فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های مطالعه تاریخی نظریه فطرت در بعد خداشناسی، سخنانی است که اندیشمندان اسلامی اعم از محدثان، متکلمان، عرفا، فلاسفه و مفسران در ذیل آیه 172 سوره اعراف-که به آیه «میثاق» یا «ذر» مشهور است-بیان داشته اند.
در طول تاریخ اندیشه اسلامی، در ذیل آیه مزبور، سه مفهوم سازی عمده از خداشناسی فطری شکل گرفته است که بر «حصول معرفت همگانی نسبت به خداوند در عالم پیشین»، «بداهت و ضرورت وجود خدا» و «استعداد نفس برای معرفت به وجود او» استوار است. در این میان، تنها مفهومی که به لحاظ دلالی به ظاهرِ آیه قابل استناد است، مفهوم نخست است
باور دینى و اعتبار آن از منظر آلوین پلنتینگا
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۲
حوزههای تخصصی:
آموزش فلسفه با رویکرد پرورش تفکر انتقادی و مقایسه آن با سبک سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های فعال و نوین آموزش تفکر فلسفی، روش «تفکر انتقادی» است. این شیوه از ابداعات ماتیو لیپمن و رابرت انیس است که مبتنی بر اصول کنجکاوی اندیشمندانه، عینیت گرایی، انعطاف پذیری، گستردگی فکر، شک گرایی معقول و روشمند بودن است. مسئله مهم و قابل طرح این است که فیلسوفان اسلامی و به طور مشخص ابن سینا به عنوان فیلسوف مروج تفکر فلسفی تا چه اندازه شیوه ی تفکر انتقادی را در مسیر ترویج فلسفه و رشد تفکر فلسفی به کار بسته است. با بررسی آثار ابن سینا و شیوه های عملی او مشخص می شود که وی در نقد و تحلیل اندیشه های عوام و خواص، در نحوه ی برخورد با نقادان معاصرش، در مناسبات علمی با شاگردانش، در تثبیت و ترویج تفکر منطقی (برهانی) در فلسفه به شیوه ی «تفکر انتقادی» برخورد کرده است.
سیر از کلى به جزیى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالم خیال
نقد نظریه راهیافت خطا در قرآن با عطف توجه به آیه «مس شیطان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهیافت خطا در آموزه های قرآن که پندار شماری از خاورشناسان مغرض است، نخستین بار بر زبان یکی از روشنفکران معاصر به عنوان صاحب نظر مسلمان جاری شد! ازجمله آیاتی که به زعم وی خطا در آن راه یافته، آیه «مس شیطان» است که شیطان در آن مجنون شمرده می شود. وی معتقد است پیامبر(ص) متاثر از فرهنگ عصر رسالت، قرآن را آفریده و از آنجا که اعراب معاصر نزول، چنین عقیده ای داشتند، او این آموزه را در قرآن نهاده است؛ درحالی که این آموزه با دستاوردهای علمی امروز تعارض دارد و از دیدگاه تفسیری زمخشری و آیت الله طالقانی نیز بهره می جوید. ما در این مقاله، ضمن تبیین دیدگاه این دو مفسر و رد این انتساب به آنان و بررسی ایده عموم مفسران درباره این آیه اثبات کرده ایم که چنین تعارضی وجود ندارد؛ زیرا روش علم تجربی، حسی است و علم در حوزه ای فراتر از حس و ماده، قادر به نفی و اثبات نیست و استناد جنون به امور مادی به عنوان علت قریب، منافاتی با استناد آن به امور فرامادی به عنوان علت بعید ندارد.
جفر و جامعه و رابطه آن ها در علم امامان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر دانشمندان شیعه معتقدند که ائمه R علم خویش را از طریق منابعی کسب کرده اند؛ لذا علم ایشان امری ذاتی و استقلالی نیست بلکه جنبه افاضی دارد. در روایات شیعه و سنی، درباره تعدد این منابع، به تفصیل سخن گفته شده که برخی مانند الهام و تحدیث صرفاً جنبه ملکوتی دارند و بعضی دیگر از منابع مانند جفرو جامعه، علاوه بر بُعد ملکوتی، به نحو ظاهری و مکتوب نیز وجود دارند. در این مقاله، با تأمل در روایات، نتیجه گرفته شده که دو کتاب جفرو جامعه، مستقل از یکدیگرند؛ بخش عمده ای از کتاب جفرشامل علوم غیبی و اخبار گذشته و آینده و منایا و بلایا و علم حروف و اعداد(علم جفر) و کتاب جامعهکه به نام کتاب علی خوانده شده، بخش های وسیعی از تمام احکام شرعی و اخلاقیات را دربردارد. مهم ترین ویژگی این دو کتاب این است که هیچ گاه کهنه نمی شوند و درنتیجه، تمام نیازهای مردم را تا روز قیامت دربردارند. این مطلب نشان می دهد که کلمات این صحیفه ها مانند قرآن کریم، دارای مراتب و بطون نامتناهی بوده و از تجلیات اسماء الهی اند.
تفسیر قرآن در کلام امام
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۶ شماره ۷۰
تحلیل انتقادی دیدگاه مکتب تفکیک در مورد رهیافت عقل گرایانه فلسفی به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب تفکیک به کارگیری عقل و استدل های فلسفی را در فهم گزاره ها، مدعیات و باورهای دینی به طور جدی رد کرده است. پیروان این مکتب رهیافت عقل گرایانه فلسفی در باب فهم دین را کاملاً متضاد با دینداری و ایمان معرفی و معرفت صحیح دینی را به راه وحیانی منحصر می کنند. هدف این نوشتار بازخوانی روش تفکیکی و نقد و بررسی ادعاها و استدل های مربوط به آن است. این مقاله با روش کتابخانه ای و از طریق بررسی آثار مکتوب این جریان به توصیف و تحلیل این نظریه می پردازد. سپس، با نگرشی انتقادی ادعاها و استدل های نظریه تفکیک را بررسی می کند. در این پژوهش استدلال خواهد شد که نه تنها استدل های مدافعان مکتب تفکیک استحکام کافی ندارد، بلکه بر این رهیافت نقدهایی جدی وارد است و ادعای این مکتب بر ناکارآمدی روش فلسفی و تأکید بر نوعی ایمان گروی قابل دفاع نیست. در پایان نشان داده خواهد شد که با وجود محدودیت شناخت عقلی در فهم کامل دین، رهیافت معرفت شناختی فلسفی در تقابل با معارف دینی قرار ندارد. هرچند عقل گرایی افراطی نیز قابل دفاع نیست. درنتیجه، می توان فهم فلسفی از دین را دارای اعتبار معرفت شناختی دانست.
تفسیر روشمند وحى با وحى
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۰
حوزههای تخصصی:
معنا و عقلانیت «رجعت» در دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی مبتنی بر هستی شناسی و انسان شناسی توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
چکیده
اعتقاد به رجعت در دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، براساس دلایل نقلی اثبات می شود؛ اما این دو شخصیت بزرگ، با استفاده از روش عقلی نیز به اثبات اصل و چگونگی رجعت پرداخته اند. علامه طباطبایی با توجه به نظام معنایی آیات و روایات، رجعت را یکی از مراتب ظهور حق در هستی می داند که خود، امری مبتنی بر دلایل عقلی است؛ اما امام خمینی علاوه بر پذیرش اصل رجعت براساس دلایل نقلی، کیفیت رجعت را با پیش فرض ترتب عوالم هستی و تناظر آن مراتب با مراتب نفس و نیز با تبیین جایگاه تکوینی نفوس انسانیِ مشمول رجعت در تعبیر تمثّل ملکی نفوس، اثبات کرده است. بنابراین اصل رجعت در دیدگاه دو حکیم بزرگ، هم با روش کلامی و تفسیری و هم با روش فلسفی و عرفانی، در دو زمینة هستی شناسی و انسان شناسی که هر دو در سیطرة حقیقت توحید قرار دارند اثبات پذیر است و این عقیدة اختصاصی امامیه، علاوه بر مبانی و دلایل نقلی، دارای مبانی و دلایل عقلی نیز هست.
نظریه معرفتی ابن سینا و بررسی آن در پرتو اصالت وجود و اصالت ماهیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا و پیروان او بر این باورند که نفس هنگام ادراک خارج مادی، از طریق قوا و آلات خود با خارج ارتباط برقرار کرده و در سایه این ارتباط و ملاقات کیفیتی مشابه کیفیت شیء خارجی ابتدا در آلت ادراکی و سپس در قوا و فضای نفس منطبع و مرتسم می شود؛ این صورت از آن جهت که حاکی از خارج است مناط علم نفس به عالم ماده می شود. این نظریه معرفتی هم در تطبیق با اصالت وجود مشکل دارد و هم در تبیین با اصالت ماهیت: رویکرد اصاله الوجودی به این نظریه معرفتی مستلزم عدم امکان اتحاد ماهیت وجود خارجی با وجود ذهنی است زیرا ماهیت وجود خارجی از حدّ همان وجود انتزاع شده و متناسب با مرتبه همان وجود است لذا امکان اتحاد آن با مرتبه ای دیگر از هستی، ممکن نخواهد بود؛ رویکرد اصاله الماهوی به آن نیز مستلزم انتقال امر اصیل (ماهیت) به ذهن می شود که محال است زیرا امور اصیل متقوم به مرتبه خاص خویش اند و قابل انتقال نیستند؛ حتی در صورت انتقال، در فرض همراهی آثار خارجی با آن مستلزم انقلاب ماهیت و در فرض عدم همراهی آثار خارجی، مستلزم انفکاک لوازم ذات از ذات خواهد بود.
دگردیسی انسان در خوانش صاحب المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی پژوهش پیش رو، بیان چیستی و چگونگی دگرگونی انسان در کلام وحی با خوانش و رهیافت خِرَد و ساختار اندیشة صاحب «المیزان» می باشد. همچنین این مقاله کوشیده است پرسش های پیرامون این مسئله بر اساس مبنای علاّمه طباطبائی(ره) را تبیین نماید و بر اساس داده های کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی نوشته یافته است. فرایند این برآیند رسیدن به سه دیدگاه اصلی در چگونگی دگرگونی انسان یعنی دگردیسیظاهری، روحی و نیز ظاهر و باطن انسان می باشد. در خوانش صاحب المیزان، علاوه بر تحقّق تنزّل روحی (دگردیسی اخلاقی)، مرحله ای پس از این امر یعنی دگردیسی جسمانی (دگرگونی تکوینی) نیز محقّق گردیده است. با ملاحظة این سخن که انسانیّت آنان به صورت کامل و نهایی از میان نرفته است. علاّمه تداوم این قاعده در دیگر امّت ها را ممکن دانسته است که مبنای این گفتار را در تأثیرپذیری بدن از روح در نگاه وی می توان پیگیری کرد.
بررسی دلالت برهان نظم بر صفات الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این تحقیق این است: آیا می توان صفات الهی را با استفاده از برهان نظم اثبات کرد؟ درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند باید گفت: این برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم، توحیدِ ناظم عالم را نیز اثبات می کند. این برهان علم الهی را اثبات می کند، اما، از اثبات علم ذاتی عاجز است، زیرا اثبات صفت علم به وسیله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است که در آن صورت، صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین، برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی نیز عاجز است، چون معلول آیینه علت خود است و معلول در هر حدی از عظمت باشد، در نهایت، معلول و محدود است و نمی تواند بر علت نامتناهی خود دلالت کند.