فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۰۸۱ تا ۱۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
105 - 123
حوزههای تخصصی:
گروهی از پژوهشگران علوم اعصاب شناسی با توجه به تحقیقاتی که درباره همبسته های عصبی کارکردهای شناختی مغز انسان داشته اند، بعضی تجربه های دینی را مرتبط با برخی بیماری های مغزی همچون صرع لوب گیجگاهی، روان گسیختگی، اختلال در ارتباط نیمکره های مغزی و سایر قسمت های آن دانسته اند. گروهی دیگر با استناد به این نتایج علمی و تمسک به شواهدی از حالت های جسمانی پیامبر اکرم در هنگام دریافت وحی، رویکردی الحادی عصب شناختی درباره وحی نبوی اتخاذ کرده اند. آنان وحی پیامبران را به نوعی تجربه دینی ناشی از عوارض بیماری مغزی تقلیل داده اند. پژوهش حاضر نخست با روش «توصیفی» یافته های دانش عصب شناسی درباره رابطه تجربه دینی و بیماری های مغزی را مطالعه نموده، سپس با روش «تحلیلی» به مسئله اصلی این مقاله درباره دلالت این یافته ها بر ادعای بیماری انگاری وحی پرداخته و در جهت حل مسئله الحاد عصب شناختی، ویژگی های وحیانی آیات قرآن کریم (همچون علم حضوری بودن وحی و تمایزهای اساسی بین محتوای وحی و تجربه های دینی) را بررسی کرده است. در مجموع، وحی نبوی به کلی با سایر تجارب دینی تفاوت دارد و به هیچ وجه نمی توان آن را ناشی از بیماری مغزی دانست.
نقد انگاره تأثیرپذیری علامه حلی از ابوالحسین بصری
منبع:
کلام اهل بیت سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
115 - 134
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، مقاله خانم زابینه اشمیتکه با عنوان «علامه حلی و کلام شیعی – معتزلی» را مورد بررسی قرار داده است. این محققِ مطالعات اسلامی در پی آن بوده است که با تحلیل اندیشه های کلامی علامه حلی و مقایسه آن با آرای ابوالحسین بصری، پیروی علامه را از ابوالحسین اثبات کند. در فرایند اثبات این نظریه کلام شیعه را کلاً فاقد استقلال قلمداد کرده، آن را جز در مبحث امامت تابع کلام معتزله می بیند. اما نگارش حاضر با تشکیک در ادله تاریخی مؤلف و توجه به نقصان روش به کار رفته در استدلال به این نتیجه می رسد که ادعاهای مطرح شده با ادله فوق اثبات پذیر نیست. بررسی این مقاله در دو محور روشی و محتوایی شکل گرفته است. در بحث روشی روش مطابقت و مقابله که این مستشرق از آن برای اثبات مدعای خویش سود جسته به نقد کشیده شده است و در بحث محتوایی به مواردی چون عدم توجه مولف به تفاوت میان کلام ترجمه ای و استدلال عقلی، الهیات بمعنی الاخص و بمعنی الاعم، کلام معتزلی و کلام فلسفی، کثرت اختلاف میان نظریات کلامی شیعه و معتزله و موارد اختلافی میان علامه و ابوالحسین توجه داده شده است
بررسی تطبیقی کسب های ممنوعه به دلیل عدم تعادل بین ثمن و مثمن از منظر قرآن و عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
25 - 48
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد مقایسه ی دو کتاب قرآن و عهد عتیق در موضوع «کسب های ممنوعه به دلیل عدم تعادل بین ثمن و مثمن» به روش تحلیلی توصیفی است. در قرآن و عهد عتیق احکام بسیاری برای مکاسب آمده است. این تحقیق ضمن بیان احکام کسب های ممنوعه در آیات قرآن کریم و عهد عتیق، به مقایسه ی تطبیقی میان احکام این دو کتاب پرداخته است. نحوه ی بیان احکام کسب های ممنوعه در قرآن و عهد عتیق، مباحثی که در هر دو کتاب بر آن تأکید شده و موضوعاتی که اصلاً از آن صحبت نشده، ازجمله مواردی است که سعی شده است در این پژوهش بدان پرداخته شود. به عنوان مثال هریک از دو کتاب شامل اشتراکاتی در رشوه و کم فروشی (یکی از اصول اساسی در هر دو کتاب، دعوت به عدالت و رعایت انصاف است و رشوه به صورت مستقیم و کم فروشی به صورت غیرمستقیم در هر دو نهی شده)، افتراقاتی در ربا (در عهد عتیق معامله ی ربوی با بیگانگان مانعی ندارد؛ اما در قرآن این طور نیست) و اختصاصاتی در احکام قمار هستند. قمار از مواردی است که در کتاب مقدس نیامده و تنها در سنت یهود بدان پرداخته شده است.
تفسیر تطبیقی ابن عربی و جوادی آملی از «بقیة الله» در آیه 86 هود(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
234 - 248
حوزههای تخصصی:
در آیه 86 سوره مبارکه هود از «بقیه الله» سخن رفته است: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». تفسیر این عبارت در میان مفسران بحث برانگیز شده است. بر اساس برخی روایات در منابع شیعه مراد از این عبارت حضرت مهدی (ع) است که حجت برجای مانده الهی است. این پژوهش به بررسی حقیقت «بقیه الله» در آیه 86 سوره هود از منظر ابن عربی و جوادی آملی می پردازد. از رهگذر این پژوهش نشان داده می شود که این دو اندیشمند حضرت مهدی (ع) را مصداق بقیه الله در آیه پیش گفته دانسته اند. البته میان دیدگاه این دو دانشور تفاوت هایی هم وجود دارد. برای نمونه آیت الله جوادی آملی دیدگاه خود مبنی بر اینکه حضرت مهدی (ع) مصداق بقیه الله است را به روایات مستند می کند، ولی ابن عربی همان دیدگاه را بدون ذکر روایات مرتبط و با بیان حکمی بیان کرده است که این احتمالاً ناشی از شرائط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر زمان ابن عربی بوده است که بیان عقیده تشیع جرم تلقی شده می شده است.
مطالعه تطبیقی معنا یابی خالقیت با تأکید بر آیل 49 سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
253 - 277
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که محل آراء مختلف می باشد، معنایابی خالقیت نسبت به غیر خدا است که اعتقاد به هر طرف دارای آثار متعددی بوده که حتی منجر به تشکیل نحله های مختلف فکری شده است. تعطیل و تشبیه دو فکر انحرافی در معرفه الله است که سفرای الهی از آن نهی کرده و هر دو را ابطال نموده اند و در برابر این اقوال قول به "تنزیه" را طرح نمودند؛ در تفکر اندیشمندان، گاهی خالقیت حقیقی به غیر خدا نسبت داده شده و گاهی خالقیت به نحو مجاز. در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی، به صورت تطبیقی، نظرات اهل سنت بیان شده و سپس مبانی کلامی اندیشمندان شیعی مورد بررسی قرار گرفته و اصلی از آن اتخاذ گشته که طبق آن اصل به تفسیر آیه «أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ» (آل عمران: 49) پرداختیم. با در نظر گرفتن مبانی کلامی شیعی از جمله، امکان و افتقار شیء متجزی (غیر مجرد)، عدم قابلیت خلق برای وجود حادث و انحصار علت فاعلی مستقل در خدا به این اصل دست یافتیم که اگر خلقت را به معنی درست آن _ که همان خلق و ایجاد لا من شیء است_ در نظر گرفتیم، پس چنین چیزی یک امر دفعی بوده و محال است مستند به دو فاعل و خالق باشد. بنابراین خالقیت فعل مخصوص خدا بوده و انتساب به غیر خدا به صورت مجازی می باشد.
قانون احتمالات و اصل سنخیت در برهان نظم
حوزههای تخصصی:
سازگاری نظم در نظمی سازگار
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
77 - 99
حوزههای تخصصی:
تحلیل رویکرد ارتباطات امام باقر (علیه السلام) با سران فرقه غلات (با الگوگیری از روش تحلیل گفتمان روایی پدام (PDAM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
295 - 324
حوزههای تخصصی:
دوران امام باقر (علیه السلام) یکی از دوره های پرفرازونشیب اسلام است. در این روزگار جریان ها و فرقه های مختلفی در میان شیعه و اهل سنت شکل گرفت. این فرقه ها تلاش می کردند حقانیت خود را اثبات و جایگاه رقیب را تضعیف نمایند. مطالعه و تحلیل رویارویی امامان معصوم علیهم السلام – به ویژه در دوران صادقین علیهم السلام- با این فرقه ها از جایگاه مهمی برخوردار است. تحلیل رویکردشناسی امام باقر علیه السلام با فرقه های منحرف از ضروریات تاریخ اسلام به شمار می رود، زیرا گفتمان امام با مسئله امامت و حاکمیت مرتبط است. هدف این پژوهش، تحلیل مواجهه امام باقر علیه السلام، با یکی از مهم ترین فرقه های انحرافی شیعه یعنی، فرقه غلات، بر اساس رویکردی نوین است. در مقاله پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام و با بهره گیری از توانایی های این گفتمان در قالب متغیرها و مقوله های عملیاتی، نحوه برخورد امام باقر (علیه السلام) با غلات، بررسی و تحلیل شده است. در این تحلیل رویکردهای: جذبی، دفعی، تدافعی، استحفاظی و تهاجمی، بیشتر مشاهده می شود. دال های اصلی و فرعی در این گفتمان، نهی از غلو و تقصیر در مورد اهل بیت (علیه السلام)، نهی از زیاده روی در ولایت اهل بیت (علیهم السلام)، نفی علم غیب از خود، رد سخنان سران غالی، لعن و نفرین ابوالخطاب و برائت از او، بدتر دانستن غالیان از مجوس، کافر دانستن غالیان و بیرون کردن غالیان از نزد خود است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد، در رویکردهای امام علیه السلام، روش تحلیل گفتمان پدام، به وضوح قابل کشف است.
بررسی مصاحبت، ارتباط روایی و علاقه مندی برخی نخبگان سیستانی با امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
125 - 148
حوزههای تخصصی:
مسلمانان با توجه به حدیث اجماعی ثقلین توجه خاصی به عترت(ع) دارند. در این میان سیستانیان که در برخورداری از برخی خصال انسانی چون خداباوری، جوانمردی و جانبداری از عترت(ع) شهره اند، علاقه و ارتباطات خوبی با امام رضا (ع) داشته اند. بررسی و تحلیل گزارش های مرتبط با آن امام(ع) نشان می دهند لااقل سه نفر سیستانی یا سیستانی تبار - ابوخالد سجستانی، محمد بن فرج رخجی و محول(مخول) سجستانی – در زمره اصحاب امام رضا(ع) بوده اند. علاقه مندی به امام رضا(ع) در دوره های بعد نیز در رفتار و گفتار برخی نخبگان سیستانی چون ابن ابی داوود سجستانی، ابن حبان بستی و سنایی غزنوی جلوه کرده است. ابن ابی داوود و ابن حبان بستی که در بستر مذهبی تسنن اندیشه و عمل کرده اند با امام رضا(ع) ارتباط روایی داشته اند. در این بین، ابن حبان اگر در جایی اظهاراتی قابل تأمل در باره آن امام(ع) داشته، در مواضع دیگر با ذکر تجربه مکررش از زیارت امام رضا(ع) و حاجت روایی خود پس از زیارت، جسارتش را جبران کرده است. عارف و شاعر مشهور، سنایی غزنوی نیز طی قصیده ای بلند ضمن بهره وری از آیات و روایات از جایگاه دینی عترت به ویژه امام رضا(ع) یاد کرده است.
دلایل و لوازم تلقی حداکثری از دین
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
97 - 127
حوزههای تخصصی:
تبیین گستره جامعیّت قرآن کریم و رابطه آن با خاتمیّت و پیوند آن با مسائل نوپدید
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
71 - 89
حوزههای تخصصی:
جامعیّت از ویژگی های قرآن است که مورد پذیرش اندیشمندان مسلمان قرارگرفته، اما نسبت به گستره آن اختلاف نظر وجود دارد. تبیین صحیح از گستره جامعیّت قرآن، ارتباط تنگاتنگی با مسأله خاتمیّت دارد. این جستار، درصدد اثبات پیوند و تلازم جامعیّت قرآن با مسأله خاتمیّت است که در این زمینه، تاکنون پژوهشی انجام نشده است. همچنین، با توجه به مسائل نوپدیدی که به ظاهر در منابع دینی ذکر نشده، ادّعای جامعیّت قرآن و خاتمیّت پیامبر با اشکال روبرو شده، که در این نوشتار برای رفع این چالش نیز، چاره اندیشی شده است.
بررسی رابطه فساد سیاسی و فقر از منظر پژوهش های تجربی و دیدگاه امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فساد سیاسی و فقر اقتصادی هر دو از مسائل و معضلات بسیار پراهمیتی هستند که جوامع بشری از دیرباز با آن ها مواجه بوده اند. نظر به اهمیت این دو مسئله پژوهش های مختلفی در خصوص ارتباط این دو پدیده صورت گرفته است. پژوهش حاضر تلاش می کند با بهره گیری از یافته های پژوهش های تجربی در خصوص تأثیر فساد سیاسی بر فقر اقتصادی، این تأثیر را در دیدگاه امام علی(ع) مورد بررسی قرار دهد.اهمیت موضوع مورد بررسی در پژوهش حاضر این است که فساد سیاسی و فقر هر دو از موضوعات مهم اجتماعی است که جوامع مختلف با آن دست به گریبان هستند. روش پژوهش حاضر هم روش تحلیلی- مقایسه ای می باشد. نتیجه بررسی دیدگاه امام علی(ع) در این خصوص نشان می دهد که در دیدگاه ایشان می توان جلوه هایی از تأثیر فساد سیاسی بر فقر اقتصادی را در قالب دو مدل اقتصادی و حکمرانی مشاهده کرد. این بدان معناست که از دیدگاه امام(ع) گسترش فساد سیاسی به واسطه متغیرهای اقتصادی و همچنین متغیرهای حکمرانی سبب تشدید فقر اقتصادی در سطح جامعه می گردد.
نظام تعلیم و تربیت حکمت بنیاد در مسیر تربیت انسان تراز مهدویت در هندسه نظم نوین جهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
39 - 74
حوزههای تخصصی:
نظم موجود جهانی، ریشه در تحولات مهم ترین پیشران آن؛ علم و فناوری دارد که با غایت تبدیل انسان به «خدا _ انسان»، پویایی مدنظر خود را سامان دهی می کند و انسان آرمانی غربی را به واقعیت می رساند. نظام تعلیم و تربیت فعلی حاکم، با تربیت انسان سلطه پذیر، شأن عبودیت انسان را به خودبسندگی وهمی فرو می کاهد که سرانجام آن، ناکجاآبادی ازهم گسیخته و سرسام آور است. انسان آرمانی ازمنظر دین مبین اسلام، حاصل نظام تزکیه، تعلیم و تربیت متناسب، «انسان حکیم» در تراز مهدویت است و در آخرین خطبه ماندگار نهج البلاغه شریف از امام علی؟ع؟ با تبیین امام زمان؟عج؟، ظهور بنیادین یافته است. در تحقق انسان و گروه های انسانی حکیم از نگاه تحلیل کلان، مؤلفه های سه گانه«فرد _ جمع، ظاهر _ باطن و نظر _ عمل» با تأکید بر یکپارچگی«نظر _ عمل» و راهبری متناسب به اتحاد و قوام می رسد. از منظر ترکیبی، منطق ربوبیت به عنوان منطق وصل، در برابر منطق فصل نظام سلطه جهانی، خود را در شبکه کانون ها متجلی می کند. این منطق جدید، با مراتب نفس، مراتب خلیفگی، مراتب اراده و مراتب ربوبیت، به سوی بساطت میل می کند و عبودیت حق را برای انسان به کمال می رساند. منظومگی ربوبیت تبیین شده، با یکپارچگی خانه، مدرسه، مسجد(مراکز حکمت بنیان) و دانشگاه(شبکه مراکز حکمت بنیان) معین می شود که در کانون آن، دانشگاه حکمت بنیان قرار دارد که غایت آن، منظومه حکمت بنیاد و انسان تراز مهدویت در نظم نوین جهانی است. در این مقاله با رویکردی بنیادین و روشی تحلیلی _ اجتهادی، نظام تعلیم و تربیت حکمت بنیاد را در مسیر تربیت انسان تراز مهدویت در هندسه نظم نوین جهانی معرفی می کند.
بررسی معرفت خدا از نظر سید دلدار علی نقوی با محوریت کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
9 - 30
حوزههای تخصصی:
از شاخه های اصلی معرفت شناسی دینی، معرفت خدا است و کسب آن برای انسان بسیار حائز اهمیت است و تاثیر شگرفی در زندگی انسان دارد. درباره شناخت خدا، چهار دیدگاه وجود دارد: شناخت فطری، حضوری، حصولی بدیهی و نظری. این نوشتار سعی دارد نظرات علامه سید دلدار علی نقوی غفران مآب، یکی از اندیشمندان مهم شیعه، را در این زمینه معرفی کند. در این مقاله با استفاده از کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام، مهم ترین کتاب کلامی ایشان، با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته شده است . سید دلدارعلی نقوی، معنای معرفت خدا را ادراک مسبوق به عدم می داند. این شناخت به کنه ذات خدا ممکن نیست؛ بلکه انسان فقط در حد صفات و اسما می تواند به خدا شناخت پیدا کند. وی این معرفت را نظری می داند و اثبات می کند که این معرفت عقلا بر همه افراد عاقل و بالغ و ممیز واجب است؛ حتی کسانی که صوت نبی به آن ها نرسیده است.
کیفیت انتقال احادیث مهدوی ابن ابی عمیر به مدارس و بوم های حدیثی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
58 - 93
حوزههای تخصصی:
باوجود محدود بودن جغرافیای تحدیثِ ابن ابی عمیر به بغداد و کوفه، میراث حدیثیِ وی (مطالعه موردی روایات باب مهدویت و غیبت) در فاصله ای کوتاه از وفات او، با سرعت و بسامدی چشمگیر به سرزمین های دوردست انتقال یافت. این نکته با عنایت به پندارِ وارداتی بودن آموزه غیبت از جانب واقفه و نبود نصوص غیبت در آثار امامی عصر حضور، مطالعه دقیقِ سیرِ انتقال میراث مهدوی او را با هدفِ سنجش اصالت تاریخی آن، ضرورت می بخشد. افزون بر سفرِ پاره ای از وجوه شاگردان او به قم، نیشابور، فرارود و بصره، سهم قابل اعتنایِ اجلای قم در نسل دوم شاگردان وی و نقش مهم سفرهای صدوق در دریافت و انتقالِ آن، از مهم ترین عوامل انتقالِ پردامنه ی میراثِ اوست. داده های در دسترس در باب این انتقال گسترده، اگرچه گاه با حلقات مبهم نیز روبروست، اما اولاً این ابهام ها اندک اند، ثانیاً قابل توضیح و توجیه اند، و ثالثاً مهم ترین حلقه مفقود آن با درصد قابل ملاحظه ای از سوی أسانیدِ معطوف حمایت می شود. چنین بیانی از کیفیت انتقال میراث مهدوی ابن ابی عمیر، افزون بر تبیین اصالت میراث مذکور و دفع شبهات مطرح و مقدر در این باب، بخش مهمی از تاریخِ حدیثِ مهدویت را در سده های دوم تا چهارم ترسیم می نماید.
بررسی انتظار بشر از دین
حوزههای تخصصی:
تأملی در نسبت معرفت با ولایت و اخلاق از منظر قرآن کریم و احادیث امامیه
منبع:
کلام اهل بیت سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
91 - 113
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی، دانشی است که از چیستی، ابزار، معیار و اسباب معرفت سخن گوید. این دانش، نوپدید بوده اما موضوع آن در متون اسلامی، پرسابقه است. دانش معرفت شناسی، عهده دار شناخت عوامل اثرگذار بر معرفت است تا در نتیجه بتوان میزان خطای معرفتی انسان را کاهش داد. از میان عوامل تأثیرگذار فراوانی که قرآن کریم و روایات معصومان بدان اشاره داشته اند، دو عامل ولایت و اخلاق را می توان از مهمترینِ آنها دانست که می توانند معرفت صحیح آفریده یا شناختی ناصحیح را به بار آورند. در این نوشتار که به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به گزاره های قرآنی-حدیثی سامان یافته، اثرگذاریِ تولّی به ولایت حق یا باطل و تخلّق به اخلاق پسندیده یا نکوهیده بر معرفت و کیف فهم انسان، مورد بررسی قرار گرفت و ثابت شد این دو عامل می توانند شناخت انسان را دگرگون و او را به سوی باور صحیح سوق داده یا از آن بازدارند. نیز روشن شد دو عامل ولایت و اخلاق دارای پیوستگی بوده و نمی توان اثرگذاری هر یک بر معرفت را بدون درنگ در دیگری، سنجش نمود.
آسیب شناسی ساختاری علم جدید با رویکرد علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
133 - 172
حوزههای تخصصی:
توسعه و پیشرفت روزافزون علم در جهان هستی منجر به فراهم آمدن زمینه، جهت مواجه انسان باآینده نامعلوم و پرفرازونشیب و از سویی فاصله گرفتن از امور پیشینی همچون اعتقادات و مسائل دینی شده است. هدف پژوهش بررسی مهم ترین ویژگی ها و پیامدهای علم جدید و بیان چالش ها و فرصت های موجود با نگاه دینی است. لذا مسئله ی پژوهش ماهیت علم جدید با رویکرد آسیب شناسانه و رهکردگروانه با رویکرد دینی و با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به آنکه علم جدید عمدتاً برمبانی تجربه گرایانه که نگاهی تک بعدی و غیرکامل و بدون در نظر گرفتن همه جوانب به مسائل هستی داشته، بنا نهاده شده و نهادهای علمی آموزشی اغلب کشورهای جهان، بر اساس این نوع پارادایم و الگو طراحی و هدف گذاری شده اند؛ پذیرش این الگو توسط هر جامعه ، مستلزم پذیرش آسیب هایی اجتناب ناپذیر و بحران هایی چون؛ ماهیت مادی علم جدید، نگاه تک بعدی به قوانین عالم، سیطره انسان بر طبیعت، جدایی از آموزه های وحیانی، انکار دین با داعیه اصالت علم و عقل، نفی متافیزیک، ظهور بحران های اخلاقی و معنوی و تکیه بر روش تجربی صرف است که علم جدید هم اکنون با آن مواجه است. لذا ضروری است تا با ایجاد راهکارهایی چون؛ نفی دیدگاه تک ساحتی، تبیین دو ساحتی از وجود انسان، تعدیل سلطه انسان ، تبیین تأثیر متقابل علم و دین، ایجاد پیوند میان دانش و ارزش، اثبات انگاره های متافیزیکی و آراستن علم با فضیلت اخلاقی، به تصحیح مبنای معرفتی پرداخته شود، به صورتی که متناسب و سازگار با مبانی فکری، فرهنگی و آموزه های دینی و معنوی باشد.
مواجهه با فساد سازمان یافته اقتصادی در سیره حکومتی امیرمؤمنان(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار نظام اداری در نظام سیاسی هر جامعه ای در مواجهه و بازدارندگی از فساد اداری نقش بسزایی دارد. این مقاله با رویکرد سیره حکومتی امیر مؤمنان(ع) و با هدف کشف و وصف چگونگی مواجهه آن حضرت با فساد سازمان یافته اداری با استفاده از روش مطالعات اسنادی و تحلیلی بهره گرفته شده است. موضوع فساد اقتصادی سازمان یافته از مسائل مهم و بحث برانگیز مکاتب اقتصادی است. امیرمؤمنان(ع) بعد از سیطره بر حکومت با دوگونه از مفاسد اقتصادی روبرو شدند؛ فساد اقتصادی «سازمان یافته و فساد اداری غیرسازمان یافته» که فساد اداری سازمان یافته به مراتب خطرناک تر، پیچیده، دشوار و همراه با تبعات سنگین بر جامعه اسلامی می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که امیر مؤمنان(ع) با تغییر در ساختار نظام بیت المال و اصلاح شیوه تقسیم بیت المال و مواجهه با تضاد طبقاتی و فساد سیستماتیک توانست فساد سازمان یافته را از نظام سیاسی خود ریشه کن کند. نخستین اقدام آن حضرت ایجاد برنامه ای جامع در مواجهه با فساد اقتصادی، گونه شناسی فساد اقتصادی سپس ریشه کنی آن بوده است.
کاربستِ ساختار منسجم زبانی و واژگانی در منتخبی از مناظرات امام رضا (ع) (فرآیندی در راستای اقناع گری مخاطب با تکیه بر گفتمان انتقادی فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
65 - 86
حوزههای تخصصی:
گفتمان انتقادی در واقع، روند تکوینی تحلیل گفتمان به شمار می رود که در آن با عبور از توص یف صِرف داده های زبانی بر فرایندهای مؤثر در شکل گیری گفتمان توجه می شود. در این نوع تحلیل گفتمان، به دو رویکرد اجتماعی و زبان شناختی پرداخته می شود. در رویک رد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می شود. مناظرات امام رضا (ع) سرشار از مضامین سیاسی، دینی و اجتماعی است که امام (ع) آن ها را در شرایط گوناگون حاکم بر زمان، برای آگاهی و هدایت مردم به سوی حق وعدالت، با کمال بلاغت بیان کرده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، به تحلیلِ تعامل زبانی و ساختاری مناظرات رضوی با فضای مسلطّ بر جامعه و اندیشه های طرف گفت وگو پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی است که امام (ع) توانسته اند با بهره گیری از سبک ها و واژگان سازگار با فضای مناظره، پیوند وثیقی میان فرهنگ حاکم بر جامعه و انحراف فکریِ مخاطبان ایجاد کنند. آن حضرت از واژگانی استفاده کرده که بار معنایی ژرفی داشته و در راستای برجسته سازی مفاهیم مد نظر، از دلالت های مختلف زبانی بهره جسته اند. گاهی نیز با کاربرد استفهام، به نوعی اعتقادات طرف مقابل را زیر سوال برده و گفتمان او را به چالش کشیده و به حاشیه رانده است.