فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۸ شماره ۱۹
دین و پرسش هنر مدرن
امام سجاد (ع) و روشهاى تفسیرى
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۲ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
رویکردی انتقادی به شیخیه در تطبیق هورقلیا بر عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخیه هورقلیا را مرتبه ای از عوالم وجود دانسته که نسبت به عالم ماده از لطافت بیشتری برخوردار است. از نظر شیخیه، در عالم هورقلیا هر چند که اجسام وجود دارند، شفافیت و لطافت آن اجسام نسبت به اجسام عالم ماده بیشتر است. آنها این عالم را همان عالم مثال منفصل دانسته اند. به دلیل عدم هماهنگی در اندیشة شیخیه، جایگاه عالم هورقلیا گاه بین عالم ملک و عالم ملکوت و گاه بین عالم ملک و عالم جبروت معرفی شده است. شیخیه باتفکیک جسم از جسد برای انسان چهار بدن لحاظ کرده اند که برخی مربوط به عالم ملک و برخی مربوط به عالم هورقلیا
هستند. جسد دوم انسان، از اقسام چهارگانة بدن او، که مربوط به عالم هورقلیاست همان چیزی است که در احادیث تحت عنوان «عُجبُ الذنَب» و در فلسفة ملاصدرا تحت عنوان «قوة خیال» از آن یاد شده است. مقالة پیش رو بر آن است ضمن تبیین دیدگاه شیخیه در مورد عالم هورقلیا و جسد هورقلیایی، صحت و سقم تطبیق آنها را بر عالم مثال منفصل و مثال متصل بررسی نماید.
حضور و عالمداری در ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
علم حضوری انسان به خودش، بنیان حضور وی نزد خود و شهود مستقیم هستی است. ملاصدرا با تکیه بر نفس به عنوان هستی که عین شناسایی و قلمرو تلاقی وجود و علم است، آدمی را از ورطه تقابل غیرقابل رفع ذهن و عین نجات می دهد. آدمی با حضور نزد خود، هستی خویش را متصل به عالم خارج می یابد. یافتن خود در میان موجودات و داشتن نسبت خاصی با هستی، به معنای داشتن «عالم» است. هایدگر نیز با تکیه بر نسبت خاص انسان با هستی و توانایی انسان بر تفسیر و ارزیابی هستی و فرارفتن از هستی، مسئله حضور و عالمداری را مطرح می کند. بنابراین می توان گفت حضور آدمی نزد خود، بنیان عالمداری اوست و از این لحاظ، ملاصدرا و هایدگر مشابهت بسیاری به یکدیگر دارند.
دیدگاه مکاتب فلسفه علم در باب «پیشرفت علم»؛ با نگاهی بر دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «پیشرفت علم» اولین بار در قرن 19 توسط ویلیام وول (William Whewell) مطرح شده است. سؤال اصلی این مقاله این است که دیدگاه پوزیتیویستی، دیدگاه «تقرب به واقعیت» و دیدگاه توماس کوهن درباره «پیشرفت علم» چیست؟ و چه نقدهایی بر این دیدگاه ها وارد است؟ و از سوی دیگر اسلام چه نظری درباره پیشرفت علم دارد؟ پوزیتیویست های منطقی برای علم، خصلتی انباشتی قائل بودند سرانجام پیشرفت علم را به اتحاد علوم و تقلیل آن به فیزیک ختم کردند. پوپر اما منطق استقرایی پوزیتیوست ها را بر نمی تابد و طبق منطق قیاسی، روش حدس و ابطال را معرفی می کند. بدین صورت که فرضیات علمی مطرح و نقد می شوند؛ رشد و پیشرفت علم هم در مسیر نیل به واقعیت رخ می دهد. کوهن معتقد است که نظریات قبل و بعد از انقلاب علمی، نظریه های کاملاً متفاوتی اند که به طور بنیادی با نظریه متقدم خود تفاوت دارند. این تفاوت آنچنان زیاد است که نمی توان دو پارادایم را با یکدیگر قیاس کرد؛ بنابراین تکیه کردن بر پیشرفت بی مورد است. البته کوهن بعدها این رویکرد خود را اصلاح کرد. از منظر معرفت شناسانه، اسلام حقیقت گرا است و تن به نسبی گرایی یا واقع نمایی نمی دهد. در نگاه اسلامی حرکت مبتنی بر شناخت و تکاملی است؛ لذا با رویکردهای پوپری و کوهنی متفاوت است. اسلام از وجود حقیقت عدول نمی کند اما از سوی دیگر منابع معرفت قایل دسترس مانند حواس را نیز برای تحصیل حقیقت کافی نمی داند.
دلیل آفتاب(بررسى تطبیقى آراى کلامى و عرفانى مولوى در باب اسما و صفات حق تعالى)
حوزههای تخصصی:
چکیده
در قرآن کریم و در عرف متکلمان مسلمان آنچه بهعنوان جایگزین نام اللّه یا در وصف او بهکار مىرود، اسم (جمع آن اسماء) اللّه نامیده مىشود. این که آیا مىتوان خداوند را با نامها و اوصافى خطاب کرد که در قرآن، سنّت و اجماع نیامده و یا آنکه اسماءاللّه توقیفى است؛ یعنى مقیّد به ذکر آنها در منابع مذکور است، از جمله موارد اختلاف مهم اندیشمندان عالم اسلام، بهویژه متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. اختلاف دیگر آنان این بوده که آیا آنچه بهعنوان اسماء اللّه اطلاق کردهاند، با مسمایشان عینیت دارد یا بهکلى بیگانه است؟
از فِرَق عمده کلامى و غالب اهل سنّت حنبلى و اشعرى بر توقیفیت اطلاق اسما و به عینیت آنها با مسمایشان باور داشتهاند، در هر دو مورد معتزله و شیعه در موضع مخالف ایستادهاند، ولى ماتریدیه با وجود عدم قبول توقیفیت اسماى خداوند، گرچه به عینیت این اسما با مسمایشان اعتقاد راسخ ندارند، لزوما منکر عینیت اسما با ذات و صفات حق نیست.
جلالالدین محمد مولوى (متوفاى 672)، از سویى، در آثارش خداوند را با نامهاى بىشمارى از قبیل: خورشید، آفتاب، دریا، دوست، معشوق، یار، دلبر، خلیفه، شاه، مادر، عروس، صید، صیاد و ... خوانده، اما به منصوص بودن آنها مقید نبوده است و از سوى دیگر، توصیف و اسم شایسته حضرت حق، را چون شب قدر، گمشده در اینها مىداند، اما در هر دو مورد اشعرى نیست و موضعى ماتریدى دارد. با توجه به نظرى که در باب گوهر ایمان و سابق دانستن رحمت الهى دارد، نیت گوینده را بر اقوال او مقدم و مایه نجات مىشمارد.
عیسی در تاریخ: نگاهی به دو روایت اولیه از مسیح شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیح شناسی در غرب و تحقیق و تتبع در خصوص سیمای حقیقی حضرت عیسی (ع) قدمتی به طول تاریخ مسیحیت دارد. عیسی مسیح (ع) پرابهام ترین فرد در مسیحیت است که این ابهام نه به دلیل نظرها یا تفاسیر مختلف از وی در قرون بعدی، که برخاسته از تعارضات موجود در کتاب عهد جدید است. از یک سو، برخی اناجیل با تبعیت از سنت عبرانی ـ یهودی، در جهت تحقّق و آغاز ملکوت خدا، به عیسای تاریخی پرداخته اند و سیمایی انسانی و پیامبرگون از ایشان به تصویر کشیده اند و از سویی، بخش هایی دیگر از عهد جدید، الوهیت مسیح را برای نجات آدمی از گناه، کانون پیام و بشارت خود قرار داده اند. قرائت نخست به یهودی ـ مسیحی و قرائت اخیر به پولسی ـ یوحنایی موسوم است. آنچه امروزه و از همان زمان مسیحیت نامیده می شود، همان قرائت پولسی ـ یوحنایی است که دلایلی چند در قرون اولیه پیدایش مسیحیت، به تفوق آن نسبت به قرائت دیگر منجر شد.
نداى آسمانى نشانه ظهور
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
براى ظهور حضرت مهدىعلیه السلام در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام، نشانههایى ذکر شده است . این نشانهها در مدت زمانى طولانى به تدریجبه وقوع مىپیوندد . در این میان برخى از نشانهها نزدیک ظهور حضرت مهدىعلیه السلام تحقق مىیابد و برخى دیگر ممکن استسالها پیش از ظهور آن حضرت اتفاق بیافتد . همچنین در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام بر برخى از نشانهها تاکید بیشترى شده و از آنها با صفت قطعى و حتمى یاد شده است .
از نشانههایى که نزدیک و متصل به ظهور حضرت تحقق مىیابد و در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام برآن تاکید فراوانى شده، نداى آسمانى است . در مراحل مختلف ظهور حضرت مهدىعلیه السلام نداهاى گوناگونى شنیده خواهد شد، که هریک از آنها بر حقانیت قیام آن حضرت دلالت مىکند و براى حقجویان و حقپویان هرگونه شک و شبههاى را برطرف مىکند; ولى ندایى که معروف است و در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام بیشتر از آن سخن به میان آمده، ندایى است که در آغاز ظهور حضرت مهدىعلیه السلام شنیده خواهد شد . در این مقاله، نخستبه بیان ویژگىهاى این ندا خواهیم پرداخت و در پایان از دیگر نداها نیز سخن خواهیم گفت .
تأملى در باب جاودانگى
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
حق الناس
زبان دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
دانش نوبنیاد فلسفه دین، حاوى دهها عنوانى است که برخى از مسائل آن; مانند زبان دینى قرنها پیش در فلسفه و کلام اسلامى مورد بررسى قرار گرفتهاند.
مباحث زبان دینى در کلام اسلامى، ضمن مباحث صفات ثبوتى، صفات خبرى و تفسیر آیات متشابه و...مطرح بوده است که هر کدام مشکلات ویژه خود را داشته و باید به شیوه صحیح تفسیر و تبیین گردد.
از انگیزههاى طرح زبان دینى در کلام مسیحى، مىتوان به توجیه تعارض دین و علم، اختلاف کاربردى محمولات گزارهها و تحقیقپذیرى معنا در قضایاى ناظر به واقع اشاره کرد.
برخى، براى گزارههاى کلامى، چهار گروه تفسیر غیر خبرى ارائه دادند که هر یک در خور تامل و بررسى است و این مقاله به بخشى از این مباحث مىپردازد.
متکلمین و نظریه پردازی پیشرفت
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۹ شماره ۲۷۹
حوزههای تخصصی:
مرکز پژوهشی دائرة المعارف علوم عقلی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
به سوى نهادینهسازى دانش کلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر ۱۳۷۵ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
الهیات فازی ،روایت دیدگاه عرفانی امام خمینی (س) در مساله تنزیه و تشبیه
حوزههای تخصصی:
پیش از این در شماره 11 و 12 نخستین بخش از معرفی وشرح نقدهای عرفانی امام خمینی بر متن و شرح کتاب فصوص الحکم ابن عربی،ضمن معرفی و توصیف کمی و کیفی این نقدها که در قالب مجموعه ای از تعلیقات ایشان بر شرح فصوص قیصری به جا مانده است ، به طرح فهرست وار گوشه ای از این تعلیقات و سپس شرح یکی از آنها پرداختیم [س 3 1380].
اکنون در این مقاله در نظر داریم که به شرح و تحلیل یک تعلیقه انتقادی دیگر از امام بپردازیم. این تعلیقه در فص نوحی و به مناسبت بحث تنزیه و تشبیه در دعوت نوح(ع) به نگارش درآمده است. شکی نیست که یکی از مهمترین و بنیادی ترین مباحث در حوزه کلام و الهیات، مبحث الهیات تنزیهی و تشبیهی و طبقه بندی ادیان براساس این دو نوع الهیات است . بحث از الهیات تنزیهی و تشبیهی در واقع بحث بر سر مسأله منطق دعوت انبیا یعنی تعیین نوع این دعوت در انبیا و ادیان الهی از میان دو نوع تنزیهی یا تشبیهی آن است. حضرت امام در این تعلیقه، ضمن بیان دیدگاه انتقادی خود در این خصوص، به نقد دیدگاه استادش، عارف شاه آبادی، نیز می پردازد.
دکارت و ملاصدرا
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۲