فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
نفس و عوامل مؤثّر در تکامل آن از دیدگاه سهروردی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نگاه سهروردی، «نفس» یا «نور اسفهبد»، نوری از انوار الهی، هستی صرف، جوهر مجرد روحانی، مدّبر جسم و مدرک معقولات است؛ ثبوت آن به علم درونی و اثبات تجردش بر شهود باطنی استوار است؛ حدوث آن به افاضه ی اشراقی عقل فعّال و مشروط برحدوث جسم میباشد و ارتباطش با بدن نیازمند واسطه ای به نام «روح حیوانی» است، که الطف اجسام، پراکنده در تمام بدن و حامل قوای نفس میباشد.
از نظر شیخ اشراق، ادراک موجودات عالم، اعمّ از تصوّر جسمانیّات و شهود امور روحانی،کمال علمی و تجرّد نفس از تمام علایق مادّی، کمال عملی نفس است. نفس در استکمال خویش همّت خود را معطوف عالم انوار نموده و از ظلمات تن رها می شود. البته تدبیر مهمات حیات دنیوی ضروری است، لذا ثمره ی این تکامل «اعتدال در خلق» میباشد. در مسیر تکامل نفس، عارف مجاهد، از کلام «لا اله الاّ الله» به نوای «لا هو الاّ هو» و از آن به ندای «لا أنت الاّ أنت» و سپس به نجوای «لا انا الا انا» صعود میکند و در غایت قرب به مرتبه ی «توحید» رسیده و واصل انوار الهیّه میباشد که در آن خلع بدن، مقدور آدمی و حجب نوری، مکشوف اویند. پس از مرگ نیز، نفس به بقای علّتش باقی است و نفوس متکامل به ملک ابدی و نعم سرمدی، لذّت جاودانه می یابند.
آزادی اخلاقی
عوامل افزایش روزی (3)
منبع:
مبلغان ۱۳۸۷ شماره ۱۰۲
امامان گواهان بر اعمال
انسان اخلاقی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۳
حوزههای تخصصی:
نگاهى گذرا به سیره اخلاقى امام حسین (ع) در خانواده
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی تاریخ و سیره پیامبران و امامان در روایات
نفاق و دورویى
حوزههای تخصصی:
روش تربیتی تذکر در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
تذکر، روشی برگرفته از قرآن است که عبارت است از گفتار و یا رفتاری که از مربی سر می زند تا متربی را نسبت به آنچه از یاد برده و یا از آن غفلت کرده و یا از آن بی خبر است و اطلاع از آن برای او لازم است، آگاه سازد و احساسات او را در قبال آنها برانگیزد. نتیجة این روش، هوشیار شدن و متذکر شدن متربی و ایجاد نوعی بیداری برای طی مسیر هدایت در اوست. ارجاع به گذشته خود فرد و دیگران، توصیه و سفارش، موعظه، تمثیل، مواجهه با وجدان، انذار و تخویف، سختگیری و فشار غیرمستقیم، و برخورد قهری و شدید، همه از شیوه های به کارگیری این روش است. تذکردهنده، مخاطب، محتوی، و شیوة تذکر، ارکان این روش را تشکیل می دهند که هرکدام دارای ویژگی ها و شرایطی هستند. تأثیر مفید و کارآمدی روش تذکر در گرو رعایت این شرایط است.
تبیین تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه علامه طباطبایی با تأکید بر هدف ها و روش های تربیتی
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی این پژوهش تبیین تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه طباطبایی با تأکید بر هدف ها و روش های تربیتی است. این تحقیق از نوع نظری و روش آن توصیفی ـ تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات و داده های لازم آن از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
در این پژوهش، برای استخراج دلالت های تربیتی مرحوم علامه طباطبایی یک بررسی اجمالی از انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی ارایه می شود. سپس دلالت های تربیتی حاصل از مبانی نظری دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه ی اهداف، روش ها و وظایف معلم استخراج و تبیین می شود.
نقد برهان راچلز درباره ناسازگاری وحی و پرستش با عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، نقدی بر برهان جیمز راچلز بر نفی وجود خداوند میباشد که به برهان اخلاقی علیه وجود خدا شهرت یافته است. در این برهان، بنای اخلاق بر استقلال عامل اخلاقی یا همان ملاکی است که کانت برای اخلاقی بودن قائل بود. ادعا شده که اخلاق بر این مبنا با وجود خدای ادیان ناسازگار است؛ زیرا خدای ادیان، شایسته پرستش بهمعنای تسلیم شدن آدمی در برابر وحی و تشریع الاهی است. او بر آن است که وجود وحی و شریعت که بهاعتقاد مؤمنان، راهنمای حیات اخلاقی است، نه تنها چنین نقشی ندارد؛ بلکه برضد عمل اخلاقی است باید وحی و بهتبع آن، خدای ادیان که وحی میکند را بهکنار نهاد. لذا با استناد به وضوح عامل اخلاقی میتوان خدای سزاوار پرستش را که فرستنده وحی است، نفی کرد. البته راچلز چند اشکال بر برهان خود وارد می کند و به آنها جواب می دهد. این مقاله علاوه بر بررسی این اشکالها، به دیدگاه کوئین که معتقد به سازگاری پرستش و به تبع آن، وحی تشریعی با عمل اخلاقی است، می پردازد.
جایگاه همسانی اخلاقی زوجین در تشکیل خانواده در فقه و حقوق موضوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رمزهای اساسی ماندگاری دین مبین اسلام، اخلاقی بودن آموزه های آن است. فقه یا حقوق اسلامی که به رفتارهای مکلفین و مهارتهای زندگی آنان جهت می دهد با اخلاق عملی به طوری در هم آمیخته است که می توان گفت در اسلام، همه احکام شرعی در عرصه های مختلف زندگی با صبغه اخلاقی ظاهر می شوند و این ظهور، نتیجه دخالت و تاثیر اخلاق در فرایند استنباط احکام فقهی توسط فقیهان است.در هر یک از این عرصه ها، خانواده یکی از مهمترین کانونهای رشد و تکامل بشر به شمار می رود و در این راستا، اسلام نیز با توجه خاص به این کانون، کیفیت شکل گیری آن را بیان نموده و برای شکل گیری آن، وجود یک مرد و زن را به صورت مشروع، در کنار یکدیگر و به عنوان یک زوج، ضروری دانسته است. از طرفی چون تشکیل خانواده، اهداف عالیه ای از جمله رسیدن به آرامش، سکون، بقا و تربیت نسل را دنبال می کند نقش اساسی همسانی زوجین در بعد معرفتی و اخلاقی آشکار می شود.این پژوهش به منظور تبیین مبانی کفویت اخلاقی زوجین به برخی از آیات، روایات و منظرهای مختلف دیگر استناد جسته و به این وسیله در صدد است تا نشان دهد که هریک از زن و شوهر، باید در عدم اتصاف به صفاتی اخلاقی که «همواره» و یا «غالبا» با فلسفه ازدواج منافات دارند کفو باشند، علاوه بر این، مقاله حاضر می خواهد این نکته را تبیین نماید که این کفائت که کارآمدیش بر اساس معرفت و آموزه های دینی ثابت شده، از سوی روانشناسان و عالمان علوم اجتماعی نیز به اثبات رسیده است و ایشان تا آنجا پیش رفته اند که حتی پایداری در روابط زناشویی را مرهون تساوی و هم شانی بیشتر زن و شوهر در دین و اخلاق دانسته اند.این پژوهش، سرانجام به این نتیجه مهم رسیده است که می توان به ممنوعیت و یا بطلان و فسخ عقد در صورت عدم همسانی اخلاقی زوجین، در فرضهای قبل از عقد و بعد از آن و نیز قبل از نزدیکی و بعد از آن قایل شد.