عدالت، مخصوصا عدالت اقتصادى، ویژگى بسیار مهم دولت اسلامى است و در کنار تقوا، شاخص جامعه اسلامى بهشمار مىرود. مفهوم عدالت اقتصادى، مراعات حقوق اقتصادى است و زمینهساز تحقق اهداف عالیه اسلامى مىباشد. معیار عدالت، اهداف عدالت، تقدم عدالت بر رشد و توسعه و اینکه کارآیى لازمه عدالت است، از محورهاى مهم مبحث عدالت اقتصادى است. علىرغم آنکه همه فرهنگها و مکاتب، خواهان عدالت اقتصادى و مدافع آن هستند ولى دین مقدس اسلام، آنگونه که امیرالمؤمنین على(ع) بحق زبانِ گویا و مجرى صادق آن بودهاند، خاستگاهها، پیامدها و اهداف خاص خود را دارد. این نوشته درصدد است درحد توان، محورهاى یاد شده را به اختصار با تکیه به سخنان آن حضرت، تبیین کند.
معارف و احکام قرآن در سه سطح و مرتبه قابل فهم و تبیین است و فهم مرتبه کامل آن بدون تبیین نبىاکرم(ص) ممکن نیست و تنها کسانى توانِ تفسیر همه معارف قرآن را دارند که همه تبیینهاى آن حضرت را دریافت کرده باشند. روایات عامّه و خاصه نشان مىدهد که امام على(ع) همه تنزیل و تأویل و معانى و معارف قرآن را از رسول خدا(ص) دریافت کرده است. بدینجهت، امام على(ع) دومین مفسر آگاه به همه معانى قرآن بوده است. در این مقاله با توجه به آیات قرآن و روایاتى از عامه و خاصه، علم آن حضرت به همه معانى و معارف و احکام قرآن روشن خواهد شد. آنگاه با استناد به روایات، تفسیرِ آن حضرت از معارف و احکام قرآن و ویژگىهاى مصحف آن حضرت و دیگر آثار تفسیرىِ وى، همراه با نگاهى به اظهارات صاحبنظران، مورد بحث قرار گرفته است.
در نگرش حضرت على(ع) مخالف و دشمن، انسانى خطاکار است که باید هدایت شود و مهمترین وظیفه انبیا و اولیاى الهى (و همه حکومتهاى مبتنى بر دین) زمینهسازىِ هدایت انسانها و نشان دادن راه حق و حقیقت به آنان است. در نگاه آن حضرت، انسان اشرف مخلوقات است و تکریم هر انسانى ـ فارغ از عقیده و مذهب او ـ بر همگان واجب است. مهمترین مؤلفه تکریم انسان، حفظ خون اوست و خونهاى به ناحق ریخته شده، اول چیزى است که روز قیامت مورد سؤال قرار خواهد گرفت. حکومت و قدرت نیز وسیلهاى براى احقاق حقوق و احیاى حدود و ارزشهاى الهى و درنهایت، تکامل و سعادت انسان است و ذاتا داراى ارزش نیست؛ بلکه ارزش و اهمیت آن، کمتر از انسان و جایگاه رفیع اوست. امام على(ع) در نگرش سیاسى خود ـ که ریشه در اصول و اعتقادات فوق داشت ـ به آزادى و اندیشه مخالفان باطل خود احترام مىگذاشت و هیچگاه به توهین و هتک حرمت متوسل نمىشد و در سختترین و بحرانىترین شرایط ـ مثل جنگ ـ نیز به اصول اخلاقى پاىبند بود.
اساسا در منابع تربیت دینى نباید اولویت را به پیگیرى شیوههاى جزیى داد، بلکه نیل به اصول و قواعد جامع که دربرگیرنده چارچوب تربیتى از منظر دین است، یگانه انتظار صحیح و مناسبى است که در مواجهه با این منابع باید مدّنظر قرار گیرد. سلوک و گفتار امام على(ع) به عنوان نمونهاى غنى از منابع مزبور با این رویکرد مورد توجه قرار گرفته است. برخى از این اصول عبارتند از: آخرتگرایى ـ دنیاگریزى، عملگرایى ـ آرزوگریزى، امیدوارى ـ یأسگریزى، پایدارى ـ پرهیز از رفاهزدگى، تعقلورزى ـ غفلتزدایى، تواضعگرایى ـ تکبرگریزى.
چکیده
برومر در ادامه مقاله به بررسى «تمثیل هویات» پرداخته و دلیل روىآوردن آکویناس به این نوع تمثیل را بیان مىکند . آکویناس در این نوع از تمثیل سعى مىکند تا با تمسک به «اصل سنخیت علت و معلول» مشکل معناشناختى اوصاف الهى را حل کند . کارلبارت مىکوشد تا با طرح «تمثیل نسبتها» به جاى تمثیل هویات مشکل را حل کند . به نظر بارت ما فقط در صورتى که خداوند خود را از طریق وحى آشکار کند مىتوانیم به او شناخت پیدا کنیم . برومر در این مقاله راهحلهاى دیگرى مانند استفاده از زبان مجاز، کنایه و استعاره (زبان حکایت) را هم بررسى مىکند .