فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
بررسی و نقد مجازات مرتد در اسلام و سایر ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ درمورد چگونگی برخورد با مرتدان، سؤالات جدی مطرح بوده و گفتگوهای بسیاری در مکاتب حقوقی فقهی و کلامی صورت گرفته است این معنا پس از صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر که آزادی عقیدتی را حق طبیعی انسان ها دانسته، حالت جدی تری به خود گرفت و از آنجا که واکنش های خشن و شدید جزایی در مجازات مرتد، بیشتر در میان پیروان ادیان الهی گزارش شده است، عمده اعتراض ها تاکنون متوجه ادیان الهی بوده است.
و حال آنکه نه تنها در شریعت اسلام، بلکه در شریعت یهود و مسیحیت نیز گناه کشتن هر انسانی که مرتکب قتل انسانی و یا عامل فسادی نبوده، معادل کشتن همه انسان ها و عظیم ترین خطا است.
این مقاله درصدد اثبات آن است که نه تنها در اسلام، بلکه در هیچ آئین الهی دیگری مجازاتی غیرعادلانه نیامده و هر مرحله از خشونت، از ساحت قدس پیامبران الهی به دور است.
بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو با عنوان بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین، در صدد پژوهش و پاسخ این سؤال است که یمانی در روایات چگونه تصویر شده و موارد مشترک و مفترقات روایات فریقین درخصوص یمانی کدام است؟ این مقال به شیوه کتابخانه ای، اهم مباحث روایات را به صورت تطبیقی بررسی نموده و تصویر روشنی از یمانی را ارائه کرده و به این نتیجه رسیده است که روایات فریقین درخصوص یمانی در مواردی مانند نام یمانی، حتمیت قیام، هدایتگری پرچم یمانی، مکان قیام، اقدامات و فتوحات یمانی، قریب به هم بوده و تفاوت محتوایی چندانی ندارد، اما محتوای روایات فریقین در القاب یمانی، زمان قیام و فرجام شخص یمانی و حرکت او متفاوت اند.
انجیل برنابا در تعارض با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوسف، ملقب به برنابا، اهل قبرس، گرچه در زمرة دوازده حواری مسیح نبوده، ولی به دلیل جایگاه بی نظیرش در ترویج و گسترش مسیحیت نخستین در میان غیریهودى ها، همانند پولس در رتبه رسولان به شمار آمده و در عهد جدید 33 بار از او نام برده شده است. وی بنابر سنت مسیحی، گرچه انجیلی نگاشته، ولی دست کم تا سده سیزدهم میلادی نسخه ای از انجیل وی، مورد اطلاع، انتساب یا در دست مسیحیان یا مسلمانان نبوده است.
در سده های اخیر، اثری منسوب به برنابا متشرشده که در آن همانند قرآن، تثلیث وتصلیب عیسی انکار شده و به ظهور پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله نوید داده شده است. وی معتقد است: بر سردر بهشت شهادتین مسلمانان نقش بسته است و در نتیجه این رأی، با استقبال گروهی از علمای مسلمان مواجه شده است.
این مقاله پس از معرفی اجمالی برنابا و پیشینة تاریخی انجیل منسوب به وی، موارد تعارض باورهای دینی آن را با قرآن کریم برجسته می کند. از جمله این که، آدمیان فرزند خدا و ذاتاً گناهکارند. انبیا، به جز عیسی علیه السلام، از جمله ابراهیم، هارون، ایوب و.. گناه و محبت شرک آمیز داشته اند. درجهان شناسی، این انجیل، 144 هزار پیامبرآمده است. ده جهنم، هفت طبقه دوزخ و نه آسمان وجود دارد. فرشتگان دچار معصیت و نافرمانی می شوند، و مأموران عذاب دوزخ نه فرشتگان، بلکه شیاطین هستند.
آزادی عقیده و آزادی بیان با تکیه بر واکاوی تفسیری آیة ﴿لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیة﴿لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾به عنوان یک اصل راهبردی در سرلوحة تعامل نظام مترقّی اسلامبا پیروان دیگر ادیانمطرح و پژوهش پیرامون آن، دررفع بسیاری از ابهام های اجرای احکام اسلام راهگشاست. این پژوهش کنکاشی در گسترة کلامی،تفسیری آیة مزبور است که نخست به مفهوم شناسی واژه های آیه و موارد کاربرد آن در قرآنو آنگاه به تحلیل اقوال مفسّران در مفهوم شناسی آیه پرداخته است و بدین نتیجه می رسدکه «دین»، باور، خضوع و عقد قلبی است وبا الزام و اکراه حاصل نمی شود و تنها بابرهان شکل می گیرد و بر فرض امکانِ اکراه، فایده ای برآن مترتّب نیست. در بخشدیگر، به تهافت بین آیة مزبور (آزادی عقیده) با احکام ارتداد (آزادی بیان) اشارهمی کند و به تمایز بین سه گسترة «آزادی اندیشه، آزادی عقیده و آزادی بیان» پرداختهشد. نویسندگان معتقدند که آزادی عقیده در اسلام، مبادی و مبانی و نیز حدّی دارد و بهطریق اولی، آزادی در بیان نیز دارای حدّ و مرز می باشد. همچنین اعدام مرتد با آزادیاندیشه و بیان منافات ندارد؛ زیرا در نظام دینی شخص مرتد، تنها در صورتى که تبلیغ وتوطئه علیه نظام اسلامى کند، با او برخورد می شود و حکم تعرّض به وی، همانند حکم تعرّضبه جاسوس در حکومت های لیبرال جهان است. آیاتی که بر اصل آزادی عقیده تصریح دارند،همة آنها در مقام پذیرش اصل دین است، امّا پس از پذیرش اسلام، حق برگشت همراه با ترویج و تبلیغو توطئه از او سلب می شود.
علم امام، تام یا محدود؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علم ویژه و الهی امام، از جمله باورهای اساسی شیعه در مسئله امامت به شمار می رود. قلمرو علوم امام از مباحث مهمی است که به سبب پیچیدگی مباحث آن مورد تفسیرهای گوناگون قرار دارد. این نوشتار به روش توصیفی _ تحلیلی به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که علوم ائمه(علیهم السلام) تام است یا محدودیت دارد؟ این بررسی در مهم ترین منابع روایی شیعه انجام شده است که سرچشمه مباحث این موضوع به شمار می آید. بررسی های این نوشتار، به این نتیجه انجامیده است که درباره هر یک از دو دیدگاه تام و محدود بودن علوم ائمه(علیهم السلام) روایاتی قابل توجه و معتبر وجود دارد. به نظر می رسد این روایات قابل جمع هستند. مهم ترین شیوه های جمع این روایات عبارت اند از: عدم علم استقلالی و امکان علم تام غیراستقلالی، علم محدود تفصیلی و علم تام اجمالی، علم محدود فعلی و علم تام شأنی، محدودیت
در بخشی از علوم و تام بودن در بخشی دیگر، محدودیت بنابر برخی شیوه ها و تام بودن بنابر برخی دیگر و تقیه آمیز بودن برخی روایات بیان کننده محدودیت علوم ائمه. از میان این شیوه ها تنها دو شیوه «علم اجمالی تام
و علم تفصیلی محدود» و «علم شأنی تام و علم فعلی محدود»، تحلیلی فراگیر از چگونگی جمع بین روایات این موضوع ارائه می کنند. این دو شیوه مکمل یکدیگرند.
بررسی و نقد آموزه تجسّد در مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزة «تجسّد» یکی از باورهای اساسی راست کیشی مسیحی است که اصول دیگری چون تثلیث و فدیه مبتنی بر آن است این عقیده، از آغاز با مجادلات کلامی متعددی درباره ماهیت و چگونگی اتحاد دو طبیعت انسانی و الهی در عیسی مسیح و نحوه کاربرد زبان شناختی آن، در قرون متأخر مواجه بوده است. در این مقاله، ابتدا منشأ پیدایش نظریه تجسّد و شواهدی بر طبیعت انسانی و الوهی مسیح، از منبع اصلی مسیحیت یعنی کتاب مقدس و نیز اعتقادنامه کالسدون بررسی شده و سپس دو رویکرد عمده اندیشمندان مسیحی درباره آن، یعنی مفهوم حقیقی و مجازی، تبیین گردیده و در نهایت نقدهایی بر رویکرد اول مانند: نامفهوم بودن، متناقض بودن و . . . مطرح شده است.
بررسی و نقد معناشناسی قرآنی ایزوتسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
حوزههای تخصصی:
معنا شناسی ساختگرای واژگانی یکی از شاخه های معناشناسی است که ایزوتسو رویکرد در زمانی آن را در حوزه قرآنی بر پایه نظریه معنایی لئو وایسگربر و زبان شناسی قومی ارائه کرده است. ایزوتسو در معنا شناسی قرآنی خود، زاویه جدیدی از مطالعات مفهومی و واژگانی قرآن را معرفی کرد که مباحث مطرح در آن به ویژه ترسیم شبکه معنایی مفاهیم، اثر مهمی در ارائه تصویری به هم پیوسته از مفاهیم و واژگان قرآنی داشته است. روشمند سازی مطالعات معنایی در قرآن و ارائه نگاهی در زمانی در مطالعات واژگانی می تواند از دستاوردهای مهم روش معناشناختی ایزوتسو محسوب شود، اما در کنار نقاط قوت این روش باید از نقاط ضعف آن نیز سخن گفت. روش معنا شناسی قومی ایزوتسو به دلیل مبتنی بودن بر شکل افراطی فرضیه نسبیت زبانی یا فرضیه ساپیر- ورف با نقد های جدی روبروست. از جمله می توان به رویکرد افراطی به نقش زبان در تفکر و تحلیل مباحث زبانی از جهت جهان بینی قومی اشاره کرد. همچنین روش معنا شناسی قرآنی ایزوتسو در پاره ای از مبانی از جمله تشکیل میدان های معنایی نیازمند بررسی های علمی بیشتری است. این مقاله به روش توصیفی در صدد بررسی روش معناشناسی ایزوتسو و نقد مبانی وی در این حوزه است که زمینه بهره گیری مناسب تر از معناشناسی را فراهم خواهد ساخت.
نقش قوه خیال در پدیده وحی از دیدگاه فارابی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فیلسوفان اسلامی ازجمله فارابی و ملاصدرا با اعتقاد به وحی قدسی و الهی، به تبیین فلسفی وحی پرداخته اند. در تبیین فلسفی وحی، حقایق وحیانی به دو دسته حقایق کلی و حقایق جزئی قابل تقسیم است. حقایق کلی وحی توسط قوه ناطقه نبی و حقایق جزئی توسط قوه خیال وی دریافت می شود. هر دو فیلسوف در تبیین وحی بر نقش مهم قوه خیال در دریافت حقایق وحیانی تأکید کرده اند. همچنین از نظر آنها قوه خیال قادر است حقایق کلی وحی را نیز از طریق تبدیل به صور حسی و خیالی ادراک کند. همچنین هردو منشأ حقایق کلی وحی را عقل فعال می دانند، اما در مورد منشأ حقایق جزئی وحی با هم اختلاف دارند. از نظر فارابی، منشأ حقایق جزئی وحی همانند حقایق کلی وحی، عقل فعال است؛ اما از نظر ملاصدرا منشأ حقایق جزئی وحی عالم خیال است. بنابراین با نظر به اهمیت قوه خیال در پدیده وحی، نگارنده در پی مقایسه دیدگاه دو فیلسوف مسلمان در این خصوص می باشد.
تأملی در برهان های عصمت امام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین صفت امام در فرهنگ تشیّع و بارزترین اختلاف اهل سنت با شیعه در صفات امام، عصمت امام است. برهان های فراوانی در اثبات عصمت امام ارائه شده و از سوی اهل سنت نیز به آن ها پاسخ داده شده است. در این پژوهش ضمن بررسی این برهان ها، اثبات می گردد که اساس همه آن ها و اصلی که سبب استواری تمام برهان ها می گردد، آن است که برای امام جایگاهی چونان پیامبر قائل شویم؛ به این معنا که وظیفه امام را مانند رسالت پیامبر ، زنده کردن معارف دین و نگهبانی و انتقال آن ها بدانیم. این مطلب می تواند هم به منزله اصلی بر اثبات همه برهان ها باشد و هم در حکم برهانی مستقل در اثبات عصمت امام.
بررسی دیدگاه مفسران شیعه، سنی و مستشرقان در خصوص روایات تحریف نمای آیه متعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 24 سوره نساء که به «آیه متعه» نیز معروف است، از جمله آیات پربحث و مناقشه میان مفسران شیعه و سنی است. علاوه بر اختلاف دیدگاه ها در معنا و تفسیر آیه، وجود برخی از روایات مشعر به قرائت متفاوت این آیه و وجود عبارت اضافه در برخی از قرائت های منسوب به صحابه و ائمه (ع) باعث گردیده است که این آیه از جنبه قرائت و شبهة تحریف قرآن نیز دارای اهمیت گردد. در این نوشتار با بررسی متنی و سندی روایات نقل شده در منابع شیعی، واکاوی اظهار نظر مفسران بزرگ شیعه در دوره های گوناگون تاریخی، بررسی تفاسیر روایی اهل سنت و بیان دیدگاه های برخی از مستشرقان تلاش شده است که دامان شیعه از اتهام قول به تحریف قرآن پاک و منسوب بودن قرائت متفاوت قرآن به ائمه (ع) در این آیه رد گردد.
بنیان شناسی دین گرایانه عدالت زبانی (در تکاپوی ارائه مدلی مبتنی بر نظام ارزشی اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جریان های سیاسی و اجتماعی نشان می دهد که اندیشه، گاه با به خدمت گرفتن زبان، از آن به مثابه ابزاری برای دستیابی به مقاصد خویش استفاده می نماید. توسعه و ترویج اندیشه عدالت ورزی نیز از این امر مستثنی نبوده و با این الگوبرداری؛ قابل پیاده سازی است. زبان می تواند در خدمت عدالت و به منزله ابزاری برای اشاعه آن مورد استفاده قرارگیرد؛ گام اول در این امر، تعریف و تبیین اصول مبنایی زبان، مبتنی بر بنیادها و بن مایه های اصلی عدالت است که نتیجه آن تسری عدالت در سطح جامعه و عجین شدن آن با فرهنگ عامه مردم خواهد بود. این پژ وهش در همین رابطه و با هدف شناسایی و تبیین نقش زبان و سیستم زبان شناختی در ترویج و توسعه عدالت، با استفاده از روش تحلیل محتوای متون، احادیث و روایات اسلامی و مصاحبه با خبرگان و متخصصان حوزه علوم اسلامی، انجام گردیده و در نهایت، ارتباط بین سیستم زبان شناختی و توسعه عدالت در سازمان، در قالب مدل مفهومی ترسیم شده است.
تحلیل حقیقت اصحاب سر پیشوایان معصوم (ع) و نسبت آن با عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شواهد متقن نقلی و عقلی، دین را برخوردار از سطوح مختلف ظاهری و باطنی معرفی می کند؛ و پیامبر و به تبع وی، دیگر پیشوایان معصوم، این دین را به میزان فهم و درک افراد عرضه می دارند. بدین ترتیب، زمینه بهره مندی افراد مختلف از آن به فراخور استعدادشان فراهم می آید. روشن است که همگان به همه سطوح دین دسترسی ندارند و تنها افراد خاصی بنا بر ظرفیت وجودی شان شایستگی ارتباط با همه این سطوح را پیدا می کنند. پیش تر و بیش تر از همه، آورنده دین و مفسر واقعی آن، حضرت ختمی مرتبت(ص) با همه سطوح ظاهری و باطنی آن مرتبط است و در مرحله بعد کسانی که ساختار وجودی شان همانند او است و باب و میراث دار علم او هستند، از ویژگی یادشده برخوردارند. دسته دیگر، کسانی اند که هرچند همانند دسته دوم نیستند، در این زمینه با آنان مشابهت دارند و از قابلیت های خاصی برای ارتباط و پیوند با ساحت های باطنی دین برخوردارند. تعدادی از آن ها در زمان حضور پیشوایان معصوم و از طریق آنان به این ساحت ها راه یافته اند و احیاناً خود واسطه اتصال و پیوند دیگران به آن پیشوایان و ساحت های دین شده اند. حال، اینان چه کسانی اند و چه ویژگی هایی دارند؟ این نوشتار با توصیف شخصیتی و تحلیل داده های تاریخی نشان می دهد که آنان دسته ای از اصحاب و یاران معنوی پیشوایان معصوم بوده اند که از تیزبینی و خوش فهمی خاص و ظرفیت درونی ویژه ای برای فراگیری علوم و معارف باطنی دین برخوردار بوده اند و آن پیشوایان، برای این امر ایشان را برگزیده بودند. به ایشان اصطلاحاً اصحاب سرّ گفته می شود.
معناشناسی تأویل و اعتبار معرفت شناختی آن در آراء ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نصر حامد ابوزید به عنوان یکی از اندیشمندان معاصر عرب و از شخصیت های مهم جریان نومعتزله، دیدگاه های خاصی را درباره فهم و تأویل متون دینی به ویژه قرآن ارائه کرده که برخی از آنها باب مجادلات فراوانی را گشوده اند. ابوزید با استفاده از تحلیل های زبان شناسانه مفهوم جدیدی از تأویل ارائه می کند و با نگاهی که به لایه های معانی متون دارد، هر نوع مفهوم گیری از آیه را داخل در تأویل می داند. او تلاش می کند نگاه رسمی عالمان دینی به متون را مورد انتقاد قرار دهد و اختلاف در نوع تأویل متون را چیزی شبیه به اختلاف در اجتهاد می داند. وی با طرح بحث تأویل و تلوین، تأویل های ایدئولوژی محور از متون دینی را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است تلوین همان قرائت مغرضانه و دخالت دادن ایدئولوژی در فهم متون است. به تعبیر دیگر، وی برای تأویل متعهد به ایدئولوژی، اعتبار و ارزش معرفت شناختی قائل نیست و معتقد است تأویل باید بدون هر گونه انقیادی انجام شود. او تأویلی را معتبر می داند که در آن نگاه ایدئولوژیک و متعصبانه دخیل نباشد.
ابوزید موضع معتزله در فهم قرآن را می ستاید و معتقد است آنان نخستین گروهی بودند که تأویل متون قرآن را با روشی درست آغاز کردند، چراکه در فهم متن، عقل را به طور مستقل به کار می گرفتند و برای عقل هیچ تعهد و وابستگی ای نسبت به شرع قائل نبودند. امروزه نیز باید با همین عقل آزاد و رها سراغ تأویل متون دینی رفت. به اعتقاد ابوزید در مواجهه با متون دینی هدف از فعالیت معرفت شناسانه به طور عام و عمل قرائت به طور خاص، کشف حقایقی از وجود است که در سطحی خارج از افق ذات شناساننده یا خواننده قرار دارد و این همان تأویل صحیح است. در این مقاله دیدگاه های وی درباره مفهوم تأویل و ارزش معرفت شناختی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مرگ و تأثیر آن بر معنی زندگی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است؛مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه ی آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلّیّات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولویِ عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند.از دیدگاه وی، مرگ به معنی«قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه« آغاز زندگی جاودانه ی دیگری» است.در اندیشه ی مولوی ، معنی زندگی ، تولّد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پا نهادن ، زمام عقل را به عشق الهی سپردن ، ایجاد تغییر و تحوّل در جریان زندگی و پرهیز از خشک اندیشی ، همراهی با زمان و...است. هایدگر نیز در شمار فیلسوفان معاصری است که بخش عظیمی از اندیشه ی فلسفی خویش را به مرگ و معنای زندگی اختصاص داده است.از دیدگاه هایدگر ، مرگ ، نوعی «انتخاب اجباری» و گاهی «هراسناک» توصیف شده است.از نظر وی، معنای صحیح مرگ، واقعیّتی بیرونی و عمومی در جهان نیست، بلکه «امکان درونی هستی» خود انسان است که نقطه ی پایانی بر زندگی اوست؛ انسان، تنها با مرگ است که« هستی غیر اصیلش» به «ساحت اصیل» در می آید و مرگ، حدّ پایان زندگی اوست. وی بر این عقیده است که مرگ واقعه ای نیست که در آینده اتفاق بیفتد، بلکه ساختاری بنیادی و جدایی ناپذیر از «در جهان بودن» ماست.ازاین رو ، رویارویی انسان با مرگ، نه تنها«کلید خودمختاری»، بلکه «کلید تمرکز» نیز هست. افزون بر این،هایدگر بر این باور است که زندگی دارای معناست و این معنی ،وظیفه ای است که سازنده ی «ماهیّت» انسان است..این پژوهش بر آن است تا به تحلیل تطبیقی موضوع مرگ و معنای زندگی از نگاه این دو اندیشمند بپردازد.
سعادت عظمی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش این است که از منظر غزالی ملاک های اصلی سعادت عظمی چیست؟ روش تحقیق آن توصیفی تحلیلی است. غزالی در مکتوبات مختلف خویش ملاک های متعددی برای وصول به سعادت عظمی و تحقق آن بیان می کند که عبارت اند از: معرفت الهی، تقرب به خدا، لقای الهی، نظر به وجه الهی در آخرت، داشتن بیشترین حب به خدا در آخرت، تفکیک سعادت عظمی از حیث نظری و عملی. او برای تحقق عامل پنجم (داشتن بیشترین حب به خدا در آخرت) دو روش پیشنهاد می کند. روش اول، قطع علاقه به دنیا و اخراج حب غیر خدا در قلب؛ و روش دوم، افزایش معرفت به خدا می باشد. همچنین او بر این باور است که سعادت عظمی از حیث نظری، کشف جلال و عظمت الهی، و از حیث عملی، اتصاف قلب به عقاید و اخلاق محمود است. نگارنده بر این باور است که ملاک های ارائه شده از سوی غزالی مانعةالجمع نیستند، بلکه امکان جمع آن ها وجود دارد.