نوشتار حاضر در پى اثبات این معنا است که دین اسلام بر خلاف دین تحریف شده مسیحیت، داراى ویژگیهاى خاصى است که با ملاحظه آنها سکولار شدن دین اسلام غیر ممکن خواهد شد و حتى بر خلاف استراتژى مدرنیته مبنى بر عرفى کردن امر قدسى، این اسلامِ جامع و کامل است که به دنبال قدسى کردن تمامى شؤون حیات بشرى مىباشد.
عدم درک صحیح نسبت به خاستگاه، عوامل و مؤلفههاى عقلانیت مدرن ـ که هر پدیده متافیزیکى را اعم از دین، خرافه و اسطوره، تنها به این دلیل که در مقوله آن نمىگنجد، نامعتبر اعلام مىکند ـ موجب خلطها و تشبیهات مع الفارق گردیده است. مقاله مورد نقدِ این نوشتار علاوه بر یک کاسه کردن اسلام با مسیحیت انحرافى، تجویز و توصیه مىکند که احکام و آموزههاى اسلام به دست عقلانیت مدرن تابوزدایى گردد. نوشتار حاضر ضمن پرداختن به نقاط ضعف آن مقاله، با تشریح ویژگیهاى عقل مدرن این الگوى پیشنهادى را مورد خدشه قرار داده و به جاى آن، بر عقلانیت اسلامى تأکید ورزیده است.