که در اصل از آن خداست؛ ولی خداوند اذن میدهد افراد شایسته مانند پیامبران و اولیای الهی شفاعت و هدایت نمایند."
توجه به شریعت یکی از مهم ترین دغدغه های عرفان اسلامی است. از دیدگاه عارف، کلام الهی و سخنان معصومان(علیهم السلام)، هم مبیّن شریعتند، هم نماینده طریقت و هم متن حقیقت. از این رو، اسما و صفات به کار رفته در شریعت، برای عارف اهمیتی ویژه دارد. از دیدگاه عارف مسلمان، صفات الهی در مرتبه ذات، به نحو عینیت حضور دارند و شئون ذاتی حق به شمار می روند. این صفات در روندی نزولی تنزّل کرده و تا پایین ترین مراتب ماده متجلّی شده اند. بدین روی، تمام آنچه در عالم ماده به چشم می خورد از حقیقتی واحد نشأت گرفته و در نتیجه، سمع و بصر مادی در اصل ذات و روح معنا با دیگر مراتب سمع و بصر، حتی در صقع ربوبی و ذات الهی، مشترکند، و این تأکیدی است بر نظریه «اشتراک معنوی الفاظ دینی». در این مقاله، همچنین نحوه دست رسی به روح معنا از دیدگاه عرفا بیان شده است.