فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در حل مسئله حجیت غیری شهودات عرفانی و تعمیم آن ها در حق غیرعارفان یکی از راهکارهای مطرح شده بهره گیری از تواتر آن ها است. بر اساس این راهکار چنین ادعا می شود که برخی از مشهودات عرفان نظری را می توان از قبیل متواترات دانست که به دفعات و توسط عارفان مختلفی شهود و گزارش شده اند. این راهکار که در فلسفه ملاصدرا نیز به تبع سهروردی موردتوجه قرار گرفته، از جهاتی می تواند از بهترین راه حل ها در حل مسئله یادشده تلقی شود، اما بااین حال، حتی در پژوهش های اخیر حوزه فلسفه عرفان و دین هم تفاصیل و جزئیات آن به صورت کامل مورد بررسی قرار نگرفته اند. از این رو این نوشتار درصدد آن است تا بر پایه تحقیقی نظری و با روش داده پردازی توصیفی-تحلیلی استدلال به تواتر را به صورتی منطقی صورت بندی کرده، مهم ترین اجزا و پیش فرض های آن را موردتوجه قرار داده و اصلی ترین چالش هایی را که ممکن است در این محورها ایجاد مانع کنند، متذکر شود. بر اساس یافته های این پژوهش مراحل لازم برای دستیابی به هدف موردنظر شامل این مباحث است: اثبات حجیت ذاتی شهود، امکان ثبوتی اشتراک در تجربه های عرفانی، اثبات وقوع این اشتراک نظر (در دو بخش فرعی ترِ وجود مقتضی و رفع مانع)، اثبات تحقق تواتر با شروط لازم و کافی آن در مسئله، حجیت و اعتبار خود تواتر، و در نهایت اثبات کارآیی تواتر معتبر در حل مسئله موردنظر. با این تفاصیل اگر ادعای تواتری در یک شهود عرفانی بتواند از مراحل فوق به موفقیت عبور کند در حق غیرعارفان نیز حجت بوده و برای آن ها نیز معتبر خواهد بود.
بررسی تطبیقی طهارت انبیاء الهی در آیه 74 سوره انعام از دیدگاه علّامه آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
329 - 356
حوزههای تخصصی:
مسئله طهارت اعتقادی انبیای الهی از (کفر، شرک) و طهارت عملی از (زنا) از مبانی مهم در دانش کلام است. در دیدگاه کلام امامیه، طهارت پیامبران عمدتا جزو مسائل مورد اتفاق دانسته شده است اما در کیفیّت طهارت آنان اختلاف نظر وجود دارد و در میان سایر مذاهب اسلامی اتفاق رأی در این موضوع وجود ندارد. مقاله حاضر، بررسی واژه «أب» را در آیه شریفه«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأبیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَهً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» (الانعام:74) به بحث پرداخته و نسبتی که میان حضرت ابراهیم با آزر از نگاه کلامی، تفسیری آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله است را مورد ارزیابی قرار داده است و به تناسب، طهارت انبیای الهی و ایمان نیاکان پیامبر را به بحث می پردازد. آلوسی مدعی است عده بسیاری از اهل سنّت، آزر را پدر ابراهیم علیه السلام نمی دانند، براساس این تفکر هیچ یک از اجداد پیامبر (ص) کافر نبوده اند. این نظر آلوسی با اشکال مواجه است؛ چرا که اغلب اندیشمندان اهل سنّت و شذوذی از شیعه مانند علّامه فضل الله مخالف این نظر هستند. در مقابل گروهی اندک از اهل سنت و عمده شیعیان از جمله علّامه طباطبائی بر اساس مبانی توحیدی و اصل خداباوری برآنند که والدین و اجداد هیچ یک از پیامبران و از آن جمله پدرحضرت ابراهیم مشرک و بت پرست نبوده اند. این مقاله با روش اسنادی و به شیوه توصیفی، تحلیلی با هدف کشف کیفیّت طهارت انبیاء الهی از نظرگاه سه مفسر شیعی و سنّی نگاشته شده است.
تحلیل زبان شناختی گفتمان زائران حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
197 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل زبان شناسی گفتمان زائران حرم امام رضا g است. لذا گفتمان زیارت در حرم مطهر از دو بُعد کلامی و غیرکلامی بررسی می شود. در بُعد کلامی از طریق مصاحبه با زائران، داده ها جمع آوری و تحلیل می شود و در بُعد غیرکلامی از طریق مشاهده تلاش می شود عملکرد زبان بدن برای درک مفاهیم احساسی زائر بررسی و مشخص شود که از میان حرکات و رفتارهای بدنی کدام اندام بیشترین کاربرد را در طول زیارت و انجام مناسک دارد. داده های این پژوهش با روش مشاهده (همراه یا بدون مشارکت) و مصاحبه با 20 زائر ایرانی شیعه یا اهل تسنن در بازه سنی20 تا 60 سال که در تابستان1400 به زیارت حرم امام رضا (ع) آمده بودند، جمع آوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بوده است. در این تحقیق، ابتدا داده های کلامی تحلیل و سپس به بررسی رابطه بین اشارات غیرکلامی سر شامل حرکات ابرو، چشم و لب و همچنین حرکات دست و پا با میزان احساسات زاﺋران پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بُعد کلامی، انگیزه های تشرف به حرم هم مادی است و هم معنوی اما انگیزه های معنوی و روحی مخصوصا کسب آرامش روحی و ثواب و شفاعت مهم تر و مشهودتر است. در حرم مطهر علاوه بر فضای حسی و معنوی حاصل از دعا و اذان و نماز، سایر مولفه های محیطی مانند رایحه خوش در همه حرم، چراغانی و معماری حرم نیز در ایجاد حس آرامش و امنیت زائران دخیل است. در میان رفتارهای غیرکلامی زاﺋﺮان، حرکات دست بیشترین سهم را در تبیین ادراک احساسی دارد.
بررسی تطبیقی نقش توحید ربوبی در نجات موسی(ع)، از دیدگاه تورات و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
73 - 90
حوزههای تخصصی:
ماجرای به آب افکنده شدن و نجات موسای نوزاد از کشته شدن به دست فرعون یکی از درون مایه های مشترک تورات و قرآن است. روایت دو کتاب در کنار پاره ای مشترکات، تفاوت های مهمی با یکدیگر دارند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، این مشترکات و تفاوت ها، به ویژه نقش توحید ربوبی در نجات موسی(ع) را بررسی می کند. هدف پژوهش نشان دادن تفاوت ها، مشترکات و امتیازات روایت قرآن و تورات، برتری و توحیدی بودن روایت قرآن و بشری بودن روایت تورات از دیدگاه قرآن است. قرآن با برجسته کردن نقش خداوند در نجات موسی(ع)، تصویری عینی و گویا از توحید در ربوبیت الهی و بطلان ادعای ربوبیت فرعون را نشان می دهد، اما صبغه توحیدی روایت تورات در این حادثه بسیار ضعیف است. قرآن برخلاف تورات، افکنده شدن موسی(ع) در آب، نجات وی، شیر نخوردن او از زنان و بازگشت وی به آغوش مادر را با تدبیر خدای یگانه می داند.
Evaluating Strong Emergentism: An Argument for Non-Physical Substantial Strong Emergentism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Physicalists and dualists have failed to provide a convincing answer to the mind-body problem. This is because they, respectively, sacrifice mental causation and neglect the close relationship between the mind and the body. To tackle this, some contemporary philosophers, such as Timothy O’Connor and Jonathan Jacobs, have turned to the concept of strong emergentism. This perspective views the mind as an emergent physical substance with autonomous causal powers. If this standpoint is tenable, it holds promise for resolving the mind-body problem. Nevertheless, the idea of strong emergentism faces substantial challenges. This article aims to achieve two objectives. First, it addresses these challenges and asserts that, even in the face of the most serious concern, “the collapse problem”, a specific interpretation of strong emergentism remains unthreatened. Second, we contend that while O’Connor and Jacobs present a thought-provoking proposal, its clarity is hindered, and a thorough understanding is only possible when we perceive the emergent substance as more than merely physical.
بررسی و نقد اشکالات سیّد ابوالفضل برقعی بر «حدیث لوح جابر» با رویکرد کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
27 - 103
حوزههای تخصصی:
سیّد ابوالفضل برقعی از چهره های منتقد شیعی است که تمایلات زیادی به تفکرات قرآن بسندگی دارد. «کَسر الصَنَم» در نقد اصول کافی از آثار او است. (مساله) برقعی ضمن رد احادیث «اثنی عشریه» به نقد حدیث لوح جابر پرداخته است. حدیث لوح از احادیث مشهوری است که دلالت بر معرفی و تعیین 12 امام از سوی خداوند در زمان رسول اکرم (ص) دارد. (هدف) این نوشتار تلاشی است برای بررسی، نقد و پاسخ به اشکالات برقعی (روش) با روش تحلیلی توصیفی. (یافته ها) مهم ترین مشکل این روایت از نظر برقعی ضعف سند آن است که با توجه به اسناد متعدد این روایت و صحت برخی از طرق آن این نقص وارد نیست. اشکال مخالفت حدیث با تاریخ ناشی از برداشت اشتباه از روایت و تصور ملاقات جابر با امام صادق (ع) است که در پرتو فهم صحیح روایت برطرف می شود. (نتیجه) روایت جابر یک روایت منفرد نیست، و از طرق گوناگون نقل شده و تعارضی بین نقل های آن و سایر متون روایی و اصول مکتب تشیع وجود ندارد و از این رو معتبر و قابل قبول است.
تحلیل مسئله غفلت در نفس شناسی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
29 - 46
حوزههای تخصصی:
«غفلت» از مسائل مهم در معرفت شناسی، علم النفس، روانشناسی و اخلاق است. در معرفت شناسی، بیشتر درباره محدودیتی که از ناحیه غفلت بر شناخت آدمی تحمیل میشود، بحث میگردد و تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شناخت، مورد توجه قرار میگیرد. در علم النفس، به حالت نفسانی غفلت، بعنوان نوعی ضعف و نقص در قوای شناختی نفس نظر میشود. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مسئله غفلت در اندیشه ملاصدرا پرداخته و ابعاد این مسئله با توجه به نفس شناسی وی و دیدگاهش درباره قوای نفس، مراتب نفس و سلوک و تعالی آن، مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نظریه «قوای نفس»، عمدتاً غفلت به دو معنا مطرح شده است: بیتوجهی و فراموشی. بحث درباره این دو معنا، مستلزم تحلیل دیدگاه ملاصدرا درباره نقش توجه در ادراک و نیز سازوکار حافظه و یادآوری (تذکر) است. مطابق نظریه «مراتب و شئون نفس»، غفلت عمدتاً به دو معنای: نقص گستره وجودی یا غیبت، و عدم احاطه یا جهل (بیخبری) است. نظریه دوم، یعنی نظریه «مراتب نفس»، با مبانی ویژه حکمت صدرایی مانند تشکیک وجود، حرکت جوهری و... سازگاری بیشتری دارد. منظر سوم برای تحلیل مسئله غفلت، سیر و سلوک معنوی نفس است که در آن، غفلت بطور عمده بمثابه مانع سلوک الی الله و حجاب معرفت و لقای الهی تلقی میشود. این معنای غفلت، طیفی از موانع تعالی نفس مانند سهل انگاری، تهاون، بی احتیاطی، کوتاهی در عمل، بیهمتی، لجاجت، اعراض و انکار را دربرمیگیرد.
بازخوانی رویکردهای مطالعه و مواجهه با ادیان در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
165 - 182
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، شناسایی و بازخوانی رویکردهای مطالعه و مواجهه با ادیان در ایران معاصر است تا ضمن مطالعه توصیفی آنها، به تحلیل مختصات و ویژگی های آنها به منظور خودآگاهی بیشتر در زمینه مطالعات ادیانی پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه رویکرد سنتی، روشنفکری و تحقیقات دین شناسی تطبیقی، دارای سه مدل فرقه ناجیه، قهوه خانه سورات و تطبیقی هستند که در مؤلفه هایی نظیر توجه به دیگریِ دینی، اصل گفت وگو و وحدت میان ادیان اشتراک دارند، اما در خاستگاه، ضرورت های فرهنگی و سبک گفت وگو از یکدیگر متمایزند. مدل فرقه ناجیه با سیاست غالب تمایز و مدل قهوه خانه سورات با سیاست غالب تشابه، از مدل تطبیقی که بر هم گرایی موازی تشابه و تمایز تأکید دارد، متمایزند. شرایط تکثر فرهنگی دینی جهان معاصر، به ضمیمه حقیقت جویی انسان در میان گزینه های متنوع دینی، ضرورت تحقیقات دین شناسی تطبیقی به شکل روشمند را بیش ازپیش برجسته کرده است. این تحقیقات، اگرچه از تحقیقات نوین ماکس مولر در جهان نوین پررنگ شده اند، تبار خود را تا کارهای ابوریحان بیرونی و شهرستانی در فرهنگ اسلامی نشان می دهد.
تحلیل مفهومی «پرسش از مراتب نظام هستی» در هستی شناسی صدرالمتألهین شیرازی و صدرالدین قونوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
153 - 172
حوزههای تخصصی:
فیلسوف آنگاه که به مطالعه هستی می ۤپردازد با پرسش از وحدت و کثرت هستی نیز روبه رو می شود، و آنگاه که کثرت را می ۤپذیرد، می کوشد تا پس از تعیین موضوع کثرت یعنی نشان دادن آنچه که متکثر است از مراتب و طبقات آن امور متکثر آگاه گشته و به تبیین و اثبات مراتب نظام هستی بپردازد. این پژوهش با تمرکز بر دو مسأله بنیادین هستی شناسانه در اندیشه صدرالمتألهین شیرازی و صدرالدین قونوی نشان داده است که: صدرالمتألهین شیرازی بر اساس باور به اصالت وجود، پرسش از مراتب نظام هستی را به گونه ای تحلیل کرده که برآیند آن دو نوع مرتبه مندی حقیقی و مجازی برای نظام هستی است؛ در مقابل اما صدرالدین قونوی را می توان بر اساس تعریف و پاره ای از احکامی که برای اعیان ثابته برشمرده در فهرست باورمندان به اصالت ماهیت جای داد و گونه ای خاص از مرتبه مندی برای نظام هستی بر پایه اصالت ماهیت را به او مستند ساخت؛ اگر چه ملاحظه تمام احکامی که او برای اعیان ثابته بر شمرده، و نیز مشاهده جایگاه دقیق ایده اعیان ثابته در منظومه فکری او موجب می شود که پرسش از مراتب نظام هستی در اندیشه قونوی فارغ از مسأله اصالت وجود و اصالت ماهیت تحلیل شود.
همبودی اگوی استعلایی و تجربی در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
131 - 158
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مسئله چالش برانگیز هویت اگوی استعلایی را در پدیدارشناسی هوسرل بررسی کرده است. موقعیت کانونی این نظریه از یک سوی، ابهامها و انتقادهای اساسی از جانب فیلسوفان وابسته به سنت پدیدارشناسی از سوی دیگر، ضرورت پژوهش در این باره را آشکار مینماید. هوسرل براساس تصویری که به طور کلی از سرشت زندگی اگوئیک و توانایی انشقاق آن ارائه میدهد به مسئله ارتباط اگوی محض و تجربی که به عنوان نقطه مرکزی انتقادها تلقی شده است، میپردازد. وی برپایه تز تولید اگوی استعلایی از طریق فعالیت اگوی خاص تجربی، این نظریه را بیان کرده است که اگوی تجربی این قابلیت اساسی را دارد که خود را به طرق مختلف از هم باز شناسد و به تولید انبوهی از اگوهای جدید مبادرت ورزد که هر یک از آنها جریان آگاهی منحصر به فرد خود را دارد. از این رو هوسرل ضمن ابراز اندیشه همبودی اگوی استعلایی و تجربی، بر دو گونه نگریستن نسبت به اگو تأکید ورزیده است. اگو را هم می توان بسان ابژه ای در جهان نگریست و یا از منظر رابطه تجربه – جهان به منظور کشف ساختارهای ذاتی تجربه. براین اساس اگوی استعلایی به عنوان تنها پس ماند پدیدارشناختی تقلیل استعلایی، به ما امکان دسترسی به منطقه ی هستیِ جدیدی را که مطلق است، میدهد.
متافیزیک کلام الهی؛ هستی شناسی وحی در منظومه کلامی معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 38
حوزههای تخصصی:
در دوره میانه، بعد از توحید الهی، یکی از مهم ترین موضوعات مورد اختلاف فرق اسلامی بحث درباب ماهیت کلام الهی بود که هردوی معتزله و اهل حدیث آن را صوت و لفظ می دانستند با این تفاوت که کلام الهی نزد معتزله حادث و مخلوق خدا بود و نزد اهل حدیث، قدیم و غیرمخلوق. پایان این منازعه نه با منطق عقل و استدلال بلکه با قدرت و زور به محنت قرآن انجامید. فرجام ایدئولوژیک این ماجرا، مسائل بسیاری را بدون پاسخ باقی گذاشت که پرداختن به آن راه گشای بسیاری از مسائل دیگر خواهد بود. نظریه کلام الهی نزد معتزله مبتنی بر متافیزیک خاصی است که از رهگذر تبیین نوع رویکرد متافیزیکی به آن، می توان به فهمی بهتر از کلام الهی نائل شد این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی می کوشد رویکرد متافیزیکی معتزله به کلام الهی را درقالب چند مسئله به ترتیب منطقی بیان کند که ماهیت کلام الهی چیست؟ آیا امری هستی شناختی است یا معرفت شناختی و معناشناختی؟ دارای معانی واقعی است؟ امری انسانی است یا الهی؟ کلام الهی چه نسبتی با تاریخمندی دارد؟ رابطه ادیان با یکدیگر چگونه است؟ به طور خلاصه، کلام الهی، فعل گفتاری خداوند است که به لحاظ فاعلی، دو-عاملیتی و به لحاظ فعل بودن، چند-عملی است که از جهت منشأ صدور قصد، الهی و از جهت منشأ صدور لفظ، انسانیْ است و از سه جهت زبانی، فلسفی و کلامی، حادث و تاریخمند است و بر مبنای آن، رابطه ادیان ابراهیمی، به لحاظ ماهوی، استقلالی است.
بازخوانی تطبیقی محرک نخستین و ویژگی های آن از دید ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
95 - 122
حوزههای تخصصی:
یکی از محوری ترین موضوعات فلسفه، حرکت می باشد که تأثیرات شگرفی در دیگر علوم داشته است. در کنار تبیین حرکت از سوی فلاسفه، نیاز آن به محرک، مهم ترین بخش این موضوع است. فیلسوفان همواره دو نگاه به این امر داشته اند. برخی حرکت را در جهان هستی رد می کنند و به ثبات و سکون معتقدند و برخی دیگر، جهان هستی و پدیده های آن را پیوسته در حال حرکت می دانند. ارسطو و ابن سینا با روش برهانی و عقلانی، به تبیین حرکت در جهان هستی و پدیده های آن پرداخته و محرک حرکت را عاملی بیرونی در نظر می گیرند که خود دچار دگرگونی نیست و علت حرکت دیگر پدیده هاست و آن را محرک نخستین می نامند. در دیدگاه هر دو، شوق و اشتیاق پیوند میان متحرک و محرک می باشد که ارسطو بر پایه ی آن تنها به محرک نخستین باور دارد و برای اثبات آن، برهان حرکت را می آورد؛ ولی ابن سینا افزون بر اینکه به محرک نخستین باور دارد و عامل حرکت بودن برای دیگر پدیده ها را برای آن تبیین می نماید، از محرک نخستین به عنوان خالق و علت موجِده یاد می کند و در این زمینه از ارسطو فاصله می گیرد. هر دو فیلسوف، محرک نخستین را سرمدی و جاودانه، واحد، بسیط، ضروری الوجود، زنده، سرچشمه ی خیر، نیکی، لذت و ابتهاج می دانند و این ویژگی ها را با دلیل و برهان برای آن اثبات می نمایند.
تحلیل فلسفی تندى و کندى زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه این مسأله که «آیا با ملاک های فلسفی زمان می تواند به تندى و کندى متصف شود؟» یکی از مسائل مهم فیزیک و فلسفه ی فیزیک در دنیای معاصر است، در طول تاریخ نیز برخی از فیلسوفان – گرچه به صورت سلبی – بدان پرداخته اند: آن ها معمولاً تعدد و تندى و کندى زمان را به عنوان یک احتمال مطرح کرده و سپس با ادله ی گوناگون به نقد آن پرداخته اند. در برابر، به ویژه برخی از فیلسوفان نوصدرایی تصریح کرده اند به شماره ی حرکت های موجود زمان های گوناگون وجود دارد. این زمان ها – به روشی متفاوت از فیزیک نسبیت – به تندی و کندی نیز متصف می شوند: هرچه حرکت تندتر باشد زمان نیز تندتر است. ما ادله ی فلسفی این دو دیدگاه رقیب را به روش تاریخی گردآورده و به روش عقلی و با ابزارهای منطقی آن ها را تحلیل کرده و سنجیده ایم. نتیجه و یافته ی پژوهش این است که ادله ی گوناگون مخالفان برجسته ی تعدد و تندى و کندى زمان – از جمله ارسطو، فلوطین، ابن سینا، ابوالبرکات بغدادی و فخررازی – از قوت چندانی برخوردار نبوده و در نهایت پذیرفتنی نیست. ولی از نظر فلسفی ادعای موافقان قابل بازسازی و تقویت است: چون زمان مقدار حرکت و حرکت نیز متعدد و تند/کند است، پس زمان نیز به تبع حرکت به تعدد و تندی/کندی متصف می شود.
تعامل وراثت با تربیت پذیری انسان بر پایه مبانی انسان شناسی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
حقیقتی پویا و سیّال آدمی در نظام حکمت صدرایی، موجب پیدایش مبانی جدیدی در حوزه تربیت پذیری انسان می شود، که عبارتند از: تدریجی بودن تربیت، تحول پذیریِ ذات انسان در تربیت، غایت بودن تشکیل فصل مَلکی و ایمان الهی در تربیت، لزوم توجه به تعامل میان نفس و بدن ، صحت جسمانی و خواسته های طبیعی و حیوانی در طول فرآیند تربیت؛ این مبانی، هم از امکان تربیت و پرورش آدمی در تمام ابعاد وجودی حکایت می کنند و هم بیان گر محدوده وسیع تربیت پذیری انسان و کارکرد آن در ارتباط با خصوصیات وراثتی می باشند؛ زیرا هرچند حکمت متعالیه با علم ژنتیک در اصل انتقال صفات والدین، هم داستان می باشد، ولی با توجه به تفسیر صدرا از اختیار و بر پایه دو مبنای امکان تحول ذاتی انسان و تشکیل فصل أخیر او در بستر تربیت اخلاقی، اولاً خنثی سازی این صفات موروثی ممکن خواهد بود؛ ثانیاً شاکله وجودی او را می توان بر اساس خصوصیات اخلاقی نیکو شکل داد و بر پایه اصل تفاعل میان نفس و بدن، ساختار ژنتیکیِ متربی را دچار تغییر نمود و خصوصیات مذکور را به نسل های بعد منتقل کرد. در مقاله پیش رو با پیش فرض قرار دادن انسان شناسی صدرایی و با اتخاذ رویکردی تحلیلی توصیفی، به بررسی مبانی تربیت پذیری انسان و نقش آن ها در تبیین تعامل وراثت و تربیت پذیری انسان پرداخته شده است.
بررسی تحلیلی نقش ادراکات اعتباری در فرایند عمل از منظر علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
137 - 155
حوزههای تخصصی:
مشهور فلاسفه مسلمان، صدور فعل اختیاری انسان را فرایندی چندمرحله ای دانسته و هر مرحله را یک «مبدأ» می نامند. این مراحل اجمالاً عبارت اند از: مبدأ علمی، مبدأ شوقی، مبدأ عملی. علامه طباطبایی (ره) معتقد است که صدور فعل اختیاری به صرف این مبادی ضروری نمی شود، بلکه نوع خاصی از ادراک و اذعان لازم است تا صدور فعل از انسان ضرورت یابد. ایشان نام این سنخ از ادراکات را «ادراکات اعتباری»، «آراء اعتباری»، یا «علوم عملی» نهاده اند. این مقاله، به هدف پاسخ به این سؤال که از نظر علامه (ره)، ادراک اعتباری دقیقاً در چه مرحله ای از فرایند عمل قرار داشته و چه نسبتی با صدور فعل اختیاری دارد، با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سامان یافته است. در راستای تحلیل جانمایی دقیق ادراک اعتباری در مبادی عمل از نظر ایشان، یافته های پژوهش نشان می دهد برخی از عبارات علامه (ره) چنین دلالت می کند که ایشان ادراک اعتباری را مؤخر از مبدأ شوقی و به نحوی متأثر از آن می داند، درحالی که از برخی عبارات دیگر می توان برداشت کرد که ادراک اعتباری، جزء اخیر مبدأ علمی و مقدم بر مبدأ شوقی است.
هگل ایرانی؛ گزارش و وصف خوانش سید جوادطباطبایی از گفت وگوی ملاصدرا و هگل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
143 - 168
حوزههای تخصصی:
بیش از یک و نیم قرن از مواجهه ایرانیان با اندیشه هگل می گذرد. در این مدت،مراجعه «ما» به هگل، تحولاتی داشته لذا بجاست پس از این همه هگل پژوهی، ترجمه هگل و هگل خوانی، دست به یک ارزیابی از نسبتی که با هگل ساخته ایم بزنیم و بپرسیم؛ آیا پس از این همه مدت، هگل را در سنت خودمان اخذ کرده ایم؟ به بیان دیگر آیا می توان در عداد سنت های تفسیری گوناگونی که از هگل وجود دارد مثلا هگل راست و چپ و پیر و جوان و انگلیسی و فرانسوی و غیره، سخن از یک هگل ایرانی گفت؟آیا اساسا امکان فهم هگل-ولو متفاوت از سایر فهم ها-برای ما گشوده است؟ پاسخ این پرسش ها ارجاع به تاریخ فلسفه و سنت فکری ما دارد.شاکله مفاهمه ای «ما»، باید ظرفیت شنیدن هگل و سخن گفتن با او را داشته باشد. این بیان آشکارا پرسش از معاصرت فلسفه اسلامی است. پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی خوانش هایی است که از اندیشه هگل در بستر فلسفه اسلامی رخ داده است. از آنجا که اندیشه ملاصدرا، تمامیت فلسفه ماست، خوانش های ما از هگل عمدتا در بستر فلسفه ملاصدرا و در امتداد و بسط آن اندیشه، شکل گرفته است. لذا ما تمرکز خودرا بر سنجش مواجهات صدرا با هگل قرار دادیم. سید جواد طباطبایی یکی از متفکران معاصر ایرانی است که دست به تطبیق هایی میان صدرا و هگل زده است. از همین رو توصیف مواجهه اش با هگل ضرور است و ما در پی آنیم تا بتوانیم به ارزیابیی دقیق از یکی از مهم ترین هگل خوانی های ما در بسترسنتِ به تفکر درآمده شده ما یعنی فلسفه ملاصدرا برسیم و یکی از اضلاع کلان پروژه «هگل ایرانی» را تبیین نماییم.
بررسی مسئله انتظار فرج در بستر انقلاب اسلامی با توجه به نظریه مثبت اندیشی و امید در روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
125 - 146
حوزههای تخصصی:
انتظار در فرهنگ شیعی، افزون بر یک رفتار عبادی، نوعی آمادگی روانی و عقلی برای انجام وظایف و مسئولیت هایی است که هر فرد مسلمان برای تحقق ظهور منجی بشریت(حضرت مهدی ؟عج؟) به عرصه ظهور می رساند. در مکتب های روان شناسی درباره انتظار جسته و گریخته صحبت شده است؛ از جمله آنها می توان به نظریه مثبت گرایی و امید اشاره کرد. در واقع روان شناسان، انتظار را بیشتر از دریچه مسائل مادّی و دنیوی می نگرند و به همین سبب بحث انتظارِ یک جامعه آرمانی و یک هدف والای انسانی اجتماعی در آنها به سختی دیده می شود. در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای کوشش می شود تا افزون بر بررسی انتظار از منظر دینی و روان شناسی، به نقش انقلاب در ترویج فرهنگ انتظار و چالش های پیش روی آن با توجه به نظریه امید و مثبت اندیشی پرداخته شود.
تحلیل تقریرهای برهان نظم و پاسخ به اشکالات وارد بر آن بر مبنای نوع حجت منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
برهان نظم از ساده ترین و رایج ترین براهینی است که انسان را به ماوراء عالم ماده پیوند می زند. انسان ها از دیرباز با تعقل در ساختار موجودات و غایتمندی آنها به وجود ناظمی علیم و حکیم اذعان کرده اند. تقریرهای مختلفی از این برهان با درجاتی متفاوتی از قوت و دقت در سخن اندیشمندان اسلامی و غربی دیده می شود که ازطریق برهان، تمثیل یا استقراء و با تکیه بر مصادیق جزئی یا کلی نظم در طبیعت درصدد اثبات ناظمی هوشمند است. فهم صحیح برهان و تحلیل درست مقدمات آن بر پایه عقل می تواند اعتبار و وجاهت آن را در اثبات ناظمی الهی افزایش دهد و ما را در پاسخگویی به قسمت عمده ای از اشکالات وارد بر آن یاری رساند. این نوشتار از نگاه معرفت شناسی و به روش توصیفی تحلیلی به بررسی اشکالات وارد بر این برهان می پردازد و با تکیه بر شرایط انواع حجت های منطقی درصدد رفع و پاسخگویی به آنها با تبیین جایگاه و نقش آفرینی عقل در این برهان است و به دفاع از وجاهت و اعتبار آن در اثبات ناظمی فرامادی و ابطال عقیده مادی گرایان می پردازد.
تجلی صفاتی خدا در تنخ و قرآن با تأکید بر تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
7 - 24
حوزههای تخصصی:
تجلی و شناخت خداوند از طریق صفات، ازجمله مسائل مهم در تنخ و سنت و عرفان یهودی و قرآن و سنت و عرفان اسلامی است که مقایسه ی نظرات این دو می تواند نتایج تازه ای به دنبال آورد که با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تجلی صفاتی خدا در هر دو کتاب و تفاسیر عرفانی آنها برای همگان قابل درک است؛ اما طریقه ی آشکار شدن خدا بر انسان، در مواردی در این دو یکسان نیست. تجلی صفاتی در قرآن و تنخ فقط مختص عرفا، سالکان و انبیا نیست و انسان های عادی نیز به اندازه ی فهم خودشان می توانند تجلی الهی را درک کنند. هرچند بیان تجلیات الهی در هر دو کتاب دارای مراتب و اشتراکات قابل توجهی نیز است، اما تجلی صفاتی خدا و راه های دستیابی به آن در تنخ دامنه ی گسترده ای دارد و افراد زیادی می توانند این نوع تجلی را شاهد باشند؛ ولی در قرآن کریم خواص و در موارد محدودی برخی از عموم مردم می توانند از درک چنین تجلی ای برخوردار باشند.
On the Concepts of Time, Space, Vacuum and Domain of Investigation among Contemporary Physics, Philosophy, and Theological Reflection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Contemporary theology is realizing the importance of integrating the knowledge of modern/contemporary physics into the metaphysical and ontological categories used to consider God and the God-world relationship. Time is a complex notion with different meanings, characterized by a plurality of uses. The concept of time opens up to broader conceptions than those of physics, mathematics, and philosophy and reveals that the human being, the earth, and the cosmos are not the center of space or time. The concepts of space, time, and matter, to which the concept of vacuum is connected, are of central importance in any modern physical theory, and particularly in the theories of unification. It is being discovered that spacetime is absent at the most fundamental level and only emerges at an appropriate limit. This emerging image of time leads to new conceptual challenges that must be faced in parallel with philosophy and theological researchto achieve its correct understanding. It is a comparison of the viewpoints of the three investigative domains concerned with understanding the nature of consciousness, namely science, philosophy, and metaphysics. This thought process is connected to the intuitions of the contemplative and mystical traditions and seems to be in line with current scientific thought, which can be mathematically expressed. Recent scientific research struggles to grasp the subjective aspect of consciousness; subjective experience is in conflict with the figure of the observer classically understood in the scientific sense. The evolution of life and the relationship with the transcendent could have their information basis in a hyper-complex multi-dimensional space; recent efforts try to explain how mental states exist in the higher dimensions of this hyperspace; some recent models of unification integrate matter and consciousness through the use of this primordial multi-dimensional dynamic space. Ontological interpretations of quantum theory have been given, leading to patterns of bidirectional flow of consciousness between an explicate and an implicate order, supporting both local and non-local phenomena in the cosmos. The paper aims to offer an overview of the indicated issues with a trans-disciplinary method and through interesting hints for thought.