فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش فعال بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز است . بدین منظور، مطالعه کیفی یک کارگاه آموزشی با موضوع آموزش مفاهیم کاربردی نماز، از حیث چگونگی تأثیرگذاری عناصر محتوا، ارزشیابی، فعالیت های یادگیری و روابط معلم و دانش آموز بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز، به عنوان محور اصلی اهداف و سوالات تحقیق، انتخاب شده است. قضاوت ها، انتخاب ها و آرزوهای 38 دانش آموز شرکت کننده در کارگاه، به عنوان منبع استنباط و ارزیابی وضعیت انگیزشی آن ها، پس از شرکت در کارگاه و از طریق مصاحبه و مشاهده ی عملکرد آن ها، مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس نقشه ی مفهومی استنباط شده در این پژوهش حاکی از آن است که بر اساس موضوع و موقعیت یادگیری و به میزان تأمین منابع انگیزش درونی (چالش، کنجکاوی، تخیل و کنترل) در عناصر کلیدی فرآیند یاددهی-یادگیری (محتوا، فعالیت های یادگیری، ارزشیابی و روابط معلم و دانش آموزان) و در نتیجه، زمینه سازی مشارکت فعال) ذهنی – عملی) دانش آموز همراه با تجارب هیجانی و عاطفی مثبت، رشد چشمگیری در انگیزه های درونی دانش آموزان نسبت به یادگیری و رفتارهای خودانگیخته آن ها به ویژه پایبندی آن ها به نماز به وجود می آید. علاوه بر این، بهره گیری از مربیان آگاه و توانا و نیز توجه به نقش خانواده، خصوصاً در حوزه ی تعلیم و تربیت دینی، تسهیلگر این فرایند خواهد بود.
رابطه دین باورى و مسئولیت پذیرى دانشجویان مطالعه موردى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین نه تنها برنامه زندگى همه جانبه بشر، بلکه مهم ترین عامل توسعه جامعه و حاکمیت انسان بر سرنوشت خود از طریق مسئولیت پذیرى است. هدف تحقیق، بررسى رابطه دین باورى و مسئولیت پذیرى دانشجویان، و روش تحقیق توصیفى همبستگى است. جامعه آمارى، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم و نمونه آمارى 362 نفر بودند که به شیوه تصادفى طبقه اى انتخاب شدند. ابزار جمع آورى اطلاعات دو پرسش نامه استاندارد، دین باورى و مسئولیت پذیرى، به ترتیب با پایایى معادل 75.0 و 79.0 براساس آلفاى کرانباخ بود. نتایج تحقیق نشان داد: 1. بین دین باورى و مسئولیت پذیرى دانشجویان رابطه وجود دارد و شدت همبستگى نیز در سطح اطمینان 95.0 معنى دار است. 2. بین میزان دین باورى دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنى دارى وجود دارد. 3. بین میزان مسئولیت پذیرى دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنى دارى وجود ندارد. 4. بین میزان دین باورى دانشجویان و انجام دادن اعمال اخلاقى رابطه مثبت وجود دارد. 5. بین میزان مسئولیت پذیرى دانشجویان و انجام دادن اعمال اخلاقى رابطه مثبت وجود دارد.
بررسى رابطه جامعه پذیرى دینى و پایبندى مذهبى دانشجویان مطالعه موردى دانشجویان دانشکده علوم انسانى دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادینه شدن ارزش هاى دینى در هر کشورى، تحت تأثیر عوامل نهادى جامعه پذیرى شکل مى گیرد. به فرایند درونى کردن ارزش ها و اعتقادات دینى جامعه پذیرى دینى گفته مى شود. خانواده، مدارس، دوستان، روحانیت و اشخاص مذهبى و رسانه هاى گروهى، از مهم ترین عوامل جامعه پذیرى به شمار مى روند. این پژوهش به بررسى رابطه جامعه پذیرى دینى و پایبندى مذهبى پاسخ گویان مى پردازد. سؤال اصلى این است که مهم ترین عامل جامعه پذیرى دینى مردم، به ویژه جوانان چیست؟
جامعه آمارى این پژوهش، دانشجویان دانشگاه گیلان هستند، که از میان آنها 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. رویکرد نظرى این پژوهش، تلفیقى از نظریه کنش متقابل و کارکردگرایى است. نتایج حاکى از این است که رسانه هاى گروهى، روحانیت و اشخاص مذهبى و دوستان، به ترتیب مهم ترین عوامل جامعه پذیرى هستند. این در حالى است که دو عامل جامعه پذیرى مذهبى یعنى خانواده و مدرسه تا حدى کارکرد خود را در مقایسه با دیگر عوامل جامعه پذیرى از دست داده اند.
رابطه بین رعایت اخلاق کارى و بلوغ سیستم هاى هوشمندى کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیرى نظام هاى هوشمندى کسب و کار به عنوان یک مزیت رقابتى و ابزارى اجتناب ناپذیر براى تصمیم گیرى در سازمان ها بدل شده اند. شناسایى عوامل مؤثر بر اثربخشى هوشمندى کسب و کار در یک سازمان موجب مدیریت موفق تر و سرمایه گذارى مطمئن تر بر آنها خواهد بود. این پژوهش با هدف بررسى رابطه بین ابعاد اخلاق کارى در سازمان با سطح بلوغ نظام هاى هوشمند کسب و کار انجام شده است. پژوهش از نوع علّى پیمایشى بوده و در بین کارکنان 37 سازمان از صنایع مختلف، که به طور مشخص سیستم هاى هوشمندى کسب و کار را به کار گرفته اند، صورت گرفته است. نمونه آمارى به صورت تصادفى از مدیران و کارکنان متعلق به جامعه آمارى انتخاب شده و شامل 465 نفر مى باشد. براى آزمون فرضیه ها از تست علّیت گرانجرى و آزمون تجزیه واریانس استفاده شده است. از جمله نتایج پژوهش مى توان به وجود رابطه علّى یک طرفه و تأثیر رعایت مسائل اخلاقى از قبیل حفظ مالکیت، تعهد، محرمانگى و مسئولیت پذیرى بر سطح بلوغ سیستم هاى هوشمندى کسب و کار اشاره کرد.
رابطه آموزه های دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی مقطعی از نوع همبستگی بود. بر این اساس از میان تمام دانش-آموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 94 93 نمونه ای به حجم 60 نفر (30 نفر دختر و 30 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش دینداری خدایاری فرد، آزمون رشد اخلاقی کلبرگ و پرسشنامه محقق ساخته تربیت دینی استفاده شد. یافته های پژوهش از طریق آزمونهای همبستگی و خی دو (مجذور کا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که بین دینداری والدین و رشد اخلاقی کودکان رابطه معناداری وجود دارد 497/0 r = و مراحل رشد اخلاقی کودکان 7 تا 12 سال با الگوی کلبرگ مطابقت دارد به گونه ای که به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می یابد و بین تربیت دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی رابطه معنادار وجود دارد 9/27 x2 = . هم چنین یافته ها نشان داد که تفاوت آماری معنادار در نیرومندی همبستگی بین دینداری والدین و رشد اخلاقی دانش آموزان برای دختران و پسران وجود دارد 001/0 p
مفهوم شناسی انصاف در اخلاق تجاری اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در مباحث اخلاق تجاری، انصاف به عنوان مفهومی خاص تر از عدالت مطرح، و موجب اعطای ترجیحات تجاری به کشورهای ضعیف شده است. در این مقاله با طرح پرسش دربارة ارتباط میان دو مفهوم عدالت و انصاف در بینش اسلامی، سه مفهوم انصاف به مثابه عدالت، برابری و مدارا از هم تفکیک شده اند. بنا بر فرضیة مقاله، انصاف در تجارت با توجه به معیار ارائه شده در روایات مستلزم سهل گیری و تخفیف در معامله است. بر اساس یافته های مقاله که به روش تحلیلی سامان یافته، انصاف مدارایی در بینش اسلامی، اخص از عدالت و مستلزم نوعی احسان است. احسان مورد نیاز در انصاف به اقتضای ملاک مورد اشاره در روایات (انجام دادن آنچه دوست داریم دیگران در حق ما انجام دهند)، کمتر از حد مواسات و ایثار است. براین اساس انصاف در تعاملات تجاری مستلزم سهل گیری در معامله و اعطای تخفیف در سود به عنوان امری ترجیحی است. این برداشت از انصاف می تواند بر برخی از سیاست گذاری های اقتصادی از جمله تعیین تعرفه های تجاری، قیمت گذاری محصولات و تنظیم بازار اثر بگذارد.
بررسی تأثیر تربیتی «دعا» و تلاش در شئونات زندگی
حوزههای تخصصی:
دعا یکی از مقوله های بسیار زیبا و جذّابی است که همواره در زندگی بشر دارای جایگاهی بس والا و مقدّس بوده است. دعا، معمولاً به پیوندی ماورائی اطلاق می شده که با کسب انرژی از عوامل ِعالم بالا و بازنمود آن در اوامرِ عالم ِسفلی، مطالبات و انتظاراتِ خاصّی را پاسخ می داده است. این که تأثیر دعا، حاصل ِفرآیند تلقیناتِ درونی است یا تمهیداتِ بیرونی، جای بحث و گفت وگو دارد. باید گفت آن چه در دل این پدیده انسانی نهفته است، همان اثرات تربیتی سازنده آن است که در صورت برآورده شدن یا نشدن، هیچ گاه قابل انکار نیست. دعا درواقع با جهت دادن به نوع نگاه انسان، چراغ امید را روشن مى سازد و وجه دیگری از عبادت را ترسیم می کند تا فراتر از ارتباطات روش مند و محدود به مکان و زمان، از قبیل نماز،حج، روزه و ... با ندای دل خویش، فارغ از همه هستی، همیشه همنشین خدا باشیم. مقوله مورد توجّه در این جستار، تحلیلی است از سه نوع تعامل ِدعا و تلاش با عناوین: 1. همنشینی 2. جانشینی 3. خانه نشینی، در عرف و یا اجتماع. در اثر باور به هرکدام از این موارد، کارکرد و تأثرات ویژه ای از دعا مورد انتظار خواهد بود.
سعادت و فضیلت در اندیشه اخلاقی فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیض در تبیین مفهوم عام فضیلت به این نکته اشاره می کند که هر امر خیری که انسان را در نیل به سعادت اخروی یاری رساند، فضیلت است و هرچه انسان را به هر نحوی از سعادت اخروی دور کند، رذیلت است. از منظر وی به طورکلی فضایلی که انسان را در نیل به سعادت یاری می رسانند، به چهار دسته تقسیم می شوند: فضایل نفسانی، فضایل بدنی، فضایل اجتماعی، فضایل توفیقی. فضیلت به معنای خاص و یا همان فضایل اخلاقی، در حقیقت جزئی از فضایل نفسانی هستند که عبارت اند از: حکمت، شجاعت، عفت و عدالت. فیض سعادت را به دو قسم مظنون (دنیوی) و حقیقی (اخروی) تقسیم می کند. از دیدگاه وی کمال و سعادت نهایی انسان منحصر به شناخت خدای متعال است، البته سعادت امری ذو مراتب است و مراتب سعادت انسان ها ارتباط مستقیمی با درجات ایمان و توحید آنها دارد. بالاترین مرتبه سعادت، در حقیقت مرتبه ای است که انسان به معرفت شهودی نسبت به پروردگار خویش دست می یابد؛ اما بااین حال افرادی که از ایمان تقلیدی هم برخوردارند، به مرتبه از سعادت نائل می شوند.
نظریه نمایندگی از دیدگاه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اثباتی و پیرو آن نظریه نمایندگی، تأثیر زیادی روی جریان پژوهش های حسابداری داشته است. مطابق نظریه نمایندگی، شرکت مجموعه ای از روابط قراردادی و هدف آن بیشینه سازی ثروت سهام داران است. بین کارگزاران و کارگماران به سبب اهداف متفاوت، منفعت طلبی و فرصت طلبی، تضاد منافعی همیشگی وجود دارد و نظریه نمایندگی به دنبال راهکارهایی برای کمینه کردن هزینه های این تضاد است. در این مقاله مبانی نظریه نمایندگی تشریح و انتقادات وارد بر آن از دیدگاه اخلاق، تحلیل و بررسی شده است. مقاله ساختاری توصیفی تحلیلی داراست و برای گردآوری مبانی نظری و مطالب، از روش اسنادکاوی و کتابخانه ای استفاده شده است. این نظریه به علت دید محدود و ساده انگارانه، و نیز نادیده شمردن هنجارهای اخلاقی و جنبه های اجتماعی، توانایی محدودی در توصیف و پیش بینی رفتار انسانی دارد.
بررسی انسان شناسی عرفان اسلامی و دلالت های آن در تربیت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی مؤلفه های اساسی انسان شناسی عرفان اسلامی و دلالت های آن در تربیت شهروندی است. پرسش های پژوهش عبارت اند از: 1) انسان براساس مکتب عرفان اسلامی چه ویژگی هایی دارد؟ و 2) دلالت های انسان شناسی عرفان اسلامی در تربیت شهروندی چیست؟ جهت بررسی انسان شناسی عرفان اسلامی و نوع نگاه عرفان اسلامی به انسان می توان به چهار مؤلفة بنیادی عرفان اسلامی؛ یعنی وحدت، عشق، معرفت و خودآگاهی، و اخلا ق مداری توجه کرد. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش استنباط فلسفی، به بررسی مؤلفه های انسان شناسی عرفان اسلامی و استخراج دلالت های آن در تربیت شهروندی پرداخته شده است.
نتایج نشان می دهد که انسان شناسی عرفان اسلامی با بیان مؤلفه های خود از انسان، زمینه ها و قابلیت هایی را برای او فراهم می کند که در پرتو آن می توان دلالت هایی را در تربیت شهروندی استخراج نمود. شهروندانی که با تکیه بر عشق و محبت و اخلاق مداری و بر مبنای شناخت عالم درونی خویش به شکل یکپارچه و متحد به حل مسائل شهروندی و کمال خود در اجتماع خواهند پرداخت.
نقدنظام تربیتی مبتنی بر فلسفه سارتر با تأکید بر آرای شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
هدف این پژوهش، بررسی و نقد نظام تربیتی سارتر با تأکید بر آرای تربیتی شهید مطهری است. روش پژوهش بنیادی کاربردی و روش مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع اسنادی است. نتایج پژوهش نشان داد، بعد اهداف در نظام تربیتی مبتنی بر آرای سارتر شامل نسبیت گرایی در تعلیم و تربیت، فعال بودن شاگردان، یادگیری فردی، آزاد اندیشی و پرورش خلاقیت است؛ هم-چنین اصول تربیتی برگرفته از آرای وی شامل اصل فعالیت، مسؤلیت پذیری، آزادی، خلاقیت، نسبیت و شکاکیت است به علاوه روشهای تربیتی مستخرج از آرای تربیتی وی نیز شامل روش گفت و شنود و کلاس درس باز است. از سوی دیگر بعد اهداف در نظام تربیتی مبتنی بر آرای شهید مطهری شامل شناخت خداوند و نزدیکی به او، خود شناسی، توجه به فرد و اجتماع، آزادی معنوی، پرورش روحیه انتقادی بین افراد جامعه، پرورش قوه تفکر و ابتکار، ایجاد و تقویت روحیه علمی در متعلم و ایجاد روحیه اعتماد به نفس بین فراگیران است. هم چنین اصول تربیتی وی نیز شامل هماهنگی با فطرت، پیوند تربیت با معنویت، بهره گیری از اراده، و مجموعه روشهای تربیتی فلسفه تربیتی وی نیز شامل تعقل، تکریم، عبادی و... است. بر این اساس با تأکید بر آرای تربیتی شهید مطهری می توان آرای تربیتی سارتر را در زمینه هایی چون عدم ملازمت تربیت با معنویت، نفی فطرت انسان، عدم هدفمندی، غفلت از نقش و جایگاه معلمان در تعلیم و تربیت و افراط بر آزادی مطلق متعلمان مورد نقد و بررسی قرار داد.
تبیین دیدگاه علامه طباطبائی در بارة شأن اجتماعی انسان و دلالت های آن در برنامه درسی تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
مقاله یپیش رو، در صدد است با کاربرد شیوه ای تحلیلی، به استخراج و تدوین دیدگاه علامه طباطبائی در بارة شأن اجتماعی انسان و دلالت های آن در برنامة درسی تربیت اجتماعی بپردازد. نتایج پژوهش حاضر، نشانگر آن است که نظریه پردازان اجتماعی نگرش های متفاوتی پیرامون نحوه ی ارتباط انسان و اجتماع دارند؛ به نحوی که برخی، اصالت را به فرد و برخی به جامعه می دهند. در این میان، دیدگاه علامه طباطبایی، دیدگاهی ابتکاری و بدیع است که با اتکا به اندیشه های اجتماعی و انسان شناسی اسلام، توانسته است به بهترین نحو ممکن، شأن اجتماعی انسان را به تصویر بکشد. در اندیشه ی او، بین جامعه و افرادش رابطه ای دو سویه و بسیار عمیق وجود دارد که در آن هر کدام عامل رشد دیگری و در عین حال مسئول کمال خویشتن هستند. این جهت گیری، تغییری اساسی در برنامه های تربیت اجتماعی را می طلبد که بر خلاف آن چه امروزه در نظام های آموزشی جریان دارد، نه فرد را برای خدمت به جامعه تربیت کند و نه جامعه را ابزاری در دست او بداند.
کارکردهاى مؤثر تربیت اجتماعى در جامعه از منظر علّامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تربیت به منزله یکى از زیرساخت هاى مهم اجتماعى و مورد توجه ادیان و مکاتب گوناگون در طىاعصار و قرون متفاوت شناخته شده است. نظریه پردازان تعلیم و تربیت با نگاهى همه جانبه به مقولهتربیت، آن را در ساحت هاى متنوعى طبقه بندى کرده اند که مهم ترین بعد آن، تربیت اجتماعىمى باشد. هدف این پژوهش، بهره گیرى از آثار علّامه طباطبائى به منظور بررسى و تبیین دیدگاهایشان در ارتباط با کارکردهاى مؤثر تربیت اجتماعى در جامعه و استنباط اصول و روش هاى آن برمبناى تألیفات علّامه است. با مراجعه به آراى اجتماعى علّامه طباطبائى مى توان به راه حل جامع ومناسبى در این زمینه دست یافت. ازاین رو، این مقاله با روش توصیفى تحلیلى مى کوشد به اینپرسش پاسخ گوید که علّامه چه کارکردها و اهدافى را براى تربیت اجتماعى صحیح و کارآمد درجامعه مدنظر دارند؟ یافته هاى پژوهش حاکى از آن است که هدف نهایى تربیت اجتماعى مؤثر درجامعه دستیابى به سعادت و قرب الهى و داشتن جامعه اى بر مبناى قوانین الهى مى باشد.
نظریه «استفاده و رضامندى»رویکردى تحلیلى انتقادى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد تحلیل و نقد نظریه «استفاده و رضامندى» در رسانه است. طبق این نظریه، مخاطبان «میل» و «نیاز» خود را بر رسانه ها تحمیل، و بر روند سیاست گذارى و برنامه سازى آنها تأثیر مى گذارند. بر این اساس، رسانه باید مخاطب محور باشد؛ یعنى در جهت پاسخ گویى به امیال و نیازهاى عینیت یافته مخاطبان عمل کند. به نظر مى رسد که مدعاى اصلى این نظریه، در کل با برخى آموزه هاى دین مبین اسلام در خصوص وظایف و رسالت نهادهاى فرهنگى از جمله رسانه هاى جمعى در تعامل با مخاطبان خود، در تقابل مى باشد. یک رسانه دینى یا داراى مرجعیت الگویى و هنجارى دینى، نمى تواند و نباید در سیاست هاى فرهنگى و برنامه سازى خود، نیازهاى کاذب مخاطبان را با اهداف و اغراض ویژه در کانون توجه قرار دهد. از دید اسلام، تنها ارضاى نیازهاى واقعى است که با رعایت اصول، بالقوه مى تواند در حرکت تعالى جویانه مؤمن در سیر به سمت هدف غایى خلقت، یعنى قرب الهى مؤثر افتد. ازاین رو، یک رسانه مطلوب با معیار دینى، تنها باید ارضا و تأمین نیازهاى واقعى و شناخته شده مخاطبان را وجه همت خویش قرار دهد.
درباره بنیان معرفت شناختی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله حقیقت هم در قلمرو عقل نظری و هم در حوزه عقل عملی قابل طرح است. و تلاش هایی که برای نادیده گرفتن آن شده نه قانع کننده بوده است و نه مفید. دستیابی انسان به شناخت حقیقت فرایند پیچیده ای دارد که همان طور که کانت تصریح کرده است در آن علاوه بر داده های حسی، به مفاهیم مثل علیت هم نیاز است. و مفاهیم برآمده از کوشش فردی انسان ها نیست بلکه دستاوردی فرهنگی و حاصل کار جمعی انسان هاست. پس تلاش های ما برای رسیدن به معرفت به دیگر انسان ها و به تعبیر دیگر به یک نوع ذهنیت مشترک و بینابینی وابسته است. این یعنی نقش مهم «گفتار» در کسب معرفت ما از جهان؛ به تعبیر دیگر معرفت از طربق یک فرایند گفت وگویی به دست می آید. طبعا این فرایند شرایط و استلزامات و قوانینی دارد که در منطق گفت و گو مطرح می شود. مجموعه این قوانین شکل دهنده یک اخلاق معرفتی است که یک نظام صوری مرجع برای حل تعارض ها و نزاع هاست. این نظام نه تنها در حوزه کسب معرفت قابل اعمال است بلکه می توان آن را به حوزه عمل فردی و جمعی انسانی تعمیم داد و برای حل معضلات بشری از آن استفاده کرد. این گونه است که بشر برای پرهیز از خشونت و جنگ به گفت وگو به عنوان فرایندی امیدبخش برای حل و فصل معضلات بشری رهنمون می شود.
روش های شناختی آسیب زا در تربیت، با تکیه بر معارف علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
انسان برای دستیابی به تربیتی مناسب در راستای وصول به سعادت و کمال ابدی برای خود و دیگران، به روش های تربیتی همگام با زمان، مکان و موقعیّت موجود نیاز دارد. وی می تواند با بهره برداری از تجربة گذشتگان و منابع دینی و علمی به این روش ها دست یابد. در منابع روانشناسی و علوم تربیتی، از این روش ها بسیار سخن به میان آمده است، ولی این منابع کمتر به روش های تربیتی زیانبار و آسیب رسان توجّه و از آن یاد کرده اند. با این توصیف، این مقاله بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع دینی و داده های علوم معاصر، به تبیین مهم ترین روش های شناختی آسیب زا در تربیت پزداخته است که عبارتند از: تقلید کورکورانه، تربیت کودک مطابق با شرایط دوران مربّی، موعظه و نصیحت نابجا و بی توجّه به ارکان آن و آموزش محوری محض. در نهایت نیز راهکارهایی ارائه داده است، همچون به روز رسانی مبانی تربیت با استفاده از منابع دینی، ارائة تربیتی آینده نگر، رعایت شرایط نصیحت و در اختیار گذاشتن مطالب به کودک به اندازه و مطابق با نیاز وی.
نقش تقوا در خودکنترل شدن کارکنان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وجود «کنترل» در سازمان، تأمین کنندة سلامت فعالیت های کارکنان، و در نتیجه، افزایش کارایی و بهره وری و تحقق اهداف سازمانی است. کنترل بیرونی افراد با وجود اینکه کاری لازم است، اما بدون کنترل درونی ضمانت اجرایی ندارد. «خودکنترلی» شیوه ای است که در آن، فرد با توجه به باورها و ارزش های خود، اقدام به رفتار در جهت اهداف سازمانی می کند. «تقوا» نیز ملکه ای نفسانی است که بر اثر آن، انسان از خود در برابر خداوند سبحان به شدت مراقبت می کند تا دچار لغزش رفتاری نشود. در این تحقیق، که داده های آن با روش «کتابخانه ای» جمع آوری شده، مفهوم «خودکنترلی» و «تقوا» و نیز نظریه های انگیزشی و ابعاد اصلی نفس انسان بررسی شده است. با توجه به ابعاد سه گانة نفس، یعنی «علم»، «میل» و «قدرت» یکی از راه های ایجاد و تثبیت خودکنترلی در افراد، تقویت تقوای الهی در آنها ست. تجربه نیز تأیید می کند انسانی که از تقوای الهی برخوردار است بیش از دیگران خود را مقیّد به انجام وظایف سازمانی می داند. ازاین رو، یکی از راه های خودکنترل کردن کارکنان برای پایبندی به انجام وظایف سازمانی، تقویت تقوای دینی در ایشان است.
آرزوهای طولانی و فرایند مهار آن در اندیشة علوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
«طول امل» یا آرزوی طولانی نوعی بلندپروازی است که آثار زیان باری بر تمام ابعاد زندگی، اعم از مادی و معنوی بر جای می گذارد و سرانجام فراموشی مبدأ و معاد را به همراه دارد که مایة هلاکت و نابودی انسان می گردد. به این موضوع در سخنان امام علی علیه السلام فراوان تأکید شده است. به هر روی، انسان آرزوهایی دارد. بدین روی، لازم است آنها را مهار کند تا گرفتار بیماری مهلک «طول امل» نگردد. این نوشتار درصدد بیان راه های پیش گیری از ابتلای به این آفت روانی و درمان آن در صورت ابتلاست. یافتة پژوهش مبین آن است که مهار و درمان طول امل طی سه مرحلة متوالی صورت می گیرد: در مرحلة اول، انسان باید به نگرش صحیح نسبت به خود، جهان پیرامون و خالق یکتا دست یابد. در مرحلة دوم، به گزینش و ارزیابی آرزوها اقدام کند و آرزوهای گزینش شده را به اهداف قابل دسترس تبدیل سازد. در مرحلة سوم، به برنامه ریزی و تلاش برای رسیدن به اهداف خود مبادرت ورزد و از اتلاف وقت پرهیز کند.
تبیین نقش و جایگاه اصل تربیتی "" گذر از ظاهربه باطن"" در سبک زندگی اسلامی وتأثیر آن برشکل گیری تمدن نوین اسلامی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، جستجو درباره یک اصل تربیتی قرآنی تحت عنوان ""گذر از ظاهر به باطن"" است، که در سه محور چیستی این اصل، نقش و جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی و تأثیرش بر شکل گیری تمدن نوین اسلامی تکمیل می شود. در این پژوهش، که از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده، یافته ها حاکی است که اولا، این اصل، تربیتی و قرآنی است که با توجه به آموزه های قرآنی مبنی بر ظاهر و باطن داشتن عالم، روشهایی از جمله روش تجربی، عقلانی و شهودی برای دستیابی به باطن راهگشاست. ثانیا در سه حوزه آموزش و پرورش، خانواده و رسانه، که از عناصر مهم سبک زندگی است به ترتیب، توجه به آموزش معنا گرا در عین توجه به آموزش واقعگرا با ابزار و روشهای متناسب برای عبور از واقع به معنا، تربیت عقلانی و بصیرت آفرین، تولید برنامه-های عمق دار و تعقلی به جای برنامه های مروج نیازهای سطحی و ظاهری در رسانه استنتاج می-شود. ثالثاً در شکل گیری تمدن نوین اسلامی انتخاب این اصل به عنوان اصل معرفت شناختی استعلایی، که به حقیقت عالم رهنمون می شود در مقابل معرفتهای برخاسته از اومانیسم و ماده-گرایی دنیای غرب، که باعث توقف انسان در سطح پدیده ها می گردد، ضرورت می یابد.