فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در نظام معرفت شناسی صدرا ارتباط معرفت فطری با سایر ادراکات انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری که وی از آن به عنوان سرمایه آغازین و "رأس العلم" یاد کرده است. صدرالمتألهین معرفت فطری را در قلمرو علم حصولی و حضوری با دو معنای نزدیک به هم به کار برده است. در این نظام، علم از سنخ وجود است و احکام وجود بر آن ساری و جاری است. لذا هر معرفتی که از مرتبه وجودی متقدمی برخوردار باشد تقدم وجودی و معرفتی نسبت به سایر ادراکات انسان دارد. معرفت های غیر فطری، به لحاظ معرفت شناختی و وجود شناختی وابستگی حقیقی و عینی با معرفت های فطری دارند. از طرفی بنا بر اتحاد عاقل و معقول، نفس در حرکت جوهری خویش با مدرکات خود اتحاد یافته و استکمال می یابد. بنابراین بر اساس اصول حکمت صدرایی و با بکارگیری روش توصیفی تحلیلی، می توان یافته های پژوهش را در این دانست که نسبت معرفت فطری در هر دو حوزه علم حضوری و حصولی با سایر ادراکات انسان در حرکت اشتدادی نفس تفسیر شده و نسبت آنها به تفاوت مراتب نفس باز می گردد.
بررسی قضایای حقیقیه منطق دانان مسلمان و گزاره های قانون وار به تقریر نِلسون گودمَن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرض از نگارش مقاله حاضر، انجام مطالعه ای تطبیقی میان آرای منطق دانان مسلمان در خصوص قضیّه حقیقیّه از یک سو و دیدگاه نِلسون گودمَن در باب گزاره های قانون وار از سوی دیگر می باشد. از این رو، ابتدا تحلیل منطق دانان مسلمان از مفاد قضیّه حقیقیّه و نیز نظر گودمَن در مورد گزاره های قانون وار را تقریر میکنیم و سپس با اخذ رویآوردی تطبیقی به تبیین مواضع خلاف و وفاق این دو دیدگاه می پردازیم. از این رهگذر روشن خواهد شد که ضمن وجود برخی اختلافات مبنایی، وجوه اشتراک بسیاری در این دو دیدگاه یافت می شود که تأمّل روش مند در آن ها به لحاظ معرفتی بسیار حائز اهمیت می نماید. کلّیّت و تعمیم پذیری، تقویت و تأیید شرطی های خلاف واقع، و برخورداری از قدرت تبیین علمی، و پیش بینی از مشترکات آن ها است. از سوی دیگر، برخلاف قضایای حقیقیّه که محصول استقرا نیستند، گزاره های قانون وار برآمده از استقرا هستند.
مطالعة حوزه های معنایی «صبر» در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«صبر» در آموزه های دینی، به عنوان یکی از مفاهیم اساسی ایمان شناخته می شود. این واژه به همراه مشتقّات خود، ۱۰۳ بار در قرآنبه کار رفته است که نشان از اهمیّت ویژة این خصیصة اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریمدارد. این واژه با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی با بسیاری از مفاهیم اخلاقی و دینی ارتباط معنایی پیدا می کند. بر این اساس، تبیین ارتباط صبر با مفاهیمی نظیر نماز، ایمان، تقوا، اسلام، یقین، نیکی و... از جمله مباحثی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. لذا مقالة حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر آن است که در یک فرایند منظّم به شناسایی این واژه در لغت نامه ها و پس از آن، با نگرشی فراگیر به کلّ متن قرآن، به تحلیل و بازیابی شبکه ای معنای صبر بپردازد. بررسی معنای صبر در منظومة آیات قرآنی، موضوع محوری این پژوهش است. واژة «صبر» در آیات قرآنی با تعدادی از مفاهیم و واژگان، همچون «تقوا»، «نماز»، «زکات»، «امر به معروف و نهی از منکر»، «ایمان»، «اسلام»، «یقین» و «نیکی» همنشین شده است. واژگان «حلم» و «أناه» نیز با واژة «صبر» رابطة جانشینی دارند. همچنین، واژة «صبر» با واژگانی مانند «عجله» و «جزع» رابطة تقابل دارد و از این دو واژة متقابل نمونه هائی در قرآندیده می شود.
کثرت گرایی نجات و مشکل حدیث فرقه ناجیه
حوزههای تخصصی:
کثرت ادیان و تعدد فهم های دینی، امری مسلم و انکارناپذیر است. به این امر بایستی کثرت فرق و گرایش های درون یک سنت دینی را هم افزود. این واقعیت ما را با این پرسش مواجه می سازد که حقیقت و رستگاری در کدام یک از آنها است؟ حدیث فرقه ناجیه، پاسخی روایی از منجر خاص آن است که مطابق آن از میان همه فرق مختلفِ امت موسی، عیسی و پیامبر اسلام (ص)، تنها یک فرقه، نجات یافته و بقیه اهل هلاکت هستند. در این تحقیق نشان داده می شود که محتوای این حدیث منقولِ با مفاد آیات قرآن، سنت و منطق عقل بشری سازگار نیست. آیات قرآنی دال بر نجات مومنان براساس ایمان و عمل صالح، و دلایل عقلانی چون رابطه تشکیکی نظام باورهای دینی، تفاوت دینداری تحقیقی و تقلیدی، تفاوت های قابلیت های فطری و اکتسابی و اهمیت اصول اخلاقی، در مجموع بیانگر بطلان مدعای حدیث فرقه ناجیه است. درواقع، منطق عقلانیت نوین دینی، تشکیکی بودن حقانیت و نجات را مورد تاکید قرار می دهد. نتیجه آنکه ضرورت عقلانیت نوین دینی بازاندیشی عقلانی انبوه روایات مختلف درباب موضوعات گوناگون دینی است تا از هرگونه نگرش تقلیدی انحصاری و افراطی، که منشا خشونت های مذهبی و تندروی دینی است، خودداری گردد.
جایگاه ام القضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشری
حوزههای تخصصی:
جایگاه تفسیر علمی و معیارهای آن در تفسیر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که در قرآن کریم آیات فراوانی درباره هستی شناسی، طبیعت شناسی، زیست شناسی، پزشکی و خلقت انسان ها و موجودات وجود دارد، از همان آغاز نزول، قرآن محل گفتگوی دانشمندان و مفسران بوده است و هر یک تلاش نموده مقصود خداوند را در این آیات مشخص نمایند. بیشترین تلاش های تفسیری از قرن چهاردهم به بعد و پس از پیشرفت علوم در همه عرصه ها و مخصوصاً پس از مجادلات دامنه دار درباره تعارض علم و دین در میان دانشمندان مسلمان و بویژه مفسران قرآن دیده می شود. از جمله این مفسران آیت الله مکارم است که در تفسیر نمونه تلاش می کند تا به تبیین آیات علمی قرآن با روش صحیح بپردازد تا از این رهگذر اعجاز علمی قرآن را نیز ثابت نماید. ایشان با اعتقاد به اینکه قرآن کتاب هدایت و انسان سازی است و نه کتابی علمی، با توجه به معیارهایی به تبیین این گونه آیات می پردازد. برخی از مهم ترین معیارهای ایشان عبارتند از: تفسیر قرآن بر اساس علوم قطعی و بی توجهی به فرضیه ها؛ تفسیر قرآن بر اساس قواعد تفسیر؛ حقیقی دانستن زبان قرآن در آیات علمی؛ موافقت تفسیر آیات علمی با عقل؛ این مقاله پس از مطالعه کامل آیات علمی در تفسیر نمونه با هدف بررسی ژرف کاوانه جایگاه تفسیر علمی و تشخیص معیارهای صحیح آن در تفسیر نمونه سامان یافته است.
گزارش, تحلیل و نقد کتاب الجمع بین رأیى الحکیمین اثر فارابى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
الجمع بین رایى الحکیمین: افلاطون الالهى و ارسطوطالیس اثر ابونصر فارابى, یکى از برجسته ترین کتاب ها در سنّت یونانى ـ اسلامى فلسفه است که نشان دهنده تلاش فیلسوفى مسلمان براى سازگار کردن آرا و نظرات اصلى دو فیلسوف یونانى است که بعدها, دو مکتب مشّائى و اشراقى در حوزه فلسفه اسلامى, آراى خود را به این دو فیلسوف اسناد مى دادند. این کتاب موجز اما پرمحتوا, جهدِ جامعى است که علیرغم برخى نقاط ضعف هر کتاب فلسفى تحلیلى دوره متقدم ّ فلسفه اسلامى, درخشندگى هاى بسیارى دارد. در این مقاله, ضمن گزارش و تحلیل این کتاب, به نقد این تلاش و میزان توفیق یا عدم توفیق آن در راستاى اغراضى که دارد, مى پردازیم.
حدوث و قدم عالم در اندیشه ارسطو و ابن سینا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
مسئله ""حدوث و قدم عالم"" در اندیشه ارسطو و ابن سینا، پرسش اصلی تحقیق حاضر است. دراین مقاله به نگرش این دو فیلسوف مشایی در مورد حدوث و قدم عالم پرداخته می شود. ارسطو با تکیه بر برهان طبیعی و متوسل شدن به مقوله حرکت، به اثبات محرک نامتحرکی دست می یابد که شارحان وی آن را خدا نامیده اند. از نظر وی محرک نامتحرک علت غایی همه حرکات عالم است. در حالی که در اندیشه ابن سینا با تأثیر پذیری از متون مقدس دینی خدا به عنوان واجب الوجود، وجود محض و معطی وجود مطرح است. از دیدگاه ارسطو خداوند علت است؛ لیکن علیت او تنها تحریکی است. از دیدگاه ابن سینا این علیت، فاعلی (ایجادی) است نه تحریکی. وی با تقسیم موجود به واجب و ممکن و همچنین اثبات نیازمندی ذاتی ممکنات به واجب، نمونه متفاوتی از حدوث و قدم عالم را مطرح ساخت که براساس آن جهان با ویژگی حدوث ذاتی از خالق سرمدی، فیض هستی دریافت می کند. خدای ارسطو خالق جهان نیست و طبعاً جهان نامخلوق او قدیم و ازلی خواهد بود.
کتابنامه امام سجاد(ع)
حیات الگویى امام حسین(ع)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۰ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقایسه ای آراء آکویناس و ابن سینا درباره علم فرشتگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در این نوشتار، دیدگاه آکویناس و ابن سینا درباره علم فرشته بررسی و تحلیل شده است و وجوه اشتراک و اختلاف آن ها را در این خصوص بیان کرده ایم. با اینکه آکویناس و ابن سینا هر دو متأثَر از سنّت ارسطویی بوده اند؛ ولی چون جهان شناسی آن ها از جهاتی متفاوت است، درباره جایگاه علم فرشته به نتایج مختلفی رسیده اند. آکویناس و ابن سینا هر دو معتقدند که فرشتگان طبایع عقلانی هستند؛ بنابراین مشخّصه اصلی آن ها علم است؛ ولی با این تفاوت که ابن سینا علم فرشته را علّت ایجادی موجودات مادون خود می داند؛ ولی آکویناس معتقد است که فرشتگان نقش ایجادی و علّی در عالم ندارند و کیفیّت علم فرشته بیشتر به امور مادون با درجه بساطت ذات آن تبیین پذیر است. ازسوی دیگر، ابن سینا معتقد است که فرشته، جزئی را از طریق کلی (به معنای ثابت و لایتغیر) می شناسد؛ ولی آکویناس می گوید که فرشته، جزئی را به ما هو جزئی می شناسد.
بررسی تحلیلی نظر علامه طباطبایی درباره قضا و قدر با رویکرد تفسیری روایی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
علامه طباطبایی با وجود اینکه در مسئله قضای الهی بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا را تنها منحصر به عالم مجردات ندانسته و آن را به عالم ماده نیز سرایت داده و گام جدیدی در این زمینه برداشته و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، الفت و سازگاری بیشتری ایجاد نموده است، در وجودشناسی مسئله قدر از این عمومیت دست کشیده و مرتبه قدر را تنها به عالم ماده نسبت داده است. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکرد تفسیری، روایی و فلسفی، دیدگاه ایشان تحلیل و بررسی شود. در پایان این نتیجه به دست آمده است که قدر نیز مانند قضا در همه مراتب هستی راه دارد و تفاوت میان این دو تنها به اعتبار عقلی بازمی گردد. همچنین در ضمن نتیجه گیری کلی به پیامدهای نظر مختار اشاره شده است.
فلسفی شدن علم کلام ، رویکرد ناموجه یا روند گریز ناپذیر ؟(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موجه بودن فلسفی شدن دانش کلام از مسائلی است که درباره آن، مواضعی از نفی تا اثبات اتخاذ شده است. بدون توجه به معانی مختلف فلسفی شدن، نمی توان درستی یا نادرستی نگرش ها را اثبات کرد. این امر، گاه به معنای اتخاذ روش فلسفی در تبیین آموزه های دینی، گاه به معنای برگزیدن فلسفه خاصی به عنوان قالب تبیین معارف وحیانی، گاه به معنای به کارگیری برهان های فلسفی در اثبات آموزه های دینی و گاه به معنای تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی و... به کار رفته است.
مخالفان این روند در دو دسته می گنجند. برخی از ریشه با رویکرد عقلی در تبیین معارف دینی به هر نحوی مخالف اند. عده ای دیگر به دلیل پیامدهای منفی، آن را ناخوش می دارند و مخالفت شان به دلیل امور عارضی است. موافقان نیز نگاه های متفاوت داشته اند. برخی به لحاظ روشی آن را درست انگاشته اند و برخی دیگر، به لحاظ محتوایی نیز به درستی این روند حکم کرده اند.
در این نوشتار، اثبات شده است روندی که به تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی انجامیده است و بدون معیار به تاویل های ناروا و احیاناً انکار برخی از آموزه های دینی منتهی شده است، چه در به کارگیری روش فلسفی ریشه داشته باشد و چه در معانی دیگر، ناموجه است، ولی به طور کلی مقتضای تعالیم دینی و هویت دانش کلام، تولید یک دستگاه مفهومی معتبر و فرافرهنگی یا بهره گیری از دستگاه مفهومی مستقر بوده است. متکلمان به هردو رهیافت توسل جسته اند. گرچه خشنودی از دستگاه فلسفی خاص یا هر دستگاه مفهومی دیگر فاقد دلیل موجه است. فلسفی شدن دانش کلام نیز در رکود فلسفه تاثیر نداشته، یا دست کم نقش آن کم رنگ بوده است.
جلسه پرسش و پاسخ با آقای دکتر اعوانی درباره معنی انسان بودن ( A Question and Answer Session on the Meaning of Being Human)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دکتر اعوانی به چند سؤال درباره معنی انسان بودن پاسخ میدهد. این سؤال ها، به¬ویژه، متمرکز اند بر نقش انسان به عنوان خلیفة الله، شأن خاصی که انسان به خاطر موقعیتِ خلیفة الله بودن از آن برخوردار است، تفاوت بین این شأن خاص و حقوق بشر، مسئولیت هایی که به سبب این شأن بر او محول میشود، موانع تحقق این شأن، و مبانی معنوی این نگرش. دکتر اعوانی در پاسخ های خود، ضمن بیان خلاصه ای از انسان شناسی اسلامی، مبنای گفتار خود را کاملاً بر سنت حکمت اسلامی و قرآن و حدیث قرار داده و به آیات بسیاری از قرآن استشهاد کرده است.
بررسی تطبیقی آموزه فداء مسیحیّت در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه «فداء» از جمله اعتقادات رسمی مسیحیان است که با گناه نخستین ارتباط تام دارد. نظریّه آنسلم مشهورترین تبیین از این نظریّه است. براساس این نظریّه، تمام انسان ها بر اثر گناهِ آدم، فاسد و گنهکار شدند. ازسویی، عدالت خدا اقتضا می کند مجازاتی در پی این گناه باشد و ازسوی دیگر، لازمه رحمت خدا نجات انسان است؛ ازاین رو، عیسی مسیح به عنوان خدای انسان گونه، به منظور کفّاره گناه آدم و نجات انسان به صلیب کشیده شد. تفسیر المنار با رویکردی صرفاً عقلانی و المیزان براساس تعالیم قرآنی نقدهایی جدّی بر این آموزه دارند. المیزان به نقد همه مؤلفه های فداء توجّه داشته است؛ اما بیشترین نقد المنار متوجّه تزاحم رحمت و عدالت الهی است. المنار، منکر شفاعت است و تنها راه نجات را ایمان و عمل صالح می-داند. از نظر علامه، ماهیّت شفاعت و فداء متفاوت است و عیسی، شفیع است نه فادی. به طورکلی، از نگاه قرآن و عقل، آدم گناه نکرد. صحیح نیست که به خاطر گناه یک شخص، تمام انسان ها عقوبت شوند. همه گناهان یکسان نیستند و هر گناهی به هلاکت ابدی منجر نمی شود. عدالت خدا با عفوش منافات ندارد. تجسّد خدا محال است. لازمه کفّاره شدن عیسی، لغو و بیهودگی شرایع و واقعی نبودن نظام پاداش و کیفر الهی است.
امام رضا (ع)ناخدای کشتی تشیع در میانه طوفان مرو
منبع:
موعود ۱۳۷۶ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
روش های تفسیری امام عسکری علیه السلام
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۵ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
رجعت از دیدگاه قرآن، روایات و عقل با تأکید بر آراء علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی معاد در روایات
اعتقاد به رجعت یکی از امور مسلّم مذهب شیعه می باشد تا آنجا که علمای شیعه در این باره ادّعای اجماع کرده اند و برای امکان وقوع آن به آیات 82 و83 سورة نمل، آیات 55، 72، 254 و 259 سورة بقره و 43 سورة ص استناد شده است و روایات بی شماری در حدّ تواتر بر امکان وقوع رجعت دلالت می کنند که برخی از آنها دربارة اهمیّت و عظمت روز رجعت، بعضی در تفسیر آیات رجعت و برخی دیگر دربارة رجعت کنندگان وارد شده است. مهم ترین دلایل عقلی امکان وقوع رجعت، امتناع ذاتی و امکان وقوعی، قاعدة فلسفی وقوع هر چیزی دلیل بر وقوع آن چیز، و حکم امثال «فِی مَا یَجُوز وَ فِی مَا لاَیَجوز وَاحد» می باشند.