از دیدگاه امامیه امام معصوم دانشی الهی دارد، از این رو نقش هدایتگری او ظاهر تا باطن جامعه و همة انسان ها را دربرمیگیرد. آیات و روایات علم الهی ائمه را به روشنی اثبات میکنند. مقالة حاضر یکی از منابع این علم را تحلیل میکند. احادیث، قرآن را از منابع مهم آگاهی و علم گستردة امام بیان کرده اند. ائمة اطهار آگاهی به حقایق و بطون قرآن را از پیامبر اکرم فرا گرفته و در کارکردی تبیینی به تفسیر و تحلیل آموزه های قرآنی پرداخته اند. بنابراین امام فصل الخطابِ اختلافات و بازگوکنندة تعالیم نبوی است. با این همه، درک حقایق قرآن مجاری گوناگونی دارد که خداوند به دلیل جایگاهی که برای امام مقرر کرده است، او را از آن بهره مند میسازد.
زیبایی بخشیدن به روح و معنویت،خواست همیشگی انسان است و بی گمان، در فرهنگ اسلامی و قرآن کریم،این زیبائی به طور پیوسته برای مسلمانان،به صورت نماز ترسیم شده است،هیچ یک از اعمال عبادی،به اندازه نماز،از چنین ظرفیتی برخوردار نیست.زیرا،تمام وجود انسان را،از جهات بدنی و ظاهری گرفته تا جهات ذهنی،قلبی،باطنی و معنوی،در خدمت خدا قرار می دهد،تا وجودی الهی شود.به همین سبب،پس از معرفت خدا،نماز،بهترین عمل خوانده شده است. در قرآن و حدیث،به هیچ عمل عبادی،مانند نماز اهمیت داده نشده است خاستگاه این نوشتارراز گشائی،از جلوه ها ی زیبایی شناختی نماز،در قرآن و احادیث می باشد.
قرآن کریم اولین منبع تشریع احکام شرعی به شمار می رود که همه احکام مورد نیاز بشر را دربر دارد؛ ولی از آنجا که همه این احکام در قرآن به صورت صریح و جزیی بیان نشده اند، باید این احکام را در روش های دیگر بیان قرآن جست وجو کرد و یکی از این روش ها، بیان احکام فقهی در قالب قواعد عام و کلی است که از آنها در اصطلاح فقه با عنوان «قواعد فقهی» یاد می شود. بر این اساس، فقیهان اسلامی در استنباط احکام شرعی قرآن، افزون بر استناد به آیات مربوط به احکام خاص و جزیی، قواعد عام و کلی متعددی را نیز از قرآن استخراج و وارد حوزه فقه کرده اند و این تلاش ها هرچند ارزشمند بوده و ثمرات فراوانی را در پی داشته است، از یک سو همه قواعد عام و کلی قرآن نیست و در قرآن آیات دیگری نیز وجود دارد که شاید به عنوان مستند قواعد فقهی جدید استفاده شود و از سویی، در حد ظرفیت این قواعد از آنها در فقه استفاده نشده است و موضوعات دیگری نیز در فقه وجود دارد که می توان حکم شرعی آنها را با استناد به این قواعد تبیین کرد. از این رو، در این پژوهش ضمن اشاره به ادله استخراج قواعد فقهی از قرآن کریم، برخی از قواعد جدیدی که می توان آنها را از آیات قرآن استخراج کرد و نیز موضوعات دیگری که می توان حکم شرعی آنها را با استناد به قواعد فقهی موجود تبیین کرد؛ با ارائه مستندات قرآنی آنها، بیان و ارائه شده است.