فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۶ شماره ۲۱۲
حوزههای تخصصی:
الهیات امید: یک الهیات، دو سنت، دو رویکرد؛ بررسی جاودانگی روح و حیات پس از مرگ از دیدگاه کارل رانر و یورگن مولتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل رانر، فیلسوف و الهیدان کاتولیک، با بیان روح در جهان، که ریشه در انسان شناسی استعلایی روح دارد، بحث جاودانگی روح پس از مرگ را مطرح می کند. وی با نقد دیدگاه افلاطون، قائل به بقای ارواح پس از مرگ در همین دنیا بوده و جهان را به سان پیکری برای ارواح دانسته، معتقد است: برزخ ارواح و پاک سازی آنها در همین دنیا صورت می گیرد. دیگر فیلسوف و الهیدان پروتستان، یورگن مولتمان، با ابزار الهیات امید، نظریه جاودانگی روح افلاطون را تکامل بخشیده و فرجام دنیا را امید به رستگاری همه انسان ها می داند. او گرچه امکان منطقی وجود جهنم را منکر نمی شود، اما خواست خدا بر سوزاندن و بقای در عذاب بندگان را منافی عشق خدا به بندگان می داند. این مقاله، درصدد است تا با بررسی و تحلیل نظرات این دو فیلسوف با دو رویکرد متفاوت، اما با یک الهیات و همچنین با تأمل در انتقاداتی که از سوی هم کیشان آنان وارد گردیده، ریشه اظهارت اخیر کلیسا مبنی بر نمادین بودن بهشت و جهنم را دریابد.
جهان اسلام از نگاه شهید مطهرى(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مسآله ی «حرکت» در حکمت متعالیه ی ملاصدرا و فلسفه ی لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی چیزی در حال تغییر و عوض شدن تدریجی است، دارای صفتی می باشد که از آن به حرکت تعبیر می کنیم. در حرکت، شیء از پوسته ی نخستین خود بیرون می آید و به پوسته و هسته ای دیگر دست می یابد و یا نیست می شود و شیء دیگری بر جایش می نشیند. سؤال این جاست که تغییر و دگرگونی چگونه صفتی است؟ و چیزی که عوض می شود و از حالتی به حالت دیگر درمی آید بر او چه می گذرد؟ آیا خودش می ماند و احوالش عوض می شود؟ آیا ظاهرش نو می شود و باطنش باقیست؟ و یا همه ی هستی اش دست خوش تحول می گردد؟ در این پژوهش، آرای لایب نیتس در باب حرکت و احکام آن، محرک و غایت حرکت با آراء صدرالمتألهین مقایسه شده است. به رغم تفاوت هایی که لایب نیتس در تعریف حرکت و احکام آن با ملاصدرا دارد، در متحرک و فعال دانستن جوهر عالم و بحث محرک و غایت حرکت دیدگاه او بسیار به صدرالمتألهین نزدیک است. وی با نگرشی که به مفهوم جوهر و مناد دارد، مناد را موجودی فعال، زنده، خود انگیخته و دارای ادراک و اشتیاق معرفی نموده است و مبدأ فعالیت جوهر فعال و خودجوش را نیرو معرفی می کند. لذا در تبیین ماهیت حرکت، به حرکت جوهری ملاصدرا نزدیک می شود. این مقاله با بهره گیری از شیوه ی اسنادی، به جمع آوری اطلاعات درباره ی مسأله ی تحقیق پرداخته است و با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی تطبیقی، به تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد.
کثرت دینی از دیدگاه ابن عربی
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این نوشتار با اشاره به جایگاه ابن عربی در حیات عقلانی عالم اسلام به غفلت پژوهندگان غربی از این جایگاه میپردازد و دلایل آن را ارزیابی میکند. سپس به دوتلقی از معارف دینی در اسلام که بر اساس یکی از آنها نگاه به دین نگاهی جزمی و انعطافناپذیر و دیگری نگاهی با قدرت انعطاف و تساهل بیشتر است پرداخته، موضع عرفان وتصوف دراین مورد را بررسی میکند. سپس با اشاره به این معنا که نگاه ابن عربی به مسأله کثرت ادیان نگاهی خاص خود اوست، در عین حال که ازدرون سنت عرفان اسلامی برخاسته است، به اختصار مبانی هستی شناختی و معرفتشناختی رای او در باب کثرت ادیان مطرح و وقوع این کثرت را در جامعه بشری امری موجه میداند، در عین حال که نظریه ابن عربی را در این باب عیناً قابل انطباق بر موضع پلورالیستها نمیداند و دلیل آن را نیز پیشفرضهای متفاوت آن دو و مآلاً نتایج مختلف آنها قلمداد میکند.
رابطه عالم مثال و عالم طبیعت از دیدگاه علامه طباطبایی و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
23 - 40
حوزههای تخصصی:
بحث از رابطه عالم مثال و عالم طبیعت، یکی از مسائل مهم فلسفه اسلامی است. شیخ اشراق در رد نظریه مشاییان در مورد مادی بودن صور خیالی و برای تبیین برخی دیگر از مسائل فلسفه خود، نظریه عالم مثال را طرح کرده است. علامه طباطبایی نیز از جمله فلاسفه معاصر است که نظریات قابل توجهی در مورد عالم مثال و رابطه آن با عالم طبیعت بیان نموده است. در این نوشتار، ابتدا دیدگاه دو فیلسوف در مورد عوالم هستی و ادله آن ها در اثبات عالم مثال تبیین شده است. آنگاه به تحلیل رابطه عالم مثال و عالم طبیعت در محورهایی همچون نظریه خیال و ابصار، صور موجود در آینه و اطلاع از امور غیبی در نظر شیخ اشراق، و محورهایی همچون رابطه طولی و تشکیکی عوالم، علیت عالم مثال نسبت به عالم طبیعت، وجود کمالات عالم طبیعت در عالم مثال و تبیین رٶیاهای صادقه و کیفیت ادراک حسی از نظر علامه طباطبایی پرداخته شده و در پایان، مطالبی در مورد نقاط مشترک و متمایز دیدگاه های این دو فیلسوف و چالش های هر دیدگاه بیان شده است.
مقایسه رویکرد شیخ اشراق و ملاصدرا به مساله «تناسخ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در آثار و نوشته های شیخ اشراق و ملاصدرا دیده می شود، حکایت از آن دارد که این دو بیشترین توجه را به مساله «تناسخ» داشته اند و آن را جدی به شمار آورده اند. با وجود تاثیر فراوان سهروردی بر صدرالدین شیرازی، الگو و استخوان بندی اندیشه این دو متفکر در مساله تناسخ یکسان نیست. این دو هم در مبانی تصوری و معناشناسی تناسخ متفاوت اند و هم در مبادی تصدیقی آن. همین امر موجب شده تا در این موضوع رویکردی متفاوت داشته باشند. در نتیجه، یکی همدلانه تر با تناسخیه حرکت کرده و دیگری ایشان را محکوم کرده است.
صدرالمتالهین مباحث نفس و در پی آن «تناسخ» را در حوزه الهیات و به صورت مستقل و یکجا مطرح می کند؛ اما نفس شناسی سهروردی، به ویژه در مقام تعریف، از نظم منطقی بی بهره است
تحقق اهداف انبیا در حکومت مهدوی با تاکید بر روایات فریقین
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
97-114
حوزههای تخصصی:
پروردگار متعال با ارسال رسولان و بعثت پیامبران، اهداف بلندی را برای سعادت و کمال انسان ها ترسیم کرده که این اهداف و آرمان ها در آیات و روایات بیان شده اند. از آن جا که ائمه معصوم وارثان انبیای الاهی و جانشینان پیامبر خاتم6 هستند؛ همان اهداف و رسالت را بر دوش داشته و دنبال کرده اند؛ لکن تمامی این آرمان ها و اهداف در زمان ظهور حضرت مهدی4 و در سایه حکومت پر برکتش تحقق خواهد یافت. در این پژوهه به بررسی برخی از این اهداف مهم، مانند تشکیل حکومت الاهی، عدالت گستری، امنیت فراگیر، رفاه اقتصادی، ارتقای اخلاقی و فضایل نیکو پرداخته و سعی شده است با روایایت فریقین در باب مهدویت تطبیق داده شود. شایان ذکر است این نوشتار با بهره گیری از متون و نصوص دینی، استنادات نقلی و به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی مسئله پرداخته و هدف آن، این است که ظرفیت سنجی نظام اسلامی را با حکومت مهدوی ترسیم کند و نیز با نگرشی مهندسی رو به آینده به سوی نظام مبارک مهدوی، این نظام را مورد توجه همگان قرار دهد.
ولایت فقیه، مسئله ای کلامی یا فقهی؟ (با تاکید بر آثار کلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ولایت فقیه جامع الشرایط در رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت، به رغم پیشینه طولانی «ولایت فقیه» امروزه در کانون گفت وگوهای علمی به ویژه در حوزه علم کلام، فقه و سیاست قرار دارد. آیا در عصر غیبت، ولایت فقیه جامع الشرایط در اداره امور جامعه اسلامی فرعی از فروع امامت و مسئله ای کلامی است، یا فرعی از فروع فقهی؟ پذیرش هریک از دو دیدگاه، نتایج مهم عملی و نظری در عرصه های سیاسی، اجتماعی و حوزه های اعتقادی و فرهنگی به همراه دارد. در این نوشتار به روش تفسیری و تحلیل متن به بررسی کلامی یا فقهی بودن «ولایت فقیه» پرداخته، در ادامه شبهات کلامی آن را نقد و بررسی می کنیم.
امام سجاد (ع) در ذهن و زبان اهل سنت / قسمت اول
حوزههای تخصصی:
مقدمه این مقاله اشاره ای است به جایگاه و منزلت آل محمد (ص) و ائمه اثنی عشر (ع) نزداهل سنت و بحث در مورد امام زین العابدین (ع) که از القاب آن حضرت آغاز می شود و همچنین کنیه ایشان که در این بخش مشهورترین القاب آن حضرت از کتب اهل سنت نقل شده و اختلافات در مورد کنیه ایشان بیان شده است .
در بخش مربوط به پدر ومادر امام سجاد (ع) ضمن بیان احادیثی در فضیلت امام حسین (ع) از کتب معتبر اهل سنت به بحث در مورد مادر آن حضرت وانتساب امام سجاد (ع) به پادشاهان ساسانی از طرف مادراقدام شده است . در این بخش ضمن نقل آرای نویسندگان متقدم و متاخر اهل سنت در مورد مادر آن حضرت ، از دیدگاه دو دانشمند معاصر شیعه ، استاد شهید مرتضی مطهری و دکتر سید جعفر شهیدی استفاده شده است.
در بخش بعدی که مربوط است به تاریخ و محل ولادت امام سجاد (ع) به نظر علمای شیعه و سنی اشاره شده و سپس نظر دکتر سید جعفر شهیدی که معارض با نظر مورخان و محدثان است ذکر و سپس به نقد آن اقدام شده است.
اختلاف اقوال در مورد تاریخ وفات امام سجاد (ع) موضوع دیگری است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
سپس از مسائلی چون کنیه و القاب ، پدر و مادر ، تاریخ و محل ولادت ، تاریخ و محل دفن امام سجاد (ع) ، به جستجو در مورد فضائل ومناقب آن حضرت و پرتوهایی از سیمای تابناک ایشان در کتب متقدم ومتاخر اهل سنت پرداختم که حاصل آن بخشی از مقاله حاضر است .
بخش پایانی این مقاله در مورد توجه اهل سنت به ادعیه امام سجاد (ع) و نقل ادعیه ای از آن حضرت ازکتب اهل سنت است.
پیدایی رقبای کلامی معتزله در سده ی چهارم هجری قمری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مراحل تحول مسیحیت
خدا، از مفهوم تا مدل های معرفتی (تمایز و ارتباط مفهوم، تصور و تصویر خدا و نقش روش شناختی مدل ها در ادراک خدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در پژوهش های مختلف، در اطلاق بر «برداشت های ذهنی از خدا» سه تعبیر «مفهوم خدا»، «تصور خدا» و «تصویر خدا» اغلب به یک معنا استفاده شده است، در این نوشتار درصددیم تا با بیان تمایز این تعابیر به نقش روش شناختی توجه به تمایز و پیوند آنها بپردازد. برداشت ما از خدا به اعتبارهای گوناگون نام های مختلفی به خود می گیرد. تنها یک «مفهوم خدا» وجود دارد که انسان ها آن را به گونه متفاوتی از همدیگر ادراک می کنند؛ بنابراین نمی توان ادراک های مختلف را مفهوم های خداوند نامید. اما واژه تصور، معنای عامی را دارد که در عین اینکه نقش فاعل شناسا را بیشتر نشان می دهد، از محدودیت های مترتب بر مفهوم و تصویر نیز فارغ است؛ زیرا تعبیر «تصویر خدا» نیز به طور ضمنی دال بر وجود عناصر خیال از قبیل استعاره ها و اسطوره هاست، پس پژوهش را به جهت خاصی مقید می کند. در این میان، مدل خدا تعبیر مهم اما کمتر شناخته شده ای است که با ایجاد یک شبکه زبانی، نقشی روش شناختی در تصور ما از خدا و معرفت دینی به مثابه دنیای ناشناخته تحقیق دارد. مدل های خدا استعاره های قدرتمندی هستند و رابطه ای تمثیلی با مفهوم دارند؛ از این رو به لحاظ معرفتی بر مبنای رئالیسم عین گرا ارزیابی شدنی نیستند؛ اما در آزمون انسجام و تناسب، به طور جدی مورد توجه انسجام گرایان و عمل گرایان قرار دارند.