فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۲ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
نظر گاههای کلام اسماعیلیه
حوزههای تخصصی:
دعا از سه منظر
گردآورندگان سخنان علی (ع) از آغاز تا غررالحکم با نگاهی به شرح آقا جمال خوانساری
حوزههای تخصصی:
علم و دین
حوزههای تخصصی:
ماهیت عقل و تعارض عقل و وحى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عوامل شرک و موانع توحید
منبع:
معرفت ۱۳۷۳ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
نسبت عقل و دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
حجیت و اعتبار عقل چه از منظر برون دینى و چه از منظر درون دینى محل بحث و نزاع بوده است، نگارنده در این نوشتار، اعتبار عقل را از منظر آیات و روایات مورد بحث قرار داده و جایگاه آن را در اجتهاد فقهى بررسى نموده است و در پایان پرورش و شکوفایى عقل از دیدگاه اسلام را مطرح کرده و آموزههایى از آیات کریمه و روایت را در رشد و بکارگیرى عقل و مبارزه با هرگونه جمود و رکود اندیشه و فرد مورد بحث قرار داده است.
بررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مرگ و تأثیر آن بر معنی زندگی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است؛مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه ی آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلّیّات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولویِ عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند.از دیدگاه وی، مرگ به معنی«قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه« آغاز زندگی جاودانه ی دیگری» است.در اندیشه ی مولوی ، معنی زندگی ، تولّد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پا نهادن ، زمام عقل را به عشق الهی سپردن ، ایجاد تغییر و تحوّل در جریان زندگی و پرهیز از خشک اندیشی ، همراهی با زمان و...است. هایدگر نیز در شمار فیلسوفان معاصری است که بخش عظیمی از اندیشه ی فلسفی خویش را به مرگ و معنای زندگی اختصاص داده است.از دیدگاه هایدگر ، مرگ ، نوعی «انتخاب اجباری» و گاهی «هراسناک» توصیف شده است.از نظر وی، معنای صحیح مرگ، واقعیّتی بیرونی و عمومی در جهان نیست، بلکه «امکان درونی هستی» خود انسان است که نقطه ی پایانی بر زندگی اوست؛ انسان، تنها با مرگ است که« هستی غیر اصیلش» به «ساحت اصیل» در می آید و مرگ، حدّ پایان زندگی اوست. وی بر این عقیده است که مرگ واقعه ای نیست که در آینده اتفاق بیفتد، بلکه ساختاری بنیادی و جدایی ناپذیر از «در جهان بودن» ماست.ازاین رو ، رویارویی انسان با مرگ، نه تنها«کلید خودمختاری»، بلکه «کلید تمرکز» نیز هست. افزون بر این،هایدگر بر این باور است که زندگی دارای معناست و این معنی ،وظیفه ای است که سازنده ی «ماهیّت» انسان است..این پژوهش بر آن است تا به تحلیل تطبیقی موضوع مرگ و معنای زندگی از نگاه این دو اندیشمند بپردازد.
نردبان آسمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی تفسیری «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای گناهان سه نوع مجازات برشمرده اند: مجازات قراردادی، مجازاتی که با گناه رابطه تکوینی و طبیعی دارد و مجازاتی که تجسم خود جرم است و چیزی جدای از آن نیست. تفسیر آیه 41 روم: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْر ِ بِما کَسَبَتْ أ َیْدِی النَّاس ِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجعُون» بیانگر آثار تکوینی و دنیوی گناهان است. واژه فساد یکی از واژه های معادل گناه است. افزون بر اینکه گناه خود، فساد به معنای خروج از اعتدال است، نتیجه آن تباهی خشکی و دریا است و موجی که رفتار نامناسب انسان در هستی ایجاد می کند تا ابد در جریان است و بدی اعمال انسان، در آخرت که محل بروز و ظهور حقایق است، آشکارتر می گردد. مجازاتی که با گناه رابطه تکوینی و طبیعی دارد در دنیا آثار وضعی گناه و مکافات دنیوی آن است و در آخرت باطن خود عمل است که ظاهر می گردد.
ربط و نسبت عقل و ایمان
حوزههای تخصصی:
چکیده
رابطه عقل و ایمان همواره مسئلهای بحثانگیز بوده است. عالمان الهیات قرون وسطا در پی تلفیق فهم فلسفی و ایمان دینی بودند. اگوستین و آنسلم فهم را پاداش ایمان میدانستند و آکویناس تلاش کرد میان فلسفه ارسطویی و وحی مسیحی هماهنگی برقرار کند. پس از دکارت با تفکیک میان امور ذهنی و عینی، زمینه تفکیک قلمرو علم از الهیات فراهم شد. علاوه بر این، با نقادیهای کانت و هیوم از الهیات عقلی، امکان الهیات میشود، دین وحیانی به دین طبیعی تبدیل شود. از این رو، ادعاهای فلسفی را کنار گذاشتند تا حق ادعاهای مبتنی بر وحی را ادا کنند. گروه دیگری از مخالفان الهیات عقلی مثل بلانتینجا معتقدند که اگر از تصور مبناگرایی دکارتی دست برداریم و اعتقاد به خدا را اعتقاد پایه بدانیم، عقلانیت ایمان مسئلهدار نخواهد بود و مدافع ایمان مجبور به اتخاذ موضع ایمانگرایی نیست. مقاله حاضر، سیر تاریخ و نقاط قوّت و ضعف این دیدگاه را بررسی میکند.
بررسی تطبیقی تصویر شیطان در ادیان الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش تطبیقی، به بررسی تصویر شیطان در سه کتاب اوستا، کتاب مقدس و قرآن کریم، و بازخوانی نظر پیروان این ادیان در تصویرسازی مثبت و منفی و میزان دخالت و قدرت شیطان می پردازد. اهریمن اوستا، به عنوان خالقی در عرض اهورا در اوستای متأخر، در تقابل با تصویر شیطان کتاب مقدس و ابلیس قرآن به عنوان یک مخلوق قرار دارد. در کتاب مقدس شیطان، به عنوان موجودی خیرخواه انسان و نیز موجودی شر و پرقدرت مطرح است که توان حلول در انسان را دارد. اما ابلیس در قرآن، به عنوان مخلوقی مختار به تصویر کشیده شده که مسیر شر را برگزیده و قدرتی جز وسوسه انسان را ندارد. البته تحلیل های حاشیه ای و ناصحیح، که در بستر زمان و در فرهنگ این ادیان از شیطان شکل گرفته نیز وجود دارد؛ مؤلفه هایی نظیر الوهیت، قدرت دخالت در امور کائنات در آئین زرتشت و حلول در ابدان انسانی، مثبت انگاری و شیطان پرستی در مسیحیت و مثبت انگاری کلامی عرفانی در اسلام.
برهان نظم به حساب احتمالات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جن از منظر ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عالم آفرینش جدا از موجودات محسوس، موجودات نامحسوسی نیز وجود دارند که در شرایط عادی، برای ما قابل درک حسی نیستند. یکی از آن موجودات نامحسوس جن است.
اعتقاد به وجود جن مختص اسلام نیست و در دیگر ادیان ابراهیمی نیز پذیرفته شده است و در متون مقدس آنان ریشه دارد.
اسلام جنیان را موجوداتی حقیقی، همچون انسان و فرشته می داند؛ اما یهودیان و مسیحیان آنها را فرشتگان متمرد می شمرند.