فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکى از دلایل نقلى شیعه بر اثبات امامت ائمّه اطهار علیهم السلام، آیه کریمه 59 سوره «نساء» مى باشد. این آیه از آیات چالشى و مورداختلاف میان دانشمندان و مفسران فریقین است. عامل اصلى این اختلاف، قرار گرفتن واژه «اولى الامر» در کنار دستور به اطاعت از خدا و رسول خداست. مفسران اهل سنت آراء گوناگونى را در تعیین مصداق «اولى الامر» انتخاب نموده اند، ولى دانشمندان شیعه تنها مصداق آن را امامان معصوم علیهم السلام مى دانند. یکى از مفسران بزرگ شیعه که توانسته است به خوبى از عقیده شیعه دفاع کند و به اشکلات مخالفان پاسخ مستدلى ارائه کند، علّامه طباطبائى صاحب تفسیر المیزان است. مقاله حاضر به روش توصیفى تحلیلى، این مسئله اختلافى را با تأکید بر آراء علّامه مورد بحث قرار داده است.
جایگاه فلسفه در روش تفسیرى علّامه طباطبائى با تأکید بر بحث فاعلیت الهى*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
این مقاله به دنبال پاسخ گویى به این پرسش است که فلسفه علّامه طباطبائى چه تأثیرى بر تفسیر ایشان گذاشته و به عبارت دیگر فلسفه چه جایگاهى در شیوه تفسیرى ایشان دارد؟ در این مقاله کوشیده ایم تا به صورت عینى و تطبیقى به این پرسش بپردازیم. در این جهت به عنوان نمونه، موضوع فاعلیت الهى را که از سویى از مباحث مهم فلسفى در طول تاریخ فلسفه بوده و از سویى از موضوعات مهم و متکرر قرآنى است در تفسیر و فلسفه علّامه بررسى و مقایسه کرده ایم. براساس نتایج این پژوهش، دانش گسترده فلسفى علّامه و استفاده آگاهانه و روشمند از آن در تفسیر، نه تنها به تحمیل معانى فلسفى بر قرآن و عبور از ظواهر الفاظ آن نینجامیده، بلکه در کنار یارى رساندن مفسر براى داشتن فهمى گسترده تر و رسیدن به لایه هاى معنایى عمیق تر، زمینه را براى التزام هرچه بیشتر به ظاهر قرآن فراهم آورده است.
وجوه و معیارهای ترجیح قرائات در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامع البیان عن تأویل آی القرآن محمد بن جریر طبری، یکی از مشهورترین تفاسیر مأثور اهل سنت است که در قرن سوم قمری به رشته تحریر درآمده است. روش تفسیری طبری در این کتاب، غالباً روایی و مبتنی بر روایات پیامبر(ص) و اقوال صحابه و تابعان است. یکی از مهم ترین مسائلی که طبری در تفسیر خود به آن پرداخته، مسئله قرائات می باشد، بدین صورت که او ذیل آیات، از قرائات مختلف سخن می گوید و پس از نقد و بررسى، در هر مورد، قول أصحّ و مرجّح را انتخاب و بیان می کند. طبرى در این زمینه، از چنان تسلط و توانایى برخوردار است که تنها یک حافظ و راوى زبردست در علم قرائت به نظر نمى آید، بلکه او عالمى کم نظیر و ناقدى توانا است که در میان انبوه قرائات و روایات مختلف، اندیشه عمیق و نقّاد خود را به کار مى گیرد و به کمک معیارهای متنوع همچون: اجماع قاریان و قرآن دانان یا پرهیز و خوددارى آنان در مورد قرائتى خاص، هماهنگى قرائت با سیاق آیه و دیگر موارد مشابه، هماهنگى با قواعد و شیوه معروف زبان عرب، هماهنگى با تفسیر اهل تأویل، هماهنگى با رسم الخط قرآن، سهولت لفظى و تناسب معنوى یکى از قرائتها و غیره، سره را از ناسره نشان مى دهد و هرکدام را در جاى خاص خویش مى نشاند.
بررسی لوازم نفس شناختی نظریه مثل؛ مناقشه در دفاع ملاصدرا از مثل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه مثل از مهمترین نظریات فلسفی یی بشمار میرود که بر اندیشه بیشتر متفکرین در اعصار مختلف تأثیرگذار بوده و فلاسفه ناگزیر از پذیرش یا رد آن شده اند. غالب فلاسفه مسلمان نیز نسبت به این نظریه بیتفاوت نبوده ا ند و کلیت نظریه را پذیرفته اند. اما اغلب، این نظریه در نظام فکری ایشان به تأویل و تحویل برده شده است. ملاصدرا معتقد است که با استمداد از مبانی فلسفی خویش تبیینی از نظریه مثل ارائه داده، که کاملاً منطبق بر غرض افلاطون است. پرسش اینکه، در حالیکه نظریه مثل از جهات بسیاری از جمله حوزه علم النفس، با مبادی فلسفی ملاصدرا ناسازگار است، آیا این تلا ش فلسفی او موفق بوده است؟ پژوهش حاضر میکوشد این پرسش را با توجه به لوازم نفس شناختی یی که از این نظریه برخاسته مورد مداقه و تحلیل قرار دهد.در این مقاله، پس از بررسی جامع ابعاد و لوازم نفس شناختی نظریه مثل و نیز بیان دیدگاه ملاصدرا درباره این نظریه و دفاع وی از آن، بهمراه بیان کلیتی از علم النفس صدرایی، ناسازگاریهای مبادی نفس شناختی حکمت متعالیه با لوازم نظریه مثل افلاطونی بتصویر کشیده میشود و دفاع سرسختانه صدرالمتألهین از این نظریه زیر سؤال میرود. فرجام آنکه: باور به قدم نفس و نظریه تذکاری معرفت و توقف نفس شناسی افلاطون بر تجرد عقلانی متمایز از بدن مادی، در برابر اندیشه ملاصدرا مبنی بر جسمانیه الحدوث بودن نفس و عقیده به تأسیسی بودن معرفت و نیز وجود رابطی نفس، از اهم نقاط افتراق نظام فکری این دو فیلسوف شمرده شده و در نتیجه هرگونه کوشش برای جمع میان این دو دیدگاه را بیثمر میسازد.
رویکردی نوین در ترجمه بسمله با تحلیل ساختارهای زبانی آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم دیدگاه های نوینی را در تفسیر آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» بیان کرده اند. براساس این دیدگاه ها می توان فهم دقیق تری از معنای این آیه شریفه به دست آورد و ترجمه نوینی از آن عرضه کرد. بدین منظور باید با تکیه بر ساختارهای زبانی، «بسمله» را تحلیل کرد. منظور از ساختارهای زبانی، ساختار لغوی، صرفی و نحوی است. در این نوشتار، براساس دیدگاه های تفسیری آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم، تلاش می کنیم ساختارهای زبانی بسمله را تحلیل و ترجمه دقیق و جدیدی از این عبارت شریف عرضه کنیم.
معناشناسی «بین» در قرآن براساس روابط جانشینی و همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی «بین» در قرآن بر اساس روابط همنشینی و جانشینی معناشناسی واژگان قرآن از مهمترین ضرورت ها و رسالتی بر دوش پژوهشگران زبان عربی است، که برای درک و فهم قرآن، لازم و ضروری است، گرچه خرد و عقل بشری از دسترسی آن معانی والا، قاصر و ناتوانند و تنها دیدگان روشن و دارای بصیرت می توانند به محاسن انوار آن دست یابند که «لا یمسه إلا المطهرون»، ولی این مطلب از ارزش و ضرورت و اهمیت کاوش های قرآنی چیزی نمی کاهد. پژوهش حاضر که در نوع خود بی نظیر است، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی روابط همنشینی و جانشینی ساخت های مختلف واژه «بین» در قرآن پرداخته، و با بررسی هر یک در ساخت های همسان، به تدوین چارچوبی روشن برای معنای غالبی این ساخت ها می پردازد. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش، اثبات دلالت «بین ذلک» بر ویژگی اعتدال و حالتی بینابین میان دو صفت متضاد است، همچنان که «بین أحد» به دلیل قرار گرفتن نکره در سیاق نفی، بر عموم و متعدد دلالت دارد و نه بر مفرد؛ «بین ایدی» نیز با توجه به همنشینی با جهات یا زمان یا واژه ای از ریشه تصدیق معانی متفاوتی به خود می گیرد. همچنین علیرغم ادعای پیشینیان بر عدم وجود دلالت «بین» بر زمان در قرآن، برخی ساخت های همنشینی این نوع دلالت را اثبات می کند.
بررسی مفهوم امید در قرآن و روایات و نقش آن درتر بیت انسان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امید در قرآن و روایات، حالتی نفسانی است که فرد امیدوار را به تلاش جدی وادارد. امید در زندگی دنیوی و اخروی نقش های شگرفی دارد. در قرآن و روایات نیز فرد با امید به نصرت الهی، به آرامش در زندگی و تربیت خود دست می یابد. در این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات، ضمن بیان مفهوم شناسی از امید و شناسایی انواع آن، با توجه به شاخصه های امید و جایگاه آن در تربیت به تحلیل تربیتی امید در قرآن و روایات پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در قرآن دو نوع امید شامل امید صادق و کاذب به کاررفته است. امید آثاری در تعلیم و تربیت وزندگی فردی و اجتماعی و در مفهوم بهتر در حوزه های ارتباط با خود، دیگران و جهان بجا می گذارد که ازجمله می توان به مواردی همچون فعالیت هدفمند، معرفی الگو، آرامش و آینده نگری اشاره کرد
نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه 44 سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 44 سوره ص به بیان قسم ایوب پیامبر و تأکید خداوند بر اجرای آن می پردازد. مفسران سوگند حضرت ایوب را تنبیه همسرش با صد ضربه شلاق دانسته اند که علاقه وی به همسر منجر به ندامت او و تصمیم بر شکستن سوگند گشت. اما پروردگار وی را به وفای عهد مکلّف نمود و در تجلیل از صبر او و همسرش حکم را به یک ضربه با خوشه صدتایی گندم کاهش داد. لیکن آیه ضمیر مؤنثی در بر ندارد و چیستی شیء مضروب نیز معلوم نیست. لذا نمی توان آیه را بر کتک زدن همسر حضرت ایوب حمل نمود. برخی مفسران در بازگشایی ابهام آیه به دو روایت منتسب به امام صادق استناد جستند، در حالی که این روایات به سبب ضعف سندی، متنی و تعارض با مبانی شیعی در عصمت انبیا قابل اعتماد نیستند. سایر آرا نیز تفسیر به رأی است و فاقد پشتوانه عقلی و نقلی است. در نهایت، عبارت «ولا تحنث» دشواری اجرای قسم را آشکار ساخته و با استناد به سیاق امتنان در آیات41 تا 44 می توان تخفیف حکم را چهارمین رحمت پروردگار بر پیامبرش دانست که بدین سان عسر را از وی دفع نمود و مانع شکستن سوگند گشت. لذا هدف داستان، ذکر الطاف خداوند به صابران است که با اشاره ای اجمالی فهمانده شده است.
گونه شناسی انتقادات بر تفسیر عرفانی و تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر عرفانی یکی از قدیمی ترین گونه های تفسیری است. جهان بینی مخصوص عرفا و سبک خاص نگارشی ایشان موجب شده این گونه ی تفسیری در دوران مختلف و از ابعاد متنوع مورد نقد قرار بگیرد. این تنوع انتقادات ریشه یابی به جا بودن یا صحیح نبودن انتقادات را کمی دشوار می نماید به همین خاطر با گونه شناسی این انتقادات در گام اول می بایست ریشه و منشأ هر انتقادی که در این زمینه مطرح گردیده است را مشخص نمود و در گام بعدی با تحلیل هر کدام از این گونه ها اعتبار یا عدم اعتبار آن ها را تعیین کرد، تا نهایتاً امکان تصمیم گیری نهایی در زمینه داوری در مورد این انتقادات فراهم آید. مقاله پیش رو با توجه به این دو گام به بحث و بررسی انتقادهایی که تاکنون در زمینه تفسیر عرفانی ارائه شده است پرداخته و شیوه نقدی متفاوت را در مواجهه با این تفاسیر پیشنهاد می نماید.
ارزیابی دیدگاه مفسران در تبیین معنای امر در آیة 54 سورة اعراف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
در آیات پرشماری از قرآن کریم، آفرینش همة موجودات با فعل «خلق» به خداوند استناد داده شده است؛ ولی در آیة 54 سوره اعراف، مالکیت «امر» در مقابل مالکیت «خلق» قرار گرفته و در نگاه نخست تقابل بین «خلق» و «امر» از آن برداشت می شود. ازاین رو مفسران درصدد تعیین معنای «امر» در برابر «خلق» برآمده اند. این مقاله، مفهوم امر را از دید مفسران با هدف تحلیل و نقد، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که دیدگاه ها در این زمینه عبارت اند از پنج نظریة 1. فرمان، 2. کلام خدا، 3. تدبیر الهی، 4. عالم امر، 5. جنبة امری موجودات، و ادلة این دیدگاه ها قابل نقدند. در این میان تنها دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان راه را برای تفسیر قابل دفاع از آیه گشوده است و مقاله حاضر افزون بر تحلیل و نقد جامع دیدگاه های دیگر مفسران، گامی دیگر در عرضة نظریة مورد توجه علامه طباطبایی در لابه لای تفسیر المیزان برداشته و با ترمیم آن به دیدگاهی نو راه یافته است: تفسیر امر به جنبة غیرتعینی موجودات.
انتساب هدایت و اضلال به خدا در قرآن از دیدگاه علاّمه طباطبائی و فخر رازی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
علاّمه طباطبائی هدایت را به دو قِسم هدایت اوّلی و هدایت ثانی تقسیم می کند. وی هدایت اوّل را به انسان و هدایت دوم را به خدا منتسب نموده است و با تبیینی که دربارة هر یک انجام می دهد، هیچ یک از آنها را خارج از ارادة الهی قلمداد نمی کند و در عین حال، نقش اختیار انسان را در هر یک به وضوح نمایان می نماید. در باب اضلال الهی نیز باید گفت که وی اضلال منتسب به خداوند را اضلال مجازاتی دانسته است و به شیوه ای آن را به خدا نسبت می دهد که در عین حال که ارادة خداوند در آن وجود دارد، نقش اختیار بشر نیز در آن غیرقابل انکار است. فخر رازی نیز با استفاده از دلائل عقلی و نقلی، هدایت و اضلال الهی را تنها مستند به خداوند کرده است و فعل او معرّفی می کند، بدون اینکه در این میان، نقشی برای اختیار انسان قائل شود.
کرامت اقتضایی انسان در بوتة نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزة انسان شناسی، کرامت انسان است. از آنجا که امروزه کرامت انسانی با مباحث حقوق بشر رابطه ای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. تأمّل در آرای قرآن پژوهان و مفسّران، نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان، اندیشه واحدی مشاهده نمی شود. برخی از قرآن پژوهان به جای کرامتِ «ذاتی»، از کرامت «اقتضایی» دفاع کرده اند. بنا بر این دیدگاه، هرچند انسان بالقوّه گوهری شریف است، امّا «انسان بما هو انسان» کرامت ذاتی بالفعل ندارد، بلکه تنها انسان مؤمن است که کرامت ذاتی خود را به فعلیّت رسانده است. آنان برای این نگرش، به دلایل متعدّدی تمسّک جسته اند که مهم ترین آنها، آیاتی از قرآن مجید است که گمراه تر بودن بعضی از انسان ها نسبت به حیوانات را مطرح کرده است. این نوشتار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و به شیوة مطالعة کتابخانه ای، به واکاوی این دیدگاه که یک بحث درون دینی است، بپردازد و نشان دهد کرامت، یک امر ذاتی و غیرقابل انفکاک از انسان است.
عقلانیت ایمان در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمان و چگونگی ارتباط آن با مسئله عقلانیت، همواره بعنوان یکی از محوریترین مسائل در میان فیلسوفان دین و پژوهشگران این عرصه مطرح بوده، بگونه یی که این مسئله موجب شکلگیری مهمترین مکاتب فکری و نحله های کلامی در اندیشه مغرب زمین و در میان متفکران مسلمان شده است. در این پژوهش تلاش میکنیم در پرتو اندیشه های علامه طباطبایی، با تحلیل و فهم صحیح نسبت به حقیقت ایمان و بیان مؤلفه ها و عناصر اصلی آن، جایگاه و نقش عقل در نظام اعتقادات دینی را تبیین نماییم. از آنجا که علامه برای علم و معرفت در عرصه ایمان نقشی اساسی قائل شده و علم را مقدمه ایمان دانسته اند، در تبیین رابطه میان عقل و ایمان، عقل را مقدم بر ایمان و ایمان را بخاطر برخورداری از جوهری معرفتی یکی از رهآوردهای مهم عقل معرفی نموده است. در عین حال، وی با پرهیز از هر گونه افراط و تفریط در این مسئله، ضمن اینکه برای عقل در عرصه ایمان و نظام اعتقادات دینی جایگاهی رفیع قائل شده و حتی حقانیت احکام قطعی عقل را مبنای حقانیت دین معرفی نموده است، از سویی با توجه به تأثیرگذاری ایمان در اراده و شعور انسان، معتقد است در پرتو حیات ایمانی، درکی عمیقتر و وسیعتر نسبت به حقایق دینی نصیب مؤمنین میشود. لازم بذکر است که ایشان نسبت به محدودیتهای ادراکی عقل در برخی از حوزه های معرفتی دین نیز بیتوجه نبوده و در آثار و نوشته های خود بویژه تفسیر المیزان آن محدودیتها را مورد توجه قرار داده است.
سالبه به انتفاء موضوع؛ بررسی دیدگاه خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه ارسطو درباره تهی بودن یا نبودن حدود قضایا به دو گونه تفسیر شده است. مطابق یک تفسیر، حدود قضایا همیشه واجد فرد یا افراد موجودند و تهی نمیباشند. بنابرین، در قضایای سالبه نیز مجموعه افراد موضوع هیچگاه مجموعه یی تهی نیست. از این جهت بین قضیه سالبه و موجبه در مورد لزوم وجود افراد برای موضوع تفاوتی وجود ندارد. بنا به تفسیر دیگر، در هرقضیه یی، سالبه باشد یا موجبه، نخست اجزای قضیه باید مورد تصور قرار بگیرند و بوجود ذهنی موجود شوند، آنگاه اگر قضیه موجبه بود علاوه بر این تصور ذهنی، باید فرد موجود یا مفروض الوجودی هم داشته باشد که بتواند مورد یک حکم ایجابی واقع شود. ولی اگر قضیه سالبه بود جز همان وجود ذهنی قضیه که برای انعقاد حکم لازم است، نیاز دیگری به فرد موجود یا مفروض الوجودی که وصف محمول را بپذیرد نیست و از این جهت میان قضیه سالبه و موجبه تفاوت هست. خواجه نصیر در تفسیر خود از قضیه سالبه به هر دو وجه توجه کرده و هر یک از دو تفسیر را به وجهی درست دانسته است. تفسیر نخست با توجه به قضایایی که در علوم مورد استفاده قرار میگیرند و پیوسته ناظر به حقایق خارجی هستند، تفسیری درست تلقی میشود و تفسیر دوم بلحاظ مطلق قضیه سالبه و اینکه امر معدوم از آن جهت که معدوم است متصف به وصفی، از جمله وصف محمول، نیست، درست میباشد.
«حق انتقاد» از منظر قرآن و سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«انتقاد» به عنوان یکی از مهم ترین مظاهر آزادی بیان، محک مناسبی برای سنجش مردمی بودن نظام های سیاسی است. در نظام اسلامی که در دو مرحله حدوث و بقا، نیازمند رضایت عمومی می باشد، «نقد حاکمان» یا «نقد رفتار حاکمان»، حق شهروندان یا به نوعی تکلیف آنان به شمار می آید. این حق و تکلیف که مستفاد از آموزه های دینی است، به وسیله افراد به صورت مستقل یا در قالب تشکل های مدنی و احزاب سیاسی یا در ساختار نهادهای سیاسی قابل اعمال می باشد و نظام اسلامی، به تأمین و تضمین به کارگیری این حق از سوی شهروندان موظف است. نوشتار حاضر ضمن بررسی مفهوم انتقاد و تفاوت های آن با مفاهیمی چون عیب جویی، آزادی بیان و مخالفت، با بهره گیری از آیات قرآن کریم و سخن و سیره پیشوایان معصوم، به تبیین جایگاه و مبانی این حق پرداخته است و این فرضیه را مطرح می کند که منتقد در نظام سیاسی اسلام، از مصونیت برخوردار است و حتی در فرض تجاوز از مرزهای انتقاد، حاکمیت باید به نفع حق عمومی، از حق خویش بگذرد
جایگاه ریاضت در تربیت اخلاقی از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این نوشتار سعی در بازنگری و تقویت جایگاه «ریاضت نفس» در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام دارد؛ ریاضت، روح انسان را «قوت» و «خضوع» می بخشد و این دو خصلت، ضامن موفقیت در همه عرصه ها اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی هستند؛ ریاضت به دو قسم اختیاری و غیر اختیاری قابل تقسیم است که تمام تکالیف شرعی در قسم اختیاری جای گرفته و مقصود از ریاضت غیر اختیاری، ابتلائات و امتحانات الهی است؛ این دو قسم، مکمل یکدیگر در فرآیند تربیت انسانند و با فلسفه خلقت انسان گره خورده اند؛ فلسفه تبعید انسان به محنت کده دنیا، اشرفیت نفس او در میان سایر مخلوقات بود که او را در معرض خطرناک ترین رذیلت اخلاقی یعنی غرور و تکبر قرار داد؛ از آنجا که علاج هر رذیلتی با ضد آن است، ریاضت تنها مسیری بود که نه تنها انسان را از رذیلت تکبر پیراست بلکه او را به زیباترین فضیلت اخلاقی یعنی محبت و عشق الهی نیز بیاراست.
اعجاز علمی عبارت «تَصریف الریاح» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باد یا جریان هوا در قرآن کریم با لفظ «ریح» و «ریاح» چهل و دو بار و با تعبیر «تصریف الریاح» دو بار آمده است. از مهم ترین ویژگی های باب تفعیل تکثیر، مبالغه و تکرار است. ریشه «صرف» در لغت از جمله به معنای بازگرداندن چیزی از حالتی به حالت دیگر است. دانش امروز گویای استعداد جریان های هوا برای تغییرات کمیِ سمت و سرعت و تغییرات کیفیِ دما، «نم» و «اُمگا» است. این معانی در ظرف تصریف می گنجد ولی اگر ریشه «دَوَر» و «دَوَل» استفاده میشد، شاید فراتر از تغییر کمی جهت به عنوان ویژگی قابل درک باد، معنایی دیگر پیش رو نبود. چنانکه التبیان می گوید: «تَصْرِیفِ الرِّیاحِ: تحویلها من حال إلى حال جنوباً و شمالاً و ...». دانش امروز، جریان های هوا را عمدتاً متاثر از سه نیروی «شیب فشار هوا»، «کوریولیس» و «اصطکاک» می داند که دچار تغییر سمت و سرعت می شوند و به دنبال آن با گذر از روی آب ها و خشکی ها و با گذر از عرض های جغرافیایی گوناگون، مقادیر نم و دمای آن ها تغییر می کند و به تغییرات جوی کوتاه و بلندمدت می انجامند. همچنین همپایگی نشانه «تصریف ریاح» در آیات مورد پژوهش با «اختلاف شب و روز» و «نزول باران» می تواند گویای اهمیت الگوی پیوسته بادها باشد. یعنی اثرپذیری بادها از اختلاف پاندولی شب و روز سبب موجی شدن آن ها، نزول و صعود هوا و بارش های آسمانی می شود. در الگوی جهانی چنانچه بادها بدون «تصریف» بود، سرزمین های پهناور درون خشکی ها از حیات کنونی انسانی، جانوری و گیاهی تهی بود زیرا آب نداشت.