فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲ (پیاپی ۴۴)
191 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی رابطه دین داری با کیفیت زندگی و کارکرد آموزشی دانش آموزان دوره متوسطه دوم است. این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان بابل هستند که از میان 168 دانش آموز، 87 دختر و 81 پسر، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسش نامهٔ کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی (SF-36) و پرسش نامهٔ دین داری گلاک و استارک (1965) است. برای سنجش کارکرد آموزشی دانش آموزان معدل پایان ترم آن ها نیز درنظر گرفته شد. نتیجه های آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که میان دین داری و کیفیت زندگی و کارکرد آموزشی دانش آموزان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، یافته های پژوهش دربردارنده نکته های کاربردی مفیدی برای سیاست گزاران عرصه آموزش وپرورش است.
رویکرد اسلامی به هنر و برنامه های درسی هنری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مفهوم هنراسلامی، مبانی نظری و اصول تربیتی هنر اسلامی می پردازد و در نهایت با توجه به مبانی تربیتی و دینی الگوی برنامه درسی برای نهادینه سازی رویکرد اسلامی به هنر در آموزش عالی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد که هنر محصول تقابل انسان با هستی است. در این میان ، هنر اسلامی واجد ویژگی منحصر به فردی است که آن ویژگی حکمت آمیزی آن است. مبناهای نظری هنر اسلامی عبارت است از: انسانشناسی، جامعه شناسی، دین شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی و مهمترین مبناهای تربیتی هنر اسلامی عبارت است از: خداجویی، عقلانیت، کرامت، هدایت پذیری و مهمترین اصول تربیتی هنر اسلامی شامل اخلاص، کل گرایی، عدالت جویی، حق گرایی، عزت، معنویت گرایی، میزانگرایی و مخالفت با لذتهای نامشروع است. در نهایت نیز عنصرهای هدف، محتوا، روشهای تربیتی، محیط آموزشی و ارزشیابی برنامه درسی هنری با رویکرد اسلامی با محوریت روش، موضوع و مخاطب مبتنی بر مبانی و اصول تربیتی و نظری هنر اسلامی به منظور تحقق هدفهای آرمانی در زمینه دانش، بینش، نگرش، ارزش و توانش تدوین شده است.
حکم اخلاقی «شهرت طلبی» از دیدگاه اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شهرت طلبی» یکی از اصلی ترین انگیزش هایی است که امروزه عموم مردم را به انجام کارهای بزرگ وامی دارد. قهرمان شدن نمایانگر انگیزه شهرت طلبی است که اگر از انسان ستانده شود، گویا محرک دیگری برای انجام امور خود ندارد. تب شهرت طلبی، به نوعی همه جوامع را فراگرفته است، به گونه ای که داوری درباره آن را با مشکل مواجه ساخته و مصادیق ناپسند، جای خود را به مصادیق پسندیده داده است. پژوهش حاضر، دیدگاه های اخلاق پژوهان مسلمان را درباره شهرت طلبی بیان می کند و پرسش های مطرح دراین باره را پاسخ می گوید. این مقاله، ارزش گذاری شهرت طلبی و تفکیک مصادیق مجاز از ناپسند و مذموم، و نیز موارد فاقد داوری را یادآور می شود، سپس به بررسی منشأ و انگیزه ها، عوارض منفی و راه های درمان شهرت طلبی، می پردازد.
تبیین جامعه شناختی و بستر اخلاقی بنیان های گفتگو در اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تبیین جامعه شناختی، به بررسی بنیانهای گفتگو در اندیشه امام خمینی(ره) ، با استفاده از روش اسنادی وتحلیل محتوی متون وتاکیدبرادبیات نظری تحقیق برگرفته ازآیات قرآن وتئوری رهبری فرهمندانه ماکس وبر و تئوری انقلاب کرین برینتون می پردازد. دربخش اسنادی از اغلب آثار امام خمینی (ره) فیش برداری شده است.عظمت امام این است که اصالت فکرش را در آثارش بتوانیم نشان دهیم ، بنابراین، توجه به اندیشه امام بیشترازگذشته ضروری است .امام با اخلاق و منش متعالی خود توانست، نظم فکری را به نظم اجتماعی با ساختاری جدید تبدیل کند و با تحلیل انتقادی گفتمان های قبلی آنها را به چالش کشید. پس می توان گفت امام با تأسی از روش انبیاء به گفتگو می پرداخته واز گفتگو بیشتر در تبیین واصلاح واشاعه استفاده نموده است، که البته در صورت عدم نتیجه به قیام وجنگ می پرداخت. امام با رویکرد تعاملی خود، اندیشه های یکسویه وجانبدارانه را به موزه های تاریخ اندیشه سپرد.ایشان درتعاملات دیپلماتیک با توجه به اصول اخلاقی ومصلحت جامعه ودفع مفاسد به تدبیر امور می پرداختند، پس در تحلیل اندیشه هایشان بایستی به این اصول ثابت تفکرشان توجه نمود. طرح اندیشه مذهبی واخلاقی در جهان وجهانی شدن اسلام، آگاهی بخشی، تمایز اسلام واقعی از اسلام آمریکایی، توجه خاص به نیروی انسانی، کاربست مفاهیم برمبنای اسلام، رعایت احترام متقابل و رعایت عدالت بین دولت ها، مصلحت اندیشی، تعمق وواقع بینی، خلق باوری، آینده پژوهی مبانی گفتگواو را تشکیل می دهند.
استنتاج پیامدهای تربیتیِ حاصل از تفاوت های جنسی از آموزه های اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲ (پیاپی ۴۴)
273 - 310
حوزههای تخصصی:
رابطه زن و مرد از آغاز خلقت انسان پدیدار شده است و بشر در هر دوره ای بخش عمده ای از شناخت و هویت جنسی خود را در روند تعامل با جنس مخالف به دست آورده است. بنابراین، می توان گفت، توجه به جنسیت و تفاوت های زن و مرد از موضوعات همیشگی موجود در جوامع بوده است. این پژوهش با کمک از مرجع فرابشری اسلام در صدد دستیابی به پیامد های صحیح تفاوت های جنسیتی در تعلیم وتربیت بود؛ چراکه این مرجع از هرگونه کج اندیشی درباره تفاوت هایی جنسیتی مبرّا و بهترین ترسیمگر اهداف درجهتِ سعادت حقیقی انسان هاست. به این منظور، در حد توان با کاوش در آیات قرآن و روایات معصومانD در تبیین موضوع کوشش شد.آموزه های اسلامی تفاوت هایی میان زن و مرد مطرح می کند. این تفاوت ها نه تنها ازنظر حقیقی به برابری انسانی و ارزشی آن ها لطمه وارد نمی کند، بلکه لازمه سلامت حیات فردی و خانوادگی و اجتماعی است. در تفسیر تفاوت گذاری های جنسیتی در اسلام، باید بر ملاحظه ویژگی های طبیعی مرد و زن، وظایف و کارکردها و مصالح خاصی توجه و مرز آن را با نابرابری و تبعیض و ستم جنسیتی مشخص کرد. این تفاوت ها در مسیر، منجر به شکل گیری وظیفه ها و نقش های غیرمشابهی می شود که پیامدهای درخورتوجهی در تعلیم وتربیت دارد.
قصاص نفس در اسلام و ابعاد تربیتى آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله قصاص نفس و نقد و بررسى مؤلفه هاى آن، موضوعى بحث برانگیز در محافل داخلى و خارجى است. تکثر دیدگاه ها و تعدد رویکردها نسبت به این موضوع موجب بازتاب ها و نظرات متفاوتى گردیده است.
این مقاله با روش توصیفى تحلیلى در پى آن است تا با استناد به قرآن و منابع دینى، اهمیت، جایگاه و ضرورت قصاص نفس را در اسلام بیان نماید. حاصل تحقیق بیانگر این است که قصاص نفس در اسلام عملى عقلانى، اخلاقى و اجتماعى است و شالوده و فلسفه آن برپایى قسط و عدالت فردى و اجتماعى است.
این تحقیق با ارائه برخى از اصول (عدالت، عزت مدارى و...) و روش هاى تربیتى (تناسب جرم و مجازات، اخفاى عیوب و...)، به ضرورت قصاص نفس در اسلام پرداخته است.
خویشتن داری و نقش آن در آرامش نفس از منظر افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درجهت حل معضل ناآرامی و اضطراب انسان معاصر، با تکیه بر آرای افلاطون، نشان می دهد، ازجمله راه های تحقق آرامش نفس، پای بندیِ آدمی به فضایل و در رأس آنها خویشتن داری است. افلاطون پس از ترسیم منزلت انسان در هستی به عنوان موجودی بهره مند از قوه ی عاقله و مستقر در شبکه ی خویشاوندی مثل، به تحلیل و نقد درک عامیانه ی خویشتن داری پرداخته و آن را بازاندیشی می کند. به زعم او، برداشت عامه از مفهوم خویشتن داری در معنای مالکیت فرد بر نفس خویش، ضمن تناقض ذاتی و کارکرد صرفاً شخصی آن، به استتار عملکرد واقعی عقل می انجامد؛ زیرا خویشتن داری همان نظام مندی و هارمونی نفس است که در نتیجه ی حاکمیت عقل بر قوای محکوم نفس حاصل شده و بدین وسیله فرد را به ثبات نفس و نوعی مصونیت و استقامت دربرابر انواع هیجانات سوق داده، آرامش او را تأمین می کند. ازاین رو به زعم افلاطون، آرامش آدمی بر امری درونی استوار است و همواره در نظم حاکم بر نفس تعیّن می یابد. براین اساس می توان گفت، مهم ترین عامل ناآرامی انسان معاصر، بحران معرفتی او از خود و نیروی درونی خویش است؛ فلذا برای حل این بحران، باید ماهیت الهی نفس و نظم حاکم بر آن را به او یادآوری کرد؛ امری که در فلسفه ی افلاطون در فضیلت خویشتن داری، صورت بندی می شود
مرجعیت زدایی پساساختارگرا در تربیت اخلاقی با رویکردی انتقادی از منظر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش پساساختارگرایی به اخلاق، بر محور تأکید بر کثرت، تنوع و تفاوت در حوزة ارزش ها، نفی قطعیت، تعیّن، و فراگیر بودن اصول اخلاقی استوار است. بر این مبنا، پساساختارگرایی نمی تواند با پذیرش مرجعیت اصول اخلاقی عام و همگانی سازگار باشد. در مقابل، رویکرد اسلامی به اخلاق با تکیه بر وجوه مشترک انسانی، بیش از توجه به تفاوت های ارزشی؛ بر تشابه ها و اصول جهانی اخلاق تأکید دارد؛ لذا می توان گفت از منظر اسلامی، دست کم، پذیرش مرجعیت برخی اصول اخلاقی ضروری است. چنین به نظر می رسد که نفی مرجعیت اصول اخلاقی از تربیت اخلاقی نتایج و پیامدهای ناخوشایندی همچون شیوع نگرش های فردی، نسبی و کثرت گرایانه در حوزه اخلاق و بسط شرایط تصمیم ناپذیری و عدم قطعیت و دامن زدن به شک و تردید مداوم و همیشگی را به همراه دارد که امکان تربیت اخلاقی را متزلزل می نماید. در این مقاله، تبیین اهم نتایج و پیامدهای حاصل از مرجعیت زدایی اخلاقی در قالب نقد بیرونی رویکرد پساساختارگرایی به تربیت اخلاقی از منظر اسلامی محور اساسی بحث واقع شده است.
سعادت از نظر ابن سینا؛ غایت جامع یا غالب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
احراز صدق اولیات ازجمله دغدغه های مهم معرفت شناختی است. ابن سینا این قضایا را بدیهی الصدق می داند (نظریه کلاسیک). از میان متأخران، مصباح یزدی این راه حل را کافی ندانسته و به آن اشکال وارد کرده است. از نظر وی احراز صدق و کلیت حقیقی این قضایا در گروی فرارَوی از مفاهیم و به کار گرفتن علم حضوری است و این گونه می توان اطمینان حاصل کرد که اولیات بافته های ذهن نیستند، بلکه حقایقی عینی و کلی هستند. مقاله پیشِ رو شامل سه بخش است: بخش اول، طرح مسئله تحقیق است؛ بخش دوم، طرح نظریه کلاسیک و نقد مصباح یزدی بر آن است؛ بخش آخر، طرح و بررسی نظریه مصباح یزدی و پاسخ به اشکالات واردشده به این نظریه است. در این قسمت دو بحث عمده وجود دارد: اول اینکه هردو معنای ارجاع اولیات به علم حضوری معانی قابل قبولی هستند؛ بحث دوم اینکه اشکال ابتنای صدق قضیه کلی بر جزئی، ناشی از عدم تفکیک بین حیثیت مابه ینظر و مافیه ینظر مفاهیم است. نتیجه اینکه از نظر ما رگه هایی از دیدگاه مصباح یزدی در آثار ابن سینا وجود دارد.
ارائه الگویی نظری در برنامه درسی آموزش حرفه ای براساس فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه الگویی نظری در برنامه درسی آموزش حرفه ای براساس فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیلی – استنتاجی است؛ بدین معنا که براساس الگوی استنتاجی فرانکنا از قرار گرفتن اهداف و مبانی در کنار هم اصولی استخراج شده است. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری است. جامعه تحلیلی این پژوهش فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی در ایران و کلیه منابع موجود در زمینه آموزش حرفه ای است، نمونه گیری از این جامعه به طور هدفمند براساس عناصر برنامه درسی آموزش حرفه ای صورت گرفته است. روش تحلیل داده ها دسته بندی، کدگذاری و تفسیر بوده که به طور مستمر و همزمان با جمع آوری داده ها انجام شده است. یافته های حاصله حاکی از این است که اهداف آموزش حرفه ای عبارتند از: پاکی، سلامت، قوت جسمانی، دانشِ کسب مهارت و بینش نسبت به حرفه ها و ارتقای روحیه مشارکت پذیری در حین آموزش حرفه ای. علاوه بر این برخی اصول مستخرج از الگوی نظری در بخش محتوای آموزش حرفه ای عبارتند از ارتقای درک و فهم در مورد اصول ایمنی در کار و حرفه، ارتباط محتوا با موضوع مورد مطالعه، توأم کردن شواهد و دلایل حاکی از مطابقت علم با عالم واقع درباب علوم زمینه ای حرفه ها، کاوش در ابعاد تاریخی و اجتماعی حرفه ها، ارتباط محتوا با نیازهای حرفه ای آینده شاگردان، لحاظ کردن جنبه های دانش، مهارت و بالاخره بینش نسبت به کار و حرفه. در بخش یادگیری نیز این اصول عبارتند از: ایجاد زمینه های فرضیه پروری، تعامل یادگیرندگان با یکدیگر و دارا بودن فضل در کمک به همسالان. در بخش یاددهی این اصول عبارتند از: پیدایش عمل ماهرانه و تحول در بینش نسبت به حرفه، تذکر مضامین اسلامی در زمینه کار و حرفه، ایجاد زمینه های مناسب در حین آموزش برای پرورش روحیه مشارکت پذیری، داشتن دید جامع نگر در فرآیند یاددهی، برقراری عدالت تربیتی در حین آموزش حرفه ای، تناسب تکلیف در زمینه کار و حرفه با توان و ظرفیت یادگیرندگان؛ و نهایتا در بخش ارزشیابی این اصول عبارتنداز : ارتقای احساس مسئولیت شاگردان نسبت به ارزیابی دانش، مهارت و بینش خود نسبت به حرفه ها، لحاظ کردن سطوح دانش، مهارت و بینش نسبت به حرفه ها در امر ارزشیابی، توجه به ظرفیت و توانایی یادگیرندگان در امر ارزشیابی.
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکی از نوآوری های مهم علامه طباطبایی در فلسفه، نظریه ادراکات اعتباری است. او ادراکات اعتباری را در سه بخش: کیفیت پیدایش علوم اعتبارى از انسان، کیفیت پیدایش کثرت در علوم اعتبارى و کیفیت ارتباط علوم اعتبارى با آثار واقعى و حقیقى مورد بررسی دقیق قرار داده است. این نظریه در بُعد معرفت شناسی، می تواند بر بسیاری از مسائل در علوم مختلف تأثیری عمیق بگذارد یا دست کم گمان شده که چنین است. این تأثیر به حدی است که می توان این نظریه را از حیث تأثیرگذاری بر مسائل مختلف با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا مقایسه کرد. نوشتار حاضر تلاشی است در راستای تبیین تأثیرات این نظریه در علوم مختلف و در صدد است، ضمن تبیین اجمالی آن، به بررسی برخی از این تأثیرات در دو حوزه فلسفه و اخلاق و نقد بعضی دیدگاه ها در این باره بپردازد.
جایگاه گرایش هاى فطرى در تعلیم و تربیت اسلامى از منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
کنکاش «فطرت» به عنوان یکى از بنیادى ترین مباحث فلسفه تربیت اسلامى، همواره مورد توجه علامه طباطبائى بوده است. هدف این پژوهش این است که با پذیرفتن «فطرت» به عنوان تقریر دینى از سرشت مشترک انسان و نقش عمده آن در قلمرو ارکان تعلیم و تربیت اسلامى، تصویرى از گرایش هاى فطرى مؤثر در تعلیم و تربیت را با بهره گیرى از آراء این فیلسوف معاصر، ارائه نماید. روش پژوهش توصیفى تحلیلى بوده و به منظور گردآورى داده هاى لازم براى نیل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط با استفاده از فرم هاى فیش بردارى از منابع، جمع آورى و با شیوه هاى کیفى مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از بررسى آراء علامه طباطبائى به دست آمد که ایشان گرایش هاى فطرى را در چهار حیطه ادراکى، الهى، اختیار و توانمندى عمل تقسیم بندى نموده است. این گرایش ها، توانمندى هایى هستند که به شکل گیرى نظام تعلیم و تربیت منطبق با آموزه هاى اسلامى که تضمین کننده سعادت انسان و تسهیل کننده فرایند دستیابى به حیات طیبه است، کمک مى نمایند.
از علم دینی تا اخلاق پزشکی دینی؛ مفاهیم و مبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق پزشکی
در این مقاله بر آن هستیم پس از تبیین مفهوم علم دینی، اخلاق پزشکی دینی را معنا کرده، تشابه و تفاوت آن را با دانش اخلاق پزشکی غیر دینی نشان دهیم. روشن است که توجه به باورهای بیماران و کادر درمانی در تصمیم گیری پزشکی برای درمان یا چگونگی درمان بیماران، رابطه ای دائمی با دینی بودن اخلاق پزشکی ندارد؛ اما پذیرش اخلاق پزشکی دینی، می تواند ضمن تغییر نگاه به انسان در فرایند درمان، بسترساز تدوین اصول رفتاری کادر درمانی با بیماران بر اساس باورهای آنان باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد با پذیرش مفهوم علم دینی قادر خواهیم بود تعریفی مستقل از اخلاق پزشکی دینی در برابر اخلاق پزشکی غیر دینی ارائه دهیم که بر اساس آن، حقوق و وظایف متقابل بیماران و کادر درمانی بر اساس آموزه های دینی تبیین و تعیین می شوند؛ آموزه هایی که مبتنی بر اصول هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی تعریف شده در ساحت دین هستند.
سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
این پژوهش با هدف تبیین سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه انجام شده است. روش آن کیفی و گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای است. در این پژوهش «سبک زندگی» شیوه زندگی موفّقِ مؤمنانه است که به فرد، خانواده یا جامعه هویّت می دهد و مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزشها و شیوه های رفتاری است که چگونگی زندگی کردن انسان را در پرتوی آموزه های اسلامی مشخّص کرده است. هم چنین در این تحقیق «تربیت سیاسی» فعّالیّتی منظم و مستمر برای آماده سازی فرد به عنوان شهروند جامعه اسلامی به منظور پذیرش مسئولیّت و شیوه اندیشیدن و تحلیل مسائل برای پرورش انسانهای آگاه برای هدایت جامعه بشری است. در این پژوهش 17 مؤلفه محوری با توجّه به خطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه استخراج و تبیین شده است. این مؤلفه ها عبارتند از: تقوا با زیر مؤلفه های مخالفت با هوای نفس و خودسازی، خدامحوری، آخرت طلبی، حقّ مداری، توکّل بر خدا، توسّل، قناعت، صبر، پرهیز از طمع، دوری از بخل، پرهیز از خودپسندی، تواضع، پرهیز از لجبازی، شجاعت، حیا، علم آموزی و زهد. نتایج نشان می دهد که این مؤلّفه ها و آموزه های آنها، می تواند علاوه بر اثربخش بودن در زندگی فردی شهروندان به عنوان بستر تربیتی اندیشه و رفتار سیاسی آنان در جامعه و نیز پیش نیاز عملکرد شایسته کارگزاران در پذیرش مسئولیّتها باشد. هم چنین می تواند عاملی پیشگیرانه در بروز بسیاری از آسیبها و ناکارامدیهای فضای سیاسی جامعه و الگویی کلیدی و کارامد در ارائه سبک زندگی مطلوب به شمار رود که در آن فرد و جامعه به رشد و کمال برسند.
رابطه مسئولیت پذیری اخلاقی و اجتماعی با باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه در دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲ (پیاپی ۴۴)
99 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه مسئولیت پذیری اخلاقی و اجتماعی با باور به دنیای عادلانه و نا عادلانه اجرا شد. روش پژوهش همبستگی، جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اصفهان، واحد خوراسگان و نجف آباد و گروه نمونه 374 نفر بود. این افراد ازطریق نمونه گیری دومرحله ای انتخاب شدند. نمونه گیری به این صورت بود که در مرحله اول از هر گروه آموزشی دو کلاس انتخاب و سپس در هر دو دانشگاه با رعایت نسبت پسران و دختران دانشجو، نمونه نهایی به صورت تصادفی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش مقیاس مسئولیت پذیری اخلاقی و اجتماعی ( کالین، 2006) پرسش نامه باور به دنیای عادلانه برای خود و دیگران (ساتون و داگلاس، 2005)، پرسش نامه باور به دنیای ناعادلانه (دالبرت و همکاران، 2001) و پرسش نامه باور به دنیای عادلانهٔ عمومی (دالبرت، 2001) بود. داده ها ازطریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ابعادی از مسئولیت پذیری اخلاقی و اجتماعی با باور به دنیای عادلانه (p<0/01 ) رابطه معنا داری وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که فقط با باور به دنیای عادلانه می توان مسئولیت پذیری مبتنی بر تعهد و پیمان و مسئولیت پذیری اخلاقی اجتماعی کلی را پیش بینی کرد.
تحلیل اجتماعی اخلاق کار؛ مؤلفه ها و پیشایندها و پسایندهای آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۳ (پیاپی ۴۵)
103 - 133
حوزههای تخصصی:
اخلاق کار موضوعی است که در طول تاریخ به آن پرداخته شده؛ اما در قرن های معاصر بر اهمیت آن افزوده شده است. با ورود به هزارهٔ سوم می توان با اطمینان گفت که اخلاق کار موضوعی مهم در جامعه شناسی کار و حرفه هاست. علوم مختلف سازمانی و رفتاری، یعنی روان شناسی کار و همچنین علوم اجتماعی، یعنی جامعه شناسی کار و حرفه ها، ابعاد گوناگون اخلاق کار را بررسی و تحلیل کرده اند. در راستای تحلیل اجتماعی، پرسش های اصلی پژوهش حاضر، عبارت اند از: 1. ماهیت اخلاق کار چیست و میزان آن و چهار مؤلفه اش میان کارکنان اداره های دولتی چه مقدار است؟ 2. پیشایندهای اجتماعی و سازمانی، یعنی عوامل مؤثر بر اخلاق کار کدام اند؟ 3. پسایندهای اخلاق، یعنی آثار و پیامدهای سازمانی و شغلی کار چیست؟ پیشایندها، یعنی عوامل مؤثر بر اخلاق کار، هفت متغیر اجتماعی و سازمانی دارند: جنس، سن، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، نوع سازمان، نوع استخدام و سال های شغلی. همچنین، چهار متغیر سازمانی و شغلی، یعنی رضایت شغلی، تعهد سازمانی، بیگانگی از کار و انگیزش شغلی به عنوان پسایندها، یعنی آثار و پیامدهای اخلاق کار درنظر گرفته شده اند. در این پژوهش برای سنجش موضوع پژوهش از پرسش نامهٔ اخلاق کار شغلی پتی و همکاران (1991) که شامل چهار مؤلفه است، استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که هیچ یک از پیشایندها یا متغیرهای هفت گانهٔ اجتماعی سازمانی بر اخلاق کارکنان اداره های دولتی شهر نجف آباد تأثیری نگذاشته اند. رابطهٔ معنادار اخلاق کار با چهار پسایند یا متغیر سازمانی و شغلی، نشان دهندهٔ این است که اخلاق کار ازسویی، موجب افزایش تعهد سازمانی و رضایت شغلی و انگیزش شغلی شده است و ازسویی دیگر، موجب کاهش بیگانگی از کار. نتیجهٔ آزمون مدل پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر، بیانگر این است که اخلاق کار ازطریق متغیرهای رضایت شغلی و تعهد سازمانی و بیگانگی از کار، بر انگیزش شغلی کارکنان اثر گذاشته است.
جایگاه ارزش های اسلامی درمبانی انعطاف پذیری خانه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن انعطاف پذیر با هدف پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر انسان ها دارای راهکارهایی در طراحی می باشد، در اسلام این نیازها در قالب ارزش های اسلامی، منتج از اسماء الهی و اخلاق اسلامی، صفات سلبی و ثبوتی را به منظور تبیین سازوکارهای نظری این رویکرد شکل می دهد. پژوهش حاضر سعی دارد، با همپوشانی ارزش های اسلامی به صورت عام با رویکرد انعطاف پذیری، نشان دهد که ارزش های اسلامی چگونه می توانند در مبانی طراحی انعطاف پذیری مسکن منعکس گردند و تعیین کننده پیوندی صحیح با اصول معماری اسلامی باشد؛ در این راستا با روشی توصیفی و فرا تحلیلی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، ارزش های اسلامی تأثیرگذار در مسکن (حریم، تکریم، تأکید بر جمع گرایی، زیبایی و تذکر) که با توجه به بیشترین تذکرات در اسلام از منابع عرفانی و اخلاقی است؛ با تحلیل سیستمیAHP، با کمک نرم افزار Expert choice و پرسش نامه خبرگان علوم اسلامی اولویت بندی شدند؛در واقع مقادیر کمی معیارها و زیرمعیارها، حساسیت حضور هر ارزش را با زیر معیارهایش و در مجموع را، مشخص می کند. در پایان مشخص شد که حریم، دارای بالاترین اهمیت معیاری و زیر معیاری بوده و تعیین سلسله مراتب و همنشینی فضاها با هدف محدودیت بخشی به تغییرات آینده، باید در درجه ی اول مبانی طراحی مسکن انعطاف پذیر قرار گیرد.
بررسی و بازخوانی دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی درباره عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی مفهوم بنیادین عدالت در اندیشه هر اندیشمندی از اهمیت بسزایی برخوردار است. خواجه نصیرالدین طوسی یکی از اندیشمندانی است که درباره مساله عدالت سخنان گرانبهایی را بر زبان رانده و آثار سترگی را به رشته تحریر در آورده است. خواجه با رویکردی تلفیقی از اندیشه های فلاسفه یونان (آراء افلاطون و ارسطو) و آموزه های فلسفی و کلامی، توانسته است با ابزار عقل و نقل، ابعاد مغفول مانده کلامی عدالت را روشن و رویکرد اسلام به مقوله عدالت را به درستی تبیین نماید. او با بهره مندی از این روش، میان عدالت و دیگر بخش های حکمت عملی اسلام، انسجام و هماهنگی ایجاد نموده است.در این پژوهش تلاش شده است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی با رجوع به آثار به جا مانده از خواجه به ویژه کتاب اخلاق ناصری جایگاه عدالت در منظومه فکری خواجه تبیین گردد.
تعارض استصحاب سببی و مسببی و کاربرد آن در حقوق موضوعه با رویکردی به نظر امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
در مقاله حاضر در صدد بیان مؤلفه هایی هستیم که از نظر امام خمینی در کیفیت قدم زدن در صراط مستقیم انسانیت نقش مهمی را ایفا می کند و ضرورت پرداختن به این مسئله به این خاطر است که انسان برای رسیدن به سعادت باید در صراط مستقیم سیر کند.
صراط از طرفی به طبیعت و از طرف دیگر به الوهیت (ما فوق طبیعت) ختم می شود.
امام خمینی مفهوم صراط را شامل تمام زندگی دنیوی می داند و معتقد است این دنیا، دنیایی است که باید از آن عبور کرد. به طوری که اگر توانستیم از راه صحیح آن را طی کنیم به سعادت خواهیم رسید.
بررسی تطبیقی عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری و روسو(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی تطبیقی عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی (اهداف، محتوا، روش های یاددهی – یادگیری و ارزشیابی) از دیدگاه شهید مطهری و روسو تدوین یافته است. روش پژوهش، تحلیلی – اسنادی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم برای دستیابی به اهداف پژوهش، منابع و متون موجود و مرتبط با موضوع پژوهش، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع جمع آوری و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در برخی از «اهداف تربیتی»، بین دو دیدگاه، هماهنگی، و در برخی موارد، اختلاف قطعی وجود دارد. در عنصر «محتوا»، شهید مطهری بهترین محتوا را محتوای قرآنی توصیه می کند، اما روسو بهترین محتوا را طبیعت و تجربه قلمداد می کند. در «روش های یاددهی – یادگیری» نیز موارد تشابهی دارند؛ اگر چه گاهی در تفسیر یک روش، برداشت ها مختلف می شود. دیدگاه تربیتی شهید مطهری در عنصر ارزشیابی شامل روش های خودارزیابی، و ارزیابی مبتنی بر عمل می باشد و در برنامه درسی روسو، مشاهده، روش ارزشیابی به شمار می آید.