فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 90
حوزههای تخصصی:
اخلاق دانش چگونه زیستن است. ارزش های اخلاقی یکی از عوامل بسیار مهم در روند شکل گیری معماری اسلامی هستند. معماری عرصه ایی برای بروز و ظهور زندگی فردی، اجتماعی و نمود ارزش های اخلاقی است. توجه به ارزش های اخلاقی وجودی انسان و جامعه، از نیازهای اساسی شکل گیری محیط و زندگی انسان است. با توجه به تاثیرات محیط به عنوان یکی از عوامل موثر بر تربیت اخلاقی کودک، نیازمند شناخت دقیق از ویژگی های موثر بر تربیت اخلاقی کودک می باشیم تا بر این اساس بتوانیم محیطی طراحی کنیم که به رشد اخلاقی کودک کمک کند و در واقع تربیت اخلاقی کودک را به دنبال داشته باشد. در اینجا این سوال مطرح است که آموزه های اسلامی چه راهبرد و راهکارهایی را در خصوص محیطی مناسب تربیت اخلاقی کودک ارایه داده است؟ و ویژگی های یک مهد کودک مناسب برای تربیت اخلاقی کودک براساس آموزه های اسلامی چیست؟ بر همین اساس هدف این پژوهش ارایه اصول و الگویی برای طراحی مهد کودک براساس آموزه های اخلاقی می باشد. در این پژوهش سعی گردیده است با استناد به آموزه های اسلامی و با روش استدلال منطقی و تفسیر و تحلیل آن ها، مولفه ها محیطی و معماری مکانی مناسب برای تربیت اخلاقی کودک استنتاج و ارایه گردیده است.
حکمت متعالیه در آیینه الشواهد الربوبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه که به قلم مؤسس حکمت متعالیه صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی به رشته تحریر درآورده شده است، در واقع عصاره اى افکار فلسفی و بخصوص کتاب مطولش به نام الاسفار الاربعه همان حکیم و چکیدهای آرا فلسفی-عرفانی مکتب حکمت متعالیه می باشد که آثار این فیلسوف و افکار فلسفی-عرفانی-دینی اش، در همه دنیا، اعم از شرق و غرب معروف و تاثیرگزار است. اما بر اساس محتوی و مطالبی که کتاب شواهد با عناوین چون مشهد، شاهد، اشرق و... پوشش می دهد به نظر می رسد که نظر نهایی مؤسس حکمت متعالیه و آرا فلسفی اش را در در بر می گیرد. این کتاب با محتواى پر از حکمت و معرفت عقلى و دینى و عرفانی، از قدیم الایام در مدارس و حوزه هاى علمیه، کتاب درسى و مرجع اهل حکمت و عرفان بوده است. این أثر فلسفی که بر اساس استدلال های حکمت صدرایی به موضوعات فلسفی پرداخته است، در توسعه یافتن حکمت گامی بزرگ بوده، لذا شروح و تعلیقات زیادی بر آن نوشته شده و برای آگاه شدن از استدلال و براهین فلسفی این حکمت، حکمای ماهر و حاذق، به آن مراجعه کرده و هرکس به نوبه خود و به مقدار استعدادش از آن بهرمند شده است.
تأثیر زمان اجرا بر تعهد در حقوق ایران و اسناد بین المللی با تأکید بر اخلاق و مصالح اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
روابط قراردادی میان اشخاص تحت حاکمیت قوانین و شریعت و متن قرارداد و عرف است و بر اساس این منابع اختلافات طرفین حل و فصل می گردد. اخلاق در قراردادها از دو جنبه قابل بررسی است. اول اخلاق به عنوان یک منبع حقوقی که مورد استناد قاضی در صدور رای واقع گردد و دوم اخلاق توسط هر یک از طرفین در روابط قراردادی که باید مورد عمل قرار گیرد. اگرچه زمان اجرا از ارکان و اسباب اساسی تشکیل تعهد نیست، همانگونه که فقدان آن از موانع محسوب نمی گردد و تعهد با این اوصاف صحیح است، لیکن مسأله این است که حقوقدانان، مجهول، مردد، نامعلوم، مبهم ماندن زمان اجرا، حتی تفویض اختیار زمان اجرا به متعهد را به استناد بند 2 ماده 233 و ماده 401 ق.م به دلیل سرایت «جهل به عوضین» و ایجاد «غرر» باطل می دانند. در حالیکه، مواد فوق نه تنها با احراز قصد و تشخیص موضوع تعهد دلالت بر بطلان ندارند، بلکه در کنار سایر عوامل و ابزارهای احراز زمان اجرا، می توان زمان اجرای تعهد را معیّن کرد و انحلال تعهد را باید صرفاً محدود به عامل خارجی دانست. همانگونه که اسناد بین المللی مورد بحث (کنوانسیون بیع بین المللی کالا، اصول حقوق قرارداد اروپا، اصول قراردادهای تجاری بین المللی و طرح چهارچوب مشترک مرجع) چنین است. پژوهش حاضر با استدلالات جدید ضمن بررسی نقش زمان در تعهد، از تأثیر فقدان آن در تعهد بحث می نماید و در پی اثبات این مسئله است که زمان اجرای قابل احراز از تعهد و زمان اجرای قابل احراز به کمک تفسیرِ نوین، آثاری همانند آثار زمان اجرای معیّن بر تعهد داشته باشد که در این شرایط، تعهد استوار بوده و در صورت نقض تعهد، متعهدله می تواند به متعهد برای هریک از طرق جبران خسارت متوسل شود، مگر عاملِ خارجیِ سنگین در حین اجرای تعهد حادث گردد که در این شرایط یا حیات تعهد خاتمه می یابد و یا برخلاف نظر حقوق دانان، با حسن نیّت و رفتار منصفانه توجیه می گردد و تعهد تعدیل می شود.
جلوه های پست مدرنیسم در رمان «دل فولاد» نوشته ی منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
169 - 196
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه ها، اصول و مؤلفه های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این که چه خصایص و مؤلفه هایی را می توان به عنوان مبنای این نوع ادبی قرار داد، مهم ترین موضوع در این نوع است. بر همین اساس این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی در نظر دارد که با تحلیل رمان «دل فولاد» منیرو روانی پور، نویسنده ی دوره ی معاصر ایران که به سبک پست مدرنیسم نگاشته شده، به معرفی و شناخت نسبی این مؤلفه ها بپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مؤلفه هایی همچون بى نظمى زمانى در روایت رویدادها، عدم قطعیت، تناقض، جابه جایى، عدم انسجام، فقدان قاعده، زیاده روى در استفاده از صنایع ادبى، دور باطل، پارانویا، اختلالات زبانى و بالاخره استفاده ی افراطى از شیوه ی جریان سیال ذهن در این رمان وجود دارد و سبک نوشتاری روانی پور متأثر از مکتب ادبى پست-مدرن بوده و بسیارى از مؤلفه هاى ادبیات پست مدرن در رمان وى قابل مشاهده است.
رویکرد قرآنی حل تعارضات اخلاق مبارزه و مقاومت در سنجه تعالیم انبیاء(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق مبارزه و مقاومت در راستای احقاق حقوق و ارزش های انسانی، نقشی محوری در تاریخ ایفا کرده است. با این وجود، این عرصه خطیر همواره با چالش هایی همراه بوده است. از مهم ترین این چالش ها، تعارضات اخلاقی است که در این عرصه رخ می دهد. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و تحلیلی، براین فرضیه استوار است که با استناد به تعالیم انبیاء می توان، راه حل موجه و اخلاقی این تعارضات را اصطیاد نمود. یافته های تحقیق نشان می دهد از مهم ترین تعارضات اخلاقی در اخلاق مبارزه، تعارض در منافع و ارزش ها است. در حل تعارض انعطاف ناپذیری در برابر دشمن و وارد شدن ضربه به جبهه مبارزه (تحریم اقتصادی، تحریف شخصیت) این ضربات نباید عاملی برای انعطاف در برابر دشمن تلقی گردد. از دیگر تعارضات در جهت منافع، مسئله جمع غنائم و تمرکز بر اهداف استراتژیک است که با محوریت فرامین الهی بر اطاعت از فرماندهی به حل این تعارض اخلاقی پرداخته شده است. تعارض بین مبارزه با شرک والدین و احترام به آن ها از جمله تعارضات در ارزش ها است. در این خصوص، انبیاء الهی در صورت وجود تهدید از سوی نزدیکان، با دلسوزی و بدون بی احترامی، آن ها را به ایمان دعوت می کردند و در غیر این صورت به مقابله با آن ها می پرداختند. از دیگر تعارضات ارزشی، به تعارض بین حفظ جان و مقابله با ظلم می توان اشاره کرد .در جهت حل تعارض مذکور براساس تعالیم انبیاء، ترجیح مبارزه با ظلم از واجبات ادیان الهی است.
روش های تربیت عرفانی مبتنی بر دیدگاه های انسان شناختی علامه حسن زاده آملی در ابعاد شناختی، گرایشی وعملی با تاکید بر دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
155 - 187
حوزههای تخصصی:
عُرفا عرفان را علمی می دانند که یقینی ترین راه دستیابی به حقیقت و عالی ترین نوع تربیت معنوی است. تربیت عرفانی از نظر علامه حسن زاده، تربیتی انسان ساز و در حقیقت عروج نفس به معرفت حق تعالى، و اعتلاى آن به تخلّق به اخلاق ربوبى و تأدّب به آداب الهى است. این تحقیق در پی تبیین روش های تربیت عرفانی ویژه دانش آموزان نوجوان است. در این پژوهش با کمک تکنیک اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع یک، مبانی نوع دو و مبانی نوع سوم مبتنی بر دیدگاه های انسان شناختی علامه حسن زاده مشخص شده اند؛ اهداف و اصول تربیت عرفانی پس از تعیین گزاره های واقع نگر دوره نوجوانی و بر اساس روش استنتاجی تعیین شدند و با استفاده از قیاس عملی، روش ها در سه بعد شناختی، گرایش و عملی مشخص شده اند: روش های تربیت عرفانی در بعد شناختی: -روش تزکیه علمی عملی- روش تحصیل علم نافع- روش دعا و مناجات- روش تفکر و ذکر دائم- روش احتجاج و استدلال- روش الگوگرایی. روش های تربیت عرفانی در بعد گرایشی:- روش ادراک ذوقی- روش تسخیر طبیعت خویش- روش مخالفت با هوای نفس- روش مشارطه، مراقبه، محاسبه- روش محبت ورزیدن ومعاشقه با خداوند. روش های تربیت عرفانی در بعد عملی:- روش کنترل ورودی ها و خروجی های انسان- روش تلقین افکار و نیّات خوب (مثبت اندیشی)- روش ممارست بر انجام فرایض و ترک محرمات- روش مخالفت با بدگمانی- روش شکرگذاری-روش الگوگرایی.
تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر فضایل سه گانه اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
99 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر فضایل سه گانه اخلاق اسلامی بود؛ به همین منظور، از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 03-1402، شامل پایه های سوم تا ششم بود و کلِّ جامعه مورد بررسی قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای فضایل سه گانه اخلاق اسلامی، شامل شجاعت، صداقت و خیرخواهی بود که بر اساس آموزه های اسلامی و تعریف ها و نظرات اندیشمندان مسلمان، درباره فضایل اخلاقی تنظیم شد و روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش اسکات با 42/91 درصد، محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده از آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون استفاده شد. در این پژوهش، مؤلفه شجاعت اخلاقی از زیر مؤلفه های شجاعت با بار اطلاعاتی 99/0 و ضریب اهمیت 46/0، بیشترین میزان توجه و مؤلفه صداقت گفتاری از زیر مؤلفه های صداقت با بار اطلاعاتی 03/0 و ضریب اهیمت 2/0، کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده اند؛ همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه انفاق، از زیر مؤلفه های خیرخواهی، دارای فراوانی صفر در تمامی کتاب های مطالعات اجتماعی در تمامی پایه های دوره ابتدایی است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که به فضایل سه گانه اخلاق اسلامی به طورِ متوازن توجه نشده است. بازنگری در طراحی و سازماندهی کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در جایگاه هدف راهبردی و به کارگیری برنامه های مکمل پرورشی با هدف کوتاه جهت جبران خلأهای موجود به متولیان امور آموزشی و پرورشی پیشنهاد می شود.
تحلیل و ارزیابی نسبت های اخلاق و حقوق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
اخلاق و حقوق، دو دانش اجتماعی اند که از جمله اهداف مشترک آنها سالم سازی جامعه است. هر دو مبتنی بر اختیار و اراده انسان اند، اما در ابعاد ساختاری و محتوایی مانند موضوع، قلمرو، هدف و ضمانت اجرا تفاوت هایی با هم دارند. این پژوهش با بررسی شباهت ها و تفاوت های اخلاق و حقوق در موارد مختلف، به نظریه تمایز و وابستگی دست یافته است و بر این اصل تأکید دارد که قوانین حقوقی، به عنوان نهادی تأثیرگذار در ارتقا و سلامت جامعه، به اصول اخلاقی نیازمندند. روش تحقیق توصیفی۔تحلیلی بوده و در مواردی از دیدگاه های اجتهادی صاحب نظران هر دو حوزه استفاده شده است. مهم ترین یافته پژوهش این است که شرط سلامت و ضمانت قوانین حقوقی آن است که اخلاق یا به عنوان محتوای حقوق در نظر گرفته شود، یا هدفی از اهداف قوانین باشد، و یا به مثابه بُعدی از ابعاد قوانین لحاظ شود؛ همان گونه که اخلاق حسنه در جایگاه محدودگر قوانین جاری کشور مورد توجه قرار گرفته است.
نقش راهبردی توحید افعالی در تربیت اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوعات و مسائل اخلاقی از یک سو و گوناگونی روش های تربیتی از سوی دیگر ایجاب می کند که از راهبردهایی در تربیت اخلاقی استفاده شود که متربی را به اهداف لازم برساند؛ زیرا به کارگیری برخی از روش های تربیتی نه تنها توان و وقت متربی را می گیرد، بلکه او را هرگز به مقصود نیز نمی رساند. توحید افعالی به مثابه یکی از مهم ترین متعلقات ایمان که در متون دینی آمده، آثار تربیتی و اخلاقی فراوانی دربر دارد، به گونه ای که می توان گفت: یکی از راهبردهای اصلی در تربیت اخلاقی به شمار می آید و می تواند نقطه ای کلیدی در تربیت اخلاقی به شمار آید. این پژوهش به روش «توصیفی- تحلیلی» کوشیده است راز تأکیدهای مکرر آیات و روایات درباره توحید افعالی را بیان کند تا راهبردی بودن نقش توحید افعالی در تربیت اخلاقی اثبات گردد. آشکار شدن نقش محوری مؤلفه «اسناد» در تربیت اخلاقی، تبیین اخلاق توحیدی و چگونگی نشئت گرفتن فضایل از توحید، و بیان آثار اعتقاد به توحید افعالی از دیگر یافته های این پژوهش است.
مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی ناظر به ساحت های چهارگانه رفتار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
تدوین مراحل تربیت برای تحقّق تربیت اخلاقی ضروری است و برای تدوین این مراحل، از ملاکات متعددی مانند ملاک ترتیب منطقی استفاده می شود. در ضمن از مهم ترین تقسیم بندی های رفتار اختیاری انسان، تقسیم بر اساس ساحت های چهارگانه رفتار است. حال پرسش آن است که تربیت اخلاقی، بر اساس ملاک ترتیب منطقی، ناظر به ساحت های چهارگانه رفتار اختیاری، چگونه مرحله بندی می شود؟ در این پژوهش، به روش توصیفی ۔ تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و استناد به آیات و روایات، در صدد پاسخ به این پرسش برآمده ایم. مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی، ناظر به ساحت های چهارگانه رفتار (ساحت الهی، ساحت فردی، ساحت اجتماعی، و ساحت زیست محیطی) است. تقدم تربیت در ساحت الهی بر همه ساحت ها، نشان دهنده اهمیت توحید و ایمان به خدا در همه مراحل تربیت اخلاقی است. همچنین تقدم تربیت در ساحت فردی بر تربیت در ساحت های اجتماعی و زیست محیطی حاکی از تقدم متعادل ساختن نفس بر تربیت و اصلاح رفتار در دو ساحت دیگر است.
رهیافتی اخلاقی به حکم فقهی تردید در اعتقادات(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
107 - 132
حوزههای تخصصی:
شک کردن در موضوعات و مسائل گوناگون، بخودی خود و در نفس الامر، امر مذمومی شمرده نشده و ممکن است برای هر انسانی رخ دهد؛ در عین حال برخی از آرای فقهی، ضمن مذموم شمردن شک، مجازات فرد شاک در نبوت را سلب حیات قلمداد کرده اند. پژوهش حاضر با عنایت به اینکه تجویز کیفر، امری خلاف اصل بوده و برای رواداشت آن به دلیل معتبری احتیاج است که صلاحیت تخصیص عمومات و اطلاقات «محقون الدم» آدمیان را داشته باشد، در پژوهشی مسئله محور که با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است، چنین نگره ای را در بوته نقد و تحلیل اخلاقی قرار داده است. نگارندگان معتقدند از آنجا که اخلاق مقدم بر دین و ترازویی در جهت سنجش احکام فقهی به شمار می رود، چنان برداشتی از ادله، با شهودهای اخلاقی همخوانی نداشته و در نتیجه نمی توان دیدگاه مزبور را به دین انتساب داد. افزون بر آنکه دیدگاه مختار، با اصول امامیه(عدلیه) که قائل به حسن و قبح ذاتی، عقلی و استقلالی هستند نیز موافقت و ملائمتی تام دارد.
«نگاه تاجرانه به زندگی»، طرحی معرفتی- تربیتی براساس اندیشه علی صفایی حائری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
143 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: تربیت اعتقادی به «فرایند آموزش معارف (دین) با هدف شکل دهی به شناخت های اساسی زندگی انسان» توجه دارد. با توجه به اتکای این ساحت از تربیت به معارف دین اسلام، به نظر می رسد عمده تلاش های معرفتی شکل گرفته در اندیشه اسلامی با وجود برخورداری از یکسری قوت ها، اما از دو منظر نیازمند بازنگری اند؛ اول این که در چارچوب اندیشه محدود مانده و در درگیر کردن احساسات و عاطفه مخاطب ناتوان اند و در نتیجه، به تحول در رفتار منتهی نمی شوند؛ دوم اینکه صبغه وحیانی قابل توجهی ندارند و استناد آنها به متن وحی دشوار است. در این میان، استاد علی صفایی حائری در زمره اندیشمندانی است که به این مهم توجه داشته است. یکی از اقدامات وی، استفاده از نگاه قرآن به «زندگی تاجرانه انسان در دنیا» برای تبیین معارف بنیادی دین است. در این راستا هدف از این پژوهش، واکاوی آثار ایشان برای دستیابی به تصویر منسجم و یکپارچه ای از معارف اساسی دین، در پاسخ به دو نیاز یادشده است.
روش: روش استفاده شده در این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی است.
یافته ها: برای این منظور، در طیّ ده گام، معارف اساسی از جمله «شناخت انسان و عظمت او»، «شناخت الله و عظمت و رحمت او»، «شناخت نقش انسان در هستی»، «شناخت ادامه حیات انسان (معاد)»، «شناخت وجود رسول و امام و جایگاه آنها در هدایت انسان» در قالب ادبیات تجارت تبیین شده است.
جایگاه معرفت در نظریه اخلاقی فارابی
منبع:
مطالعات اخلاقی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
125 - 144
حوزههای تخصصی:
معرفت از بنیادی ترین مباحث اخلاق است که فارابی نیز تاکید برآن داشته و معتقد است ارتقاء نفس به مراتب عالی معرفت, تجرد و در نهایت سعادت اخلاقی از طریق قوه ناطقه و متخیله پدید می آید. سعادت نوعی صیرورت و اتصال به عقل فعّال و مفارق شدن از عالم ماده است. عقل فعال نیزهم وسیله معرفت و هم موضوع آن می باشد. قوه متخیله با ازاد شدن از مشغولیت عقل و حواس, میتواند به عقل فعال متصل شود. سعادت از منظر فارابی امری ذومراتب بوده ونبی چون هر دو بعد معرفتی را طی کرده به بالاترین مرتبه سعادت دست یافته و متمایز از حکیم است. گرچه مطالب فارابی در کسب معرفت شهودی در اتصال به عقل فعال و نقش ان در سعادت ابداعاتی دارد اما وجود تغییرات در تبیین از عقل وتقسیم بندی آن توسط اندیشمندان بعد از او, بیانگر عدم جامعیت آن است. تعریف عقل به عامل جذب خیر و دفع شرکه مشترک بین انسان و حیوان نیز قابل قبول نیست. در نهایت, با توجه به عنایت وی به سعادت جمعی, اگر افراد جامعه نتوانند یا نخواهند به معرفت عقلی برسند نه تنها سعادت جمعی حاصل نمی شود, بلکه سعادت فردی نیز معلق خواهد ماند.
مناسبات اخلاق و فقه از منظر علامه جوادی آملی؛ نقد و بررسی نظریه فقهِ اخلاق محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
کشف نسبت میان دانش های اخلاق و فقه، زمینه طبقه بندی صحیح آن دو و بهره برداری از هر یک را ایجاد می کند. علامه جوادی آملی از اندیشمندانی است که در آثار خود به تبیین رابطه این دو علم پرداخته و اشتراکات و تمایزات آنها را مشخص کرده است. اخلاق و فقه در آلی بودن، اندراج در حکمت عملی، منابع مورد ارجاع و دارابودن احکام پنجگانه، اشتراک داشته و در موضوع، رتبه، غایت و کمیت مسائل، تمایز دارند. در این بررسی مشخص می شود، تمایز در موضوع و رتبه موجب گشته گزاره های علم اخلاق بر علم فقه مقدم باشند به گونه ای که بایستی به اثرپذیری فقه از گزاره های قطعی اخلاقی توجه نمود؛ حال آنکه: 1) انسان با عمل به تکالیف شرعی، هدف از عمل به گزاره های اخلاقی را محقق می سازد. 2) دانش اخلاق به صورت مطلق، آنقدر گزاره قطعی عقلی ندارد تا معیار سنجش صحت گزاره های فقهی شود. 3) دانش اخلاق به معنای گزاره های اخلاقی از سنخ باورها نبوده و از این جهت نسبت به فقه زیر بنا نیست. هدف پژوهش حاضر بازشناسی نسبت میان اخلاق و فقه در راستای تولید فقه اخلاق محور و نقد آن است. روش پژوهش، تحلیلی- انتقادی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
دورنمایی از فرایند ایجاد تغییرِ پایدار در اراده، مبتنی بر فلسفه ی تعلیم و تربیت علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایجاد تغییر در اراده انسان و جهت دهی به آن، دغدغه اصلی هر مربی است. اما معمولاً این فرایند ناخودآگاه انجام می شود. تدوین و ترسیم این فرایند و در نتیجه خودآگاه کردن آن اهداف و نتایج مهمی، نظیر انضباط بخشی به فعالیت های تربیتی، تسهیل در آموزش مربیان و امکان ارزیابی فعالیت ایشان را در پی خواهد داشت. پژوهش پیش رو سعی دارد این موضوع را بررسی کند و دورنمایی از فرایند جهت دهی اراده ترسیم نماید. مطابق یافته های این پژوهش، فرایند مذکور مبتنی بر مبانی انسان شناختی اسلامی، نظیر وجود امور فطری مشترک در همه انسان ها، کمال طلبی بی نهایت و قدرت اختیار در او و توقف صدور فعل اختیاری بر سه عنصر «بینش» و «گرایش» و «توانش» در شش مرحله تنظیم می شود: 1. القای تردید نسبت به کمال آورترین بودنِ فعلِ اختیارشده و سوق دادن متربی به سمت یافتن ملاک تعیین فعلِ سودمندتر؛ 2. کمک به متربی برای دستیابی به ملاک تعیین فعل سودمندتر؛ 3. کمک به وی برای تطبیق ملاکِ به دست آمده در افعال هم عرض و تعیین فعل سودمندتر؛ 4. تسهیل صدور اراده با تقویت قدرت اراده و گرایش نسبت به آن فعل؛ 5. تسهیل تحقق خارجی فعل با تقویت قدرت مکلف بر انجام فعل و فراهم کردن شرایط بیرونی؛ 6. یادآوری ملاک تعیین فعل سودمند و تطبیق مدامِ آن بر فعل مذکور و کمک به تکرار صدور عمل تا دستیابی به ملکه.
موانع تربیت در بستر سوره مبارکه جمعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
37 - 64
حوزههای تخصصی:
در سوره مبارک جمعه، نمای کلی نظام تربیت وحیانی به تصویر کشیده شده و شاخص های اصلی آن برشمرده شده است. در این سوره، مبانی و مبادی تربیتی، منابع تربیت، موانع تربیت و نتایج و آثار تربیت به عنوان مؤلفه های نظام تربیت وحیانی قابل تحلیل و ارزیابی است. این مقاله، موانع تربیت در نظام تربیت وحیانی را برپایه معارف سوره جمعه شناسانده و انطباق آن بر سیر ترتیبی آیات سوره را می نمایاند. بر اساس نتایج این پژوهش، مهمترین موانع تربیت را می توان در شش محور بر اساس آیات سوره جمعه بیان کرد. اولین محور، غفلت از مفهوم فضل خدا و آن حقیقتی است که در آیات قرآن به عنوان فضل مورد اشاره قرار گرفته است. محور دوم، غفلت از ارتباط صحیح با کتاب وحی است. محور سوم، غفلت نسبت به مفهوم ولی خدا و جایگاه اولیاء الهی است که نقش بسیار پررنگ و زیربنایی در فرآیند تربیت توحیدی به عهده دارد. محور چهارم، غفلت از حقیقت مرگ بوده که از مهمترین موانع تربیت محسوب می شود و محور پنجم از موانع تربیت، عدم توجه به موضوع ذکر و به صورت خاص ذکر خداوند است. محور نهایی از موانع تربیت نیز مسئله لهوگرایی بوده و که در معارف سوره جمعه در پیوند با مفهوم «ما عندالله» بیان شده و این پیوند، به عنوان یکی از نکات بی بدیل قرآن در حوزه موضوع تربیت و موانع آن قابل تحلیل است.
ساز و کار تأثیرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایمان حالتی قلبی و روانی است که در اثر دانستن یک مفهوم و گرایش به آن حاصل می شود. ایمان به مثابه یک نگرش، آثار شگرفی در وجود آدمی ایجاد می کند، به گونه ای که عالمان و اندیشمندان درصدد بیان این چگونگی برآمده اند و نظریاتی در این رابطه بیان کرده اند. یکی از تحلیل های مشهور در رابطه ایمان و آثار آن عبارت است از تأثیر بینش بر گرایش و به تبع آن بر کنش، که قابل انطباق با هرگونه ایمانی است. این پژوهش که با روش «تحلیلی استنباطی» سامان یافته، با توجه به آثار فراوانی که اعتقاد به توحید افعالی دارد، این سازوکار و چگونگی آن را تبیین کرده و با استفاده از دو مؤلفه «اسناد» که از مصطلحات روان شناسی اجتماعی است و «خودگروی» که از مصطلحات فلسفه اخلاق است، چگونگی اثرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار را تحلیل و بررسی کرده است. نتیجه این تحلیل نشان می دهد که ایمان به توحید افعالی خداوند از طریق اصلاح «اسنادها» و نفی «خودگروی» از انسان، بر اخلاق و رفتار فرد تأثیر می گذارد.
مفهوم کاوی و مرزشناسی «تربیت انقلابی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
55 - 77
حوزههای تخصصی:
در میان جمعیت های وفادار به انقلاب اسلامی ایران سبک های تربیتی متعددی دیده می شود که وجه اشتراک آن ها در الگویی از تربیت مبتنی بر انقلاب اسلامی است که به «تربیت انقلابی» موسوم است. نوشتار حاضر درصدد است با روش تحلیل مفهومی به مفهوم شناسی و مرزشناسی این نوع تربیت بپردازد. برای این منظور ابتدا گونه ها و معانی تربیت انقلابی صورت بندی شد و درادامه باهدف ارائه تعریفی هنجاری از «تربیت انقلابی» و «انسان انقلابی»، عناصر معنایی «انقلابی گری» مورد تحلیل قرار گرفت. سپس مرز مفهومی تربیت انقلابی با مفاهیم مشابه در گفتمان خودی یعنی تربیت مهدوی، تربیت جهادی، تربیت بسیجی و نیز گفتمان های رقیب مرزشناسی شد. پس از بررسی ها و تحلیل معانی و اقسام تربیت انقلابی و نیز بررسی عناصر معنایی آن در گفتمان انقلاب اسلامی، در تعریف تربیت انقلابی، بر فرایند یاری رسانی به متربی برای مبارزه عدالت خواهانه و عقلانی با حاکمیت غیرالهی و پذیرش و التزام به ربوبیت تشریعی الهی همراه با تأیید، مشارکت، نظارت و انتقاد در حکومت اسلامی تأکید شد. همچنین مفهوم تربیت انقلابی در گفتمان های دیگر مانند پست مدرن، نومارکسیستی و رویکردهای انتقادی با این مفهوم در گفتمان انقلاب اسلامی، به لحاظ زیربنایی و روبنایی تمایز دارد.
تحلیل محتوای مؤلفه های خودمراقبتی در کتاب های درسیِ تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
37 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتب درسی دوره متوسطه اول ازنظر میزان توجه به مؤلفه های خودمراقبتی در آن ها بوده است. بدین منظور، از روشی ازنوع تحلیل محتوای کمّی استفاده شد و جامعه پژوهش، شامل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (پایه های هفتم و هشتم) در سال تحصیلی 1401-1402 بوده است. جهت گردآوری اطلاعات از تکنیک های تحلیل محتوا (فهرست وارسی) استفاده و فرم اولیه این چک لیست از ادبیات و مبانی نظری پژوهش تهیه شد. جهت اعتباربخشی، چک لیست تهیه شده دراختیار استادان راهنما و مشاور و همچنین پنج نفر از صاحب نظران این حوزه قرار گرفت و پس از اِعمال نظرات آن ها فهرست وارسی تحلیل محتوا تدوین نهایی شد. واحد تحلیل و بررسی در این پژوهش، همه اجزای کتاب تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (مشتمل بر محتوا، تصاویر، فعالیت و پرسش ها) و واحد ثبت، یک مضمون بود. در این پژوهش، از روش آنتروپی شانون جهت وزن دهی به داده ها استفاده شد؛ بدین صورت که داده ها بهنجار شدند و ضریب اهمیت و بار اطلاعاتی و انحراف معیار هر مؤلفه محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در کتاب های تفکر و سبک زندگی پایه های هفتم و هشتم، به میزانی اندک به مؤلفه های خودمراقبتی توجه شده است. ازمیان مؤلفه های موردمطالعه، بیشترین فراوانی، مربوط به مؤلفه های جسمی (رعایت کردن پوشش مناسب و براساس فصول سال)، عاطفی (عامل مهربانانه با خود و دیگران) و روانی (احساس اعتمادبه نفس کافی) بوده است. کمترین فراوانی هم به مؤلفه های خودمراقبتی معنوی مربوط می شود و به اکثر زیرمؤلفه های آن ها (مانند تلاوت و شنیدن آیات قرآن و شرکت کردن در مراسم و مناسک دینی، انجام دادن کار های خیر، کمک به نیازمندان و شکرگزاری درقبال نعمت های الهی) توجهی نشده است. پیشنهاد می شود با گنجاندن مؤلفه های خودمراقبتی در کتاب های آموزشی و نگاه متوازن به آن ها در کتب دوره متوسطه اول، به خصوص در کتاب های تفکر و سبک زندگی، آموزش دهی مهارت های خودمراقبتی به دانش آموزان ارتقا یابد.
بررسی ابعاد معرفتی مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه و میزان توجه به آن از سوی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
79 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی این است که مقیاسی برای سنجش قناعت به دست آورد و با کمک آن میزان توجه به این فضیلت را در میان جوانان بسنجد. به این منظور ابعاد معرفتی و مؤلفه های مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه بررسی شد و از مؤلفه های حاصل از این بررسی برای طراحی، ساخت و اعتباریابی مقیاس قناعت درقالب پرسشنامه ای با 19 سؤال استفاده شد. سپس میزان توجه جوانان به فضلیت اخلاقی قناعت با این پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا همدان با حجم ۲۶۶ نفر، ورودی ۱۳۹۹-۱۴۰۲ بودند که ازطریق روش نمونه گیری جدول مورگان، حجم نمونه ۱۵۵ اندازه گیری شد. تحلیل یافته ها بیانگر آن است که پاسخ ها را می توان در 3 سطح رعایت قناعت در مقیاس بالا، متوسط و پایین بررسی کرد. باتوجه به آزمون تی تک نمونه ای میانگین قناعت (89/2) و سطح معناداری (003/0) از مقدار ارزش آزمون (3) پایین تر است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت وضعیت قناعت از دیدگاه دانشجویان پایین تر از حد متوسط است.