فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برخی مصادیق سودگرایی منهای معنویت در اقتصاد اسلامی و ماهیت آن ها مورد بررسی قرار گرفته است، و بیان شده که سودگرایی در اقتصاد اسلامی از اخلاق و معنویت جدا نیست. در این پژوهش با اشاره به مکتب ماتریالیسم غرب و نظام سرمایه داری محض، که نقطه مقابل اقتصاد اسلامی است؛ دیدگاه اسلام و قرآن را به عنوان نظر برتر تبیین کردیم. از منظر قرآن کریم انسان دارای دو بعد مادی و روحانی است. از طرفی اسباب رشد و پیشرفت این ابعاد منحصر به اسباب مادی و طبیعی نیست بلکه عوامل غیر مادی نیز در ایجاد پدیده ها تأثیر دارد که انسان نباید صرفا به بعد مادی زندگی دنیایی متوسل شده و از مؤلفه های غیر مادی برای پیشرفت زندگی غافل باشد؛ از قبیل تعاون، عدالت، ایمان، خیرخواهی، اخلاق مداری، استقامت و تلاش و غیره. قرآن کریم یک نظام اقتصادی مناسب را با اهداف کلی خود هدایت می کند و خطوط کلی آن را ترسیم می نماید؛ ثروت و تمایل به سود و درآمد بیشتر را تحقیر نمی کند. در اقتصاد اسلامی، آن دسته از معاملاتی که همراه با زیاده خواهی های نامشروع که از راه حرام و دور از اخلاق و معنویت باشد، منهی خداوند واقع شده است، قرآن صراحتا اعلام می دارد سود گرایی و تمایل به سود بیشتر با نادیده گرفتن اوامر الهی و تضعیف حقوق دیگران نباشد؛ در واقع این اصول اخلاقی اسلامی نقطه مقابل خاستگاه غربی است که بر اساس ارزش های ماتریالیستی که سود حداکثری را به هر قیمتی جایز می داند بنا نهاده شده است. در اسلام افزایش ثروت وسیله ایست برای تکامل و تعالی انسان؛ اما در نظام سرمایه داری و مکتب های مادی ثروت را هدف نهایی تلقی می کنند. که چنین تفکری در اقتصاد اسلامی جایگاهی ندارد.
ماهیت، اهداف، اصول و روش های معاد باوری در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین فلسفه ی معادباوری با نظر به وجه تربیتی آن، بر اساس آیات قرآنی ذیل سه محورماهیت، ضرورت، اهداف و اصول و روش ها است. برای دست یافتن به این هدف، از روش تحلیل فلسفی و روش استنتاجی استفاده شده است. تبیین مقدمه های لازم معادباوری با استفاده از تحلیل منطقی فرارونده مبتنی بر آیات قرآنی صورت گرفته و اصول معادباوری، با استفاده ازروش قیاس عملی استنتاج شده که نتیجه قیاس، دو گزاره مقدماتی توصیفی و تجویزی است که از پاسخ دو سؤال اول و دوم به دست آمده و روش ها نیزمبتنی بر اصول تربیتی استخراج گردیده اند. در مجموع عناصر اصلی ماهیت معادباوری عبارت اند از اندیشه ورزی، وابستگی به فطرت انسان، اطمینان و باور قلبی به پایان پذیر بودن دنیا، ادامه ای بر حیات انسان و اهداف معادباوری عبارت اند از متعالی شدن قوه عقل و نمود آن در همه ی امور، امنیت و آرامش روانی، پیدایش بینش درست نسبت به زندگی دنیایی و احساس مسئولیت و اصول آن، ایمان توأم با تعقل، بازگشت به خویشتن، معرفت بخشی، استمرار و امتناع و روش های آن نیز پرسشگری، حل مساله، بارش مغزی، تذکر، همیاری، اسوه سازی، عبرت آموزی، تذکر و موعظه بوده اند.
وظیفه گرایی اخلاقی کانت در بوته نقد و بررسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
یکی از مباحث مطرح در فلسفة اخلاق، معیار ارزش گذاری افعال اخلاقی است. کانت، فیسلوف آلمانی، معتقد است تنها فعلی واجد ارزش اخلاقی است که مطابق با تکلیف باشد و فاعل هیچ گونه انگیزه دیگری غیر از عمل به وظیفه نداشته باشد. برای فهم اینکه چه عملی مطابق با وظیفه است، باید به امر مطلق مراجعه کرد. مراد از امر مطلق، که تمام وظایف اخلاقی ما را مشخص می کند، عبارت است از: بنابر آن قاعده ای عمل کنید که بتوانید همزمان اراده کنید که آن قاعده، قانونی جهان شمول گردد. وی امر مطلق را حکم بدیهی عقل عملی می داند. ازآنجاکه این امر مطلق است، احکام به دست آمده از آن نیز مطلق خواهد بود. این پژوهش، با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف معرفی و نقد مکتب اخلاقی کانت تدوین یافته است.
اهمیت و جایگاه عشق بین همسران در سبک زندگی اسلامی- قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهکده جهانی معاصر، سبک ها و شیوه های متعددی برای زندگی همسران مطابق با ادیان، علوم، سلایق، آداب، رسوم و فرهنگ های مختلف در جوامع وجود دارد؛ مسلماً دین مبین اسلام به عنوان یک دین پیشرو و به عنوان کامل ترین آنها، الگو و سبک خاص و ویژه ای برای همسران در همه حوزه ها از جمله حوزه عاطفی دارد که باید مورد توجه و تبیین دقیق قرار گیرد تا جوانان، خانواده ها و در یک کلام اجتماع اسلامی با آن، به عنوان بهترین الگوی عشق ورزی آشنا شده، به ارزش های اصیل دین خود نزدیک و آن را در زندگی خود عینیت بخشند. بر این اساس و به منظور تقویت و حفظ کیان خانواده و نجات زندگی زناشویی انسان ها به عنوان یکی از مهم ترین معضلات و مسائل اجتماعی، در مقاله حاضر به تبیین اهمیت و جایگاه عشق به عنوان یک فضیلت اخلاقی- قرآنی در حوزه عاطفی سبک زندگی همسران با روش توصیفی تحلیلی پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که در میان الگوهای متعدد عشق ورزی، آنچه آموزه های قرآن و دیگر متون اسلامی- اخلاقی بر آن تاکید دارند، عشق و محبت بر اساس ویژگی های شخصیتی، معنوی و روحانی همسر است که نه تنها داشته های ظاهری و جسمانی را نفی نمی کند، بلکه آن ها را تحت تأثیر قرار داده، دلنشین تر و جذاب تر کرده و می تواند در مسیر کمال، انسان را به سوی عشق الهی رهنمون سازد.
تلاقی های منطق و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات فلسفه منطق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این جستار با اشاره به برخی قلمروهای تلاقی منطق و اخلاق، به مشکلات و راه حل ها و عرصه های جدید و بدیع پژوهش که ثمره این تلاقی ها بوده، پرداخته می شود. از میان مباحث و مسائل بسیار، در این مجال، این چند مناقشه منطقی فلسفی را گزارش و بررسی می کنیم: شکاف «است باید» (مسأله هیوم) و طرح برخی راه حل های طرح شده در مقابل آن و پارادکس های منطقِ تکلیف، اصل منطقی اخلاقی «بایستن مستلزم توانستن است» و تحلیل منطقی آن، مغالطه طببیعی انگارانه (و در ذیل آن استدلال از راه پرسش گشوده)، مسائل و مناقشات ناظر به استدلال و قیاس عملی و اخلاقی (در قالب نقش اصول در استدلال اخلاقی و مسأله ضعف اراده). این مسائل و مناقشات در طی تاریخ فلسفه جدید، باعث ایجاد ادبیات و آثار و موضوعات جدید بسیاری در هر دو قلمرو منطق و اخلاق شده است؛ سیری که همچنان ادامه دارد. این ها مباحثی است که خود طرح کنندگان اولیه به آن ها التفات و توجه نداشته اند.
اهداف تربیت عرفانی در نگاه مولانا با تأکید بر انسانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تربیت عرفانی یکی از ساحتهای تربیتی معنوی است که در آموزه های عارفان اهل طریقت و سیر و سلوک ریشه دارد. هدف از نگارش این مقاله، استنتاج اهداف تربیت عرفانی مولانا شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم هجری از آرای انسانشناسانة اوست که در آثارش نمودار است. این پژوهش با روش توصیفی استنتاجی نگارش یافته است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی مولانا در تربیت آدمی، فنا و بقای بالله دانسته شده و سایر اهداف که در حکم اهداف واسطه ای در تربیت عرفانی است، در راستای تحقق آن وضع گشته است که اهدافی مانند رسیدن به تغییر خویشتن، دریافت بارقه های حق، رسیدن به معرفت شهودی، عشق، موت اختیاری و... در زمرة این اهداف قرار می گیرد که هر یک از آنها در رسیدن انسان به هدف اصلی او در تربیت عرفانی از نگاه مولانا یعنی همان فنا و بقای بالله نقش مهمی بر عهده دارد.
«خودفراموشی» در بستر از خودبیگانگی با تکیه بر دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی با الهام از منابع دینی با زبان شعر، تمثیل و جملات نغز، سعی در واکاوی معنا، علل، پیامدها و در نهایت راهکارهایی جهت درمان آن داشته است. از نظر مولوی، انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط، از آن دورافتاده و دچار خودفراموشی شده است. آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند، تعلق به ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که تیرگی و ظلمت را بر وی غالب می سازد. در نتیجه او در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود را دارد. این سیر استکمالی آثار مولوی در قالب قوس نزول و صعود قابل تصویر است. از دید مولوی دو دسته عوامل درونی و بیرونی باعث عدم شناخت خویشتن است. از نظر وی نقطه مقابل علل خودفراموشی، راه هایی برای خودیابی و غلبه بر خودفراموشی است. و راه درمان آن چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست.
مدل ارتقای سطح اخلاق ورزشی با رویکرد اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارضات اخلاقی در حوزه ورزش و رشد فضایل اخلاقی در محیط های ورزشی مورد کم توجهی قرارگرفته و خود یک مسئله است. با توجه به جایگاهی که مسائل دینی در ترویج اخلاقیات و حتی تأثیرات قابل توجه در موقعیت و کامیابی ورزشی دارد نهادینه سازی شاخص های اخلاقی برگرفته از آموزه های دینی تحت عنوان «مدل ارتقا سطح اخلاق ورزشی با رویکرد اخلاق اسلامی» به عنوان راهبردهای کلان ارتقا سطح اخلاق ورزشی حائز اهمیت است. این طریق می توان گام های عملی برای ارائه تصویری معنادار از ورزش مورد تأکید اسلام و همچنین دستیابی به باشگاه، تیم و ورزشکاران و سازمانی اخلاقی دست یافت.
بررسی رابطه تئوریکِ اخلاق اسلامی و رفتار فرانقش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط های رقابتی امروزی، توسعه رفتارهای فرانقش در میان کارکنان از عوامل کلیدی برای ارتقای عملکرد سازمانی به شمار می رود. از سوی دیگر، مسئولیت اجتماعی سازمان ها، توجه به اخلاق را ضروری ساخته است. شباهت ها و اشتراکات رفتاری و مصداقی این دو مقوله، بررسی رابطه تئوریک اخلاق اسلامی و رفتارهای فرانقش را به مسئله اصلی این پژوهش تبدیل کرده و این پژوهش درصدد است تا ضمن رجوع به بُن مایه های دینی، به مقایسه دو مقوله «اخلاق» و «رفتار فرانقش» بپردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، روش و ماهیتِ داده ها به ترتیب، کاربردی، اسنادی و کیفی است. نتایج پژوهش بیانگر برتری اخلاق بر رفتار فرانقش از ابعاد مختلف است؛ ازجمله: مطلق و جهان گیر بودن، استمرار داشتن، داشتن مبانی حقیقی و متعالی، پشتیبانی دین و مذهب، منشأ و ریشه های عالی، اختیاری بودن، هدف متعالی و محدود نشدن به برخی از رفتارهای معین. برپایه این نتایج مدیران می توانند با ترویج اخلاق اسلامی در میان کارکنان، رفتارهای فرانقش را با ماهیتی متعالی و به گونه پایدارتر توسعه دهند.
مفهوم شناسی و کارکردهای هنجار
حوزههای تخصصی:
هنجارها در حیات انسان، نقشی بیش از تصویری ایفا می کنند که در چارچوب دروس تخصصی روانشناسی بالینی، علوم تربیتی و در نظریه های جامعه شناختی ترسیم می شود. دامنه تأثیر هنجارها به گستردگی تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد است. شناسایی هنجارهای موجود در جامعه و زندگی افراد، بررسی نحوه تأثیر آن ها در هدایت افعال فردی و اجتماعی، و آسیب شناسی هنجارها، به ویژه با توجه به تسلط روزافزون رسانه ها و وابستگی علمی جامعه ایران به غرب، به ضرورتی جدی تبدیل شده است. برآوردن این ضرورت، در ابتدا، نیازمند بررسی و فهم اصطلاح هنجار و کارکردهای آن برای زندگی انسان است. ازاین رو، در این مقاله ابتدا اصطلاح هنجار به لحاظ مفهوم شناسی بررسی شده است. سپس، با تکیه بر اصول حاکم بر فرایند ادراک، مدل نظری کارکردهای سه گانه هنجار برای افعال انسان ارائه شده است. در پایان، براساس این مدل، چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری، اعتبار هنجارها و اَشکال مختلف آسیب هنجارها شرح داده شده است. تأمل در مدل چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری نشان می دهد که آسیبِ هنجارها به سه طریق اساسی سقوط اعتبار هنجارها، ایجاد تردید درباره اعتبار هنجارها به عنوان ابزار قدرت به منظور هدایت و مهار انسان ها و گروه های اجتماعی، و همچنین حضور هم زمان هنجارهای متناقض در اذهان و افعال افراد صورت می گیرد.
بررسی سازگاری ارزش های اخلاقی با دین با تأکید بر اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۳ (پیاپی ۳۵)
95 - 129
حوزههای تخصصی:
مفاهیم نظری، به ویژه مفاهیمی که با انسان ارتباط دارند، عموماً معروض آرای مختلف واقع می شوند. از جمله این مفاهیم، « دین » و « اخلاق » است که همواره مورد چون و چرا قرار گرفته و به زعم بحث و بررسی های فراوانی که در این دو حوزه انجام شده است، اختلاف نظرها همچنان به قوت خود باقی اند. دین و اخلاق رابطه ای تنگاتنگ با یکدیگر دارند. کسان بسیاری هستند که معتقدند اخلاق، به نحوی از انحاء، نیازمند پشتیبانی دین است. در واقع، اخلاق متکی به مذهب و اعتقاد به پاداش و کیفرهای روزبازپسین، مجری و پشتوانه اصول اخلاقی می باشد. در وابستگی اخلاق به دین پرسش اساسی این است که ارزش های اخلاقی چه رابطه ای با دین دارند؟ در این مقاله نگارنده می کوشد که نشان دهد بر خلاف بینش مدرنیته و عصر روشنگری، انسان در برابر « ارزش» قرار گرفته است. مجموعه این ارزشهاست که « اخلاق » را می سازد. اخلاق انسانی، ارزشهایی اند که از فطرت نوعی انسان سرچشمه می گیرند و درجه تکامل نوعی انسان، بر حسب درجه رشد این ارزش های متعالی ارزیابی می شود و تکامل وجودی نوع انسان در طول تاریخ، در جهت تقویت این ارزشها حرکت می کند. در این راستا، مهم ترین رسالت ادیان، رسالت ترویج اصول و ارزش های اخلاقی است. از این رو، ادیان بر ارزش های انسانی و اخلاقی تأکید دارند؛ و هدف ادیان این است تا جامعه انسانی را انسانی تر و اخلاقی تر کنند و به تبع در اکثر ادیان، به ویژه دین مبین اسلام، ارزش های اخلاقی با دین سازگاری و وفاق دارند.
اصول اخلاق حرفه ای در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های دانش اخلاق که به تازگی در ایران جایگاهی پیدا کرده، حوزه اخلاق حرفه ای است که لازم است ازلحاظ معرفتی بیشتر به آن توجه شود. یکی از منابع غنی در اخلاق حرفه ای، آموزه های دین مبین اسلام است. اما شناخت و ترویج اخلاق حرفه ای برمبنای اسلام، بدون تحلیل آموزه های اخلاقی نهج البلاغه امکان پذیر نیست. باتوجه به این مهم، در پژوهش حاضر برآنیم تا با استفاده از روش تحلیل اسنادی، اصول اخلاق حرفه ای را در کتاب ارزشمند نهج البلاغه بررسی کنیم. نتایج نشان می دهد که امام علی (ع) همواره به بحث اخلاقیات و اصول اخلاقی توجه داشته اند و در موارد فراوانی، کارگزاران و یاران خود، به طور اخص و تمامی انسان ها را در طول زمان به رعایت آنها فرمان داده اند. اصول اخلاقی مطرح در نهج البلاغه، مشتمل بر: اصل احترام، اصل آزادی، اصل انصاف، اصل وفای به عهد، اصل امانت، اصل صداقت، اصل مسئولیت پذیری، اصل نقادی و انتقادپذیری، اصل مدارا و سعه صدر، اصل قانون مداری، اصل اعتدال و اصل رازداری است.
خوانشی اسلامی از فلسفة اخلاق یونان؛ نگاهی هرمنوتیکی به تهذیب الاخلاق مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
چگونگی شکل گیری و تحول مفاهیم و انتقال آن به فرهنگ و تمدن دیگر، جسارتی سترگ در فهم اندیشه است. نوشتار پیش رو، متن «تهذیب الاخلاق» را برای بررسی انتخاب کرده، تا با نگاهی هرمنوتیکی (تفسیری)، از چگونگی تحول مفاهیم اخلاقی یونان، نحوه انتقال و برگردان آن به فرهنگ و اندیشه اسلامی، گزارشی فراهم آورد. پرسش این است: با توجه به شیوه هرمنوتیکی، فهم مفاهیم اخلاقی نزد مسکویه چگونه است؟ «تهذیب الاخلاق» متنی است که مفاهیم اخلاقی و بنیان های این مفهوم را در درون نظام زبانی واژگانی خود جای داده است. تبار متن تهذیب الاخلاق را می توان در «اخلاق نیکوماخوسِ» ارسطو، به عنوان بینامتنیت[1] مسکویه، انگاشت. بنیاد های فلسفی اخلاقی متن تهذیب الاخلاق نزد ارسطو و مسکویه یکسان نیست. پولیس (شهر دولت)[2]، فرونسیس (عمل)[3]، ریطوریقا (سخنوری)[4]، پراکسیس (کنش)[5]و دیکه (عدالت)[6] مفاهیم کلیدی برای تبیین بنیان های فلسفه اخلاق نزد ارسطو است. در حالی که فضیلت، سعادت، خرد و مدنیت، مفاهیمی هستند که در نظام اخلاقی مسکویه برجسته اند. واژه ها به شکل یونانی آن نزد مسکویه حاضر نیست، اما مسکویه فهم و ترجمه ای از این مفاهیم بیان کرد که بنیان های اخلاق فلسفی را پی ریزی کرد. نوشتار پیش رو تلاشی است برای فهمِ تحولِ مفاهیمِ اخلاقی در حوزه فکر اسلامی؛ به منظور نشان دادن «امکان شکل گیری دانش فلسفی اخلاق» در اسلام دوره میانه.
[1]. intertextuality [2]. Polis [3]. phronesis [4]. rhetoric [5]. praxis [6]. Dike
نسبت حسن و قبح عقلی و شرعی در ذبح اسماعیل(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به کمک صورت بندی تعارض بین عقل و دین، محل تعارض تنقیح می شود. سپس با تبیین رویکردهای حسن و قبح عقلی و شرعی (نظریه امر الهی)، نسبت آنها در فرمان ذبح اسماعیل بررسی می شود. بنابر نظریه امر الهی، معرفت اخلاقی وابستگی حداکثری به دین دارد. وقتی این مبنا را بر ماجرای قربانی کردن اسماعیل(ع) تطبیق دهیم، دچار تزاحمات اخلاقی می شویم که ناشی از تحکم و قرائت حداکثری از نظریه امر الهی است. پس به ناچار یا باید اخلاق را تعطیل کنیم یا از نظریه امر الهی، قرائت معتدل تری ارائه دهیم تا با اخلاق سازگار شود. هر کدام از این روش ها توفیق اندکی در حل تعارض بین دین و اخلاق پیدا می کنند؛ اما روش پایانی از همه موفق تر به نظر می رسد.
رابطه سبک های درون سازی مذهب و انسجام خانواده در گروهی از دانشجویان متأهل دانشگاه شیراز
منبع:
مطالعات معارف اسلامی و علوم تربیتی (علوم تربیتی از دیدگاه اسلام) سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
25-42
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقشی بسیار اساسی در شکل دهی شخصیت و ویژگی های انسان ایفا می کند؛ در این میان، انسجام خانواده از سازه های با اهمیت تلقی می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، پیش بینی انسجام خانواده بر اساس سبک های درون سازی مذهب است. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی است که به روش همبستگی و در پارادایم کمی انجام می گیرد. شرکت کنندگان پژوهش، 232 نفر، شامل 137 نفر دانشجوی متأهل مرد و 95 نفر زن از دانشگاه شیراز هستند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. برای سنجش انسجام خانواده، از مقیاس فرایندهای خانواده سامانی، و برای بررسی سبک های درون سازی مذهب از پرسش نامه خودگردانی مذهبی ریان و همکاران استفاده شده و روایی مقیاس ها از طریق تحلیل عامل و پایایی آن ها به روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. نتایج تحقیق، بیانگر روایی و پایایی مطلوب مقیاس هاست. با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان، میزان پیش بینی انسجام خانواده توسط هر یک از سبک های تنظیمی همانندسازی و درون فکنی مذهب مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که سبک تنظیمی همانندسازی، پیش بینی کننده مثبت، و سبک تنظیمی درون فکنی پیش بینی کننده منفی انسجام خانواده است. بنابراین می توان گفت که سبک های تنظیمی مذهب از پیش بینی کننده های انسجام خانواده هستند و احتمالاً با سوق دادن سبک درون سازی مذهب به سمت همانندسازی، انسجام خانواده قابل افزایش خواهد بود.
جایگاه و عظمت ذکر خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذکر و یاد خدای متعال، شامل ذکر لفظی و ذکر قلبی است و هر دو موجب شناخت و معرفت بیشتر خدای متعال می شود. شناخت افراد از خدای متعال، دارای مراتب گوناگون است. هرچه معرفت انسان نسبت به خدا، اسماء و صفات الهی بیشتر و عمیق تر باشد، یاد او نیز عمیق تر و گسترده تر خواهد بود.
اگر درصددیم که حقیقتا یاد خدا را در دل زنده کنیم و به معنای واقعی آن توجه نموده، باید معرفت خویش را نسبت به خدای متعال افزون کنیم، باید زمینه آلودگی ذهن و زبان خود را از بین ببریم و از بسیاری از رذایل اخلاقی، به ویژه زبانی به دور باشیم تا بتوانیم به خدای متعال تقرب جوییم.
تزاحم ارزش های اخلاقی در رسانه و راه حل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق و رسانه، و تعامل دو سویه آن دو، و نقش اخلاق در رسانه، همواره از مباحث جذاب و در عین حال، چالش زا بوده است. سؤال اصلی این است که آیا در عرصه اخلاق می توان معیارها و ضوابطی را فرازمانی و فرامکانی تصور کرد که همواره اصحاب رسانه در عمل بدان پایبند بوده، و با عمل بدان، رسانه اخلاقی داشت؟ و یا اینکه، اخلاق و ارزش های اخلاقی اموری نسبی اند و در هر زمان و یا مکانی، و نسبت به هر فرد و یا موقعیت اجتماعی، این امور معنا و مفهوم متفاوتی را از حیث ارزش بودند، تداعی می کنند. از سوی دیگر، اگر معتقد به اصول و ارزش های اخلاقی ثابت و فرازمانی باشیم، در تعامل دوسویه اخلاق و رسانه، باید اصحاب رسانه در مقام عمل و در مقام تزاحم، به چه اصول، قواعد و یا معیارهایی پایبند باشند؟ به نظر می رسد، در اسلام ما دارای ارزش های اخلاقی ثابت و فرازمانی و فرامکانی هستیم. ازاین رو، ممکن است اصول حاکم بر رسانه، و ارزش های اخلاقی جامعه، در مقام عمل دچار تزاحم شوند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بحث از تزاحم ارزش های اخلاقی در رسانه پرداخته، معیارهایی را برای برون رفت از این تزاحم ها بیان می کند.
سعادت از منظر فلسفه های مشاء، اشراق و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
سعادت از دغدغه های اساسی هر انسان بوده و از مباحث مهم دین، اخلاق، فلسفه اخلاق و انسان شناسی فلسفی به شمار می آید و عالمان دینی و فیلسوفان اسلامی همواره به مطالعه و تحقیق در آن پرداخته اند. این پژوهش، در پی بررسی چیستی سعادت از دیدگاه فلسفه های مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است. از نگاه این مکاتب، سعادت عبارت است از: درک کردن و رسیدن به لذت هایی که برای انسان کمال محسوب می شود. اما ازآنجاکه قوای نفس انسان متعدد بوده و برای هر کدام، لذت های خاصی کمال است، سعادت نیز متکثر و دارای مراتب مختلف می باشد، مانند سعادت حسی، سعادت خیالی و سعادت عقلی. برترین مراتب سعادت، همان لذت های عقلی است که برای نفس ناطقه حاصل می شود و سعادت حقیقی نیز همان است که در بُعد نظری با ادراک معقولات و اتصال به مجردات و در بُعد عملی با استیلای بر بدن به دست می آید. در نهایت، مکاتب فلسفی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در چیستی سعادت، همسو و هم نظر هستند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی انجام شده است.
اعتمادگرایی اخلاقی در رسائل مشرقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
اخلاق ابن سینا در «رسائل مشرقی»[1] به میزان کسب معرفت از عالم بالا بستگی دارد؛ یعنی هر قدر معرفت افراد به عالم فرشتگان و عقول بیش تر باشد، آن ها انسان های اخلاقی تری خواهند بود. وی در این رسائل، افراد را از لحاظ توانایی در کسب این نوع معرفت، به دو دسته برادران حقیقت و غیر آنان تقسیم می کند. در قسمت اول این مقاله، با تأکید بر این نکته، نشان می دهیم که عامل ممیز میان این افراد، معرفت شناسانه و در حقیقت، به میزان علم و دانش آن ها است. در ادامه نیز تلاش ابن سینا را برای گذر از این تفاوت معرفت شناسانه که عامل تمایز بین افراد در داستان های مشرقی است بیان کرده، سعی او را در رسیدن به ادراکی واحد از امر اخلاقی در قالب طرح معرفت شناسی اعتمادگرا بررسی خواهیم کرد. در ادامه نیز از زمینه های طرح اعتمادگرایی نزد ابن سینا سخن می گوییم. در پایان، چگونگی از بین رفتن دوگانگی معرفت شناختی مطرح در اخلاق ابن سینا را توضیح خواهیم داد. [1]. منظور ما در این مقاله از رسائل مشرقی، سه داستان تمثیلی رسالة الطیر، حی بن یقظان و سلامان و ابسال است؛ و تنها برای تمییز این رسائل از سایر آثار ابن سینا از این عنوان استفاده کرده ایم.