فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با یک پیشگفتار پیرامون شخصیت امام خمینی(س) و ابعاد وجودی و نقش ایشان در احیای اندیشه دینی آغاز میگردد و هدفش پرداختن به یکی از ابعاد عرفانی اندیشه امام است.
نگارنده در این مقاله مباحثی را پیرامون نبوت و ولایت که از محوریترین مباحث عرفانی است مطرح کرده و کوشیده است در هر مسأله نظر امام خمینی(س) را بیان کند. در این خصوص به آثاری همچون مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه ، تعلیقه علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، چهل حدیث، باده عشق، صحیفه نور، فرهنگ دیوان امام خمینی(س) مراجعه شده است گرچه اندیشه امام محور مقاله است اما به تناسب به آثار دیگر محققان و عارفان نیز استناد شده است. محورهایی که در این مقاله مورد کندوکاو قرار گرفتهاند، عبارتند از:
1ـ معنای نبوت و ولایت؛ 2ـ ضرورت نبوت؛ 3ـ رابطه نبوت و ولایت؛ 4ـ ساحتهای نبوت و ولایت؛ 5ـ اسرار نبوت و ولایت.
در بخش نخست به این نکته اشاره شده است که لباس الفاظ بر قامت بلند حقایق عرفانی کوتاه و نازیباست و اینکه تمام این حقایق بلند را نمیتوان در پوشش عبارات جای داد اعتراف به این حیقت، ما را از پرداختن به واژگانی که در توضیح مفاهیم تا حدی تأثیر دارند، بینیاز نمیسازد.
از این رو امام خمینی(س) راجع به واژه نبوت و ولایت نقدی بر سخن عبدالرزاق کاشانی پیرامون معنای نبوت کرده است.
بخش دوم ابتدا به طرح ضرورت نبوت و ولایت از دیدگاههای کلامی و فقهی پرداخته سپس دیدگاه امام خمینی(س) در تبیین ضرورت نبوت و ولایت با توجه به ساحتهای آن مطرح شده است.
در سومین بخش نخست به تصوری نادرست که احیاناً برای برخی به میان آمده که ولایت را از نبوت برتر پنداشتهاند، توجه شده است و توضیح اینکه سخن عارفان در مورد ولایت هرگز به معنای برتر دانستن ولی نسبت به نبیِ ولی نیست.
در این مورد سخن امام خمینی(س) در مورد رابطه نبوت و ولایت مطرح شده و نظر ایشان در این خصوص بیان شده است که همه ولایتها و امامتها تجلی نبوت و ولایت جمعی احدی احمدیاند. همچنین به رابطه ولایت خاتمِ نبوت با ولایت خاتمِ ولایت اشاره شده است.
بخش چهارم مقدمتاً به حقیقت تشکیک در نظام هستی اشاره دارد و یادآوری اینکه تشکیک در حوزه عرفانی نیز در ساحتی برتر مطرح است (تشکیک ذات مظاهر در برابر تشکیک فلسفی که ذات مراتب است).
در این مورد به سخنان امام خمینی(س) در خصوص ساحتها و مراتب ولایت استناد شده است.
آخرین بخش مقاله به اسرار نبوت وولایت پرداخته و دراین مورد به سخنان امام درخصوص اسرار نبوت استناد شده است. بویژه امام با نقل حدیثی گرانسنگ که حضرت رضا(ع) از حضرت امیر(ع) نقل کرده گفتار خود را متبرک ساخته است.
در مورد دیگر امام به رازگشایی از سخن حضرت امیر(ع) پرداخته است که فرمود: «من با پیامبران در باطن بودهام و با پیامبر(ص) در ظاهر هستم».
سرانجام به این سخن امام اشاره شده که مقام خلافت ظاهری پس از پیامبر منصبی الهی است و این خلافت نیز از شئون نبوت و رسالت میباشد و از آنجا که برخلق پنهان است، اظهارش برای پیامبر(ص) از واجبات است.
امام سجاد(ع) و تربیت فرزند(قسمتسوم)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۷ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
اسلوب منطوق و مفهوم و نقش آن در تبیین معارف قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی و معارف آن برای همة زمان هاست. از این رو، علاوه بر معنای ظاهری،دارای لایه های عمیق باطنی نیز می باشد که پی بردن به آنها اسلوب و روش خاصّ خود را می طلبد. یکی از این روش ها، اسلوب منطوق و مفهوم است. منطوق یعنی معنایی که به صراحت می توان از آیات برداشت کرد؛ به عبارت ساده تر، منطوق همان معنای ظاهری آیه است که با دلالت های متفاوتی بیان می شود. مفهوم یعنی معنایی که در کلام بیان نشده است و تنها از ساختمان ترکیبی کلام می توان آن را فهمید که شامل مفهوم موافق و مفهوم مخالف است. در مفهوم موافق حُکم، از نظر سلب و ایجاب موافق منطوق است و در مفهوم مخالف، برعکس. پس می توان گفت که عبارت های قرآنی معانی باطنی متعدّد دارند و آنها نیز مراد الهی هستند که در پرتو شناخت این روش ها و آگاهی از تفاوت نحوة این دلالت ها در جملات قرآنی است که کارایی مفسّر در به دست آوردن مدلول آیات بیشتر خواهد شد.
مسئله شر و انتساب آن به خداوند با تکیه بر آیه 79 78 نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهی به شمار می آید. این مسئله با رویکردهای گوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. رهیافت درون دینی یکی از رویکردهای مهم مسئله شر است. مسئله شر در قرآن کریم از ابعاد مختلف مورد اهتمام بوده است. مسئله شر و انتساب آن به خدا از جمله مسائلی است که در آیات قرآن به ویژه در آیه 79 78 سوره نساء بدان اشاره شده است. قرآن کریم در این آیه با بیان «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» خیرات و شرور عالم را به یک منبع و آن هم خداوند نسبت می دهد و در ادامه با بیان «وَ ما أ َصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» به عوامل و زمینه های انسانی که به نوعی در تحقق شرور دخالت دارند، اشاره می نماید. این مسئله موجب تناقض ظاهری آیه شریفه شده است. مفسران در پاسخ به این تناقض، راه حل هایی را مطرح کرده اند. این تحقیق ابتدا به نقل و نقد چهار رهیافت تفسیری پرداخته و در ادامه به بازسازی راه حل علامه طباطبایی بر اساس دیدگاه نیستی انگاری شر می پردازد و آن را پاسخ موفق ارزیابی می نماید.
تعدد ادیان
زروان کیست؟
تشابه تجربه های عرفانی و توجیه عقلانی وحدت وجود از نظر ملاصدرا و استیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود را می توان مهم ترین گزاره اکثر مکاتب عرفانی دانست. البته مکاتب گوناگون عرفانی، در نوع جهان بینی و دستورالعمل های مربوط به سیر و سلوک، تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما ظاهرا در این آموزه، اغلب با هم اختلاف اساسی ندارند. اما، توجیه منطقی و عقلانی این امر با مشکلات بزرگی روبه روست و کمتر مکتب فکری ای توانسته است از عهده تبیین آن برآید، بلکه گاهی برخی با صراحت گفته اند: اساسا این امر توجیه عقلانی ندارد و امری غیرعقلانی است. در این مقاله، نخست به بررسی مکاتب مختلف عرفانی پرداخته، و تشابه آنها را در موضوع «وحدت وجود» و چند آموزه مهم و مرتبط با آن بررسی کرده ایم و سپس، کوشش ملاصدرا و استیس را در توجیه وحدت وجود به بحث گذاشته ایم.
آیین کاتولیک و الهیات جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقدمه مقاله پس از بحث واژه شناسی به ظهورمدرنیته و عوامل دخیل در پیدایش تفکر مدرن مختصرا اشاره خواهد شد. در این باره به دیدگاه رایج درباره عامل اصلی پیدایش دوره مدرن یعنی اندیشه دکارت اشاره می شود. درادامه به چالش های مدرنیته با مسیحیت بویژه آیین کاتولیک اشاره خواهد شد. همچنین به سیر تاریخی واکنش های آیین کاتولیک به مدرنیته پرداخته می شود و گفته خواهد شد که چرا الهیات جدید نتوانست در بستر آیین کاتولیک رشد و نمو کند. در پایان به دیدگاه های یکی از الهی دانان کاتولیک(که می توان او را الهی دان جدید در الهیات کاتولیک دانست) یعنی هانس کونگ پرداخته می شود.
خیر و شر
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله به بررسی مسأله فلسفی ـ کلامی «خیر و شر» پرداخته است. به طور کلی می توان مقاله را به دو بخش تقسیم کرد. در بخش اول، اشاراتی به ضرورت بحث در باب خیر و شر شده است و سپس راه حلهایی را که حکمای اسلامی برای حل این مشکل ارائه کرده اند مطرح می نماید و در این راستا از نظریات حکمایی چون ابن سینا، بهمنیار، غزالی، ملاصدرا، حاج ملاهادی سبزواری، زنوزی و دیگران بهره می جوید.
در بخش دوم، رهیافت برخی از متفکران معاصر همچون جی.ال.مکی را بازگو نموده و در نهایت، پاسخ فیلسوف معاصر دین، آلوین پلانتینگا را مطرح می نماید.
اعتباریات اجتماعی و نتایج معرفتی آن؛ بازخوانی دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة «اعتباریات»، یک ابداع نظری و ابتکاری معرفت شناسانه است که با رویکرد روانشناسی - معرفت شناختی تدوین شده است. علامه طباطبائی اعتباریات را افکار عملی و اجتماعی انسان بر می شمارد که آدمی به کمک عوامل احساسی می کوشد تا میان دو جهان حقیقی، وساطت بر قرار سازد. علامه طباطبائی به مثابه طرحی بدیع، نظریة اعتبارات را تدوین کرد. ادراکات اعتباری در افتراقی از ادراکات حقیقی، بخشی از
نظام معرفتی است که تا پیش از علامه در فلسفةاسلامی پیشینه ای ندارد. گرچه فیلسوفان اسلامی از اعتباریات بالمعنی الاعم (معقولات ثانیه) سخن گفته اند، اما اعتباریات بالمعنی الاخص (یا اعتباریات اجتماعی) از ابتکارات بدیع علامه طباطبائی محسوب می شود.
اعتباریات که در آثار مختلف علامه به ویژه در المیزان، اصول فلسفه، برهان، رسالة اعتباریات مطرح شد، عمدتا ناظر به ساحات اجتماعی و عملی است، اما در عین حال بخش مهمی از معرفت شناسی است. علامه در مقاله های سوم تا پنجم اصول فلسفه از ادراکات حقیقی و در مقالة ششم از ادراکات اعتباری سخن به میان آورده است. اعتباریات نه همچون ادراکات حقیقی رابطه توالدی و استنتاجی دارند و نه برهانی اند. اساس طرح اعتباریات، نظریه «انسان شناسی» علامه طباطیایی است. این نظریه هم
می تواند به شناخت صحیح از انسان، نیازها و پرسش ها و نیز غایات و اهداف او کمک کند و هم اسباب شکل گیری نظامات جمعی و زندگی اجتماعی، بنیان های حقوق و اخلاق جمعی را شرح دهد. نتایج معرفتی اعتباریات را هم می توان در مسألة ملک و حکومت اجتماعی ملاحظه کرد که قدرت سیاسی را امری انسانی بر می شمارد و هم در کشمکش های امروزین علوم انسانی دید. اعتباریات، قلمروی روشن از درک مناسبات و روابط اجتماعی انسان، نیازهای اساسی آدمی، اهداف و اغراض او در حرکت استکمالی و بالأخره چارچوبی نیرومند از نظریه پردازی در علوم انسانی، اخلاق و قدرت سیاسی عرضه می کند. در نوشتار حاضر در صددیم تا وجوه ابداعات علامه در اعتباریات را بررسی کرده و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد توجه قرار دهیم.
بررسی تطبیقی موعودباوری در اسلام، مسیحیت و یهودیت
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
49 - 65
حوزههای تخصصی:
امروزه آنچه باعث ایجاد اندیشه ظهور منجی می شود، گرفتاری ها و درماندگی بشر است. انزجار از وضع موجود و انتظار برای ورود به یک وضع مطلوب ازخواسته ها و نیازهای بشر امروزی است. بسیاری از پیامبران پیشین، آمدن فردی را وعده می داده اند که در جهت زدودن ستم و برقراری عدالت اجتماعی و نجات بشر قدم برمیدارد. در همه ادیان اعتقاد به ظهور منجی مطرح بوده و هر دین و مکتبی به تناسب فرهنگ دینی خود از موعود به نامی یادکرده است. یهودیان به مسیح از نسل اسرائیل، مسیحیان به آمدن حضرت عیسی و مسلمانان به ظهور مهدی موعود (عج) ازنسل حضرت زهرا (سلام الله علیها) اعتقاد دارند. همه ی اینها در هدف کلی یعنی هدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی وحدت نظر دارند . حال ممکن است در امور و اهداف جزئی و برخی ویژگیها ، دیدگاه های متفاوتی داشته باشند . در این مقاله با مراجعه به کتب دست اول و با استفاده ازروش تطبیقی و مقایسه ای سعی شده مسئله اعتقاد به موعود در اسلام وادیان دیگر مورد بررسی قرار گرفته و شباهت و تفاوت های آن تبیین گردد .
اراده خدا (جل جلاله) با تکیه بر آرای امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی خلقت آدم و حوا از منظر قرآن و عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان خلقت آدم و حوا به عنوان سرآغاز خلقت انسان در کتاب آسمانی قرآن و نیز در عهد عتیق بیان شده است. با توجه به اینکه دو دین ابراهیمی اسلام و یهودیت ریشه در وحی الهی دارند، نباید تفاوتی میان روایت این دو کتاب از داستان خلقت آدم و حوا وجود داشته باشد، اما با بررسی حکایت این دو کتاب از داستان مزبور، اختلاف بسیاری را شاهدیم که نشان از راه یافتن دست تحریف در عهد عتیق دارد؛ چرا که دلایل متقنی وجود دارد که قرآن کریم از گزند تحریف مصون مانده است، اما در مورد عهد عتیق چنین نیست. گرچه یهودیان ارتدوکس معتقد به عدم تحریف کتاب خود هستند، اما شواهد بسیاری از جمله در خود این داستان، خلاف آن را نشان می دهد. البته مشترکات متعددی نیز در روایت هر دو کتاب از این داستان یافت می شود.
مبانی فلسفی و جایگاه علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی
حوزههای تخصصی:
جهت دستیابی به تمدن اسلامی، راهی جز عبور از علوم انسانی موجود و حرکت به سمت علوم انسانی- اسلامی وجود ندارد. پایداری و تحقق کامل اهداف ارزشی انقلاب اسلامی نیز به این مسئله بستگی دارد و از آسیب ها و چالش های جدی که امروز در مسیر جامعه اسلامی وجود دارد، از این ناحیه برمی خیزد. به عبارت دیگر، اگر در علوم انسانی، تئوری ها و فرضیه های جدیدی مطرح نشود که بر اساس آنها، حقیقت دین و دینداری در جامعه اسلامی جریان یابد و اگر بومی سازی علوم انسانی اتفاق نیفتد و مدل های انسان شناسی به مبانی اسلام نزدیک نشود، قطعاً انقلاب اسلامی در جریان تحقق تمدن نوین اسلامی و رسیدن به اهداف خود دچار مشکل خواهد شد. تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای اسلامی سازی علوم انسانی در همین راستاست. بنابراین لازم است علوم انسانی با مبانی دین تولید شوند و اسلامی سازی علوم انسانی در مسیری صحیحی قرار گیرد. این حرکت باید مسیری منطقی و قاعده مند داشته باشد تا بر اساس آن، مدلی دقیق و تبیین کننده اهداف ارزشی جامعه اسلامی ایجاد شود و مسائل اجتماعی جامعه اسلامی ایجاد شود و مسائل اجتماعی جامعه از این طریق حل و فصل گردند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی بوده و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد که با روش تحلیل محتوا، مبانی فلسفی علوم انسانی اسلامی مورد شناسایی قرار گرفته و جایگاه این علوم در تحقق تمدن نوین اسلامی تبیین شده است.