فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
معاد یکى از مهم ترین اصول اعتقادى است که بیشترین آیات قرآنى را پس از توحید به خوداختصاص داده و این حاکى از اهمیت فوق العاده ایمان به معاد است. چنین ایمانى ضامن اجراىقوانین الهى است. ازآنجاکه ایجاد شبهه و تضعیف باورهاى دینى مردم به منزله تلاش براى درهمشکستن یکى از ارکان مهم دین است، لازم مى نماید تا در زمینه تقویت بنیه اعتقادى جوانان،هرچند مختصر، بداهت و تردیدناپذیر بودن معاد با روشى قرآنى و از خود قرآن، بررسى و تبیینشود. قرآن کریم گاهى معاد را امرى تردیدناپذیر مى داند و گاهى در پاسخ به بهانه گیرى ها وواکنش هاى منفى منکران معاد، با بیان و پاسخى روشن، معاد را بدیهى مى داند. در این تحقیق،ضمن استخراج عناوین مربوط از قرآن، آیاتى هم که حاکى از آن عناوین است، به شیوه اى مطلوب ونو، تنظیم و دسته بندى شده و علاوه بر استفاده از بیانات مفسران، به نقد و بررسى برخى نظریاتآنان نیز پرداخته شده است.
الهیات تنزیهی از دیدگاه قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بررسی ریشه ها و تاریخ الهیات تنزیهی در عالم اسلام، میتوان سابقه این بحث را به حکمت اسماعیلیه باز برد و به همین دلیل، لازم است نگاهی به دیدگاه حکیمان اسماعیلیه در این زمینه بیندازیم. در میان حکیمان شیعه دوازده امامی، قاضی سعید قمی و استاد او ملا رجبعلی تبریزی را میتوان نظریه پردازان این نوع الهیات دانست. دیدگاه آنها به یک معنا احیاء مکتب نوافلاطونی بویژه تفسیر پروکلسی این مکتب است. قاضی سعید قمی هر چند معتقد به الهیات تنزیهی است، ولی نمیتوان او را قائل به لاادریگری یا مذهب تعطیل دانست. در این نوشتار، بحث و برهانهای وی برای اثبات الهیات تنزیهی بشرح آمده است و در عین حال نشان داده میشود که او چگونه برمبنای نظریه یی که میتوان از آن به الهیات ناظر به تجلیّات تعبیر کرد، راهی برای خروج از بن بست لاادریگری و مذهب تعطیل پیدا میکند.
تبیین عرفانی ملاصدرا از نظریه وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش فکری عمیق و توأم با شهود حکیم ملاصدرا در تحقیقات پیرامون حقیقت هستی، سرانجام او را به نظریه وحدت شخصی وجود رسانید تا آنجا که خود در برخی آثارش خصوصاً رساله عرفانی ایقاظ النائمین همعقیده با عرفا بصراحت بر لزوم باور به وحدت شخصی وجود اذعان نموده است. او در تبیین عرفانی این نظریه در ساحت هستی شناسی، از رهگذر مباحثی همچون اصطلاح شناسی وجود، بیان رابطه میان وجود و ماهیت، شرح اعتبارات ماهیات هم از حیث تعین فی نفسه و هم از حیث تنزل وجودی آنها ابتدا نظریه وحدت تشکیکی وجود را طرح و نکات ظریفی را در مفاد این نظریه بیان مینماید و سپس از طریق برهان عدمی بودن ازلی و ابدی ممکنات، با بیانی عرفانی به تبیین وحدت شخصی وجود نظر میکند و در نهایت نتیجه میگیرد که وحدت و یگانگی موجودات در ذات وجودی خود، نه وحدت و اشتراک سنخی بلکه وحدت شخصی و سریانی است. از نظر او، وجود حقیقی مختص به وجود خدای تعالی است و ممکنات همگی ظهور، نمود و شئون اوصاف وجود حقند و نسبت به آن، وجود ظلی و قیام سایه وار دارند.
تحلیل لایه های معنایی- اخلاقی محبت در قرآن کریم با توجه به سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
واژه «محبت» یکی از کلیدی ترین واژه های اخلاقی قرآن کریم است. در این مقاله کوشش شده است لایه های معنایی محبت با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس کارکرد انواع سیاق مشخص شود و به این پرسش پاسخ داده شود که حوزه مفهوم محبت در قرآن چیست و شناخت لایه های معنایی چگونه در تبیین مفهوم محبت کمک می کند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای آیات قرآن و قرینه های لفظی و حالی موجود در آیه (سیاق و روابط هم نشینی)، لایه های مختلف محبّت را تحلیل کرده است. بر اساس قراین لفظی و حالی آیات مرتبط با محبت و توجه به مراتب معنایی آن، روشن می شود که از دیدگاه قرآن اساس آفرینش بر پایه محبت است و محبت رابطه ای دو طرفه بین خدا و بنده است که آغازگر آن خداوند است و انسان ها نیز به فراخور ظرفیت مختلفشان از محبت الهی به صورت های گوناگون بهره مند می شوند. پیامبران بهره بالاتری از این محبت برده اند و مؤمنان زمانی می توانند محبت الهی را در خود افزایش دهند که دریابند غیر از خداوند معبود دیگری وجود ندارد و روح اخلاص در تمامی اعمال آنان حکم فرما شود و از فرستادگانش تبعیت کنند؛ چون ایشان مظهر اسمای الهی بر زمین اند، در مقابل، خداوند نیز لغزش های احتمالی آنها را می بخشد و آنها را غریق رحمت و مغفرت خویش می کند؛ اما کافرین به علت تعلق خاطر به دنیا و اختصاص ندادن محبت خود به خدا، خویشتن را از هدایت و رحمت الهی دور کرده اند و در دنیا و آخرت خسران زده هستند.
معنای عدل الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این گفتار، تأکید می کند که عدل الهی بنا بر تعریفی که در آیات و روایات مطرح شده، با تعریف فلسفی تفاوت دارد. در نصوص وحیانی، عدل الهی به معنی نفی ظلم از خداوند است، که انسان را در گناهان مجبور نکرده و نمی کند.
فضایل اخلاقی ویژه زنان از منظر مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران قرآن کریم در طول تاریخ نسبت به جایگاه زنان در تفاسیر سنّتی، توجیهی، تبیینی، نوگرایانه و جنسیتی فهم خود را از آیات ارائه کرده اند که برخی از آنها منجر به برداشت اشتباه و تبعیض آمیز میان زن و مرد در خانواده و جامعه شده است، البته به تدریج دیدگاههای آنها با روی کار آمدن روشهای تفسیری دیگر اصلاح شدند، ولی با این وجود هنوز برخی زنان ارزش وجودی خود را نمی دانند. کتابها بیشتر به فضایل اخلاقی مشترک میان زنان و مردان و یا فقط به طرح آیات زنان بسنده کرده و از طرفی کتابهای مربوط به اخلاقیات نیز آیات فضایل اخلاقی ویژه زنان را به صورت جامع بررسی نکرده اند، بنابراین این تحقیق به بررسی اخلاقیات متمایز زنان با مردان در قرآن کریم می پردازد، تا زنان را در فهم بهتر نسبت به جایگاهشان یاری رساند. از بررسی نظرات مفسران فریقین این نتیجه حاصل می شود که در بُعد خانوادگی، ایجاد آرامش برای همسر از فضایل اخلاقی ویژه زنان می باشد که خداوند متعال برای الگوبرداری به نمونه های فضیلت مدار آن؛ حضرت زهرا(س)، همسر فرعون و خدیجه همسر پیامبر(ص) اشاره کرده است. یکی دیگر از فضایل اخلاقی ویژه زنان در بُعد خانوادگی نقش مادری است که قرآن به اسوه های با فضیلت آن؛ مادر حضرت موسی(ع)، مادر حضرت عیسی(ع) و مادر حضرت مریم(س)، برای ارتقای مادرانی موفق اشاره می کند. قرآن در بُعد اجتماعی رعایت حجاب را از عوامل مهم برای رشد فضایل اخلاقی می داند و در این زمینه، دختران شعیب(ع) را معرفی می نماید.
نقد آرای فایرستون درباره آیات جهاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق آرای خاورشناسان درباره معارف قرآنی و نقد علمی دیدگاه های آنان، ضرورتی انکارناپذیر برای ما مسلمانان است. در پژوهش حاضر تلاش شده است دیدگاه های فایرستون درباره آیاتِ جهاد، نقل، تحلیل و نقد شود. تحقیقات فایرستون درباره این موضوع، از پژوهش بسیار او در منابع اسلامی حکایت دارد. نکته محوری دیدگاه او درباره آیات جهاد، توجه دادن به تناقض این آیات با یکدیگر، در جواز و منع جنگ و چندگانگی روش پیشنهادی قرآن در برخورد با دشمنان اسلام است. بی توجهی به سیاق آیات، دخالت ندادن زمینه های نزول آیه و استفاده نکردن از کلام معصومان سبب شده است فایرستون در میان آیات جهاد به تناقض قائل شود
ویژگی های زبان قرآن با تأکید بر آراء آیت الله خویی(ره) و آیت الله معرفت(ره)
منبع:
الاهیات قرآنی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
9 - 27
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن از مؤلفه های اصلی متن قرآنی است و تشخیص این امر که زبان قرآن چگونه زبانی است، به نحو بنیادین در فهم و تفسیر قرآن اثرگذار است. از این رو، پرسش از زبان قرآن، امروزه از جمله مباحث مهم در حوزه فهم و تفسیر قرآن کریم است. پرسش اساسی در این پژوهش آن است که منطق و شیوه زبان قرآن چیست؟ و خداوند در ابلاغ پیام هدایت انسان از چه سبک و شیوه ای استفاده کرده و این پیام الاهی دارای چه ویژگی هایی است؟ در این پژوهش که با روش تحقیق تحلیلی توصیفی انجام پذیرفته است، نظرگاه دو قرآن پژوه معاصر؛ آیت الله خویی(ره) و آیت الله معرفت(ره) در باب زبان قرآن مورد توجه و بررسی قرار می گیرد. به باور این دو قرآن پژوه، زبان قرآن از حیث مخاطب با مراتب تشکیکی خود همه انسان ها، اعم از عامیان و فرهیختگان را در بر می گیرد همچنین این زبان، همه طیف های آدمیان با فاصله های گوناگون اعتقادی و رفتاری، اعم از گمراهان و ایمانیان متوسط تا مقربان و برگزیدگان خدایی را فرا می گیرد. هدف غایی زبان قرآن در یک نگاه کلی، «رهنمونی» و «هدایت گری» است. در عین حال قرآن همانند هر صاحب اصطلاحی زبان ویژه خود را دارد، واژه ها و تعبیرات را در مفاهیمی استعمال می کند که خود اراده کرده است.
واکاوی برهان خلف ابن سینا در اثبات قاعده الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بدنبال واکاوی روش ابن سینا در اثبات قاعده الواحد است. وی نخستین فیلسوفیست که این قاعده را با برهان منطقی به اثبات رسانده است. استدلال مشهور ابن سینا در کتاب اشارات برای اثبات قاعده الواحد، بر اساس برهان خلف است اما فخر رازی و اندیشمندان پس از او، برهان دیگری را به ابن سینا نسبت داده اند که مبتنی بر قاعده استحاله جمع نقیضان است. برهان اخیر، چالش برانگیز بوده و مباحث دامنه داری را بدنبال داشته، علاوه بر اینکه بصراحت نیز در آثار ابن سینا مطرح نشده است. به باور نگارنده، ابن سینا شبیه برهان یاد شده را در کتاب المباحثات مطرح کرده اما از لحاظ منطقی، آن را مبتنی بر برهان خلف قرار داده و تنها در ساختار تحلیلی مقدمات برهان خویش، به لزوم و حصول تناقض حاصل از گزاره صادر نخست تمسک کرده است.
تحلیل فضاهای ذهنی گفتمان شیطان در قرآن
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی کمال طلب است و برای رشد خود نیاز به شناسایی موانع مسیرش دارد. از جمله موانع بزرگ بر سر راه انسان برای دوری او از خدا، شیطان است. لذا شناسایی و معرفت به شیطان به عنوان مانعی بزرگ برای رسیدن به هدف معیّن شده برای انسان، ضروری است. در قرآن کریم گفتگو های مختلفی بیان شده است. از جمله گفتگو هایی که در قرآن کریم به آن پرداخته شده، کلامی است که شیطان آن را مطرح می کند. پرداختن به کلام شیطان در قرآن، کاشف از اهمیت این کلام در نظر خدای متعال است. در این نگاشت با مطالعه آیات مربوط به کلام شیطان و تحلیل آن به واسطه مفهوم سازی های شناختی در پی تبیین و شناخت واقعیت کلام شیطان در قرآن و چگونگی مفهوم سازی های این دسته آیات هستیم. با بررسی کلام شیطان در پنج محور، فضا های ذهنی پیرامون برتری شیطان، درخواست مهلت، تسلّط، خیرخواهی و وعده شیطان، حاصل شده و در مقام تحلیل قرار گرفته است. می توان بیان داشت که فضای ذهنی شیطانی دقیقاً در مقابل فضای ذهنی الهی قرار داشته و پیروان هر دسته به فضای ذهنی مطابق با ظرفیت و افکار خود گرایش دارند.
بررسی تفسیری مراحل اماته و احیاء مبتنی بر آیه ۱۱ سوره غافر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه ۱۱ غافر دو مرحله اماته و احیاء بیان شده است. مفسران و متکلّمان فریقین، در تبیین این دو مرحله با یکدیگر اختلاف نظر دارند و دیدگاه های مختلفی را بیان کرده اند. دراین باره هشت دیدگاه مطرح شده که تنها دو دیدگاه آن مبتنی بر سیاق است. بر اساس سیاق آیات و با توجه به مجموع آیات قرآن این نتیجه به دست می آید که آیه در صدد بیان تمام مراحل موت و حیات و اماته و احیاء انسان از آغاز تا انجام نیست، بلکه با توجه به اعتراف کافران، مراد از دو اماته، اماته از حیات دنیا به برزخ و اماته از برزخ با نفخ صور نخست است و مراد از دو احیاء، احیاء در برزخ و حیات برزخی و احیاء در قیامت پس از نفخ صور دوم است. بنابراین مراحل اماته و احیاء بر اساس آیه فوق بدین ترتیب است: اماته از حیات دنیا، احیاء در برزخ و شروع حیات برزخی، اماته از حیات برزخی به هنگام نفخ صور نخستین و احیاء در قیامت به هنگام نفخ صور دوم.
حقیقت نَفْس و روح در قرآن و حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تاریخ علوم اسلامی، به موضوع هایی مشترک میان حکمت اسلامی و قرآنبرمی خوریم که گاهی سبب برخورد و بحث بسیاری در میان اصحاب عقل، تفسیر و نقل گردیده است. یکی از این مسائل، مسئلة روح و نَفْس است که میان این دو بینش، یعنی تفسیر و حکمت اسلامی مورد بحث و برخورد قرار گرفته است. بر این اساس، دربارة آفرینش و حقیقت نَفْس و روح در میان اندیشمندان مسلمان سه دیدگاه وجود دارد: 1 روح مجرّد انسان پیش از بدن او آفریده شده است و برخی روایات با تعیین زمان، تقدّم وجودی روح بر بدن را تأیید می کنند.2 روح مجرّد و بدن مادّی همزمان آفریده شده اند و از لحظه ای که جسم انسان استعداد پذیرش روح یافته، خداوند روح مجرّد وی را آفریده، متعلّق به بدنش نموده است.3 روح انسان، جسمانی الحدوث و روحانی البقاء است؛ به این معنی که روح مجرّد آدمی، نه پیش از جسم او آفریده شده است و نه همزمان با آن، بلکه روح در طلیعة پیدایش، یک امر مادّی است که همراه با بدن طبیعی وی پدید آمده است و با تحوّل جوهری تکامل یافته، به مرحلة تجرّد روحانی رسیده است. در این مقاله برآنیم که با تکیه بر معانی نَفْس و روح در قرآنو حکمت اسلامی، به استقبال این بحث و نزاع رفته، به این پرسش پاسخ دهیم که قرآنو حکمت اسلامی دربارة روح و نَفْس چه نظری دارند؟ برای این منظور، نخست به روش مطالعة کتابخانه ای به سِیر مفاهیم نَفْس و روح در قرآنو میان فلاسفه می پردازیم و آنگاه بعد از بیان، بررسی و تحلیل دیدگاه ها، برخی از آنها را نقد می کنیم.
آثار تربیتى گریستن بر تکامل معنوى انسان از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع گریستن، از جمله موضوعاتى است که از ابعاد مختلف از جمله ابعاد روان شناختى، تربیتى، دینى، اخلاقى و عرفانى مورد بررسى قرار گرفته است. این مقاله به بررسى آثار تربیتى گریستن بر تکامل معنوى انسان مى پردازد که با روش تحلیلى و توصیفى و به منظور تبیین ارتباط میان گریستن، با تربیت اخلاقى و تکامل معنوى انسان، تدوین یافته است. گریه، نوعى واکنش به احساسات و هیجان هاى درونى انسان است که مى تواند بر ابعاد روانى، تربیتى، معنوى و اخلاقى انسان تأثیر بگذارد. ابتدایى ترین تأثیر گریه، به ویژه گریه در امور معنوى، ایجاد آرامش است که انسان بعد از گریه کردن، در اثر تخلیه شدن فشارهاى درونى، احساس خوشایند و یک سبکى و آرامش برایش پدید مى آید. همچنین گریه موجب نشاط و امید در انسان شده و انگیزه فرد را تقویت مى نماید و سلاحى در مبارزه با شیطان درونى انسان مى شود. از سوى دیگر، گریه سبب پاک شدن گناهان انسان و نزول رحمت خداوند شده، انسان را در دفع برخى رذائل اخلاقى و نیز کسب برخى فضیلت ها، کمک مى نماید و سر انجام انسان را در رسیدن به قرب الهى یارى مى کند.
تحلیل انتقادی ادوات تأکیدی مفعول مطلق تأکیدی و عطف مترادف در ترجمه های انگلیسی قرآن براساس نظریه متن گرایی هاوس (مطالعه موردی ترجمه های شاکر، ایروینگ، هلالی– خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات خاص زبان قرآن، ترجمه آن به زبانی دیگر را با مشکل مواجه می کند. بررسی اسلوب تأکید، به عنوان یک مقوله نحوی در ترجمه های قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را براساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت این اسلوب در زبان مبدأ، نقد و ارزیابی معادل های دو وجه مفعول مطلق تأکیدی و عطف مترادف براساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راه گشای ترجمه دقیق تر در این زمینه باشد. بررسی دو وجه تأکیدی مزبور در ترجمه های انگلیسی شاکر، ایروینگ و هلالی – خان با این معیار که بر گزینش واژگان و ساختار هم ارز با متن مبدأ استوار است، پرده از برخورد ناهمگون آن ها در برقراری تعادل های مذکور بر می دارد. معادل یابی سطحی مفعول مطلق تأکیدی، عدم انعکاس ساختار تأکیدی معادل در زبان مقصد و کیفیت برخاسته از آن و نیز عدم برقراری تعادل ساختاری مناسب در آیات مزیّن به قاعده عطف به مترادف (توسط واو) از جمله مهم ترین نواقص این ترجمه هاست. اما مترجمان در برخی موارد، چون برقراری تعادل مناسب ساختار تأکیدی با استفاده از الگوی ساختار موازی در زبان مقصد در مورد قاعده عطف به مترادف (توسط واو به همراه لا) عملکرد مناسبی داشته اند. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمه متعادل و یا نامتعادل این ادوات تأثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی تأکید در متن مبدأ، روش ترجمه آشکار هاوس می تواند روش برتر در این حوزه درنظر گرفته شود.
دراسة تناسب السیاق فی التقابلات الدلالیة فی الجزء الثلاثین من القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا المقال موضوع التقابل الدلالی فی الجزء الثلاثین من القرآن الکریم من خلال أبعاده الوظیفیة، وتناسبه مع السیاقات المختلفة التی أحاطت به؛ بما أنّ القرآن الکریم منزل من الله لهدایة الناس، وأنّ الهدایة تتطلب تنویع الخطاب، واستخدام الأسالیب البیانیة، وفقاً لمقتضیات أحوال المخاطبین، والظروف الزمکانیة.ولما کان اسلوب التقابل الدلالی نوعاً من الأسالیب البیانیة، وله القدح الأوفى فی التأثیر على المتلقی، والدور الفعّال فی عرض المفاهیم؛ تعویلاً على قول المحققین «الأشیاء تُعرف بأضدادها» ونظراً لاستخدامه فی أغلب السور المبارکة جاء هذا البحث لیکشف عن مدى استخدامه فی الجزء الثلاثین، وتناسبه مع السیاقات التی اشتملت علیه؛ وللإجابة على الأسئلة المتعلقة بأنواعه المستخدمة، وتناسبه السیاقی، ومعطیاته الدلالیة. ومن النتائج التی أفرزها البحث: أنّ هذا الجزء المبارک، قد اشتمل على التقابل الدلالی، و احتوى على عدد من أنواعه، کما خلّص إلى أنّ جمال التقابل الدلالی لا یقف علی الصورة اللفظیة بل له قیمته المعنویة فی النص و أنّ هذا الأسلوب یتناسب مع حاجة الإنسان إلى معرفة الحقائق بأجلى صورها، لأن التقابل الدلالی یعرض الأمر بصورتین مختلفتین أمام البصر والبصیرة ، وکان للتناسب السیاقی سهم وافر فی ذلک.أیضا تشیر نتائج هذا البحث أنّ التقابل لیس فنا تجریدیا لذاته وإنما جزء من بناء النص له أهدافه و دلالاته و فاعلیته و لا سیّما فی النص القرآنی حیث وظّف لخلق الصور و الموسیقی و تداعی المعانی و اغراء المتلقی.
بررسی شاخصه های فرهنگ اسلامی جهت تامین سلامت فردی و اجتماعی از منظر قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی مجموعه ا ی از باورها، ارزش ها، با ید ها و نبا ید ها یی است که از دو منبع قرآن و عترت سرچشمه می گیرد. اصول کلی و شاخصه های فرهنگ اسلامی عموما در آیات قرآن بیان شده است و جزئیات آن توسط معصومین(ع) تبیین گردیده است. فرهنگ اسلامی با محوریت اصل الهی بودن مبتنی بر باید ها و نباید های قرآن کریم و آموزه های معصومین(ع) به تمام جوانب زندگی سمت و سو می دهد که غایت آن تعالی فردی و اجتماعی جامعه است. از منظر قرآن کریم شاخصه های فردی فرهنگ اسلامی در رویکرد های عملی و رفتاری ضمن تقویت ایمان، به زندگی فردی و اجتماعی سمت و سو می دهند به گونه ای که ضمن تأمین سلامت معنوی در بعد فردی، سلامت اجتماعی را نیز تحث تاثیر خود قرار می دهند. شاخصه های اجتماعی فرهنگ اسلامی حلقه اتصال فرد و اجتماع می باشند که با نهادینه سازی شاخصه های فرهنگی قرآن، پویایی و آرامش اجتماعی جامعه فراهم می شود. جستار پیش رو ضمن تبیین مفهوم فرهنگ اسلامی، با رویکردی توصیفی- تحلیلی، شاخصه های آن را در ابعاد فردی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده است؛ نتیجه این که: فرهنگ اسلامی با محوریت مبنای مهم الهی بودن، به تمام جوانب زندگی فردی و اجتماعی در تمامی حیطه ها سمت و سو می دهد و با ارائه رویکرد ها و مولفه های خاص؛ کمال و سعادت فرد و جامعه را فراهم می کند که غایت این امر سلامت فردی و اجتماعی است.
مرز میان عرفان با دانشهای همگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عرفان» واژه یی آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهی و مکتوب و دارای طیف معنایی گسترده یی است و همین امر موجب ابهام در کاربردهای گوناگون آن و بویژه کاربردهای تازه پیدای آن از قبیل «عرفانهای کاذب»، «عرفانهای نوظهور» و نیز بحثهایی مانند «نسبت دین وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «نسبت فلسفه و عرفان» شده است. این مقاله درصدد است با تبیین معنا و مفهوم عرفان و تمایز نهادن میان عرفان عملی و عرفان نظری و نیز بیان تمایز میان آن دو با علم عرفان عملی و علم عرفان نظری، مرز میان عرفان (علم عرفان نظری) با فلسفه و نیز تفاوت میان عرفان (علم عرفان عملی) با علم اخلاق را تا حدودی مشخص کند.
تنویع و تقسیم مباحث علوم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر دانشی دربردارندة مباحث متنوعی است و این تنوع در علوم قرآن به سبب تنوع ابعاد موضوع آن یعنی قرآن، گسترده تر است. آیا مباحث دانش علوم قرآن در دسته هایی مترتب بر هم قابل دسته بندی اند یا آنکه هیچ ترتیب خاصی بین آنها وجود ندارد و هیچ دسته بندی ای برای آنها متصور نیست؟ برای پاسخ به این پرسش، به روش توصیفی تحلیلی، تنویع مباحث علوم قرآن در کتاب های قدیمی علوم قرآن مورد توجه قرار گرفته، دسته بندی هایی که محققان برای علوم قرآن به معنای عام و دانش علوم قرآن پیشنهاد کرده اند بررسی شده و در نهایت برای رفع نواقص دسته بندی های پیشنهادی، دسته بندی جدیدی ارائه شده است. مباحث مطرح در علوم قرآن در دسته های ذیل قرار می گیرند:1. مباحث مقدماتی، 2. مباحث مربوط به شناخت ماهیت، ویژگی ها و اوصاف قرآن، 3. تاریخ قرآن، 4. مباحث مربوط به الفاظ قرآن، 5. مباحث مربوط به فهم و تفسیر قرآن، و 6. مباحث مربوط به ترجمة قرآن.
خلاقیت نفس و مبانی انسان شناختی آن در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعقیده ملاصدرا، نفس ناطقه بگونه یی آفریده شده که بمحض علم و اراده میتواند مراد خود را بعنوان شأنی از شئون خویش محقق سازد، ولی این توانایی در نشئات مختلف وجودی نفس و با توجه به مرتبه نفوس، دارای مراتب شدید و ضعیف است. در حکمت متعالیه حیطه خلاقیت نفس، به دو حوزه درون و بیرون تقسیم میشود. مراد از درون، عوالم غیبی نفس و مراد از بیرون، عوالم طبیعت و ماوراء طبیعت است. مصداق بارز خلاقیت در درون، ایجاد صور ذهنی و از مصادیق خلاقیت در بیرون، معجزات و کرامات انبیا و اولیا است. برخی از مبانی انسان شناختی خلاقیت در حکمت متعالیه که در این مقاله بتفصیل مورد بررسی قرار میگیرد، عبارتند از: تجرد نفس، تجرد قوه خیال، فاعل علمی بودن، جامعیت (بساطت) نفس و مَثَل اعلا بودن آن. بر اساس این ویژگیها، نفس انسان بعنوان موجودی ملکوتی که خلیفه و مظهر تام و تمام خدای متعال است، علاوه بر خلاقیتهای درونی، در صورتیکه در علم و عمل به مجردات تام تشبه یابد، میتواند هرچه را در صفحه تصور او به تجلی علمی موجود شده، تحت سیطره اراده خود درآورد و با اراده خود موجود ذهنی را کسوت وجود خارجی بپوشاند.