فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۶۱ تا ۶٬۸۸۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رویکرد ساختارشناسانه به سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه ساختارشناسانه به سوره های قرآن کریم، نگرشی نوین و تاثیرگذار در تفسیر است. تحریف ناپذیری قرآن و توقیفی بودن آیات در سور از مبانی جاری بر این رویکرد به سور است. همچنین سه اصل وحدت غرض، تنوع موضوعات و هماهنگی سوره، از اصول حاکم بر آن به شمار می رود. هر سوره ازجمله سوره کهف، یک ساخت و نظام محسوب می شود که دارای دو واحد ساختاری؛ ساخت صوری و ساخت معنایی است. هر یک از این دو واحد دارای روساخت و ژرف ساخت بوده که روساخت، گسسته و پیامد ژرف ساخت دوری است. روساخت صوری سوره، واژگان، نحو و موسیقی آیات است. ژرف ساخت صوری سوره، جنبه های هنری سوره است. روساخت معنایی سوره، که مجموعه ای از آیات سوره را به خود اختصاص داده اند و ژرف ساخت معنایی سوره، که به شکل دوری بخش های مختلف سوره را به هم پیوند می دهد.
واکاوی امکان تأسیس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
می توان با دو رویکرد به مفهوم فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نگریست: «فلسفه» در حالت مضاف به تعلیم و تربیت اسلامی و فلسفه تعلیم و تربیت در حالت اتصاف به وصف «اسلامی». مدافعان رویکرد نخست با توجه به سه ملاک الف. تلقی محتوایی ب. تلقی روشی ساختاری ج. تلقی ترکیبی به سه گروه قابل تقسیم هستند. رویکرد برگزیده نگارنده، رویکرد نخست با نگاه ترکیبی است. در این رویکرد، دو روش پژوهشیِ «استطباقی» و «استنتاجی» به کارگرفته می شود. با توجه به ویژگیهای متمایزکننده حکمت متعالیه از دیگر نظامهای فلسفه اسلامی، نگارنده در پروژه پژوهشی خود، نظریه پردازی در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه (یا حکمت متعالیه تعلیم و تربیت) را در اولویت قرار داده است. در مقالة پیش رو، موضوع «امکان وقوعی» این نظریه از دو دیدگاه به بحث گذاشته است: 1 تحقق شالوده فلسفی ساختمان این دانش در دوره های زمانی گذشته 2 تحقق نسبی لوازم روش شناختی این دانش در جهان غرب.
تطبیق انگاره وحی در عهدین و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی ارتباط خداوند با انسان از مسایل مهم در مباحث الهیاتی ادیان ابراهیمی است. یهودیت و اسلام ضمن ارایه تعریفی همگون از وحی، شیوه هایی همسان از القای آن را مطرح نموده و هدف از آن را ابلاغ شریعت الهی از جانب خداوند توسط بندگان برگزیده به انسان معرفی می کنند با این تفاوت که مخاطب وحی در آئین یهود تنها قوم بنی اسرائیل و هدف از آن تشکیل جامعه توحیدی مبتنی بر التزام بر احکام و تکالیف الهی در محدوده سرزمین مقدس است. این هدف در اسلام عبارت است از ارتقای وجودی انسان تا مرتبه «عبد» و تجلی اوصاف الهی در او بواسطه تقید بر الزامات شرعی و تسلیم در برابر خداوند. اما مسیحیت به سبب تلقی خاص خود از انسان و وحی، مفهوم، شیوه و اهداف متمایزی را مطرح می کند. در این تلقی، وحی از مفهوم اصطلاحی خود خارج شده و به تجسم کلمه الله در هیأت انسان تغییر مفهوم یافته است که هدف از آن کشف کامل اوصاف الهی با حضور خداوند در میان بندگان و رها ساختن آنان از قید شریعت و تکلیف و نیز تطهیر آنان از گناه ذاتی است در این انگاره، انسان توان ارتقای وجودی را جز بواسطه تجسم خدا ندارد. بر اساس تعالیم این ادیان، متن مقدس هر یک از آنها از تحفظ الهی بهره مند بوده؛ از وثاقت و حجیت کامل برخوردار است.
اهلبیت در قرآن:پاداش رسالت
منبع:
بشارت ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
«قل لا أسألُکُم علیهِ أَجراً إِلاّ المَوَدَّةَ فیِ القُربی؛
[ای پیامبر] بگو:«من هیچ پاداشی از شما بر رسالت و پیامبری خویش درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم [ اهل بیتم]». (سوره شوری، آیه23)
یکی از آیات بسیار مهم، دربارهبرتری و فضیلت اهل بیت پیامبر(ع) همین آیه شریفه است.
مفسران و دانشمندان شیعه بر این باورند که مقصود از «قُربی» حضرت فاطمه(س) و دوازده امام(ع) است.
مفسران اهل سنت نیز بر این حقیقت مهم اعتراف دارند و در کتابهای خود میگویند:منظور از «قُربی» حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) است.1
اینک به شرح آیه شریفه و شأن نزول آن میپردازیم:
همه نیک میدانیم که اگر فردی برای ما کاری انجام دهد؛وظیفه انسانی حکم میکند تا در زمان مناسب کار خوب او را با عکسالعمل خوبتر و یا لااقل خوب جبران کنیم.
23 سال تلاش پیامبر اکرم(ص)
پیامبر گرامی اسلام، هدایت انسانها را زمانی به عهده گرفت که آن دوران را به دوران جاهلیت مردم جزیرةالعرب خواندهاند، او برای راهنمایی انسانهای گمراه همت فراوان گماشت و آنقدر آزار و اذیتهای توأم با رنج و ملال را به جان خرید و زخم زبانها و تهمتها را تحمل کرد که خداوند به او خطاب کرد:«ما أَنزَلنا عَلیکَالقُرآنَ لِتَشقی؛ [ای پیامبر!] ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت و مشقت اُفتی». (سوره طه، آیه 2)
او23 سال تمام؛زحمت توانفرسا کشید تا غل و زنجیرهای جاهلیت را از هم گسست و شالوده تمدن اسلامی را در سرزمین حجاز بنا نهاد و امت اسلامی را به وجود آورد.
آیا نجات بشر از گمراهیها و ارائه راه مستقیم به انسانها آنهم به بلندای ابدیت، کار آسانی است؟چه پاداشی میشناسید تا این خدمت سترگ را جبران کند؟.
اجر رسالت
پیامبران پیشین اجر و پاداش رسالت و پیامبری خود را به حساب خداوند بزرگ میگذاردند، از جمله حضرت نوح خطاب به پیروانش فرمود: «من درخواست مزدی از شما نمیکنم، اجر و پاداش من با پروردگار عالمیان است». (سوره شعراء، آیه 109)
اما پیامبر اسلام(ص) به دستور خداوند پاداش دیگری را از امت خود درخواست نمود، او مودّت، عشق و محبت به نزدیکانش (اهل بیت) را به عنوان پاداش رسالت مطرح فرمود.
از آن رهگذر که دین اسلام آخرین دین و پیامبر اسلام آخرین پیامبر خداست و با توجه به این نکته که رسول خدا(ص) میخواست رهبری امت اسلامی بهدست نااهلان نباشد و همواره مسلمانان از رهبران عادل، عالم و معصوم بهرهمند باشند؛تا امتش در دراز مدت از انحراف مصون باشند، روی همین اساس او به فرمان خداوند بزرگ پاداش رسالت23 سالهاش را مودت، عشق و محبت به اهل بیت مطرح فرمود.
امام باقر(ع) در تفسیر آیه شریفه مورد بحث میفرماید:«نزدیکان پیامبر، همان ائمه معصومین(ع) هستند».2
شأن نزول
درباره شأن نزول آیهشریفه، امام صادق(ع) میفرمایند: «هنگامی که رسول خدا(ص)از حجة الوداع به مدینه باز میگشت، مردم شهر مدینه به حضور ایشان شرفیاب شدند و عرض کردند: ای رسول خدا! هجرت شما به مدینه منوره شرف و فضیلتی عظیم بود که خداوند بزرگ به ما ارزانی داشت، خداوند دوستان ما را با حضور شما در مدینه خشنود ساخت و دشمنان ما را ذلیل و خوار گردانید. ای پیامبر! برای ما سخت است گروههایی برای رفع مشکلات خود نزد شما میآیند و شما مالی ندارید تا به آنان بپردازید و چه بسا دشمن، ما را شماتت و سرزنش میکند. ما دوست داریم یک سوم دارایی خود را در اختیار شما قرار دهیم تا هر گاه هیئتی به مدینه آمد شما چیزی داشته باشید تا به آنان بدهید.
پیامبر(ص) پاسخی به آنان نداد و منتظر شد تا از سوی پروردگار فرمانی در این باره صادر شود و آیهای نازل گردد.
جبرئیل(ع) نازل شد و گفت:ای پیامبر! بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالت و پیامبریام درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم».
امام صادق(ع) در پایان این روایت فرمودند:«منافقان با شنیدن این آیه شریفه برآشفتند و گفتند: خدا این آیه را نازل نکرد مگر آنکه پسرعموی پیامبر ـعلی(ع)ـ را تقویت نماید و اهل بیت او را به ما تحمیل کند. پیامبر دیروز گفت:«مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلی مَولاه؛ آنکس که من پیشوای اویم بعد از من علی پیشوای اوست». امروز هم میگوید:«…لا أسألُکُم علیهِ أجراً إِلاّ المَوَدَّةَ فیِ القُربی…».3
آری منافقان کوردل همیشه درصدد گمراه کردن مسلمانان بودهاند و دوست نداشتند مسلمانان در راه مستقیم هدایت باشند، چرا که مودّت اهل بیت؛ هدایت را بهدنبال دارد.
1. تفسیر کبیر فخررازی، ج27، ص166 ـتفسیر بیضاوی، ج4، ص91ـ تفسیر کشاف، ج4، ص219 ـ220.
2. تفسیر نور الثقلین، ج4، ص573.
3. تفسیر نور الثقلین، ج4، ص573.
ابن راوندی
آموزه بدا در قرآن، آرای کلامى شیعه، و آثار مولوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیرپای ترین آموزه مورد اختلاف ادیان بزرگ، ماجرای تشبیه و تنزیه، یا انسان پنداری و تعالی خداوند، در موضوعاتی از این قبیل است: که آیا قدرت، علم و اراده او نیز همانند آدمیان دگرگونی می پذیرد یا خیر. این مقاله نشان می دهد که مولانا بر خلاف جبرگرایان اشعری، و تا حدودی همسو با شیعه امامیه و مرجئه، براساس اعتقاد به کرم بی منتهای حق تعالی، معتقد است که دست کرم و جود خداوند در هیچ آنی بسته نیست، بلکه با اندک بهانه ای، رحمت جدید او شامل کائنات می گردد. این ویژگی خداوند او را قادرتر نشان می دهد. در نگاه مولوی، با نپذیرفتن تغییر اراده و مشیت خداوند (باور به بدا) دعا کردن کوششی بیهوده است. وی حتی روز قیامت را نیز عرصه تغییر اراده حق و تغییر سرنوشت آدمیان می شمارد و آن جهان را نیز شهری پربازار و کسب می خواند . نتیجه عملی چنین باوری، امید پیوسته و دعای مدام است.
دیدگاه های مسئله دین پیامبر (ص) پیش از بعثت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی شک پیامبر اعظم پس از ماموریت یافتن به انتشار اسلام و تبلیغ آن، متعبد به دستورالعمل های الاهی بودند؛ اما در بحث نبوتِ خاصه، این پرسش مطرح است که آیا پیامبر پیش از بعثت پیرو دینی بودند یا خیر؟ در صورت دینداری، به چه آیین و شریعتی پایبند بودند؟ این مسئله از جمله مسائل کلامی و اعتقادی است که از دیر باز در میان متکلمان، اصولی ها و عالمان شیعه و سنی مطرح بوده است؛ از این رو در این مقاله، به دنبال طرح دیدگاه ها در این زمینه هستیم.
همان طور که در میان دیدگاه های عالمان فریقین مشاهده می شود، نُه دیدگاه وجود دارد که برخی ناقض نظریه های دیگر است. نگارنده درصدد گرد آوری این دیدگاه هاست. بدیهی است، اتخاذ یک دیدگاه مستقل در این باره مستلزم بررسی های بیشتر است و باید برخی مبانی موجود در این بحث، همچون واژه حنیف، رابطه نبوت و رسالت، پیامبران اولوالعزم، تفکیک دین و شریعت و... که در ارزیابی آنها دخالت مستقیم داشته و توجه به آنها برای رسیدن به نتیجه مطلوب ضروری است، مورد نقد قرار گیرند که مجالی دیگر و گسترده تر می طلبد.
بررسی مقایسه ای نتایج ایمان از دیدگاه پولس و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم ادیان ابراهیمی مسئله ایمان است. پولس رسول و فخر رازی، دو متفکر در دو حوزه دینی اسلام و مسیحیت، در این باره به تفصیل اظهار نظر کرده اند. پولس رسول در بحث از نتایج ایمان از نجات، عادل شمردگی، زندگی جدید، ایمنی از شرور و دشمنان، آرامش و دریافت وعده های خداوند سخن می گوید. فخر رازی نیز معتقد است ایمان عقاب کفر را از بین می برد. وی آمرزش گناهان، امنیت دنیا و آخرت، رزق کریم، بهشت و آسایش ابدی، عزت و محبت را از نتایج ایمان می داند. نظرات این دو متفکر درباره نتایج ایمان قابل مقایسه است؛ این مقاله، با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای به بررسی دیدگاه های آن دو در باب نتایج ایمان می پردازد. این بررسی نشان می دهد که هر دو نجات، آرامش، امنیت، آمرزش گناهان و زندگی جدید را از نتایج ایمان می دانند. البته تفاوت هایی در نظرات آن ها نیز وجود دارد.
صفات خبری در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث صفات خبری، همگام با نزول وحی پا به عرصهٴ علم کلام و تفسیر نهاده است. در فهم آیات خبری و چگونگی انتساب این صفات به خداوند، دیدگاه هایی چون تشبیه و تجسیم (اثبات بلاتأویل)، توقف و تفویض، اثبات بلاکیف، و اثبات باتأویل، به متکلمان و مفسران نسبت داده شده است. دیدگاه های فوق در مقام ارائهٴ پاسخی به این پرسش شکل گرفت که چگونه خداوند خود را متصف به صفات خبری کرده است حال آنکه لازمهٴ حمل و انتساب این صفات به خداوند، نسبت صفات غیر الهی (تشبیه، تجسیم و...) به خداوند است؟ استاد جوادی آملی در مقام پاسخ به این پرسش، قائل به نظریهٴ «اثبات با تأویل» بوده، نظریهٴ «عینیت صفات و ذات» و نظریهٴ «تنزیه» را پایهٴ تفسیر صفات خبری قرار داده اند. ایشان با ارجاع متشابهات به محکمات و تقدم عقل برهانی بر ظواهر نقلی و با بهره وری از دلالت لفظیه و تصدیقیه، صفات خبری را فهم و تفسیر می کنند.
عصاره آفرینش
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
مناسبت میان اسماء الهی و آسمان ها در طریقت قبّالا و سنّت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در طریقت عرفانی قبّالای یهودی، بررسی ملکوت آسمان ها، کارکرد فرشتگان گماشته در هر یک از آسمان ها و رابطه میان اسماء الهی موسوم به سفیروت و هر کدام از آسمان ها نقش مهمّی ایفاء می کند. از نظر عارفان قبالا، قلمرو تجلّی وجود، بر چهار بخش اصلی تقسیم می شود: اسماء الهی، عرش، آسمان ها و عالم ماده. عالم نخست یا عالم اّصیلوت، قلمرو ده اسم اصلی خداوند است که سه اسم نخست آن ها، به نحو خاصّ، در مرتبه عرش یا عالم بِریئا ظهور می یابند و هفت اسم دیگر در هفت آسمان برین، ضمن آن که عالم عسیّا یا جهان مادی، مجلای ظهور همه اسماء الهی است. بنابراین، شناخت آسمان ها، در گرو معرفت نظام اسماء و صفات الهی و تقدّم و تأخّر آن ها و مسبوق به شناخت فرشتگان کرام می باشد. این مقاله می کوشد، پس از معرّفی نظام اسماء یا سفیروت که آموزه کلیدی قبالاست، به بررسی مراتب آسمان ها از نظر اهل قبالا و متون کهن آن ها از جمله سفر زوهر و سفر یصیرا بپردازد و درجهت ایضاح و تکمیل مطلب، از روایات موجود در سنّت اسلامی و یافته ها و گفته های عارفان مسلمان نیز بهره گیرد.
طینت در کلام و حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفکران، همواره بر شناخت سرشت انسان (طینت) و ابعاد وجودی، به ویژه ماده اولیه آفرینش او توجه داشته اند. پس از مفهوم شناسی طینت که غالباً آن را گِل و عین ثابت معنا کرده اند، حکما و متکلمان با توجه به اندیشه خود در باب انسان شناسی و اینکه آیا حقیقت انسان همان نفس مجرد است یا مجرد بدنی بوده و ماهیتش جوهر جسمانی است، به تحلیل و بررسی اخبار طینت پرداخته، و مباحث چالش برانگیزی را مطرح کرده اند. در این نوشتار سعی شده است، اخبار طینت را باز گفته، ضمن بیان تحلیل برخی از متفکران دینی، در نهایت با توجه به شبهات جبرگرایان، بدون هیچ گونه تعصبی به داوری نشسته و حکم نهایی برعهده مخاطبان محترم واگذار شود.
علم از دیدگاه شهید مطهری
منبع:
فروغ اندیشه ۱۳۸۳ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
تحلیل چگونگی نظم قرآن درسطح معنا بنیاد خرد با رویکرد زبانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو رویکرد جدیدی به ساختار قرآناست که به بررسی مسئلة انتظام متنی قرآنبا رویکرد زبانشناسی می پردازد. با الگو قرار دادن مطالعات زبان شناسی متن، ابعاد تازه ای از این انتظام مشخص می شود. منظور از «انتظام» در این جستار، صرف بررسی تناسب معنایی از نظر قدما نیست، بلکه به نظام چیدمانی و ساختار آوایی قرآنتوجه دارد. روش مورد اتخاذ در این پژوهش، منجر به تقسیم آیات به دو سطح خرد و کلان شده است. بعد از اعتبارسنجی روش های کشف نظم درونی با متن کاوی، سبک اصالت بخشیدن به ساختار کنونی، چینش درون سوره ای و تحلیل ذره نگر و نیز خارج کردن برساخت هایی از بطن سوره وتحلیل آن ها انتخاب گردید. در سطح معنا بنیادِ خرد، مسائلی چون ایجاد انتظام معنایی از طریق ارائة کلیشه های خاص (در سطح واژگانی و ترکیبی)، تکرار عینی کلیشه های مستقل، ایجاد انتظام معنایی با محویت یک موضوع، ایجاد انتظام معنایی از طریق تکرار یک عبارت (با بررسی تکرارهای سریع و مغموض، تکرار واژگان با ریشة صرفی و حذف، کاهش و اضافه شدن در عبارات قرآنی) بررسی گردید. با تحلیل بافت های مجزا و نیز با محور قرار دادن معنا در کنار ساختار، منتج به وحدت رویه در بافت قرآنشده است. این به ارتباط بسیار پیچیده، ولی حقیقی منتج است که در واحدهای قرآنی وجود دارد.
زن و عقلانیت برمبنای انسان شناسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آرای اندیشمندان و نیز فارابی، درباره زنان، عباراتی دال بر نسبت ضعف ونقص عقل به آنان وجود دارد که سوءبرداشت ها و ابهاماتی را درپی داشته است. جستجو در آرای انسان شناسی فارابی و تطبیق نظرات وی در مورد زن، راهی است برای تشخیص و برخورد منطقی با تمایزات زن و مرد. انسان شناسی فارابی نشان می دهد، زن و مرد ازلحاظ برخورداری از موهبت عقل و قوای حاسه و متخیله، با یکدیگر تفاوتی ندارند. وی درکسب سعادت، هم خود فرد و هم جامعه را دخیل دانسته و جنسیت را وارد نمی کندبا تفکیک ساحت خردمندی و خردورزی قابل تبیین است. زنان و مردان در ساحت خردمندی (برخورداری اولیه از قوای عقلانی) یکسان هستند اما در خردورزی (به فعلیت رساندن قوای عقلانی) موانع متفاوت دارند و این موانع تا کنون برای زنان بیش از مردان تحقق یافته است. اولین مانع،برمبنای نظام مزاج شناسی، غلبه بیشتر طبع سردی در زنان و تأثیر آن بر قوای عاقله است.دوم، محدودیت زنان از کسب تجربه است که برخاسته از نظام ها و فرهنگ های حاکم بر جوامع بوده و منجر به نقصان عقل تجربی می شود که در صورت بروز برای مران نیز به ضعف خردورزی منجر می شود. به عبارتی مانع ذاتی برای تعقل زنان نیست بلکه هردو عرضی و قابل رفع است.