فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۰۱ تا ۶٬۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
نگاهی به زندگی فکری و ادبی صالح بن عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال میلاد«صالح بن عبدالقدوس»اطلاعی در دست نیست ،ولی اغلب منابع،سال مرگش را 167ه ق یادکرده اند.وی در دوره ای می زیست که کتب گوناگونی از فارسی،یونانی و ...به عربی ترجمه می شد و بازار بحثها و جدلهای کلامی ،بسیار رایج بود.صالح درآغاز جوانی به مجالس واعظان و متکلمان رفت و آمد داشت.از همین رو،دیر نپایید که افکارش مشوش شدو کتاب «الشکوک»را به رشته تالیف در آورد.سرانجام،متهم به زندقه گشت و به همین جرم در بغداد کشته شد.این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی زندگی فکری و ادبی صالح،بررسی کند که بی شک،وی تحت تاثیر فرهنگهای بیگانه بوده است ،ولی نه به آن اندازه ای که بتوان وی را زندیق (کافر و ملحد)لقب داد.صالح ،شاعری حکیم و متکلم بود و همه اشعارش مشتمل بر مثل و اندرز و آداب است و در جمله اشعارش،بیتی که بر کفر و زندقه دلالت کند،یافت نمی شود.
میز گرد نقد نظریه تکثر قرائت دین
منبع:
معرفت ۱۳۸۰ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
سقراط بر این باور بود که میان معرفت و فعل اخلاقی، هیچ شکافی وجود ندارد؛ چراکه معرفت انسان، موجب تحقق فعل می شود. ارسطو ضمن انتقاد از این نگرة سقراط، علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی را ضعف اراده می دانست. ابن سینا نیز برخلاف سقراط، معرفت را شرط کافی فعل در نظر نمی گرفت؛ اما برخلاف ارسطو، تأثیر میل بر اراده را هم علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی نمی دانست؛ بلکه از نظر او، ارادة ناشی از معرفت عقلانی، موجب تحقق فعل اخلاقی می شود. وی در تبیین مسئله شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی، چندین علت درونی و بیرونی را برمی شمرد که مانع از تحقق معرفت عقلانی در انسان می شوند. بنابراین اگر معرفت بر پایه سستی نظیر وهم و خیال ابتنا داشته باشد و از جنس عقل نباشد، فعل تحقق نمی یابد و اگر هم تحقق یابد، غیراخلاقی است. علاوه بر این، ابن سینا با تفسیر عقلی از آیات و روایات، بر گفته های خویش شاهد می آورد و درنهایت معتقد می شود که عواملی نظیر عبادت حقیقی، حاکمیت عقل بر سایر قوا و تحقق معرفت یقینی، موجب رفع شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی می شوند.
جایگاه حس و استقراء
حوزههای تخصصی:
یک کتاب در یک مقاله
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۰ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
تفسیر صدرایی از وحدت شخصی وجود و شواهد دینی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون دینی عبارت های فراوانی یافت میشود که به گونه ای بر وحدت شخصی وجود دلالت دارند. نگارنده درصدد است مفاد برخی از این متون را تبیین نماید. برای روشن تر شدن مسئله ابتدا به تبیین فلسفی این نظریه از طریق دیدگاه صدرا درباره وجود رابط معلول پرداخته میشود و سپس به روش شناسی فهم آیات و روایات معرفتی اشاره ای کوتاه خواهد شد.
آیات و روایاتی که از میان نصوص دینی دال بر وحدت شخصی وجود در این نوشتار آمده، به هشت دسته تقسیم شده اند: آیات دال بر احاطه حق تعالی بر اشیا، آیات دال بر ملکیت حقیقی خداوند نسبت به اشیا، آیات و روایات وحدت اطلاقی او، آیات قرب خداوند، آیات ظهور و بطون حق تعالی، آیات و روایات معیت او با اشیا، آیه فقر ذاتی موجودات و آیات توحید افعالی.
قرآن و زبان انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه زبان قرآن نظریاتی ارائه شده که اهم آنها نظریة «زبان فطرت»، «زبان عرف عام» و «زبان ویژگی محور و هدایت» است. از آنجا که هر یک از این آراء فقط بیانگر یکی از صفات زبان قرآن هستند، برخی اندیشمندان نظریة «زبان تألیفی» را ارائه دادند. با پذیرش این مبنا می توان یکی از عناصر زبانی قرآن را عنصر انگیزش نامید. در این نوشتار برآنیم از دو طریق: (1) الهام گیری از اوصاف عام قرآن همچون اعجاز، ذکر و موعظه بودن و (2) از طریق تحلیل گزاره های قرآنی در دو قالب گزارهای خبری و انشایی، مؤلفة انگیزش را به عنوان مؤلفه ای جدایی ناپذیر از زبان آن معرفی کنیم. دراین میان گزاره های انشایی از آن جهت که در محاورات عرفی نیز نوعاً برای ایجاد انگیزه به کار گرفته می شوند و اساساً کارکردی اینچنین دارند، از تفصیل بی نیازند؛ اما بعد انگیزشی در گزاره های خبری قرآنی دست کم از چهار طریق بررسی می شود که عبارت اند از متکلم بودن خدا (منشأ الهی گزاره ها)، انگیزشی بودن نفس خبر و مفاد آن، سیاق انگیزشی بیان اخبار و همراهی این گزاره ها با ادات انگیزشی. در ادامه معرفت بخشی زبان انگیزشی قرآن در تقابل با نظریة ابرازگرا و احساس انگاری زبان دین نیز تبیین می گردد.
فیلسوف یهودی بغدادی
زهرا(س) الگوى زنان عالم
مسئلـه حدوث و قـدم عالـم
حوزههای تخصصی:
دین پژوهى (مدرنیسم)
منبع:
صباح ۱۳۸۲ شماره ۵ و ۶
حوزههای تخصصی:
رهیافتی زبان شناختی به برابری جنسیتی در قرآن کریم؛ نقدی بر فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم اسلامی در شاخه هرمنوتیکی خود، ارائه خوانشی جدید از قرآن کریم جهت اثبات «برابری جنسیتی میان مردان و زنان» به عنوان یک آموزه اصیل قرآنی را سرلوحه همّت خویش قرار داده است. از آنجا که یکی از مهمترین پایه های اثبات این مدعا، شواهد زبان شناختی است، فمینیست های مسلمان با استناد به مفاهیم «زوجیت» و «ذکر/أنثی» و کاربرد هریک از آن ها در قرآن کریم، بر برابری جنسیتی زنان و مردان اصرار ورزیده اند. مبتنی بر همین دغدغه این نوشتار نیز با اتخاذ رویکردی زبان شناختی، به نتایج هرمنوتیکی ایشان توجه نموده و پس از بازیابی واژگان متعلق به حوزه معنایی «جنس و جنسیت» در قرآن کریم، امکان اثبات ایده ی «برابری جنسیتی» درتعالیم قرآنی را به قضاوت نشسته است. این مطالعه نشان داد که قرآن کریم علاوه بر تمایزگذاری میان دو حوزه «جنس» و «جنسیت»، رابطه میان مردان و زنان را در دو سطح مجزای خانواده و اجتماع به بحث گذارده و با وجود ارتقای جایگاه بانوان، نقش مردان و زنان را به صورت مکمّلی و نه برابر تبیین نموده است.
خدا از دیدگاه صدرا و تیلیش
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تغییر معنایی واژگان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
زبان یک پدیده زنده و متحوّل بوده و بسیار پیش آمده که بر اثر عواملی، از جمله تحولات زمانی و مکانی و فرهنگی، ساختار زبان به طور کلی یا بخشی از آن عناصر آن از جمله واژگانش، تغییراتی را بپذیرد. زبان عربی که زبان قرآن کریم نیز می باشد، از این قاعده مستثنا نیست.
در مقاله پیش رو به یکی از مباحث علوم قرآن و زبان شناسی، یعنی «تغییر معنایی الفاظ» بر اساس قرآن کریم و زبان عربی قبل از نزول قرآن و بالاخص شعر جاهلی پرداخته شده تا معلوم گردد که آیا واژگان قرآنی همچنان به معنای گذشته خود در زبان عربی جاهلی به کار رفته است یا آن معنا تغییر کرده و تبدیل به یک «اصطلاح قرآنی» گشته است و در وضعیت دوم، این تغییرات به چه شکلی می باشد. این بحث، هر چند از دیرباز نزد مسلمانان شناخته شده بود، امّا در دوران حاضر، با توجّه به گستردگی مباحث زبان شناسی، عمق و گسترش خاصی یافته و منجر به کشف زوایای پنهان واژه های زبان عربی و قرآن گشته است.
نظریة تمثیل ـ تأویل در اندیشة فارابی به مثابة ابزاری زبانی برای پیوند دین و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه فارابی دربارة پیوند دین و فلسفه را می توان در دو مقام پدیداری، و فهم مورد بررسی قرار داد؛ نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری از حیثیات مختلفی تشکیل شده است که در برخی دین و فلسفه واحد هستند و در برخی دیگر فلسفه مقدم بر دین است. در این مقام دین و فلسفه از حیث منشأ، فاعل شناسا و مسائل واحد هستند، اما فلسفه از حیث زبان و زمان بر دین مقدم است. بر اساس گذار فارابی از رویکردی طبیعی به رویکردی وحیانی، در دیدگاه وی دربارة نحوة تقدم فلسفه بر دین از حیث زبان، دو نسخة اصلی قابل تشخیص است که از آن ها با عنوان «تقدم منطقی» و «تقدم معرفت شناختی» یاد می شود. از مجموع دیدگاه فارابی دربارة نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری با عنوان «تمثیل» یاد می شود و مهم ترین عنصر این مقام، تقدم فلسفه بر دین از حیث زبان است که با وجود تمایز نسخه ها، در مبانی اصلی مشترک هستند. بر اساس این نظریه دین عبارت است از مثالات محاکی فلسفه که با روش های اقناعی سروکار دارد. اما دین و فلسفه در مقام فهم نیز دارای تعاملاتی هستند که از آن با عنوان «تأویل» یاد می شود. بر این اساس برای دست یابی به فلسفة دینی می توان با استفاده از روش های تأویلی مورد نظر فارابی به حقایقی فلسفی که مثالات محاکی از آن ها حکایت می کنند، دست یافت.
تحلیلی بر «تجلّی خدا» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تجلّی» از اهمّ موضوعاتی است که در ادوار تاریخ، توجّه اندیشمندان، به ویژه اهل معرفت و متکلّمان را به خود مشغول ساخته است. پیگیری این موضوع، تأثیر بسزایی در مبانی معرفتی، باورهای دینی، حتّی اخلاقی خواهد داشت. با این نگرش، آیات قرآن، به ویژه آیة میقات (الأعراف/143) مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. ملاقات حضرت موسی (ع) با خدای سبحان، افتخار تکلّم و هم صحبتی با خدا و تمنّای رؤیت جمال الهی، محور بحث آیة مزبور است. همچنین تجلّی قادر متعال بر کوه و مدهوشی حضرت موسی (ع)، نظر مفسّران و پژوهشگران را به خود جلب نموده است. نکات مزبور، نگارندگان را وادار به کاوش کرده است و دیدگاه های گوناگون، به ویژه مسألة «تمنّای رؤیت» مورد ارزیابی و نقد قرار گرفته است.