فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع جبر و اختیار انسان یکى از مهم ترین موضوعات در قلمرو تفسیر و فلسفه به شمار مى رود که در گذر تاریخ، همچنان مورد پژوهش اندیشمندان بوده است. برخى از آنان انسان را موجودى مجبور پنداشته اند، ولى جمهور آنان بر دیدگاه اختیار انسان پافشارى دارند. آیات قرآن نیز به دو دسته تقسیم مى پذیرند: دسته اى جبرنمایند و دسته اى دیگر به گونه اى روشن اختیار را ثابت مى کنند. فیلسوفان براى اثبات دیدگاه اختیار، از ادله عدالت و حکمت الهى بهره گرفته اند. در این میان دیدگاه اختیار با چالش هایى روبه رو شده که بارزترین آنها مسائل مربوط به قضا و قدر و علم پیشین الهى به افعال اختیارى انسان است که برخى در برابر آنها با اظهار عجز از پاسخ و پذیرش ایراد، دیدگاه جبر را برگزیده اند. از سوى دیگر در گفتار مفسران و فیلسوفان پرشمارى نیز این موضوعات به گونه اى صحیح تبیین یافته و سخن مخالفان در بوته نقد نهاده شده است. بدین ترتیب پایه هاى دیدگاه اختیار انسان استوار مانده و هرگونه غبار ایراد و اشکال از چهره این دیدگاه برطرف شده است.
نگرشى نو به کذب و افترا بر خدا و رسول در حوزه حدیث
حوزههای تخصصی:
کذب و افترا بر خدا و رسول بر نگرش ما نسبت به احادیث، اثرى مهم دارد. نویسنده، ابتدا معناى کذب و افترا، سپس زشتىِ کذب وافترا بر خدا و رسول و اقسام آنها، به ویژه انکار وحیانى بودن دین را بررسى کرده و نتیجه مى گیرد که احتمال صدق حدیث مانع از ردّ حدیث مى شود.
تبیین حدوث عالم از دیدگاه علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه حدوث زمانی منسوب به متکلمان با چالش های جدی فلاسفه مواجه شده و نظریة حدوث ذاتی در اندیشه های فلسفی قوام ویژه ای یافته است. با رجوع به کتب متعدد علامه حلی به عنوان یک متکلم محقق شیعی و آگاه به مبانی فلسفی معلوم می شود که وی دیدگاه حدوث ذاتی مصحِّح با ازلیت غیری عالم را مردود دانسته است. از سویی دیگر، وی مدخلیت شاخصة «زمان» در معنای حدوث را نفی کرده و همانند فلاسفه، دیدگاه حدوث زمانی و مسبوقیت عالم به عدم زمانی را باطل و غیرقابل پذیرش شمرده است. بنابراین عقیدة علامه در مسئله حدوث عالم، غیر از حدوث ذاتی و غیر از حدوث زمانی است. وی معتقد است عالم به این معنا حادث است که خداوند ازلاً در حاقّ واقع بدون تقید به زمان موجود بود؛ ولی عالم و زمان تحقق نداشت؛ یعنی عدم محض حاکم بود و اصل عالم طبیعت توأم با زمان، از کتم عدم محض به نحو ابداعی آفریده شد. به عبارت دیگر، هستی جهان ماده، سرآغازی فرازمانی داشته و به لحاظ امتداد زمانی، محدود و متناهی به عدم مطلق در متن واقع است؛ عدمی که بدون تقرر در ظرف متدرّج و ممتد زمان، با وجود عالم به تقابل سلب و ایجاب در تناقض است و قابل جمع با آن نیست؛ بلکه با جعل وجود، مطرود و منتفی می گردد. مقاله حاضر به تبیین ابعاد این نظریه علامه درباره حدوث عالم می پردازد.
خدا در فلسفه کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحدت شخصی وجود، برهانی بر وجود خداوند متعال (بررسی برهان آقا محمدرضا قمشه ای و مناقشات حکیم جلوه بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله وحدت شخصی وجود از جمله مسائل عرفانی است که مورد قبول قاطبه اهل معرفت است، لذا برخی از ایشان در صدد برهانی کردن این مسئله برآمدند که یکی از ایشان مرحوم آقا محمدرضا قمشه ای می باشد. برهان ایشان مورد پذیرش عدّه ای از حکما و مورد مناقشه برخی دیگر قرار گرفته است که از جمله ناقدان آن مرحوم حکیم جلوه است که معاصر خودِ مرحوم قمشه ای می باشد. این مقاله به بررسی و نقد برهان مرحوم قمشه ای می پردازد، و نشان می دهد که مناقشات حکیم جلوه بر این برهان وارد نیست، اگرچه خود این برهان هم تامّ نمی باشد، زیرا در آن میان مفهوم و مصداق وجود خلطی صورت گرفته است.
فنا و نیروانه (مقایسه ای بین عنایت سلوک در عرفان اسلامی و بودایی)
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
تعامل با بیگانگان از منظر کتاب مقدس عبری، تلمود و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مناقشات بین پیروان ادیان مختلف، افزایش یافته و موجب ناامنی در جهان شده است. توجه به متون و اندیشه های دینی و بازتاب آن در تعامل بیرونی، می تواند در شناسایی دلایل اختلاف و رفع آن مؤثر باشد. در اندیشه یهود، «بیگانگان» افرادی خارج از قوم یهود هستند و نگاه دوگانه ای در برخورد با بیگانگان وجود دارد. در گزارش های کتاب مقدس عبری(تنخ) و تلمود، از یک سو آنان، دارای نژاد پست و متفاوت از یهود هستند و از سوی دیگر، مخلوقات محترم خداوند شمرده می شوند. اکثر یهودیان، به دلیل باور به خلوص نژادی و برگزیدگی قوم خویش، با بیگانگان برخورد نامتعارف می کنند. با بررسی متون مقدس یهود، یکی از دلایل مهم تعامل نادرست یهودیان با بیگانگان، تکیه بر اندیشه های ناصواب راه یافته به متون دینی آنان است. در مقابل، قرآن کریم به همه انسان ها یکسان نگریسته، برای هیچ نژادی اعتبار ویژه قائل نمی شود، بلکه تنها تقوا و ایمان و عمل صالح موجب برتری انسان ها می باشد.
رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبایى
حوزههای تخصصی:
جمله های منفی اسمیه و دلالت های معنایی آن ها در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
در کنار درک روابط نحوی میان اجزای کلام، تلاش برای فهم معنا نیز می تواند کارکردهای معناشناسی ساختارهای نحوی را به خوبی نشان بدهد. در قرآن کریم آیات متعددی با ساختارهای تعبیری و نحوی مشابه و نزدیک به هم دیده می شود، که ممکن است مخاطب را به این تلقی برساند که تفاوت چندانی در دلالت های معنایی این دسته از آیات نیست. کاربرد حالت های گوناگون نفی در جمله های اسمیه همراه با «لیس»، «حروف شبیه به لیس» و «لا نفی جنس» از جمله این ساختارها و تعبیرات است که با وجود شباهت ظاهری دلالت های معنایی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی و تطبیقی در بافت و سیاق آیاتی که این ادات در آن ها به کار رفته است، نشان می دهد که اختلاف این ساختارهای نحوی، صِرفِ تغییر و تفنن در تعبیر نبوده؛ بلکه هر یک از آن ها برای بیان معنای هدفمندی هستند.
نقد تفسیر وهابیون از آیات «من دون الله»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وهابیون اکثر مسلمانان را تکفیر نموده و آنان را مشرک دانسته و تا حد جواز قتل آنان به پیش رفته اند. یکی از مبانی سخن آنها کج فهمی از مضمون «من دون الله» در آیات است که آن را با توحید در ربوبیت و تدبیر، مغایر دیده و مصداق شرک در ربوبیت دانسته اند؛ آیاتی که اتخاذ ولایت ولیِ «من دون الله» را جایز ندانسته و یا شفیعِ «من دون الله» را رد نموده و یا عبادت «من دون الله» را کفر و شرک شناخته است. آنان گمان کرده اند که در همه موارد «من دون الله» به معنای «غیر الله» است، از این رو مسلمین و به ویژه شیعیان که به ولایت و شفاعت اولیای الهی قائل هستند را مخالف نص صریح قرآن دانسته و به کفر و شرک آنها حکم داده اند. این مقاله با توجه به آیات قرآن و ضوابط تفسیری به بررسی معنای دقیق «دون الله» پرداخته و اثبات می کند که «من دون الله» در همه موارد به معنای «غیر الله» نیست، بلکه با شواهد و قرائن می تواند به معنای «غیر الله» یا «منْ قِبَلِ غیر الله» در مقابل «من قِبَلِ الله» باشد. همچنین در مورد عبادت «من دون الله» نیز همین بحث مطرح می شود.
چیستی تفسیر تربیتی، (مبتنی بر روش شناسی پژوهش در تفاسیر و علوم تربیتی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
تفسیر تربیتی گرایشی جدید در تفسیرنگاری معاصر است که با رویکرد به جنبه های هدایتی، تربیتی و اجتماعی قرآن کریم آغاز شد، اما در خصوص چیستی، مفهوم و مصادیق آن، دو دیدگاه سنتی با نگاه عام به موضوع تربیت و دیدگاه جدید با توجه خاص به مسائل علوم تربیتی و بسترهای علمی و پژوهشی آن در منابع تفسیرشناسی طرح شده است. در تعاریف موجود از تفسیر تربیتی، گستره علم تربیت، مسائل و موضوعات قابل تحقیق در آن و روش شناسی پژوهشی آن مبهم و نامشخص است. راه شناخت منطقی و جامع از چیستی آن، استفاده از روش تحلیل مفهوم تربیت و تفسیر، نسبت بین آنها و تبیین قلمرو آن می باشد. مفهوم و مصادیق تربیت در این ترکیب به طور مطلق به کار رفته و همه پژوهش های گذشته و جدید آن را شامل می شود. در نتیجه در این روی آورد، امکان بهره مندی از گستره وسیع دو حوزه تفسیر و تربیت فراهم است، به ویژه در روش شناسی این گرایش، امکان استفاده از روش های متنوع وجود دارد. هدف این پژوهش، بازنگری در تعاریف، مفهوم، مصادیق و تبیین جایگاه، روش شناسی و قلمرو وسیع پژوهش های تفسیری تربیتی با استفاده از روش ها و یافته های تازه در این دو دانش می باشد که کمتر به آنها توجه شده است.
امامان حاملان کتاب خدا
دفاعی از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود در تولید علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
هدف تحقیق: ارائة تقریری مناسب از فرایند تهذیب و تکمیل علوم موجود، به گونه ای که نقدهای ملکیان و باقری بر آن وارد نباشد. روش تحقیق: در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در ارزیابی آرا از روش تحلیل فلسفی استفاده شده است. یافته های تحقیق: 1. می توان قرائتی مناسب از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود ارائه و از آن در چارچوب وظیفه گرایی معرفتی دفاع کرد. 2. در شرایطی که رویکردهای تأسیسی علم دینی موفق به تولید نظریه علمی نشده، استفاده از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود بهترین گزینه است. 3. تأمل در نحوه استفاده از این رویکرد در تمدن اسلامی که به تولید فلسفه اسلامی انجامید، می تواند به ارائه الگویی مناسب برای مواجهه با علوم جدید منتهی شود.
ایمان و عقلانیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه توماس آکوئیناس و مارتین لوتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
دیربازی است که مسیحیت شاهد بحث رابطة ایمان و عقلانیت و تبیین مرزهای میان این دو است؛ بحث مهمی که با باور دینی و مذهبی افراد سروکار دارد و اختلافات فراوانی در میان اندیشمندان بزرگ مسیحی به وجود آورده است. ازآنجاکه توماس آکوئیناس، یکی از بزرگ ترین الهی دانان کلیسای کاتولیک و مارتین لوتر، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های کلیسای پروتستان بوده و این دو فرقه تحت تأثیر فراوان اندیشه های آنان است، مقایسة اندیشة آنان در این مسئله می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، درصدد واکاوی تطبیقی بحث ایمان و عقلانیت از دیدگاه این دو چهرة شناخته شدة مسیحی است. بی تردید فهم رویکرد آنان، برای شناخت دقیق تر این کلیساهای بزرگ و مهم مسیحی راه گشا خواهد بود. یافته های این مقاله، حاکی از این است که آکوئیناس یک عقل گرای غیرافراطی و لوتر یک ایمان گرای غیرافراطی است و به رغم پذیرش اجمالی دو عنصر ایمان و عقلانیت از جانب هر دو، اختلافاتی جدی در مبانی فکری آنان وجود دارد.