فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
عقل و دین
حوزههای تخصصی:
عذاب جهنم: دائمی یا موقت؟ بررسی و نقد دلایل انقطاع عذاب اخروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
نقش عقل در معرفت دینی و کاستی های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نقش عقل و محدودیت های آن در شناخت معارف دین، همواره مورد بحث بوده است. برخی معتقدند که عقل هیچ نقشی در شناخت معارف دین ایفا نمی کند و گروهی دیگر نیز برای عقل نقش های مختلفی به صورت حداکثری و حداقلی در شناخت قائل اند. در این مقاله براساس نگاه شیعی به مسئله عقل و دین تلاش شده است تا ضمن اثبات حجیت و اعتبار عقل در شناخت معارف، نحوه نقش آفرینی آن که به سه شکل عمده یعنی میزان، ابزار (مصباح) و منبع شناخت (مفتاح) است، ابتدا اثبات و سپس مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. ضمن اینکه محدودیت های عقل در شناخت برخی عرصه های معرفتی تحلیل و به برخی مصادیق آن نظیر عدم ادراک ذات خداوند، عدم ادراک جزئیات دین، ناتوانی در نفس شناسی، ناتوانی از انشای حکم و اعمال مولویت، عدم امکان شناخت همه حقایق عالم و ناتوانی از درک برخی امور اخروی نظیر معاد جسمانی اشاره شده است.
زندگی به مثابه معنا (بررسی معنای زندگی در آیین ذن و مقایسه آن با ادیان خداباور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان دیدگاه های فراطبیعت گرا و طبیعت گرا، که معنای زندگی را یا در امری فراتر و متعال از زندگی می یابند یا در درون زندگی، دیدگاه ذن دیدگاهی منحصر به فرد است. چه مطابق دیدگاه ذن زندگی خود به مثابه ی معنای زندگی است. هنگامی که انسان بتواند بی تکلف و آزادانه و طبیعی زندگی کند به غایت و معنای زندگی نائل می گردد. در این سطح است که از هر دوبینی و آشفتگی ذهنی رها گشته و به نجات دست یافته است. انسان در بی کنشی است که می تواند به نجات دست یابد برای اینکه هر فکر، واکنش، تحلیل، پرورش، قصد و آهنگی موجب دوگانه انگاری در امور می شود و انسان را مبتلا به رنج می کند. نگرش ذن با وجود نکات جالب توجهی که در میان سایر مکاتب دارد در عین حال دارای ابهامات، تناقضات درونی، و مشکلات اخلاقی و اجتماعی خاصی است که پذیرش کامل این دیدگاه را دشوار می نماید. درحالی که ذن به زندگی طبیعی و آزادانه تأکید می کند، در ادیان خداباور معنا به موجودی متعالی باز می گردد که به انسان طرحی برای زیستن و زندگی معنادار ارائه می دهد.
مفهوم شناسی واژه عدالت در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقهای امامیه درباره مفهوم عدالت آرای گوناگونی ارائه داده اند. بهطورکلی اختلاف آنها دراینباره در سه حوزه اساسی قابل طرح است: 1. فقهایی چون شیخ انصاری و امام خمینی، مفهوم عدالت را از قبیل ملکه دانسته اند؛ در مقابل، فقهایی مانند وحید بهبهانی و مرحوم خویی، ملکه بودن عدالت را نپذیرفته و اشکالات فراوانی بر آن وارد نموده اند؛ 2. مشهور فقها، گناهان صغیره را در صورت عدم اصرار مضر عدالت نمی دانند؛ اما در مقابل، برخی از فقها همانند شیخ عبدالکریم حائری و مرحوم خویی، صغائر را به طور مطلق منافی عدالت دانسته اند؛ 3. مشهور فقهای متأخر مروت را در مفهوم عدالت شرط نموده اند؛ در مقابل، فقهایی مانند صاحب جواهر و امام خمینی مروت را در عدالت شرط نمی دانند.
در این نوشتار با بررسی دلایل مسئله از آیات، روایات و اصول و بازخوانی کلمات فقها، اثبات شده است که اولاً مفهوم عدالت از قبیل ملکه است؛ ثانیاً ارتکاب صغائر به عدالت لطمه ای نمی زند؛ ثالثاً مروت در عدالت شرط نمی باشد.
موعود در قرآن
منبع:
موعود ۱۳۷۷ شماره ۱۰ و ۱۱
کار بهشتیان
منبع:
بشارت ۱۳۷۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی و سروش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی در حوزه های مختلف علوم انسانی، مانند فلسفه، جامعه شناسی، علوم سیاسی و دین شناسی مورد مطالعه قرار می گیرد. هدف از این پژوهش واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی وسروش است، و به دنبال پاسخ به این سئوالات است: ایدئولوژی در هر یک از حوزه های مذکور به چه معنا است؟ سروش و شریعتی، هریک، در کدام یک از این حوزه ها جای دارند؟ آیا سروش در نقد شریعتی راه را به درستی رفته است؟ در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نتیجه گرفته شده است که فلسفه ایدئولوژی را به معنای مبنای تجربی اندیشه ها یا آگاهی کاذب دانسته و جامعه شناسی آن را به معنای مبنای واقعیت اجتماعی یا آگاهی راستین تلقی نموده است. سروش، با غفلت از گستره معنایی ایدئولوژی، نقشی ابزاری و گزینشی عمل نمودن به آن داده است و به نفی همه ایدئولوژی ها و به نقد اندیشه شریعتی پرداخته است، در حالی که شریعتی ایدئولوژی را بیان کننده یک واقعیت اجتماعی می داند و نقشی پویا و حرکت آفرین به آن می دهد و، با عنصر اجتهاد، آن را از خطر ایستایی و دگم اندیشی دور می داند. لذا، وجود ایدئولوژی را ضرورت همه جوامع بشری در همه اعصار می داند و صلای پایان ایدئولوژی ها را از توطئه های نظام سلطه سرمی دهد، هرچند شریعتی نیز در مفهوم و مصداق ایدئولوژی دچار مغالطاتی شده است.
اقبال و مفهوم تجربه دینی
داستان رنج؛ نقد و بررسی مقبولیتِ رنج از نگاه احساس گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنج یکی از محسوسات مهم در زندگی بشری است که بسیاری از متفکرین درباره ی آن از زوایای مختلفی سخن گفته اند. این مقاله به بررسی امکان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت آن و همچنین نحوه ی مواجهه ی با آن می پردازد. لذا با نظریه ی «احساس گرایی هنجاری» که حامی شدید احساسات در بحث اخلاق محسوب می شود، آغاز نمودیم و پس از معرفی نحوه ی مواجهه ی این نظریه با رنج و استخراج ویژگی ها و خصایص آن در عمل؛ نقد برخی صاحب نظران بالاخص استاد ملکیان و طرح ایشان برای مواجهه ی با رنج، به عنوان یک امر نامطلوب را بررسی کردیم و سپس با پیگیری، نقد و بررسیِ نظر ایشان، ابهام اساسی این نظریه ارائه شد و در پیگیری حل این ابهام، دورنمایی از نظریه ی مطلوب، براساس فهم دقیق تر معنای «من» مطرح گردید؛ سپس معنای من مطلق و مقید به تفصیل بیشتری طرح شد و درنهایت تدقیق دوباره ای در احساس گرایی مطرح گشت.
مناسبات شیعه و معتزله در قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن اول هجری به بعد، فرق و مذاهب مختلف کلامی شروع به رشد کردند. یکی از این جریان های فکری معتزله بود که تا اواسط قرن سوم هجری روابط چندان مطلوبی با شیعه نداشت؛ بنابراین تا این برهه از زمان بسیاری از رهبران دو گروه ردیه های فراوانی بر آثار هم دیگر می نوشتند که هدف آن ها از این عمل، دفاع از اصول اعتقادی مکتب خود بود که در بسیاری از موارد با تعصب و چشم پوشی از حقیقت نیز همراه می شد. اما از نیمه دوم قرن سوم هجری خصوصاً با روی کار آمدن حکومت شیعی آل بویه این جریان فکری به گونه ای دیگر طی طریق کرد و روابط فکری معتزله با شیعه بسیار به هم نزدیک شد به طوری که بسیاری از شیعیان از استادان معتزلی علم فراوانی کسب کردند و بعضی از معتزلیان مثل راوندی و ابوعیسی وراق به شیعه گرویدند و اصطلاح متشیعه معتزله در این عصر، اصطلاحی رایج که به معتزلیانی که به شیعه گرایش پیدا کرده بودند، اطلاق می شد. همچنین بسیاری از بزرگان معتزله با رهبران فکری شیعه مثل شیخ مفید، خاندان نوبختی و... تعاملات مختلفی برقرار کردند که این تعاملات هرگز به خشونت نگرایید و هر دو گروه ، نظریات هم را با تسامح و تساهل می شنیدند. در نگاه کلی، در قرن چهارم هجری معتزله و شیعه خصوصاً شیعه زیدیه تأثیر متقابلی بر یکدیگر برجا گذاشتند.
توحید افعالی از دیدگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید در ابعاد مختلف آن، از جمله توحید افعالی، محور تمام آموزه های اسلامی است. در این نوشتار تلاش شده است دیدگاه ملّاملّاصدرا در این موضوع مورد دقت و بررسی قرار گیرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی با مراجعه به کتاب های ایشان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش آشنایی با نوآوری های ملّاصدرا در تبیین آموزه مهم توحید افعالی است.
ملّاصدرا اگرچه در مواردی مانند سایر حکما از رابطه طولی بین موجودات و خداوند سخن گفته است، اما بیشتر با نگاه برگرفته از عرفان نظری، درصدد ارائه تبیین های دقیق تر از رابطه توحید افعالی با اسباب و مسببات و اختیار انسان است. او معتقد است: همان گونه که وجود فرد به طور حقیقی به خود او منسوب است، یکی از شئون حق متعال نیز می باشد. بنابراین، علم، اراده، افعال و همه آنچه از فرد صادر می شود، نیز به طور حقیقی منسوب به خداوند است. در نتیجه، فعل انسان، به صورت اعلی و اشرف و به صورت لایق ذات احدیت، یکی از افعال خداوند است.
کیمیای محبت
منبع:
موعود ۱۳۷۷ شماره ۱۰ و ۱۱
حوزههای تخصصی:
ولایت در سپیده دمان شیعه اثنا عشری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی ضرورت وجود امام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات مذاهب فقهی شیعه
رابطه ایمان و معرفت از دیدگاه علّامه طباطبائى با محوریت تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ایمان دینى، یکى از مهم ترین مباحثى است که در ادیان به طور عموم و ادیان ابراهیمى به طور خاص مورد توجه بوده است. تاریخ اسلامى گواه این است که مسئله ایمان یکى از کهن ترین موضوعات اعتقادى است که فرق مختلف اسلامى بدان پرداخته اند. این نوشتار، با روش توصیفى تحلیلى مى کوشد با نگاه قرآنى، مسئله رابطه ایمان و معرفت از دیدگاه علّامه طباطبائى را مورد بررسى قرار دهد. ابتدا معناى ایمان و معرفت و سپس متعلق ایمان و در نهایت رابطه بین ایمان و معرفت مورد بررسى واقع شده است. سه نوع رابطه بین ایمان و معرفت متصور شده و در نهایت رابطه اى را مقبول دانسته که معرفت نقش زمینه و مقدمه را در حصول ایمان ایفا مى کند. در ضمن، رابطه معرفت حضورى با ایمان و امکان حصول ایمان با ظن نیز مورد مداقه واقع شده است.