فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد دلالت عقلی معجزات بر صدق ادعای نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
5 - 24
حوزههای تخصصی:
دیدگاه اندیشمندان دینی در تبیین رابطه معجزات و مدلول آن، یعنی صدق ادعای نبوت به دو رویکرد عقلی و اقناعی قابل تقسیم است. بر اساس رویکرد اقناعی، هیچ رابطه منطقی و ضروری میان معجزات و مدلول آن در عالم واقع وجود ندارد، در حالی که بر اساس رویکرد عقلی این رابطه منطقی و ضروری و کاملاً قابل تبیین است و معجزات از براهین صدق نبوت هستند. با توجه به نقش بسیار مهم معجزات در ایمان دینی، در این مقاله تلاش شده است دلایل دیدگاه دلالت عقلی معجزات از جهت تمامیت و استحکام مورد بررسی و نقد قرار گیرد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که تبیین های رایج از دلالت عقلی معجزات، دلالت آشکار آن بر صدق ادعای نبوت را به روشنی نشان نمی دهد.
دفاع از احادیث نشانه هاى ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سنت پژوهی؛ رویکردی نوین به آینده پژوهی مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ارائه آموزه های مهدویت از سوی امام مهدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی قدسی بودن هنر سماع و رقص از منظر آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هنر در نزد سنت گرایان اهمیت ویژه ای دارد؛ آنها هنر را به سه قسم قدسی، سنتی و مذهبی تقسیم می کنند و بر این باورند که هنر قدسی از خاستگاه الهی برخوردار است. از نگاه نصر، سماع و رقص هنرهایی قدسی به شمار می آیند. ولی پرسش اینجاست که کدام آیه یا روایت بر جواز سماع و رقص دلالت دارد؟ به دیگر سخن، آیا می توان از ظاهر آیات و روایات به خاستگاه الهی آنها پی برد؟ ازآنجاکه هنر قدسی پیوندی عمیق با طریقت های معنوی دارد، سعی شد تا با مراجعه به کتب صوفیه و با روشی توصیفی تحلیلی به این مسئله پاسخ داده شود. یافته های این مقاله گویای آن است که اگرچه صوفیه کوشیده اند تا برای جواز سماع و رقص به آیات و روایاتی استناد ورزند و حتی از ایرادات مخالفان نیز پاسخ دهند، اما دلیل نقلی آنها خدشه پذیر است، زیرا ظاهر آیات بر جواز سماع و رقص دلالتی ندارد و محتوای روایات نیز با ایرادهای جدی مواجه است
تحلیل آموزه امامت در زیارت نامه اربعین
حوزههای تخصصی:
یکی از زیارت نامه های معتبر در زیارت امام حسین(ع)، زیارت نامه اربعین آن حضرت است که در روز اربعین خواندن آن بسیار سفارش شده تا جایی که طبق روایت امام حسن عسکری(ع) یکی از علامت های مؤمن، زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین شمرده شده است. این زیارت نامه گنجینه-ای ناب در باب شناخت آموزه امامت ولایت است. در این نوشتار برآنیم تا با تحلیل فرازهایی از این زیارت نامه، این آموزه شیعی - یعنی اعتقاد به امام به عنوان حجت خداوند بر خلقش - و اوصاف ویژگی های او را بازشناسیم.
نقد دیدگاه شیخ مفید و خواجه طوسی در تبیین اندیشه امرٌ بین الأمرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
93 - 111
حوزههای تخصصی:
بررسی مسئله اختیار انسان و کیفیت فاعلیت واجب تعالی در حوزه افعال اختیاری او، از مسائل مهم هستی شناسی و مورد بحث در علوم عقلی است. با بررسی تقریرات کلامی صورت گرفته در تبیین این اندیشه، خصوصاً اگر این تقریرات با مبانی حکما و عرفا در نظر گرفته شود، نقدهایی بر آنها یافت می شود. از این جمله، تقریراتی نظیر اعطای قدرت از سوی خداوند به انسان و تعیین حدود برای وی(دیدگاه شیخ مفید) و یا فاعلیّت طولی در انجام فعل(دیدگاه خواجه طوسی) است که در مواردی مبین تفویض و یا جبر هستند. اگر چه افعال هم به واجب تعالی مستند است و هم به صاحبان آن افعال، ولی با عنایت به صرف الوجود بودن واجب و نفی هر گونه توهم ترکیب، نیکی های افعال ذاتاً از آن واجب تعالی و به گونه عرضی به ممکنات منسوب است و نقص ها و بدی های افعال نیز ذاتاً از آن ممکنات و به نحو عرضی به واجب منتسب است؛ با وجود این، باز هم در حقیقت امر «کلٌ من عند الله» است، چرا که اگر افاضه و ایجاد نیکی افعال نبود، ممکن از وجود و حد وجودی بی بهره بود و این تقریر معنای امر بین الامرین است.
معاد از دیدگاه ابن سینا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
ابن سینا فیلسوفی اثرگذار در فلسفه اسلامی است، قرن ها پس از او بسیاری از فیلسوفان مسلمان و حتی متکلمان خود را شارح اندیشه های او می دانستند. ابوعلی سینا برای اثبات معاد روشی کاملاً عقلی برمی گزیند و از راه اثبات تجرّد نفس، دلیلی بر بقای آن اقامه می کند. به عبارت دیگر، او برای اثبات معاد روحانی صرفأ به عقل استناد می کند و روش فلسفی را کاملاً ممکن می داند، اما برای اثبات معاد جسمانی به وحی استناد می جوید و کمیت عقل را در این میدان لنگ می داند. وی درکل پیرامون مباحث نفس و معاد از استدلال عقلی و فلسفی مدد می گیرد و جز در مواردی که مرتبط با معاد جسمانی است، به متون دینی استناد نمی کند. او به معاد روحانی و جسمانی اعتقاد دارد، ولی صرفأ به بررسی فلسفی معاد روحانی می پردازد و معاد جسمانی را به دین واگذار می کند، تصویری که او از معاد روحانی به دست می دهد، بر فیلسوفان پس از او بسیار اثرگذار بوده است. در این مقاله کوشیده شده-است دیدگاه ابن سینا پیرامون معاد مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
تفسیرهای مسیحی از نشانه های ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی سندی فقه الحدیثی احادیث دلالت کننده بر انتساب مهدی موعود (عج) به عباس بن عبدالمطلب در منابع روایی اهل سنت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تمثیل شبه عرفانی غزالی و تبیین فلسفی علامه طباطبایی درباره «شفاعت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
25 - 46
حوزههای تخصصی:
مباحث کلامی پیرامون «شفاعت» بیشتر معطوف به اختلاف آراء درباره تعریف اصطلاحی و اینکه آیا نتیجه شفاعت اسقاط عقاب است یا ازدیاد منافع، بوده است؛ اما آنچه مورد نظر تعداد اندکی از اندیشمندان قرار گرفته است تبیین چگونگی شفاعت است. اهمیت رویکرد دوم از آن جهت است که می تواند پاسخ به دیدگاهی باشد که شفاعت را باوری نامعقول می داند. از جمله کسانی که با این رویکرد به بحث پیرامون شفاعت پرداخته اند ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی می باشند؛ با این تفاوت که غزالی با تمثیلی عرفانی تلاش می کند چیستی و چگونگی شفاعت را وضوح ببخشد، ولی علامه طباطبایی تبیینی عقلی و فلسفی از شفاعت ارائه داده است. سخنان رشید رضا نمونه دیدگاهی است که «شفاعت» را امری غیرمعقول تلقی نموده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی و با روش تحلیلی، دیدگاه ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی و نسبت آن دو را مورد بررسی قرار می دهد و به این نتیجه منتهی می شود که دیدگاه این دو اندیشمند علی رغم تفاوت ظاهری، مکمل یکدیگر بوده و می تواند تبیینی معقول از شفاعت ارائه داده و پاسخی به شبهات عقلی «شفاعت» به طور عام و دیدگاه رشیدرضا به طور خاص باشد.
ارزیابى نظریه نولدکه در اقتباس قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئودور نولدکه آلمانى ازجمله خاورشناسانى است که درباره اصالت قرآن پژوهش کرده است. این پژوهش، با روش توصیفى تحلیلى و با رویکرد انتقادى، به ارزیابى نظریه وى در مورد اقتباس قرآن پرداخته است. به اعتقاد او، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله اغلب آموزه هاى قرآن را از طریق ارتباط با ادیان و سایر فرهنگ ها به دست آورده است. نولدکه در نظریه اقتباس قرآن، بیش ترین سهم را به آموزه هاى یهودى و سپس مسیحى و در نهایت، فرهنگ جاهلیت مى دهد. وى براى ادعاى اقتباس قرآن از منابع یهودى مسیحى، دو دلیل مى آورد: نخست، مشابهت قرآن به کتب یهودى مسیحى و دیگرى، ارتباط پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با پیروان ادیان یهودى مسیحى است. نولدکه میان فرهنگ جاهلى و قرآن شباهت هایى را برشمرده و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله را مؤدب به آداب جاهلى معرفى مى کند. ادله وى درباره مسئله اقتباس قرآن مردود مى باشد؛ زیرا اولاً، مشابهت چشمگیرى بین قرآن و کتب یهودى و مسیحى و فرهنگ جاهلیت وجود ندارد. ثانیا، ادعاى ارتباط علمى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با پیروان ادیان یهودى و مسیحى، و مطابق بودن رفتار آن حضرت با فرهنگ جاهلى، عارى از استناد صحیح تاریخى است.
انسجام اخلاقی و موازنه متأملانه گسترده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، شاهد سطحی از انسجام اخلاقی با عنوان «موازنه متأملانه گسترده» هستیم که از درجه اعتماد بالاتری نسبت به سطح محدود انسجام اخلاقی برخوردار است؛ زیرا برای توجیه یک باور اخلاقی، علاوه بر انسجام آن با باورهای اخلاقی دیگر، ضروری است آن باور اخلاقی با باورهای غیراخلاقی مناسب و مرتبط از قبیل باورهای روان شناختی، زیست شناختی، جامعه شناختی و انسان شناختی نیز منسجم باشد. آنچه اهمیت دارد این است که چنین سطحی از انسجام نیز با چالش هایی مواجه بوده و نسبت به نظریه رقیب، یعنی مبناگرایی اخلاقی موفق نیست. این نوشتار می کوشد پس از تبیین سطح گسترده انسجام اخلاقی، یعنی موازنه متأملانه گسترده، این رویکرد کلی را نقد کند. درنهایت روشن خواهد شد که اگر تصور شود یک باور اخلاقی در موازنه متأملانه گسترده، موجه است، اما این باور تنها به طور مسامحه ای موجه است؛ یعنی تا این اندازه موجه است که فاعل دلیلی معرفتی برای پذیرش یا ردّ آن گزاره ندارد و لذا نمی توان آن را به طور معرفتی موجه دانست.
واکاوی مفاد «باید عمومی» و پیامدهای آن در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
49 - 72
حوزههای تخصصی:
اعتبار وجوب باید یکی از مصادیق اعتباریات عملی مطرح شده در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی است. علامه معتقد است هیچ فعلى از انسان بدون اعتبار یک باید عمومی صادر نمى شود. در مقابل، بزرگانی بر این باورند که اعتباری دانستن باید، موجب تسرّی نسبیت به حوزه های فقه و اخلاق می شود، لذا یا به انکار چنین بایدی ملتزم شدند و یا با برگرداندن آن به معقولات ثانوی مشکل بایدِ مسائل فقهی و اخلاقی را حل کردند. اما مفاد بایدِ عمومی چیست و آیا منجر به نسبی گرایی می شود؟ این تحقیق به شیوه تحلیلی و نقادانه نشان داده است که مفاد باید عمومی از نگاه علامه غیر از آن چیزی است که منتقدانش برداشت کرد ه ا ند. ماهیت و کارکرد باید اعتباری با بایدهای فقهی و اخلاقی متفاوت است و شبهات مطروح شده، ناشی از خلط بین این دو مطلب می باشد. اعتبار باید عمومی هیچ گاه منجر به نسبیت نمی شود و اصولاً خاستگاه و جایگاه این باید به گونه ای است که نسبت به ارزشی و غیر ارزشی بودن افعال خنثی است.
بررسی انتقادی چیستی لذّت درفلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لذت به عنوان محوری ترین کیفیت نفسانی که غالب حالت ها و ملکات درونی و تحرکات جوانحی و افعال جوارحی آدمی را متأثر می سازد و زیرساختی برای بسیاری از خواسته ها وتمایلات او به شمار می آید، فیلسوفان مسلمان را بر آن داشته تا ماهیت و عناصر شکل دهندة آن را مورد کاوش نظری و تأمل عقلانی و تجربی قرار دهند، نظر به تفاوت برجسته ترین دیدگاه های ارائه شده و اهمیت موضوع در انسان شناسی فلسفی بر آن شدیم ضمن تجزیه و تحلیل آرای مطرح، به مقارنه و مقایسه آن ها بپردازیم. از میان این نظریات سه دیدگاه علمی بنیانی برای دیگر آرای مطرح شده محسوب می شوند، نظریة بازگشت انگاری به حالت طبیعی که برای نخستین بارتوسط محمدبن زکریای رازی عنوان شد؛ نظریة آسایش انگاری اخوان الصفّا و نظریة سازگاری ادراکی لذت با موقعیت و شرایط نفسانی طبیعی انسان که از سوی مشهور فیلسوفان مسلمان طرح شده است. با انتقاد از دو دیدگاه نخست، نظریة سوم را نزدیک به واقعیت یافته ایم، لیکن آن را نیازمند تکمیل دیده ایم.
رویکرد فخر رازی به تحلیل معناییِ «معرفت» و واژگان مرتبط با آن در متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رازی با تحلیل واژگان مرتبط با مفهوم معرفت از جمله شعور، ادراک، فقه، فهم و ... که از متون دینی استخراج کرده است، نتایجی معرفت شناختی را در اختیار ما قرار می دهد. از جمله نتایج به دست آمده آن بوده که کسب معرفت برای انسان امری ممکن است و در عین حال انسان محدودیت های معرفتی دارد؛ معرفت امری مشکک است؛ افراد بر اساس استعداد خویش در یکی از مراتب معرفت قرار می گیرند و این گونه نیست که تمام باورهای انسان موجه باشند؛ همچنین اینکه معارفی مانند علم لدنی، علم حدسی و فراست را نمی توان توجیه عقلانی کرد. تحلیل فخر از واژگان مرتبط با معرفت نشان می دهد که معرفت با سایر ابعاد وجودی انسان دارای تأثیر متقابل است. همچنین تحلیل وی زمینه ساز استخراج نکاتی بود که امکان تعریفی دینی از معرفت را در اختیار ما قرار می دهد. در این تعریف، علاوه بر مؤلفه های باور و صدق، به تنوع کمّی و کیفی قوای معرفتی انسان ها و نقش اعتماد به دیگران (به ویژه پیامبران) نیز توجه شده است. این تعریف، برون گرایانه است و نشان می دهد که اموری چون رفتار و عوامل ماورایی بر معرفت با محوریت باور مدخلیت دارند. بنابراین تفاوت نحوه ارتباط انسان ها با ماوراء سبب تشکیک در معرفت است. بر این اساس هدف این مقاله ارائه تعریف جدیدی از معرفت در فضای مباحث معرفت شناختی با استفاده از مطالب ارائه شده توسط فخر رازی است و برای این هدف از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده ایم.
اعتبارسنجی و طبقه بندی دلالی روایات رجعت معصومین بعد از امام زمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توحیدگرایی؛ ره آورد دینی عصر ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عصمت اهل بیت(ع) از نگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
23 - 47
حوزههای تخصصی:
عصمت اهل بیت] از مسائلی است که با نگاهی مختصر به متون اسلامی قابل پذیرش و اثبات می باشد. در آیه 33 سوره مبارکه احزاب و روایات موجود در منابع روایی شیعه و اهل سنت به صراحت بر این مطلب که خداوند خواسته، هرگونه رجس و آلایش را از اهل بیت نبوت] زدوده و ایشان را از هرعیب پاک و منزه نماید اشاره شده است. باوجود این برخی از گروه های کلامی چنان که باید حقیقت این مسئله را درک نکرده و سطحی نگری و تعصب آنان سبب شده است که عصمت اهل بیت رسول خدا, را برنتابند یا کسان دیگری را بدون دلیل، در عصمت با اهل بیت] شریک پندارند. از کسانی که این مسئله مهم و اساسی را مورد تحقیق قرار داده است، عارف پر آوازه جهان اسلام، محی الدین ابن عربی است. در تحقیق حاضر افزون بر تحلیل عرفانی حقیقت عصمت، با بررسی عبارات شیخ، نشان داده شده که او نه تنها قائل به عصمت مطلقه اهل بیت] است، بلکه ایشان را عین طهارت می داند و مراد او از اهل بیت همان پنج تن آل کساء] است. همچنین به این اشکال که شیخ، عصمت را مانع از گناه نمی داند، پاسخ داده شده است.